دفاع و عملیات استشهادی از دیدگاه امام و دیگر فقیهان

دفاع و عملیات استشهادی از دیدگاه امام و دیگر فقیهان

حسین علوی مهر

‏ ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 135

‏ ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 136

دو عنوان درباره موضوع بحث ممکن است مطرح شود: یکی شهادت طلبی و دیگری عملیات استشهادی. مسأله شهادت طلبی با عملیات استشهادی تفاوت دارد؛ زیرا شهادت طلبی سابقه جدی از صدر اسلام دارد. آیات قرآن و روایات رسیده از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه معصومین علیهم السلام  این مسأله را با تمام ویژگی هایش به طور گسترده ای مطرح کرده اند. قرآن کریم انسان را دعوت به جهاد و مبارزه در راه خدا نموده تا به استقبال شهادت برود:‏

‏(‏وَمَن یُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللهِ فَیُقْتَلْ أوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أجْراً عَظِیماً‏)؛‏‎[1]‎‏و آن کس که در راه خدا پیکار کند و کشته شود یا پیروز گردد پاداش بزرگی به او خواهیم داد. ‏

‏در آیه دیگری می فرماید:‏

‏(‏وَلَئِن قُتِلْتُمْ فِی سَبِیلِ اللهِ أوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللهِ وَرَحْمَةٌ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ‏)؛‏‎[2]‎‏ اگر در راه خدا کشته شوید یا بمیرید، آمرزش و رحمت الهی [نصیب شما می گردد که] از تمام آنچه آنها [در طول عمر خود] جمع آوری می کنند، بهتر است. ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 137

در آموزه های دینی سفارش های زیادی به ارزش شهید و شهادت شده است؛ از جمله این که هیچ قطره ای برتر از قطره خون شهید نیست. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:‏

«ما من قطرة أحبّ إلی الله من قطرة دم فی سبیل الله»‏؛‏‎[3]‎‏ هیچ قطرهای نزد خدا محبوب تر از قطره خونی که در راه خدا ریخته می شود، نیست.‏

‏در روایت دیگر حضرت فرمود:‏

«فوق کل ذی برّ برٌّ حتی یقتل الرجل فی سبیل الله فاذا قتل فی سبیل الله فلیس فوقه برّ»‏؛‏‎[4]‎‏ بالاتر از هر نیکوکاری، نیکوکار دیگری است تا آن که شخصی در راه خدا شهید می شود؛ وقتی که در راه خدا شهید شد، برتر از او نیکوکاری وجود ندارد. ‏

‏به همین جهت شهید در قیامت شفاعت می کند و یکی از شفاعت کنندگان در روز قیامت، شهدا هستند. در روایتی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «در روز قیامت، پیامبران، سپس علما و سپس شهدا شفاعت می کنند».‏‎[5]‎‏ ‏

‏قرآن کریم نیز شهیدان را زندگان جاوید معرفی نموده، این گونه می فرماید:‏

‏(‏وَلاَ تَحْسَبَنَّ الّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللهِ أمْوَاتاً بَلْ أحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ‏)؛‏‎[6]‎‏ هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند مردگانند، بلکه آنان زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می خورند. ‏

‏در هر حال، در این که شهادت طلبی خوب است، مورد تردید نیست. دعای همیشگی انسان های مؤمن این است که:‏

«اللهم ارزقنا الشهادة فی سبیلک»‏؛ خدایا شهادت در راه خودت را روزی ما بفرما.‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 138

در دعاهای ماه مبارک رمضان نیز می خوانیم:‏

«وقتلاً فی سبیلک فوَفِّق لنا»‏؛ خدایا توفیق شهادت در راه خودت را به ما عنایت بفرما. ‏

‏ما نیز دعا می کنیم که خداوند مرگ ما را شهادت در راه خودش قرار دهد. حماسه عاشورا و انقلاب اسلامی ایران نیز ملهم از این ایدئولوژی شهادت طلبی است و به طور مسلم این موضوع می تواند از مصادیق والای جهاد باشد. امام خمینی رحمهُ الله نیز مطالب فراوانی در این زمینه دارد که به برخی از آنها اشارت می رود:‏

‏ما امروز به انتظار شهادت نشسته ایم تا فردا فرزندانمان در مقابل کفر جهانی با سرافرازی بایستند.‏‎[7]‎‏ ‏

‏خط سرخ شهادت، خط آل محمد و علی است و این افتخار از خاندان نبوت و ولایت به ذریه طیبه آن بزرگواران و به پیروان خط آنان به ارث رسیده است، درود خداوند و سلام امت اسلامی بر این خط سرخ شهادت و رحمت بی پایان حق تعالی بر شهیدان این خط در طول تاریخ.‏‎[8]‎

‏من امیدوارم به فوز «احدَی الحسنَیَین» نایل شوم؛ یا پیشرفت مقصود و اقامه عدل و حق یا شهادت در راه آن که راه حق است.‏‎[9]‎

‏اما «عملیات استشهادی» بدین معنا که شخصی با انگیزه دفاع از کیان اسلام و ملت خود، به قلب دشمن حمله کند و ضمن کشتن خود موجب کشته شدن دشمن شود، در سیره مسلمانان و زمان های گذشته سابقه نداشته و به همین علت در کتاب های فقهی و تفسیری گذشته کمتر مورد توجه قرار گرفته است. چنین عملیاتی که در عصر حاضر اتفاق می افتد، به اقدامی گویند که شخص با قصد قربت و با علم به شهادت و با هدف ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 139
‏ضربه زدن به دشمن به انجام آن مبادرت میورزد و در این راه کشته می شود.‏‎[10]‎

‏برخی از دانشمندان معاصر نیز در توضیح چنین عملیاتی می نویسند:‏

‏کسی که در طلب شهادت باشد و نیت خالص داشته، و به دشمن اقدام به حمله نماید و این اقدام برای مسلمانان سود داشته و جان خود را نیز برای سربلندی و عزت دین خدا و سست نمودن کفر فدا نماید، این مقام ارزشمندی است که مشمول آیه شریفه (‏وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ اللهِ وَاللهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ)‎[11]‎‏ می باشد.‏‎[12]‎‏ ‏

‏با توجه به تعریف های فوق می توان ویژگی های زیر را برای چنین عملیاتی بیان کرد:‏

‏1. شخص دارای نیت خالص برای خدا و منفعت رساندن به مسلمانان و سست نمودن کفر و کفار است. ‏

‏2. فرد با هدف دفع تهاجم مستقیم یا غیرمستقیم دشمن و ضربه زدن مؤثر به او کار خود را انجام می دهد.‏

‏3. در اثر این حمله قطعاً یا قریب به یقین کشته می شود. ‏

‏4. عده ای از افراد دشمن کشته می شوند و به امکانات اقتصادی و سیاسی دشمن ضربه جدی وارد می شود.‏

‏5. شخص راه دیگر یا ابزار دیگری برای ضربه زدن به دشمن جز این شیوه ندارد. ‏

‏6. زمینه عملیات استشهادی را خود دشمنان متجاوز فراهم کرده باشند؛ بدین معنا که ابتدایی نیست و ماهیت آن دفاع در برابر تهاجم دشمن و ضربه زدن متقابل به او است. ‏

‏با فرضیات فوق چنین عملیاتی ماهیت دفاعی داشته و فتاوای عده ای از مراجع تقلید ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 140

‏نیز ـ که در آخر این مقاله ارائه خواهد شد ـ چنین عملیاتی را دفاع دانسته وآن را مشمول دلائل مربوط به جهاد و دفاع می داند. همچنین عده زیادی از فقهای اهل سنت، عملیات استشهادی را از مصادیق جهاد و دفاع دانسته و شخصی را که جان خود را در این راه فدا می کند، شهید دانسته اند‏‎[13]‎‏ و مشمول دلایل دفاع نیز خواهد بود. در این جا به این دلایل اشاره می نماییم:‏

دلایل دفاع

الف. دلایل قرآنی دفاع 

‏مسأله دفاع از احکام خلل ناپذیر عقلی و فطری است؛ زیرا روشن است که عقل هر انسانی حکم می کند به این که اگر تهاجم به شخصی یا جامعه ای صورت گرفت و حیات انسان مورد تهدید واقع شد، باید با تمام توانایی از خود دفاع نموده و تهاجم را از بین ببرد و ضرورت آن نیاز به دلیل شرعی ندارد،‏‎[14]‎‏ اما با این حال آیات فراوانی به وجوب دفاع تصریح دارد. در این جا به مهم ترین آیاتی که ضرورت دفاع را تأیید می کند اشارت می رود:‏

‏1. آیه اذن: نخستین آیه ای که فرمان جهاد را صادر نمود، در حالی بود که مسلمانان به مدینه مهاجرت کرده بودند. آنان به مدت سیزده سال در مکه سختی ها و زجرهای زیادی از طرف مشرکان کشیدند و منتظر فرمان جهاد از طرف خداوند بودند. به همین جهت خداوند متعال فرمان جنگ و دفاع را صادر نمود:‏

