مبنای مشروعیّت دفاع از دیدگاه امام خمینی رحمهُ الله و حقوق بین الملل

مبنای مشروعیّت دفاع از دیدگاه امام خمینی رحمهُ الله و حقوق بین الملل

دکتر محمد اخوان

 

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 485

 

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 486

چکیده

‏این نوشتار با هدف مقایسه گفتمان دفاعی امام خمینی‏ رحمهُ الله‏ و حقوق بین الملل در سه بخش تنظیم شده است. نخست به منظور پی بردن به مبانی مواضع دفاعی ایشان، به طور کوتاه مبانی قرآنی و حدیثی دفاع مورد بررسی قرار گرفته، انواع دفاع حداقلی و حداکثری بررسی شده، قصاص در اسلام به عنوان نوعی دفاع پیش گیرانه از ظلم تبیین گردیده و شیوه های رفتاری و خصلت های روحی متجاوزان بازگو شده است. ‏

‏ سپس در بخش دوم به بازگویی و تحلیل دیدگاه های دفاعی امام رحمهُ الله‏ مبادرت شده، کارآمدی و روزآمدی اندیشه های معظم له در این مورد به اثبات رسیده است. ‏

‏ سرانجام در بخش سوم و پایانی، میراث حقوق بین الملل در حوزه دفاع نگریسته شده، آن را با گفتمان دفاعی اسلام و امام رحمهُ الله‏، به طور کوتاه مقایسه کرده ایم. ‏


کلید واژه ها:‏ دفاع، تجاوز، دفاع حداقلی، دفاع حداکثری، حقوق بین الملل، خطوط قرمز، قصاص، فلسفه جهاد.‏

‏بنابر عنوانی که این نوشتار دارد، نخست به طور کوتاه مبانی قرآنی و حدیثی دفاع مورد بررسی قرار می گیرد، سپس دیدگاه های امام خمینی ‏رحمهُ الله‏ دربارۀ این موضوع مورد گفت وگو واقع می شود و سرانجام مواضع اسلام و امام‏ رحمهُ الله با حقوق بین الملل در این مسأله مقایسه می شوند، ولی پیش از ورود به این مباحث ناگزیر مقدمه ای بیان می شود تا ضمن آن، محل نزاع نیز تحریر شود. ‏


کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 487
مقدمه 

‏می دانیم آن گاه عنوان دفاع راست است که هجوم و تجاوزی رخ دهد و این امور به ناچار خلاف عقل و نامشروعند، تا حاصل آن عقلانی و مشروع بودن دفاع باشد. در تحلیل نادرستی تجاوز می توان گفت: گفتمان تجاوزگری، «سودجویی» است، لیکن متجاوز این امر را پشت نقاب هایی از نوع دوستی، آزادی خواهی، خدمت، رهایی بخشی و مانند این ها پنهان می سازد. پشتوانه تجاوز عملی و اقدام نظامی اندیشه ای است که نخست هر انگیزه ای در حوزه دفاع و مقاومت را نابود می سازد و معتقد است برای غارت زده و به دام افتاده هیچ خط قرمزی به منظور دفاع از خویش و برای متجاوز هیچ خط قرمزی در تهاجم وی وجود ندارد، در نتیجه هر اقدام تهاجمی مجاز و هیچ کار تدافعی مجاز نیست! اگر به راستی چنین است و لختی و بی تفاوتی محض حاکم است، متجاوز نیز نباید برای خود خط قرمز و منطقه ممنوعه ای قائل باشد، در حالی که در روزگار ما، پراگماتیست های آمریکایی که در تجاوز شهره روزگارند، دست کم یک خط قرمز دارند و آن اصالت منافع خویش است که هیچ چیز نباید آن را نقض کند و همان هم مجوز تجاوزگری آن ها است! یا حربه حقوق بشر و آزادی، خطوط قرمز دیگر آنان است که به کمک آن ها می خواهند دیگران را خلع سلاح کنند! ‏

‏از نگاه این متجاوزان برای هیچ کس هیچ خط قرمزی نیست به ویژه که طرف مقابل آن ها نباید مسلمان باشد و خط قرمزی داشته باشد، تا به راحتی غارت شود! در مقابل این دیکتاتوری لیبرالیستی و حقوق بشری، دفاع دینی و اسلامی گفتمان ویژه خویش را دارد که از یک سو مسلمان را مقاوم و ستم ناپذیر می کند و از سوی دیگر اندیشه سلطه جویانه متجاوز را ابطال می کند. آن چه در پی می آید به عنوان نخستین محور این نوشتار گفتمان دفاعی اسلام را وامی کاود: ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 488
مبانی قرآنی و حدیثی دفاع 

‏از آن چه در مقدمه بیان شد می توان نتیجه گرفت که تجاوز دو مرحله دارد: مرحله نظری و مرحله عملی. ‏

‏در مرحله اول طرز فکر و ایده ای در کار است که توجیه گر تجاوز است و در مرحله دوم آن ایده عملی می شود و تجاوز جنبه عینی به خود می گیرد. طبیعی است که این دفاع نیز به همین شکل مطرح می شود. اینک دیدگاه دفاعی اسلام را به شرح زیر می توان توضیح داد: ‏

الف. انواع دفاع در اسلام

‏به موازات دو مرحله نظری و عملی تجاوز، دفاع هم دو نوع دارد: دفاع نظری و دفاع عملی یا دفاع حداقلی و حداکثری. دفاع نظری از دین و اعتقادات دینی در مقابل تهاجم نظری به آن ها است. اسلام گفتمان ویژه ای در مقابل گفتمان سلطه دارد و تهاجم فرهنگی دشمن خویش را پاسخ می گوید. به علاوه جهاد و دفاع عملی را نیز تشریع کرده، آن را پاسخی به تجاوز عملی دشمن قرار داده است. فلسفه جهاد و دفاع در اسلام مقابله با سلطه و ستم است. دیدگاه قرآن در مورد دفاع نوعِ اول به صورت قانونی کلی چنین است:‏

‏[در مقابل شرک ورزی و کج روی مشرکان] به بهترین شکل بدی را برطرف ساز، [زیرا] ما به آن چه آنان وصف می کنند، داناتریم.‏‎[1]‎‏ ‏

‏ در مورد مشابهی نیز آمده است:‏

‏ نیکی و بدی یکسان نیستند. به بهترین شکل با بدی مقابله کن تا آن که با تو دشمنی دارد، گویی با تو دوستی صمیمی است.‏‎[2]‎


کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 489
‏از این آیه برمی آید: اولاً، دفاع از دین و باورهای اسلامی لازم است. ثانیاً، این دفاع فرهنگی باید به شکل دفاع احسن، یعنی کاملاً منطقی و عاطفی باشد تا مؤثر بوده، دشمنی ها را از میان ببرد. ‏

‏البته همواره دفاع احسن و اقدامات فرهنگی کارساز نبوده، مشرکان و مهاجمان به ارزش ها و باورهای دینی را بازنمی دارد و باید اقدام نظامی در خدمت دفاع فرهنگی قرار گیرد: ‏

‏از تو [ پیامبر‏صلی الله علیه و آله و سلم‏] درباره ماه حرام می پرسند که جنگ در آن روا است؟ بگو جنگ در آن امری خطیر و ناروا است و موجب بازداشتن مردم از راه خدا است، نیز باعث کفر ورزیدن به خدا و مسجد الحرام است و بیرون راندن ساکنان مسجد الحرام و اهل حرم از آن، از جنگ در ماه حرام نیز نزد خدا ناپسندتر است و فتنه و فساد [فرهنگی] از جنگ [فیزیکی] زشت تر است و کافران پیوسته با شما می جنگند تا بتوانند، شما را از دینتان برگردانند، پس آن که دچار ارتداد شده، از دینش بازگردیده، در حال کفر بمیرد، کارهای نیکش در دنیا و جهان دیگر بیهوده است و پیوسته در جهنم به سر خواهد برد.‏‎[3]‎

