احکام اجاره

‏ ‏

احکام اجاره

‏         مسأله 1- اجاره دهنده و کسی که چیزی را اجاره می‌کند باید مکلف و عاقل و بالغ ‏‎ ‎‏باشد و به اختیار خود اجاره را انجام دهد؛و نیز باید در مال خود حق تصرف داشته ‏‎ ‎‏باشد،پس سفیهی که مال خود را بیهوده مصرف می‌کند چون حق تصرف در مال خود ‏‎ ‎‏ندارد اگر اجاره دهد و یا اجاره کند صحیح نیست.‏

‏         مسأله 2- مالی را که اجاره می‌دهند چند شرط دارد: اول: آن که معیّن باشد،پس اگر ‏‎ ‎‏اجاره بدهد یکی از دو خانه را و یا یکی از این دو اسب را صحیح نیست.‏

‏         دوم: آن که معلوم باشد به مشاهده و دیدن و یا به ذکر اوصافی که رغبات به سبب ‏‎ ‎‏آنها مختلف می‌شود در اجارۀ آن اگر غایب و یا کلی باشد.‏

‏         سوم: آن که مقدور باشد تحویل دادن آن،پس صحیح نیست اجاره دادن بندۀ ‏‎ ‎‏فراری و اسب دررفته که نمی‌شود آن را برگرداند.‏

‏         چهارم: آن که به واسطۀ استفاده کردن از آن،از بین نرود؛پس اجاره دادن نان و ‏‎ ‎‏خوردنی‌های دیگر صحیح نیست.‏

‏         پنجم: آن که مال مورد اجاره ملک و یا اجاره باشد،پس صحیح نیست اجارۀ مال ‏‎ ‎‏دیگری مگر به اذن و اجازۀ او،و وجه الاجاره هم باید مملوک باشد.‏

‏         ششم: آن که جایز باشد منفعت بردن از آن،پس صحیح نیست اجارۀ زن حائض از ‏

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 242
‏برای این که خودش مسجد را جارو کند.‏

‏         هفتم: آن که انتفاع از آن ممکن باشد،پس صحیح نیست اجارۀ زمین برای زراعت ‏‎ ‎‏با عدم امکان رسیدن آب به آن.‏

‏مسأله 3- منفعتی که مال را برای او اجاره می‌دهند چند شرط دارد:‏

‏         اول: آن که مباح باشد،پس اجارۀ دکان برای ساختن و نگهداری مسکرات و ‏‎ ‎‏فروختن،و اجاره دادن اسب و کشتی از برای حمل آنها و جاریه برای خوانندگی حرام ‏‎ ‎‏و باطل است.‏

‏دوم: آن که پول دادن برای آن استفاده،در نظر مردم بیهوده نباشد.‏

‏         سوم: آن که اگر چیزی را که اجاره می‌دهند منافع متعددی داشته باشد،استفاده‌ای ‏‎ ‎‏را که مستأجر باید از آن ببرد معیّن نمایند،مثلاً اگر حیوان که سواری می‌دهد و بار ‏‎ ‎‏می‌برد و آسیا می‌گرداند،باید در مورد اجاره معیّن کنند یکی از آنها را و یا آن که اجاره ‏‎ ‎‏کند همۀ استفادۀ آن را.‏

‏         چهارم: آن که مدت اجاره معلوم باشد،مثل نشستن در خانه یک ماه و یا خیاطی و ‏‎ ‎‏بنایی یک هفته و یا تعیین خود عمل،مثل خیاطت لباس به طرز فارسی یا رومی بدون ‏‎ ‎‏تعرض به زمان،بلی اگر زمان مدخلیتی داشته باشد در رغبت و قیمت،پس باید آخر ‏‎ ‎‏زمان را نیز تعیین کنند.‏

‏         مسأله 4- اجرتی که در اجاره واقع می‌شود معتبر است در آن،این که معلوم باشد نه ‏‎ ‎‏مجهول و مقدار او یا کیل یا وزن یا عدد معلوم باشد و کفایت می‌کند رؤیت و توصیفی ‏‎ ‎‏که رافع جهل باشد در موردی که اجرت،مکیل و یا موزون و یا شمردنی نباشد،و جایز ‏‎ ‎‏است که اجرت عین خارجی و یا کلی در ذمه یا عمل و منفعت و یا حقی که قابل نقل و ‏‎ ‎‏انتقال[است]باشد،مثل تحجیر و حق الاختصاص.‏