‏(‏اُذِنَ لِلّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللهَ عَلَی نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ‏)؛‏‎[15]‎‏ به کسانی که ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 141
‏جنگ بر آنان تحمیل گردیده، اجازه جهاد داده شده است؛ چرا که مورد ستم قرار گرفته اند و خدا بر یاری آنها توانا است. ‏

‏طبق این آیه، اگر کسی مورد ستم واقع شد و جنگی بر علیه او به پا شد، حق دارد با مهاجم مبارزه کند و از خود دفاع نماید.‏‎[16]‎‏ همچنین خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:‏

‏2. (‏وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللهِ الّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ وَلاَ تَعْتَدُوا إِنَّ اللهَ لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ‏)؛‏‎[17]‎‏ و در راه خدا با کسانی که با شما می جنگند، نبرد کنید و از حد تجاوز نکنید که خدا تعدی کنندگان را دوست نمی دارد. ‏

‏این آیه یکی از آیات دال بر وجوب دفاع در مقابل کسانی است که به پیکار با مسلمانان می پردازند.‏‎[18]‎‏ در این آیه دستور مبارزه با کسانی داده شده که شمشیر روی مسلمانان می کشند و نیز اجازه داده است که مسلمانان برای خاموش ساختن دشمنان دست به اسلحه ببرند و با شجاعت تمام به دفاع از خود و حقوق خویش بپردازند.‏‎[19]‎‏ مسلمانان نمی توانند مشاهده کنند تا کفار و مشرکان که شمشیرهایشان در راه هوای نفس و شهوتها و ظلمات به کار می برند‏‎[20]‎‏ به آنان تجاوز کنند و ساکت بنشینند. نکته های قابل توجه در آیه اینکه: ‏

‏1. دفاع باید با انگیزه الهی و در راه خدا باشد. (فی سبیل الله)‏

‏2. از حد و حدود دفاع تجاوز نشود. (ولا تعتدوا)‏

‏جمله (‏الّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ‏) نیز صراحت دارد که این دستور مخصوص مقابله با کسانی است که به دیگران تجاوز کرده و دست به اسلحه و جنگ می برند، اما تا زمانی ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 142
‏که دشمن به مقابله و مبارزه برنخاسته، مسلمانان نباید حمله کنند و تنها باید با کسانی مبارزه کرد که به مبارزه با مسلمانان بر می خیزند، به همین جهت غیرنظامیان، مانند کودکان و زنان نباید مورد تهاجم قرار گیرند؛ زیرا آنها به مقاتله برنخاسته اند.‏‎[21]‎

‏3. در آیۀ دیگری از قرآن مجید چنین آمده است:‏

‏(‏وَلاَ تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّی یُقَاتِلُوکُمْ فِیهِ فَإِن قَاتَلُوکُمْ فَاقْتُلُوهُمْ کَذلِکَ جَزَاءُ الْکَافِرِینَ‏)؛‏‎[22]‎‏ و با آنها (کفار) نزد مسجدالحرام ( در منطقه حرم) جنگ نکنید، مگر این که در آن جا با شما بجنگند پس اگر در آنجا با شما پیکار کردند آنها را به قتل برسانید؛ چنین است جزای کافران.‏

‏آیه اگرچه مربوط به احترام و حرمت مسجدالحرام است که جنگ و پیکار در حرم امن الهی جایز نیست، اما در صورت وقوع جنگ و تجاوز، دفاع در مقابل آن اگرچه در حرم امن الهی باشد، از نظر اسلام جایز است.‏

‏4. یکی دیگر از دلایل قرآنی دفاع مشروع عبارت است از:‏

‏(‏فَمَنِ اعْتَدَی عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَی عَلَیْکُمْ‏)‏‏؛‏‎[23]‎‏ هر کس به شما تجاوز کرد، همانند آن بر او تعدی کنید. ‏

‏پاسخ تجاوز، مقابله به مثل است، این آیه شریفه شامل هر گونه تجاوز و تعدی می شود که اگر کسی به مسلمانان تجاوز نمود، باید با او مقابله به مثل نمود.‏

‏طبق این آیه شریفه هر کس با سلاحهای آتشین، توپ و گازهای سمی به جنگ با مسلمانان برخیزد، باید با او مقابله به مثل شود تا این که ظالم و متجاوز از ستم و دشمنی و فتنه و بی عدالتی و آزار و اذیت دست بردارد. ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 143

ب. دلایل روایی

‏در روایات فراوانی نیز به دفاع در برابر جان، مال، خانواده و دفاع در برابر ستمگران اشاره شده است که به برخی از مهمترین آنها اشارت می رود:‏

‏1. در روایتی از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم که می فرماید:‏

«من قُتل دون مظلمته فهو شهید»‏؛‏‎[24]‎‏ اگر کسی در برابر ظلم و ستم کشته شود، شهید است. ‏

‏2. همچنین در روایت دیگری می فرماید:‏

«من قُتل دون عیاله فهو شهید»‏؛‏‎[25]‎‏ کسی که در دفاع از خانواده خود کشته شود، شهید است. ‏

‏3. در روایت دیگری نیز می فرماید:‏

«من قُتل دون ماله فهو بمنزلة الشهید»‏؛‏‎[26]‎‏ کسی که در دفاع از مال خود کشته شود، به منزله شهید است. ‏

‏4. باز حضرت در روایت دیگر می فرماید:‏

«من قُتل دون دمه ومَن قُتل دون دینه فهو شهید»‏؛‏‎[27]‎‏ کسی که در دفاع از جان و دین خود کشته شود، شهید است. ‏

دیدگاه فقها

‏فقهای اسلام در وجوب دفاع اختلافی ندارند و همه آنها اتفاق نظر دارند که اگر اساس اسلام در معرض خطر باشد، کفار و مشرکان به مملکت اسلامی یا مسلمانان هجوم برده باشند و یا مسلمانی در میان دشمنان محاصره شده باشد، دفاع واجب است که در این ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 144
‏جا دیدگاه برخی از فقها آورده می شود. تنها تفاوت در میان شیعه و اهل سنت این است که مشهور نزد شیعه این است که جهاد را به دو قسم می داند، جهاد ابتدایی که در زمان امام معصوم علیه السلام انجام می شود و جهاد دفاعی که نیاز به اذن معصوم ندارد، اما اهل سنت این تقسیم را ندارند، بلکه جهاد را واجب دانسته اند که شامل دفاع نیز می شود. صاحب جواهر جهاد دفاعی را در صورتی واجب می داند که: ‏

‏1. مسلمانان مورد هجوم کفار قرار بگیرند؛‏

‏2. این هجوم اساس اسلام را تهدید کند یا این که اراده استیلا بر بلاد مسلمانان داشته باشند؛‏

‏3. استیلا بر مسلمانان، اسارت، آوارگی و اخذ اموال مسلمانان را در پی داشته باشد.‏

‏در این صورت بر همه مسلمانان اعم از زن و مرد، سالم و بیمار، به هر نحو ممکن دفاع واجب است و نیاز به اذن امام معصوم علیه السلام ندارد.‏‎[28]‎

‏محقق حلی می فرماید: «جنگ، به عنوان دفاع، گاهی واجب می شود؛ مانند وقتی که انسان در میان دشمن باشد و از جان خود بیم داشته باشد، دفاع از نفس واجب است و نیز دفاع از مال در صورتی که جانش در سلامت باشد واجب است»‏‎[29]‎‏.‏

‏امام خمینی رحمهُ الله دفاع را بر دو قسم می داند: دفاع از اساس اسلام و دفاع از مسلمانان (هر دو قسم را واجب می دانند) و می فرماید:‏

‏اگر دشمنی که از او بر اساس اسلام و اجتماع مسلمین ترس باشد، بلاد‏‏ ‏‏مسلمین و یا مرزهای آن را مورد هجوم قرار دهد، بر مسلمان ها واجب است که از آن به هر وسیله ای که ممکن است با بذل مال و جان، دفاع نمایند.‏

‏این دفاع، مشروط به حضور امام علیه السلام و اذن او و اذن نایب خاص یا عام او ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 145
‏نیست، پس بر هر مکلفی بدون هیچ قید و شرطی واجب است به هر وسیله ای که باشد، دفاع نماید.‏‎[30]‎

‏ایشان حتی می فرماید:‏

‏در جنگ دفاعی هر موقع که دفاع واجب باشد، باید بر آن اقدام کرد؛ اگرچه در ماه حرام باشد.‏‎[31]‎

‏همچنین در جای دیگر درباره حکم جهاد و دفاع برای زنان می فرماید:‏

‏جهاد بر زنها واجب نیست، ولی گذشت که دفاع بر هر شخصی در حدود توانائی و امکانات واجب است.‏‎[32]‎

‏شیخ طوسی در ‏‏النهایه‏‏ می نویسد:‏

‏جهاد دفاعی در صورت تهاجم دشمن به مسلمانان و ترس آن که اساس اسلام مورد تهاجم قرار گیرد و آسیب ببیند، واجب است و نیاز به اذن معصوم علیه السلام نیست.‏‎[33]‎‏ ‏

