تمدن اسلامی و قدرت دریایی

تمدن اسلامی و قدرت دریایی[1]


‏منابع اسلامی، نخستین حضور مسلمانان در پهنۀ دریاها و اقیانوسها را سال پنجم‏‎ ‎‏بعثت می دانند. در این سال گروهی از مسلمانان (حدود 15 نفر) به دستور نبی گرامی‏‎ ‎‏اسلام(ص) و به سرپرستی «عثمان بن مظعون» پنهانی از مکه بیرون رفته و از طریق بندر‏‎ ‎‏شعیبه (جدّه فعلی) با دو کشتی بازرگانی از راه دریای سرخ خود را به حبشه رساندند.‏‎[2]‎

‏شاید برای اینان که در قالب یک گروه ساده و فاقد تجهیزات نظامی چنین حرکتی را‏‎ ‎‏آغاز کردند، قابل تصور نبود که روزی بر مهمترین دریاها و حساسترین تنگه ها و آبراههای‏‎ ‎‏استراتژیک جهان حکمروایی کنند. امّا این مهم در نتیجۀ عنایات خاصّ الهی، غیرت،‏‎ ‎‏شهامت، شهادت طلبی، اعتماد به نفس، مهارت جنگی، سازماندهی نظامی و خودکفایی‏‎ ‎‏تسلیحاتی مسلمانان به انجام رسید.‏

‏ پس از رحلت خاتم الانبیاء(ص) و غروب آفتاب رسالت، سیاست و مرام خلفای اوّل‏‎ ‎‏و دوّم در مخالفت با حرکت دریایی مانعی بزرگ در تجلّی قدرت دریایی اسلامی بود؛ به‏‎ ‎‏نحوی که فرزند خطّاب، آب را کافری خیانت پیشه می دانست که وفای آن ندارد تا‏‎ ‎‏مسلمانان بر آن سوار شوند.‏‎[3]‎

‏با این حال تحرکات دریایی مختصری صورت پذیرفت که سر پلی برای فتوحات‏

‏ 

کتابتمدن اسلامی در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی(س): گزیده مقالات کنفرانس(چهارمین: 1377: چالوس)صفحه 147
‏دریایی بزرگ مسلمانان و چشم اندازی زیبا در این زمینه بود. ‏

‏در همین راستا، در سال 19 هجری مسلمانان از طریق حاشیه مدیترانه و شبه جزیرۀ‏‎ ‎‏سینا وارد مصر شدند، شهر اسکندریه مرکز مصر و بزرگترین بندر مدیترانه را در کنترل‏‎ ‎‏خویش درآوردند و از این راه بر قسمتی از آفریقا دست یافتند. ‏

‏با فتح مصر، مسلمانان که سرزمین اصلیشان ساحل شرقی دریای سرخ بود، ساحل‏‎ ‎‏غربی آن را هم در اختیار گرفتند و بین مصر و حجاز ارتباط دریایی برقرار شد و بتدریج‏‎ ‎‏پس از موافقت خلیفۀ سوم با جنگ دریایی، مسلمانان به سمت مدیترانه گسیل شدند.‏‎ ‎‏بنابراین فتح مصر، شام و فلسطین گامهای آغازین بروز قدرت دریایی اسلامی شد.‏‎[4]‎

‏ ‏

‏مدیترانه، بستر قدرت دریایی مسلمانان ‏

‏دریایی مدیترانه به عنوان آوردگاه مسلمانان، بستر قدرت دریایی آنان نیز بود. این دریا‏‎ ‎‏از جهات سیاسی، نظامی و اقتصادی جایگاه خاصّی در معادلات قدرتهای آن عصر‏‎ ‎‏داشت و از لحاظ سیاسی در نقطه ای واقع شده بود که امروز آن را مرکز و نقطۀ اتصال سه‏‎ ‎‏قارۀ اروپا، آسیا و آفریقا می دانیم؛ لذا هر قدرتی که بر مدیترانه حاکم می شد، بر شهرهای‏‎ ‎‏ساحلی سه قاره و از آنجا بر نقاط مهم داخلی آنها مسلط می شد. مسلمانان با درک این‏‎ ‎‏حساسیت سعی کردند تا بیزانس را چونان دولت ساسانی منهدم کنند، ولی چون در این راه‏‎ ‎‏موفق نشدند، اقدام به جلوگیری از نفوذ آنها از راه دریا کردند و آنان را در قسطنطنیه محدود‏‎ ‎‏و محصور نمودند. ‏

‏از نظرگاه اقتصادی هم قبل از تسلط مسلمانان بر این دریا، ایران و روم در اقیانوس‏‎ ‎‏هند و مدیترانه تجارت و بازرگانی می کردند و همیشه این دو قدرت بر سر راه تجاری‏‎ ‎‏مدیترانه به مصر و دریای سرخ با هم در رقابت بودند. امّا مسلمانان بافتح مصر و‏‎ ‎‏اسکندریه سکوی پرشی به مدیترانه به دست آوردند و سرزمینهای غربی را به مصر متصل‏‎ ‎‏ساختند و با تسلّط بر این دریا، تمامی این حوزۀ اقتصادی را در کنترل خویش درآوردند. ‏

‏فکر ایجاد نیروی دریایی قدرتمند اسلامی زمانی شکل گرفت که پس از فتح مصر و‏‎ ‎‏شام، حاشیۀ ممتدی از سرزمینهای ساحلی مدیترانه به قلمرو مسلمانان افزوده شد. لذا برای‏‎ ‎


کتابتمدن اسلامی در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی(س): گزیده مقالات کنفرانس(چهارمین: 1377: چالوس)صفحه 148
‏حفظ و نگهداری بنادر در مقابل خطرات دشمن خارجی، وجود چنین نیرویی ضرورت‏‎ ‎‏یافت. رقیب دریایی مسلمانان، دولت روم شرقی (بیزانس)، و منطقۀ درگیری دریای‏‎ ‎‏مدیترانه بود. ‏

‏تهیۀ ابزار و ادوات دریایی از نیازهای اولیۀ مسلمانان بود. مصر کشور صنعتگران‏‎ ‎‏دریایی بود و بی گمان «قبطیهای» مصر از دانش یونانی (که اسکندریه مرکز آن دانش بود)‏‎ ‎‏بهرۀ بسیار گرفته بود و تنها کمبود مصر، الوار چوب بود که آن هم از سوریه تهیه می شد.‏‎ ‎‏بنادر عمدۀ سوریه یعنی «صور» و «عکا» با اینکه پایگاه دریایی مسلمانان بود ولی این‏‎ ‎‏کشور فاقد صنعت کشتی سازی در کرانه های خود بود. ‏

