نقش امام خمینی(س) در احیای اندیشۀ انتظار

نقش امام خمینی(س) در احیای اندیشۀ انتظار

ابراهیم شفیعی سروستانی

خلاصه  مقاله: 

‏مقاله حاضر تحت عنوان نقش امام خمینی(س) در احیای اندیشه انتظار ابتدا به جایگاه و مفهوم انتظار در‏‎ ‎‏تفکر شیعی پرداخته و به وجوب انتظار، فضیلت انتظار و وظایف منتظران در زمان غیبت اشاره می نماید: 1 -‏‎ ‎‏شناخت حجت خدا و امام عصر(عج) 2 - تهذیب نفس و کسب فضائل اخلاقی3 - پیوند با مقام ولایت 4 -‏‎ ‎‏کسب آمادگی برای ظهور حجت حق. ‏

‏در محور دوم نگارنده اشاره به فرهنگ انتظار در اندیشۀ امام راحل دارد و برداشتهای متفاوت افراد از‏‎ ‎‏موضوع انتظار فرج را مورد بحث قرار می دهد: ‏

‏1 و 2 - افرادی که صرفاً دعا را برای تعجیل امام کافی دانسته و از امر به معروف و نهی از منکر غافل‏‎ ‎‏می شوند. ‏

‏3 - افرادی که معتقدند که زمان ظهور زمانی است که دنیا پر از فساد و تباهی شود نبایستی در مورد‏‎ ‎‏فسادی که در جامعه وجود دارد دخالت نمود. ‏

‏4 - دیدگاه چهارم به شکلی افراطی تر همان برداشت گروه سوم را مطرح می سازد. ‏

‏5 - دیدگاهی که هراقدامی را برای تشکیل حکومت در زمان غیبت خلاف شرع می داند. ‏


مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 273
‏انقلاب رهایی بخش حضرت امام خمینی(س) - قدس سره - نه تنها باعث دگرگونی در‏‎ ‎‏صحنۀ حیات اجتماعی - سیاسی مردم مسلمان ایران شد، بلکه منشأ تحولی بزرگ در‏‎ ‎‏فرهنگ واژه ها و مفاهیم اسلامی گردید. ‏

‏به برکت این انقلاب بسیاری از واژگان معنایی نو یافتند و بسیاری از مفاهیم فراموش‏‎ ‎‏شده حیات دوباره پیدا کردند. ‏

‏امام راحل امت - قدس سره – به مدد پشتوانۀ غنی فکری و مبانی نظری خود، که مبتنی‏‎ ‎‏بر منابع و متون اصیل اسلامی و به دور از هرگونه شائبه التقاط و خودباختگی بود، در‏‎ ‎‏طول حیات پربرکت خود دست به تدوین قاموسی عظیم از مفاهیم اسلامی زد که در‏‎ ‎‏سراسر تاریخ حیات فکری - فرهنگی مردم مسلمان ایران بی سابقه بود. زیرا در این‏‎ ‎‏قاموس واژه ها نه در صفحات محدود کتاب بلکه در صفحه ای به گستردگی زندگی‏‎ ‎‏اجتماعی فرهنگی مردم معنا می شد. ‏

‏درقاموس مفاهیمی که بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی ایران تدوین آن را آغاز کرد‏‎ ‎‏واژه هایی چون جهاد، شهادت، امر به معروف و نهی از منکر و ... - که سالها به فراموشی‏‎ ‎‏سپرده شده بودند - حیات دوباره یافتند، همچنانکه واژه «انتظار» که سالها با سکون و‏‎ ‎‏سکوت، تحمل ظلم و دم فرو بستن و در یک کلمه ماندن و درجا زدن به امید برآمدن‏‎ ‎‏دستی از غیب، مرادف شمرده می شد مفهومی دیگر یافت و این بار  «انتظار» نه به عنوان‏‎ ‎‏عاملی برای خاموش ساختن روح سرکش اجتماع بلکه به عنوان ابزاری برای دگرگون‏‎ ‎‏کردن وضع موجود وحرکت به سوی آینده موعود به کار گرفته شد. ‏

‏برای آشنایی هرچه بیشتر با مفهوم «انتظار» در فرهنگ واژگان امام راحل – قدس سره -‏‎ ‎‏و درک نقش عظیمی که آن فرزانه دوران در احیای اندیشۀ انتظار داشتند، در این مقاله در‏‎ ‎‏ضمن دو گفتار جایگاه و مفهوم انتظار در تفکر شیعی و فرهنگ انتظار در اندیشۀ حضرت‏‎ ‎‏امام را مورد بررسی قرار می دهیم. باشد که این مختصر ادای دینی باشد به ساحت‏‎ ‎‏مقدس بزرگ احیاگر اندیشه اسلامی در قرن حاضر. ‏

 

1 - جایگاه و مفهوم انتظار در تفکر شیعی

‏ ‏‏اگر بخواهیم به چند ویژگی مهم تفکر شیعی اشاره کنیم بی شک یکی از مهمترین این‏‎ ‎

مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 274
‏ویژگیها اعتقاد به مهدی موعود - علیه السلام - به عنوان امام غایب و مصلح آخرالزمان‏‎ ‎‏است و از همین رو در این تفکر و  فرهنگ انتظار از جایگاه خاصی برخوردار بوده و بخش‏‎ ‎‏عظیمی از معارف شیعی را به خود اختصاص داده است. ‏

‏برای شناخت جایگاه و مفهوم انتظار در تفکر شیعی در اینجا در ذیل چند عنوان‏‎ ‎‏روایاتی را که در این زمینه از امامان معصوم شیعه - علیهم السلام - وارد شده است مورد‏‎ ‎‏بررسی قرار می دهیم تا روشن شود که: ‏

‏1 - انتظار چه ضرورتی دارد؟ ‏

‏2 - فضیلت آن چیست؟ ‏

‏3 - چه وظایفی دار عصر غیبت برعهدۀ منتظران است؟ ‏

 

وجوب انتظار: 

‏ ‏‏در تفکّر شیعی انتظار موعود، با خصوصیاتی که در این تفکر برای آن برشمرده شده،‏‎ ‎‏به عنوان یک اصل مسلّم اعتقادی مطرح بوده و در بسیاری از روایات شیعه بر ضرورت‏‎ ‎‏انتظار قائم آل محمد - علیه السلام - تصریح شده است، که از جمله می توان به روایات زیر‏‎ ‎‏اشاره کرد: ‏

‏1 - محمد بن ابراهیم نعمانی در کتاب ‏الغیبة‏ به سند خود از ابوبصیر روایت کرده است‏‎ ‎‏که روزی امام صادق - علیه السلام - خطاب به اصحاب خود فرمودند: ‏

‏«‏الا اخبرکم بما لا یقبل الله عزوجل من العباد عملا الا به؟ فقلت: بلی، فقال: شهادة ان‎ ‎لا اله الا الله، و ان محمداً عبده و [رسوله]، و الاقرار بما امرالله، و الولایة لنا، و البرائة من‎ ‎اعدائنا - یعنی الائمة خاصة - و التسلیم لهم، و الورع، و الاجتهاد، و الطمأنینة - و الانتظار‎ ‎للقائم، علیه السلام‏.»‏‎[1]‎‏ ‏

‏«آیا شما را خبر ندهم به آنچه خدای عزوجل هیچ عملی را جز به آن از بندگان‏‎ ‎‏نمی پذیرد؟ گفتم: چرا، فرمود: گواهی دان به اینکه هیچ شایستۀ پرستشی جز خداوند‏‎ ‎‏نیست و اینکه محمد - صلی الله علیه و آله و سلم - بنده و فرستاده او است، و اقرار کردن به‏‎ ‎‏آنچه خداوند به آن امر فرموده، و ولایت ما، و بیزاری از دشمنانمان - یعنی خصوص‏‎ ‎‏امامان - و تسلیم شد به آنان، و پرهیزکاری و اجتهاد و اطمینان و انتظار قائم علیه السلام»‏‎ ‎

مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 275
‏2 - ثقة الاسلام کلینی در ‏اصول کافی‏ به سند خود از اسماعیل جعفر روایت می کند که‏‎ ‎‏روزی مردی بر حضرت ابو جعفر امام باقر - علیه السلام - وارد شد و صفحه ای در دست‏‎ ‎‏داشت. حضرت باقر - علیه السلام - به او فرمود: ‏

