احکام نماز

شرایط قصر چند امر است

‏ ‏

شرایط قصر چند امر است

‏اول:آن که سفری که سبب قصر نماز می‌شود باید از هشت فرسخ کمتر نباشد،و ‏‎ ‎‏فرق نمی‌کند که هشت فرسخ در رفتن به مسافرتی باشد یا در برگشتن از مسافرتی،و ‏‎ ‎‏یا تمام رفتن و برگشتن هشت فرسخ باشد،به شرط این که در صورت اخیره،رفتن ‏‎ ‎‏کمتر از چهار فرسخ نباشد،و باز فرق نمی‌کند در صورت اخیره،بین این که یک شب ‏‎ ‎‏یا بیشتر-کمتر از ده روز-در آن‌جا بماند یا همان روز یا شب همان روز برگردد،ولی ‏‎ ‎‏احتیاط شدید در صورتی که شب در آن‌جا بماند این است که در نماز جمع کند بین دو ‏‎ ‎‏رکعتی و چهار رکعتی،و در روزه جمع نماید بین این که هم در سفر روزه بگیرد و هم ‏‎ ‎‏قضای روزه را بعداً بگیرد.‏

‏         مسأله 1- اگر چنانچه رفتن پنج فرسخ است و برگشتن سه فرسخ،باید نماز را دو ‏‎ ‎‏رکعت بخواند،لکن اگر برعکس باشد؛یعنی رفتن سه فرسخ باشد و برگشتن پنج ‏‎ ‎‏فرسخ،باید نماز را چهار رکعتی بخواند.‏

‏         مسأله 2- ابتدای هشت فرسخ در شهرهای معمولی که زیاد بزرگ نیست دیوار دور ‏‎ ‎‏شهر است،و اگر چنانچه دیوار ندارد آخر خانه‌های شهر است،و اما در شهرهای ‏‎ ‎‏بسیار بزرگ آخر هر محله‌ای ابتدای هشت فرسخ است؛در صورتی که محله‌ها ‏‎ ‎‏منفصل باشد،به نحوی که مثل دهات متعددۀ نزدیک به‌هم باشد و اگر چنانچه محله‌ها ‏‎ ‎‏متصل به یکدیگر باشد یا جدا باشد،ولکن مثل دهات مختلفۀ نزدیک به‌هم نباشد،پس ‏‎ ‎‏در او اشکال است اگر چنانچه از آخر شهر هشت فرسخ نمی‌شود و از آخر محله یا از ‏‎ ‎‏منزلش هشت فرسخ می‌شود،پس احتیاط واجب آن است که جمع نماید؛یعنی هم ‏‎ ‎‏نماز دو رکعتی و هم چهار رکعتی بخواند.‏

‏         مسأله 3- اگر چنانچه قصد رفتن به شهری را دارد و شک دارد که آیا هشت فرسخ ‏‎ ‎‏است یا کمتر و یا یقین دارد که هشت فرسخ کمتر است و در اثنای مسافرت معلوم شد ‏

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 125
‏که هشت فرسخ است،باید نماز را دو رکعتی بخواند،اگرچه بقیۀ راه کمتر از هشت ‏‎ ‎‏فرسخ باشد.‏

‏         مسأله 4- هشت فرسخ بودن به چند چیز ثابت می‌شود: اول: به این که خود ‏‎ ‎‏شخص بداند که هشت فرسخ است. دوم: به این که دو نفر شاهد عادل شهادت بدهند ‏‎ ‎‏که هشت فرسخ است،ولکن اگر چنانچه یک نفر عادل شهادت بدهد که هشت فرسخ ‏‎ ‎‏است ثابت شدن آن خالی از اشکال نیست،و احتیاط واجب در این صورت این است ‏‎ ‎‏که هم دو رکعتی بخواند و هم چهار رکعتی.‏

‏         مسأله 5- اگر چنانچه شک یا گمان داشته باشد در هشت فرسخ،باید نماز را چهار ‏‎ ‎‏رکعتی بخواند.‏

‏         مسأله 6- اگر معتقد شد که راه به قدر مسافت است و قصر نمود و ظاهر شد که ‏‎ ‎‏نبوده،واجب است اعاده.و همچنین اگر معتقد بود که مسافت نیست و تمام کرد ‏‎ ‎‏و خلاف آن ظاهر شد،واجب است بر او اعاده در وقت بنابر اقوا،و در خارج وقت ‏‎ ‎‏بنابر احوط.‏

‏         مسأله 7- مدار در قصر بر قصد قطع مسافت شرعی است،اگرچه در چند روز ‏‎ ‎‏محقق شود با نبود یکی از چیزهایی که قاطع سفر است،پس مادامی که اسم سفر ‏‎ ‎‏صدق می‌کند واجب است بر او قصر و اگر سفر صدق نمی‌کند مثل این که هر روز ‏‎ ‎‏مقدار کمی برای تفریح راه می‌رود نه برای این که بیشتر از آن نمی‌تواند راه برود،پس ‏‎ ‎‏باید تمام کند و احوط جمع است.‏