‏         مسأله 5- اگر صاحب خانه بگوید هر چند ماه که بنشینی هر ماه به یک دینار، ‏‎ ‎‏اجاره باطل است.و اما اگر به عنوان اباحۀ به عوض و یا جعاله باشد صحیح است ‏

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 243
‏ولو این که این جعاله معروف نیست و بعید نیست به این نحو،اباحۀ به عوض ‏‎ ‎‏باشد.‏

‏         مسأله 6- اگر حیوانی یا وسیلۀ نقلیۀ دیگری را اجاره کند که متاعی یا شخصی را در ‏‎ ‎‏وقت معیّن به مکان معیّنی حمل نماید،ولی در وقت تعیین شده به مقصد نرسید،در ‏‎ ‎‏صورتی که وقت تعیین شده وسعت رسیدن به مقصد را نداشت و یا به علت دیگر ‏‎ ‎‏رسیدن به مقصد ممکن نبود،اجاره باطل است،و در صورتی که وقت کافی باشد،ولی ‏‎ ‎‏موجر با تقصیر و یا گم کردن راه او را به مقصد نرساند حقی به اجرت نخواهد داشت، ‏‎ ‎‏ولی اگر حیوان یا وسیلۀ نقلیۀ دیگری را اجاره کند که او را به مکان معیّنی برساند،و در ‏‎ ‎‏ضمن شرط کند که در وقت معیّن او را به مقصد برساند و از عمل به شرط تخلف نمود ‏‎ ‎‏و یا نتوانست بدان عمل نماید اجاره صحیح است و مستأجر می‌تواند به علت تخلف ‏‎ ‎‏شرط،اجاره را فسخ نماید،و در صورتی که اجاره را فسخ کند باید به جای ‏‎ ‎‏اجرة المسمی اجرة المثل را به موجر بپردازد.‏

‏         مسأله 7- اگر حیوان یا وسیلۀ نقلیۀ دیگری را به منظور این که در وقت معیّن به ‏‎ ‎‏محلی برسد اجاره کند،ولی این مطلب را در عقد اجاره شرط نکند،اجاره صحیح و ‏‎ ‎‏موجر مستحق تمام اجرت است.‏

‏         مسأله 8- اتصال مدت اجاره به عقد لازم نیست و اگر خانه‌ای را مثلاً یک ساله ‏‎ ‎‏اجاره دهند و ابتدای اجاره را دو ماه بعد از خواندن صیغه قرار دهند اجاره صحیح ‏‎ ‎‏است،هرچند خانه در موقع خواندن صیغه در اجارۀ دیگری باشد.و اگر اولِ اجاره را ‏‎ ‎‏معیّن نکند و خانه در اجارۀ دیگری نباشد،اولِ آن بعد از خواندن صیغه خواهد بود.و ‏‎ ‎‏اگر خانه‌ای را برای یک ماه اجاره بدهد ولی معلوم نشود که متصل به زمان خواندن ‏‎ ‎‏صیغه است یا نه،اجاره باطل است.‏

‏         مسأله 9- عقد اجاره اگر با صیغه انجام شود از طرفین لازم است و جز با اقاله و یا ‏‎ ‎‏خیار فسخ نمی‌توان آن را به‌هم زد.و در اجاره خیار شرط و خیار تخلف شرط و خیار ‏

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 244
‏عیب و خیار رؤیت و دیگر خیارها غیر از خیار مجلس و خیار حیوان و خیار تأخیر، ‏‎ ‎‏جاری است.‏

‏         مسأله 10- در اجارۀ معاطاتی که بدون اجرای صیغه انجام می‌شود اقوا لزوم ‏‎ ‎‏است،همچنان که در بیع گفته شد و احتیاطی که در آن‌جا ذکر شد سزاوار است ‏‎ ‎‏مراعات شود.‏

‏         مسأله 11- اگر قبل از تمام شدن مدت اجاره،صاحب ملک آن را به مستأجر و یا ‏‎ ‎‏دیگری بفروشد،اجاره باطل نمی‌شود و مستأجر باید اجاره را به فروشنده بدهد.‏

‏         مسأله 12- اگر کسی ملکی را خرید و نمی‌دانست که ملک در اجارۀ دیگری است و ‏‎ ‎‏یا می‌دانست ولی گمان می‌کرد که مدت آن کم است،می‌تواند معامله را فسخ کند.‏