‏بنابر این آیه: اولاً، فلسفه وجودی ماه حرام ایجاد آرامش و جلوگیری از جنگ و خون ریزی است. ثانیاً، هدف از استقرار صلح و امنیت پرداختن به بندگی خدا است. ثالثاً، بازداشتن مردم از بندگی خدا، گسترش کفر و بی دینی و تهاجم به دین مردم، از جنگ فیزیکی در ماه حرام هم بدتر است. رابعاً، فتنه گری و جنگ اعتقادی و فرهنگی از خون ریزی و قتل عام زشت تر است. خامساً، هدف اصلی دشمنان خدا از جنگ ظاهری، فتنه فرهنگی و مرتد ساختن مسلمانان است و این امر برای آن ها از کشورگشایی و اهداف مادی مهم تر است. و سادساً، مسلمانانی که در دام ارتداد گرفتار آیند به کلی ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 490
‏ارزش خود را نزد خدا از دست می دهند، کارهای نیکشان هم پاداشی ندارد و همیشه در جهنم باقی خواهند ماند. ‏

‏قرآن پس از کافر نامیدن «منافقان»،‏‎[4]‎‏ در مورد آن گروه از منافقانی که درصدد فریب دادن مسلمانانند و می خواهند اعتماد آن ها و اعتماد کافران را جلب کرده، به اهداف خویش برسند و قصد دارند در هر فرصتی رسماً به کفر بازگردند، به مؤمنان دستور می دهد در هر شرایطی که به این منافقان دست یافتند، آن ها را به دام افکنده، نابود سازند؛ چون خدا به روشنی مسلمان ها را بر آن ها چیره کرده، مجوز جنگیدن با آنان را صادر کرده است.‏‎[5]‎

‏حاصل این موضع گیری قرآن بر ضد آنان، از یک سو پلیدی نفاق، کفر و ارتداد است و از سوی دیگر اقدام نظامی نیز در خدمت مبارزه با نفاق، کفر و ارتداد بوده، در مسیر دفاع از دین و باورهای دینی باید از آن بهره جست. ‏

‏از نگاه قرآن، خدا نیز پشتیبان دین و ایمان مؤمنان است و به آن ها اجازه داده تا در برابر جنگ و ستم از خویش دفاع کنند و به آن ها وعده یاری داده است؛ زیرا آن ها به ناحق از خانه و دیار خویش آواره شده اند و گناهشان تنها خداپرستی بوده است و دفاع یک قانون کلی است و بدون آن عبادت گاه ها، مساجد و نماز و یاد خدا نابود می شود.‏‎[6]‎‏ ‏

‏بنابر این آیات، هم دفاع مشروع است و هم هدف آن ؛ دفاع از دین و دین داری و جلوگیری از سلطۀ بی دینی و کفر است.‏

‏سرانجام قرآن دفاع حداکثری و جنگ تمام عیار را نیز تشریع کرده که آن نیز ماهیتی دفاعی داشته به هیچ رو سلطه و اهداف مادی را دنبال نمی کند: ‏

‏در راه خدا با آن ها که با شما می جنگند، بجنگید ولی از حد نگذرید؛ زیرا ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 491
‏خدا متجاوزان را دوست ندارد. هر جا به آن ها دست یافتید، آنان را از پا در آورید و چنان که آن ها شما را آواره کردند، آواره شان سازید و فتنه گری از جنگ و کشتار بدتر است و با کافران، اطراف مسجد الحرام تا با شما نجنگیده اند، نجنگید و اگر آن جا با شما درگیر شدند با آن ها بجنگید؛ زیرا جنگ شایسته کافران است. اگر آنان از جنگ خودداری کردند، خدا نیز آمرزنده و مهربان است. و با آن ها بجنگید تا فتنه و فساد ریشه کن شده، تنها دین خدا حاکم شود. پس اگر آنان از فتنه گری خودداری کردند جز بر ستمگرانِ آن ها سلطه ای نخواهید داشت.‏‎[7]‎

‏بنابر این آیات: اولاً، جنگ باید عادلانه بوده، دفاعی و پاسخ تجاوزگری باشد. ‏

‏ثانیاً، اقدام نظامی مکمل دفاع فرهنگی و غیر نظامی و پاسخی به فتنه انگیزی و توطئه گری دشمن است. ‏

‏ثالثاً، حرم خدا و مسجد الحرام حرمت و قداست فوق العاده داشته، جنگ در آن جز از روی ناچاری و در شکل کاملاً دفاعی مجاز نیست.‏

‏و رابعاً، هیچ دینی جز دین خدا که اکنون در آخرین، کامل ترین آیین و دین تحریف نشده یعنی اسلام خلاصه می شود، اعتبار ندارد و پای بندی به هر دینی غیر از اسلام فتنه گری و ماجراجویی به حساب می آید و باید با آن مقابله کرد. ‏

‏از بیان و بررسی سایر آیات مربوط به جهاد، خودداری کرده و به عنوان دست یابی به مبانی دیدگاه دفاعی اسلام و امام خمینی‏ رحمهُ الله به همین اندازه بحث قرآنی بسنده می کنیم و از سنت نیز به بازگویی دو حدیث می پردازیم: ‏

‏در حدیث نخست، امام صادق‏ علیه السلام‏ از پیامبر اسلام‏ صلی الله علیه و آله و سلم‏ نقل کرده است:‏

‏«‏الخیر کلّه فی السیف وتحت ظلّ السیف ولا یقیم الناس إلا السیف والسیوف 


کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 492
مقالید الجنّة والنار‏»؛‏‎[8]‎‏ تمام نیکی ها در شمشیر و تحت سایه آن است و مردم را جز شمشیر به راه نمی آورد و شمشیرها کلیدهای بهشت و جهنمند.‏

‏در حدیث دوم نیز از امام صادق‏ علیه السلام‏ به نقل از رسول خدا‏ صلی الله علیه و آله و سلم‏ می خوانیم:‏

‏«‏من قتل دون مظلمته فهو شهید‏»؛‏‎[9]‎‏ آن کس که به منظور دفع ستم از خویش کشته شود، شهید است.‏

‏حاصل این احادیث: اولاً، مشروعیت جهاد و دفاع در اسلام است. ثانیاً، این که تمام خوبی ها زیر سایه شمشیر است، از این رو است که بدون دفاع کامل از موجودیت خویش گزینه دیگری جز تحمل هر گونه حقارت و خواری در میان نیست. ثالثاً، شمشیر و جنگ همراه عدالت، کلید بهشت و همراه ستم کلید جهنم است. بنابراین پیامبر اسلام‏ صلی الله علیه و آله و سلم‏ به طور مطلق از شمشیرکشی جانب داری نکرده، بلکه گونۀ نخست آن را ستوده است. و رابعاً، تمام گونه های دفاع معقول و مشروع است و به این خاطر مرگ دفاعی افتخار آمیز و از نگاه اسلام شهادت در راه خدا است. ‏

ب. فلسفه قصاص در اسلام

‏افزون بر جهاد و دفاع به عنوان عاملی سازنده در روابط بین الملل و در تکمیل آن، قصاص نیز گام بسیار مهم دیگری است که روابط درونی جامعه اسلامی را تنظیم می کند. فلسفه قصاص به طور کوتاه از زبان قرآن،‏‎[10]‎‏ «حیات بخشی» یا جلوگیری از ظلم است. قصاص نوعی تدبیر دفاعی درونی جامعه اسلامی است. در آیه دیگری می خوانیم:‏

