مصاحبه با مرحوم آیت الله حاج شیخ شهاب الدین اشراقی (ره)

‏ ‏

مصاحبه با محروم آیت الله حاج شیخ شهاب الدین اشراقی(ره)

 می دانیم که شهید حاج آقا مصطفی خمینی(ره) با توجه به شخصیت بارز و موقعیت علمی که داشته اند، آثار بسیار ارزشمندی از خود به جای گذاشته اند، لطفاً توضیحاتی درباره فضایل و آثار ایشان بفرمایید. 

‏ من اعتقاد دارم ملت ایران مرحوم حاج سید مصطفی خمینی(ره) را خوب می شناسند ولی از موقعیت علمی ایشان غافل مانده اند. اصولاً یک عالم برای موفقیت به دو نیرو نیاز کامل دارد: ‏

‏1 - استعداد درک مسایل علمی و مجهولات.‏

‏2 - حافظه قوی برای نگه داشتن مسایل علمی‏

‏به اعتقاد بنده مرحوم حاج سید مصطفی در هر دو جهت نه تنها قوی بود، بلکه نبوغ هم داشت، هم در حافظه و هم در استعداد، این مطلب را برای این می گویم که ‏


کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 1) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 65
‏حق او را ادا کرده باشم، بدون اینکه کوچکترین تعصّبی در کار باشد، بلکه وجدان من اقتضا می کند که این واقعیت را بگویم. قوه حافظه و استعداد ایشان در حد نبوغ بود و من در حوزه علمیه قم و نجف به قدرت استعداد علمی و حافظه ایشان کسی را ندیدم. ‏

‏ایشان تمام «المنجد» را از حفظ بود و به خصوصیات لغات واقف بود و در قدرت حافظه، دانستن فتاوی علما، ید طولایی داشت. در قدرت حافظه او همین بس که از تمام فروع کتاب «عروةالوثقی» مرحوم آیت الله حاج سید محمد کاظم (ره)، که یکی از کتب بسیار نفیس فقهی است، اطلاع کافی داشت. و اما در مورد استعداد ایشان، همین قدر بگویم که ما با ایشان و یکی از رفقای دیگر به نام استاد محمد فاضل لنکرانی، سالها هم بحث بودیم و من در آن بحث دریافتم که ایشان در سن 25 سالگی مجتهد شده است. یادم نمی رود که در آن سالها، امام(س) تابستان را به تهران، امامزاده قاسم تشریف می آورند. من روزی به حضرت امام(س) گفتم، که حاج آقا مصطفی(ره) مجتهد است، آیا حضرت عالی بر این معنا صحه می گذارید؟ امام(س) به سئوال من جواب صریحی ندادند، چون نمی خواستند نسبت به فرزند خودشان اظهارنظری بفرمایند، ولی من به واسطۀ شادمانی که در چهرۀ ایشان مشاهده کردم، دریافتم که ایشان نیز معتقدند که مرحوم حاج سید مصطفی(ره) در آن سن مجتهد است و این را همه فضلا می دانستند.‏

‏به نظر من ایشان در همه علوم نه تنها عالم، بلکه متخصص بود؛ در ادبیات، صرف، نحو و فلسفه واقعاً تخصص داشت. در فقه و اصول هم مجتهد بود، نه تنها ‏


کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 1) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 66
‏به نظر من، بلکه تمام اساتید و علما و تمام کسانی که از میزان علمی و ادراکی ایشان آگاهی داشتند، بر این باور بودند. شاهد بالاتر ورزیده بودن ایشان در زمینه اجتهاد این بود که وقتی پس از 12 سال ممانعت دستگاه، موفق رفتن به نجف شدم، ملاحظه کردم که مرحوم سید مصطفی(ره) از وقتی که با ما هم مباحثه بود، بسیار قوی تر شده و در حوزه نجف درس خارج می گوید و عده زیادی از علمای حوزه نجف از درس ایشان استفاده می کنند. درس خارج گفتن مرحوم حاج سید مصطفی(ره) در حوزه نجف، دلیل بارزی است بر اینکه مقام علمی ایشان نزد فضلای حوزه نجف هم شناخته شده بود. ‏