‏«‏هذه صحیفة مخاصم سأل عن الدین الذی یقبل فیه العمل. فقال: رحمک الله،‎ ‎هذاالذی ارید، فقال ابوجعفر علیه السلام: شهادة ان لا اله الاالله وحده لا شریک له، و ان‎ ‎محمداً عبده و رسوله و تقربما جاء من عندالله و الولایة لنا اهل البیت، و البرائة من عدونا،‎ ‎و التسلیم لامرنا، و الورع، و التواضع و انتظار قائمنا، فان لنا دولة، اذا شاء الله جاء بها‏»‏‎[2]‎‏ ‏

‏این نوشته مناظره کننده ای است که پرسش دارد از دینی که عمل در آن مورد قبول‏‎ ‎‏است. آن مرد عرض کرد: رحمت خداوند برتو باد همین را خواسته ام. پس حضرت‏‎ ‎‏ابو جعفر باقر - علیه السلام - فرمود: گواهی دادن به اینکه خدا یکی است و هیچ شریکی‏‎ ‎‏ برای او وجود ندارد، و اینکه محمد بنده و رسول او است، و اینکه اقرار کنی به آنچه از‏‎ ‎‏سوی خداوند آمده، و ولایت ما خاندان و بیزاری از دشمنان، و تسلیم به امر ما، و‏‎ ‎‏پرهیزکاری و فروتنی، و انتظار قائم ما، که ما را دولتی است که هر وقت خداوند بخواهد‏‎ ‎‏آن را خواهد آورد». ‏

‏3 - شیخ صدوق در کتاب ‏کمال الدین‏ به سند از خود از عبدالعظیم حسنی روایت‏‎ ‎‏می کند که: ‏

‏«روزی بر آقایم محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن‏‎ ‎‏ابی طالب - علیه السلام - وارد شدم و می خواستم که دربارۀ قائم از آن حضرت سؤال کنم‏‎ ‎‏که آیا همان مهدی است یا غیر او؟ پس خود آن حضرت آغاز سخن کرد و به من فرمود»: ‏

‏«‏یا اباالقاسم، ان القائم منا هو المهدی الذی یجب ان ینتظر فی غیبتة و یطاع فی‎ ‎ظهوره، و هو الثالث من ولدی‏.»‏‎[3]‎‏ ‏

‏«ای ابوالقاسم، بدرستی که قائم از ماست و او است مهدی که واجب است در زمان‏‎ ‎‏غیبتش انتظار کشیده شود و در ظهورش اطاعت گردد، و او سومین [امام] از فرزندان من‏‎ ‎‏است». ‏

‏روایات بالا و بسیاری روایات دیگر - که در این مجال فرصت طرح آنها نیست – همگی‏‎ ‎‏بر لزوم انتظار حضرت قائم در دوران غیبت دلالت می کند، امّا حال باید دید که انتظار – که‏‎ ‎‏این همه برآن تأکید شده و یکی از شرایط اساسی اعتقاد اسلامی شمرده می شود – چه‏‎ ‎

مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 276
‏فضیلتی دارد و شخص  منتظر چه وظایفی برعهده دارد. ‏

 

فضیلت انتظار: 

‏ ‏‏در روایات وارد شده از ائمه معصومین - علیهماالسلام - آنچنان مقام و منزلتی برای‏‎ ‎‏منتظران موعود آخرالزمان برشمرده شده که گاه انسان را به تعجب وا می دارد که چگونه‏‎ ‎‏ممکن است عملی که شاید در ظاهر ساده جلوه کند از این چنین فضیلتی برخوردار باشد.‏‎ ‎‏البته توجه به فلسفۀ انتظار و وظایفی که برای منتظران واقعی آن حضرت برشمرده شده،‏‎ ‎‏سّر این فضیلت را روشن می سازد. ‏

‏در اینجا به پاره ای از فضایلی که برای منتظران قدوم مصلح جهانی حضرت‏‎ ‎‏بقیةالله الاعظم برشمرده شده اشاره می کنیم: ‏

‏1 - مرحوم صدوق در کتاب ‏کمال الدین‏ از امام صادق - علیه السلام - روایت کرده که آن‏‎ ‎‏حضرت به نقل از پدران بزرگوارشان، - که برآنها درود باد - فرمود: ‏

‏«‏المنتظر لامرنا کالمتشحطّ بدمه فی سبیل الله‏»‏‎[4]‎‏ ‏

‏«منتظر امر (حکومت) ما، بسان آن است که در راه خدا به خون خود غلتیده باشد». ‏

‏2 - درهمان کتاب به نقل از امام صادق - علیه السلام - روایت دیگری به این شرح در‏‎ ‎‏فضیلت منتظران وارد شده است: ‏

‏«‏طوبی لشیعة قائمنا المنتظرین لظهوره فی غیبته و المطیعین له فی ظهوره اولئک‎ ‎اولیاء الله الذین لا خوف علیهم و لا هم یحزنون‏»‏‎[5]‎‏ ‏

‏«خوشا به حال شیعیان قائم ما که در زمان غیبتش منتظر ظهور او هستند و در هنگام‏‎ ‎‏ظهورش فرمانبردار از او، آنان اولیای خدا هستند، همانها که نه ترسی برایشان هست و نه‏‎ ‎‏اندوهگین شوند.»‏

‏3 - مرحوم مجلسی در کتاب ‏بحارالانوار‏ به سند خود از امیرالمؤمنین - علیه السلام -‏‎ ‎‏نقل می کند که آن حضرت فرمودند: ‏

‏«‏انتظروا الفرج و لا تیأسوا من روح الله فان احب الاعمال الی الله عزوجل انتظار‎ ‎الفرج‏»‏‎[6]‎‏ ‏

‏«منتظر فرج باشید و از رحمت خداوند ناامید نشوید. بدرستی که خوشایندترین‏‎ ‎

مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 277
‏اعمال نزد خداوند عزوجل، انتظار فرج است». ‏

‏4 - همچنین مرحوم مجلسی روایت دیگری را به سند خود از فیض بن مختار نقل‏‎ ‎‏می کند که در آن امام صادق – علیه السلام - می فرمایند: ‏

‏«‏من مات منکم و هو منتظر لهذا الامر کمن هو مع القائم فی فسطاطه، قال: ثم مکث‎ ‎هنیئة، ثم قال: لابل کم قارع معه بسیفه، ثم قال: لا والله کمن استشهد مع رسول الله صلی‎ ‎الله علیه و آله و سلم‏»‏‎[7]‎‏ ‏

‏«هر کس از شما بمیرد در حالی که منتظر این امر باشد همانند کسی است که با حضرت‏‎ ‎‏قائم - علیه السلام - در خیمه اش بوده باشد. سپس حضرت چند لحظه ای درنگ کرده،‏‎ ‎‏آنگاه فرمود: نه، بلکه مانند کسی است که در خدمت آن حضرت شمشیر بزند، سپس‏‎ ‎‏فرمود: نه، به خدا همچون کسی است که در رکاب رسول خدا - صلی الله علیه وآله و سلَّم‏‎ ‎‏- شهید شده باشد.»‏

 

وظایف منتظران: 

‏ ‏‏در اینکه شیعیان در دوران غیبت چه وظایفی برعهده دارند سخنهای بسیاری گفته‏‎ ‎‏شده است و حتی در بعضی از کتابها، تا هشتاد وظیفه برای منتظران قدوم خاتم اوصیاء،‏‎ ‎‏حضرت بقیةالله - ارواحنا له الفداء - برشمرده شده است. ‏‎[8]‎‏ ‏

‏اما از آنجا که تبیین همه وظایفی که شیعیان در عصر غیبت برعهده دارند در محدوده‏‎ ‎‏یک مقاله نمی گنجد، ما در اینجا به تعدادی ازمهمترین این وظایف اشاره می کنیم: ‏

 

1 - شناخت حجت خدا و امام عصر (عج) 

‏اولین و مهمترین وظیفه ای که هر شیعه منتظر برعهده دارد کسب معرفت نسبت به‏‎ ‎‏وجود مقدس امام و حجت زمان خویش است. این موضوع تا بدان درجه از اهمیت قرار‏‎ ‎‏دارد که در روایات بسیاری که به طریق شیعه و اهل سنّت از پیامبرگرامی اسلام - صلی الله‏‎ ‎‏علیه و آله و سَلَّمْ - و ائمه معصومین - علیهم السلام - نقل شده، آمده است که: ‏