‏بزودی در کرانه های سوریه، مرکز کشتی سازی دایر شد. کارگران فارس که در‏‎ ‎‏«انتاکیه»، «حمص» و «بعلبک» مانده بودند به آنجا آورده شدند و از کشتی سازان «فنیقی»‏‎ ‎‏که برای ناوگان بین النهرین کار می کردند، استفاده شد. آن دسته از قبطیان مصر (ساکنان‏‎ ‎‏اصلی مصر) هم که در نیروی دریایی مسلمانان فعّال بودند، برای تکمیل ناوبانهای عرب‏‎ ‎‏مسلمان به سوریه آمدند و نتیجه، آن شد که مسلمانان کشتیهایی به نام «اساطیل» ساختند.‏‎ ‎‏بعدها در سال 53 هجری، معاویه دستور ساخت اولین کارگاه کشتی سازی را در جزیرۀ‏‎ ‎‏«روضه» (مصر) صادر کرد.‏‎[5]‎‏ امّا اولین «دارالصناعة» و کارخانه کشتی سازی در اسلام‏‎ ‎‏رسماً از زمان «عبدالملک بن مروان» (65 هجری) آغاز به کار کرد و «حسان بن نعمان»‏‎ ‎‏مأمور شد تا دایرۀ کشتی سازی را که در تونس بود توسعه دهد. او نیز متخصصان بسیاری را‏‎ ‎‏استخدام و مسلمانان را برای تهیه کشتی، اسلحه و ملّاح جنگجو ترغیب نمود.‏‎[6]‎

‏با تمهید چنین مقدماتی، مسلمانان در سال 31 هجری «به سیسیل» (بزرگترین جزیره‏‎ ‎‏مدیترانه) هجوم آوردند، در سال 53 هجری «قسطنطنیه» (پایتخت امپراتوری بیزانس) را‏‎ ‎‏محصور و جزیره «رودس» را فتح کردند. فتح شمال آفریقا در سال 86 هجری پایان یافت؛‏‎ ‎‏اسپانیا در سال 92 هجری و پرتغال چند سال بعد فتح شد و دنبال آن تنگۀ استراتژیک‏‎ ‎‏«جبل الطارق» که گلوگاه مدیترانه به اقیانوس اطلس بود در حیطۀ قدرت آنان در آمد و‏‎ ‎‏قدرت دریایی مسلمانان به حدّی رسید که شهر «ناربون» فرانسه بر ساحل دریا را در 102‏‎ ‎‏هجری فتح کردند تا جایی که «شارل مارتل» پادشاه فرانسه آنجا را محاصره کرد، امّا‏‎ ‎


کتابتمدن اسلامی در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی(س): گزیده مقالات کنفرانس(چهارمین: 1377: چالوس)صفحه 149
‏نتوانست آن را از چنگ مسلمانان رها سازد. این شهر به عنوان پایگاه نظامی اسلامی در‏‎ ‎‏خاک اروپا محسوب می شد. ‏

‏می توان مدّعی شد که در سال 105 هجری، مسلمانان حاکم بلامنازع این دریا شدند‏‎ ‎‏و مرکز عملیّات دریایی آنها از مصر و آفریقا به غرب مدیترانه منتقل شد.‏‎[7]‎

‏با اینکه تمامی حکومتهایی که در قلمرو اسلام عهده دار مناطق دریایی شدند بخوبی‏‎ ‎‏به دریانوردی و حفظ کیان آبهای اسلامی پرداخته و بدان اهتمام خاصّی داشتند؛ امّا امویان‏‎ ‎‏اندلس، فاطمیان مصر و ترکان عثمانی، قدرت دریایی مسلمانان را به اوج خویش‏‎ ‎‏رساندند. ‏

‏نگاهی گذرا به رشد، ترقی و درخشندگی قدرت دریایی مسلمانان در این ادوار، ما را‏‎ ‎‏با زوایایی از تاریخ پرعظمت اسلام و مسلمین آشنا می سازد. ‏

‏ ‏

‏امویان اندلس و تسلط بر جزایر مدیترانه‏

‏اگر چه در عصر بنی امیّه، مسلمانان بر سواحل غربی و شرقی و برخی جزایر دریای‏‎ ‎‏مدیترانه مستولی شدند، امّا کار فتح تمامی جزایر این دریا در دورۀ امویان اندلس (132 _‏‎ ‎‏897 هجری) به انجام رسید. ‏

‏آنان در سال 190 هجری به جزیرۀ «کورس» هجوم بردند، ساردنی را در 205 فتح‏‎ ‎‏کردند، بندرگاه «سالونیک» در قلب یونان را به سال 202 از آن خود نمودند، جزایر‏‎ ‎‏«میورقه» و «مینورقه» را در 234 فاتح شدند و از سوی دیگر «اغلبیان» دست نشاندۀ‏‎ ‎‏عباسی جزیرۀ «مالت» را در 256 به تصرّف درآوردند.‏‎[8]‎

‏شاید بتوان دورۀ حکومت پنجاه سالۀ «عبدالرحمان» سوم در اسپانیا را، اوج ترقی‏‎ ‎‏مسلمانان در اسپانیا و دریای مدیترانه دانست. او با اختصاص بودجه فراوان به بخش‏‎ ‎‏نظامی، پایۀ ارتش را قوی و محکم کرد و با دستیابی به نیروی دریایی وسیع این قدرت را‏‎ ‎‏پیدا کرد تا با خلفای فاطمی مصر بر سر تفوق و برتری در دریای مدیترانه رقابت کند. لشکر‏‎ ‎‏آن روز اسلامی اسپانیا _ به گفتۀ نویسندگان غربی _ بهترین لشکر دنیا به شمار می رفت تا‏‎ ‎‏جایی که پادشاهان آن روز اروپا آرزو می کردند جزو همپیمانهای عبدالرحمان باشند. لذا‏‎ ‎


کتابتمدن اسلامی در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی(س): گزیده مقالات کنفرانس(چهارمین: 1377: چالوس)صفحه 150
‏سفرای امپراتوری بیزانس و سلاطین آلمان، ایتالیا و فرانسه به دربارش رفت و آمد‏‎ ‎‏می کردند.‏‎[9]‎‏ ‏

‏بدین ترتیب در سایۀ نیروی دریایی مجهز و نیرومند، امویان اندلس به تمام‏‎ ‎‏بندرگاههای اروپا، آسیا و آفریقا کالاهای تجاری حمل می کردند و برای مدتی زیاد،‏‎ ‎‏مسلمانان به تنهایی سیادت تمامی دریای مدیترانه را از لحاظ کشتیرانی در دست‏‎ ‎‏داشتند.‏‎[10]‎‏ آنان بر سرزمینهای اسپانیا، جنوب فرانسه و تمامی جزایر دریای مدیترانه‏‎ ‎‏حکومت داشتند. ‏

