احکام قرض
قرض دادن از کارهای مستحبی است که در آیات قرآن و اخبار راجع به آن زیاد سفارش شده است،از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده که هر کس به برادر مسلمان خود قرض بدهد مال او زیاد میشود و ملائکه بر او رحمت میفرستند و اگر با بدهکار خود مدارا کند،بدون حساب و به سرعت از صراط میگذرد و کسی که برادر مسلمانش از او قرض بخواهد و ندهد،بهشت بر او حرام میشود.
مسأله 2273- در قرض لازم نیست صیغه بخوانند بلکه اگر چیزی را به نیت قرض به کسی بدهد و او هم به همین قصد بگیرد،صحیح است ولی مقدار آن باید کاملاً معلوم باشد.
مسأله 2274- اگر در قرض شرط کنند که در وقت معیّن آن را بپردازند پیش از رسیدن آن وقت،لازم نیست طلبکار قبول کند ولی اگر تعیین وقت فقط برای همراهی با بدهکار باشد چنانچه پیش از آن وقت هم قرض را بدهند باید قبول نماید.
مسأله 2275- اگر در صیغۀ قرض برای پرداخت آن مدتی قرار دهند،طلبکار پیش از تمام شدن آن مدت نمیتواند طلب خود را مطالبه نماید ولی اگر مدت نداشته باشد، طلبکار هر وقت بخواهد،میتواند طلب خود را مطالبه نماید.
مسأله 2276- اگر طلبکار طلب خود را مطالبه کند،چنانچه بدهکار بتواند بدهی
کتابرساله توضیح المسائل حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 404
خود را بدهد،باید فوراً آن را بپردازد و اگر تأخیر بیندازد گناهکار است.
مسأله 2277- اگر بدهکار غیر از خانهای که در آن نشسته و اثاثیۀ منزل و چیزهای دیگری که به آنها احتیاج دارد،چیزی نداشته باشد طلبکار نمیتواند طلب خود را از او مطالبه نماید،بلکه باید صبر کند تا بتواند بدهی خود را بدهد.
مسأله 2278- کسی که بدهکار است و نمیتواند بدهی خود را بدهد اگر کاسب است باید برای پرداخت بدهی خودش کسب کند،و کسی هم که کاسب نیست چنانچه بتواند کاسبی کند،احتیاط واجب آن است که کسب کند و بدهی خود را بدهد.
مسأله 2279- کسی که دسترسی به طلبکار خود ندارد،چنانچه امید نداشته باشد که او را پیدا کند،باید با اجازۀ حاکم شرع طلب او را به فقیر بدهد،و شرط نیست در فقیر که سید نباشد.
مسأله 2280- اگر مال میت بیشتر از خرج واجب کفن و دفن و بدهی او نباشد،باید مالش را به همین مصرفها برسانند و به وارث او چیزی نمیرسد.
مسأله 2281- اگر کسی مقداری پول طلا یا نقره قرض کند و قیمت آن کم شود،یا چند برابر گردد،چنانچه همان مقدار را که گرفته پس بدهد کافی است،ولی اگر هر دو به غیر آن راضی شوند اشکال ندارد.
مسأله 2282- اگر مالی را که قرض کرده از بین نرفته باشد و صاحب مال،آن را مطالبه کند احتیاط مستحب آن است که بدهکار،همان مال را به او بدهد.
مسأله 2283- اگر کسی که قرض میدهد شرط کند که زیادتر از مقداری که میدهد بگیرد،مثلاً یک من گندم بدهد و شرط کند که یک من و پنج سیر بگیرد،یا ده تخممرغ بدهد که یازده تا بگیرد،ربا و حرام است بلکه اگر قرار بگذارد که بدهکار کاری برای او انجام دهد،یا چیزی را که قرض کرده با مقداری جنس دیگر پس دهد،مثلاً شرط کند یک تومانی را که قرض کرده با یک کبریت پس دهد،ربا و حرام است و نیز اگر با
کتابرساله توضیح المسائل حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 405
او شرط کند که چیزی را که قرض میگیرد به طور مخصوص پس دهد،مثلاً مقداری طلای نساخته به او بدهد و شرط کند که ساخته پس بگیرد،باز هم ربا و حرام میباشد.
ولی اگر بدون این که شرط کند،خود بدهکار زیادتر از آنچه قرض کرده پس بدهد اشکال ندارد بلکه مستحب است.
مسأله 2284- ربا دادن مثل ربا گرفتن حرام است،و کسی که قرض ربایی گرفته اگرچه کار حرامی کرده ولی اصل قرض صحیح است و میتواند در آن تصرف نماید.
مسأله 2285- اگر گندم یا چیزی مانند آن را به طور قرض ربایی بگیرد و با آن زراعت کند،حاصلی که از آن به دست میآید مالِ قرض گیرنده است.
مسأله 2286- اگر لباسی را بخرد و بعداً از پولی که بابت ربا گرفته،یا از پول حلالی که مخلوط با ربا است به صاحب لباس بدهد چنانچه موقع خریداری قصدش بوده که از این پول بدهد پوشیدن آن لباس و نماز خواندن با آن جایز نیست،و نیز اگر پول ربایی یا حلال مخلوط به حرام داشته باشد و به فروشنده بگوید که این لباس را با این پول میخرم،پوشیدن آن لباس حرام است و اگر بداند پوشیدن آن حرام است نماز هم با آن باطل میباشد.
مسأله 2287- اگر انسان مقداری پول به تاجر بدهد که در شهر دیگر از طرف او کمتر بگیرد،اشکال ندارد و این را صرف برات میگویند.
مسأله 2288- اگر مقداری پول به کسی بدهد که بعد از چند روز در شهر دیگر زیادتر بگیرد،مثلاً نهصد و نود تومان بدهد که بعد از ده روز در شهر دیگر هزار تومان بگیرد ربا و حرام است،ولی اگر کسی که زیادی را میگیرد در مقابل زیادی جنس بدهد یا عملی انجام دهد اشکال ندارد.
کتابرساله توضیح المسائل حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 406