‏         مسأله 13- اجاره به مردن اجاره دهنده و یا مستأجر باطل نمی‌شود،ولی اگر اجاره ‏‎ ‎‏دهنده مالک ملک مورد اجاره نباشد و فقط مادام الحیاة حق استفاده از آن را داشته ‏‎ ‎‏باشد؛مثل این که کسی وصیت کرده که او تا مدتی که زنده است از آن خانه استفاده کند ‏‎ ‎‏چنانچه پیش از تمام شدن مدت اجاره بمیرد از وقتی که مرده اجاره باطل می‌شود.‏

‏         مسأله 14- اگر ولیّ یا قیّم،مال بچه را با مراعات مصلحت اجاره داد و یا خود او را ‏‎ ‎‏اجیر دیگری نمود و مدتی از زمان بلوغ او را هم جزء مدت اجاره قرار داد،بچه پس از ‏‎ ‎‏آن که به سن بلوغ رسید می‌تواند بقیۀ اجاره را به‌هم بزند،ولی اگر ولیّ یا قیّم مدتی از ‏‎ ‎‏زمان بلوغ را جزء مدت اجاره قرار نمی‌داد برخلاف مصلحت بچه بود که لازم بود ‏‎ ‎‏مراعات آن مصلحت،نمی‌تواند پس از بلوغ اجاره را به‌هم بزند.‏

‏         مسأله 15- اگر کسی مال معیّنی را اجاره کند و بعد معلوم شود که مال مورد اجاره ‏‎ ‎‏قبل از عقد اجاره معیوب بوده است،درصورتی که این عیب موجب نقصی در استفاده ‏‎ ‎‏از ملک شود،مثل این که حیوانی را اجاره کند و معلوم شود که لنگ بوده است ‏‎ ‎‏می‌تواند اجاره را فسخ نماید،و اگر مورد اجاره،حیوان معیّن نباشد ولی اجاره دهنده ‏

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 245
‏حیوان معیوبی را تحویل مستأجر داد،مستأجر نمی‌تواند اجاره را فسخ نماید،بلکه ‏‎ ‎‏می‌تواند از اجاره دهنده حیوان سالمی را مطالبه نماید و اگر تحویل دادن سالم ممکن ‏‎ ‎‏نباشد،مستأجر می‌تواند اجاره را فسخ کند.‏

‏         مسأله 16- اگر اجرت،چیز معیّن و مشخصی باشد و اجاره دهنده در آن عیبی ‏‎ ‎‏مشاهده کرد،می‌تواند اجاره را فسخ کند،ولی جواز مطالبۀ ارش و تفاوت قیمت ‏‎ ‎‏صحیح و معیوب مشکل است.و اگر اجرت،چیز معیّن و مشخصی نباشد و مستأجر ‏‎ ‎‏فرد معیوبی را تحویل دهد اجاره دهنده نمی‌تواند اجاره را فسخ کند،بلکه فقط ‏‎ ‎‏می‌تواند مطالبۀ فرد سالم دیگری را بنماید،مگر در صورتی که دسترسی به فرد سالم ‏‎ ‎‏ممکن نباشد،در این صورت می‌تواند اجاره را فسخ کند.‏

‏         مسأله 17- اگر در اجاره هر یک از اجاره دهنده و مستأجر مغبون شدند می‌توانند ‏‎ ‎‏اجاره را فسخ کنند،مگر این که شرط سقوط خیار کرده باشند.‏

‏         مسأله 18- اگر حیوانی را برای فردا مثلاً اجاره کند،و قبل از تحویل گرفتن آن فرار ‏‎ ‎‏کند اجاره باطل است،و همچنین اگر بعد از تحویل گرفتن آن فرار کند و مستأجر در ‏‎ ‎‏حفظ حیوان تقصیر نکرده باشد.‏