‏ ‏

‏عباسیان، فاطمیان ‏

‏بنی عباس به نیروی دریایی بی اعتنا بودند و بیشتر توجّه آنان به دریا برای مقاصد‏‎ ‎‏تجاری و بازرگانی بود و از اعراب مسلمان ساکن در مصر، سیسیل، مغرب و اندلس به‏‎ ‎‏عنوان واسطۀ بازرگانی بین آسیا و اروپا استفاده می کردند. کشتیهای مسلمانان در مدیترانه،‏‎ ‎‏مسیر «انتاکیه» (ترکیه فعلی) تا «جبل الطارق» را 36 روز طی می کردند. انتاکیه که معتصم‏‎ ‎‏عباسی آن را مستحکم کرده بود، معتبرترین بندر تجاری، و «صور» بندر جنگی آنان بود.‏‎ ‎‏کارگاههای کشتی سازی در این شهر دایر بود و کشتیهایی که به مصاف رومیان می رفتند از‏‎ ‎‏همین شهر (صور) بادبان می گرفتند.‏‎[11]‎

‏با این حال علی رغم این بی توجهی عباسیان به جنگ دریایی، مسلمانان در سال‏‎ ‎‏190 هجری جزیره قبرس را فتح و آن را از چنگ رومیان خارج کردند و اغلبیان‏‎ ‎‏دست نشاندۀ آنان، جزیرۀ سیسیل یا بزرگترین جزیرۀ مدیترانه را در 289 هجری کاملاً به‏‎ ‎‏تصرف خویش درآوردند.‏‎[12]‎

‏همزمان با امویان اندلس، فاطمیان (297 تا 566 هجری) از بزرگترین دولتهای‏‎ ‎‏مسلمان بودند که به دریا و دریانوردی و سازماندهی نظامی در دریا اهتمام ویژه ای‏‎ ‎‏داشتند. ‏

‏علّت این توجه را باید در وجود دشمنانی همچون دولت بیزانس، امویان اسپانیا و‏‎ ‎‏عباسیان بغداد دانست. ‏


کتابتمدن اسلامی در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی(س): گزیده مقالات کنفرانس(چهارمین: 1377: چالوس)صفحه 151
‏فاطمیان جهت تثبیت نفوذ سیاسی خود در سرزمین مغرب و رقابت با نیروی دریایی‏‎ ‎‏امویان و برای برتری دریایی در مدیترانه غربی و حمله به سواحل ایتالیا که مشرف به‏‎ ‎‏دریای آدریاتیک بود، بر ناوگانهای جنگی خود متکی بودند. آنان در دورۀ سلطه شان بر‏‎ ‎‏مصر و شام، سواحل دریای سرخ و سواحل شرقی و جنوبی این دریا را در کنترل داشتند و‏‎ ‎‏«معز» خلیفه فاطمی برای دفاع از این سرزمینهای وسیع و طولانی، ناوگان خود را مطابق با‏‎ ‎‏اوضاع سیاسی روز منظم کرد. ‏

‏او با اینکه در اسکندریه، میاط، تنیس، عسقلان، طرابلس، صور و صیدا پایگاه‏‎ ‎‏داشت، تعدادی از کشتیهای خود را جهت حراست از مغرب نزدیک و میانه و نیز برای‏‎ ‎‏جلوگیری از خطر امویان؛ و گروهی را برای ادامۀ نبرد دریایی در سیسیل و جنوب ایتالیا‏‎ ‎‏باقی گذاشت. سرزمین شام به علت مرزهای خشکی و آبی بسیاری که با بیزانس داشت، از‏‎ ‎‏سوی فاطمیان سرزمین جهاد و مبارزه خوانده می شد. ‏

‏درگیریهای نظامی متعددی بین ناوگان فاطمی و بیزانسی در مدیترانه رخ داد. چنانچه‏‎ ‎‏در یک درگیری در سال 383 هجری هفتاد رومی به اسارت درآمدند، در سال 386 نیز‏‎ ‎‏دویست رومی چنین سرنوشتی داشتند و در سال 389 که بیزانسیها طرابلس شام را‏‎ ‎‏محاصره کرده بودند، به دلیل جنگ مردانه نیروهای فاطمی با آنها، «باسیل» دوّم از ادامه‏‎ ‎‏محاصره چشم پوشید. ‏

‏فاطمیان در نبرد دریایی با اروپائیان همان سیاست اغالبۀ شمال آفریقا را پی گرفتند؛‏‎ ‎‏یعنی ناوگان فاطمی از پایگاههای سیسیل و ساردنی، سواحل جنوبی ایتالیا را که در‏‎ ‎‏دریای تیرانی و آدریاتیک بود مورد حمله قرار می دادند. چنانچه در سال 310 هجری‏‎ ‎‏«مسعود الفتی» شهر «زغاتی» را فتح کرد و سه سال بعد «ابواحمد جعفر» شهر «واری» در‏‎ ‎‏جنوب ایتالیا را تصرف کرد. ‏

‏صابر الفتی در سال 315 با 44 فروند کشتی جنگی در سواحل ایتالیا دست به حمله‏‎ ‎‏زد و با غنایم بسیاری بازگشت. در سال 317 حملات پی در پی فاطمیان به «دارند»،‏‎ ‎‏«تارانت»، «سالیرنو»، «نابل» و سپس «جنوا»، «ساردنی» و «کورس» ادامه یافت و در سال‏‎ ‎‏333 هجری در اثر آزادی جنوا و هجوم بزرگ دریایی به ساحل جنوبی فرانسه، فعالیت‏‎ ‎


کتابتمدن اسلامی در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی(س): گزیده مقالات کنفرانس(چهارمین: 1377: چالوس)صفحه 152
‏نیروی دریایی فاطمی فزونی یافت؛‏‎[13]‎‏ به نحوی که ابن خلدون قدرت دریایی آنها را‏‎ ‎‏اینگونه می ستاید: ‏

‏«سپاهیان اسلام به وسیلۀ نیروی دریایی خویش، از سیسیل تابّر بزرگ روبروی آن‏‎ ‎‏(اروپا) در ساحل شمالی دریانوردی می کردند و با پادشاهان اروپا به نبرد سخت‏‎ ‎‏برمی خاستند. ‏

‏ملتهای مسیحی نیروی دریایی خود را به سواحل فرنگ و اسلاوها و جزایر رومانی‏‎ ‎‏(شاید یونان) به جانب شمال شرقی دریای روم عقب بردند و آن نواحی را ترک کردند ولی‏‎ ‎‏نیروی دریایی مسلمانان چنان بر ایشان تاختند که گویی شیر بر شکار خود هجوم می برد و‏‎ ‎‏بیشتر سطح این دریا از گروههای نظامی و بسیج مسلمانان آکنده شد و آنها در راههای‏‎ ‎‏دریایی آنجا به منظور جنگ و یا سفرهای صلح آمیز رفت و آمد می کردند؛ چنانکه اثری از‏‎ ‎‏نیروی دریایی مسیحیان به جای نماند و حتّی تخته پاره هایی هم از آن در روی آب شناور‏‎ ‎‏نبود.»‏‎[14]‎

‏ ‏

‏عثمانی‏

‏فتح قسطنطنیه پایتخت امپراتوری بیزانس در سال 858 هجری / 1453 میلادی‏‎ ‎‏توسط «سلطان محمّد فاتح» و نقش بارز نیروی دریایی عثمانی در این پیروزی، حاکی از‏‎ ‎‏برتری قدرت دریایی مسلمانان بر دیگر قدرت جهانی آن عصر یعنی امپراتوری روم شرقی‏‎ ‎‏(بیزانس) است. ‏

