کتاب حج

در حج نیابت

‏ ‏

در حج نیابت

‏         مسأله 1- واجب است برای میت که حج به عهدۀ او بوده و مرده،نایب بگیرند که ‏‎ ‎‏حج او را به‌جا آورد،و آنچه واجب است اگر وصیتی نکرده باشد آن است که از ‏‎ ‎‏نزدیک‌ترین میقات به مکه به‌جا آورده شود،و اگر ممکن نشد از میقاتی که پس از آن ‏‎ ‎‏میقات نزدیک‌تر است و همچنین.‏

‏         مسأله 2- اگر امکان نداشته باشد اجیر بگیرند مگر از شهر میت،واجب است از ‏‎ ‎‏آن‌جا بگیرند،و مصرف از اصل مال است.‏

‏         مسأله 3- صحیح است نایب گرفتن از میت در حج واجب و مستحب و از زنده در ‏‎ ‎‏حج مستحب و گاهی در واجب.‏

‏         مسأله 4- شرط است در نایب چند چیز: اول: آن که بالغ باشد بنابر احتیاط واجب. ‏

‏دوم: آن که عاقل باشد،پس مجنونی که از او قصد متحقق نشود صحیح نیست نایب ‏‎ ‎‏شود. سوم: آن که شیعۀ دوازده امامی باشد. چهارم: آن که عادل باشد یا مورد وثوق ‏‎ ‎‏باشد که عمل را به‌جا می‌آورد و احوط آن است که مورد وثوق باشد در به‌جا آوردن به ‏‎ ‎‏طور صحیح،اگرچه بعید نیست که این شرط معتبر نباشد. پنجم: آن که به افعال حج از ‏‎ ‎‏روی اجتهاد یا تقلید عالم باشد؛گرچه به تعلیم کسی باشد در حال به‌جا آوردن به طور ‏‎ ‎‏تدریج. ششم: آن که ذمه‌اش مشغول نباشد به حج واجب،چه حجة الاسلام و چه حج ‏‎ ‎‏نذری که وقتش تنگ است،در صورتی که بتواند این حجی که بر او واجب بود به‌جا ‏‎ ‎‏آورد،و اگر نتواند برای آن که مال ندارد،اشکال ندارد که نایب شود.‏

‏         مسأله 5- شرط است در کسی که برای او نایب می‌گیرند،آن که مسلمان باشد و اگر ‏‎ ‎‏کافر باشد صحیح نیست نیابت از او،پس اگر بمیرد بر ورثۀ او واجب نیست که برای او ‏‎ ‎‏نایب بگیرند.‏

‏         مسأله 6- شرط است در کسی که از او نایب می‌گیرند،آن که مرده باشد و اگر زنده ‏

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 206
‏باشد،عاجز باشد از به‌جا آوردن و این شرط در حج واجب است،و اما حج مستحب ‏‎ ‎‏برای زنده در هر صورت می‌شود نایب گرفت.‏

‏         مسأله 7- مرد برای زن و زن برای مرد می‌تواند نایب شود،لکن اولیٰ آن است که ‏‎ ‎‏همجنس باشند.‏

‏         مسأله 8- مانع ندارد نیابت کردن کسی که حج نرفته باشد؛چه مرد باشد چه زن،از ‏‎ ‎‏مرد و زن.‏

‏         مسأله 9- باید نایب قصد نیابت کند به این که عمل حج را برای نیابت از فلان به‌جا ‏‎ ‎‏می‌آورم،و باید تعیین کند که از کی به‌جا می‌آورد و لازم نیست اسم او را ببرد،ولکن ‏‎ ‎‏مستحب است در همۀ موقف‌ها اسم او را ببرد.‏

‏         مسأله 10- جایز نیست کسی را که عاجز است از عمل کردن به بعض اعمال حج، ‏‎ ‎‏نایب بگیرند.‏

‏         مسأله 11- اگر نایب پیش از احرام بمیرد و یا پیش از داخل شدن در حرم بمیرد ‏‎ ‎‏کفایت نمی‌کند کار او از میت،بلکه باید برای او حج بگیرند،و اگر بمیرد بعد از احرام و ‏‎ ‎‏داخل شدن در حرم،کافی است برای میت و لازم نیست اجیر بگیرند.‏

‏         مسأله 12- اگر اجیر کنند کسی را برای حج و تعیین نکنند که اجرت برای خود عمل ‏‎ ‎‏است یا عمل و مقدمات است،ظاهر آن است که برای همه است از مقدمات و عمل، ‏‎ ‎‏پس اگر اجیر بمیرد در حرم بعد از احرام،مستحق اجرت می‌شود به نسبت راهی که ‏‎ ‎‏رفته و عملی که کرده،و همین‌طور اگر بین عمل بمیرد هر جا باشد.بلی اگر مصداق ‏‎ ‎‏عرفی حج را آورده باید اجرت تمام عمل را بدهند،گرچه بعض خصوصیات را نسیان ‏‎ ‎‏کرده باشد و مرده باشد.‏

‏         مسأله 13- شرط نیست در اجاره آن که راه را تعیین کنند،لکن اگر تعیین کردند باید ‏‎ ‎‏عمل کند.و اگر عمل نکرد به مقدار مخالفت،از اجرت او کسر می‌شود،بلکه اگر اجیر ‏

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 207
‏شده باشد به حج از این راه به طور قید،و تخلف کند هیچ چیز از اجرت را طلبکار ‏‎ ‎‏نیست،و لکن ذمۀ میت از حج بری می‌شود.‏

‏         مسأله 14- اگر کسی اجیر شد در سال معیّنی که حج کسی را با مباشرت خودش ‏‎ ‎‏به‌جا آورد،نمی‌تواند برای کسی دیگر به همین‌طور اجیر شود،و اگر اجیر شد اجاره ‏‎ ‎‏باطل است.‏

‏         مسأله 15- اگر اجیر مرتکب عملی شد که کفاره باید بدهد کفاره از مال خودش ‏‎ ‎‏باید بدهد.‏

‏         مسأله 16- اجیر مالک می‌شود اجرت را پس از عقد اجاره،لکن لازم نیست اجرت ‏‎ ‎‏را به او بدهند مگر بعد از عمل،اگر قرینه در کار نباشد که اجرت را پیش از عمل ‏‎ ‎‏بدهند.‏

‏         مسأله 17- اگر کسی را اجیر کردند برای حج و ذکری نکردند که خودت به‌جا ‏‎ ‎‏آوری یا اجیر بگیری و قرینه‌ای در کار نباشد،باید خودش به‌جا آورد و نمی‌تواند ‏‎ ‎‏اجیر بگیرد.‏

‏         مسأله 18- جایز است از برای میت حج کنند تبرعاً؛چه حج واجب و چه مستحب. ‏

‏و جایز است حج مستحب برای او بکنند با بودن حج واجب به عهدۀ او.‏

‏ ‏

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 208