‏ماه حرام در مقابل ماه حرام قرار دارد و آن چه محترم است، قابل قصاص و جبران کردن است. پس هر کس شما را مورد ستم و تجاوز قرار داد، شما به ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 493
‏عنوان قصاص بر او بتازید و به همان اندازه قصاص کنید. لیکن تقوا پیشه سازید و بدانید خدا با باتقوایان است.‏‎[11]‎

‏سفارشی که آیه به تقوا داشته آن را با قصاص همراه ساخته، گویای فلسفه قصاص و ضرورت آن است. یعنی بدون مقابله به مثل و سیاست ضربه در مقابل ضربه، نمی توان مانع گسترش بی عدالتی و خون ریزی شد و از این راه است که به بهترین شکل می توان از حقوق ستم دیده دفاع کرد. ‏

ج. ساز و کارهای تجاوزگری

‏تا به خوبی ماهیت تجاوزگری شناخته نشود، نمی توان به ارزش دفاع پی برد. از نگاه قرآن به طور عمده تجاوزگری دو بعد نظری و عملی دارد که هر کدام نیز صفاتی دارند. به طور کوتاه در این نوشتار به بخشی از این نشانه ها می پردازیم: ‏

‏1. بخشی از صفات روحی متجاوزان حق ستیزی و عدل گریزی برخاسته از روحیاتی این چنین است: ‏

ـ دروغ زنی و شایعه سازی:‏ گرچه این موضوع گونه ای رفتار است، لیکن ریشه روحی آن بس راسخ است، لذا وارونه جلوه دادن حقیقت، خصلت تمام حق گریزان در طول تاریخ بوده است. به عنوان مثال، قرآن از زبان ابراهیم‏ علیه السلام‏، از پیامبران قدیمی آورده است:‏

‏آن گاه که ابراهیم به عمو و قومش گفت این بت ها چیست که می پرستید؟ آیا به دروغ و جز خدا این ها را ساخته و برگزیده اید؟ پس درباره خدا چه می اندیشید؟‏‎[12]‎‏ ‏

‏در آیه های دیگری از همین سوره‏‎[13]‎‏ دروغ زنی مشرکان معتقد به دخترداری خدا و ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 494
‏باور نادرست آن ها دایر بر این که فرشتگان دختران خدایند، مطرح شده، آنان به شدت مورد انتقاد قرار گرفته اند. ‏

‏نمونه دیگر جادوگری و دروغ گویی ساحرانی است که به چالش با حضرت موسی‏ علیه السلام‏ برخاستند و قرآن از آن ها بسیار یاد کرده است،‏‎[14]‎‏ از جمله در سوره شعراء،‏‎[15]‎‏ علاوه بر این که به طور کلی شیطان زدگان را معرفی کرده، عمده ترین صفتشان را دروغ زنی و گناه کاری شمرده، «شاعران» را نیز جزء آن ها دانسته است. بنابر فرموده قرآن شاعران به هر جا سر می کشند و مهمل گویی می کنند و به آن چه می گویند پای بند نیستند و عده ای را فریب می دهند. البته قرآن شاعران مؤمن و نیکوکار را از اینان استثناء کرده است. ‏

‏قرآن در جایی یهودیان و مسیحیان را از این رو محکوم کرده که مانند کافران که برای خدا فرزند در نظر می گرفته اند، اینان نیز چنین باوری داشته، یهود «عزیر» را فرزند خدا و مسیحیان «عیسی‏ علیه السلام‏» را پسر خدا می پندارند.‏‎[16]‎‏ ‏

‏سوره یونس که در مکه نازل شده، مشرکان را مخاطب قرار داده، خصلت دروغ زنی و دروغ پنداری آیات الهی مربوط به آن ها را نقد کرده است:‏

‏چه کسی ستمگرتر از فردی است که به خدا نسبت دروغ داده یا آیات الهی را تکذیب کرده است؟ به راستی مجرمان خوشبخت نمی شوند.‏‎[17]‎

‏به علاوه در این سوره با مقایسه میان خدا و معبودهای باطل، سرنوشت دردناک اهل باطل و دروغ زنی آن ها مورد دقت واقع شده است.‏‎[18]‎‏ بحث بسیار زیبای دیگر این سوره، این است که مشرکان گمراه در مقایسه با مؤمنان ره یافته در هدایت و حق بسیار ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 495
‏دورند و با این وصف چگونه می توانند خود بر حق و هدایت باشند و یا دیگری را راهنمایی کنند.‏‎[19]‎

‏نکتۀ بسیار جالب دیگر، نسبت دروغ زنی دادن به پیامبر ‏صلی الله و علیه و آله و سلم‏ است! مشرکان، ایشان را متهم می کردند که به دروغ قرآن را به خدا نسبت داده است و آن گاه پاسخ می گوید که محتوای قرآن که تصدیق گر کتاب های آسمانی گذشته است، گواه راست بودن آن است، به علاوه اعجاز قرآن گواه غیر بشری بودن آن است و اگر به راستی قرآن ساخته پیامبر‏صلی الله و علیه و آله و سلم‏ است، مشرکان هم سوره ای مثل آن بیاورند!‏‎[20]‎

‏در سوره نور،‏‎[21]‎‏ داستان معروف «افک» و ماجرای اتهام منافقان به عایشه همسر پیامبر اسلام ‏صلی الله علیه و آله و سلم‏ مطرح شده و این حادثه تلخ و مهم گویای حقایقی از جمله وحدت ماهیت منافقان شایعه ساز و دروغ زن، با کافران است که روحیه ستیزه جو و تجاوزگر آنان را آشکار می سازد. ‏

سلطه جویی بدون سلطانِ برهان:‏ خصلت روحی دیگر متجاوزان، تجاوز از حریم برهان و توسل به دیکتاتوری فکری است؛ زیرا کاملاً عادی است که بدون دلیل قانع کننده، برای تحمیل یک ایده، راهی جز توسل به زور یا کاری از این دست، مانند فریب کاری باقی نمی ماند. ‏

‏از نگاه قرآن، مشرکان که موجودی علاوه بر خدا را می خوانند این گونه اند:‏

‏و آن کس که با خدا معبود دیگری را می خواند، در حالی که برای کار خویش «برهانی» ندارد، تنها خدا او را مورد محاسبه قرار می دهد [و او برای کارش دفاعی ندارد] به راستی که کافران رستگار نمی شوند.‏‎[22]‎

‏قرآن از زبان یوسف‏ علیه السلام‏ نیز نقل کرده که یک خدای نیرومند بر معبودهای پراکنده ‏


کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 496
‏و ناتوان برتری داشته، چندگانه پرستی در طول تاریخ دلیل عقلی ندارد و جز الفاظ بی محتوا چیز دیگری بر زبان مشرکان جاری نمی گردد:‏

‏تنها چیرگی از خدا است که به توحید فرمان داده است و یکتاپرستی دین استوار حق است، لیکن بیشتر مردم [شرک ورزیده]، نادانند.‏‎[23]‎

‏قهرمان توحید، ابراهیم خلیل علیه السلام‏ نیز بنا به نقل قرآن، خطاب به قوم مشرکش می گوید:‏

‏شما در حالی با من لجاجت می ورزید که خدا مرا راهنمایی کرده و من از شرک ورزی شما بیمناک نیستم؛ زیرا اراده و دانش الهی بیکران است [ و شرک شما به او آسیبی نمی رساند ] آیا پند نمی گیرید؟ چگونه من نگران شرک ورزی شما باشم، ولی شما از کار خود بیمناک نباشید، در حالی که این کار منطقی و برهانی نیست. حال کدام یک از دو گروه، موحد و مشرک از آرامش فکری بیشتری برخوردارند؟‏‎[24]‎