‏         مسأله 19- اگر مستأجر،ملک مورد اجاره را تحویل بگیرد و از آن استفاده نکند تا ‏‎ ‎‏مدت اجاره تمام شود،مثل این که خانه‌ای را برای مدت معیّنی اجاره کند و آن را ‏‎ ‎‏تحویل بگیرد ولی در آن سکونت نکند و یا حیوانی را برای سواری اجاره کند ولی ‏‎ ‎‏سوار نشود تا مدت اجاره تمام شود،در صورتی که به اختیار خود استفاده را ترک کند ‏‎ ‎‏باید اجرت را بدهد.و همچنین اگر اجاره دهنده ملک مورد اجاره را تحویل بدهد و ‏‎ ‎‏مستأجر از تحویل گرفتن و استفاده از آن خودداری نماید تا مدت اجاره تمام شود.و ‏‎ ‎‏همچنین در اجاره بر اعمال اگر اجیر آمادگی خود را برای انجام عمل مورد اجاره اعلام ‏‎ ‎‏کند،مثل این که کسی را اجیر کنند که لباسی را در وقت معیّنی بدوزد و اجیر در این ‏‎ ‎‏وقت آمادۀ انجام کار شد،ولی مستأجر بدون عذر از دادن لباس خودداری کرد تا مدت ‏

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 246
‏اجاره تمام شد،باید اجرت را به او بپردازد؛فرق نمی‌کند چه اجیر در این مدت به ‏‎ ‎‏کاری برای خود یا دیگری مشغول شود یا نه.‏

‏         مسأله 20- اگر چیزی را که اجاره داده شد قبل از تحویل گرفتن مستأجر کسی آن را ‏‎ ‎‏غصب نماید و مانع استفادۀ مستأجر گردد،مخیر است که اجاره را فسخ کند،و اگر ‏‎ ‎‏اجرت را به اجاره دهنده داده از او بگیرد و یا اجرة المثل را از غاصب مطالبه کند،ولی ‏‎ ‎‏اگر بعد از تحویل گرفتن مستأجر کسی آن را غصب کرد نمی‌تواند اجاره را فسخ نماید ‏‎ ‎‏و فقط می‌تواند اجرة المثل از غاصب مطالبه کند.‏

‏         مسأله 21- اگر چیزی که اجاره داده شد قبل از آن که مستأجر تحویل بگیرد و یا ‏‎ ‎‏اندکی بعد از تحویل گرفتن آن بدون این که فاصلۀ قابل اعتنایی بشود و یا هنگام ‏‎ ‎‏تحویل گرفتن آن قبل از آن که زمان اجاره برسد،تلف شود،اجاره باطل است.و اگر ‏‎ ‎‏در اثنای مدت اجاره تلف شود،نسبت به بقیۀ مدت اجاره باطل است و نسبت به مدتی ‏‎ ‎‏که استفاده کرده باید اجرت را بپردازد،و در صورتی که مقداری از مورد اجاره تلف ‏‎ ‎‏شود نسبت به همان مقدار از وقتی که تلف شده،اجاره باطل است.‏

‏         مسأله 22- اگر خانه‌ای را اجاره بدهد و قبل از آن که آن را تحویل بدهد و یا ‏‎ ‎‏بلافاصله بعد از تحویل آن قبل از آن که استفاده کند به طوری خراب شود که نتوان ‏‎ ‎‏استفاده‌ای که مورد اجاره است از آن برد،اجاره باطل است،و اگر در اثنای مدت اجاره ‏‎ ‎‏خراب شود نسبت به بقیۀ مدت اجاره باطل است،و اگر به کلی از مورد استفاده ‏‎ ‎‏خارج نشود،بلکه بتوان از آن مختصری از منافع مورد اجاره را به دست آورد که عرفاً ‏‎ ‎‏مورد توجه باشد،مستأجر مخیر است که اجاره را به حال خود باقی بگذارد یا آن را ‏‎ ‎‏فسخ نماید.‏

‏         مسأله 23- اگر خانه‌ای را که مثلاً دو اتاق دارد اجاره دهد و یک اتاق آن خراب ‏‎ ‎‏شود،اگر اجاره دهنده فوراً آن را تعمیر کند به طوری که هیچ مقدار از استفادۀ آن از بین ‏‎ ‎‏نرود اجاره باطل نمی‌شود،و مستأجر حق فسخ اجاره را ندارد،ولی اگر موجر آن را ‏

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 247
‏تعمیر نکند و یا تعمیر آن به قدری طول بکشد که مقداری از استفادۀ آن از بین برود ‏‎ ‎‏اجاره نسبت به آن مقدار باطل می‌شود و مستأجر می‌تواند اجارۀ باقیمانده را هم ‏‎ ‎‏فسخ کند.‏