‏دورۀ اوج خلافت عثمانی مقارن با سلطنت «سلیمان قانونی» (باشکوه) بود که هرگز‏‎ ‎‏هلال عثمانی این همه خشکیها و دریاها را در فرورفتگی قوس خود جای نداده بود. هیچ‏‎ ‎‏کشور پهناور دیگری به جز «ایران هخامنشی» و «روم دورۀ آنتونینها»، چنین امتیازی از‏‎ ‎‏لحاظ وسعت نداشته است.‏‎[15]‎

‏در دورۀ سلیمان، فتوحات نمایان دریایی ترکان، سواحل جنوبی مدیترانه را تا اقصای‏‎ ‎‏مراکش، آسیا، آفریقا، سوریه، فلسطین و بین النهرین که اسلاف او گرفته بودند، افزوده بود. ‏

‏در طرابس و الجزایر پاشایان ترک حکمرانی می کردند و تونس دست نشاندۀ او بود.   ‏


کتابتمدن اسلامی در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی(س): گزیده مقالات کنفرانس(چهارمین: 1377: چالوس)صفحه 153
‏در اروپا هم سرحدّات به آنسوی مجارستان رسیده بود. خان تاتارهای قدیم که متصرفاتش‏‎ ‎‏شامل تمام ساحل جنوبی دریای سیاه بود، برتری عثمانی را قبول داشت، به همین جهت‏‎ ‎‏دریای سیاه همچون دریای اژه یکی از دریاچه های عثمانی بود. ‏

‏شرق دریای مدیترانه که دولت «ونیز» هنوز جزیره «قبرس» و «کرت» را داشت در تحت‏‎ ‎‏تسلّط کشتیهای عثمانی بود، بخصوص آنکه متصرفات سواحل شمال آفریقا، مراکز و‏‎ ‎‏پناهگاه مطمئنی برای آنها بود تا بتوانند بر جزایر دست اندازی کنند.‏‎[16]‎

‏سلیمان، راهزنان دریایی تونس، الجزیره و طرابلس را به نیروی دریایی خویش ملحق‏‎ ‎‏کرد. «خیرالدین باربادوس» هم که بر الجزایر و نواحی ساحلی شمال آفریقا سلطه داشت،‏‎ ‎‏از موقعیت خود در سواحل آفریقا استفاده کرد و کشتیهایی را که مرکّب از کشتیهای بسیار‏‎ ‎‏سبک و قابل جنگ و دریانوردی بود توسعه داد و منصب «قپودان پاشا» یعنی فرماندهی کل‏‎ ‎‏نیروی دریایی عثمانی را از سلطان دریافت کرد.‏‎[17]‎

‏بعد از این ناوگان عثمانی به فرماندهی نامدارترین دریاسالاران امپراتوری، آبهای‏‎ ‎‏مدیترانه، دریای سرخ و اقیانوس هند را پیمودند. یکی از این دریاسالاران به نام «پیری‏‎ ‎‏رئیس» اقیانوس هند را گشت و امپراتوری عثمانی را تا یمن، عدن و خلیج فارس گسترش‏‎ ‎‏داد و برای دریاها اطلسی تهیه کرد.‏‎[18]‎

‏بنابراین در زمان سلیمان، افرادی همچون خیرالدین باعث سرکوب و اختلال در امور‏‎ ‎‏قدرتهای اروپایی آن زمان می شدند و پس از سلیمان هم مجاهدان اسلامی به علت‏‎ ‎‏موقعیت برترشان در مدیترانه، تجارت و حرکات دریایی دشمنان اسلام مانند اسپانیا،‏‎ ‎‏فرانسه و ایتالیا را مختل می کردند. ضمن آنکه آنان در قلمرو عثمانی بودند و از پشتیبانی‏‎ ‎‏آنان برخوردار. راهزنان در واقع نیروهای غیررسمی بودند که سلطان در جهت منافع خود در‏‎ ‎‏زمانها و مأموریتهای گوناگون از آنان بهره می جست. ‏

‏ویل دورانت مورّخ شهیر غرب در اعتراف به عظمت مسلمانان در این دوره می گوید:‏

‏«برای ما که در قالبهای مسیحیت محدود شده ایم، دشوار است که بتوانیم این‏‎ ‎‏حقیقت را بپذیریم که از قرن 8 تا 13 میلادی (1 تا 7 هجری) اسلام ازجهات فرهنگی،‏‎ ‎‏سیاسی و نظامی از اروپا برتر بوده است. حتی در قرن 16 م _ 10 هجری که انحطاط آن‏‎ ‎


کتابتمدن اسلامی در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی(س): گزیده مقالات کنفرانس(چهارمین: 1377: چالوس)صفحه 154
‏فرارسیده بود، قلمرو اسلام از آنسوی دهلی تا کازابلانکا، از آدریانوپل تا عدن و از تونس تا‏‎ ‎‏تمبوکتو را فرا گرفته بود.»‏

‏وی می افزاید: «در زمان سلیمان، سپاه او و فنون نظامی اش در دنیا نظیر نداشت و‏‎ ‎‏هیچ سپاه دیگری در بکار بردن توپخانه، تخریب دژها، مهندسی نظامی، انظباط، روحیۀ‏‎ ‎‏جنگی، دقت در تأمین سلامتی لشکریان و بالاخره در روش آذوقه رساندن به افراد سپاهی‏‎ ‎‏در فواصل دور به پای سپاه عثمانی نمی رسید.‏‎[19]‎‏ ‏

‏پرواضح است که به تبع چنین تجارب و آمادگی، سپاه عثمانی هم با توجه به اشارات‏‎ ‎‏صفحات قبل دارای قدرت و شوکت بوده آنچنان که با قدرتهای بزرگ دریایی آن عصر‏‎ ‎‏یعنی فرانسه، اسپانیا و ایتالیا در ستیز و پیکار بوده و جلوه گری می کرده است. ‏

‏ ‏

‏ویژگیهای نیروی دریایی اسلامی در عصر تسلط بر مدیترانه‏

‏همان طور که گفته شد، دورۀ تسلّط مسلمانان بر مدیترانه عصر طلایی قدرت دریایی‏‎ ‎‏آنان بود. نیروی دریایی اسلامی در این دوره ویژگیهایی داشت که بیان آنها تا حدودی‏‎ ‎‏زمینه های آن رشد و نیز افراد و تمدنهای دخیل در کسب عظمت دریایی مسلمانان را‏‎ ‎‏معلوم می دارد. ‏

‏اعراب جاهلی در عین تهوّر و شجاعتی که داشتند، از فنون پیچیدۀ جنگی بی اطّلاع‏‎ ‎‏بودند، چرا که اقتضای جنگ قبیله ای کوتاه مدّت و کم حجم چنین بود. ‏