‏همچنین محقق حلی در ‏‏مختصر النافع‏‏ می فرماید: «یکی از موارد وجوب جهاد که نیاز به اذن امام عادل ندارد، این است که مسلمانان مورد هجوم واقع شوند و اساس اسلام در معرض نابودی قرار گیرد یا این که بین قومی باشد که دشمن آنان را احاطه کرده و قصد دفاع از جان داشته باشد».‏‎[34]‎

‏برخی دیگر از فقها ضمن تأکید بر برخی از مطالب فوق، دفاع را بر هر توانمندی حتی بردگان و زنان و به هر وسیله ممکن واجب دانسته اند و برخی تأکید کرده اند حتی کسانی که در مناطق دوردست هستند در صورت نیاز به مهاجرت، واجب است ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 146
‏مهاجرت کنند تا برای دفاع در لشکر مسلمانان شرکت کنند. ‏

‏علامه حلی می نویسد: «وقتی که کفار، دارالاسلام (مملکت اسلامی) را مورد تهاجم قرار داد، بر هر انسان توانمند واجب است با آنها بجنگد حتی بردگان، زنان و...».‏‎[35]‎

‏ابوالصلاح حلبی نیز جهاد و دفاع از ممالک اسلامی از دست خیانت های کفار و محاربان واجب می داند و بر هر مسلمانی، حتی کسانی که در مناطق دوردست زندگی می کنند، در صورت نیاز به آنان، واجب است مهاجرت کنند و در دفاع و لشکر مسلمانان شرکت نمایند.‏‎[36]‎

‏شهید ثانی در ‏‏دروس‏‏ می نویسد: «از نظر فقهی در صورتی که اساس اسلام به خاطر(حمله) دشمن حربی یا قومی از مسلمانان از بین برود، بر همجواران دینی دفاع از مسلمانان واجب است و اگر نیاز به مدد رسانی از غیر آنان باشد، واجب است مدد رسانده شود تا دشمن را باز دارند». و نیز ایشان می فرماید:« دفاع بر هر کسی که بر جانش می ترسد، به طور مطلق واجب است و همه این امور دفاع می باشد».‏‎[37]‎‏ ‏

‏برخی نیز با تأکید بر وجوب دفاع، شیوه تدریجی دفاعی، یعنی از آسانترین روش برای دفاع آغاز شود و در صورت کافی نبودن، روشهای شدیدتری را توصیه می کنند:‏

‏محقق حلی می فرماید:« انسان حق دارد از جان، حریم و مالش تا آن جا که توان دارد دفاع کند و در این راه به آسانترین روشها باید تکیه کند؛ پس اگر با فریاد کشیدن دفاع محقق می شود، به همان فریاد اکتفا کند و اگر با فریاد نشود با دست دفاع کند و اگر با دست کفایت نمی کند با عصا و اگر با عصا کافی نیست با اسلحه می تواند دفاع کند. اگر متجاوز کشته و یا مجروح شد، خونش هدر است؛ چه آزاد باشد و چه بنده و اگر مدافع کشته شد در حکم شهیدان است».‏‎[38]‎

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 147
‏شیخ جعفر کاشف الغطاء جهاد را بر پنج قسم نموده است و چهار قسم آن را دفاع و یک قسم آن را جهاد ابتدایی می دانند، ایشان جهاد برای حفظ اساس اسلام، دفع کفار از مسلمانان در صورت درگیر شدن و دفع آنها از کشورهای اسلامی و دفع کسانی که از رحمت خدا دور شده و قصد گرفتن اموال مسلمانان را دارند را دفاع، ولی جهاد برای برگرداندن کافران به دین اسلام را جهاد ابتدایی می داند. ایشان می نویسد: جهاد بر پنج قسم است:‏

‏1. جهاد برای حفظ اساس اسلام، در صورتی که کفار بخواهند به اساس اسلام و بلاد اسلامی هجوم بیاورند؛‏

‏2. جهاد برای دفع کسانی که از رحمت خدا دور شده اند و قصد گرفتن اموال مسلمانان را دارند؛‏

‏3. جهاد برای دفع کفار از مسلمانان، در صورتی که کفار با مسلمانان درگیر شده اند؛‏

‏4. جهاد برای دفع کفار از بلاد و اراضی مسلمانان، در صورتی که بر مسلمانان و اراضی آنان مسلط شده باشند؛‏

‏5. جهاد با کفر و برگرداندن کافران به دین اسلام و اقرار به نبوت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم.‏

‏تمام این پنج قسم جهاد است، اما قسم پنجم مشروط به حضور امام یا نایب خاص وی میباشد؛ به خلاف چهار قسم دیگر.‏‎[39]‎‏ ‏

‏فقهای اهل سنت، جهاد را از عبادت های بزرگ و واجبات مهم دین می دانند و تفاوتی میان جهاد ابتدایی و جهاد دفاعی قائل نیستند، احمد بن حنبل درباره اهمیت جهاد و مبارزه می گوید: «در میان فرائض، عملی بالاتر از جهاد نمی شناسم».‏‎[40]‎‏ فقهای اهل سنت در چند مورد جهاد را واجب و معین می دانند: ‏

‏1. هنگامی که سرزمین اسلامی توسط دشمن اشغال شود؛ در این صورت ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 148
‏جهاد بر مردم آن سرزمین معین است. ‏

‏2. هنگامی که پیشوا و حاکم،‏‎[41]‎‏ مردم را به جهاد فرا بخواند. با اعلان بسیج از طرف ایشان شرکت در جهاد بر عموم واجب است.‏‎[42]‎‏ ‏

‏همچنین اگر مسلمانان با حملات دشمن غافل گیر می شوند، برای جهاد نیازی به کسب اجازه از فرماندهی نیست و همچنین برای موارد ضروری که کسب اجازه ممکن نمی باشد.‏‎[43]‎

‏از دانشمندان دیگری که مسأله جهاد و دفاع را مطرح کرده، به وجوب آن تصریح نموده اند، ابن رشد،‏‎[44]‎‏ ابن حزم ظاهری،‏‎[45]‎‏ وهبه زحیلی،‏‎[46]‎‏ سرخسی و... می باشند. ‏

ماهیت عملیات استشهادی 

‏ماهیت عملیات استشهادی باید دفاعی باشد؛ بدین معنا که پیش از آن تهاجم و تجاوزی صورت گرفته باشد تا در برابر آن شخص به دفاع برخیزد، نه این که ابتدا به چنین عملی اقدام نماید که این خود جنبه تجاوز داشته و نفس تجاوز و تعدی به دیگران ـ به ویژه آن که موجب کشته شدن عده ای را فراهم آورد ـ مشروعیت ندارد و حرام است؛ زیرا مورد نهی خداوند واقع شده است: (‏وَلاَ تَعْتَدُوا إِنَّ اللهَ لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ‏).‏‎[47]‎

‏بنابراین زمینه این عملیات را باید دشمنان متجاوز فراهم کرده باشند و در مقابل برای ضربه زدن و دفع تهاجم این اقدام صورت گیرد. در نتیجه نمی توان در جایی که ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 149
‏هیچ گونه تجاوزی صورت نگرفته است،‏‎[48]‎‏ دست به چنین عملیاتی زد؛ زیرا لازمه آن هرج و مرج خواهد بود.‏

‏دفاع در چنین عملیاتی می تواند چند جهت داشته باشد. دفاع در مقابل تجاوز به سرزمین اسلامی، دفاع در برابر بیرون راندن از خانه و کاشانه، دفاع در برابر هجوم به اصل اسلام و مسلمانان و همه این موارد دفاع در اسلام مورد تأیید می باشد. ‏

‏درباره دفاع از سرزمین اسلامی، فتاوای فقهای اسلامی مطرح شد. در اینجا تنها به سخن امام خمینی رحمهُ الله اکتفا می شود. ایشان می فرماید: اگر کشور مسلمین و مرزهای آن توسط دشمنان مورد تهاجم قرار گیرد که از وی بر اسلام و امت اسلامی بترسند، بر مسلمین دفاع از مال و جان، به هر وسیله ممکن، بدون هیچ قید و شرطی واجب است.‏‎[49]‎

‏اما در مورد دفاع در برابر بیرون راندن از خانه و کاشانه به آیاتی از قرآن می توان استناد نمود. خداوند متعال به مظلومینی که مورد ستم قرار گرفته اند، ضمن اجازه جهاد و دفاع، می فرماید: اینها ستمدیدگانی هستند که (‏اُخْرِجُوا مِن دِیَارِهِم بِغَیْرِ حَقٍّ إِلا أن یَقُولُوا رَبُّنَا اللهُ‏)؛‏‎[50]‎‏ از خانه و شهر خود به ناحق رانده شدند و جرمی نداشتند جز این که می گفتند: پروردگار ما خدای یکتا است. ‏