‏«‏من مات و لم یعرف اما زمانه مات میتة جاهلیة‏»‏‎[9]‎‏ «هر کس بمیرد و امام زمانش را‏‎ ‎

مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 278
‏نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است.» و در روایت دیگری که مرحوم کلینی به سند‏‎ ‎‏صحیح از فضیل بن یسار، نقل می کند آمده است که: «‏سمعت اباجعفر - علیه السلام –‎ ‎یقول: من مات ولیس له امام فمیتتة میتة جاهلیة، و من مات و هو عارف لامامه لم یضره‎ ‎تقدم هذاالامر او تأخر، و من مات و هو عارف لامامه کان کمن هو مع القائم فی‎ ‎فسطاطه‏.»‏‎[10]‎‏ ‏

‏«شنیدم حضرت اباجعفر، امام محمد باقر - علیه السلام - می فرمود: هرکس که در‏‎ ‎‏حالی که امامی نداشته باشد بمیرد و مردنش مردن جاهلیت است و هر آن که در حال‏‎ ‎‏شناختن امامش بمیرد در حالی که امامش را شناخته همچون کسی است که در خیمۀ قائم‏‎ ‎‏- علیه السلام - با آن حضرت باشد.»‏

‏توجه به مفاد دعاهایی که خواندن آنها در عصر غیبت مورد تأکید قرار گرفته است، نیز‏‎ ‎‏ما را به اهمیت موضوع شناخت حجت خدا رهنمون می سازد، چنانکه در یکی از‏‎ ‎‏دعاهای معروف  و معتبری که شیخ صدوق آن را در کتاب ‏کمال الدین‏ نقل کرده،‏‎ ‎‏می خوانیم: ‏

‏«‏اللهم عرفنی نفسک فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف نبیک 

اللهم عرفنی نبیک فانک ان لم تعرفنی بنبیک لم اعرف حجتک 

اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی 

اللهم لا تمتنی میتة جاهلیة و لا تزع قلبی بعد اذهدیتنی‏...»‏‎[11]‎‏ ‏

‏«بار الها! خودت را به من بشناسان که اگر خود را به من نشناسانی پیغمبرت را نخواهم‏‎ ‎‏شناخت. ‏

‏بار الها! پیغمبرت را به من بشناسان که اگر پیغمبرت را به من نشناسانی حجت تو را‏‎ ‎‏نخواهم شناخت. ‏

‏بار الها! حجت خود را به من بشناسان که اگر حجتت را به من نشناسانی از دینم گمراه‏‎ ‎‏می گردم. ‏

‏خداوندا! مرا به مرگ جاهلیت نمیران و دلم را از (حق) پس از آنکه هدایتم فرمودی‏‎ ‎‏منحرف مگردان...»‏

‏مؤلف کتاب ارزشمند ‏مکیال المکارم فی قوائد الدعا للقائم‏ مراد و مقصود از «معرفت‏‎ ‎‏امام»را، که در روایتهای یاد شده برآنها تأکید شده بود، چنین توضیح می دهند: ‏


مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 279
‏«بدون تردید مقصود از شناختی که امامان ما - که درودها و سلامهای خداوند برایشان‏‎ ‎‏باد - تحصیل آن را نسبت به امام زمانمان امر فرموده اند، این است که ما آن حضرت را‏‎ ‎‏آنچنانکه هست بشناسیم. به گونه ای که این شناخت سبب در امان ماندن ما از شبهه های‏‎ ‎‏ملحدان و مایۀ نجاتمان از اعمال گمراه کنندۀ مدعیان دروغین باشد، و این چنین شناختی‏‎ ‎‏جز به دو امر حاصل نمی گردد: اول، شناختن شخص امام - علیه السلام - به نام و نسب، و‏‎ ‎‏دوم، شناخت صفات و ویژگیهای او و به دست آوردن این دو شناخت از اهم واجبات‏‎ ‎‏است.»‏‎[12]‎‏ ‏

‏البته امر دومی که در کلام یاد شده بدان اشاره شده، در عصرما از اهمیت بیشتری‏‎ ‎‏برخوردار بوده و در واقع این نوع شناخت است که می تواند در زندگی فردی و اجتماعی‏‎ ‎‏منتظران منشأ اثر و تحول باشد. زیرا اگر کسی بحقیقت به صفات و ویژگیهای امام عصر‏‎ ‎‏(عج) و نقش و جایگاه آن حضرت در عالم هستی و فقر و نیاز خود نسبت به او واقف‏‎ ‎‏شود، هرگز، از یاد و نام آن حضرت غافل نمی شود. ‏

‏نکته مهمی که در اینجا باید در نظر داشت این است که شناخت و معرفت حقیقی‏‎ ‎‏نسبت به حجت خدا جز با عنایت حضرت حق حاصل نمی شود و همچنانکه، در دعایی‏‎ ‎‏که پیش از این بدان اشاره کردیم، ملاحظه شد باید از درگاه الهی توفیق شناخت حجتش را‏‎ ‎‏درخواست کرد، تا بدین وسیله از گمراهی و سرگردانی نجات یافت. این موضوع را از‏‎ ‎‏روایتی که مرحوم کلینی به سند خود از محمد بن حکیم نقل کرده نیز می توان استفاده‏‎ ‎‏کرد، در این روایت آمده است: ‏

‏«‏قال: قلت: لابی عبدالله علیه السلام، المعدفة، من صنع من هی؟ قال: من صنع الله،‎ ‎لیس للعباد فیها صنع‏». ‏‎[13]‎‏ ‏

«از ابی عبدالله (امام جعفر صادق) - علیه السلام - پرسیدم: معرفت ساخته کیست؟ فرمود:‎ ‎از ساخته های خداوند است و برای بندگان نقشی در حصول معرفت نیست.»

2 - تهذیب نفس و کسب فضائل اخلاقی: 

‏وظیفۀ مهم دیگری که هر شیعۀ منتظر برعهده دارد تهذیب نفس و آراستن خود به‏‎ ‎‏اخلاق نیکو است، چنانکه در روایتی که نعمانی به سند خود از امام صادق - علیه السلام -‏‎ ‎


مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 280
‏نقل می کند آمده است: ‏

‏«‏من سره ان یکون من اصحاب القائم، فلینتظر، و لیعمل بالورع و محاسن الاخلاق، و هو‎ ‎منتظر، فان مات و قام القائم - علیه السلام - بعده کان له من الاجر مثل الاجر من ادرکه‎ ‎فجدّوا و انتظروا، هنیئاً لکم ایها العصابة المرحومة‏»‏‎[14]‎‏. ‏

‏«هرکس دوست می دارد از یاران حضرت قائم - علیه السلام - باشد که منتظر باشد و‏‎ ‎‏در این حال به پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتار نماید، در حالی که منتظر باشد، پس چنانچه‏‎ ‎‏بمیرد و پس از مردنش قائم - علیه السلام - بپاخیزد، پاداش او همچون پاداش کسی خواهد‏‎ ‎‏بود که آن حضرت را درک کرده است، پس کوشش کنید و در انتظار بمانید، گوارا باد شما‏‎ ‎‏را ای گروه مشمول رحمت خداوند.»‏

‏موضوع تهذیب نفس و دوری گزیدن از گناهان و اعمال ناشایست، به عنوان یکی از‏‎ ‎‏وظایف منتظران در عصر غیبت، از چنان اهمیتی برخوردار است که در توقیع شریفی که‏‎ ‎‏از ناحیۀ مقدسۀ حضرت صاحب الامر به مرحوم شیخ مفید - رحمةالله علیه – صادر‏‎ ‎‏گردیده، اعمال ناشایست و گناهانی که از شیعیان آن حضرت سر می زند، یکی از اسباب‏‎ ‎‏و یا تنها سبب طولانی شدن غیبت و دوری شیعیان از لقای آن بدر منیر شمرده شده است:‏‎ ‎«فما یحبسنا عنهم الا ما یتصل بنا مما نکرهه، و لا نؤثره منهم»‎[15]‎‏ ‏

