احکام زکات

مصرف زکات

‏ ‏

مصرف زکات

‏مسأله 1933- انسان می‌تواند زکات را در هشت مورد مصرف کند:‏

‏اول:فقیر،و آن کسی است که مخارج سال خود و عیالاتش را ندارد و کسی که ‏‎ ‎‏صنعت یا ملک یا سرمایه‌ای دارد که می‌تواند مخارج سال خود را بگذراند فقیر نیست.‏

‏دوم:مسکین،و آن کسی است که از فقیر سخت‌تر می‌گذراند.‏

‏سوم:کسی که از طرف امام علیه السلام یا نایب امام مأمور است که زکات را جمع و ‏‎ ‎‏نگهداری نماید و به حساب آن رسیدگی کند و آن را به امام علیه السلام یا نایب امام یا فقرا ‏‎ ‎‏برساند.‏

‏چهارم:کافرهایی که اگر زکات به آنان بدهند به دین اسلام مایل می‌شوند،یا در ‏‎ ‎‏جنگ به مسلمانان کمک می‌کنند.‏

‏پنجم:خریداری بنده‌ها و آزاد کردن آنان.‏

‏ششم:بدهکاری که نمی‌تواند قرض خود را بدهد.‏

‏هفتم:سبیل اللّٰه؛یعنی کارهایی که منفعت عمومی ‏‎[1]‎‏دینی دارد،مثل ساختن مسجد ‏‎ ‎‏و مدرسه‌ای که علوم دینیه در آن خوانده می‌شود.‏

‏هشتم:ابن السبیل؛یعنی مسافری که در سفر درمانده شده و احکام اینها در مسائل ‏‎ ‎‏آینده گفته خواهد شد.‏

‏         مسأله 1934- احتیاط واجب آن است که فقیر و مسکین بیشتر از مخارج سال خود و ‏‎ ‎‏عیالاتش را از زکات نگیرد و اگر مقداری پول یا جنس دارد،فقط به اندازۀ کسری ‏‎ ‎‏مخارج یک سالش زکات بگیرد. ‏


کتابرساله توضیح المسائل آیة الله العظمی بروجردی با حواشی امام خمینی (س)صفحه 388
‏         مسأله 1935- کسی که مخارج سالش را داشته اگر مقداری از آن را مصرف کند و ‏‎ ‎‏بعد شک کند که آنچه باقی مانده به اندازۀ مخارج سال او هست یا نه،نمی‌تواند ‏‎ ‎‏زکات بگیرد.‏

‏         مسأله 1936- صنعتگر یا مالک یا تاجری که درآمد او از مخارج سالش کمتر است، ‏‎ ‎‏می‌تواند برای کسری مخارجش زکات بگیرد.و لازم نیست ابزار کار یا ملک یا سرمایۀ ‏‎ ‎‏خود را به مصرف مخارج برساند.‏

‏         مسأله 1937- فقیری که خرج سال خود و عیالاتش را ندارد،اگر خانه‌ای دارد که ملک ‏‎ ‎‏اوست و در آن نشسته،یا مال سواری دارد،چنانچه بدون اینها نتواند زندگی کند، ‏‎ ‎‏اگرچه برای حفظ آبرویش باشد،می‌تواند زکات بگیرد و همچنین است اثاث خانه و ‏‎ ‎‏ظرف و لباس تابستانی و زمستانی و چیزهایی که به آنها احتیاج دارد.و فقیری که اینها ‏‎ ‎‏را ندارد،اگر به اینها احتیاج داشته باشد،می‌تواند از زکات خریداری نماید.‏

‏         مسأله 1938- فقیری که یاد گرفتن صنعت برای او مشکل نیست،بنابر احتیاط واجب ‏‎ ‎‏باید یاد بگیرد و با گرفتن زکات زندگی نکند،ولی تا وقتی مشغول یاد گرفتن است، ‏‎ ‎‏می‌تواند زکات بگیرد.‏

‏         مسأله 1939- به کسی که قبلاً فقیر بوده و می‌گوید فقیرم،اگرچه انسان از گفتۀ او ‏‎ ‎‏اطمینان پیدا نکند،می‌شود زکات داد.‏

‏         مسأله 1940- کسی که می‌گوید فقیرم و قبلاً فقیر نبوده،یا معلوم نیست فقیر بوده یا نه، ‏‎ ‎‏چنانچه از گفتۀ او اطمینان ‏‎[2]‎‏پیدا نشود،احتیاط واجب آن است که به او زکات ندهند.‏

‏         مسأله 1941- کسی که باید زکات بدهد،اگر از فقیری طلبکار باشد،می‌تواند طلبی را ‏‎ ‎‏که از او دارد،بابت زکات حساب کند.‏

‏         مسأله 1942- اگر فقیر بمیرد و مال او به اندازۀ قرضش نباشد،انسان می‌تواند طلبی را ‏‎ ‎