‏مورد دیگر در داستان طالوت است؛ وقتی گروهی از بنی اسرائیل از پیامبر عصر خود تقاضای فرماندهی کردند، پیامبر آنها گفت: شاید اگر دستور پیکار به شما داده شود (سرپیچی کنید و) در راه خدا جهاد و پیکار نکنید. مردم در پاسخ گفتند: (‏وَمَا لَنَا ألا نُقَاتِلَ فِی سَبِیلِ اللهِ وَقَدْ اُخْرِجْنَا مِن دِیَارِنَا وَأبْنَائِنَا‏)؛‏‎[51]‎‏ چگونه ممکن است در راه خدا پیکار نکنیم، در حالی که از خانه ها و فرزندانمان رانده شده ایم.‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 150
‏در هر صورت، پس از تعیین طالوت به عنوان فرمانده از جانب خداوند دستور جهاد نیز صادر شد. اگرچه عده کمی حکم جهاد را پیروی نموده و عده زیادی نیز سرپیچی کردند. یادآوری این نکته ضروری می نماید که این آیات و مانند آن فرمان های شخصی نیستند، بلکه فرمان هایی را برای عموم مردم صادر می کند و روشن است که این اقدام عمومی بدون اذن پیشوایان دینی و حاکم شرع مشکل می نماید و در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز بدون فرمان و اذن پیامبر حکم به جنگ و قتل نمی شد؛ چرا که پیمان های متعددی مبنی بر عدم پیکار و درگیری میان مسلمانان و مشرکان یا یهود بسته شده بود. به همین علت شخصاً کسی اقدام به عملیات نظامی و کشتن عده ای نمی کرد. به نظر می رسد در عملیات استشهادی نیز جهت به کار نبردن سلیقه های شخصی و حب و بغض ها و پدید نیامدن هرج و مرج، بهترین راه این است که زیر نظر حاکم شرع و مجتهد جامع الشرایط، با فرماندهی افراد امین و دلسوز صورت گیرد تا حیثیت مسلمانان خدشه دار نشود.‏‎[52]‎

‏بنابراین آنچه در ماهیت این بحث ممکن است دخالت داشته باشد این است که در صورت توانایی و وجود دفاع جمعی و ملی نوبت به چنین عملیاتی نمی رسد.‏

‏و اما دیدگاه امام خمینی رحمهُ الله درباره شهید فهمیده و ستایش بی نظیر او از سوی امام، استفاده میشود که این مسأله در ضمن دفاع جمعی و ملی بوده و چنین عملی پسندیده و قابل ستایش است. امام خمینی رحمهُ الله درباره شهید فهمیده فرمودند:‏

‏رهبر ما آن طفل دوازده ساله ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم ما بزرگتر است، با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید.‏‎[53]‎‏ ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 151
اهداف عملیات استشهادی 

‏یکی از مهم ترین بحث ها دربارۀ عملیات استشهادی، توجه به اهداف و انگیزه های عاملان عملیات استشهادی است. انسان خردمند هیچ عملی را بدون هدف انجام نمی دهد؛ اگر چه عملیات استشهادی دفاع است، اما مشروعیت دفاع با اهدافی، مانند: از خودگذشتگی و شهادت، استقامت در دین، ذلت ناپذیری، از بین بردن ستم و اختناق، سربلند نگه داشتن اسلام و مسلمین، به روشنی از آیات فراوانی قابل استفاده است که به مهم ترین آنها می پردازیم: ‏

1. فدا شدن در راه خدا (شهادت)

‏یکی از اهداف عاملان عملیات استشهادی شهادت و فدا شدن در راه خدا با نیت خالص است. افراد با ایمانی هستند که با خدای خود معامله می کنند و در جستجوی شهادت و جان فشانی در راه خدایند. در قرآن کریم می فرماید:‏

‏(‏وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللهِ وَاللهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ‏)؛‏‎[54]‎‏ بعضی از مردم (با ایمان و فداکار، همچون علی علیه السلام در ‏‏لیلة‏ المبیت به هنگام خفتن در جایگاه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم) جان خود را به خاطر خشنودی خدا می فروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.‏

‏اگرچه این آیه شریفه در شأن امام علی علیه السلام نازل شده است‏‎[55]‎‏ ـ که در «‏‏لیلة المبیت‏‏»، هنگامی که کفار قصد جان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را کرده بودند، علی علیه السلام در بستر آن حضرت خوابید ـ اما منحصر در همان مورد خاص نیست، بلکه دارای یک مفهوم گسترده ای است و شامل هر مجاهدی که جان خود را در راه خشنودی خدا فدا کند می شود.‏‎[56]‎‏ ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 152
‏همچون سایر آیات قرآن که مفهوم و محتوای کلی و عمومی دارد.‏‎[57]‎

‏در هر حال، این آیه گروهی از مردم فداکار را بیان می کند که تنها با خدا معامله می کنند و هر چه دارند حتی جان خود را می فروشند و در ازای آن جز رضا و خشنودی او چیزی خریدار نیستند و با فداکاری و ایثار آنها است که امر دین و دنیا اصلاح و حق زنده و پایدار می شود و زندگی انسان گوارا و درخت اسلام بارور می گردد.‏‎[58]‎

‏خداوند متعال در آیه ای دیگر ـ که معامله انسان با خدا را بیان می کند ـ می فرماید:‏

‏(‏إِنَّ اللهَ اشْتَرَی مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أنْفُسَهُمْ وَأمْوَالَهُم بِأنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ‏)؛‏‎[59]‎‏ خدا از مؤمنان جان ها و مال هایشان را خریداری می کند که بهشت از آن آنها باشد و در راه خدا پیکار می کنند، می کشند و کشته می شوند.‏

‏مفسران‏‎[60]‎‏ هر دو آیه را به یک مضمون گرفته اند و آن معامله جان انسان با خدای متعال است که خشنودی خدا و بهشت نتیجه آن می باشد، ولی آنچه در رسیدن به این نتیجه مهم است، هدف آنها است که طلب شهادت همراه با نیت خالص است.‏

‏قرطبی می نویسد: این آیه هم کسی که به قصد قربت به میدان جهاد و شهادت قدم می گذارد و به دست دشمن شهید می شود، شامل می شود و هم کسی که با همین انگیزه به مصاف دشمن می رود و برای نابودی جمعی آنها اقدام نموده، خودش هم در ضمن آن کشته می شود. هر دو با خدا عهدی منعقد می کنند تا بر اساس آن جان و مال خود را با بهشت ابدی معامله کنند، بلکه می توان صدق مفهوم « اشتراء» به معنای خرید جان و مال مؤمن از طرف خداوند دانست.‏‎[61]‎‏ و یکی از مصادیق آن عملیات استشهادی است؛ ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 153
‏زیرا شخص در طلب شهادت و با نیت خالص اقدام به حمله به دشمن می کند و مشمول آیه فوق نیز می شود.‏‎[62]‎

‏و حتی می توان گفت صدق مفهوم « اشتراء»به معنای خرید جان و مال مؤمن در برابر خشنودی خدا و در برابر بهشت در عملیات استشهادی روشن تر از سایر موارد جهاد و دفاع است چرا که شخص در یک مبارزه نابرابر با علم به کشته شدن با قصد الهی به مصاف دشمن می رود. ‏

‏چنین انسانی قابل ستایش است زیرا به دفاع از سرزمین و ملت خود می پردازد و نه تنها ملت مسلمان این گونه افراد را تمجید و تحسین می نماید، بلکه در میان هر ملتی اگر شخصی برای آنان جان خود را فدا کند او را تحسین می کنند. ‏

2. استقامت 

‏یکی از مهم ترین هدف های عملیات استشهادی استقامت و پایداری در راه دین اسلام است. ارزش هر مسلمان واقعی به صبر و پایداری او در راه دین است و در مسیر اسلام واقعی مشکلات فراوانی وجود دارد که باید آنها را از سر راه برداشت. خداوند متعال می فرماید:‏

‏(‏إِنَّ الّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلاَئِکَةُ ألا تَخَافُوا وَلا تَحْزَنُوا وَأبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ‏)؛‏‎[63]‎‏ به یقین کسانی که گفتند پروردگار ما خداوند یگانه است، سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل می شوند که نترسید و غمگین نباشید و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است. ‏

‏افراد مدعی ایمان زیادند، اما هنگام برخورد با مشکلات و به خطر افتادن منافع، سست و ناتوان می شوند و ایمان خود را از دست می دهند، این گروه در عمل مشرکند، ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 154
‏پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم بعد از تلاوت این آیه فرمودند: گروهی این سخن را گفتند، سپس اکثر آنها کافر شدند، اما کسی که بگوید و همچنان بر آن پایدار باشد تا زمانی که مرگش فرا رسد از کسانی است که بر آن استقامت کرده است.‏‎[64]‎

‏استقامت در برابر انجام فرایض دینی مانند نماز و روزه، استقامت در برابر توطئه ها و تهمتهای مخالفان، همچنین در برابر مسخره های آن ها و استقامت در ولایت ائمه علیهم السلام و استقامت در مخالفت با هوای نفس، شهوترانی و ترک گناهان و بدی ها، انسان را به بالاترین ارزشها می رساند. ‏

‏استقامت، خالص کردن عمل برای خدا و اطاعت کردن خدا مطابق با آنچه در شرع مقدس اسلام آمده است.‏‎[65]‎