‏«... پس تنها چیزی که ما را از آنان (شیعیان) پوشیده می دارد، همانا چیزهای‏‎ ‎‏ناخوشایندی است که از ایشان به ما می رسد و خوشایند ما نیست و از آنان انتظار‏‎ ‎‏نمی رود.»‏

3 - پیوند با مقام ولایت: 

‏حفظ و تقویت پیوند قلبی با امام عصر (عج) و تجدید دایمی عهد و پیمان با آن‏‎ ‎‏حضرت یکی دیگر از وظایف مهمی است که هر شیعۀ منتظر در عصر غیبت برعهده‏‎ ‎‏دارد. بدین معنا که یک منتظر واقعی حضرت حجت(ع) علی رغم غیبت ظاهری آن‏‎ ‎‏حجت الهی هرگز نباید احساس کند که در جامعه رها و بی مسئولیت رها شده و هیچ‏‎ ‎‏تکلیفی نسبت به امام و مقتدای خود ندارد. ‏

‏این موضوع در روایات بسیاری مورد تأکید قرار گرفته است که در این مجال به برخی‏‎ ‎

مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 281
‏از آنها اشاره می کنیم: ‏

‏در روایتی که از امام محمد باقر - علیه السلام - نقل شده آن حضرت در تفسیر این کلام‏‎ ‎‏خدای تعالی: ‏

‏«‏یا ایهاالذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقوالله لعلکم تقلحون‏»‏‎[16]‎‏ ‏

‏می فرماید: ‏

‏«‏اصبروا علی اداء الفرائض و صابروا عدوکم و رابطوا امامکم [المنتظر]‏»‏‎[17]‎‏ ‏

‏«بر انجام واجبات صبر کنید و با دشمنانتان پایداری کنید، و پیوند خود را با امام‏‎ ‎‏منتظرتان مستحکم نمایید.» ‏

‏همچنین امام صادق - علیه السلام - در روایت دیگری که در تفسیر آیۀ مزبور وارد شده‏‎ ‎‏می فرمایند: ‏

‏«‏اصبروا علی الفرایض، و صابروا علی المصائب و رابطوا علی الائمة‏»‏‎[18]‎‏ ‏

‏«بر واجبات صبر کنید و یکدیگر را بر مصایب به صبر وا دارید و خود را بر پیوند با امامان‏‎ ‎‏[و یاری آنها] املتزم سازید». ‏

‏روایات دیگری نیز به همین مضمون از امام جعفر صادق و امام موسی کاظم -‏‎ ‎‏علیه السلام - وارد شده است که به جهت رعایت اختصار از ذکر آنها خودداری می کنیم. ‏‎[19]‎‏  ‏

‏اینکه می بینیم در روایتهای متعددی امامان ما شیعیان خود را به تجدید عهد و بیعت با‏‎ ‎‏امام زمان خود سفارش کرده و از آنها خواسته اند که در آغاز هر روز و حتی بعد از هر نماز‏‎ ‎‏واجب، دعای عهد بخوانند، همه نشان از اهمیت پیوند دایمی شیعیان با مقام عظمای‏‎ ‎‏ولایت و حجت خدا دارد. ‏

‏یکی از مشهورترین دعاهای عهد، دعایی است که مرحوم سید بن طاووس آن را در‏‎ ‎‏کتاب ارزشمند مصباح الزائر به نقل از امام صادق - علیه السلام - روایت کرده ودر ابتدای‏‎ ‎‏آن آمده است که: ‏

‏«‏من دعا بهذا الدعا اربعین صباحاً کان من انصار القائم - علیه السلام – و ان مات قبل ظهوره‎ ‎احیاهُ الله تعالی، حتی یجاهد معه، و یکتب له بعدد کل کلمة منه الف حسنة، و یمحی عنه‎ ‎الف سیئة و ...»‎[20]‎‏ ‏

‏«هرکس چهل روز این دعا را بخواند از یاوران حضرت قائم - علیه السلام - خواهد بود و‏‎ ‎‏اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد، خدای تعالی او را زنده خواهد کرد، تا در رکاب آن‏‎ ‎

مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 282
‏جناب جهاد نماید. و به شماره هرکلمۀ از آن هزار حسنه برایش نوشته می شود، و هزار‏‎ ‎‏کار بد از او محو می گردد.»‏

‏به دلیل اهمیت و اعتبار مضمون این دعای شریف در اینجا بخشی از آن را نقل‏‎ ‎‏می کنیم: ‏

‏بعد از ذکر خدا و درود و صلوات برامام غایب چنین آمده است: ‏

‏«‏اللهم انی اجدد له فی صبیحة یومی هذا و ماعشت من ایام حیاتی عهداً و عقداً و بیعة له‎ ‎فی عنقی لا احول عنها و لاازول ابداً، اللهم اجعلنی من انصاره و اعوانه و الذابین عنه و‎ ‎المسارعین الیه فی قضاء جوائجه و المتثلین لا و امره و نواهیه و المحامین عنه و السابقین‎ ‎الی ارادته و المستشهدین بین یدیه‏». ‏‎[21]‎‏ ‏

‏«بارخدایا! من در بامداد این روز و تمام دوران زندگانیم، عهد و عقد و بیعتی را که از‏‎ ‎‏آن حضرت برگردن دارم با او تجدید می کنم، که هرگز از آن عهد و بیعت برنگردم و بر آن‏‎ ‎‏پایدار بمانم. بار خدایا مرا از انصار و یاران آن حضرت و مدافعان از حریم مقدس او، و‏‎ ‎‏شتابندگان در پی انجام مقاصدش و امتثال کنندگان دستورات و اوامر و نواهیش، و‏‎ ‎‏حمایت کنندگان از وجود شریفش، و سبقت جویان به سوی خواسته اش و شهید شدگان در‏‎ ‎‏رکاب و در حضور حضرتش قرارده.»‏

‏دقت در عبارتهای بالا می تواند تصویری روشن از مفهوم عهد و پیمان با امام و حجت‏‎ ‎‏زمان به ما ارائه دهد، عهد و پیمانی ناگسستنی برای یاری و نصرت امام زمان خود و‏‎ ‎‏اطاعت مخلصانه و تا پای جان از اوامر و نواهی او. ‏

‏آیا اگر هر شیعه منتظر در آغاز هر روز، با حضور و توجه، چنین عهد و پیمانی را با امام‏‎ ‎‏و مقتدای خود تجدید نماید، هرگز تن به رکود، ذلت و خواری و ظلم و بی عدالتی خواهد‏‎ ‎‏داد؟ ‏

‏آیا هرگز حاضر خواهد شد که به رضای مولا و سرور خود بی اعتنایی کند و تن به گناه‏‎ ‎‏و معصیت دهد؟ مسلماً خیر و بدون هیچ تردیدی اگر در جامعه ای چنین فرهنگی حاکم‏‎ ‎‏شود و همه تنها در پی رضای امام زمان خود باشند، آن جامعه هرگز دچار بحران‏‎ ‎‏فرهنگی، از خودبیگانگی، یأس و نومیدی و انحطاط نخواهد شد. این نکته نیز مسلم‏‎ ‎‏است که اگر همه شیعیان با همدلی و همراهی دست بیعت و یاری به سوی مولا و سرور‏‎ ‎‏خود دراز کنند و برنصرت او متفق شوند دیری نخواهد پایید که فرج مولایشان را درک‏‎ ‎

مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 283
‏خواهند کرد و برای همیشه از ظلمها و ذلتها رهایی خواهند یافت. چنانکه در توقیع‏‎ ‎‏شریفی که پیش از این نیز به بخشی از آن اشاره شد، آمده است: ‏

‏«‏لو ان اشیاعنا، و فقهم الله لطاعته، علی اجتماع من القلوب فی الوفاء بالعهد علیهم لما‎ ‎تأخر عنهم الیمن بلقائنا و لتعجلت لهم السعادة بمشاهدتنا علی حق المعرفة و صدقها منهم‎ ‎بنا‏». ‏‎[22]‎

‏«اگر شیعیان ما که خداوند آنان را در اطاعتش یاری دهد، در وفای پیمانی که از ایشان‏‎ ‎‏گرفته شده یکدل و مصمم باشند، نعمت لقای ما از آنان به تأخیر نمی افتد و سعادت دیدار‏‎ ‎‏ما برای آنها با معرفت کامل و راستین نسبت به ما تعجیل می گردد.»‏