‏امّا در مقابل، ایرانیان و رومیان نسبت به فنون و نقشه های جنگی آشنا بودند. اعراب‏‎ ‎‏مسلمان بتدریج توانستند آن روح سلحشوری و جنگاوری را در قالب شیوه های نوین و‏‎ ‎‏کلاسیک نظامی ریخته و با تجربۀ حاصل از جنگهای مختلف با دشمنان اسلام، در‏‎ ‎‏فتوحات بعدی به صورت سپاهی منظم و آشنا با سلاح و تاکتیک آن روز ظاهر شوند. ‏

‏از سوی دیگر ساکنان سواحل مدیترانه، بیش از همۀ ملتهای دریانورد در امر‏‎ ‎‏کشتیرانی تمرین می کردند؛ چنانکه رومیان و فرنگیان و گتها در ساحل شمالی این دریا‏‎ ‎‏بودند و بیشتر جنگها و بازرگانیهای ایشان به وسیله کشتی انجام می شد و از این رو در‏‎ ‎‏کشتیرانی و جنگهای دریایی و راندن ناوهای جنگی در آن دریا مهارت داشتند. مسلمانان‏‎ ‎


کتابتمدن اسلامی در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی(س): گزیده مقالات کنفرانس(چهارمین: 1377: چالوس)صفحه 155
‏بخشی از تجارب دریایی خود را در برخورد با اهالی مناطق ساحل شمالی به دست‏‎ ‎‏آوردند.‏‎[20]‎

‏بعلاوه چون مسلمانان به کشورداری رسیدند و ملتهای دیگر خدمت آنان را گردن‏‎ ‎‏نهادند و در زیر فرمانروایی آنان واقع شدند، هر هنرمند و صنعتگری فراخور هنر و فن خود‏‎ ‎‏به مسلمانان تقرّب جست و مسلمانان در نیازمندیهای دریایی، گروهی از ملّاحان بیگانه را‏‎ ‎‏از ملل گوناگون استخدام کردند و در فنّ دریانوردی و کشتیرانی به تمرین پرداختند و رفته‏‎ ‎‏رفته شیفته آن شدند تا بدین وسیله جهاد کنند و به ایجاد کشتیها و نبرد با ناوهای بزرگ‏‎ ‎‏همت گمارد. و نیروی دریایی خویش را مملو از مردان جنگی و انواع سلاحها کنند.‏‎ ‎‏بخشی از این ناوگانها را برای جنگ با کفاران و بخش دیگر را برای حفاظت از سواحل‏‎ ‎‏خود در شام، آفریقا و اندلس اختصاص دادند.‏‎[21]‎

‏در زمینه انسانی، پس از ورود مسلمانان به آفریقا و اروپا، بزرگترین ملّتی که در‏‎ ‎‏فتوحات اسلامی در اروپا و اسپانیا مسلمانان را یاری کردند، بربرها بودند. این مردم در‏‎ ‎‏کوههای اطلس و نواحی پراکنده آنجا از مصر تا اقیانوس اطلس و از دریای مدیترانه تا‏‎ ‎‏سودان سکونت داشتند. اینها وقتی به اسارت مسلمانان درآمدند، در فتوحات بعدی،‏‎ ‎‏مسلمانان را یاری دادند.‏‎[22]‎

‏در تسلیحات، مسلمانان از انواع کشتیها که به منظور کارهای مختلف سازمان رزم‏‎ ‎‏ساخته شده بود، استفاده می کردند. «الشونی» بزرگترین ناو جنگی بود. دارای 4 برج که هم‏‎ ‎‏برای دفاع و هم برای هجوم به کار برده می شد و بر فرازشان منجنیق بود. این رزمناو در‏‎ ‎‏حکم رزمناو فرماندهی بود و ماهرترین ناویان را داشت.‏

‏«الحراقه» برای پرتاب آتش، «ذوالبطس» جهت کارهای امدادی، «عشاریات» برای‏‎ ‎‏عملیات سرعتی، «الدرمونه» برای امدادهای پزشکی، «اللجام» جهت سوراخ کردن ناوهای‏‎ ‎‏دشمن، از جمله کشتیهای مورد استفادۀ مسلمانان در مدیترانه بودند.‏‎[23]‎

‏ «آتش یونانی» اسلحه ای بود که در قرن هفتم میلادی رومیان به کار می بردند تا اینکه‏‎ ‎‏مسلمانان ساخت آن را فرا گرفتند و پس از تهیه، آن را «نفت جهنده» نام گذاشتند. ‏

‏این اسلحه ترکیبی بود از گوگرد و پاره ای املاح شیمیایی و مواد روغنی که آن را به‏‎ ‎


کتابتمدن اسلامی در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی(س): گزیده مقالات کنفرانس(چهارمین: 1377: چالوس)صفحه 156
‏شکل مایع درآورده و در استوانه می ریختند و در جلو کشتی می آویختند و همین که به‏‎ ‎‏دشمن می رسیدند، آن مواد را آتش زده و به شکل کره های نورانی پرتاب می کردند. گفته اند‏‎ ‎‏که علت عدم توفیق مسلمانان در حملات اولیه به قسطنطنیه و شهرهای روم، استفاده‏‎ ‎‏رومیان از این سلاح علیه آنان بوده است.‏‎[24]‎

‏پس از ورود مسلمانان به دریای مدیترانه، آنان نتایج تجربیات خود در اقیانوس هند را‏‎ ‎‏به آنجا منتقل کردند. در اقیانوس هند بود که بادبانهای لاتین (علی رغم نام غربی آن) برای‏‎ ‎‏اولین بار توسّط مسلمانان اختراع شد. آنان نوعی کشتی به نام «کاراول» را به مدیترانه بردند‏‎ ‎‏که قادر بود در برابر باد مخالف مقاومت و آنگاه حرکت کند. اروپائیان با کامل کردن این‏‎ ‎‏کشتیها به پیمودن اقیانوسها و مسافرتهای دریایی دست زدند و اکتشافات بزرگی بخصوص‏‎ ‎‏توسط اسپانیاییها و پرتغالیها صورت گرفت.‏‎[25]‎

‏در همین دوره نیز مسلمانان از چراغ دریایی که استوانه بزرگی برای راهنمایی‏‎ ‎‏کشتیهای شب پیما بود، استفاده می کردند.‏‎[26]‎

‏ ‏

‏نقش علم جغرافیا در پیشرفت قدرت دریایی ‏

‏یکی از وجوه توسعه و ترقی تمدن اسلامی، رویکرد مسلمانان به دریاها و موفقیتهایی‏‎ ‎‏است که به ظهور رساندند. در این راه، علم جغرافیا مقدمه ای بر شالوده چنین تمدّنی شد؛‏‎ ‎‏به نحوی که می توان پیشرفت آنان در این علم را که موازی با توسعۀ قدرت دریایی بود،‏‎ ‎‏موجب اکتشافات بزرگ دریایی، ترقّی فنون دریایی، سازماندهی نظامی در دریاها،‏‎ ‎‏شناخت راههای دریایی و تدوین راهنامه ها، ترسیم نقشه های جغرافیایی و در یک کلام‏‎ ‎‏پیشرفت در تمدن بشری دانست. ‏

