احکام زکات

مسائل متفرقۀ زکات

‏ ‏

مسائل متفرقۀ زکات

‏         مسأله 1969- موقعی که گندم و جو را از کاه جدا می‌کنند و موقع خشک شدن خرما و ‏‎ ‎‏انگور،انسان باید زکات را به فقیر بدهد یا از مال خود جدا کند.و زکات طلا و نقره و ‏‎ ‎‏گاو و گوسفند و شتر را بعد از تمام شدن ماه یازدهم ‏‎[1]‎‏باید به فقیر بدهد،یا از مال خود ‏


کتابرساله توضیح المسائل آیة الله العظمی بروجردی با حواشی امام خمینی (س)صفحه 394
‏جدا نماید.ولی اگر منتظر فقیر معیّنی باشد،یا بخواهد به فقیری بدهد که از جهتی ‏‎ ‎‏برتری دارد،می‌تواند زکات را جدا نکند.‏

‏         مسأله 1970- بعد از جدا کردن زکات لازم نیست فوراً آن را به مستحق بدهد ولی اگر ‏‎ ‎‏به کسی که می‌شود زکات داد دسترسی دارد احتیاط مستحب آن است که دادن زکات ‏‎ ‎‏را تأخیر نیندازد.‏

‏         مسأله 1971- کسی که می‌تواند زکات را به مستحق برساند اگر ندهد و به واسطۀ ‏‎ ‎‏کوتاهی او از بین برود باید عوض آن را بدهد.‏

‏         مسأله 1972- کسی که می‌تواند زکات را به مستحق برساند،اگر زکات را ندهد،و بدون ‏‎ ‎‏آن که در نگهداری آن کوتاهی کند از بین برود،چنانچه دادن زکات را به قدری تأخیر ‏‎ ‎‏انداخته که نمی‌گویند فوراً داده است،باید عوض آن را بدهد و اگر به این مقدار تأخیر ‏‎ ‎‏نینداخته مثلاً دو سه ساعت تأخیر انداخته و در همان دو سه ساعت تلف شده در ‏‎ ‎‏صورتی که مستحق حاضر نبوده،چیزی بر او واجب نیست و اگر مستحق حاضر بوده، ‏‎ ‎‏بنابر احتیاط واجب باید عوض آن را بدهد.‏

‏         مسأله 1973- اگر زکات را از خود مال کنار بگذارد،می‌تواند در بقیۀ آن تصرف کند و ‏‎ ‎‏اگر از مال دیگرش کنار بگذارد،می‌تواند در تمام مال تصرف نماید.‏

‏         مسأله 1974- انسان نمی‌تواند زکاتی را که کنار گذاشته برای خود بردارد و چیز ‏‎ ‎‏دیگری به جای آن بگذارد.‏

‏         مسأله 1975- اگر از زکاتی که کنار گذاشته منفعتی ببرد مثلاً گوسفندی که برای زکات ‏‎ ‎‏گذاشته برّه بیاورد،مال فقیر است.‏

‏         مسأله 1976- اگر موقعی که زکات را کنار می‌گذارد مستحقی حاضر باشد،بهتر است ‏‎ ‎‏زکات را به او بدهد،مگر کسی را در نظر داشته باشد که دادن زکات به او از جهتی ‏‎ ‎‏بهتر باشد.‏


کتابرساله توضیح المسائل آیة الله العظمی بروجردی با حواشی امام خمینی (س)صفحه 395
‏         مسأله 1977- اگر بدون اجازۀ حاکم شرع با مالی که برای زکات کنار گذاشته تجارت ‏‎ ‎‏کند و ضرر نماید،نباید چیزی از زکات کم کند،ولی اگر منفعت کند،بنابر احتیاط ‏‎ ‎‏واجب باید آن را به مستحق بدهد ‏‎[2]‎

‏         مسأله 1978- اگر پیش از آن که زکات بر او واجب شود،چیزی بابت زکات به فقیر ‏‎ ‎‏بدهد،زکات حساب نمی‌شود و بعد از آن که زکات بر او واجب شد،اگر چیزی را که ‏‎ ‎‏به فقیر داده از بین نرفته باشد و آن فقیر هم به فقر خود باقی باشد می‌تواند چیزی را که ‏‎ ‎‏به او داده بابت زکات حساب کند.‏

‏         مسأله 1979- فقیری که می‌داند زکات بر انسان واجب نشده،اگر چیزی بابت زکات ‏‎ ‎‏بگیرد و پیش او تلف شود ضامن است پس موقعی که زکات بر انسان واجب می‌شود، ‏‎ ‎‏اگر آن فقیر به فقر خود باقی باشد،می‌تواند عوض چیزی را که به او داده بابت زکات ‏‎ ‎‏حساب کند.‏