4 - کسب آمادگی برای ظهور حجت حق: 

‏یکی دیگر از وظایفی که به تصریح روایات، در دوران غیبت برعهدۀ شیعیان و‏‎ ‎‏منتظران فرج قائم آل محمد (عج) می باشد کسب آمادگیهای نظامی و مهیا کردن‏‎ ‎‏تسلیحات مناسب هر عصر برای یاری و نصرت امام غایب می باشد، چنانکه در روایتی‏‎ ‎‏که نعمانی به سند خود از امام صادق - علیه السلام - نقل کرده آمده است: ‏

‏«‏لیعدن احدکم لخروج القائم علیه السلام و لوسهماً فان الله تعالی اذا علم ذلک من نیته‎ ‎رجوت لان ینسی فی عمره حتی یدرکه [فیکون من اعوانه و انصاره]‏»‏‎[23]‎‏ ‏

‏«هریک از شما باید که برای خروج حضرت قائم - علیه السلام - [سلاحی] مهیا کند.‏‎ ‎‏هریک هرچند که یک تیر باشد، که خدای تعالی هرگاه بداند که کسی چنین نیتی دارد‏‎ ‎‏امیدوارم عمرش را طولانی کند تا آن حضرت را درک کند[و از یاران و همراهانش قرار‏‎ ‎‏گیرد]». ‏

‏در روایت دیگری مرحوم کلینی به سند خود از امام ابوالحسن[ موسی کاظم] -‏‎ ‎‏علیه السلام - نقل می کند که: ‏

‏«‏... من ارتبط دابة متوقعاً به امرنا و یغیظ به عدونا و هو منسوب الینا ادّرالله رزقه، و شرح‎ ‎صدره و بلغه امله و کان عونا علی حوائجه‏»‏‎[24]‎‏ ‏

‏«... هرکس اسبی را به انتظار امر ما نگاه دارد و به سبب آن دشمنان را خشمگین سازد‏‎ ‎‏و او به ما منسوب باشد خداوند روزیش را فراخ گرداند و شرح صدر به او عطا کند و به‏‎ ‎

مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 284
‏آرزویش برساند و یار بر حوایجش باشد.»‏

‏همچنین مرحوم کلینی در ‏روضة کافی‏ به سند خود از ابوعبدالله جعفی روایتی را نقل‏‎ ‎‏می کند که توجه به مفاد آن بسیار مفید است: ‏

‏«‏قال لی ابوجعفر محمد بن علی - علیه السلام - : کم الرباط عندکم؟ قلت: اربعون، قال‎ ‎علیه السلام لکن رباطنا الدهر‏». ‏‎[25]‎‏ ‏

‏«حضرت ابوجعفر محمد بن علی، امام باقر - علیه السلام - به من فرمودند: منتهای‏‎ ‎‏زمان مرابطه (مرزداری) ‏‎[26]‎‏ نزد شما چند روز است؟ عرضه داشتم: چهل روز، فرمودند:‏‎ ‎‏ولی مرابطۀ ما مرابطه ای است که همیشه هست...»‏

‏علامه مجلسی در شرح این فرمایش امام - علیه السلام - می فرماید: ‏

‏«‏ای یجب علی الشیعة ان یربطوا انفسهم علی طاعة امام الحق، و انتظار فرجه، و یتهیّا‎ ‎و النصرته‏». ‏‎[27]‎‏ ‏

‏«برشیعیان واجب است که خود را بر اطاعت امام برحق و انتظار فرج او ملتزم سازند و‏‎ ‎‏برای یاری نمودنش مهیا باشند.»‏

‏شیخ محمد حسن نجفی نیز در کتاب ‏جواهر الکلام‏ در شرح روایت مزبور می فرماید:‏‎ ‎«و هو محمول علی ارادة ترقب الفرج ساعة بعد ساعة کما جائت به النصوص لا الرباط‎ ‎المصطلح»‎[28]‎‏ ‏

‏«مرابطه در این روایت به معنای اراده انتظار فرج در تمام ساعات شبانه روز است،‏‎ ‎‏همچنانکه در بعضی از روایات نیز به این معنا اشاره شده است، نه مرابطۀ مصطلح در‏‎ ‎‏فقه».‏

‏البته شاید بتوان گفت که کلام مرحوم صاحب جواهر نیز در نهایت به همان کلام‏‎ ‎‏مرحوم علامه مجلسی برمی گردد که فرمودند: مرابطه در روایت مزبور به معنای آمادگی‏‎ ‎‏و مهیا بودن برای یاری امام منتظر می باشد. که البته نحوۀ این آمادگی و مهیّا بودن بسته به‏‎ ‎‏شرایط زمان و مکان دارد و اگر در بعضی از روایات سخن از آماده کردن اسب و شمشیر‏‎ ‎‏برای ظهور ولی امر (عج) به میان آمده، و برای آن فضیلت بسیار برشمرده شده است، به‏‎ ‎‏این معنا نیست که اینها موضوعیت دارند، بلکه با قدری تأمل روشن می شود که ذکر این‏‎ ‎‏موارد تنها به عنوان تمثیل و بیان لزوم آمادگی رزمی برای یاری آخرین حجت حق‏‎ ‎‏می باشد، و مسلماً در این عصر برشیعیان لازم است که با مسلح شدن به تجهیزات نظامی‏‎ ‎

مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 285
‏روز خود را برای مقابله با دشمنان قائم آل محمد - علیه السلام - آماده سازند، و البته در‏‎ ‎‏حال حاضر به خاطر وجود حکومت شیعی و حاکمیت فقیه جامع الشرایط برسرزمین‏‎ ‎‏اسلامی این وظیفه در درجه اول بر عهده حکومت اسلامی است که در هر زمان قوای‏‎ ‎‏مسلح کشور را در بالاترین حد آمادگی نظامی قرار دهند تا به فضل خدا در هر لحظه که‏‎ ‎‏اراده الهی برظهور منجی عالم بشریت (عج) قرار گرفت بتوانند به بهترین نحو در خدمت‏‎ ‎‏آن حضرت باشند. ‏

‏در پایان بررسی  روایات مربوط به انتظار فرج اگر بخواهیم مفهوم انتظار در مکتب‏‎ ‎‏تشیع را در چند جمله بیان کنیم باید بگوییم که انتظار در مکتب تشیع حالت انسانی است‏‎ ‎‏که ضمن پیراستن وجود خویش را از رذایل و آراستن آن به فضایل در ارتباطی مستمر با‏‎ ‎‏امام و حجت زمان خویش همه همت خود را صرف زمینه سازی ظهور مصلح آخرالزمان‏‎ ‎‏نموده و در جهت تحقق وعدۀ الهی نسبت به برپایی دولت کریمه اهل بیت - علیهم السلام -‏‎ ‎‏با تمام وجود تلاش می کند. ‏

‏حال با توجه به مفهومی که در اینجا از انتظار ارائه دادیم به بررسی سیره نظری و‏‎ ‎‏عملی امام راحل می پردازیم تا روشن شود که ایشان تا چه حد در احیای این مفهوم انتظار،‏‎ ‎‏که سالها مورد غفلت قرار گرفته بود، نقش داشته اند. ‏

‏ ‏

2 - فرهنگ انتظار در اندیشه امام راحل 

‏ ‏‏حضرت امام با توجه به شناخت عمیقی که از وضعیت اجتماعی - سیاسی مسلمانان‏‎ ‎‏در عصر حاضر داشتند احیای هویت اسلامی و بازگشت به خویشتن را تنها راه تجدید‏‎ ‎‏عظمت و قدرت اسلام و مسلمانان در جهان دانسته و این موضوع را سرلوحه دعوت‏‎ ‎‏خویش قرار دادند: ‏

‏«من به صراحت اعلام می کنم که جمهوری اسلامی با تمام وجود، برای احیای هویت‏‎ ‎‏اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایه گذاری می کند و دلیلی هم ندارد که مسلمانان‏‎ ‎‏جهان را به پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوی جاه طلبی و‏‎ ‎‏فزون طلبی صاحبان قدرت، پول و فریب را نگیرد». ‏‎[29]‎‏ ‏