‏البته گرایش مسلمانان به جغرافیا هم زمینه ها و دلایل متعدّدی داشت: ‏

‏سفارشات شریعت مقدس به سیر در ارض و تدبّر در احوال کائنات و تأمل در اسرار‏‎ ‎‏آیات الهی، فتوحات درخشان اسلامی و آشنایی با سرزمینهای جدید، وجود راههای برّی و‏‎ ‎‏بحری در قلمرو وسیع اسلامی، توسعه قلمرو اسلامی و نیاز به جمع آوری اطلاعات از‏‎ ‎‏سرزمینهای مجاور برای مقاصد نظامی، جنب و جوش بازرگانان، سیّاحان و حاجیان را‏‎ ‎


کتابتمدن اسلامی در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی(س): گزیده مقالات کنفرانس(چهارمین: 1377: چالوس)صفحه 157
‏می توان در این زمره دانست. ‏

‏مسلمانان در جغرافیا پیرو نظریۀ «بطلمیوس» (منجم، جغرافیدان و ریاضی دان قرن 2‏‎ ‎‏میلادی در اسکندریه) بودند و کتاب او شالودۀ علم جغرافیا در بین آنان بود. امّا اطلاعات‏‎ ‎‏جدید خود را به معلومات جغرافیایی بطلمیوس افزودند و نقشه های صحیحتری نسبت به‏‎ ‎‏یونانیان ترسیم کردند.‏‎[27]‎

‏عصر درخشان جغرافیا در حوزۀ اسلامی در قرن سوّم هجری / نهم میلادی با ظهور‏‎ ‎‏اندیشمندانی همچون «یعقوبی»، «ابن خرداد» و «ابن فقیه» آغاز می شود. یعقوبی را به‏‎ ‎‏خاطر شهرت کتابش (البلدان) معلّم جغرافیای مسلمین می نامند و کتابش قدیمیترین‏‎ ‎‏کتاب در این زمینه است که از مسلمانان در دست است.‏‎[28]‎

‏در همین قرن بود که از برکت برقرار شدن دستگاه برید (چاپار) و نیازمندی به شناختن‏‎ ‎‏راههای ارتباطی استانهای مختلف با یکدیگر، مجموعه تألیفاتی به نام «المسالک» (راهها‏‎ ‎‏و کشورها) تدوین شد که در آن ضمن بیان عوارض طبیعی، به توصیف وضع راهها، بنادر،‏‎ ‎‏انواع حرفه ها، آداب و رسوم و تاریخ مناطق مختلف می پرداختند و نقشه هایی بدان ضمیمه‏‎ ‎‏می کردند. بزرگانی چون «ابن خردادبه»، «کندی» و در قرنهای بعد «اصطخری» و «ابن‏‎ ‎‏حوقل» مؤلفین چنین آثار گرانبهایی بودند.‏‎[29]‎

‏ ‏

‏تأثیر تمدن اسلامی در پیشرفت دریایی تمدن بشری ‏

‏تمدن اسلامی که در سایۀ توسعه قلمرو آبی مسلمانان حاصل شد، بدون شک در‏‎ ‎‏تمدنهای دیگر بشری و کشف سرزمینهای دیگر تأثیر بسزایی داشته است. بخشی از این‏‎ ‎‏تأثیرها عبارتند از: ‏

‏قرن سوم و چهارم هجری / نهم و دهم میلادی عصر طلوع کشتیرانی در اقیانوس هند‏‎ ‎‏توسط ناخدایان مسلمان و کشف خاور دور است. نخستین توصیف از سرزمین کهن چین‏‎ ‎‏مربوط به قرن سوّم است که تاجر مسلمانی به نام سلیمان از راه بندر سیراف در خلیج فارس‏‎ ‎‏به دریای هند و سواحل چین رفت و سپس گزارش سفر دریایی خود را در سال 851‏‎ ‎‏میلادی به رشته تحریر درآورد. آنگاه یکی از هموطنانش به نام «ابوزید سیرافی» آن را‏‎ ‎


کتابتمدن اسلامی در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی(س): گزیده مقالات کنفرانس(چهارمین: 1377: چالوس)صفحه 158
‏تکمیل نمود. ‏

‏سلیمان در این سفرنامه علاوه بر آداب و رسوم مردم آن منطقه دربارۀ طرز تأثیرپذیری‏‎ ‎‏دریانورد در برابر نمودهای دریایی، ابرهایی که گاه بر کشتیها سایه می افکند، گردابها و‏‎ ‎‏طوفانهای دریایی که کاروانها را به خطر می اندازد و نیز امواج خروشانی که مانند آتش‏‎ ‎‏کشتیها را محاصره می کنند، مطالب متنوّعی دارد. ‏

‏سفرنامۀ دریایی سلیمان که در سال 1811 میلادی به فرانسه ترجمه شد، اولین کتابی‏‎ ‎‏است که راجع به شهرهای چین در اروپا منتشر شده است و این در حالی است که سفرنامۀ‏‎ ‎‏مارکوپولوی ونیزی که به چین سفر کرده بود پنج قرن پس از سلیمان یعنی در سال 1309‏‎ ‎‏میلادی نوشته شد.‏‎[30]‎

‏در حدود سال 400 هجری یک بحرپیمای مسلمان با سفینه ای هندی حتی سواحل‏‎ ‎‏آفریقای جنوبی، را دید. از طریق بحر سند قسمتی از سواحل چین تا کره مورد سیاحت‏‎ ‎‏بحرپیمایان مسلمان واقع شد و قرنها قبل از اروپاییها، مسلمانان ژاپن را می شناختند. ‏

‏نام این سرزمین مجهول را «محمود کاشغری» «جبرکه» و «رشیدالدین فضل الله»‏‎ ‎‏«چیمنگو» گفته اند. لفظی که ظاهراً همان نامی است که مارکوپولو چند قرن بعد از آن به‏‎ ‎‏عنوان «زپینگو» یاد می کند و این به تلفظ امروزی فرانسوی و انگلیسی اش نزدیک است.‏‎[31]‎

‏برخی از تحقیقات و پژوهشهای علمی جدید معترف است که قارّه آمریکا قبل از آنکه‏‎ ‎‏کریستف کلمب در قرن 16 میلادی آن را کشف کند، توسط مسلمانان کشف شده است. ‏

‏به عنوان مثال داستان جوانانی از شهر لیسبون پرتغال در حدود قرن 4 هجری / 10‏‎ ‎‏میلادی است که به سفر جسورانه ای دست زدند. آنان در جستجوی بحر ظلمات چندین‏‎ ‎‏ماه در دریاها به سیر و سیاحت پرداختند و پس از تحمل سختیهای فراوان بازگشتند. ‏