‏         مسأله 24- اگر بعد از تمام شدن مدت اجاره و یا پس از گذشتن مقداری از مدت ‏‎ ‎‏اجاره،معلوم شد که اجاره باطل بوده است،مستأجر باید اجرة المثل مقداری که ‏‎ ‎‏استفاده کرده و یا در ضمان او تلف شده به اجاره دهنده بپردازد.و همچنین در مواردی ‏‎ ‎‏که کسی را برای عملی اجیر می‌کنند و بعد معلوم می‌شود که اجاره باطل بوده است، ‏‎ ‎‏باید اجرة المثل عمل را به اجیر بدهند.‏

‏         مسأله 25- اگر غیر از خانه و اتاق و دکان و اجیر،عینی مثلاً زمینی را اجاره دهند و ‏‎ ‎‏شرط نکنند که فقط خود مستأجر از آن استفاده کند،می‌تواند آن را به کمتر یا مساوی یا ‏‎ ‎‏بیشتر از آنچه اجاره کرده است به دیگری اجاره بدهد،ولی خانه یا اتاق و یا دکان را ‏‎ ‎‏نمی‌تواند بیشتر از آنچه اجاره کرده اجاره دهد،مگر این که کاری از قبیل تعمیر یا ‏‎ ‎‏سفید کاری و امثال اینها در این‌جا انجام داده باشد و یا آن را به غیر جنسی که اجاره ‏‎ ‎‏کرده اجاره بدهد.و بنابر احتیاط مستحب آسیا و کشتی و کاروان‌سرا نیز مثل خانه و ‏‎ ‎‏دکان است.‏

‏         مسأله 26- اگر اجیر شرط کند که برای خود مستأجر کار کند،نمی‌توان او را به ‏‎ ‎‏دیگری اجاره داد و اگر شرط نکند نمی‌توان او را زیادتر از مقداری که اجاره کرده ‏‎ ‎‏اجاره داد،مگر این که او را به جنس دیگری اجاره دهد،مثلاً او را به پول اجاره کند و ‏‎ ‎‏به گندم اجاره بدهد.‏

‏         مسأله 27- اگر خانه‌ای را مثلاً به ده تومان اجاره کرد و نصف آن را خود سکونت ‏‎ ‎‏نمود و نصف دیگر آن را به ده تومان اجاره داد بدون این که تعمیری در آن انجام داده ‏‎ ‎‏باشد،جایز است و از قبیل اجاره به اکثر شمرده نمی‌شود.و همچنین اگر خانه‌ای را ‏‎ ‎‏برای مدتی به ده تومان اجاره کرد و نصف آن مدت را خود سکونت نمود و باقی مدت ‏

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 248
‏را به دیگری به ده تومان اجاره داد جایز است،ولی اگر خانۀ مذکور را در باقی مدت،و ‏‎ ‎‏یا نصف آن را به بیش از ده تومان بدون انجام کاری در آن اجاره داد از قبیل اجاره به ‏‎ ‎‏اکثر و باطل است.‏

‏         مسأله 28- اگر کسی برای کاری اجیر شود و مستأجر شرط نکند که خود اجیر عمل ‏‎ ‎‏را انجام دهد،اجیر می‌تواند آن کار را به دیگری به همان مبلغ که اجیر شده و یا بیشتر ‏‎ ‎‏به اجاره واگذار کند و اما به کمتر از آن مبلغ جایز نیست،مگر در صورتی که مقداری از ‏‎ ‎‏عمل مورد اجاره را انجام داده باشد،مثلاً اگر خیاطی اجیر شد پیراهنی را برای کسی ‏‎ ‎‏بدوزد و در اجاره شرط نشد که خود او بدوزد می‌تواند به بیشتر از مبلغی که اجیر شده ‏‎ ‎‏یا به همان اندازه،دیگری را برای دوختن آن اجیر نماید و اگر بخواهد آن را به کمتر از ‏‎ ‎‏مبلغی که گرفته به دیگری واگذار نماید باید ولو مقدار کمی از عمل را انجام داده باشد، ‏‎ ‎‏ولی در هر صورت تحویل دادن لباس و یا چیز دیگری که باید عمل در آن انجام دهد ‏‎ ‎‏به دیگری بدون اجازۀ صاحب آن اشکال دارد.‏

‏         مسأله 29- زن می‌تواند برای آن که از شیرش استفاده کنند اجیر شود و در صحت ‏‎ ‎‏اجاره اذن شوهر شرط نیست،مگر در صورتی که مانع از حق تمتع او شود،و در ‏‎ ‎‏صورتی که حقوق شوهر از بین نرود،او نمی‌تواند از زن در این کار جلوگیری کند.‏