‏از آنجا که انتظار موعود و یا به عبارتی انتظار تحقق وعدۀ الهی در حاکمیت جهانی دین‏‎ ‎

مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 286
‏اسلام می تواند در احیای هویت اسلامی مسلمانان و مقابله با روحیۀ خودباختگی و‏‎ ‎‏احساس حقارت در مقابل فرهنگ و تمدن مغرب زمین بسیار مؤثر باشد، حضرت امام با‏‎ ‎‏ژرف اندیشی تمام احیای فرهنگ انتظار را به عنوان یکی از ارکان مهم احیای هویت‏‎ ‎‏اسلامی و وسیله ای برای تحقق دوبارۀ قدرت و شوکت گذشته مسلمانان در جهان مدنظر‏‎ ‎‏قرار داد و در یکی از بیانات خود که در اولین سال استقرار نظام اسلامی ایراد کردند ضمن‏‎ ‎‏بیان مفهوم «انتظار فرج»  وظیفۀ منتظران قدوم حضرت صاحب الامر - علیه السلام – را‏‎ ‎‏چنین برشمردند: ‏

‏«همۀ ما انتظار فرج داریم و باید در این انتظار، خدمت کنیم. انتظار فرج، انتظار قدرت‏‎ ‎‏اسلام است و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند و مقدمات ظهور‏‎ ‎‏ان شاءالله تهیه بشود». ‏‎[30]‎‏ ‏

‏چنانکه ملاحظه می شود در مفهومی که حضرت امام - قدس سره - از «انتظار» ارائه‏‎ ‎‏می دهند نه تنها از سکون و سکوت و تن دادن به وضع موجود خبری نیست، بلکه‏‎ ‎‏صحبت از تلاش و کوشش برای تحقق قدرت اسلام و آماده شدن زمینۀ ظهور است، که‏‎ ‎‏این با مفهومی که سالها سعی می شد از «انتظار» در اذهان مردم جا داده شود بسیار فاصله‏‎ ‎‏دارد. ‏

‏حضرت امام - قدس سره - در برهه های مختلف انقلاب اسلامی به منظور آماده‏‎ ‎‏ساختن مردم برای مقابله با مشکلات و خطراتی که انقلاب و نظام نوپای اسلامی را‏‎ ‎‏تهدید می کرد، مفهومی که خود از انتظار داشتند تأکید می فرمودند و مردم را به پایداری و‏‎ ‎‏تلاش بیشتر فرا می خواندند: ‏

‏«من امیدوارم که ان شاءالله برسد روزی که آن وعدۀ مسلم خدا تحقق پیدا کند و‏‎ ‎‏مستضعفان مالک ارض بشوند. این مطلب وعدۀ خداست و تخلف ندارد، منتها آیا ما‏‎ ‎‏درک کنیم یا نکنیم، آن به دست خداست. ممکن است در یک برهۀ کمی وسایل فراهم‏‎ ‎‏شود و چشم ما روشن بشود به جمال ایشان. این چیزی که ما در این وقت، در این عصر‏‎ ‎‏وظیفه داریم، این مهم است. همه انتظار داریم وجود مبارک ایشان را، لکن با انتظار تنها‏‎ ‎‏نمی شود، بلکه با وضعی که بسیاری دارند، انتظار نیست. ما باید ملاحظۀ وظیفۀ فعلی‏‎ ‎‏شرعی - الهی خودمان بکنیم و باکی از هیچ امری از امور نداشته باشیم. کسی که برای‏‎ ‎‏رضای خدا ان شاءالله مشغول انجام وظیفه است، توقع این را نداشته باشد که مورد قبول‏‎ ‎

مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 287
‏هم است، هیچ امری مورد قبول همه نیست. کار انبیا هم مورد قبول همه نبوده است،‏‎ ‎‏لکن انبیا به وظایفشان عمل کردند و قصور در آن کاری که به آنها محول شده بود نکردند،‏‎ ‎‏گرچه مردم اکثراً گوش ندادند به حرف انبیا ما هم آن چیزی که وظیفه مان هست عمل‏‎ ‎‏می کنیم و باید بکنیم گرچه بسیاری از این عمل ناراضی باشند یا بسیاری هم کارشکنی‏‎ ‎‏بکنند». ‏‎[31]‎‏ ‏

‏جانمایۀ تفکر امام راحل - قدس سره - و موضوعی که همواره، چه در نظر و چه در‏‎ ‎‏عمل، مد نظر ایشان بوده عمل به وظیفه و ادای تکلیف الهی است و همین موضوع است‏‎ ‎‏که دیدگاه ایشان در باب انتظار فرج را از سایر دیدگاهها متمایز می سازد. ‏

‏برای درک بیشتر برداشتی که حضرت امام - قدس سره - از موضوع انتظار داشتند لازم‏‎ ‎‏است که سایر برداشتها نیز در کنار این برداشت مورد مطالعه قرار گیرند، از این رو در‏‎ ‎‏اینجا دیدگاههای متفاوتی را که در موضوع انتظار فرج ابراز شده است، از زبان امام‏‎ ‎‏راحل، نقل می کنیم تا تفاوت دیدگاه حضرت امام از سایر دیدگاهها بخوبی روشن شود: ‏

برداشتهای متفاوت از موضوع انتظار فرج: 

‏رهبر فقید انقلاب اسلامی در یکی از بیانات خود برداشتهای متفاوتی را که از موضوع‏‎ ‎‏«انتظار فرج» شده است دسته بندی کرده و به شرح زیر مورد نقد و بررسی قرار می دهند: ‏

‏1 - اولین دیدگاه درباب موضوع «انتظار فرج»، که حضرت امام به طرح آن می پردازند،‏‎ ‎‏دیدگاه کسانی است که تکلیف مردم در زمان غیبت را تنها دعا برای تعجیل فرج حضرت‏‎ ‎‏حجت - عجل الله تعالی فرجه - می دانند: ‏

‏«بعضیها انتظار فرج را به این می دانند که درمسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند و‏‎ ‎‏دعا کنند و فرج امام زمان - علیه السلام - را از خدا بخواهند. اینها مردم صالحی هستند که‏‎ ‎‏یک همچو اعتقادی دارند، بلکه بعضی از آنها را که من سابقاً می شناختم بسیار مرد‏‎ ‎‏صالحی بود، یک اسبی هم خریده بود، یک شمشیری هم داشت و منتظر حضرت‏‎ ‎‏صاحب - علیه السلام - بود. اینها به تکالیف شرعی خودشان هم عمل می کردند و نهی از‏‎ ‎‏منکر هم می کردند و امر به معروف هم می کردند، لکن همین، دیگر غیر از این کاری‏‎ ‎‏ازشان نمی آمد و فکر این هم که یک کاری بکنند نبودند.»‏‎[32]‎‏ ‏


مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 288
‏2 - دیدگاه دومی که حضرت امام بدان اشاره می کنند بسیار شبیه به دیدگاه اول است با‏‎ ‎‏این تفاوت که در دیدگاه دوم بطور کلی وظیفه ای که هر فرد مسلمان نسبت به جامعه خود‏‎ ‎‏دارد به فراموشی سپرده شده و حتی از امر به معروف و نهی از منکر هم غفلت شده‏‎ ‎‏است: ‏

‏«یک دستۀ دیگری بودند که انتظار فرج را می گفتند این است که ما کار نداشته باشیم‏‎ ‎‏به اینکه در جهان چه می گذرد، برملتها چه می گذرد، برملت ما چه می گذرد، به این‏‎ ‎‏چیزها ما کار نداشته باشیم، ما تکلیفهای خودمان را عمل می کنیم، برای جلوگیری از این‏‎ ‎‏امور هم خود حضرت بیایند ان شاءالله درست می کنند. دیگر ما تکلیفی نداریم، تکلیف‏‎ ‎‏ما همین است که دعا کنیم ایشان بیایند و کاری به کار آنچه در دنیا می گذرد یا در مملکت‏‎ ‎‏خودمان می گذرد نداشته باشیم. اینها هم یک دسته ای، مردمی بودند که صالح بودند.»‏‎[33]‎‏ ‏

‏امام راحل - قدس سره - در ادامه بیاناتشان به نقد و بررسی دو دیدگاه یاد شده پرداخته‏‎ ‎‏و می فرمایند: ‏

