نظریة ولایة الفقیه ولادارة الاجتماعیة

‏ ‏

نظریة ولایة الفقیه ولادارة الاجتماعیة

حجةالاسلام والمسلمین دکتر سید زهیر الاعرجی

‏ ‏

‏این مقاله به تبیین نظریات مختلف دربارۀ ولایت فقیه پرداخته است: ‏

‏1) نظریه انکار ولایت فقیه: در این نظریه فقیه می تواند برخی از کارها را انجام دهد،‏‎ ‎‏اما این جواز تصرف از باب ولایت نیست، بلکه از باب تمسک به قدر متیقّن است، زیرا‏‎ ‎‏امور حسبیه نباید روی زمین بماند و شارع راضی به ترک آن نیست، طبعاً مناسب ترین‏‎ ‎‏شخص برای تصدی این امور، فقیه جامع الشرایط است. چهرۀ شاخص این نظریۀ آیة‏‎ ‎‏الله خویی است. ‏

‏2) نظریۀ ولایت مقیّده: این نظریه ولایت را می پذیرد، امّا منطقۀ نفوذ ولایت را‏‎ ‎‏منحصر در امور حسبه می داند. این نظریه ادلّۀ روایی را برای اثبات ولایت در غیر امور‏‎ ‎‏حسبیه ناکافی می داند و معتقد است دلیل عقلی هم بر بیش از قدر متیقّن، که همان امور‏‎ ‎‏حسبیه است، دلالت ندارد.‏

‏3) نظریه ولایت مطلقه: این نظریه ثبوت ولایت فقیه را در شکل مطلق آن، امری‏‎ ‎‏قهری می داند و بر این باور است که در ذات احکام و ابواب فقهی، ولایت نهفته است و‏‎ ‎

کتابچکیده مقالات کنگره امام خمینی(س) و اندیشه حکومت اسلامیصفحه 119

به همان دلیل که معصومان(ع) ولایت دارند و بر اساس آن، احکام و ارزش های دینی را‏‎ ‎‏تحقق می بخشند، فقیه جامع الشرایط نیز ولایت دارد. این نظریه، ادله روایی و عقلی را‏‎ ‎‏مکفی برای اثبات ولایت فقیه می داند. امام خمینی چهرۀ شاخص این نظریه است. ‏

‏به عقیدۀ نویسنده در بین نظریات سه گانۀ فوق، نظریه اخیر قدرت و متانت بیش تری‏‎ ‎‏دارد و به واقع نزدیک تر است. وی نیابت فقیه را از معصوم در امر ولایت، واقعیتی‏‎ ‎‏می داند که هم ادلّۀ شرعی بر آن دارد و هم دلیل عقلی، افزون بر این، از دیدگاه‏‎ ‎‏جامعه شناسی می توان حکومت ولایی را بهترین نوع حکومت دانست.‏

‏ ‏

کتابچکیده مقالات کنگره امام خمینی(س) و اندیشه حکومت اسلامیصفحه 120