‏ از نگاه قرآن، شرک ورزی بی دلیل، جز پریشان فکری و آشفتگی روحی، حاصل دیگری ندارد و مشرک دلی سرشار از ترس دارد؛ زیرا کارش بی دلیل و غیر عالمانه است و سرنوشتش ورود به جهنم است که جایگاه بدی برای ستمگران است.‏‎[25]‎

‏نمونۀ دیگر، سخنی است که قرآن از زبان اصحاب کهف بازگفته است:‏

‏مردم روزگار ما جز خدا معبودهایی برگزیده اند، ولی چرا برای کار خویش حجت و برهانی ندارند، پس چه کسی ستمگرتر از فردی است که به خدا افترا می زند؟‏‎[26]‎

‏سرانجام شرک ورزی مشرکان به این گونه که آنان اعتقاد دارند که خدا فرزند دارد ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 497
‏مورد انتقاد قرآن واقع شده، غنا و جلال و شکوه الهی را، دلیل نفی شرک شمرده است و به آن ها یادآور شده که شرک ورزی شان بی دلیل و جاهلانه است.‏‎[27]‎

زیاده روی و زیاده خواهی:‏ شاکله روحی دیگر متجاوزان و مرزشکنان، افزون طلبی نظری و زیاده روی عملی آن ها به عنوان حاصل آن زیاده خواهی است. این موضوع را نیز به طور کوتاه از زبان قرآن می شنویم: ‏

‏به راستی آن ها که منکر ملاقات و بازگشت به خدا [و معاد] شدند دچار خسران شدند و [آنان با چنین ذهنیتی] ناگهان قیامت را مشاهده کردند و گفتند افسوس به رفتار تفریط آمیز ما و این در حالی است که بارهای سنگین را بر پشت دارند. بدانید آن چه حمل می کنند بد چیزهایی است.‏‎[28]‎

‏ چیزی که در این آیه به عنوان علت تامه تکذیب معاد و خسران و عذاب اخروی مطرح شده، زیاده روی و زیاده خواهی و افراط و تفریط در دنیا است. ‏

‏ در آیه دیگری که آن نیز مربوط به معاد است، حال و روز زیاده خواهان را در سرای دیگر چنین ترسیم کرده است:‏

‏پیش از این که به طور ناگهانی به عذاب الهی گرفتار آیید، از قرآن به عنوان بهترین هدیه ای که بر شما نازل شده پیروی کنید و این گونه نباشد که کسی حسرت مندانه از کوتاهی های خود [و زیاده روی هایش به طور متقابل] یاد کند و خویش را به خاطر مسخره کردن آیات الهی سرزنش کند.‏‎[29]‎

‏قرآن جای دیگری نیز به پیامبر اسلام‏ صلی الله علیه و آله و سلم فرمان داده با مشکلات بسازد، در راه هدایت مؤمنان بردباری کند، زرق و برق دنیای مشرکان او را تحت تأثیر قرار ندهد و از آن کسی که از یاد خدا غافل بوده، پیرو هوای نفس خویش است، اطاعت نکند؛ زیرا ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 498
‏چنین فردی پیوسته در دنیا زیاده خواه و زیاده رو است.‏‎[30]‎

‏پس از بیان این نمونه های خصلتی زیاده خواهان و متجاوزان، بد نیست چند نمونه از رفتارهای آن ها را نیز از زبان قرآن بشنویم: ‏

گونه های رفتاری سلطه جویان

‏چند نمونه از عملکردهای تجاوزگران بدین شرح است: ‏

‏ـ فتنه انگیزی: فتنه در لغت معانی متعددی دارد؛‏‎[31]‎‏ از جمله: ستمگری، فریب کاری، فریب خوردن، فسق و تردامنی، گمراه سازی و حق گریزی. متجاوزان، فتنه گر به تمامی این معانی بوده، بخش هایی از عملکردهای آنان، این امور است. قرآن نیز سیمای آن ها را این گونه ترسیم کرده است: ‏

‏از آن جا که «شیطان» عامل تمام فتنه گری ها است، قرآن به طور کلی به آدمیان هشدار داده است که:‏

‏ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد آن گونه که پدر و مادر شما را فریفته، از بهشت بیرون راند و لباس آنان را از آن ها جدا کرد تا برهنگی ها و زشتی هایشان را به آن ها بنماید. او و دستیارانش شما را می بینند و تحت نظر دارند، لیکن شما آنان را نمی بینید. به راستی ما شیاطین را همراهان افراد بی ایمان کرده ایم.‏‎[32]‎

‏خوی فتنه گری، فریب کاری و کفرآفرینی شیطان، دستیاران وی و کافران به عنوان تجاوزی آشکار به حریم روح و اندیشه آدمیان، اقدامی عملی است که از سوی آنان انجام می گیرد و قرآن می خواهد در این مورد کسی به دام تبه کاران شیطان صفت گرفتار نشود. ‏


کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 499
‏در آیه بسیار فخیم دیگری، پیامبر اعظم‏ صلی الله علیه و آله و سلم‏ مخاطب قرار گرفته، روند پرشتاب کفر تحقیر گردیده است:‏

‏ای پیامبر! از آنان که به کفر می شتابند غمگین مباش، منافقانی که ادعای ایمان دارند، لیکن در دل کافرند ؛ نیز یهودیانی که بسیار به سخنان دروغ گوش سپرده، به جاسوسی برای کافران می پردازند [و] به تحریف کلام [حق] پرداخته می گویند اگر [قرآن] نیز به همین گونه تحریف شد بپذیرید وگرنه از آن دوری جویید. آن که را خدا می خواهد گمراه سازد، تو نمی توانی حفظش کنی. خدا نمی خواهد دل های اینان را پاک گرداند. نصیب اینان در دنیا خواری و در سرای دیگر عذاب بزرگ است.‏‎[33]‎

‏در این آیه، فتنه و گمراه ساختن یهود و منافقین به خدا نسبت داده شده است، لیکن این مجازاتی است که به خاطر رفتارهای بدشان از سوی وی دامن گیر آن ها می شود. ‏

‏در آیه دیگری از همین سوره مائده، به پیامبر اسلام ‏صلی الله علیه و آله و سلم  دستور داده شده که میان اهل کتاب طبق احکام قرآن داوری کرده، از هواهای آنان پیروی نکند. به علاوه به ایشان دستور می دهد که در دام «فتنه گری» اهل کتاب گرفتار نشده، آنان ایشان را از قرآن دور نکنند و اگر آن ها حاضر نشدند مسلمان شوند، خدا مجازاتشان خواهد کرد.‏‎[34]‎

‏ سرانجام، باز در این سوره مائده به کفر و تکذیب گری یهودیان اشاره کرده، رفتار بسیار زشت آن ها با پیامبران الهی و به قتل رساندن آن ها را یادآور گردیده، نتیجه گرفته است که این کارهای آن ها «فتنه گری»، نابینایی و ناشنوایی است و به رغم این که خدا آن ها را مورد بخشش خود قرار داد، باز هم بسیاری از آنان رفتار ناپسند خویش را تکرار کرده، به کوری و کری دچار گردیدند.‏‎[35]‎

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 500
‏منافقان از نگاه قرآن با کافران تفاوتی نداشته، در ردیف آن ها قرار داشته، فتنه جویند. یک جا می گوید منافقان هرگاه زمینه بازگشت به فتنه گری و کفر را آماده می دیدند به آن بازمی گشتند.‏‎[36]‎‏ در جای دیگری منافقان را فتنه جویان و جاسوس هایی دانسته که با این انگیزه ها به جبهه جنگ می شتابند و بر فتنه طلبی آن ها تأکید می کند. همچنین آن ها را تحریف گر حقایق می داند و می افزاید که گریز از جنگ و جهاد منافقان با بهانه مفتون نشدن و نلغزیدن به خاطر دیدن دختران کفار است! و آن گاه آن ها را قهرمانان فتنه گری می شمارد.‏‎[37]‎

