احکام ودیعه(امانت)
ودیعه آن است که انسان مال خود را برای حفظ و نگهداری نزد دیگری بگذارد.
صاحب مال را«مودع»و کسی که مال نزد او امانت است«مستودع»و مال را هم «ودیعه»گویند.
مسأله 1- ودیعه از عقود و محتاج به ایجاب و قبول است و آن هر لفظی است که مفید معنی ودیعه باشد.
مسأله 2- در ودیعه احتیاج به لفظ عربی نیست،بلکه هر لفظی که معنی آن را افاده کند کافی است،بلکه ودیعۀ معاطات نیز صحیح است،مثل این که کسی مالی را به قصد نگهداری کردن به دیگری بدهد و او هم به قصد نگهداری آن مال را بگیرد.
مسأله 3- قبول ودیعه برای کسی جایز است که قدرت محافظت آن را داشته باشد و کسی که قدرت محافظت مال را ندارد نمیتواند ودیعه را قبول نماید بنابر احتیاط واجب،مگر در صورتی که مودع در نگهداری آن عاجزتر از او باشد و کس دیگری برای ودیعه گذاشتن پیش او نباشد،که در این صورت بعید نیست جواز.
مسأله 4- مالک،مالی را که ودیعه گذاشته هر وقت بخواهد میتواند مال خود را بگیرد و مستودع نیز میتواند هر وقت بخواهد آن را به صاحبش پس بدهد.
کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 258
مسأله 5- امانتدار(مستودع)و کسی که مال را امانت میگذارد(مودع)باید هر دو بالغ و عاقل باشند،پس اگر انسان مالی را پیش بچه یا دیوانه امانت بگذارد،و یا دیوانه و بچه مالی را پیش کسی امانت بگذارند صحیح نیست.
مسأله 6- اگر انسان از نگهداری امانت منصرف شود و ودیعه را بههم بزند باید هر چه زودتر مال را به صاحب آن یا وکیل یا ولیّ صاحبش برساند یا به آنان خبر دهد که به نگهداری مال حاضر نیست،و اگر بدون عذر مال را به آنان نرساند و خبر هم ندهد،چنانچه تلف شود ضامن است.
مسأله 7- کسی که امانت را قبول میکند اگر برای حفظ آن جای مناسبی ندارد باید تهیه نماید و طوری آن را نگهداری کند که مردم نگویند در امانت خیانت کرده و یا در نگهداری آن کوتاهی نموده است،و اگر در جایی که مناسب آن نیست بگذارد و یا در نگهداری آن کوتاهی کند و تلف شود ضامن است.
مسأله 8- اگر مالک،مالی را که ودیعه میگذارد،محل مخصوصی برای حفظ ودیعه معیّن کند و معلوم شود که به جای دیگر گذاشتن آن راضی نیست امانتدار نمیتواند آن را به جای دیگر منتقل نماید،اگرچه در جای دیگر بهتر محفوظ بماند و اگر آن را منتقل کند و تلف شود ضامن است،ولی اگر مال در محلی که صاحب آن تعیین کرده در معرض تلف قرار گیرد میتواند آن را به جای دیگر نقل نماید،در این صورت اگر تلف شود امانتدار ضامن نیست،حتی در صورتی که مالک از نقل آن نهی کند،و احتیاط مستحب در این صورت مراجعه به حاکم شرع است.
مسأله 9- اگر صاحب مال دیوانه شود،کسی که امانت را قبول کرده باید فوراً امانت را به ولیّ آن برساند و یا به ولیّ آن خبر دهد،و اگر بدون عذر شرعی مال را به ولیّ او ندهد و از خبر دادن هم کوتاهی کند و مال تلف شود باید عوض آن را بدهد.
مسأله 10- اگر صاحب مال بمیرد امانتدار باید مال را به وارث او برساند یا به
کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 259
وارث او خبر دهد،و چنانچه مال را به وارث او ندهد و از خبر دادن هم کوتاهی کند و مال تلف شود ضامن است،ولی اگر برای این که میخواهد بفهمد کسی که میگوید من وارث هستم راست میگوید یا نه،یا میت وارث دیگری دارد یا نه،مال را نگهدارد و از خبر دادن هم کوتاهی کند و مال تلف شود ضامن نیست.
مسأله 11- اگر صاحب مال بمیرد و چند وارث داشته باشد،کسی که امانت را قبول کرده باید مال را به همۀ ورثه بدهد یا به کسی بدهد که همۀ آنان گرفتن مال را بدو واگذار کردهاند،پس اگر بدون اجازۀ دیگران تمام مال را به یکی از ورثه بدهد ضامن سهم دیگران است.
مسأله 12- اگر کسی که امانت را قبول کرده بمیرد یا دیوانه شود،وارث یا ولیّ او باید فوراً به صاحب مال اطلاع دهند و یا مال را به صاحب آن برسانند.
مسأله 13- اگر امانتدار نشانههای مرگ را در خود ببیند چنانچه ممکن است،باید امانت را به صاحب آن یا وکیل او برساند،و اگر ممکن نیست،باید آن را به حاکم شرع بدهد و چنانچه به حاکم شرع دسترسی ندارد در صورتی که وارث او امین است و از امانت اطلاع دارد لازم نیست وصیت کند،وگرنه باید وصیت کند و شاهد بگیرد و به وصی و شاهد،اسم صاحب مال و جنس و خصوصیات مال و محل آن را بگوید.
کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 260