احکام خمس

مصرف خمس

‏ ‏

مصرف خمس

‏         مسأله 1- خمس را باید دو قسمت کنند:یک قسم آن:سهم سادات است و باید ‏‎ ‎‏به سید فقیر یا سید یتیم یا به سیدی که در سفر مانده باشد بدهند،و احتیاط واجب ‏‎ ‎‏در این خمس آن است که به دست مجتهد برسد و یا این که به اجازۀ ایشان در ‏

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 196
‏مصارف صرف شود.و قسمت دیگر سهم امام علیه السلام است که در این زمان باید به دست ‏‎ ‎‏مجتهد جامع الشرایط برسد یا به مصرفی که مورد اجازۀ اوست برسانند.ولی اگر ‏‎ ‎‏انسان بخواهد سهم امام را به مجتهدی که از او تقلید نمی‌کند برساند در صورتی ‏‎ ‎‏می‌تواند به او بدهد که مصرف آن مجتهد با مجتهدی که از او تقلید می‌کند در کیفیت ‏‎ ‎‏یکی باشد،یا این که آن مجتهد بر طبق نظر مقلَد او رفتار نماید.‏

‏         مسأله 2- معتبر است در جمیع اصناف مستحق خمس،ایمان،لکن عدالت در آنها ‏‎ ‎‏معتبر نیست بنابر اصح،اگرچه ملاحظۀ رجحان بهتر است،و احوط آن است که به ‏‎ ‎‏متهتّک و متجاهر به فسق خمس داده نشود،بلکه در صورتی که دادن خمس اعانت بر ‏‎ ‎‏گناه،و ندادن،موجب رو گردانی از گناه باشد،پس در این صورت دادن خمس جایز ‏‎ ‎‏نیست علی الاقوی.‏

‏         مسأله 3- سید یتیم که به او خمس می‌دهند باید فقیر باشد،ولی سیدی که در سفر ‏‎ ‎‏طاعت و یا غیر معصیت محتاج باشد اگر در وطنش فقیر هم نباشد،می‌شود به او ‏‎ ‎‏خمس داد.‏

‏         مسأله 4- کسی که ادعای سیادت می‌کند سیادت او به مجرد دعوا ثابت نمی‌شود، ‏‎ ‎‏مگر آن که دو نفر شاهد به سیادت او شهادت دهند و یا آن که مشهور به سیادت باشد ‏‎ ‎‏در شهر خود و کسی منکر آن نباشد،پس بنابراین اشخاصی که در شهرهای خود و یا ‏‎ ‎‏میان مردم به سیادت معروفند و منکری از برای آنها نیست می‌شود به آنها خمس داد.‏

‏         مسأله 5- احوط آن است که زیادتر از مؤونۀ سال به سید خمس ندهند چنانچه ‏‎ ‎‏برای مستحق هم بنابر احوط جایز نیست گرفتن آن.‏

‏         مسأله 6- اقوا جواز نقل خمس است به شهر دیگر،بلکه بسا می‌شود که به سبب ‏‎ ‎‏بعض مرجحات رجحان داشته باشد،حتی با وجود مستحق در بلد خمس،لکن اگر به ‏‎ ‎‏نقل تلف شود در راه ضامن است،و اگر در بلد خود مستحق خمس موجود نباشد با ‏

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 197
‏تلف در راه ضامن نیست،چنانچه اگر به اذن مجتهد نقل کند باز هم ضامن نخواهد بود ‏‎ ‎‏حتی با وجود مستحق در بلد.‏

‏         مسأله 7- اگر مستحق در بلد خمس موجود نباشد و بعدها هم مترقب نباشد وجود ‏‎ ‎‏آن،در این صورت نقل به بلد دیگر واجب است.‏

‏         مسأله 8- اگر مجتهد جامع الشرایط در شهر خودش نباشد متعین است نقل سهم ‏‎ ‎‏امام از شهر خود به آن شهری که مجتهد در آن است و یا اذن گرفتن از او در صرف آن ‏‎ ‎‏در شهر خودش.‏

‏         مسأله 9- جایز نیست سید بابت خمس،چیزی از مالک بگیرد و دوباره به او رد ‏‎ ‎‏کند،مگر در بعض موارد مثل آن که مبلغ زیادی بابت خمس مدیون باشد و قدرت بر ‏‎ ‎‏ادا نداشته باشد و امید بر قدرت ادای آن هم نداشته باشد و بخواهد ذمۀ خود را بری ‏‎ ‎‏کند و علاجی هم نداشته باشد،که در این صورت جایز است سید احسان به او نماید و ‏‎ ‎‏مبلغی را که از او گرفته بابت خمس،به سبب عجز،به او رد کند و به این حیله ذمه‌اش ‏‎ ‎‏را فارغ نماید،لکن احتیاط واجب آن است که به اذن مجتهد باشد.‏

‏ ‏

‏ ‏

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 198