‏از گروه فتنه جوی دیگری نیز می توان یاد کرد که قرآن آنان را دگراندیشان و باطل گروانی می داند که با دلی بیمار و آلوده، سراغ آیات متشابه و چند پهلوی قرآن رفته، محکمات را رها می کنند تا بدین وسیله بتوانند به فتنه گری پرداخته، به میل خود قرآن را تأویل کنند.‏‎[38]‎

‏اما وظیفۀ ما در قبال فتنه گری و فتنه گران چیست؟ این را نیز قرآن روشن کرده است:‏

‏با کافران بجنگید تا دیگر فتنه ای در کار نباشد و در عوض تنها دین خدا حاکم گردد، پس اگر آن ها از فتنه انگیزی دست برداشتند، خدا از کار آن ها آگاه است.‏‎[39]‎

‏در آیه دیگری از همین سوره نیز از مسلمانان خواسته به یاری هم کیشان خویش بشتابند و سپس استدلال کرده که کافران نیز چنین کرده، پشتیبان یکدیگرند و اگر مسلمان ها به یاری هم نشتابند و دچار تفرقه شوند، در دام فتنه و فساد بزرگی گرفتار شده اند.‏‎[40]‎

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 501
‏این آیات با لحن و گفتمان بسیار قاطع و روشنی بر فتنه ستیزی و نادرستی پلورالیسم دینی پافشرده، راه مبارزه با دشمن را نشان داده اند. ‏

ـ اقدام نظامی:‏ پیامد فتنه گری، اقدام نظامی است و متجاوزان از این نیز فروگذار نیستند. به عنوان مثال، یک جا کافران را متجاوز به دین مسلمانان و پیمان شکن نامیده است:‏

‏و اگر کافران پیمان و سوگند خویش را پس از تعهدهای خویش شکسته در دین شما طعن زدند شما نیز با رهبران کفر بجنگید زیرا سوگندشان ارزشی ندارد و چاره کارشان جنگیدن با آن ها است تا منصرف شوند؛ آیا با آن ها که پیمان شکسته به آواره کردن پیامبر‏صلی الله علیه و آله و سلم‏ همت گماشتند، نمی جنگید در حالی که آنان آغازگر جنگ بودند؟ آیا از آن ها بیم دارید؟ پس خدا به ترسیدن سزاوارتر است اگر به او ایمان دارید.‏‎[41]‎

‏جای دیگری هم می گوید:‏

‏با تمام مشرکان نبرد کنید، چنان که آن ها نیز با همه شما مسلمان ها در جنگند.‏‎[42]‎

‏در پاره ای دیگر از آیات قرآن نیز نبرد در راه خدا با هدف پاسخ گویی به تجاوزگری، آواره سازی، طغیان گری و حمایت از طاغوت، شیطان زدگی، حیله گری و توطئه گری و مانند این ها دانسته شده است.‏‎[43]‎

‏با دقت در گفتمان قرآن آشکار می شود که زمینه ساز تجاوز و جنگ، دشمنان دین اسلامند و پس از فتنه انگیزی و اقدامات دیگری که به منظور رعایت اختصار در این نوشتار بازگو نشد، آخرین کارشان اقدام نظامی و جنگ افروزی است. در نتیجه جنگیدن با آن ها جز اقدامی دفاعی، ماهیت دیگری ندارد. ‏


کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 502
مروری بر دیدگاه های دفاعی امام خمینی رحمهُ الله

‏پس از بیان مواضع قرآن و حدیث درباره دفاع، نوبت به بازگویی دیدگاه های دفاعی امام خمینی‏ رحمهُ الله می رسد که این نظریات برخاسته از قرآن و سنت است. باورهای ایشان را می توان این گونه فهرست کرد: ‏

‏1. ضرورت تشکیل ارتش بیست میلیونی و تأسیس بسیج با این استدلال که مملکتی که بیست میلیون جوان دارد، باید بیست میلیون تفنگدار داشته باشد تا دچار آسیب و شکست نشود.‏‎[44]‎

‏2. توجه به ضرورت بسیج، پیش از تهاجم عراق به ایران در آغاز سال 1359 و فرق نهادن میان جهاد و دفاع و این که دفاع بی قید و شرط و همگانی است.‏‎[45]‎

‏3. از دیدگاه امام، فلسفه دفاع، حفظ اسلام و حفظ مملکت اسلامی است. به عقیده ایشان ستم گری و ستم پذیری هر دو حرام است.‏‎[46]‎

‏4. ایشان در جای دیگر دفاع را وظیفۀ شرعی، وجدانی و انسانی شمرده است.‏‎[47]‎

‏5. امام خمینی ‏رحمهُ الله‏ در سال 1362 در مورد دفاع اظهار داشته که:‏

‏بر همه ما واجب است که دفاع کنیم از کشور خودمان و دفاع این است که ما دشمن را تا آن جا برسانیم و برانیم که نتواند با موشک های خودش شهرهای ما را بکوبد. رفتن در خاک عراق نه هجمه به عراق است، دفاع از اسلام و کشور اسلامی است.‏‎[48]‎

‏6. ایشان در جای دیگر می گوید:‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 503
‏ما الآن در حال دفاع هستیم از خودمان و از ملت عراق. ملت عراق با ما دو تا نیستند. برادر ما هستند. ما در حال دفاع هستیم از یک ملتی که گرفتار شده، ارتشش گرفتار است، اداری اش گرفتار است، همه چیزش گرفتار یک حزب جهنمی است.‏‎[49]‎

‏7. ایشان دفاع را مستند به فرمان خدا کرده است:‏

‏خدا فرموده است دفاع باید بکنید، دفاع هست، ما دفاع می کنیم. اگر هم فرموده بود که نه، بروید جنگ بکنید، می رفتیم جنگ می کردیم؛ حالا چون فرموده دفاع است، ما دفاع می کنیم.‏‎[50]‎

‏8. باز در مقوله دفاع فرموده اند:‏

‏دفاع را احدی از مسلمین نیست که، احدی از علمای اسلام نیست که بگوید دفاع در اسلام نیست. دفاع هیچ احتیاج به یک ولیّ ای ندارد، هیچ احتیاج به یک امامی ندارد... ولو این که ولیّ فقیه هم نگوید ولو این که علما هم نگویند ـ با این که می گویند آن ها هم ـ مردم مکلف شرعی هستند به این که دفاع کنند و حکم عقلشان این است که از کشور خودشان... دفاع کنند.‏‎[51]‎

‏9. ایشان با اشاره به این که هر جای دنیا کسی از مسلمانی کمک بخواهد باید به او کمک کند و گرنه مسلمان نیست، دفاع از مسلمانان عراق را لازم دانسته است:‏

‏صدام پا روی اسلام گذاشته، ما از او دفاع می خواهیم بکنیم؟! دفاع از اسلام می خواهیم بکنیم! صدام یک حکم از احکام اسلام را قبول ندارد... ما دفاع می خواهیم بکنیم. صدام دارد ظلم می کند به ملت خودش، به ملتی که مسلمان هستند و از ما می خواهند که ما هم از آن ها دفاع بکنیم. ما دفاع ‏


کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 504
‏می خواهیم بکنیم از آن ها. ما هجمه نداریم. ما الآن هم در حال دفاع هستیم.‏‎[52]‎

