امام خمینی (س) و احیاء اصطلاحات دینی در تاجیکستان

امام خمینی(س) و احیاءِ اصطلاحات دینی در تاجیکستان


ماهر خوجۀ سلطانزاده  تاجیکستان 

خلاصه مقاله 

‏تاریخ گواه است که مردان بزرگ یعنی سیماهای درخشان علم و ادب و هنر و فرهنگ با جلای فعالیت پر‏‎ ‎‏فیضشان در شاهراه جاویدان حیات بشری نقش مؤثری داشته اند. ‏

‏با کمال افتخار می توان گفت که حضرت امام خمینی(س) در زمرۀ این قبیل ابرمردان، مقام والایی را سزاوار‏‎ ‎‏است. بدون شک دامنۀ فعالیت پر ثمر حضرت امام خمینی(س) بسیار گسترده است؛ از این لحاظ، در این‏‎ ‎‏گزارش کوشش می شود که نقش انقلاب و امام در احیاء زبان دین و خصوصاً احیاء اصطلاحات دینی در‏‎ ‎‏تاجیکستان تا حد امکان معین گردد. ‏

‏باید تأکید نماییم که نشر کتب دینی و احیاء افکار مذهبی در همۀ مراحل تاریخ تاجیکستان یکرنگ و‏‎ ‎‏یکنواخت نیست. از جهت آنکه جمهوری تاجیکستان سالهای طولانی در داخل اتحاد جماهیر سوسیالیستی‏‎ ‎‏قرار داشت و از این رو وابسته به نظام و ایدئولوژی بود که حکمرانان آن به طور کلی کمونیستی و دهری بودند‏‎ ‎‏و تمام مراحل حیات جامعه را کاملاً در اختیار داشتند، به این معنی منظرۀ احیاء اصطلاحات علمی و افکار‏‎ ‎‏مذهبی در تاجیکستان خیلی رنگارنگ است که در این گزارش بررسی تمام جوانب آن امکان ندارد. ‏

‏روند احیا و ترویج اصطلاحات دینی و در ارتباط با آن، افکار مذهبی در جمهوری تاجیکستان دارای‏‎ ‎‏مضمون و مندرجات و شکلهای متفاوتی است که به اندیشۀ  ما، می توان آن را به سه مرحله تقسیم کرد:‏

‏اولاً با سروری حضرت امام خمینی(س) و یاران او و به میان آمدن (مطرح شدن) جنبشهای انقلابی و‏‎ ‎‏پیروزی انقلاب اسلامی ایران. ‏

‏ثانیاً در حیات مردم تاجیکستان به حکم ایدئولوژی حاکم وارد گشتن نظریۀ بازسازی. ‏

‏ثالثاً فرو پاشیدن نظام شوروی سابق و ایجاد دولت مستقل و پذیرفته شدن جمهوری تاجیکستان.‏‎ ‎‏در این مقاله که کوشش می شود، مظاهر احیاء واژگان دینی در این سه مرحله، توضیح داده شود.‏‎ ‎

‏اساس و مرام نهایی این نظام تشکل جهان بینی دهریانه بود. اما نباید تصور کرد که گویا‏‎ ‎‏عامۀ مردم از دین و مذهب بکلی دور شده و احکام و ارکان آن را فراموش کرده و از‏‎ ‎‏اصطلاحات دینی بهره ای نداشتند. دین اساساً از دولت جدا بود و در کارهای دولت دخالت‏‎ ‎‏نمی کرد. در شهرها و روستاها مساجد جامع و دیگر مساجد، کار خود را می کردند و مراسم‏‎ ‎‏دینی تا حد معینی اجرا می شد، ولی همین نکته را باید یادآور شویم که در آن شرایط در‏‎ ‎‏جمهوری تاجیکستان آزادی رسمی دین موجود نبود. ‏

‏هر چند در تمام اتحاد جماهیر شوروی طبق قانون، ابراز عقاید آزاد اعلام شده بود، ولی‏‎ ‎‏به سبب ناسازگاری ایدئولوژی با دین و ترویج جهان بینی مادیگرایانۀ کمونیستی برای عمل و‏‎ ‎‏فعالیت دین شرایط مساعدی مهیا نمی گردید. ‏