کتابرساله توضیح المسائل آیة الله العظمی بروجردی با حواشی امام خمینی (س)صفحه 389
‏که از او دارد بابت زکات حساب کند،ولی اگر مال او به اندازۀ قرضش باشد و ورثه ‏‎ ‎‏قرض او را ندهند،یا به جهت دیگر انسان نتواند طلب خود را بگیرد،بنابر احتیاط ‏‎ ‎‏واجب ‏‎[3]‎‏نباید طلبی را که از او دارد،بابت زکات حساب کند.‏

‏         مسأله 1943- چیزی را که انسان بابت زکات به فقیر می‌دهد لازم نیست به او بگوید ‏‎ ‎‏که زکات است بلکه اگر فقیر خجالت بکشد،مستحب است به اسم پیشکش بدهد ‏‎[4]‎‎ ‎‏ولی باید قصد زکات نماید.‏

‏         مسأله 1944- اگر به خیال این که کسی فقیر است به او زکات بدهد،بعد بفهمد فقیر ‏‎ ‎‏نبوده،یا از روی ندانستن مسأله به کسی که می‌داند فقیر نیست زکات بدهد،چنانچه ‏‎ ‎‏چیزی را که به او داده باقی باشد،باید از او بگیرد و به مستحق بدهد،و اگر از بین رفته ‏‎ ‎‏باشد،پس اگر کسی که آن چیز را گرفته می‌دانسته زکات است،انسان باید عوض آن را ‏‎ ‎‏از او بگیرد و به مستحق بدهد،و اگر نمی‌دانسته زکات است،نمی‌تواند ‏‎[5]‎‏چیزی از او ‏‎ ‎‏بگیرد و باید از مال خودش زکات را به مستحق بدهد.‏

‏         مسأله 1945- کسی که بدهکار است و نمی‌تواند بدهی خود را بدهد اگرچه مخارج ‏‎ ‎‏سال خود را داشته باشد،می‌تواند برای دادن قرض خود زکات بگیرد ولی باید مالی را ‏‎ ‎‏که قرض کرده در معصیت خرج نکرده باشد یا اگر در معصیت خرج کرده از آن ‏‎ ‎‏معصیت توبه کرده باشد ‏‎[6]‎

‏         مسأله 1946- اگر به کسی که بدهکار است و نمی‌تواند بدهی خود را بدهد زکات ‏‎ ‎‏بدهد،بعد بفهمد قرض را در معصیت مصرف کرده،چنانچه آن بدهکار فقیر باشد، ‏


کتابرساله توضیح المسائل آیة الله العظمی بروجردی با حواشی امام خمینی (س)صفحه 390
‏می‌تواند آنچه را به او داده بابت زکات حساب کند ولی احتیاط واجب آن است که اگر ‏‎ ‎‏از آن معصیت توبه نکرده ‏‎[7]‎‏چیزی را که به او داده بابت زکات حساب نکند.‏

‏         مسأله 1947- کسی که بدهکار است و نمی‌تواند بدهی خود را بدهد اگرچه فقیر ‏‎ ‎‏نباشد،انسان می‌تواند طلبی را که از او دارد،بابت زکات حساب کند.‏

‏         مسأله 1948- مسافری که خرجی او تمام شده،یا مرکبش از کار افتاده،چنانچه سفر او ‏‎ ‎‏سفر معصیت نباشد و نتواند با قرض کردن یا فروختن چیزی خود را به مقصد برساند، ‏‎ ‎‏اگرچه در وطن خود فقیر نباشد،می‌تواند زکات بگیرد.ولی اگر بتواند در جای دیگر با ‏‎ ‎‏قرض کردن یا فروختن چیزی مخارج سفر خود را فراهم کند،فقط به مقداری که به ‏‎ ‎‏آن‌جا برسد،می‌تواند زکات بگیرد.‏

‏         مسأله 1949- مسافری که در سفر درمانده شده و زکات گرفته بعد از آن که به وطنش ‏‎ ‎‏رسید،اگر چیزی از زکات زیاد آمده باشد،باید آن را به حاکم شرع بدهد ‏‎[8]‎‏و بگوید آن ‏‎ ‎‏چیز زکات است.‏

‏ ‏

کتابرساله توضیح المسائل آیة الله العظمی بروجردی با حواشی امام خمینی (س)صفحه 391

  • -یا نفعش به عموم مسلمین می‌رسد مثل بنای پل و ساختمان سد و راه‌سازی یابرای اسلام نفع دارد مثل دفع فساد از حوزه اسلام و ترویج دیانت به هر نحو ممکن و امثال اینها.
  • -اگر از ظاهر حالش گمان حاصل شود که فقیر است کافی است.
  • -واجب نیست.
  • -به طوری که دروغ نباشد.
  • -اگر او احتمال می‌داده که زکات است می‌تواند از او بگیرد ولی اگر به غیر عنوان زکات‌بدهد نمی‌تواند از او بگیرد.
  • -که از سهم فقرا به او می‌توان داد.
  • -در صورتی که در شراب‌خوارگی صرف کرده یا در معصیت کبیره به طور آشکارا صرف کرده باشد و الّا احتیاط واجب نیست.
  • -در صورتی که بدون مشقّت بتواند بقیه را به صاحب مال یا نایب او برساند باید برساندو الّا به حاکم بدهد.