‏شرکت در عملیات استشهادی اثبات راست قامتی مسلمانان در دین است و این خود موجب ترس و وحشت در دل دشمن است. برخی از مفسران گفته اند: اگر در عملیات استشهادی قصدش ترساندن دشمن باشد یا راست قامتی مسلمانان را در دین ثابت کند، اشکالی ندارد.‏‎[66]‎‏ ‏

‏شخص مسلمانی که دشمن او را از خانه و کاشانه اش بیرون رانده است و نزدیکانش را کشته است و اموال او را می گیرد و همیشه در مخاطره دشمن است، اما نه تنها دست از دین خود برنمی دارد بلکه با دشمن تا سر حد شهادت در حال مبارزه است، این مصداق بارز استقامت در دین است. قرآن می فرماید: «بر این افراد فرشتگان نازل می شوند که هیچ حزن و اندوهی نداشته باشند و بهشتی نیز که وعده داده شده برای آنها خواهد بود.» در آیه سیزده سوره احقاف ـ که مشابه آیه فوق است ـ چنین آمده است: این گروه از اصحاب بهشت و همیشه در آن متنعم هستند و این پاداش اعمال صالح و اطاعت آنان از خداوند در دنیا است.‏‎[67]‎‏ ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 155

3. عزت و سربلندی 

‏یکی از مهم ترین اهداف عملیات استشهادی عزت و سربلندی مسلمانان است. شخصی که عملیات استشهادی را انجام می دهد در صدد است تا ذلت و خواری که توسط دشمنان تحمیل شده است از بین ببرد. مفسران عملیات استشهادی را با چنین هدف و انگیزه ای جایز دانسته، آن را معامله ارزشمند با خدا تلقی نموده اند.‏‎[68]‎

‏از اساسی ترین شعارهای اسلام این است که مسلمان نباید زیر بار هیچ ذلت و خواری برود، بلکه باید همیشه عزیز و سربلند باشد، کافران در هیچ موردی نباید بر مسلمانان سیطره داشته باشند: «خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلطی نداده است».‏‎[69]‎

‏از آیه استفاده می شود که کافران نه تنها از نظر منطق، بلکه از نظر نظامی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و خلاصه از هیچ نظر بر افراد با ایمان چیره نخواهند شد.‏‎[70]‎

‏در آیات دیگر نیز مؤمنان را برترین انسان ها معرفی می نماید:‏

‏(‏وَلا تَهِنُوا وَلاَ تَحْزَنُوا وَأنْتُمُ الأعْلَوْنَ إِن کُنْتُم مُؤْمِنِینَ‏)؛‏‎[71]‎‏ سست نشوید و غمگین نگردید و شما برترید اگر ایمان داشته باشید.‏

‏آیه نشان می دهد ایمان با علو و برتری توأم است و ممکن نیست که با حفظ ایمان زیردست کفار واقع شوند.‏‎[72]‎‏ همچنان که در آیۀ دیگری نیز می خوانیم:‏

(وَللهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ‏)؛‏‎[73]‎‏ عزت و سربلندی نیز از آن خدا و رسول و مؤمنان است.‏

‏مؤمنان در موارد متعددی در عقیده، در روش های دینی، نقش آفرینی، هدایت و... بر ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 156
‏دیگران برتری دارند.‏‎[74]‎‏ در این صورت باید آنان سربلند و عزیز باشند. هرگونه خواری و ذلت را از خود دور نمایند و زیر بار ظلم و ستم نباید بروند؛ حتی اگر با کشته شدن در برابر لشکر عظیم کفار باشد. ‏

‏بهترین الگوی آن عمل حضرت سیدالشهداء علیه السلام در کربلا است که با عِده و عُده بسیار اندک در برابر لشکری بزرگ ایستادگی نمود و شربت شهادت نوشید و زیر بار ذلت افراد پست و ستم کاری چون یزید نرفت و فرمود: این زنازاده مرا بین دو چیز مخیر کرده است، بین قیام با شمشیر و ذلت؛‏

«هیهات منّا الذلة قد یأبی الله لنا ذلک ورسوله والمؤمنون»‏؛‏‎[75]‎‏ ذلت و خواری از ما دور است، خدا و رسولش و مؤمنان آن را شایسته ما نمی دانند.‏

‏و این سخن، شعار امروزی هر مسلمان واقعی و مظلوم است تا جایی که به پیروی از رهبر دینی خود جان خود را در این راه فدا نموده و کشته می شود. ‏

ارزش و اهمیت دفاع از دیدگاه امام خمینی رحمهُ الله

‏در این جا دو سخن از امام خمینی رحمهُ الله درباره ارزش و اهمیت دفاع بیان می شود:‏

‏جنگ خیلی خوب است از یک جهت و آن این است که انسان را شجاعتی که در باطن انسان است بروز می دهد و تحرک برای انسان حاصل می شود. انسان از آن خمودی بیرون می آید.‏‎[76]‎

‏در جای دیگر می فرماید:‏

‏من خون و جان ناقابل خویش را برای ادای واجب حق و فریضۀ دفاع از مسلمانان آماده نموده ام و در انتظار فوز عظیم شهادتم.‏‎[77]‎

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 157
‏با وجود برخورداری عملیات استشهادی از دلایل و اهداف، دارای شبهات و موانعی است که به مهم ترین آنها اشارت می رود:‏

تفاوت عملیات استشهادی و انتحار

‏ممکن است گفته شود عملیات استشهادی همان انتحار و خودکشی است، بلکه بدتر از انتحار است؛ زیرا غیر از خود انسان افراد دیگری نیز در این عملیات کشته می شوند و انتحار امری مذموم و ناپسند است. ما در پاسخ می گوییم: این ها دو تفاوت جوهری دارند برای روشن شدن بحث به توضیح انتحار و حکم آن می پردازیم.‏

‏انتحار در لغت از نحر به معنای خودکشی است‏‎[78]‎‏ و در اصطلاح شرعی عبارت از این است که کسی به خاطر حرص دنیا، طلب مال و یا در حالت غضب و ضجر به قصد خودکشی، دست به کشتن خود بزند.‏‎[79]‎‏ روشن است که خودکشی به هر دلیلی که باشد از نظر اسلام محکوم و هیچ توجیهی ندارد. دلایل زیادی بر حرمت آن وارد شده است که از آن جمله می توان به آیۀ شریفۀ: (‏وَلاَ تَقْتُلُوا أنْفُسَکُمْ إِنَّ اللهَ کَانَ بِکُمْ رَحِیماً‏)‏‎[80]‎‏ اشارت نمود. این آیه افزون بر نهی از کشتن دیگران، نهی از خودکشی و انتحار نیز هست. در این آیه می فرماید: یکدیگر را نکشید، خداوند به شما مهربان است. مفسران این آیه را دلیل بر حرمت خودکشی می دانند؛ یعنی خداوند مهربان نه تنها راضی نمی شود دیگری شما را به قتل برساند، بلکه به خود شما هم اجازه نمی دهد که با رضایت خود، خویشتن را به دست نابودی بسپارید.‏‎[81]‎‏ ‏

‏مرحوم طبرسی نیز آیه را دلیل بر حرمت انتحار می داند، در نتیجه جایز نیست کسی ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 158
‏در حال غضب و ناراحتی‏‎[82]‎‏ و به خاطر رهایی از غم و سختی زندگی، خودش را بکشد.‏‎[83]‎‏ ‏

‏و در ادامه خداوند متعال، مجازات خودکشی را آتش جهنم دانسته، می فرماید:‏

‏(‏وَمَن یَفْعَلْ ذلِکَ عُدْوَاناً وَظُلْماً فَسَوْفَ نُصْلِیهِ نَاراً‏)؛‏‎[84]‎‏ کسی که خود را آلوده خوردن اموال دیگران به ناحق سازد یا دست به انتحار و خودکشی بزند، به زودی او را در آتشی وارد خواهیم ساخت.‏

‏همچنین می توان برای نهی از هلاکت و خودکشی به آیه شریفه: (‏وَلا تُلْقُوا بِأیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَةِ)‎[85]‎‏ استناد نمود که شامل هر عاملی می شود که انسان را به هلاکت و نابودی بیفکند.‏‎[86]‎

‏در روایات نیز به حرمت خودکشی و وعده عذاب الهی به آتش جهنم اشاره شده است؛ از جمله در روایتی امام صادق علیه السلام می فرماید:‏

«من قتل نفسه متعمداً فهو فی نار جهنم خالداً فیها»‏؛‏‎[87]‎‏ هر کس عمداً خودکشی کند، همیشه در آتش جهنم خواهد بود. ‏

‏این در حالی است که در عملیات استشهادی شخص به دنبال به دست آوردن حق خود و سرزمین خود و پاسخ به تجاوزات یک تجاوزگر و مهاجم است، و شخص نیز در صدد حفظ عزت اسلام و مسلمانان می باشد لذا این دو عمل کاملاً متفاوت می باشد. ‏