‏بر همین اساس در این سالها در جمهوری تاجیکستان کتابهای دینی رسماً منتشر نمی شد‏‎ ‎

کتابمجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی(س) و احیاء تفکر دینی، 13-11 خرداد 1376 (ج. 2)صفحه 453
‏و مردم علی الخصوص نسل جوان از استفادۀ اصطلاحات دینی تا اندازه ای برکنار مانده‏‎ ‎‏بودند. ‏

‏سالهای 1978 و 1979 و پس از آن در صفحات روزنامه ها و مجله های تاجیکستان و‏‎ ‎‏دیگر انواع وسایل ارتباط جمعی رویدادهای مربوط به جنبشهای انقلابی ایران و سایر‏‎ ‎‏رخدادهای مربوط به حیات سیاسی و اجتماعی و معنوی ایران معلومات گوناگونی به مردم‏‎ ‎‏داده شد. به  این وسیله در ذهن و زبان مردم تاجیک اصطلاحاتی نظیر آیت الله، انقلاب‏‎ ‎‏اسلامی، انقلاب توحیدی، جهاد، کفار، شهادت، طاغوت، امام، امامت، آیت الله العظمی،‏‎ ‎‏مسجد و غیره مقام دیگری پیدا کردند. نامهای امام روح الله خمینی، مطهری، علی شریعتی،‏‎ ‎‏طالقانی و دیگران ورد زبان مردم تاجیک شده بود. ‏

‏خصوصیت بسیار مهم دوره یا مرحله دوم عبارت از این است که در جمهوری‏‎ ‎‏تاجیکستان امکانات نشر کتب دینی، فعالیت مذهبی و پذیرفتن اصطلاحات مربوط به‏‎ ‎‏جنبشهای معنوی که تحت رهبری امام خمینی(س) در ایران به وجود آمده بود، بیشتر‏‎ ‎‏گردید. ‏

‏وقتی سخن از احیاء اصطلاحات دینی می شود، این نکته را باید تأکید کرد که واژه ها و‏‎ ‎‏اصطلاحات نیز نظیر اشخاص خاصی در یک زمانی بوجود می آیند و بعد از مدتی می میرند.‏‎ ‎‏به قولی دیگر، واژه ها و اصطلاحات نیز دارای عمر معینی هستند. ‏

‏مسئلۀ دیگر اینکه اصطلاحات دینی با سطح افکار دینی مردم ارتباط قوی دارد و از این‏‎ ‎‏لحاظ احیاء اصطلاحات دینی سبب احیا و ترویج افکار دینی مردم در حدی معین می گردد.‏‎ ‎‏این جهت در عین حال بیانگر تمایل اساسی و اندیشه های افراد جامعه است. از این جهت‏‎ ‎‏می توان گفت که عوامل یاد شده در تعیین مرامنامۀ هر فرد، اصول اندیشه و طرز زیست و‏‎ ‎‏بالاخره تعیین مقام اجتماعی آن نقش مهمی دارد. ‏

‏از نظر دیگر می توان گفت که احیاء اصطلاحات دینی و تغییر اشکال معنی پذیر آن از‏‎ ‎‏لحاظ شیوه و طرز بیان دربارۀ رویدادهای جامعه، باعث تغییر زبان به عنوان واسطۀ اساسی‏‎ ‎‏مبادله بین آدمیان می گردد. ‏

‏در این معنی، یعنی مسئله تأثیر نقش امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی ایران این نکته را‏‎ ‎‏باید یادآور شویم که در تاجیکستان طی آن سالها از آثار امام خمینی(س) و پیروان او چیزی‏‎ ‎‏طبع و نشر نشده بود، و همۀ معلومات دربارۀ احوال و آثار امام خمینی(س) و رویدادهای‏‎ ‎‏انقلاب اسلامی ایران فقط به واسطۀ اطلاعات رسمی دولتی به عامۀ مردم می رسید و به این‏‎ ‎‏وسیله به وضع استفاده اصطلاحات دینی تغییرات معینی وارد می شد. ‏


کتابمجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی(س) و احیاء تفکر دینی، 13-11 خرداد 1376 (ج. 2)صفحه 454
‏بدین ترتیب، می توانیم بگوییم که تأثیر امام خمینی(س) در مدار استعمال مصطلحات‏‎ ‎‏مذهبی در زبان تاجیکی بی واسطه نبوده و دولت، واسطۀ آن به طور رسمی بوده است. ‏