‏تنها «ادریسی» (جغرافیدان قرن پنجم هجری) در «نزهةالمشتاق» به این سفر اشاره‏‎ ‎‏کرده است. به هر ترتیب از سیاق گفتۀ ادریسی برمی آید که این گروه به لیسبون بازگشتند و‏‎ ‎‏خویشان خود را از وقایع و رویدادها آگاهانیدند، امّا هموطنان این قوم، ایشان را جوانان‏‎ ‎‏ماجراجو و جسور یافتند. ‏

‏بر اساس نقل ادریسی به دلایل زیر می توان کشف آمریکا را به مسلمانان منسوب‏‎ ‎


کتابتمدن اسلامی در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی(س): گزیده مقالات کنفرانس(چهارمین: 1377: چالوس)صفحه 159
‏دانست. ‏

‏1 _ وجود لغات عربی در زبان ساکنان اولیۀ آمریکا و اینکه کلمب در سفر سومش افراد‏‎ ‎‏سیاه و طلای آفریقایی یافته و شهرنشینی و تمدّن برخی از بومیان آمریکا به تمدن اسلامی‏‎ ‎‏شباهت زیادی داشته است. ‏

‏2 _ شک نیست که اعراب از ناوگانهای خود در اقیانوس اطلس برای دفاع از حکومت‏‎ ‎‏خود در مغرب و اندلس بهره برده اند و آگاهی آنها از سواحل این اقیانوس و جزایر نزدیک‏‎ ‎‏خود امری بدیهی است.‏‎[32]‎

‏در هر صورت می توان ادّعا کرد که بعضی از جغرافیانویسان اسلام، ظاهراً از روی‏‎ ‎‏فرضیات یا اطلاعات هندوان، قرنها پیش از کشف آمریکا برخوردند به اینکه در آن سوی‏‎ ‎‏نیمکرۀ مسکون هم باید خشکی باشد و همین فرضیه بود که کریستف کلمب را به کشف‏‎ ‎‏قارۀ جدید رهنمون شد. ‏

‏به درستی معلوم نیست که از این گنجینۀ تحقیقات جغرافیایی مسلمانان، اروپاییها‏‎ ‎‏(قبل از شروع اکتشافات جغرافیایی خویش) تا چه حدّ خبر داشته اند، امّا لااقل کتاب‏‎ ‎‏ادریسی، عالم مسلمان اندلسی که مجموعه ای از جغرافیا و نقشۀ عالم را از روی کتب‏‎ ‎‏سابقین برای «راجر» دوّم پادشاه نرمان جزیرۀ سیسیل تصنیف کرد و آن را «نزهةالمشتاق» یا‏‎ ‎‏«راجریه» نام نهاد، نمی بایست برای اروپاییها مجهول مانده باشد. نقشه های ادریسی در‏‎ ‎‏این کتاب نمونۀ کامل نقشه برداری در دوره ای بود که هنوز اروپا قرون وسطای خویش را‏‎ ‎‏می گذراند و از این عوالم بی نصیب بود. ‏

‏«تقویم البلدان» «ابوالفدا» (قرن 8 هجری / 14 میلادی) هم در نیمه اوّل قرن 17‏‎ ‎‏میلادی هنوز مورد استفادۀ اروپاییها بود. به عقیدۀ پاره ای از اهل تحقیق، اروپا در تمام قرون‏‎ ‎‏وسطی اثری که بتوان آن را با کتاب ابوالفدا مقایسه کرد، بوجود نیاورد.‏‎[33]‎

‏پس از ظهور دریانوردان و جهانگردان نامداری همچون سهل بن ابان و ابن جبیر که در‏‎ ‎‏قرن 6 هجری / 12 میلادی شهرت جهانی داشتند، به قرن 9 هجری / 15 میلادی‏‎ ‎‏می رسیم که دورۀ شکوفایی و ترقی دانش بشری در زمینه علوم دریانوردی و جغرافیا و‏‎ ‎‏گسترش راههای اقیانوسهاست. در این دوره دریانوردان استفاده از قطب نما را فراگرفتند،‏‎ ‎


کتابتمدن اسلامی در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی(س): گزیده مقالات کنفرانس(چهارمین: 1377: چالوس)صفحه 160
‏در تئوریهای جغرافیایی تغییراتی بوجود آمد و کرویّت زمین به اثبات رسید. ‏

‏یکی از دانشمندان بزرگ اسلامی که در زمینۀ راههای دریایی به حدّی از علم و تجربه‏‎ ‎‏رسیده بود که دریانوردان دیگر از رسائل او استفاده می کردند؛ «ابن ماجد جلفاری» است.‏‎ ‎‏تأثیر آثار او در دریانوردان پرتغالی و اسپانیایی در همین قرن سبب آن اکتشافات بزرگ‏‎ ‎‏شد. شهرت او در زمینه نوشتن رهنامه های دریایی است. ‏

‏او مؤلف دستورالعملهای کشتیرانی برای اقیانوس هند، دریای سرخ، خلیج فارس،‏‎ ‎‏دریای چین غربی و آبهای «مجمع الجزایر مالایا» در اقیانوس هند در قرن 15 میلادی‏‎ ‎‏است. یعنی عصری که ما شاهد اکتشافات دریایی بزرگی توسط «بارتولومئودیاز» پرتغالی،‏‎ ‎‏«کریستف کلمب» ایتالیایی، «آلبوکرک» و «ماژلان» پرتغالی هستیم و نقش ابن ماجد در‏‎ ‎‏این دریانوردیها را بیشتر در سفر «واسکودوگاما» به هند می بینیم. ‏

‏پس از رسیدن واسکودوگامای پرتغالی به کرانۀ غربی آفریقا، او همیشه در این فکر بود‏‎ ‎‏که چگونه به دریای هند غربی راه یابد. تا اینکه در سال 1498 میلادی او با «مالیندی» به‏‎ ‎‏ساحل شرقی آفریقا رسید و در همین جا بود که با ابن ماجد برخورد کرد. این ملّاح مسلمان‏‎ ‎‏که لقب شیر دریاها را داشت خود را در اختیار دوگاما قرار داد. پس از بحثهای زیادی که‏‎ ‎‏بین آن دو دربارۀ استرلاب چوبی و فلزی، استفادۀ از خورشید و ستارگان برای حرکت در‏‎ ‎‏دریا و دیگر وسایل پیشرفتۀ مسلمین در دریانوردی شد، دریانورد پرتغالی فهمید که به گنج‏‎ ‎‏بزرگی دست پیدا کرده، از دانش دریایی او بسیار خرسند شد، بخصوص وقتی که ابن ماجد‏‎ ‎‏نقشه ای از سراسر هندوستان را به او نشان داد که دارای مدارات و نصف النهارات بود. لذا‏‎ ‎‏برای اینکه او را از دست ندهد هر چه زودتر عزم دیار هندوستان کرد. ‏