‏         مسأله 1980- فقیری که نمی‌داند زکات بر انسان واجب نشده،اگر چیزی بابت زکات ‏‎ ‎‏بگیرد و پیش او تلف شود،ضامن نیست و انسان نمی‌تواند عوض آن را بابت زکات ‏‎ ‎‏حساب کند.‏

‏         مسأله 1981- مستحب است زکات گاو و گوسفند و شتر را به فقیرهای آبرومند بدهد ‏‎ ‎‏و در دادن زکات،خویشان خود را بر دیگران،و اهل علم و کمال را بر غیر آنان و ‏‎ ‎‏کسانی را که اهل سؤال نیستند بر اهل سؤال مقدم بدارد.ولی اگر دادن زکات به فقیری ‏‎ ‎‏از جهت دیگری بهتر باشد،مستحب است زکات را به او بدهد.‏

‏         مسأله 1982- بهتر است زکات را آشکار و صدقۀ مستحبی را مخفی بدهند. ‏


کتابرساله توضیح المسائل آیة الله العظمی بروجردی با حواشی امام خمینی (س)صفحه 396
‏         مسأله 1983- اگر در شهر کسی که می‌خواهد زکات بدهد مستحقی نباشد و نتواند ‏‎ ‎‏زکات را به مصرف دیگری هم که برای آن معیّن شده برساند،چنانچه امید نداشته ‏‎ ‎‏باشد که بعداً مستحق پیدا کند باید زکات را به شهر دیگر ببرد و به مصرف زکات ‏‎ ‎‏برساند،و می‌تواند مخارج بردن به آن شهر را از زکات بردارد ‏‎[3]‎‏و اگر زکات تلف شود ‏‎ ‎‏ضامن نیست.‏

‏         مسأله 1984- اگر در شهر خودش مستحق پیدا شود،می‌تواند زکات را به شهر دیگر ‏‎ ‎‏ببرد.ولی مخارج بردن به آن شهر را باید از خودش بدهد و اگر زکات تلف شود ‏‎ ‎‏ضامن است،مگر آن که با اجازۀ حاکم شرع برده باشد.‏

‏         مسأله 1985- اجرت وزن کردن و پیمانه نمودن گندم و جو و کشمش و خرمایی را که ‏‎ ‎‏برای زکات می‌دهد با خود او است.‏

‏         مسأله 1986- کسی که 2 مثقال و 15 نخود نقره یا بیشتر از بابت زکات بدهکار است، ‏‎ ‎‏بنابر احتیاط واجب ‏‎[4]‎‏باید کمتر از 2 مثقال و 15 نخود نقره به یک فقیر ندهد و نیز اگر ‏‎ ‎‏غیر نقره چیز دیگری مثل گندم و جو بدهکار باشد و قیمت آن به 2 مثقال و 15 نخود ‏‎ ‎‏نقره برسد بنابر احتیاط واجب باید به یک فقیر کمتر از آن ندهد.‏

‏         مسأله 1987- مکروه است انسان از مستحق درخواست کند که زکاتی را که از او گرفته ‏‎ ‎‏به او بفروشد،ولی اگر مستحق بخواهد چیزی را که گرفته بفروشد بعد از آن که به ‏‎ ‎‏قیمت رساند،کسی که زکات را به او داده در خریدن آن بر دیگران مقدم است.‏

‏         مسأله 1988- اگر شک کند زکاتی را که بر او واجب بوده داده یا نه،باید زکات را بدهد، ‏‎ ‎‏هرچند شک او برای زکات سال‌های پیش باشد.‏

‏         مسأله 1989- فقیر نمی‌تواند زکات را به کمتر از مقدار آن صلح کند یا چیزی را گران‌تر ‏


کتابرساله توضیح المسائل آیة الله العظمی بروجردی با حواشی امام خمینی (س)صفحه 397
‏از قیمت آن بابت زکات قبول نماید،یا زکات را از مالک بگیرد و به او ببخشد.ولی ‏‎ ‎‏کسی که زکات زیادی بدهکار است و فقیر شده و نمی‌تواند ‏‎[5]‎‏زکات را بدهد،چنانچه ‏‎ ‎‏بخواهد توبه کند،فقیر می‌تواند زکات را از او بگیرد و به او ببخشد.‏

‏         مسأله 1990- انسان می‌تواند از زکات،قرآن یا کتاب دینی یا کتاب دعا بخرد و وقف ‏‎ ‎‏نماید،اگرچه بر اولاد خود و بر کسانی وقف کند که خرج آنان بر او واجب است.و نیز ‏‎ ‎‏می‌تواند تولیت وقف را برای خود یا اولاد خود قرار دهد.‏