‏ایشان تألیفاتی هم دارند و من نوشته های ایشان را در تفسیر که در میان آنها مقدمه و تفسیر سوره حمد و چند آیه سورۀ مبارکۀ بقره به چشم می خورد، در نجف دیدم که 1400 صفحه بزرگ بود و در روی صفحات معمولی بیش از سه هزار صفحه می شد. همین طور ایشان در فقه و اصول دست نوشته های زیادی دارند، بسیاری از کتب و ابواب فقهی را بحث کرده و نوشته اند که امیدوارم در آتیه به چاپ برسد.‏

‏همین طور در فلسفه حاشیه ای بر اسفار ملاصدرا دارند، ایشان در قم اسفار را برای بعضی از فضلا تدریس می کردند و این نمونه بارزی از مقام علمی ایشان است که در فن فلسفه هم تخصص داشت. ‏

‏به تعبیر بنده، مرحوم حاج سید مصطفی(ره) جامع معقول و منقول بود. او در آن سن، به چنان مقام علمی و اجتهادی دست یافت که در تمام علوم متخصص شده بود و من نظیر او را در حوزه ها و مجامع علمی نیافتم.‏


کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 1) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 67
 اثر پذیری ایشان را از شخصیت والای حضرت امام(س) را از نظر خصوصیات علمی و اخلاقی تا چه حد می دانید؟

‏ البته می دانید همان طوری که از معصومین (علیهم السّلام) رسیده است: «الوالد سر ابیه»، شیر را بچه همی ماند به بدو. مسأله ژن، وراثت و دامان تربیت مرحوم حاج سید مصطفی(ره) در تکوین شخصیت ایشان بسیار مهم است؛ جد مادری او هم در استعداد علمی کم نظیر بوده است. مرحوم آقا میرزا ابوالفضل(ره)، زبانزد همگان بود و بسیاری معتقدند مرحوم سید مصطفی(ره) از استعداد عجیب و قریحه ای را که داشتند. از جد مادری خود به ارث برده بودند. علاوه بر این حضرت امام(س) از آغاز مراقب وضع تحصیل ایشان بودند و ایشان را به تحصیل تشویق می کردند و بعد هم در مقامات بالاتر 16 سال از محضر درس امام(س) کمال استفاده را نمود، و همچنین در مجالس خصوصی ایشان بسیاری از غوامض علمی را که به  خوبی قادر به رسیدن به واقعیت آنها نبود، با امام(س) در میان می گذاشت و ایشان هم در مسایل علمی راهگشای او بود. بنابراین در تربیت علمی او شخص امام(س) از هر جهت اثر تام داشت. ‏

‏به نظر من آقا سید مصطفی(ره) بیشتر اصول و رئوس مطالب علمی، راه و روش امام(س) در بحث های علمی را به خوبی آموخته بود. ‏

 نقش فعالیت های مبارزاتی ایشان در کنار روحانیان مبارز چه بوده است؟

‏ شخصیت او در روند سیاسی و تاریخ مبارزات ایران، فصلی عجیب در ‏


کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 1) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 68
‏زندگی آقا سید مصطفی(ره) است. از همان آغاز حرکت، قبل از قیام خونین 15 خرداد 1342 هـ.ش، در زمان مطرح انجمنهای ایالتی و ولایتی که مبارزه امام با شاه در زمان دولت عَلَم اوج گرفت، آقا سید مصطفی(ره) دنبال امام(س) بود و قدم به قدم پشت سر ایشان در همه مبارزات شرکت داشت و بسیار قاطع، محکم و شجاع بود.‏

‏هیچ یادم نرفته است، شبی که امام را گرفتند و جریان پانزده خرداد پیش آمد، مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی(ره) در منزل امام(س) با یک نفر صحبت می کردند و مرا هم خواستند. بنده ملاحظه کردم آن چیزی که ذهن ایشان را مشغول کرده، زندانی بودن امام(س) نیست، بلکه چگونگی ادامه مبارزه است. نقشه هایی طرح می کرد و به شخصی که در آنجا بود دستوراتی می داد تا این حرکت را که آغاز شده بود تسریع و تشدید نماید و من شاهد کوشش بسیار ایشان بودم. در اوج مبارزات اولین کسی که در قم مبارزه را شروع کرد، باز هم ایشان بود. مثلاً وقتی بعضی از علما معاملات دولتی را تحریم کردند، مرحوم آقا سید مصطفی(ره) در خانه امام(س)، قند و چای را قدغن کرده و به واردین به منزل خود سرکه و شیره می دادند.‏