‏«ما اگر دستمان می رسید، قدرت داشتیم باید برویم تمام ظلمها و جورها را از عالم‏‎ ‎‏برداریم، تکلیف شرعی ماست منتها ما نمی توانیم، این که هست این است که حضرت‏‎ ‎‏عالم را پر می کند از عدالت، نه شما دست بردارید از این تکلیفتان، نه این که شما دیگر‏‎ ‎‏تکلیف ندارید.»‏‎[34]‎‏ ‏

‏3 - سومین برداشت از مفهوم انتظار فرج، که در بیانات حضرت امام بدان اشاره شده‏‎ ‎‏است، برداشت کسانی است که به استناد روایاتی که در آنها آمده است حضرت قائم -‏‎ ‎‏ارواحنا له الفداء – زمانی ظهور می کنند که دنیا پر از فساد و تباهی شده باشد، می گویند ما‏‎ ‎‏نباید در زمان غیبت با انحرافها و مفاسدی که در جامعه وجود دارد کاری داشته باشیم،‏‎ ‎‏بلکه باید جامعه را به حال خود بگذاریم تا بخودی خود زمینۀ ظهور حضرت فراهم شود: ‏

‏«یک دسته ای می گفتند که خوب! باید عالم پر معصیت بشود تا حضرت بیاید. ما باید‏‎ ‎‏نهی از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کاری می خواهند بکنند، گناهان‏‎ ‎‏زیاد بشود که فرج نزدیک بشود.»‏‎[35]‎‏ ‏

‏4 - دیدگاه چهارم به شکلی افراطی تر همان برداشت گروه سوم را مطرح ساخته و‏‎ ‎‏قایل به این است که ما نه تنها نباید جلوی معاصی و گناهانی که در جامعه وجود دارد‏‎ ‎‏بگیریم بلکه باید به آنها دامن هم بزنیم تا زمینۀ ظهور حضرت حجت - علیه السلام – هرچه‏‎ ‎

مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 289
‏بیشتر فراهم شود: ‏

‏«یک دسته ای از این بالاتر بودند می گفتند باید دامن زد به گناهها، دعوت کرد مردم را‏‎ ‎‏به گناه تا دنیا پر از جور و ظلم شود و حضرت - علیه السلام - تشریف بیاورند. این هم یک‏‎ ‎‏دسته ای بودند که البته در بین این دسته منحرفهایی هم بودند، اشخاص ساده لوح هم‏‎ ‎‏بودند، منحرفهایی هم بودند که برای مقاصدی به این دامن می زند.»‏‎[36]‎‏ ‏

‏حضرت امام - قدس سره - دو دیدگاه اخیر را بشدت مورد انتقاد قرار داده و در ادامه‏‎ ‎‏سخنانشان می فرمایند: ‏

‏«یعنی خلاف ضرورت اسلام، خلاف قرآن نیست این معنا که ما دیگر معصیت بکنیم‏‎ ‎‏تا حضرت صاحب بیاید! حضرت صاحب که تشریف می آورند برای چه می آیند؟ برای‏‎ ‎‏اینکه گسترش بدهند عدالت را، برای اینکه حکومت را تقویت کنند، برای اینکه فساد را‏‎ ‎‏از بین ببرند. ما برخلاف آیات شریفه قرآن دست از نهی از منکر برداریم، دست از امر به‏‎ ‎‏معروف برداریم و توسعه بدهیم گناهان را برای اینکه حضرت بیایند. حضرت بیایند چه‏‎ ‎‏بکنند؟ حضرت می آیند همین کارها را بکنند. الان دیگر ما هیچ تکلیفی نداریم؟ دیگر‏‎ ‎‏بشر تکلیفی ندارد بلکه تکلیفش این است که دعوت کند مردم را به فساد!؟ به حسب رأی‏‎ ‎‏این جمعیت که بعضیهایشان بازیگرند و بعضیشان نادان، این است که ما باید بنشینیم دعا‏‎ ‎‏کنیم به صدام! هرکسی نفرین به صدام کند خلاف امر کرده است، برای این که حضرت‏‎ ‎‏دیر می آیند... . ما باید دعاگوی آمریکا باشیم و دعاگوی شوروی باشیم. و دعاگوی‏‎ ‎‏اذنابشان از قبیل صدام باشیم و امثال اینها تا این که اینها عالم را پرکنند از جور و ظلم،‏‎ ‎‏حضرت تشریف بیاورند! بعد حضرت تشریف بیاورند چه کنند؟ حضرت بیایند که ظلم و‏‎ ‎‏جور را بردارند، همان کاری که ما می کنیم و ما دعا می کنیم که ظلم و جور باشد، حضرت‏‎ ‎‏می خواهند همین را برش دارند.»‏‎[37]‎‏ ‏

‏5 - آخرین دیدگاهی که حضرت امام - قدس سره - در بیانات خود بدان می پردازند‏‎ ‎‏دیدگاه کسانی است که هر اقدامی برای تشکیل حکومت در زمان غیبت را خلاف شرع‏‎ ‎‏دانسته و عقیده دارند که این عمل با نصوص روایات مغایراست: ‏

‏«یک دستۀ دیگری بودند که می گفتند که هر حکومتی اگر در زمان غیبت محقق بشود،‏‎ ‎‏این حکومت باطل است و برخلاف اسلام است. آنها مغرور بودند؟ آنهایی که بازیگر‏‎ ‎‏نبودند مغرور بودند به بعضی روایاتی که وارد شده است بر این امر که هر عَلَمی بلند شود‏‎ ‎

مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 290
‏قبل از ظهور حضرت، آن علم، علم باطل است. آنها خیال کرده بودند که نه، هر حکومتی‏‎ ‎‏باشد، درصورتی که آن روایات که هرکس علم بلند کند... علم مهدی، به عنوان مهدویت‏‎ ‎‏بلند کند. حالا ما فرض می کنیم که یک همچو روایاتی باشد، آیا معنایش این است که ما‏‎ ‎‏تکلیفمان دیگر ساقط است؟»‏‎[38]‎‏ ‏

‏ایشان در ادامه کلامشان نتایج چنین دیدگاهی را بررسی کرده و می فرمایند: ‏

‏«اینکه می گوید حکومت لازم نیست معنایش این است که هرج ومرج باشد. اگر یک‏‎ ‎‏سال حکومت در یک مملکتی نباشد، نظام در یک مملکتی نباشد، آن طور فساد پر‏‎ ‎‏می کند مملکت را که آن طرفش پیدا نیست. آن که می گوید حکومت نباشد معنایش این‏‎ ‎‏است که هرج و مرج بشود، همه هم را بکشند، همه به هم ظلم کنند برای این که حضرت‏‎ ‎‏بیاید، حضرت بیاید چه کند؟ برای اینکه رفع کند این را. این یک آدم اگر سفیه نباشد، اگر‏‎ ‎‏مغرض نباشد، اگر دست سیاسی این کار را نکرده باشد که بازی بدهد ماها را که ما کار به‏‎ ‎‏آنها نداشته باشیم، آنها بیایند هر کاری بخواهند انجام بدهند، این باید خیلی آدم نفهمی‏‎ ‎‏باشد.»‏‎[39]‎‏ ‏

‏و در ادامه نیز اضافه می کنند که: ‏

‏«اینهایی که می گویند که هر عَلَمی بلند بشود... خیال کردند که هر حکومتی باشد این‏‎ ‎‏برخلاف انتظار فرج است، اینها نمی فهمند چی دارند می گویند. اینها تزریق کردند بهشان‏‎ ‎‏که این حرفها را بزنند، نمی دانند دارند چی چی می گویند، حکومت نبودن یعنی اینکه‏‎ ‎‏همۀ مردم به جان هم بریزند، بکشند هم را، بزنند هم را، از بین ببرند، برخلاف نص آیات‏‎ ‎‏الهی رفتار بکنند. ما اگر فرض می کردیم دویست تا روایت هم در این باب داشتند، همه را‏‎ ‎‏به دیوار می زدیم برای اینکه خلاف آیات قرآن است. اگر هر روایتی بیاید که نهی از منکر‏‎ ‎‏را بگوید نباید کرد، این را باید به دیوار زد. این گونه روایت قابل عمل نیست، و این نفهم ها‏‎ ‎‏نمی دانند دارند چی می گویند.»‏‎[40]‎‏ ‏

