معاملات ربویه و بعض احکام آن
حرمت ربا به قرآن کریم و سنت و اجماع مسلمین ثابت بلکه دور نیست که حرمت آن از ضروریات دین باشد و از گناهان کبیره محسوب است.در خبر است که ربا نزد خداوند عالم شدیدتر است از بیست زنا،بلکه سی زنا با محارم مثل عمه و خاله،بلکه
کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 232
در خبر صحیح از حضرت صادق علیه السلام منقول است که یک درهم ربا عظیمتر است نزد خدا از هفتاد زنای با محارم در بیت الحرام،و در حدیث نبوی است کسی که ربا خورده باشد خداوند پر میکند شکم او را از آتش جهنم به اندازهای که خورده است و اگر مالی به ربا کسب کند قبول نکند خداوند چیزی از عمل او را و پیوسته در لعنت خدا و ملائکه است تا قیراطی از آن در نزد او باشد.و در کلمات قصار نبوی است:
بدترین مکاسب کسب ربا است،و از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام مروی است خورنده و خوراننده و نویسنده و دو شاهد در وزر مساوی هستند،و فرمود که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم لعن فرمود ربا و خورنده و بایع و مشتری و نویسنده و دو شاهد آن را،و در شریعت مقدسۀ اسلام از گناهان کبیرۀ بزرگ شمرده میشود.
مسأله 1- ربا دو قسم است:معاملی و قرضی،اما معاملی پس آن دو شرط دارد:
اول: اتحاد در جنس است عرفاً مثل یک من گندم به یک من و نیم گندم و یک من خرما به یک من و زیاده خرما،و مثل یک من انگور به یک من انگور و یک ریال مثلاً.
و فرقی نیست در این که زیاده علنی باشد،مانند امثلۀ گذشته و یا زیاده حکمی باشد مثل یک من گندم نقد به یک من گندم نسیه و یا فروختن هزار تومان پول نقره به هزار تومان در یک ماه،پس بنابراین اگر یک من گندم سرخ و پست را بفروشد به یک من و نیم گندم خوب ربا خواهد بود،و همچنین اگر یک من برنج صدری را بفروشد به یک من و یک چارک برنج رسمی و چانپا،معامله ربوی و حرام است،و اما اگر یک من برنج به دو من عدس و یا دو من گندم بفروشد،اشکال ندارد.
دوم: آن که عوضین مکیل و یا موزون باشند،پس در چیزهایی که به مشاهده و یا به عدد فروخته میشود ربا جاری نیست.
مسأله 2- گندم و جو در باب ربا جنس واحد محسوب میشوند،بنابراین فروختن یک من گندم به یک من و نیم جو ربا است اگرچه در باب زکات دو جنس محسوبند و نصاب گندم به جو تکمیل نمیشود.
کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 233
مسأله 3- هر فرعی با اصل خود در حکم یک جنس است؛اگرچه اسم آنها مختلف باشد،مثل کنجد و روغن آن،و شیر با پنیر و کشک و دوغ و ماست،و خرما و انگور با سرکه و شیرۀ آنها،و همچنین است دو فرعِ با یک اصل مثل کشک و کره،و[شیرۀ] انگور با سرکۀ آن.
مسأله 4- معاوضۀ گوشت گوسفند به گوشت گاو با زیادی اشکال ندارد،و همچنین است شیر و روغن آنها،لکن گوشت گوسفند به روغن گوسفند در حکم ربا است.
مسأله 5- اگر از برای یک شیء دو حالت باشد؛تری و خشکی،مثل انگور و کشمش،و رطب و خرما،و خمیر و نان،بلکه گوشت نپخته و کباب شده،فروختن خشک به خشک آن و فروختن تر به تر آن بدون زیادی جایز است و با زیادی جایز نیست،و اما فروختن خشک به تَر،مثل انگور به مویز و کشمش،و خرما به رطب مشکل،بلکه احوط عدم جواز است با زیادی و بدون آن.
مسأله 6- تفاوت یک جنس به خوبی و پستی که منشأ تفاوت قیمت است موجب نمیشود جایز بودن معامله را با زیادت،پس فروختن یک مثقال طلای اعلا مثلاً به دو مثقال طلای پست حرام است،اگرچه در قیمت سوقیه مساوی باشند.
مسأله 7- از ربای محرم به چند راه میتوان تخلص پیدا نمود،از جمله ضمّ غیر جنس است در طرفین،مثل آن که بفروشد یک من گندم به انضمام یک درهم به دو من گندم.
مسأله 8- اگر چیزی را در شهری به مشاهده و عدد معامله میکنند و در شهر دیگر به وزن و کیل،میزان در تحقق ربا و عدم آن،شهری است که معامله در آن واقع میشود.
مسأله 9- میان پدر و فرزند،و مولا و عبد،و زن و شوهر،و مسلمان و کافر حربی
کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 234
ربا نیست و در این آخری مسلم میتواند زیاده بگیرد از کافر،نه کافر از مسلم.و احکام ربا در قرض خواهد آمد ان شاء اللّٰه.
کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 235