‏شرط دوم:آن که از وقت خارج شدن قصد قطع مسافت را داشته باشد،پس اگر ‏‎ ‎‏قصد کند بر سه فرسخ و بعد از رسیدن به آن‌جا دوباره قصد کند سه فرسخ دیگر را و به ‏‎ ‎‏همین منوال ادامه داشته باشد نمازش تمام است در وقت رفتن،اگرچه روی هم رفته ‏‎ ‎‏سفر از هشت فرسخ زیادتر باشد؛بلی اگر در برگشتن قصد مسافت را داشته باشد باید ‏‎ ‎‏شکسته بخواند.‏


کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 126
‏         مسأله 8- لازم نیست در قصد مسافت این که مستقل در قصد باشد و کفایت ‏‎ ‎‏می‌کند اگر تابع در قصد باشد؛خواه اطاعت متبوع بر او واجب شرعی باشد مثل زن و ‏‎ ‎‏بنده نسبت به شوهر و مولا،و یا قهری باشد مثل اسیر،یا اختیاری باشد مثل خادم،به ‏‎ ‎‏شرط آن که بداند که متبوع قصد مسافت کرده،و اگر نداند لازم نیست سؤال کردن و ‏‎ ‎‏همچنین لازم نیست بر متبوع خبر دادن.‏

‏         مسأله 9- کسی که در سفر مقصد معلوم ندارد و نمی‌داند چه مقدار قطع مسافت ‏‎ ‎‏می‌کند،در رفتن نمازش تمام است،مثل این که اگر دنبال کند بندۀ فراری و یا حیوان ‏‎ ‎‏گریخته را و یا پیدا کردن گمشده‌ای را،لکن در برگشتن اگر به قدر مسافت باشد نماز ‏‎ ‎‏او قصر است.‏

‏         مسأله 10- کسی که به اختیار دیگری است،اگر اعتقاد کند که متبوع او قصد مسافت ‏‎ ‎‏نکرده و یا شک کند،لکن در وسط راه بداند که قصد مسافت کرده بوده،پس اگر باقی ‏‎ ‎‏راه به قدر مسافت است قصر می‌کند و الّا تمام بخواند علی الظاهر.‏

‏شرط سوم:آن که در بین راه از قصد خود برنگردد،پس اگر پیش از رسیدن به چهار ‏‎ ‎‏فرسخ از قصد خود برگردد یا مردد شود،باید نماز را تمام بخواند،و نمازهایی که ‏‎ ‎‏شکسته به‌جا آورده صحیح است و محتاج به اعاده نیست نه در وقت و نه بعد از آن.‏

‏         مسأله 11- اگر بعد از رسیدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود و یا مردد ‏‎ ‎‏شود در سفر،نماز او قصر است،هرچند آن روز را برنگردد،لکن قصد برگشتن قبل از ‏‎ ‎‏ده روز را دارد.‏

‏         مسأله 12- اگر برای رفتن به محلی که به مقدار مسافت است حرکت کند و بعد از ‏‎ ‎‏رفتن مقداری از راه بخواهد جای دیگری برود،چنانچه از ابتدای حرکت تا جایی که ‏‎ ‎‏می‌خواهد برود به مقدار مسافت باشد،باید نماز را شکسته بخواند.‏

‏         مسأله 13- اگر پیش از آن که به چهار فرسخ برسد،مردد شود که بقیۀ راه را برود یا ‏

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 127
‏نه و در موقعی که مردد است راه نرود و بعد تصمیم بگیرد که بقیۀ راه را برود،باید تا ‏‎ ‎‏آخر مسافرت نماز را شکسته بخواند،اگرچه بقیۀ راه به قدر مسافت نباشد ولو با ‏‎ ‎‏ملاحظۀ برگشتن.‏

‏         مسأله 14- اگر پیش از آن که به هشت فرسخ برسد،مردد شود که بقیۀ راه را برود یا ‏‎ ‎‏نه و در موقعی که مردد است مقداری راه برود و بعد تصمیم بگیرد که هشت فرسخ ‏‎ ‎‏دیگر برود یا چهار فرسخ برود و قبل از ده روز برگردد،تا آخر مسافرت باید نماز را ‏‎ ‎‏شکسته بخواند.‏