‏حضرت امام - قدس سره - در پایان بروی دیدگاههای یاد شده، دیدگاه خود در باب‏‎ ‎‏مفهوم انتظار فرج را بصراحت مطرح کرده و می فرمایند: ‏

‏«البته این پر کردن دنیا را از عدالت، این را ما نمی توانیم بکنیم، اگر می توانستیم‏‎ ‎‏می کردیم، اما چون نمی توانیم بکنیم ایشان باید بیایند. الان عالم پر از ظلم است، شما یک‏‎ ‎‏نقطه هستید در عالم، عالم پر از ظلم است، ما بتوانیم جلوی ظلم را بگیریم، باید بگیریم،‏‎ ‎

مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 291
‏تکلیفمان است. ضرورت اسلام و قرآن تکلیف ما کرده است که باید برویم همه کار را‏‎ ‎‏بکنیم. اما نمی توانیم بکنیم، چون نمی توانیم بکنیم باید او بیاید تا بکند، اما باید فراهم‏‎ ‎‏کنیم کار را، فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک بکنیم، کار را همچو بکنیم که‏‎ ‎‏مهیا بشود عالم برای آمدن حضرت - سلام الله علیه.»‏‎[41]‎‏ ‏

‏فرمایش امام راحل یادآور این حدیث نبوی - صلی الله علیه و آله وسلم - است که:‏‎ ‎«یخرج ناس من المشرق فیوطئون للمهدی یعنی سلطانه»

‏«مردمی از مشرق زمین به پا می خیزد و زمینه را برای برپایی حکومت مهدی آماده‏‎ ‎‏می سازند.»‏‎[42]‎‏ ‏

‏آری انتظار در قاموس امام خمینی(س) – قدس سره - مفهومی جز آمادگی فردی و‏‎ ‎‏اجتماعی برای برپایی دولت کریمه حضرت ولی عصر – ارواحنا له الفداء - ندارد و این‏‎ ‎‏همان است که در فرهنگ شیعی بدان اشاره شده و در روایات معصومین - علیهم السلام -‏‎ ‎‏از آن سخن به میان آورده است. ‏

‏اینجاست که هر پژوهشگر منصفی برنقش عظیم حضرت امام در احیای اندیشه‏‎ ‎‏انتظار اذعان نموده و اقرار خواهد کرد که هیچ حرکتی در طول قرون گذشته به اندازۀ‏‎ ‎‏حرکت رهاییبخش امام راحل در زمینه سازی ظهور حضرت حجت - عجل الله تعالی‏‎ ‎‏فرجه - تأثیر نداشته است. ‏

‏به امید روزی که فجر انقلاب اسلامی به صبح روشن انقلاب جهانی حضرت مهدی -‏‎ ‎‏علیه السلام - متصل شود و چشمهای ناقابل ما به جمال بی مثال آن پیک خجسته پی روشن‏‎ ‎‏شود، ان شاءالله. ‏

والسلام


مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 292

مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 293

پی نوشتها:

مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 294

‏ ‏

‏ ‏

 

مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیج. 1صفحه 295

  • - النعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة تهران، مکتبة الصدوق، بی تا، ص 200، ح 16.
  • - الکلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1365، ج 2، ص 22، ح 13.
  • - الصدوق (ابن بابویه)، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین، کمال الدین و تمام النعمة، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1395 ق، ج 2، ص 377، ح 1
  • - همان مأخذ، ج 2، ص 645، ح 6.
  • - همان مأخذ، ج 2، ص 357، ح 54.
  • - المجلسی، المولی محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1403 ق، ج 52، ص 123، ح 907 - همان مأخذ، ص 126، ح 18.
  • - همان مأخذ، ص 126، ح 18.
  • - ر. ک: الموسوی الاصفهانی، میرزا محمد تقی، مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، قم، مدرسه الامام المهدی، بی تا، ج 3، ص 104 به بعد.
  • - المجلسی، المولی محمد باقر، پیشین، ج 8، ص 368 و ج 32، ص 321 و 333؛ همچنین ر. ک: القندوزی حافظ سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة، تهران، اسوه 1416 ق، ج 3، ص 372.
  • - الکلینی، محمد بن یعقوب، پیشین، ج 1، ص 371، ح 5.
  • - الصدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین، پیشین، ج 2، ص 512.
  • - الموسوی الاصفهانی، میرزامحمد نقی، پیشین، ج 2، ص 107.
  • - الکلینی، محمد بن یعقوب، پیشین، ج 1، ص 194، ح 1.
  • - النعمانی، محمد بن ابراهیم، پیشین، ص 200، ح 16.
  • - المجلسی، المولی محمد باقر، پیشین، ج 53، ص 177.
  • - سوره آل عمران، آیه 200.
  • - النعمانی، محمد بن ابراهیم، پیشین، ص 199، همچنین ر. ک: البحرانی، السیدهاشم الحسینی، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، قم، دارالکتب العلمیه، بی تا، ج 1، ص 334، ح 4.
  • - البحرانی، السیدهاشم الحسینی، پیشین، ج 1، ص 334، ح 2.
  • - ر. ک: مأخذ پیشین.
  • - المجلسی، مولی محمد باقر، پیشین، ج 102، ص 111.
  • - همان مأخذ.
  • - همان مأخذ، ج 53، ص 177.
  • - النعمانیف محمد بن ابراهیم، پیشین، ص 320، ح 10.
  • - الکلینی، محمد بن یعقوب، پیشین، ج 6، ص 535، ح 1.
  • - همان مأخذ، ج8، ص 381، ح 576.
  • - «مرابطه» چنانکه فقها در کتاب جهاد گفته اند، این است که شخص مؤمن برای جلوگیری از هجوم و نفوذ مشرکان و کافران در مرزهای کشور اسلامی و یا هر موضعی که از آن احتمال بروز حمله ای علیه مسلمانان می رود، به حال آماده باش و در کمین به سر برد. (ر. ک: النجفی، الشیخ محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی تا، ج 21، ص 39.) این عمل در زمان غیبت امام معصوم علیه السلام مستحب بوده و فضیلتهای بسیاری برای آن برشمرده شده است، چنانکه در روایتی که به طریق اهل سنت از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده آمده است: «رباط یوم ولیلة خیر من صیام شهر و قیامه، و ان مات مرابطاً جری علیه عمله و اجری علیه رزقه و امن من الفتان»«یک شبانه روز مرابطه (مرزداری) در راه خدا از اینکه شخص یک ماه روزها روزه باشد و شبها به عبادت قیام نماید ثوابش بیشتر است. پس هرگاه در این راه بمیرد عملی که انجام می داده بر او جریان خواهد یافت، و روزیش بر او جاری خواهد شد و از فرشته ای که در قبر مرده ها را امتحان می کند ایمن خواند ماند». (البرهان، علاءالدین علی المتقی، کنزالعمّال فی سنن الاقوال و الافعال، بیروت، مؤسسه الرسالة، 1413 ق، ج 4، ص 284، ح 10509) اما در مورد اینکه حداقل و حداکثر زمان مرابطه چه اندازه است باید گفت که: حداقل زمان مرابطه سه روز و حداکثر آن چهل روز است، زیرا اگر از این مقدار بیشتر شود دیگر برآن صدق مرابطه نکرده و جهاد شمرده می شود و شخصی هم از ثواب جهاد کنندگان برخوردار می شود. (ر. ک: النجفی، الشیخ محمد حسن، پیشین، - ج 21، ص 41 - 42)
  • - المجلسی، المولی محمد باقر، مراةالعقول فی شرح اخبار آل الرسول، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1404ق، ج 26، ص 582.
  • - النجفی، الشیخ محمد حسن، پیشین، ج 21، ص 43.
  • - ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 90-92.
  • - ر.ک: صحیفه امام، ج 8، ص 374-375.
  • - ر.ک: صحیفه امام، ج 19، ص 246-247.
  • - ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 13-14.
  • - ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 13-14.
  • - ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 14-15.
  • - ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 13-14.
  • - ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 13-15.
  • - ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 14-15.
  • - ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 14-15
  • - ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 14-15
  • - ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 15-17.
  • - ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 15-17.
  • - الصافی الگلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر علیه السلام، تهران مرکز نشر الکتاب، ص 304.