‏نکته مهم دیگر پیامد و نتیجه دو عمل است که در عملیات شهادت طلبانه شخص به دنبال بالاترین آرمان ها و آرزوهای دینی یعنی شهادت است که برتر از آن فضیلتی ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 159
‏نیست، اما در عملیات انتحاری از آن جا که یک نوع خودکشی به حساب می آید افزون بر این که مرتکب گناه کبیره شده است، مجازات آن نیز در آخرت آتش خواهد بود.‏‎[88]‎

‏با توجه به مطالب فوق روشن می شود که در عملیات شهادت طلبانه، شخص عامل دارای قوت روحی، شجاعت، شهامت، ایمان و اعتقاد راسخ و آگاهی کامل از کردار خویش است، در حالی که در عملیات انتحاری شخص دارای ضعف روحی، بی ایمانی، رسیدن به بن بست، بی هدفی و پوچی در زندگی می باشد. بنابراین تفاوت عملیات استشهادی و انتحاری در سه موضوع قابل جستجو است: 1. قصد و انگیزه؛ 2.‏‏ ‏‏ویژگی های روحی عامل؛ 3. نتیجه.‏

‏جدول زیر تفاوت های اساسی این دو عمل را نشان می دهد:‏

‏ ‏

‏عملیات‏

‏قصد و انگیزه‏

‏ویژگی های روحی‏

‏نتیجه‏

‏استشهادی‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏قصد قربت و نیت خالص برای خدا، طلب شهادت، اثبات راست قامتی مسلمانان، عدم پذیرش سلطه کافران، ایجاد رعب و ترس در دل کفار، سربلندی و عزت اسلام.‏

‏شجاعت، شهامت، قوت و قدرت روحی، آگاهی کامل به هدف، ایمان و اعتقاد راسخ‏

‏دست یابی به بالاترین افتخار یعنی شهادت، بهشت، سعادت ابدی، آمرزش‏

‏انتحاری‏

‏رهایی از زندگی، نفله کردن خود، رهایی از گرفتاری های روحی، نجات غیرواقعی در زندگی، فرار کردن از مشکلات و واقعیت های موجود.‏

‏افسردگی، ضعف و سستی، عدم توانایی در کنترل اضطراب ها، تخیل و وهم به پیروزی، ضعف و بی ایمانی‏

‏خودکشی، جهنم، شقاوت ابدی، ارتکاب یک گناه کبیره‏

‏ ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 160
‏نتیجه این که: عملیات استشهادی با خودکشی و انتحار کاملاً متفاوت است و دو موضوع با هم تزاحمی ندارند.‏

‏افزون بر شبهه انتحار، عملیات استشهادی موانع دیگری نیز دارد که عبارتند از: ‏

1. تزاحم با وجوب حفظ مصلحت عمومی مسلمانان 

‏اثبات این مسأله که عملیات استشهادی در همه ابعاد مصلحت تمام مسلمانان و جوامع اسلامی را در برداشته باشد بسیار مشکل است. حفظ مصلحت عمومی مسلمانان از دو جنبه با چنین عملیاتی در تزاحم است:‏

‏الف: با چنین عملیاتی احتمال این که اسلام و مسلمانان در جهان با چهره ای خشن و زشت جلوه داده شوند وجود دارد و این خود باعث دوری مردم دنیا و طرفداران ادیان دیگر نسبت به اسلام خواهد بود.‏

‏ب: ضربه زدن به گروهی که عنوان دشمن نیز دارند، خود زمینه ساز ضربه های متقابل و کشتن افراد بیشتری از مسلمانان می باشد.‏

2. کشته شدن انسان های بی گناه 

‏یکی دیگر از موانع عملیات استشهادی این است که در چنین عملیاتی تنها سربازان و نظامیان دشمن کشته نمی شوند، بلکه شهروندان عادی، زنان و کودکان بی گناه نیز از بین خواهند رفت، این در حالی است که در اسلام حتی در زمان جنگ سفارش شده است که به زنان و کودکان و سالخوردگان حمله نشود.‏‎[89]‎

نتیجه و بررسی 

‏با وجود چنین موانعی حکم به وجوب یا جواز عملیات استشهادی بدون هیچ قید و شرطی با اشکال مواجه است، لذا در صورت تزاحم دلایل، لازم است که اهم و مهم ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 161
‏تشخیص داده شود و اهم مقدم گردد مثلاً در صورت تزاحم دلایل جواز عملیات استشهادی با وجوب حفظ مصلحت عمومی مسلمانان، حفظ مصلحت عمومی مسلمانان و جوامع اسلامی اهم است و مقدم بر عملیات استشهادی. ‏

‏در هر صورت همین موانع باعث شده است که فتاوای فقها در این زمینه مختلف باشد: برخی این عملیات را با شرایطی که در آغاز بحث مطرح شد، جایز دانسته اند. برخی آن را منوط به اذن حاکم شرع (مجتهد جامع الشرایط) یا ولیّ فقیه نموده و برخی دیگر آن را حرام دانسته اند، مگر این که مصلحت اهمی مانند دفاع از اسلام و مسلمین متوقف بر آن باشد. ‏

‏در نتیجه به صرف ظن و گمان نمی توان موضوع را تمام شده تلقی نمود و دست به عملیات زد. بهترین راه آن دخالت دادن حاکم شرع و ولیّ فقیه است تا با نظر افراد امین، دلسوز و متخصص جامعه این گونه امور مهم رهبری شود و هرج و مرج در جوامع اسلامی پدید نیاید.‏

‏جهت روشن شدن بهتر بحث، برخی از فتاوای فقها ـ که به صورت پرسش و پاسخ است ـ در این جا نقل می شود: ‏

1 ـ آیت الله مکارم شیرازی

‏محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، مرجع تقلید شیعیان، دامت برکاته ‏

‏با سلام و احترام ‏

‏نظر مبارک آن مرجع تقلید در رابطه با مسائل ذیل خواستارم: ‏

‏در صورتی که عملیات استشهادی با شاخصه های زیر انجام شود: ‏

‏1. فرد با نیت خالص برای خدا و منفعت رساندن به مسلمانان و سست نمودن کفار، به دشمن حمله کند؛‏

‏2. فرد با هدف دفع تهاجم مستقیم یا غیرمستقیم دشمن و ضربه زدن مؤثر به او کار خود را انجام دهد؛‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 162

3. خود در اثر این حمله قطعاً یا قریب به یقین کشته شود؛‏

‏4. نفوس دشمن کشته شوند و امکانات اقتصادی، سیاسی او ضربه جدی ببیند؛‏

‏5. ماهیت کار، دفاع و ضربه متقابل باشد و ابتدائاً انجام گیرد؛‏

‏6. راه دیگری که ضربه مورد نظر بدون کشته شدن عامل حمله استشهادی صورت پذیرد وجود ندارد.‏

‏الف: آیا جایز است یا خیر؟ در صورت جواز آیا چنین عملیاتی تحت ادله دفاع قرار می گیرد یا دلایل دیگری دارد؟‏

‏ب: در صورت تزاحم با ادله حرمت قتل نفس و وجوب حفظ نفس کدام یک اهم می باشد؟‏

‏ج: در صورتی که چنین عملی موجب وهن اسلام و مسلمانان باشد یا از نظر ماهیت دفاعی تأثیر نداشته باشد؛ یعنی دفع دشمن به دنبال نداشته باشد، این عمل چه صورتی پیدا می کند؟‏

‏د: کشته شدن افراد بی گناه در هنگام چنین عملیاتی چه حکمی دارد؟ و آیا ادله تترّس شامل آن می شود یا خیر؟‏

‏بسمه تعالی ‏

‏ج 1 تا آخر: هرگاه راه دفاع از کیان اسلام و مسلمین منحصر به این راه باشد جایز است و علاوه بر ادله تترّس، قانون اهم و مهم نیز در این مورد حاکم است، ولی باید تا ممکن است ضایعات بر افراد بی گناه به حداقل برسد. ‏

‏همیشه موفق باشید؛ 21 / 4 / 85 ‏‎www.makarem.ir‎

2 ـ آیت الله فاضل لنکرانی

‏آیت الله فاضل لنکرانی در پاسخ به چند استفتاء درباره مشروعیت عملیات استشهادی مجاهدین فلسطینی علیه نیروهای متجاوز اسرائیل می گوید: ‏

‏... و بر فرزندان اسلام در فلسطین اشغالی و سرزمین های لبنان بلکه بر همه ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 163
‏فرزندان اسلام، جهاد و مقاومت و آمادگی در مقابل آنان (متجاوزین اسرائیلی) به هر نحوی که می توانند، واجب است و حد و مرزی ندارد....‏‎[90]‎‏ ‏

‏و در جای دیگر می گوید:‏

‏مسأله فلسطین مسأله دفاع است و دفاع از خود و حریم و ناموس و کیان اسلام به هر نحوی که باشد جایز است.‏‎[91]‎

3 ـ آیت الله نوری همدانی

‏بسمه تعالی ‏

‏محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی، دام ظله العالی ‏

‏سلام علیکم ‏

‏پس از عرض سلام و ادب و آرزوی سلامتی برای حضرتعالی مستدعی است نظر مبارک را در رابطه با مسائل ذیل مبذول فرمائید:‏