‏         مسأله 15- اگر پیش از آن که به چهار فرسخ برسد،مردد شود که بقیۀ راه را برود یا ‏‎ ‎‏نه و در موقعی که مردد است مقداری راه برود،اگر بقیۀ راه با آنچه که قبل از تردد آمده ‏‎ ‎‏روی هم رفته به مقدار مسافت نباشد،نماز او تمام است.و اما اگر راهی که پیش از ‏‎ ‎‏مردد شدن و راهی که بعد از آن می‌رود روی هم رفته به مقدار مسافت باشد،بعید ‏‎ ‎‏نیست که نماز او قصر باشد،مخصوصاً در صورتی که قطع مسافت در حال تردد کم ‏‎ ‎‏باشد،لکن سزاوار نیست ترک احتیاط.‏

‏شرط چهارم:آن که نیت نکند قطع مسافت را به اقامۀ ده روز یا زیادتر در اثنای آن، ‏‎ ‎‏و یا گذشتن از وطن را قبل از رسیدن به چهار فرسخی،پس کسی که می‌خواهد پیش از ‏‎ ‎‏رسیدن به چهار فرسخ،ده روز در محلی اقامت کند و یا از وطنش بگذرد باید نماز را ‏‎ ‎‏تمام بخواند.‏

‏         مسأله 16- کسی که نمی‌داند پیش از رسیدن به چهار فرسخ از وطنش می‌گذرد یا ‏‎ ‎‏نه،یا ده روز در محلی می‌ماند یا نه،باید نماز را تمام بخواند.‏

‏شرط پنجم:آن که سفر او حرام نباشد،پس اگر برای دزدی و خریدن آلات و ‏‎ ‎‏ادوات قمار و خمر حرکت کند،نماز او تمام است.و همچنین است اگر زن بدون ‏‎ ‎‏اجازۀ شوهر به سفری که بر او واجب نیست برود،ولی اگر مثل سفر حج واجب باشد، ‏‎ ‎‏باید نماز را شکسته بخواند.‏


کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 128
‏         مسأله 17- سفری که اسباب اذیت پدر و مادر باشد حرام است و انسان باید در آن ‏‎ ‎‏سفر نماز را تمام بخواند و روزه را هم بگیرد.‏

‏         مسأله 18- کسی که سفر او حرام نیست و برای کار حرام هم سفر نمی‌کند،اگرچه ‏‎ ‎‏در سفر معصیتی انجام دهد،مثلاً غیبت کند و یا در زمین غصبی راه رود و یا آن که در ‏‎ ‎‏سفر سوار مرکب غصبی شود،بنابر اقوا باید نماز را شکسته بخواند.‏

‏         مسأله 19- اگر مخصوصاً برای آن که ترک واجبی را بکند مسافرت می‌نماید،نماز ‏‎ ‎‏را هم تمام و هم شکسته بخواند،اگرچه بعید نیست تمام خواندن بر او متعین باشد.‏

‏         مسأله 20- کسی که با ظالم حرکت می‌کند،اگر ناچار باشد در مسافرت و یا آن که ‏‎ ‎‏سفر او برای نجات مظلومی باشد،نماز را باید شکسته بخواند.ولی اگر قصد او کمک ‏‎ ‎‏کردن به ظالم باشد در ظلمش،یا آن که با سفر خودش تقویت شوکت ظالم را بکند،در ‏‎ ‎‏جاهایی که تقویت شوکت او حرام است،باید نماز را تمام بخواند.‏

‏         مسأله 21- به قصد تفریح و گردش مسافرت کردن حرام نیست و نماز او شکسته ‏‎ ‎‏است.‏

‏         مسأله 22- اگر برای لهو و خوش گذرانی به شکار رود نمازش تمام است،گرچه ‏‎ ‎‏سفر او سفر معصیت نیست،ولی اگر برای تهیۀ معاش به شکار رود نمازش شکسته ‏‎ ‎‏است،و اما اگر برای تجارت باشد روزه نگیرد لکن جمع کند در نماز میان شکسته و ‏‎ ‎‏تمام،بنابر احتیاط واجب.‏

‏شرط ششم:آن که از صحرانشین‌هایی نباشد که در بیابان‌ها گردش می‌کنند و هر ‏‎ ‎‏کجا که آب و علف برای حشمشان پیدا کنند در همان جا منزل می‌کنند،و بعد از چندی ‏‎ ‎‏به جای دیگر می‌روند،پس واجب است بر آنها در این مسافرتشان که نماز را تمام ‏‎ ‎‏بخوانند.و ظاهراً از این قبیل است ملّاح و اصحاب کشتی که خانۀ آنها در کشتی است، ‏‎ ‎‏بلی اگر ملّاح در خارج کشتی منزل داشته باشد و ملّاحی را برای خودش کسب اتخاذ ‏‎ ‎‏کرده،حکم آن خواهد آمد.‏


کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 129
‏         مسأله 23- اگر صحرانشین برای زیارت حج یا تجارت و مانند اینها مسافرت ‏‎ ‎‏نماید،باید نمازش را شکسته بخواند.‏