‏10. در جای دیگری دربارۀ دفاع چنین آورده اند:‏

‏ما در مقابل عراق هم، تنها دفاع می کنیم. دفاع، حقی که شرعاً و عقلاً بر همۀ مسلمانان واجب است، خصوصاً مردم ایران که مورد تجاوز قرار گرفته اند.‏‎[53]‎

‏11. ایشان جای دیگری دفاع را با قید «مقدس» یاد کرده اند که عقل و اسلام هر دو با آن موافقند.‏‎[54]‎‏ ‏

‏12. وی با بیان اجماعی بودن حکم دفاع در اسلام افزوده است:‏

‏اگر دفاع بر همه واجب شد، مقدمات دفاع هم باید عمل بشود؛ از آن جمله: قضیۀ این که ترتیب نظامی بودن، یاد گرفتن انواع نظامی بودن را.‏‎[55]‎

‏13. دیدگاه امام خمینی ‏رحمهُ الله‏ راجع به نقش زنان در تاریخ معاصر ایران و دفاع مقدس چنین است:‏

‏بحمدالله زن ها در این جمهوری اسلامی چنان چه در همه مسائلی که عمومی پیش آمده است برای ایران، پیش قدم بوده اند، در مسألۀ تنباکو پیش قدم بوده اند، در مسألۀ مشروطیت پیش قدم بوده اند. در مسائلی هم که ما الآن مبتلا به آن هستیم، حظ وافر دارند، بلکه باید بگوییم که دوچندان حظ دارند. چنانچه یک عده از زن وارد بشوند در ـ فرض کنید ـ یک محلی که محل جنگ است، علاوه بر این که خودشان جنگ می کنند، مردها را که یک احساسی دارند نسبت به زن ها، حساسیت دارند نسبت به زن ها، مردها را قوه شان را دو چندان می کنند... مرد حساس است نسبت به زن، مرد اگر صد نفر مرد را ببیند که می کشند، ممکن است خیلی [ناراحت] نشود، اما اگر یک ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 505
‏زن را ببیند که بی احترامی می کنند، حساسیت دارد ولو اجنبی باشند آن زن.‏‎[56]‎

‏14. از نگاه امام خمینی‏ رحمهُ الله شرط دفاع وحدت کلمه است. به علاوه باید امکانات در راه آن صرف شود. همین طور نباید به دشمن هیچ فرصتی برای بازسازی خویش داده شود.‏‎[57]‎

‏15. سرانجام، سخنان امام در دیدار اعضای شورای مرکزی حزب الله لبنان راجع به دفاع این گونه است:‏

‏دفاع از نوامیس مسلمین و دفاع از بلاد مسلمین و دفاع از همۀ حیثیات مسلمین امری است لازم و ما باید خودمان را برای مقاصد الهی و دفاع از مسلمین مهیا کنیم و خصوصاً در این شرایطی که فرزندان واقعی فلسطین اسلامی و لبنان ـ یعنی حزب الله ـ و مسلمانان انقلابی سرزمین غصب شده و لبنان با نثار خون و جان خود فریاد «یا للمسلمین» سر می دهند... به یاری آنان بشتابیم و سازش کاران را شناسایی و به مردم معرفی کنیم.‏‎[58]‎

‏کارکردها و دیدگاه های دفاعی امام خمینی ‏رحمهُ الله‏ بدین گونه قابل جمع بندی است: ‏

‏اولاً، ایشان از تفکری بسیجی برخوردار بوده، با شکل دهی به بسیج همگانی آن را عملی نیز ساخته اند. ‏

‏ ثانیاً، حتی پیش از آغاز تهاجم عراق به انقلاب اسلامی ایران، ایشان از آینده نگری خاصی برخوردار بوده، اندیشه دفاعی خویش را پیش از آن تنقیح کرده اند. ‏

‏ ثالثاً، رویکرد ایشان دفاع مشروع و معقول بوده که کاملاً منطقی است. ‏

‏رابعاً، حتی ورود به خاک دشمن از نگاه ایشان بخشی از خط مشی دفاعی، در چارچوب آن و به منظور تکمیل اقدامات بازدارنده دفاعی و در نتیجه مجاز بوده است. ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 506
‏خامساً، امام‏ رحمهُ الله‏ در رویکرد دفاعی خویش به اجماع علمای اسلام استناد کرده تا جلوی یاوه گویی های برخی عاملان درباری وابسته به رژیم استبدادی را بگیرد. ‏

‏سادساً، ایشان به اندازه کافی ماهیت تجاوزکارانه و ملحدانه صدام و حزب بعث عراق را افشا ساخته تا تبیین های نظری مناسب به دست داده باشد. ‏

‏سابعاً، در دفاع از ستم دیدگان و ملل مظلوم بر عواطف انسانی پای فشرده تا این دفاع را عقلانی و فطری جلوه گر سازد. ‏

‏ ثامناً، با افزودن قید «مقدس» بر دفاع ملت ایران، حقانیت و مشروعیتش را آشکار ساخته است. ‏

‏ تاسعاً، تمام اقدامات دفاعی و مقدمات آن به حکم عقل ضروری و مشروعند و این امر نیز در نظریه دفاعی امام لحاظ گردیده است. ‏

‏ عاشراً، با فعال ساختن نظری و عملی نیمی از جامعه در دفاع مقدس، یعنی زنان که در ضمن حکم شرع نیز هست، به پویایی نیم دیگر آن، یعنی مردان نیز یاری رسانده و بدین سان همه ملت را به کار دفاعی وا داشته است. سرانجام بر «وحدت ملی» به عنوان شرط دفاع کارآمد تأکید کرده است که این نیز قابل تحسین است. ‏

‏اینک به عنوان نتیجه گیری و مقایسه میان بخش اول و دوم این نوشتار، می توان نکات زیر را یادآوری کرد: ‏

‏ الف ـ این که امام راحل ‏رحمهُ الله‏ به نظریه دفاع اسلامی استناد کرده، بدین معنا است که به محتوا و جزئیات آن به گونه ای که در فقه اسلامی بازگو شده و در این نوشتار نیز بیان شد، پای بند بوده است. ‏

‏ب ـ ایشان به خوبی در مورد دفاع نظری، نظریه پردازی کرده و برای دفاع عملی زمینه سازی کرده است. ‏

‏ ج ـ دیدگاه های امام و توضیحات این مقاله نشان می دهند که تفکر بسیجی برخاسته از متن دین است. ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 507
‏د ـ آینده نگری و هوشیاری امام‏ رحمهُ الله‏، ویژگی هر مسلمان راستین است و ایشان در این امر الگوی دیگرانند. ‏

‏ هـ ـ ماهیت استناد به اجماع و عقل در ایده دفاعی، روی آوری به عرف و حقوق بین الملل در این باب است. چنان که در بخش سوم این نوشتار توضیح داده می شود. ‏

‏ وـ نظریه «دفاع مقدس»، امری بدیع است و به آن رنگ عقلانی و فطری زده، آن را در عرصه حقوق بین الملل قابل دفاع ساخته است. ‏

‏ ز ـ در کلام امام‏ رحمهُ الله‏، دفاع گستره خاصی به خود گرفته است؛ زیرا مقدمات آن نیز مد نظر واقع شده است. ‏

‏ ح ـ دیدگاه دفاعی ایشان در مقیاس ملّی و فراملّی، مطرح شده، تا از یک سو و در درجه اول عامل حرکت ملت ایران باشد و از سوی دیگر و در درجه بعد سایر ملل مسلمان و غیر مسلمان را زیر پوشش قرار دهد. ‏

دفاع در حقوق بین الملل 

‏نخست مواردی از پیمان های بین المللی درباره دفاع را از نظر گذرانده، سپس به تجزیه و تحلیل آن ها می پردازیم. از اعلامیه جهانی حقوق بشر آغاز می کنیم: ‏