‏1. حکم شرعی عملیات استشهادی چیست؟‏

‏بسمه تعالی، پس از سلام در مورد فوق ـ مانند کار شهید حسین فهمیده است ـ یک نوع جهاد است. ‏

‏2. آیا عملیات استشهادی به عنوان اولی حرام است، اما ولیّ امر و ولیّ فقیه از باب عنوان ثانوی آن را جایز می داند؟‏

‏بسمه تعالی، همان طور که ذکر شد، یک نوع جهاد است.‏

‏3. مسئول تشخیص ضرورت انجام عملیات استشهادی کیست؟‏

‏بسمه تعالی، کسانی که به اوضاع مبارزه و جهاد و به اوضاع دشمنان اسلام واقف می باشند و موقعیت و لزوم آن را تشخیص می دهند. ‏

‏4. ادله فقهی جواز عملیات استشهادی چیست؟‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 164
‏بسمه تعالی، ادله جهاد شامل آن می شود. ‏

‏5. تفاوت انتحار با عملیات استشهادی در موضوع و حکم چیست؟‏

‏بسمه تعالی، جهاد در راه خدا با خودکشی موضوعاً و حکماً فرق دارد. ‏

‏6. آیا ادله جهاد شامل عملیات استشهادی نیز می شود؟‏

‏از جواب قبل روشن شد.‏‎[92]‎

4 ـ آیت الله موسوی اردبیلی

‏بسمه تعالی ‏

‏محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی موسوی اردبیلی ‏

‏سلام علیکم ‏

‏پس از عرض سلام و ادب و آرزوی سلامتی برای حضرتعالی مستدعی است نظر مبارک را در رابطه با مسائل ذیل مبذول فرمائید:‏

‏1. حکم شرعی عملیات استشهادی چیست؟‏

‏2. آیا عملیات استشهادی به عنوان اولی حرام است، اما ولیّ امر و ولیّ فقیه از باب عنوان ثانوی آن را جایز می دانند؟‏

‏3. مسئول تشخیص ضرورت انجام عملیات استشهادی کیست؟‏

‏4. ادله فقهی جواز عملیات استشهادی چیست؟‏

‏5. تفاوت انتحار با عملیات استشهادی در موضوع و حکم چیست؟‏

‏6. آیا ادله جهاد شامل عملیات استشهادی نیز می شود؟‏

‏بسمه تعالی ‏

‏عملیات انتحاری که احیاناً از آن جهت که به قصد دفاع یا ضربه زدن به متجاوز انجام می گیرد از آن به عملیات استشهادی تعبیر می شود حرام است، مگر آن که مصلحت اهمّی مثل دفاع از اسلام و مسلمین متوقّف بر آن باشد ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 165
‏و چون تشخیص این جهت، کار آسانی نیست، لذا لازم است با اجازه مجتهد جامع الشرایط باشد.‏‎[93]‎

نکات:

‏از فتاوای فقهای معاصر نکات زیر مهم و قابل استفاده می باشد: ‏

‏1. چنین عملیات ماهیت دفاعی داشته و ادله دفاع شامل آن می شود و حکم دفاع نیز روشن می شود. ‏

‏2. در تشخیص این موضوع باید نهایت دقت به عمل آید. ‏

‏3. تنها راه دفاع از جان و نوامیس مسلمین یا کیان اسلامی منحصر در چنین عملی باشد. ‏

‏4. خودکشی نیست و با انتحار کاملاً متفاوت است. ‏

‏5. برای جلوگیری از هرج و مرج و حفظ حیثیت مسلمانان و جلوگیری از سلیقه های شخصی لازم است با اجازه مجتهد جامع الشرایط و حاکم شرع صورت بگیرد.‏

‏6. اگر شخص با شرایط لازم و اهداف و نیت خالص چنین عملی را انجام دهد در زمره شهدای اسلام می باشد.‏

تفاوت عملیات استشهادی و تروریسم

‏تعریف و ویژگی های عملیات استشهادی پیش از این بیان شد، برای بیان تفاوت آن با ترور و تروریسم لازم است ترور نیز تعریف شود. «ترور» واژۀ فرانسوی ‏‎(terreur)‎‏ به معنای قتل سیاسی با اسلحه وحشت و ترس است و تروریست به کسی می گویند که طرفدار اصول تشدّد، شدت عمل و ایجاد رعب و ترس باشد و در زبان فارسی به کسی اطلاق می شود که با اسلحه مرتکب قتل سیاسی شود، تروریسم به اصل حکومت ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 166
‏وحشت و فساد گفته می شود.‏‎[94]‎

‏با توجه به تعریف و شرایطی که برای عملیات استشهادی بیان شد، روشن می شود که این عملیات کاملاً دفاعی و در مقابل تجاوز و برای استیفای حقوق از دست رفته است و راه دیگری نیز برای استیفای حق وجود ندارد، اما تروریسم که یک بار معنایی منفی دارد فعالیت های مجرمانه و خشونت آمیزی است که برای ایجاد رعب و وحشت با هدف سیاسی انجام می گیرد.‏‎[95]‎‏ و از مصادیق آن آدم ربایی، هواپیماربایی، هرج و مرج و ایجاد ناامنی است و در واقع خود یک تهاجم ابتدایی است نه دفاع و با مطامع و اهداف سیاسی و دنیوی صورت می گیرد، در حالی که عملیات استشهادی، دفاع در برابر تهاجمی است که از طرف دشمن صورت گرفته، عده ای کشته شده اند، خانه و کاشانه و اموال آنان آسیب دیده یا از بین رفته است و قصد این عملیات دفع تجاوز و استیفای حق است، ولی در ترور ضایع کردن حق دیگران و ستم به حقوق دیگران است.‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 167

کتاب نامه

‏1.‏ ‏آثار الحرب فی الفقه الاسلامی‏‏، وهبه زحیلی، دمشق، دارالفکر، 1419ق.‏

‏2.‏ ‏استفتائات‏‏، امام خمینی، تهران، دفتر انتشارات اسلامی، 1366.‏

‏3.‏ ‏امام خمینی و انتفاضه فلسطین‏‏، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381.‏

‏4.‏ ‏بدایة المجتهد ونهایة المقتصد‏‏، ابن رشد، ابو الولید محمد، القاهره، ‏‏المطبعة الجمالیة‏‏، 1329ق.‏

‏5.‏ ‏بزهکاری بین المللی‏‏، آندره بوسا، ترجمۀ نگار رخشانی، تهران، انتشارات گنج دانش.‏

‏6.‏ ‏پاره های پولاد‏‏، حمید داوری، تهران، مؤسسه فرهنگی ـ هنری شهید آوینی، نشر غنچه، 1383.‏

‏7.‏ ‏پیام قرآن‏‏، ناصر مکارم شیرازی، قم، ‏‏مدرسۀ‏‏ الامام امیرالمؤمنین علیه السلام، 1375.‏

‏8.‏ ‏تحریر الوسیله‏‏ (ترجمه فارسی)، امام خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی، چاپ عروج، 1385.‏

‏9.‏ ‏تفسیر القرآن العظیم‏‏، اسماعیل بن کثیر، بیروت، دار ‏‏المعرفة‏‏، 1417ق.‏

‏10.‏ ‏تفسیر المراغی‏‏، احمد مصطفی مراغی، بیروت، دارالفکر.‏

‏11.‏ تفسیر المنیر‏‏، وهبه زحیلی، بیروت، دار الفکر، 1426ق.‏

‏12.‏ ‏تفسیر نمونه‏‏، ناصر مکارم شیرازی و همکاران، تهران، دار الکتب الاسلامیه.‏

‏13.‏ ‏تهذیب الاحکام‏‏، شیخ محمد بن حسن طوسی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1365.‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 168

‏14.‏ ‏الجامع لاحکام القرآن‏‏، ابوعبدالله محمد قرطبی، دار الکتب، قاهره، 1378ق.‏

‏15.‏ ‏جواهر الکلام‏‏، محمدحسن نجفی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1368.‏

‏16.‏ ‏سلسلة الینابیع الفقهیة‏‏، علی اصغر مروارید، بیروت، ‏‏مؤسسة فقه الشیعه‏‏، الدار الاسلامیه، 1410ق.‏

‏17.‏ ‏سنن ابی داوود‏‏، سلیمان بن اشعث سجستانی، تحقیق: سید محمد اللحام، بیروت، دارالفکر.‏

‏18.‏ ‏شرائع الاسلام‏‏، ابوالقاسم نجم الدین محقق حلی، قم، دار الهدی.‏

‏19.‏ ‏صحیفه امام‏‏، امام خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1379. ‏

‏20.‏ ‏عملیات استشهادی چرا و چگونه‏‏، حسن باقری و مرتضی سالمی، تهران، نشر نذیر، 1381.‏

‏21.‏ ‏العملیات الاستشهادیة فی المیزان الفقهی‏‏، نواف هایل تکروری، دمشق، دار الفکر.‏

‏22.‏ ‏فتح الباری‏‏، احمد بن علی العسقلانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1402ق.‏