‏از جانب دیگر شایان ذکر است که توسط امام خمینی(س) و پیروان او اصطلاحات دینی‏‎ ‎‏فراوانی بر اثر رویدادهای انقلاب اسلامی ایران مورد استفادۀ بیشتری قرار گرفته و قسمتی‏‎ ‎‏از آنها جلوه و تابش تازۀ معنایی پیدا کرده اند. ولی اکنون با قاطعیت نمی توان گفت که‏‎ ‎‏کدامیک از این اصطلاحات بیشتر و مؤثرتر در بین مردم تاجیک بوده است و برای معین کردن‏‎ ‎‏وضع مشخص این مسئله، بررسی معینی لازم است. ‏

‏وقتی سخن دربارۀ وضع مصطلحات دینی در آثار امام خمینی(س)، پیروان و همصفان او‏‎ ‎‏می رود، این نکته را باید یادآور شویم، که اساساً زمینۀ مطمئن برای استفادۀ آنها آیه و‏‎ ‎‏سوره های قرآن است. ‏

‏مثلاً امام خمینی(س) اهل جامعه را به سه گروه: طاغوتیان، مستضعفین و مستکبرین‏‎ ‎‏تقسیم می کند. اگر به معنی معمولی «طاغوت» نظر اندازیم، پس وی ابلیس، بت و هر چیزی‏‎ ‎‏را که غیر خدا مورد پرستش قرار یافته است می کند. ولی در تعبیر امام خمینی(س) این‏‎ ‎‏اصطلاح تابش معنایی وسیعتری پیدا کرده است، یعنی سروران دولتهای اسلامی که از‏‎ ‎‏اسلام دور رفته اند طاغوتی اند و نظام دولتی آنها طاغوتی است. ‏

‏به قول دیگر اصطلاح طاغوت در مورد اشخاصی استفاده می گردید که از احکام و ارکان‏‎ ‎‏دین مبین اسلام بر کنار گشته به سرچشمۀ ویرانی عدالت اجتماعی تبدیل شده اند. در این‏‎ ‎‏معنی جلال الدین رومی فرموده است:‏

آن فرشته عقل چون هاروت شد   سحرآموز دو صد طاغوت شد

‏در بعضی از حالتهای این اصطلاح از دایرۀ افادۀ اشخاص علی حده بیرون رفته، برای‏‎ ‎‏بیان یگان حزب یا گروه سیاسی نیز مورد استفاده بوده است. در آثار امام خمینی(س)، آیت‏‎ ‎‏ الله طالقانی، و شهید مرتضی مطهری اصطلاحات دیگر دینی استفاده شده اند که آنها با‏‎ ‎‏اصطلاح طاغوت، قرابت معنایی داشته اند که اصطلاحات مستکبر و منافقین از آن جمله اند.‏‎ ‎‏سروران و پیروان انقلاب اسلامی ایران با این اصطلاحات دشمنان انقلاب و دین را بیان‏‎ ‎‏می کرده اند که در سیمای اشخاص علی حده و حزب یا گروه سیاسی ظاهر می شوند. امام‏‎ ‎‏خمینی(س) حتی برای تعبیر وسیعتر اصطلاح «منافق» تفسیر و شرحی با نام برداشتی از‏‎ ‎‏سورۀ منافقین نوشته است. در مقابل اصطلاح طاغوت، مستکبر و منافقین، سروران و‏‎ ‎‏رهبران بلند پایۀ انقلاب اسلامی ایران، اصطلاح «مستضعفین» را به کار برده اند. مستضعفین،‏‎ ‎‏نیروهای اصیل انقلابی اسلامی هستند که علیه نیروهای غیر اسلامی طاغوتی، منافقین و‏‎ ‎

کتابمجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی(س) و احیاء تفکر دینی، 13-11 خرداد 1376 (ج. 2)صفحه 455
‏مستکبرین تلاش می کنند. به عبارت دیگر، سرود و فریاد مستضعفین علیه مستکبرین‏‎ ‎‏شمرده‏‏ ‏‏اند. اصطلاح دینی دیگری که در نظریه و عملیۀ انقلاب اسلامی ایران به طور خیلی‏‎ ‎‏وسیع مورد استفاده قرار گرفته، اصطلاح «جهاد» است. ‏