‏از آنجا که اساساً حقوق انسانی را باید با اجرای قانون حمایت کرد تا بشر به عنوان آخرین علاج به قیام بر ضد ظلم و فشار مجبور نگردد.‏‎[59]‎

‏ از موادی از اعلامیه جهانی حقوق بشر؛ مانند: مواد: سوم، چهارم، پنجم، ششم، هفتم و هشتم که حقوق اساسی، مانند «حق حیات»، «حق آزادی و امنیت»، «نفی بردگی»، «نفی شکنجه و رفتار ظالمانه»، «حق حمایت شدن از سوی قانون»، «تساوی افراد در برابر قانون» و «حق دادخواهی هنگامی که حقوق افراد مورد تجاوز قرار ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 508
‏می گیرد»، را مطرح کرده اند؛‏‎[60]‎‏ نیز می توان، ضرورت دفاع را، آن گاه که حقوق بشر مورد تهدید قرار می گیرند، نتیجه گرفت. ‏

‏بند دوم ماده بیست و ششم اعلامیه یادشده نیز یکی از دلایل آموزش و پرورش را توسعه فعالیت های ملل متحد در راه حفظ صلح برشمرده،‏‎[61]‎‏ که مفهوم آن مجاز بودن دفاع و مقابله با مخالفان صلح است. ‏

‏در بند اول ماده هشتم، اساس نامه ملل یا میثاق آمده است:‏

‏اعضای جامعه تصدیق می کنند که حفظ صلح، تقلیل تجهیزات نظامی ملی را ایجاب می کند.‏‎[62]‎

‏و ماده دهم آن این گونه است:‏

‏اعضای جامعه تعهد می نمایند که تمامیت ارضی و استقلال سیاسی کنونی همه اعضای جامعه را محترم شمرده و از هرگونه تجاوز خارجی آن را محفوظ بدارند. در موقع تجاوز یا تهدید یا خطر چنین تجاوزی ، شورا وسایلی را تهیه خواهد کرد که این تعهد را تأمین کند.‏‎[63]‎

‏و ماده یازدهم آن نیز جامعه ملل را موظف می کند که با هر گونه تهدید یا جنگی که متوجه اعضا شود مقابله کرده، اقدام های لازم دفاعی را به عمل آورد.‏‎[64]‎

‏در ماده شانزدهم آن اساس نامه آمده است که باید فوراً با عضو متجاوز ملل متحد قطع رابطه کرد. این منع شامل انواع روابط می شود.‏‎[65]‎‏ پیدا است اگر تجاوز محکوم نبوده، در عوض دفاع مشروع نباشد، قطع کلیه روابط بی دلیل خواهد بود. ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 509
‏عهدنامه بین المللی دیگر، «منشور سازمان ملل متحد»، مصوب بیست و چهارم اکتبر 1945 است و فصل اول آن مقاصد و اصول نام گرفته است. بند یک ماده اول آن حفظ صلح و امنیت بین المللی و انجام اقدامات دسته جمعی مؤثر برای جلوگیری و رفع تهدیدات علیه صلح و متوقف کردن هر گونه تجاوز و سایر کارهای ناقض صلح و فراهم کردن مقدمات تعدیل روابط به طور عادلانه را جزء مقاصد سازمان ملل دانسته،‏‎[66]‎‏ که مفهوم آن، بلکه منطوقش درستی دفاع است. ‏

‏ بند چهارم ماده دو آن منشور چنین است:‏

‏کلیه اعضا در روابط بین المللی خود از تهدید به زور یا استعمال آن علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشوری و یا هر روش دیگری که با مقاصد ملل متحد مباینت داشته باشد، خودداری خواهند نمود.‏‎[67]‎

‏ ماده سی و نهم منشور سازمان ملل متحد:‏

‏شورای امنیت وجود هرگونه تهدید بر علیه صلح، نقض صلح یا عمل تجاوز را احراز نموده و توصیه هایی خواهد نمود یا تصمیم خواهد گرفت که برای حفظ یا اعاده صلح و امنیت بین المللی به چه اقداماتی بر طبق مواد چهل و یک و چهل و دو باید مبادرت شود.‏‎[68]‎

‏ماده چهل و پنجم به در اختیار قرار دادن بخشی از نیروهای هوایی کشورهای عضو برای رفع تجاوز اشاره دارد که صریح در انجام اقدامات دفاعی است.‏‎[69]‎

‏ماده چهل و هشتم نیز مشابه ماده چهل و پنجم است و ماده پنجاه و یکم به این شرح است:‏

‏در صورت وقوع حمله مسلحانه علیه یک عضو ملل متحد تا زمانی که ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 510
‏شورای امنیت اقدامات لازم برای حفظ صلح و امنیت بین المللی را به عمل آورد، هیچ یک از مقررات این منشور به حق ذاتی دفاع از خود، خواه فردی یا دسته جمعی لطمه ای وارد نخواهد کرد. اعضا باید اقداماتی را که در اعمال این حق دفاع از خود به عمل می آورند، فوراً به شورای امنیت گزارش دهند.‏‎[70]‎

‏در بند «الف» ماده دو اعلامیه حقوق بشر اسلامی نیز می خوانیم که زندگی موهبتی الهی و حتی انسانی است و بر تمام افراد و حکومت ها لازم است از این حق حمایت کرده از هر تجاوزی علیه آن جلوگیری کنند و در بند ج آن می گوید پاسداری از ادامه زندگی بشریت تا هر جایی که خدا مشیت نماید، وظیفه شرعی است.‏‎[71]‎

‏در بند «ب» ماده یازدهم اعلامیه یاد شده نیز انواع گوناگون استعمار محکوم شده، بدترین نوع بردگی نامیده شده و شدیداً تحریم گردیده، تمام دولت ها و ملت ها موظف به مبارزه با آن و نابودی استعمار و اشغال گردیده اند.‏‎[72]‎

‏در بند هفتم اعلامیه کنفرانس بین المللی حقوق بشر تهران سال 1968 نیز نژادپرستی تنفرآور نامیده شده که عمیق ترین نگرانی ها را در جامعه بین المللی به وجود آورده و چون جنایتی علیه انسان بوده به نحو جدی صلح و امنیت بین المللی را مختل می کند. جامعه بین المللی با هر وسیله ممکن برای از بین بردن پلیدی باید ایستادگی کند.‏‎[73]‎

‏ماده نوزدهم این اعلامیه نیز خلع سلاح کامل را یکی از والاترین آرمان های کلیه ملل شمرده که درآمدی بر درستی دفاع است.‏‎[74]‎

‏در ماده چهارم میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی مصوب شانزدهم دسامبر ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 511
‏1966 مجمع عمومی سازمان ملل نیز آمده است:‏

‏هر گاه یک خطر عمومی استثنایی موجودیت ملتی را تهدید کند، اعضای این میثاق می توانند خارج از الزامات این عهدنامه در حد ضرورت تدابیری اتخاذ نمایند.‏‎[75]‎

‏بنابر میثاق پاریس، یا «بریان کلوگ» که بین وزرای خارجه وقت آمریکا و فرانسه بسته شد، نیز جنگ تحریم شده، جنگ قانونی وجود ندارد و تنها تدابیر دفاعی و اقدامات دسته جمعی مجازاتی یا اجرایی وجود دارند که طبق این میثاق نمی توان آن ها را جنگ نامید.‏‎[76]‎

‏بنابر این میثاق، امروزه دفاع مشروع به منزله یک اصل کلی حقوقی به رسمیت شناخته شدۀ ملت های متمدن می باشد که اِعمال آن، خارج از هرگونه صلاحیت قراردادی قابل پذیرش است.‏‎[77]‎

