حدود دخالت دین در عرصۀ امور اجتماعی و سیاسی از دیدگاه امام(ره)

 ‏ ‏

حدود دخالت دین در عرصۀ امور اجتماعی و سیاسی از دیدگاه امام(ره) 

دکتر محمدحسین ایران دوست

‏ ‏

‏درباره علل دخالت دین در امور اجتماعی دیدگاه های متعددی وجود دارد: بعضی از‏‎ ‎‏افراد تبیین علل و میزان دخالت دین در زندگی اجتماعی می گویند: این مسئله فاقد‏‎ ‎‏شواهد و دلایل کافی است، اما عنصر خواست و اراده و آزادی انسان این نقص و فقدان‏‎ ‎‏را جبران می کند؛ یعنی آدمی با خواست و ارادۀ خود می خواهد که دین در زندگی او‏‎ ‎‏دخالت کند.‏

‏عده ای دیگر معتقدند: دخالت دین در جامعه ناشی از اعتمادی است که انسان به‏‎ ‎‏خدا دارد؛ یعنی همان طور که بیمار به دستورهای پزشک اعتماد و اطمینان دارد و در‏‎ ‎‏نتیجه تسلیم تدبیرات پزشک می شود اعتماد آدمی به خدا سبب می شود که به دخالت‏‎ ‎‏دین در زندگی خویش تن در دهد. عده ای دیگر دخالت دین را به مثابۀ ورود علت ناقصه‏‎ ‎‏در سلسلۀ علل پدیده های اجتماعی و سیاسی و فرهنگی می دانند. بنابراین، بعضی از‏‎ ‎


کتابچکیده مقالات کنگره امام خمینی(س) و اندیشه حکومت اسلامیصفحه 25

پدیده های اجتماعی با "عدم دین" حذف می شود اما برای تحقق بسیاری از پدیده ها در‏‎ ‎‏جامعه و سیاست حضور دین ضروری است.‏

‏در مقابل، عده ای از دانشمندان و پژوهش گران اسلامی معتقدند: بین "دین" و "انسان"‏‎ ‎‏هماهنگی واقعی و سازگاری طبیعی وجود دارد و در واقع "دین" برای "انسان" آمده‏‎ ‎‏است، پس باید در زندگی آن دخالت کند این دخالت هم چون ورود یک مربی‏‎ ‎‏متخصص و دلسوز در زندگی یک کودک نوآموز است. این مربی با توجه به مراتب‏‎ ‎‏استعدادها و توانایی ها و شایستگی های کودک، سیستم تربیتی او را تنظیم می کند و در‏‎ ‎‏مراتب زندگی او دخالت می کند.‏

‏با توجه به بیانات حضرت امام خمینی(ره) نگرش اخیر با نظریۀ ایشان مطابقت دارد‏‎ ‎‏نویسنده درصدد این نظریه بر آمده است. به عقیدۀ او تا زمانی که تعریف دین‏‎ ‎‏روشن نشود و ابعاد آن، بررسی نگردد و جایگاه انسان در برابر دین تعریف نشود،‏‎ ‎‏ نمی توان از حدود دخالت دین در عرصۀ امور اجتماعی و سیاسی سخن گفت لذا در‏‎ ‎‏بخش نخست این مقاله به تعریف دین و مشخصات دین ساز و دیدگاه های دین پژوهان و‏‎ ‎‏فیلسوفان دین اشاره شده است، سپس نظریۀ حضرت امام(ره) در خصوص دین و ابعاد‏‎ ‎‏آن و علل و میزان دخالت دین در جامعه و سیاست مطرح شده است.‏

‏یکی از ابعاد مهم دین از دیدگاه حضرت امام(ره) "انسانی بودن" دین است، اما اقدام‏‎ ‎‏بشرگرایانه ایشان در معرفی دین با اقدامات فلاسفۀ اومانیسم و برخورد آن ها در "انسانی‏‎ ‎‏نمودن دین" کاملاً متفاوت است. فلاسفۀ غربی "تازیانۀ اومانیسم" را بر پیکر دین زدند،‏‎ ‎‏ به این امید که "انسان" را به سوی بی نهایت کشانده و او را اصالت بخشند، اما خواسته یا‏‎ ‎‏ناخواسته "دین" را در نقطۀ صفر دفن کردند و پس از آن که دین را فدای انسان کردند،‏‎ ‎‏شربت شادی نوشیدند و بر این عمل تفاخر ورزیدند. اما در طرح "انسانی نمودن دین" با‏‎ ‎‏توجه به نظریه حضرت امام(ره) هویت هر دو محفوظ است: هم "انسان" در بی نهایت‏‎ ‎‏ترسیم شده است و هم "دین" در اوج خود نورافشانی می کند و این اقدام نوازشی است‏‎ ‎


کتابچکیده مقالات کنگره امام خمینی(س) و اندیشه حکومت اسلامیصفحه 26

بر پیکر مجروح انسان.‏

‏از آن جا که "تازیانۀ اومانیسم" به طرح "افیونی بودن دین" منجر شده، در پایان این‏‎ ‎‏مقاله مخالفت حضرت امام(ره) با عقیدۀ "افیونی بودن دین" بررسی شده است.‏

‏ ‏

‎ ‎

کتابچکیده مقالات کنگره امام خمینی(س) و اندیشه حکومت اسلامیصفحه 27