احکام مُساقات
مسأله 2238- اگر انسان با کسی به این قسم معامله کند که درختهای میوهای را که درختها یا منافع آن،مال خود او است و یا اختیار آن با او است تا مدت معینی به آن کس واگذار کند که تربیت نماید و آب دهد و به مقداری که قرار میگذارند از میوۀ آن بردارد،این معامله را مساقات میگویند.
مسأله 2239- معاملۀ مساقات در درختهایی که مثل بید و چنار میوه نمیدهد صحیح نیست،ولی در مثل درخت حنا که از برگ آن استفاده میکنند یا درختی که از گُل آن استفاده میکنند اشکال ندارد.
مسأله 2240- در معاملۀ مساقات لازم نیست صیغه بخوانند بلکه اگر صاحب درخت به قصد مساقات آن را واگذار کند و کسی که کار میکند به همین قصد تحویل بگیرد معامله صحیح است.
مسأله 2241- مالک و کسی که تربیت درختها را به عهده میگیرد،باید مکلف و عاقل باشند و کسی آنها را مجبور نکرده باشد،و نیز باید حاکم شرع آنان را از تصرف در مال خودشان منع نکرده باشد،بلکه اگر در حال بالغ شدن سفیه باشند اگرچه حاکم شرع منع نکرده باشد معاملۀ ایشان صحیح نیست.
مسأله 2242- مدت مساقات باید معلوم باشد و اگر اول آن را معیّن کنند و آخر آن
کتابرساله توضیح المسائل حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 397
را موقعی قرار دهند که میوۀ آن سال به دست میآید صحیح است.
مسأله 2243- باید سهم هر کدام نصف یا ثلث حاصل و مانند اینها باشد و اگر قرار بگذارند که مثلاً صد من از میوهها مال مالک و بقیه مال کسی باشد که کار میکند، معامله باطل است.
مسأله 2244- باید قرار معاملۀ مساقات را پیش از ظاهر شدن میوه بگذارند و اگر بعد از ظاهر شدن میوه و پیش از رسیدن آن قرار بگذارند پس اگر کاری مانند آبیاری یا کار دیگر که برای زیاد شدن میوه یا خوب شدن آن لازم است باقی مانده باشد،معامله صحیح است،وگرنه اشکال دارد،اگرچه احتیاج به کاری مانند چیدن میوه و نگهداری آن داشته باشد.
مسأله 2245- معاملۀ مساقات در بوتۀ خربزه و خیار و مانند اینها صحیح نیست.
مسأله 2246- درختی که از آب باران یا رطوبت زمین استفاده میکند و به آبیاری احتیاج ندارد،اگر به کارهای دیگر مانند بیل زدن و کود دادن محتاج باشد،معاملۀ مساقات در آن صحیح است،ولی چنانچه آن کارها در زیاد شدن یا خوب شدن میوه اثری نداشته باشد معاملۀ مساقات اشکال دارد.
مسأله 2247- دو نفری که مساقات کردهاند،با رضایت یکدیگر میتوانند معامله را بههم بزنند،و نیز اگر در ضمن خواندن صیغۀ مساقات شرط کنند که هر دو،یا یکی از آنان حق بههم زدن معامله را داشته باشند،مطابق قراری که گذاشتهاند،بههم زدن معامله اشکال ندارد،بلکه اگر در معامله شرطی کنند و عملی نشود،کسی که برای نفع او شرط کردهاند،میتواند معامله را بههم بزند.
مسأله 2248- اگر مالک بمیرد،معاملۀ مساقات بههم نمیخورد و ورثهاش به جای او هستند.
مسأله 2249- اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد چنانچه در عقد
کتابرساله توضیح المسائل حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 398
شرط نکرده باشند که خودش آنها را تربیت کند،ورثهاش به جای او هستند،و چنانچه خودشان عمل را انجام ندهند و اجیر هم نگیرند،حاکم شرع از مال میت اجیر میگیرد و حاصل را بین ورثۀ میت و مالک قسمت میکند و اگر شرط کرده باشند که خود او درختها را تربیت نماید،پس اگر قرار گذاشتهاند که به دیگری واگذار نکند،با مردن او معامله بههم میخورد،و اگر قرار نگذاشتهاند مالک میتواند عقد را بههم بزند،یا راضی شود که ورثۀ او یا کسی که آنها اجیرش میکنند،درختها را تربیت نماید.
مسأله 2250- اگر شرط کند که تمام حاصل برای مالک باشد،مساقات باطل است، و میوه مال مالک میباشد و کسی که کار میکند نمیتواند مطالبۀ اجرت نماید ولی اگر باطل بودن مساقات به جهت دیگر باشد،مالک باید مزد آبیاری و کارهای دیگر را به مقدار معمول به کسی که درختها را تربیت کرده بدهد.
مسأله 2251- اگر زمینی را به دیگری واگذار کند که در آن درخت بکارد و آنچه عمل میآید مال هر دو باشد،معامله باطل است،پس اگر درختها مال صاحب زمین بوده،بعد از تربیت هم مال او است و باید مزد کسی که آنها را تربیت کرده بدهد،و اگر مال کسی بوده که آنها را تربیت کرده بعد از تربیت هم مال او است و میتواند آنها را بکند،ولی باید گودالهایی را که به واسطۀ کندن درختها پیدا شده پر کند و اجارۀ زمین را از روزی که درختها را کاشته به صاحب زمین بدهد،و مالک هم میتواند او را مجبور نماید که درختها را بکند و اگر به واسطۀ کندن درخت عیبی در آن پیدا شود،باید تفاوت قیمت آن را به صاحب درخت بدهد و نمیتواند او را مجبور کند که با اجاره یا بدون اجاره درخت را در زمین باقی بگذارد.
کتابرساله توضیح المسائل حضرت آیة الله العظمی امام خمینی (س)صفحه 399