نماز احتیاط
مسأله 1- کسی که نماز احتیاط بر او واجب است بعد از سلام نماز باید فوراً نیت نماز احتیاط کند و تکبیر بگوید و«حمد»را بخواند و به رکوع رود و دو سجده نماید، پس اگر یک رکعت نماز احتیاط بر او واجب است بعد از دو سجده تشهد بخواند و سلام دهد،و اگر دو رکعت نماز احتیاط بر او واجب است بعد از دو سجده یک رکعت دیگر مثل رکعت اول بهجا بیاورد و بعد تشهد و سلام بگوید.
مسأله 2- نماز احتیاط سوره و قنوت ندارد،و باید قرائت آن را آهسته بخوانند بنابر احتیاط وجوبی،حتی «بسم اللّٰه» را،و باید نیت آن را به زبان نیاورند.
مسأله 3- اگر پیش از خواندن نماز احتیاط بفهمد نمازی که خوانده درست بوده، لازم نیست نماز احتیاط را بخواند،و اگر در بین نماز احتیاط بفهمد،لازم نیست آن را تمام کند.
کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 112
مسأله 4- اگر پیش از خواندن نماز احتیاط بفهمد که رکعتهای نمازش کم بوده، چنانچه کاری که نماز را باطل میکند انجام نداده،باید آنچه از نمازش نخوانده بخواند و برای سلام بیجا دو سجدۀ سهو بنماید،و اگر کاری که نماز را باطل میکند انجام داده باید نماز را دوباره بهجا آورد.
مسأله 5- اگر بعد از نماز احتیاط بفهمد کسری نمازش به مقدار نماز احتیاط بوده نمازش صحیح است،و اگر بفهمد کسری نمازش کمتر بوده از نماز احتیاط،مثل این که در شک بین دو و چهار دورکعت نماز احتیاط خوانده و بعد معلوم شود نماز را سه رکعت خوانده بوده،باید یک رکعت نماز متصلاً بخواند احتیاطاً و نماز را دوباره از سر گیرد.
مسأله 6- اگر بعد از خواندن نماز احتیاط بفهمد کسری نماز بیشتر از نماز احتیاط بوده،مثلاً در شک بین سه و چهار یک رکعت نماز احتیاط خوانده و بعد معلوم شود نماز را دو رکعت خوانده بوده،باید دو رکعت نماز متصل بخواند احتیاطاً و بعد نماز را از سر گیرد،و احتیاط زیادتر آن است که یک رکعت متصل به رکعت احتیاط بخواند و بعد دو رکعت متصل دیگر بخواند و بعد نماز را از سر بگیرد.
مسأله 7- اگر شک کند که نماز احتیاطی که بر او بوده بهجا آورده یا نه،پس اگر شک او بعد از وقت نماز باشد،شکش اعتبار ندارد،و اگر در وقت نماز باشد و داخل فعل دیگر نشده و منافی به عمل نیاورده و فاصله زیاد نشده؛نماز احتیاط را بهجا بیاورد.و در صورتی که یکی از سه امر مزبور واقع شود بنا گذارد که خوانده شده؛ اگرچه احوط بهجا آوردن آن و اعادۀ اصل نماز است.
کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 113