‏         مسأله 30- میش شیری را برای استفاده از شیرش می‌توان اجاره داد،و چاهی را که ‏‎ ‎‏ملک شخصی است می‌تواند برای استفاده از آبش آن را اجاره دهد.‏

‏         مسأله 31- اجرت گرفتن برای واجبات عینی جایز نیست و در واجبات کفایی که به ‏‎ ‎‏عنوان مخصوص خود واجب شده است مانند غسل و تکفین و تدفین میت،بنابر ‏‎ ‎‏احتیاط واجب اجرت گرفتن جایز نیست،و اما در واجبات کفایی که به عنوان حفظ ‏‎ ‎‏نظام اجتماعی و احتیاجات عمومی واجب است مانند انواع صنایعی که مورد نیاز ‏‎ ‎‏است و طبابت و امثال آنها اجرت گرفتن جایز است.‏


کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 249
‏مسأله 32- اجرت گرفتن برای واجبات شرعی که نیابت بردار است جایز است.‏

‏         مسأله 33- اگر شخصی از کسی بخواهد کاری برای او انجام دهد و او نیز بدون ‏‎ ‎‏قصد تبرع و مجانی انجام داد،در صورتی که کار او عرفاً دارای اجرت است،باید ‏‎ ‎‏اجرة المثل عمل را به وی بدهد و اگر عامل،قصد مجانی و تبرع کند مستحق اجرت ‏‎ ‎‏نیست ولو صاحب کار منظورش اجرت دادن باشد.‏

‏         مسأله 34- اگر زمینی را برای کشت گندم و جو و امثال آنها اجاره دهند و ‏‎ ‎‏مال الاجاره را محصول همان زمین قرار دهند و یا در ذمه قرار دهند و شرط کنند که از ‏‎ ‎‏محصول آن زمین داده شود،اجاره باطل است.‏

‏         مسأله 35- هرگاه قصاب سر حیوانی را ببرد و آن را حرام کند؛چه مزد گرفته باشد ‏‎ ‎‏چه مجانی سر بریده باشد،باید قیمت آن را به صاحبش بدهد.‏

‏         مسأله 36- اگر چیزی را که اجاره کرده در مدت اجاره از بین برود؛چنانچه در ‏‎ ‎‏نگهداری آن کوتاهی نکرده و در استفاده بردن از آن هم زیاده‌روی ننموده ضامن ‏‎ ‎‏نیست.‏

‏         مسأله 37- اگر حیوانی را برای بردن باری اجاره دهد،چنانچه حیوان بلغزد و یا رم ‏‎ ‎‏کند و بار را بشکند یا معیوب کند صاحب حیوان ضامن نیست،ولی اگر به واسطۀ زدن ‏‎ ‎‏و مانند آن کاری کند که حیوان زمین بخورد و بار را بشکند ضامن است.‏

‏مسأله 38- اگر حمال بلغزد وآنچه را که حمل می‌کند بشکند،ضامن است.‏

‏         مسأله 39- اگر حیوانی را اجاره کند و معیّن نمایند که چقدر بار بر او بگذارند؛ ‏‎ ‎‏چنانچه بیشتر از آن مقدار بار کنند و آن حیوان بمیرد یا معیوب شود ضامن است،و نیز ‏‎ ‎‏اگر مقدار بار را معیّن نکرده باشند و بیشتر از معمول بار کنند و حیوان تلف شود یا ‏‎ ‎‏معیوب گردد ضامن است،همچنین اگر حیوانی را بیش از مسافت مورد اجاره ببرند و ‏‎ ‎‏معیوب یا تلف شود ضامن است.‏


کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 250
‏         مسأله 40- اگر کسی برای حفظ متاعی اجیر شود و آن متاع را به سرقت ببرند، ‏‎ ‎‏ضامن نیست مگر تقصیر کرده باشد،یا این که در اجاره شرط ضمان کرده باشند.‏

‏         مسأله 41- حمامی ضامن لباس و چیزهایی دیگر اگر سرقت شود نیست،مگر در ‏‎ ‎‏صورتی که به او بسپارند و او در نگهداری کوتاهی و یا تعدی کرده باشد.‏

‏         مسأله 42- اگر زمینی را برای زراعت اجاره کند و آفت به آن برسد و حاصلش را ‏‎ ‎‏خراب کند،اجاره باطل نمی‌شود و باید تمام مال الاجاره را بدهد.‏

‏ ‏

‏ ‏

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 251