‏باید این نکته را یادآور شویم که اصطلاح جهاد در زبان امروزۀ تاجیکی بسیار محدود و‏‎ ‎‏یک جانبه و منحصراً به معنی «جنگ در راه دین» استفاده می گردد. ولی این اصطلاح در اثر و‏‎ ‎‏مقالات، سخنرانیها و خطابه های رهبران انقلاب اسلامی ایران به ویژه امام خمینی(س)‏‎ ‎‏وسیعتر و بر اساس رویدادها و واقعیتها و به معناهای گوناگون مورد استفاده قرار گرفته است.‏‎ ‎‏آنها جهاد را معمولاً به سه قسمت یعنی جهاد با عدو [دشمن]، جهاد با نفس و جهاد با ابلیس‏‎ ‎‏تقسیم کرده اند. در ادبیات انقلابی شکلهای دیگر جهاد، از قبیل جهاد با مال، جهاد تبلیغی،‏‎ ‎‏جهاد سیاسی را نیز یادآور شده اند. ‏

‏رهبران انقلاب اسلامی ایران به ویژه امام خمینی(س) برای جهاد با نفس، یعنی جهاد‏‎ ‎‏معنوی اهمیت زیادی قائل اند، زیرا تحت این مفهوم خودآگاهی و خودشناسی انسان معنی‏‎ ‎‏می یابد. تکامل معنوی و برخورداری از روحیۀ اسلامی و رسیدن به کمالات و صفا و پاکی و‏‎ ‎‏قابلیت جذب و تسلیم نیروهای غیر دینی را نیز درنظر دارد. به قول امام ابوحامد غزالی،‏‎ ‎‏نقص اخلاقی شاهد ضعف ایمان است. امام خمینی(س) در زمینۀ این اندیشه تابناک سلف‏‎ ‎‏صالح خود و به استناد حدیث: ‏«من عرف نفسه فقد عرف ربه» ‏نیز معتقد است که جهاد با‏‎ ‎‏نفس و به ویژه نفس اماره عامل مؤثری برای خودآگاهی و خودشناسی است. برخی این‏‎ ‎‏جهاد را «جهاد اکبر» هم می گویند و در این معنی، جهاد اکبر در افادۀ معنی وسعت بیشتری‏‎ ‎‏دارد، یعنی به وسیلۀ آن تغییرات انقلابی در نفس و عقل، رسوم و رفتار و مناسبات اجتماعی‏‎ ‎‏و اقتصادی بیان می گردد. از این نقطه نظر به طور خلاصه نتیجه می گیریم که میدان حرب،‏‎ ‎‏قبل از همه در باطن انسان موجود است. از این رو، پیروزی بر نفس خویش پیروزی بر عدو‏‎ ‎‏را آسانتر می سازد. به همین طریق رهبران انقلاب اسلامی ایران تشکل و تکامل جهاد‏‎ ‎‏معنوی را یک مرحلۀ مهمی به شمار می آورند. ‏

‏در همین زمینه امام خمینی(س) بارها تأکید کرده است که خلق ایران به طور کلی به جهاد‏‎ ‎‏معنوی روی آورند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران امام خمینی(س) شکلهای دیگر‏‎ ‎‏جهاد، یعنی جهاد سازندگی، جهاد دانشگاهی را پیشنهاد می نمایند و مردم ایران را به‏‎ ‎‏بنیادکاری و معرفت پذیری هدایت می کنند. ‏

‏اصطلاح دیگری که به وسیلۀ رویدادهای انقلاب اسلامی ایران بیشتر مورد استفاده قرار‏‎ ‎‏گرفت بدون شک واژۀ «شهید» است. باید تأکید کرد که این اصطلاح در رفتار و کردار انقلاب‏‎ ‎

کتابمجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی(س) و احیاء تفکر دینی، 13-11 خرداد 1376 (ج. 2)صفحه 456
‏اسلامی ایران نیز دارای مقام سزاواری بوده است. به قول آیت الله طالقانی، شهید کسی است‏‎ ‎‏که مقاصد و حقیقت الهی را درک کرده است و برای این حقیقت جنگیده و در راه آن، جان‏‎ ‎‏سپرده است. شهید کسی است که بر حقیقت شهادت داده و ثابت کرده که مرگ او نتیجۀ‏‎ ‎‏اشتباه، احساس یا اغوا نیست. شهید کسی است که از حدود منافع شخصی بیرون رفته، و‏‎ ‎‏ارزش واقعی حقیقت را درک نموده و خود را در آن غرق کرده است. قابل توجه است که‏‎ ‎‏انقلاب اسلامی ایران به این اصطلاح، تابش و معنای جدیدی بخشید، زیرا معمولاً با واژۀ‏‎ ‎‏مذکور شخصی را افاده می کردند که در راه اسلام به شهادت رسیده است. در زبان تاجیکی‏‎ ‎‏هم اساساً این کلمه به معنی یاد شده استفاده می گردد. ولی چگونه است که از دیدگاه انقلاب‏‎ ‎‏اسلامی ایران نه تنها کسی که در راه اسلام، جان سپرده، بلکه  مبارزان زندۀ راه حقیقت و‏‎ ‎‏الهی نیز شهید نامیده می شوند؟‏

‏«شهید زنده» از عناوینی است که برای گروهی از سران و مبارزان انقلاب اسلامی ایران‏‎ ‎‏در نظر گرفته شد. بی شبهه از این عامل در انقلاب خیلی فراوان استفاده می شود و برای نظام‏‎ ‎‏خاص بخشیدن به این روند، تشکیلات مخصوصی در ایران با نام «بنیاد شهید» به سفارش و‏‎ ‎‏دستور امام خمینی(س) تأسیس شد که رهبری آن را در بدو تأسیس حجت الاسلام شیخ‏‎ ‎‏مهدی کروبی بر عهده داشت. ‏

‏مرحلۀ سوم که واقعاً وضع احیاء اصطلاحات دینی را در جمهوری تاجیکستان خیلی‏‎ ‎‏تغییر داد، دوره ای است که جمهوری تاجیکستان به استقلال رسید. اما تأکید این نکته لازم‏‎ ‎‏است که زمینۀ این مرحله در سالهای 1991 ‏‎–‎‏ 1990 گذاشته شده بود. در این دوره بر اثر‏‎ ‎‏بازسازی و تقویت نیروهای دموکرات، روندهای نوین  علمی، فرهنگی، اجتماعی و مذهبی‏‎ ‎‏رخ داد و برای احیاء اصطلاحات دینی امکانات بیشتری فراهم آمد. ‏

‏در روزنامه و مجلات، آموزش حروف نیکان با وسعت خاصه ای شروع یافت. با سعی و‏‎ ‎‏اهتمام فیلسوف سید احمد اف، بار اول در سال 1989 در کتابی زیر عنوان «مختصر تفسیر‏‎ ‎‏قرآن» نشر شد. نشر ادبیات دینی طی این سالها رشد چشمگیری داشت. در همین سالها‏‎ ‎‏«هفتیک شریف»، «نماز کامل»، «پنجصد حدیث»، «فرض عین»، «قصه هایی از قرآن مجید»،‏‎ ‎‏«هزار و یک هدیه»، «چهار کتاب»، «نهج الهدایت»، «آداب طهارت و نماز»، «زنهای پیغمبر»،‏‎ ‎‏«طریق دفن بندۀ مؤمن»، «نکاح و طلاق و حقوق زن» و امثال آن برای مردم تاجیک رسماً‏‎ ‎‏چاپ شد و آزادانه برای فروش و مطالعه آماده گردید. ‏

‏بدون شک نشر عامه‏‏ ‏‏ای کتب دینی که مضمون مندرجاتشان اساساً به وسیلۀ اصطلاحات‏‎ ‎‏دینی جلوه گر می گردد، مردم تاجیک و مسلمان را با اصطلاحات مذهبی بیشتر آشنا کرد و‏‎ ‎

کتابمجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی(س) و احیاء تفکر دینی، 13-11 خرداد 1376 (ج. 2)صفحه 457
‏روند احیاء این قبیل اصطلاحات را تقویت بخشید و به تجدد افکار دینی آنها مساعدت کرد. ‏

‎ ‎

کتابمجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی(س) و احیاء تفکر دینی، 13-11 خرداد 1376 (ج. 2)صفحه 458