‏مجموعۀ رسائل دریایی ابن ماجد که بالغ بر سی رساله است در کتابخانۀ ملّی پاریس‏‎ ‎‏نگهداری می شود. این مجموعه، گنجینه ای گرانبها از معارف و علوم دریایی است که‏‎ ‎‏مباحث تخصّصی همچون علائم زمینهای ساحلی، راههای بحری سواحل عربی و‏‎ ‎‏هندوستان، عرض جغرافیایی بنادر، فاصله بنادر دریایی، ناوبری، نجوم بحری و ناوبری،‏‎ ‎‏جریانهای دریایی عمیق و هزاران نکته ناشناختۀ دانش دریایی دارد.‏‎[34]‎

‏پس از قرن 8 هجری / 14 میلادی علی رغم کم توجّهی مسلمانان به علم جغرافیا،‏‎ ‎


کتابتمدن اسلامی در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی(س): گزیده مقالات کنفرانس(چهارمین: 1377: چالوس)صفحه 161
‏بعضی تحقیقات ترکان عثمانی نیز در این دوره دیده می شود، مانند «مناظرالعلوم» «محمد‏‎ ‎‏عاشق» و دایرةالمعارف جغرافیایی «حاجی خلیفه» که در آن نخستین تلاش برای مقایسه‏‎ ‎‏اروپایی و اسلامی به چشم خورد. ‏

‏همچنین چند رساله دربارۀ اقیانوس هند و مجمع الجزایر مالایا از «سلیمان مهری» و‏‎ ‎‏کتاب «محیط» در احوال بحر عمان از «سیدعلی» دریاسالار عثمانی و تحقیقات‏‎ ‎‏نقشه نگاری «پیری رئیس» دریاسالار دیگر عثمانی از آثاری است که تا حدودی بیانگر ترقی‏‎ ‎‏مسلمانان در این دوره است.‏‎[35]‎

‏پیشرفت دریایی و جغرافیایی مسلمانان و تأثیر این ترقی در تمدن بشری، پژوهشگران‏‎ ‎‏شرقی و غربی را ناگزیر به اعتراف این عظمت کرد. چنانکه «کریمرز» استاد دانشگاه لندن‏‎ ‎‏که مطالعات ارزنده ای در جغرافیا و بازرگانی اسلامی دارد می نویسد: ‏

‏ «اروپا باید مسلمین را در علم جغرافیا، اکتشافات و بازرگانی، اجداد فرهنگی خود‏‎ ‎‏بشمار آورد. نفوذی که اسلام در تمدن کنونی ما در قسمتهای ذکر شده داشته از روی‏‎ ‎‏اصطلاحات و واژه هایی که از اصل عربی است و امروز در کار بازرگانی و کشتیرانی به کار‏‎ ‎‏می رود مانند: ترافیک = تفریق، تاریف = تعرفه، چک = صک، بازر = بازار معلوم‏‎ ‎‏می گردد.»‏‎[36]‎

‏ولادیمیر مینورسکی خاورشناس روسی نیز می نویسد: ‏

‏ «جغرافیادانان عرب (مسلمان) جاهای خالی و شکافهای موجود از عصر بطلمیوس‏‎ ‎‏یونانی تا زمان مارکوپولوی ایتالیایی را پر کردند.»‏‎[37]‎

‏بارتولد خاورشناس دیگر روسی می گوید: ‏

‏ «در جغرافیا هم، وسعت عرصه تحقیقات مسلمین بیش از یونانیها بود و هم شور و‏‎ ‎‏توفیق آنها. از حیث وسعت قلمرو و دقت موارد حاصله هم، جغرافیا در نزد مسلمین به‏‎ ‎‏مراتب از آنچه نزد یونانیها بود پیشتر رفت.»‏‎[38]‎


کتابتمدن اسلامی در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی(س): گزیده مقالات کنفرانس(چهارمین: 1377: چالوس)صفحه 162
پی نوشتها:

کتابتمدن اسلامی در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی(س): گزیده مقالات کنفرانس(چهارمین: 1377: چالوس)صفحه 163

  • علی شیخیان ثابت، عضو مرکز تحقیقات اسلامی سپاه.
  • - سیره ابن هاشم، ج 1، ص 322 - تاریخ پیامبر، آیتی، ص 119.
  • - الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج 3، ص 96.
  • - همان.
  • - فن الحرب، بسام العسلی، ج 1، ص 210، 211.
  • - مقدمه ابن خلدون، ج 1، ص 253 - فن الحرب، ج 1، ص 212.
  • - تاریخ فتوحات اسلامی در اروپا، شکیب ارسلان، ترجمه علی دوانی، ص 212.
  • - همان، ص 168 تا 179.
  • - اندلس، آیتی، ص 86.
  • - تاریخ تمدن اسلام و عرب، گوستاولوبون، ص 340.
  • - تاریخ سیاسی اسلام، حسن ابراهیم حسن، ج 2، ص 270.
  • - تاریخ تمدن اسلام و عرب، ص 369.
  • - تاریخ الترجیة الاسلامیه فی مصر و الشام.
  • - مقدمه ابن خلدون، ج 1، ص 254.
  • - تاریخ تمدن، ویل دورانت، ج 20، ص 129، 130.
  • - تاریخ ترکیه، لاموش ص 119، 120.
  • - همان، ص 112 - 113.
  • - تاریخ امپراتوری عثمانی، ووسینیچ، ص 18.
  • - تاریخ تمدن، ج 20، ص 114.
  • - مقدمه ابن خلدون، ج 1، ص 252.
  • - مقدمه ابن خلدون، ج 1، ص 252.
  • - تاریخ فتوحات اسلامی در اروپا، ص 38.
  • - سرگذشت اسلام و سرنوشت انسان، روژه دوباسکیه، ترجمه کسمایی، ص 133 - 132.
  • - تاریخ تمدن اسلامی، جرجی زیدان، ترجمه جواهرالکلام، ج 1، ص 183.
  • - نفوذ اسلام در اروپای قرون وسطی، ابوالفضل عزّتی، ص 57.
  • - تمدن اسلامی در قرن 4 هجری، آدم متز، ص 244.
  • - مبانی جغرافیای انسانی، جواد صفی نژاد، ص 4، 5.
  • - مبانی جغرافیای انسانی، جواد صفی نژاد، ص 4، 5.
  • - علم و تمدن در اسلام، سید حسین نصر، ترجمه آرام، ص 89.
  • - تاریخ تمدن اسلام و عرب، ص 580، 581. متفکران اسلام، کارادووو، ترجمه آرام، ج 2، ص 58.
  • - کارنامه اسلام، عبدالحسین زرین کوب، ص 81.
  • - جهانگردان مسلمان در قرون وسطی، زکی محمدحسن، ترجمه ناصری، ص 54.
  • - کارنامه اسلام، ص 82.
  • - تمامی مطالب پیرامون ابن ماجد نقل از: دریانوردی ایرانیان، ج 1، ص 368 تا 375.
  • - علم و تمدن در اسلام، ص 91، 92.
  • - تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، زین العابدین قربانی، ص 251 نقل از میراث اسلام، ص 180، 204.
  • - جهانگردان مسلمان در قرون وسطی، ص 155.
  • - کارنامه اسلام، ص 76.