رهبری و نهاد دولت در اندیشه و رفتار سیاسی امام خمینی(ره)

رهبری و نهاد دولت در اندیشه و رفتار سیاسی امام خمینی(ره) 

محمد باوی

‏ ‏

‏در بررسی اندیشه های سیاسی، دو نگرش متفاوت به قدرت به چشم می خورد: ‏

‏1) نگرش شخصی به قدرت: که در آن مهم ترین پرسش این است که «چه کسی باید‏‎ ‎

کتابچکیده مقالات کنگره امام خمینی(س) و اندیشه حکومت اسلامیصفحه 123

حکومت کند؟» از این منظر «ارزش»هایی که حکومت در خدمت تحقق آن ها است،‏‎ ‎‏اهمیتی بیش از «روش» حکم رانی دارد.‏

‏2) نگرش نهادی به قدرت: که در آن پرسش اصلی آن است که قدرت را «چگونه»‏‎ ‎‏می توان اعمال کرد که شر کم تری به بار آورد. نظام سیاسی مطلوب، نظامی است که در‏‎ ‎‏آن ساختار قدرت به گونه ای طرح شود که تمرکز قدرت در آن به حداقل برسد و‏‎ ‎‏قدرت همواره با مسئولیت همراه شود و نهادی بشری بر آن نظارت کند. از این منظر،‏‎ ‎‏«روش» حکم رانی اهمیتی به مراتب بیش تر از آن چه در نگرش شخص به قدرت وجود‏‎ ‎‏دارد، پیدا می کند. گرایش به نهادینه کردن قدرت وجه بارز نظام های سیاسی «مدرن» و‏‎ ‎‏«قانون اساسی» نمود عالی نهادینگی قدرت سیاسی است.‏

‏رابطۀ رهبر و نهاد دولت در نظام جمهوری اسلامی ایران بیان دیگری از رابطۀ قدرت‏‎ ‎‏شخص با قدرت نهادی است. بنا بر تفسیری از نظریه ولایت فقیه نهاد دولت از اراده‏‎ ‎‏رهبر ناشی می شود و شأن مستقلی ندارد. پرسش اصلی این مقاله این است که آیا امام‏‎ ‎‏خمینی(ره) با نهاد دولت چنین برخوردی داشت یا آن که اعمال اختیارات رهبری را در‏‎ ‎‏برابر نهاد دولت به حدود مصرّح در قانون اساسی جمهوری اسلامی محدود می کرد.‏‎ ‎‏فرض این مقاله آن است که امام خمینی در طول دوران رهبری نظام جمهوری اسلامی‏‎ ‎‏ایران با در پیش گرفتن اصل نظارت بر نهاد دولت و عدم دخالت در آن، زمینۀ نهادینه‏‎ ‎‏شدن قدرت سیاسی را در نظام جمهوری اسلامی ایران فراهم آورد. در طول دوران ده‏‎ ‎‏سالۀ رهبری ایشان مواردی از مداخله در نهاد دولت – اعم از روابط درونی هر یک از‏‎ ‎‏قوای سه گانه یا روابط آن ها با یک دیگر – دیده می شود که عموماً خارج از چارچوب‏‎ ‎‏اختیارات ولیّ فقیه بر طبق اصل یک صدودوم قانون اساسی (مصوب 1358) و حتی در‏‎ ‎‏مواردی ناقض برخی اصول دیگر قانون اساسی بود. اما این اقدامات را نمی توان دلیلی‏‎ ‎‏بر رد مدعای اصلی مقاله دانست، چرا که اولاً، در اغلب موارد این مداخلات به سبب‏‎ ‎‏ابهام ها و دشواری های ناشی از قانون اساسی و شرایط بحرانی دهۀ نخستین انقلاب و‏‎ ‎‏گرفتاری مسئولان کشور در بن بست های قانون و به درخواست خود آنان صورت‏‎ ‎

کتابچکیده مقالات کنگره امام خمینی(س) و اندیشه حکومت اسلامیصفحه 124

می گرفت و چنان نبود که امام خود رأساً در این گونه موارد مداخله کند. ثانیاً، در طول این‏‎ ‎‏ده سال موارد مکرری به چشم می خورد که امام علی رغم نظر شخص خود، از دخالت‏‎ ‎‏در حوزۀ اختیارات نهادهای حکومتی پرهیز کرده و تصمیمات آنان را پذیرفته است. از‏‎ ‎‏بررسی تک تک این موارد می توان دریافت که اصل کلی حاکم بر رفتار امام «عدم دخالت‏‎ ‎‏در نهاد دولت» بوده است؛ حتی اگر مواردی برخلاف این اصل وجود داشته باشد. ‏

‏پی آمد اصلی و مهم پایبندی امام به اصل عدم دخالت در نهاد دولت، نهادینه کردن‏‎ ‎‏قدرت سیاسی، بسط حوزۀ تصمیم گیری و تعمیق حس مسئولیت پذیری در میان‏‎ ‎‏کارگزاران حکومت اسلامی است.‏

‎ ‎

کتابچکیده مقالات کنگره امام خمینی(س) و اندیشه حکومت اسلامیصفحه 125