‏ اینک عمده ترین نکات مربوط به دفاع در حقوق بین الملل به دنبال نقل های بالا بدین شرحند: ‏

‏1. چنان که در مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است، به جای خشونت، تهدید و توسل به زور باید به قانون که مظهر عقلانیّت است تکیه کرد و در این صورت است که دفاع نیز عقلانی است؛ زیرا پاسخ گویی به بی منطقی و زورگویی است. ‏

‏2. نقض حقوق اساسی بشر، مساوی با نابود کردن او است و نقض این حقوق بر هر فرد انسانی در مورد خودش نیز روا نیست؛ یعنی خودکشی و خودآزاری جایز نیست؛ چه رسد به نقض این حقوق از سوی دیگران. بدین ترتیب در صورت وقوع تجاوز و نقض این حقوق، دفاع از آن ها به حکم عقل جایز و لازم است. ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 512
‏3. مفاد برخی پیمان های بین المللی تحریم جنگ و تجاوز و خلع سلاح همگانی است و این خود تمهیدی برای استقرار صلح جهانی است. ‏

‏4. بنابر منشور سازمان ملل متحد، نهاد «شورای امنیت» این سازمان وظیفه سنگینی در زمینه امنیت و صلح جهانی و جلوگیری از تجاوز و دفع آن را دارد،گو این که اکنون این نهاد درست بر عکس عمل می کند!‏

‏5. در معاهدات بین المللی به لحاظ نظری، حقوقی و اجرایی، نارسایی هایی به چشم می خورند که بهترین گواه آن ها وقوع جنگ ها و تداوم استعمار نوین است، لیکن این مقاله نمی تواند به آن ها بپردازد و به نقل قول های بالا بسنده می کند. ‏

‏6. می توان مواد دوم و یازدهم اعلامیه حقوق بشر اسلامی و ماده پنجاه و یکم منشور سازمان ملل متحد و پیمان بریان کلوگ را نقاط عطف عمده در مشروعیت دفاع در حقوق بین الملل نامید. ‏

‏7. آنچه در گفتمان دفاعی اسلام و امام خمینی ‏رحمهُ الله‏ جنبه شرعی به خویش گرفتند، در حقوق بین الملل جنبه عقلی دارند، لیکن ماهیت استدلال در هر دو مورد یکسان است. ‏

جمع بندی 

‏از آنچه در این نوشتار گذشت، می توان نتیجه گرفت که: ‏

‏ اولاً: مبنای تجاوز آشکار نظامی و فیزیکی زیاده خواهی و عدل گریزی فکری است و به منظور جلوگیری از آن باید تابع منطق بوده، به عدالت پناه برد. ‏

‏ثانیاً: اسلام مبانی دفاعی محکمی داشته، ستم گری را ناروا شمرده، عدالت را سفارش کرده، مانع انعقاد نطفه جنگ و تجاوز گردیده و در صورت وقوع آن دفاع را مجاز می داند. ‏

‏ثالثاً: مبانی نظری دفاع اسلامی که در روزگار ما در قالب انقلاب اسلامی و دفاع مقدس جنبه عملی به خویش گرفته اند، این دو امر را اثبات کردند که در مقابل تجاوز ‏


کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 513
‏رژیم شاه به باورهای دینی مردم، دفاع حداقلی و جلوگیری از نابودی اسلام کارساز بود و در برابر تجاوز گسترده نظامی رژیم دست نشانده بعث عراق به انقلاب و ایران اسلامی، دفاع حداکثری سود بخشیده، مانع سقوط نظام جمهوری اسلامی و تجزیه میهن اسلامی شد. ‏

‏رابعاً: گفتمان دفاعی اسلام و امام‏ رحمهُ الله‏ در عرف و حقوق بین الملل نیز پذیرفته شده اند و آن چه انجام گرفت یا ممکن است در آینده انجام گیرد، اموری عقلانی و از نظر حقوقی کاملاً قابل دفاعند. ‏


کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 514
کتاب نامه 

‏1.‏ ‏اعلامیه های حقوق بشر‏‏، هوشنگ ناصرزاده، تهران، انتشارات جهاد دانشگاهی، 1372ش.‏

‏2.‏ ‏حقوق جنگ‏‏، محمدرضا ضیایی بیگدلی، تهران، دانشگاه علامه طباطبایی، 1373ش. ‏

‏3.‏ ‏صحیفه امام‏‏، امام خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی، 1378،‏

‏4.‏ ‏لسان العرب‏‏، ابن منظور، تحریر جدید: علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1408ق. ‏

‏5.‏ ‏وسائل الشیعه‏‏، محمد بن حسن حرّ عاملی، تهران، مکتبه الاسلامیه، 1387ق. ‏


کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 515

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 516

  • . مؤمنون (23): 96.
  • . فصلت (41): 34.
  • . بقره (2): 217.
  • . نساء (4): 89
  • . نساء (4): 91.
  • . حج (22): 38-40.
  • . بقره (2): 190-193.
  • . وسایل الشیعه، ج 6، ص 11.
  • . همان، ج 11، ص 92.
  • . بقره (2): 179.
  • . بقره (2): 194.
  • . صافات (37): 85 ـ 87.
  • . صافات (37): 149-151.
  • . شعراء (26): 45.
  • . شعراء (26): 221 ـ 226.
  • . توبه (9): 30.
  • . یونس (10): 17.
  • . یونس (10): 28 ـ 30.
  • . یونس (10): 32 ـ 36.
  • . یونس (10): 37 ـ 39.
  • . نور (24): 11.
  • . مؤمنون (23): 117.
  • . یوسف (12): 39 ـ40.
  • . انعام (6): 80 ـ 81..
  • . آل عمران (3): 151.
  • . کهف (18): 15.
  • . یونس (10): 68.
  • . انعام (6): 31.
  • . زمر (39): 55 ـ 56.
  • . کهف (18): 28.
  • . ر.ک: لسان العرب، ج 10، ص 178 ـ181.
  • . اعراف (7): 27.
  • . مائده (5):41.
  • . مائده (5): 49.
  • . مائده (5): 71.
  • . نساء (4): 91.
  • . توبه (9): 47- 49.
  • . آل عمران (3): 7.
  • . انفال (8): 39.
  • . انفال (8): 72 ـ 73.
  • . توبه (9): 12 ـ 13.
  • . توبه (9): 36.
  • . نساء (4): 75 ـ 76.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 11، ص 122.
  • . ر.ک: همان، ج 12، ص 239.
  • . ر.ک: همان، ج 15، ص 117.
  • . ر.ک: همان، ص 401.
  • . صحیفه امام، ج 17، ص 400.
  • . همان، ج 18، ص 503.
  • . همان، ج 19، ص 204.
  • . همان، ص 216.
  • . همان، ص 231.
  • . همان، ص 310.
  • . ر.ک: همان، ص 457.
  • . همان، ج 20، ص 7.
  • . همان، ص 7 ـ 8.
  • . ر.ک: همان، ص 33.
  • . صحیفه امام، ج 20، ص 486.
  • . اعلامیه های حقوق بشر، ص 12.
  • . همان، ص 13 ـ 14.
  • . همان، ص 17.
  • . همان، ص 307.
  • . همان.
  • . همان.
  • . همان، ص 310.
  • . همان، ص 316.
  • . همان.
  • . همان، ص 324.
  • . همان، ص 325 ـ 326.
  • . همان، ص 327.
  • . همان، ص 6.
  • . همان، ص 7.
  • . همان، ص 20.
  • . همان، ص 22.
  • . همان، ص 26.
  • . حقوق جنگ، ص 9 ـ 10.
  • . همان، ص 33.