‏         مسأله 1991- انسان نمی‌تواند از زکات ملک بخرد و بر اولاد خود یا بر کسانی که مخارج ‏‎ ‎‏آنان بر او واجب است وقف نماید که عایدی آن را به مصرف مخارج خود برسانند.‏

‏         مسأله 1992- فقیر می‌تواند برای رفتن به حج و زیارت و مانند اینها زکات بگیرد، ‏‎ ‎‏ولی اگر به مقدار خرج سالش زکات گرفته باشد،برای زیارت و مانند آن نمی‌تواند ‏‎ ‎‏زکات بگیرد.‏

‏         مسأله 1993- اگر مالک فقیری را وکیل کند که زکات مال او را بدهد چنانچه آن فقیر ‏‎ ‎‏احتمال دهد که قصد مالک این بوده که خود آن فقیر از زکات برندارد نمی‌تواند چیزی ‏‎ ‎‏از آن را برای خودش بردارد،و اگر یقین داشته باشد که قصد مالک این نبوده،برای ‏‎ ‎‏خودش هم می‌تواند بردارد.‏

‏         مسأله 1994- اگر فقیر شتر و گاو و گوسفند و طلا و نقره را بابت زکات بگیرد،چنانچه ‏‎ ‎‏شرطهایی که برای واجب شدن زکات گفته شد در آنها جمع شود باید زکات آنها ‏‎ ‎‏را بدهد.‏

‏         مسأله 1995- اگر دو نفر در مالی که زکات آن واجب شده با هم شریک باشند و یکی از ‏‎ ‎‏آنان زکات قسمت خود را بدهد و بعد مال را تقسیم کنند،چنانچه بداند شریکش ‏‎ ‎‏زکات سهم خود را نداده،تصرف او در سهم خودش هم اشکال دارد. ‏


کتابرساله توضیح المسائل آیة الله العظمی بروجردی با حواشی امام خمینی (س)صفحه 398
‏         مسأله 1996- کسی که خمس یا زکات بدهکار است و کفاره و نذر و مانند اینها هم بر ‏‎ ‎‏او واجب است و قرض هم دارد،چنانچه نتواند همۀ آنها را بدهد،اگر مالی که خمس ‏‎ ‎‏یا زکات آن واجب شده،از بین نرفته باشد،باید خمس و زکات را بدهد و اگر از بین ‏‎ ‎‏رفته باشد،می‌تواند خمس یا زکات را بدهد،یا کفاره و نذر و قرض و مانند اینها را ‏‎ ‎‏ادا نماید.‏

‏         مسأله 1997- کسی که خمس یا زکات بدهکار است و نذر و مانند اینها هم بر او ‏‎ ‎‏واجب است و قرض هم دارد،اگر بمیرد و مال او برای همۀ آنها کافی نباشد چنانچه ‏‎ ‎‏مالی که خمس و زکات آن واجب شده از بین نرفته باشد،باید خمس یا زکات را ‏‎ ‎‏بدهند و بقیۀ مال او را به چیزهای دیگری که بر او واجب است قسمت کنند و اگر مالی ‏‎ ‎‏که خمس و زکات آن واجب شده از بین رفته باشد،باید مال او را به خمس و زکات و ‏‎ ‎‏قرض و نذر و مانند اینها قسمت نمایند،مثلاً اگر چهل تومان خمس بر او واجب است ‏‎ ‎‏و بیست تومان به کسی بدهکار است و همۀ مال او سی تومان است،باید بیست تومان ‏‎ ‎‏بابت خمس و ده تومان به دَیْن او بدهند.‏

‏         مسأله 1998- کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند می‌تواند برای ‏‎ ‎‏معاش خود کسب کند،چنانچه تحصیل آن علم،واجب یا مستحب باشد می‌شود به او ‏‎ ‎‏زکات داد و اگر تحصیل آن علم واجب یا مستحب نباشد،زکات دادن به او اشکال دارد.‏

‏ ‏

کتابرساله توضیح المسائل آیة الله العظمی بروجردی با حواشی امام خمینی (س)صفحه 399

  • -معلوم نیست بلکه محتمل است وقت تعلق گرفتن زکات رسیدن ماه دوازدهم باشد ووقت واجب شدن ادا تمام شدن سال باشد.
  • -اگر تجارت کند برای مصلحت زکات و نفع حاصل شود با اجازه حاکم شرع تجارت صحیح می‌شود و منفعت مال زکات است،و اگر برای خودش به عین مال تجارت کند باطل است و به اجازه هم صحیح نمی‌شود.
  • -ظاهراً به عهده خود او است.
  • -این احتیاط و احتیاط بعد واجب نیستند.
  • -و امید به آن که دارا شود نیست.