احکام خرید و فروش

در شرایط ثمن و مثمن

‏ ‏

در شرایط ثمن و مثمن

‏مسأله 1- جنسی که می‌فروشد و چیزی که در عوض آن می‌گیرد چند شرط دارد:‏

‏         اول: آن که چیزی که فروخته می‌شود باید چیز مالیت‌دار باشد؛اعم از آن که در ‏‎ ‎‏وقت معامله موجود خارجی باشد یا کلی در ذمه.و جایز نیست بنابر احتیاط واجب، ‏‎ ‎‏فروختن مثل سکنای خانه و فروختن عملی مثل دوختن لباس،لکن در ثمن کافی ‏‎ ‎‏است که سکنای خانه و یا عمل را ثمن معامله قرار دهد.‏

‏دوم: آن که مقدار آن با وزن یا پیمانه و یا شماره و مانند اینها معلوم باشد.‏

‏         سوم: شناختن جنس عوضین و شناختن اوصافی که قیمت و رغبت مردم به ‏‎ ‎‏اختلاف آنها مختلف می‌شود؛پس دیدن جنس و یا ذکر اوصافی که رفع جهل می‌کند ‏‎ ‎‏کفایت می‌نماید.‏

‏         چهارم: آن که عوضین ملک طلق انسان باشد،پس جایز نیست فروختن مباحات ‏‎ ‎‏اصلیه مثل آب دریا و علف بیابان قبل از حیازت آنها و ماهی دریا و وحوش صحرا ‏

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 222
‏پیش از صید آنها،و همچنین اراضی موات پیش از احیای آن،بلی اگر در زمین مباح ‏‎ ‎‏چاهی بکند آب آن را مالک می‌شود و بیع آن صحیح است.‏

‏         پنجم: آن که بتواند آن را تحویل دهد،بنابراین فروختن عبدی که فرار کرده صحیح ‏‎ ‎‏نیست،ولی اگر عبدی را که فرار کرده با چیزی که می‌تواند تحویل دهد،مثلاً با یک ‏‎ ‎‏فرش بفروشد،اگرچه آن عبد پیدا نشود معامله صحیح است،و اگر فروشنده قدرت به ‏‎ ‎‏تسلیم ندارد لکن خریدار قادر است،ظاهراً معامله صحیح است.‏

‏         مسأله 2- اگر جنسی را در شهری به وزن تعیین می‌کنند و در شهر دیگر به کیل یا ‏‎ ‎‏عدد،مدار در اعتبار،شهر مورد معامله است.‏

‏         مسأله 3- جایز است اعتماد کردن مشتری بر اخبار فروشنده و بنا گذاردن بر همان ‏‎ ‎‏مقداری که تعیین کرده،پس اگر معلوم شود که کمتر است از مقداری که فروشنده گفته ‏‎ ‎‏بود،مشتری خیار فسخ دارد که معامله را به‌هم زند و تمام پول را پس بگیرد و یا آن که ‏‎ ‎‏به قدر نقصان از پول کم کند.‏

‏         مسأله 4- جایز است فروختن عین موقوفه در چند مورد: اول: در صورتی که ‏‎ ‎‏وقف خراب شود به طوری که منفعت بردن از آن با حفظ عین ممکن نباشد،مثل ‏‎ ‎‏چوب کهنه و پوسیده و حصیر پاره و خانۀ خرابه‌ای که از عرصۀ آن هم نشود استفاده ‏‎ ‎‏کرد. دوم: آن که شرط کند واقف فروختن آن را وقت حدوث امری،مثل کمی منفعت ‏‎ ‎‏یا زیادی مالیت،و یا حصول ضرورت و احتیاج شدید و یا در صورت اختلاف میان ‏‎ ‎‏موقوفٌ علیهم.‏

‏ ‏

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 223