‏شرط هفتم:آن که سفر را برای خود عمل اتخاذ نکند مثل مکاری و کشتیبان و ‏‎ ‎‏راننده و مانند آنها،پس نماز این اشخاص تمام است اگرچه برای بردن اثاثیۀ منزل خود ‏‎ ‎‏مسافرت کنند.‏

‏         مسأله 24- کسی که شغلش مسافرت است اگر برای کار دیگری مثلاً برای زیارت ‏‎ ‎‏یا حج مسافرت کند،باید نماز را شکسته بخواند،ولی اگر راننده ماشین خود را برای ‏‎ ‎‏زیارت کرایه بدهد و در ضمن خودش هم زیارت کند،نماز او تمام است.‏

‏         مسأله 25- کسی که در مقداری از سال شغلش مسافرت است،مثل راننده‌ای که ‏‎ ‎‏فقط در تابستان یا در زمستان ماشین خود را کرایه می‌دهد،باید در سفر نماز را تمام ‏‎ ‎‏بخواند،لکن احتیاط مستحبی آن است که جمع کند میان شکسته و تمام.‏

‏         مسأله 26- کسی که شغلش مسافرت است اگر ده روز یا بیشتر در وطن خود بماند؛ ‏‎ ‎‏چه از اول قصد ماندن ده روز را داشته باشد و چه بدون قصد بماند،باید در سفر اوّلی ‏‎ ‎‏که بعد از ده روز مسافرت می‌کند نماز را شکسته بخواند،و همچنین است اگر ده روز ‏‎ ‎‏در غیر وطن خود بماند چه قصد داشته باشد یا بی‌قصد،لکن سزاوار نیست ترک ‏‎ ‎‏احتیاط در این صورت.‏

‏         مسأله 27- کسی که شغلش سفر نیست،لکن به واسطۀ پیشامدی سفرهای پی‌درپی ‏‎ ‎‏برای او رخ دهد،باید نماز را قصر بخواند،مثل آن که اگر در شهری شغلی دارد که هر ‏‎ ‎‏چند روز یک مرتبه باید به آن‌جا سرکشی کند،و همچنین است اگر کسی منزل او تا ‏‎ ‎‏کربلا هشت فرسخ و بیشتر باشد و نذر کند یا بنا گذارد که تا یک سال هر شب جمعه به ‏‎ ‎‏زیارت برود،ظاهراً نماز او قصر است.‏

‏         مسأله 28- شبان گوسفندان که جای مخصوصی ندارد و یا این که جای مخصوصی ‏

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 130
‏دارد و چوپانی کار او است و پیله‌ور که در کسب خود دور بیابان‌ها می‌گردد،باید تمام ‏‎ ‎‏بخواند.‏

‏شرط هشتم:آن که به حد ترخص برسد؛یعنی از وطنش یا جایی که قصد کرده ده ‏‎ ‎‏روز در آن‌جا بماند به قدری دور شود که دیوار شهر را تمیز ندهد و یا صدای اذان را ‏‎ ‎‏نشنود،و احتیاط واجب مراعات حصول هر دو شرط است با هم،پس اگر کسی در ‏‎ ‎‏جایی نماز می‌خواند که اذان شهر شنیده نمی‌شود لکن دیوارش را تمیز می‌دهد و ‏‎ ‎‏بالعکس،باید نماز را هم تمام و شکسته بخواند.‏

‏         مسأله 29- مسافری که به وطن خود برمی‌گردد،وقتی دیوار وطن خود را ببیند و ‏‎ ‎‏اذان آن را بشنود باید نماز را تمام بخواند.‏

‏         مسأله 30- در شنیدن اذان و مخفی بودن دیوار شهر،مدار گوش و چشم معمولی ‏‎ ‎‏است و همچنین در صدای مؤذن و صاف بودن هوا مدار حد متوسط است.‏

‏         مسأله 31- اگر به قدری دور شود که نداند صدایی را که می‌شنود صدای اذان است ‏‎ ‎‏یا صدای دیگر،باید نماز را شکسته بخواند،ولی اگر بفهمد اذان می‌گویند و کلمات آن ‏‎ ‎‏را تشخیص ندهد،باید تمام بخواند علی الاقوی.‏

‏         مسأله 32- اگر در وقت رفتن به سفر شک کند که آیا به حد ترخص رسیده یا نه، ‏‎ ‎‏نماز را تمام بخواند و اگر در وقت برگشتن شک کند که آیا به حد ترخص رسیده یا نه، ‏‎ ‎‏نماز را شکسته بخواند،مگر در صورتی که مستلزم علم تفصیلی یا اجمالی به بطلان ‏‎ ‎‏نماز شود،مثل این که ظهر را تمام بخواند در وقت رفتن در محلی،و بخواهد عصر را ‏‎ ‎‏در برگشتن در همان مکان شکسته بخواند.‏

‏ ‏

کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 131