‏23.‏ ‏فقه زندگی‏‏، سید محمد حسین فضل الله، ترجمۀ مجید مرادی، بیروت، دار الملاک، 1380.‏

‏24.‏ فلسطین از دیدگاه امام خمینی‏‏ (تبیان، آثار موضوعی، دفتر چهارم)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی رحمهُ الله، 1373.‏

‏25.‏ فی ظلال القرآن‏‏، سید قطب، بیروت، دار الشروق، 1408ق.‏

‏26.‏ ‏الکافی‏‏، محمد بن یعقوب کلینی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1363.‏

‏27.‏ کشف الغطاء‏‏، جعفر کاشف الغطاء، قم، بوستان کتاب، مکتب الاعلام الاسلامی، 1422ق.‏

‏28.‏ ‏مجمع البیان‏‏، ابوالفضل طبرسی، بیروت، دار احیاء التراث الاسلامی، 1406ق.‏

‏29.‏ ‏المحلی‏‏، ابن حزم، القاهره، ‏‏المطبعة المنیریة‏‏، 1347ق.‏

‏30.‏ ‏المغنی‏‏، ابن قدامه، بیروت، دار احیاء التراث العربی.‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 169

‏31.‏ من لا یحضره الفقیه‏‏، شیخ صدوق، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1390ق.‏

‏32.‏ من وحی القرآن‏‏، سید محمدحسین فضل الله، بیروت، دار الملاک، 1419ق.‏

‏33.‏ موسوعه کلمات امام حسین‏‏ علیه السلام، گردآورنده محمود شریفی، قم، دار المعروف، 1373.‏

‏34.‏ ‏المیزان فی تفسیر القرآن‏‏، محمدحسین طباطبائی، بیروت، منشورات اعلمی، 1373.‏

‏35.‏ وسائل الشیعه‏‏، شیخ حر عاملی، بیروت، مؤسسه آل البیت، 1413ق.‏

‏ ‏

کتابهمایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 170

  • . نساء (4): 74.
  • . آل عمران (3): 157.
  • . الکافی، ج5، ص 53، ح 3.
  • . میزان الحکمة، ج 6، ص 2873.
  • . سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1443، ح4313.
  • . آل عمران (3): 169.
  • . صحیفه امام، ج 14، ص 408.
  • . همان، ج 15، ص 226 ـ 227.
  • . همان، ج 6، ص 2.
  • . ورعی، سید جواد، مجله حکومت اسلامی، ش 27.
  • . توبه (9): 111.
  • . ر.ک: تفسیر المنیر، ج 2، ص 190 ـ 191.
  • . میتوان به دیدگاهها و فتاوای شیخ وهبه زحیلی (همان)، شیخ طنطاوی، شیخ یوسف قرضاوی(ر.ک: العملیات الاستشهادیة فی المیزان الفقهی، ص35) و شیخ احمد کفتارو (ر.ک: عملیات استشهادی چرا و چگونه، ص62 و 63) و شیخ محمد سعید رمضان البوطی (ر.ک: العملیات الاستشهادیة فی المیزان الفقهی، ص102).
  • . ر.ک: پیام قرآن، ج 10، ص 328؛ وحی و رهبری، ص 151؛ منشور جاوید قرآن، ج 3، ص 10.
  • . حج (22): 39.
  • . ر.ک: المیزان، ج 14، ص 385 و 386؛ تفسیر نمونه، ج 14، ص 119.
  • . بقره (2): 190.
  • . المیزان، ج 2، ص 66.
  • . ر.ک: تفسیر نمونه، ج 2، ص 18.
  • . ر.ک: من وحی القرآن، ج 4، ص 75.
  • . تفسیر نمونه، ج 2، ص 10.
  • . بقره (2): 191.
  • . بقره (2): 194.
  • . تهذیب الاحکام، ج 6، ص 167، ح 2؛ وسائل الشیعه، ج 15، ص 121، ح 8.
  • . الکافی، ج 5، ص 52؛ تهذیب الاحکام، ج 6، ص 157، ح 5؛ وسائل الشیعه، ج 15، ص 120.
  • . الکافی، ج 5، ص 52؛ وسائل الشیعه، ج 15، ص 122.
  • . سنن ابی داود، ج 2، ص 430.
  • . جواهر الکلام، ج 21، ص 18 ـ 19.
  • . شرایع، سلسلة الینابیع الفقهیه، ج 9، ص 201.
  • . تحریر الوسیله (ترجمه فارسی)، ج 1، ص 551، مسأله 1 و2.
  • . استفتائات، ج 1، ص 515.
  • . همان، ص 503.
  • . النهایه فی مجرد الفقه و الفتاوی، سلسلة الینابیع الفقهیه، ج 9، ص 49.
  • . المختصر النافع، سلسلة الینابیع الفقهیه، ج 9، ص 225.
  • . قواعد الاحکام، سلسلة الینابیع الفقهیه، ج 9، ص 244.
  • . الکافی فی الفقه، سلسلة الینابیع الفقهیه، ج 9، ص 31.
  • . دروس، ج2، ص 30.
  • . شرایع الاسلام، ج 1-4، ص966.
  • . کشف الغطاء، ج 4، ص 288 ـ 290.
  • . المغنی، ج 9، ص 164.
  • . در پیشوا و امام عدالت شرط نیست، بلکه با هر امامی چه عادل و چه فاجر می تواند جهاد نمود؛ هرچند مرتکب مناهی چون می خوارگی، خیانت و اختلاس باشد، ر.ک: الجهاد و السیر من فتح الباری، ص 88 و 165.
  • . المغنی، ج 9، ص 163.
  • . همان، ص 174.
  • . بدآیۀ المجتهد ونهآیة المقتصد، ج 1، ص 307.
  • . المحلی، ج7، ص 291.
  • . آثار الحرب فی الفقه الاسلامی، ص 84.
  • . بقره (2): 190.
  • . مثلاً در جایی که هیچ گونه جنگ و تجاوزی نیست، به سفارت یک کشور و مانند آن حمله نمود.
  • . ر.ک: تحریر الوسیله (ترجمه فارسی)، ج 1، ص 551، مسأله 1 و2.
  • . حج (22): 40.
  • . بقره (2): 246.
  • . فقه زندگی، ص134.به همین جهت در نشریه العهد ارگان حزب الله لبنان، شرایطی را برای عملیات استشهادی ـ از جمله داشتن مجوز شرعی ـ ضروری می دانند، ر.ک: پارههای پولاد، ص127، 158.
  • . صحیفه امام، ج14، ص 73.
  • . بقره (2): 207.
  • . مجمع البیان، ج 1 ـ2، ص 390.
  • . همان.
  • . تفسیر نمونه، ج2، ص 78.
  • . همان، ص 79.
  • . توبه (9): 111.
  • . از جمله: المیزان، ج2، ص 10؛ تفسیر نمونه، ج 2، ص 79؛ تفسیر المنیر، ج 2، ص 190.
  • . ر.ک: الجامع لاحکام القرآن، ج 3، ص 21.
  • . تفسیر المنیر، ج 2، ص 190.
  • . فصلت (41): 30.
  • . مجمع البیان، ج 9 ـ 10، ص 17.
  • . تفسیر القرآن العظیم، ج4، ص 106.
  • . تفسیر المنیر، ج 2، ص 190.
  • . ر.ک: مجمع البیان، ص 110.
  • . تفسیر المنیر، ج 2، ص 191.
  • . نساء (4): 141.
  • . تفسیر نمونه، ج4، ص 175.
  • . آل عمران (3): 139.
  • . المیزان، ج4، ص 40.
  • . منافقون (63): 8.
  • . فی ظلال القرآن، ج1، ص 480.
  • . موسوعه کلمات امام حسین(ع)، ص 425.
  • . صحیفه امام، ج13، ص 249 ـ 250.
  • . همان، ج20، ص 318.
  • . القاموس المحیط، مادۀ «نحر».
  • . الجامع لاحکام القرآن، ج5، ص 157.
  • . نساء (4): 29.
  • . تفسیر نمونه، ج 3، ص 356؛ مجمع البیان، ج2، ص 81 ـ 82؛ تفسیر المراغی، ج2، ص 19.
  • . مجمع البیان، ج2، ص 81 ـ 82.
  • . تفسیر المراغی، ج2، ص 19.
  • . نساء (4): 30.
  • . بقره (2): 195.
  • . ر.ک: المیزان، ج2، ص 64.
  • . من لایحضره الفقیه، ج4، ص 95؛ وسائل الشیعه، ج 29، ص 24، ح 1.
  • . روایات آن قبلاً گذشت، ر.ک: من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 95، ح 5163.
  • . ر.ک: وسائل الشیعه، ج 15، ص 64 ـ 65.
  • . www.balagh.net / Persian / feqh / fogaha
  • . www.Lankarani.org / persian / Ahkam / new-estefta.html
  • . www.noorihamedani.com.
  • . www.ardebili.com.
  • . لغت نامه دهخدا، واژۀ «ترور».
  • . ر.ک: بزهکاری بین المللی، ص 120. این تعریف سازمان ملل از تروریسم است که در قطعنامۀ 1948 مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسیده است.