ملحقات توضیح المسائل

سفته

‏ ‏

سفته

‏         مسأله 2838- سفته دو قسم است:اول:سفته حقیقی که شخص بدهکار در مقابل ‏‎ ‎‏بدهی خود،سفته بدهد.دوم:سفته دوستانه که شخص به دیگری می‌دهد بدون آن که ‏‎ ‎‏در مقابلش بدهکاری داشته باشد.‏

‏         مسأله 2839- سفته حقیقی را اگر کسی از بدهکار بگیرد که با دیگری معامله کند به ‏‎ ‎‏مبلغی کمتر،حرام و باطل است.‏

‏         مسأله 2840- سفته پول نیست،و معامله به خود آن واقع نمی‌شود بلکه پول، ‏‎ ‎‏اسکناس است و معامله به آن واقع می‌شود و سفته،برات و قبض است،و چک‌های ‏‎ ‎‏تضمینی که در ایران متداول است مثل اسکناس پول است و خرید و فروش نقدی و ‏‎ ‎‏بدون مدت آن به زیاد و کم مانع ندارد.‏

‏         مسأله 2841- کسی که سفته در دست او است اگر از طرف،پول قرض کند و سفته ‏‎ ‎‏بدهد که در موعد،بیشتر از آنچه قرض نموده بگیرد،ربا و حرام است ولی اصل قرض ‏‎ ‎‏صحیح است.‏

‏         مسأله 2842- سفتۀ دوستانه را که شخص می‌دهد به دیگری که نزد ثالثی تنزیل کند ‏‎ ‎‏و شخص ثالث،در موعد مقرر حق رجوع داشته باشد به صاحب سفته که شخص اول ‏‎ ‎‏است به چند وجه می‌توان تصحیح نمود:اول،آن که این امر برگشت کند به این که ‏‎ ‎‏شخص اول،وکیل نموده شخص دوم را که در ذمۀ او معامله کند با شخص سوم،و ‏

کتابرساله توضیح المسائل حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 523
‏بفروشد به عهده او مقداری اسکناس را که همان مقدار سفته است به معادل همان ‏‎ ‎‏مقدار،و وکیل باشد شخص دوم پولی را که گرفته است به قرض بردارد،و شخص اول ‏‎ ‎‏که قرض دهنده است در موعدی که قرار می‌دهند،برای مطالبۀ قرض به شخص دوم ‏‎ ‎‏رجوع کند،بنابراین پس از معامله،صاحب اول سفته که بدهکار نبود واقعاً،بدهکار ‏‎ ‎‏می‌شود به شخص سوم،و پس از قرض نمودن شخص دوم مقداری را که گرفته است ‏‎ ‎‏از شخص سوم،به صاحب اول سفته بدهکار می‌شود،بنابراین پس از معامله،شخص ‏‎ ‎‏ثالث در موعد مقرر می‌تواند به شخص اول رجوع کند و طلب خود را بگیرد و ‏‎ ‎‏شخص اول پس از قرض می‌تواند رجوع کند به شخص دوم در موعد مقرر و طلب ‏‎ ‎‏خود را بگیرد و اگر متعارف در این سفته‌ها آن است که اگر شخص اول،طلب را نداد ‏‎ ‎‏شخص ثالث به شخص ثانی می‌تواند رجوع کند،با توجه به این امر شرط ضمنی است ‏‎ ‎‏و می‌تواند رجوع کند.‏

‏وجه دوم،آن که دادن سفته دوستانه را به شخص دوم که با شخص ثالث معامله کند ‏‎ ‎‏و شخص سوم هم حق داشته باشد رجوع کند به دومی موجب دو امر است:یکی ‏‎ ‎‏آن که به واسطۀ دادن سفته،گیرنده صاحب اعتبار می‌شود نزد سومی،از این جهت با ‏‎ ‎‏خود او معامله می‌کند،و شخص دوم بدهکار می‌شود به شخص سوم.دوم:آن که به ‏‎ ‎‏واسطۀ معهود بودن در نزد این اشخاص شخص اول ملتزم می‌باشد که مقدار معلوم را ‏‎ ‎‏اگر شخص دوم ندهد،او بدهد،بنابراین پس از معامله،شخص ثالث در موعد ‏‎ ‎‏می‌تواند رجوع کند به شخص دوم و اگر او نداد رجوع کند به شخص اول،و شخص ‏‎ ‎‏اول اگر پرداخت،رجوع کند به شخص دوم،و چون این امور معهود است، ‏‎ ‎‏قراردادهای ضمنی است و مانع ندارد،و بعض وجوه دیگر نیز برای صحت هست.‏

‏         مسأله 2843- چون متعارف است در معاملات بانکی و تجاری که هر کس امضای ‏‎ ‎‏او در سفته باشد،حق رجوع به او هست اگر سفته دهنده بدهکاری خود را ندهد، ‏‎ ‎‏بنابراین قرارداد ضمنی بر این امر است در ضمن معامله،و لازم است مراعات آن،لکن ‏

کتابرساله توضیح المسائل حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 524
‏اگر طرف معامله اطلاع بر این معهودیت نداشته باشد نمی‌شود به او رجوع کرد.‏

‏         مسأله 2844- اگر برای تأخیر بدهکاری،طلبکار چه بانک‌ها یا غیر آنها چیزی از ‏‎ ‎‏بدهکار بگیرد حرام است،اگرچه بدهکار راضی به آن شود. ‏

‏مسأله 2845- در مثل اسکناس و دینار کاغذی و سایر پول‌های کاغذی مثل دلار و ‏‎ ‎‏لیرۀ ترکی،ربای غیر قرضی تحقق پیدا نمی‌کند،و جایز است معاوضه نقدی بعض آنها ‏‎ ‎‏را با بعض به زیاده و کم،و در معاوضه نسیه بعض آنها را با بعض به زیاده و کم در ‏‎ ‎‏صورتی بی‌اشکال است که زیاده و کم به حساب مدت نسیه نباشد،و اما ربای قرضی ‏‎ ‎‏در تمام آنها تحقق پیدا می‌کند،و جایز نیست قرض دادن ده دینار به دوازده دینار.‏

‏ ‏

‎ ‎

کتابرساله توضیح المسائل حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 525