احکام طهارت

11-غایب شدن مسلمان

‏ ‏

11-غایب شدن مسلمان

‏         مسأله 227- اگر بدن یا لباس مسلمان یا چیز دیگری که مانند ظرف و فرش در اختیار ‏


کتابرساله توضیح المسائل آیة الله العظمی بروجردی با حواشی امام خمینی (س)صفحه 47
‏او است،نجس شود و آن مسلمان غایب گردد با شش شرط پاک است ‏‎[1]‎‏:‏

‏اول:آن که آن مسلمان چیزی که بدن یا لباس را نجس کرده نجس بداند پس اگر ‏‎ ‎‏مثلاً لباسش به عرق جنب از حرام آلوده شود و آن را نجس نداند،بعد از غایب شدن ‏‎ ‎‏او نمی‌شود آن لباس را پاک دانست.‏

‏دوم:آن که بداند بدن یا لباسش به چیز نجس رسیده است.‏

‏سوم:آن که انسان ببیند آن چیز را در کاری که شرط آن پاکی است استعمال می‌کند، ‏‎ ‎‏مثلاً ببیند با آن لباس نماز می‌خواند.‏

‏چهارم:آن که آن مسلمان بداند شرط کاری را که با آن چیز انجام می‌دهد پاکی ‏‎ ‎‏است،پس اگر مثلاً نداند که باید لباس نمازگزار پاک باشد،و با لباسی که نجس شده ‏‎ ‎‏نماز بخواند،نمی‌شود آن لباس را پاک دانست.‏

‏پنجم:آن که انسان احتمال دهد آن مسلمان چیزی را که نجس شده آب کشیده ‏‎ ‎‏است پس اگر یقین داشته باشد که آب نکشیده،نباید آن چیز را پاک بداند.و نیز ‏‎ ‎‏اگر نجس و پاک در نظر آن مسلمان فرق نداشته باشد،پاک دانستن آن چیز محل ‏‎ ‎‏اشکال است.‏

‏ششم:آن که بنابر احتیاط واجب آن مسلمان بالغ باشد.‏

‏         مسأله 228- اگر خود انسان یقین کند که چیزی که نجس بوده پاک شده است،یا دو ‏‎ ‎‏عادل به پاک شدن آن خبر دهند،آن چیز پاک است،و همچنین است اگر کسی که چیز ‏‎ ‎‏نجس در اختیار او است بگوید آن چیز پاک شده،یا مسلمانی چیز نجس را آب کشیده ‏‎ ‎‏باشد،اگرچه معلوم نباشد درست آب کشیده یا نه.‏

‏         مسأله 229- کسی که وکیل شده است لباس انسان را آب بکشد اگر بگوید آب ‏‎ ‎

کتابرساله توضیح المسائل آیة الله العظمی بروجردی با حواشی امام خمینی (س)صفحه 48
‏کشیدم،و انسان به گفتۀ او اطمینان پیدا کند ‏‎[2]‎‏آن لباس پاک است.‏

‏         مسأله 230- اگر انسان حالی دارد که در آب کشیدن چیز نجس یقین پیدا نمی‌کند ‏‎ ‎‏می‌تواند به گمان اکتفا نماید.‏

‏ ‏

کتابرساله توضیح المسائل آیة الله العظمی بروجردی با حواشی امام خمینی (س)صفحه 49

  • -غیر از آن که احتمال بدهد که آن چیز پاک شده باشد یا به آب کشیدن یا به رسیدن باران به آن یا داخل شدن در آب جاری و کر،شرطهای دیگر لازم نیست گرچه موافق احتیاط است.
  • -اگر وکیل صاحب«ید»باشد؛یعنی آن چیز در تصرف و اختیار او باشد اطمینان لازم و گفته او قبول می‌شود.