‏بعد از واقعه پانزده خرداد، امام(س) پس از 10 ماه زندان، در خانه ای محصور بودند که مرحوم آقا سید مصطفی(ره) در آن خانه ملازم و یار غمخوار امام(س) بود و شاهد این همراهی این است که وقتی امام(س) را به ترکیه تبعید کردند، آن مرحوم هم به زندان افتاد. پس از مدتی که از زندان آزاد شد و به قم آمد، مردم و مراجع، استقبال عظیمی از ایشان کردند. وقتی ایشان به قم آمد، سازمان امنیت ترسید که ایشان خلاء نبود امام را پر کنند لذا ایشان را دستگیر و به ترکیه تبعید کردند. در میان ‏


کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 1) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 69
‏مأمورین سازمان امنیت، سرهنگ افضلی هم به قم آمده بود که با ایشان مذاکره کرده و ایشان را به ترکیه بفرستد، در آن مذاکره، هر چه سرهنگ افضلی به مرحوم آقا سید مصطفی(ره) اصرار کرد که خودتان به ترکیه بروید، ایشان حاضر به این کار نشدند و هدفشان اداره حوزه قم و سرپرستی مادر بزرگوارشان بود. پس از امتناع ایشان، همان شب سرهنگ مولوی ملعون، تلفن کرد و به مرحوم آقا سید مصطفی(ره) ناسزا گفت و ایشان هم با کمال شجاعت و صراحت، با تندی شدیدتری، ناسزاها را پاسخ گفت.‏

‏بالاخره، مرحوم حاج آقا مصطفی(ره) همراه امام به نجف تبعید شدند و بعد با توطئه دولت شاه خائن به وسیله صدام حسین و حسن البکر، به مقام رفیع شهادت نایل شدند.‏

 با توجه به مطالبی که در مورد توطئه به شهادت رساندن ایشان فرمودید، به نظر شما انگیزه این انتخاب رژیم جنایتکار عراق چه بوده است؟

‏ به عقیدۀ من این انتخاب دو جهت داشته است:‏

‏1 - فکر می کردند با کشتن آقا سید مصطفی(ره) می توانند روحیه امام(س) را در هم بشکنند. ولی همان طور که همه ملت ایران آگاه هستند، وفات حاج آقا مصطفی(ره) نه تنها روحیه امام(س) را در هم نشکست بلکه ایشان قاطع تر و مصمم تر مبارزه را ادامه داد. امام در شهادت ایشان یک قطره اشک هم نریختند، در حالی که می دانیم ایشان چقدر رقّت قلب دارند و شدت علاقه ایشان به و اولاد به چه اندازه است؛ امام ‏


کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 1) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 70
‏در همه فضایل سرآمد هستند و در این حالت یعنی رحمت، رقت و مهربانی هم سرآمد می باشند، لذا می توانم بگویم نسبت به این واقعه بسیار هم حساس بودند، ولی در مقام، مرد قاطع، محبت را فراموش می کند، و وفات آقا سید مصطفی(ره) برای ایشان مسأله ای را ایجاد نکرد و عمداً این مسأله را فراموش کردند که این دلیلی بر قاطع بودن ایشان در راه دین است. ‏

‏2 - او به تنهایی مبارزی بود که حریف همه این روبهان بود، لذا از خود او خوف داشتند، حاج آقا سید مصطفی(ره) مردی مبارز، مبتکر، نیرومند و خلاق بود، و از این جهت در سطح بسیار وسیع مبارزات دامنه داری با رژیم شاه داشت. ‏

‏رژیم با اطلاع از مبارزات و فعالیت های ایشان، با این عمل قصد رسیدن به این دو هدف را داشت، او خوشبختانه از آنجا که جنود غیبیّه باید مبارزات ما را به ثمر برساند و به فرمایش امام(س) یکی از الطاف خفیه حق، همین شهادت مرحوم حاج آقا مصطفی(ره) بود، می توانیم بگوییم پیروزی امروز ما در برانداختن رژیم از همان روز وفات ایشان که مبارزات قوت گرفت، محقق شده است. ‏

 آنچه در مورد خصایص بارز اخلاقی و ویژگیهای شخصیت مجاهد شهید مرحوم حاج آقا مصطفی(ره) می دانید توضیح دهید؟

‏ مرحوم آقا سید مصطفی(ره) به اصطلاح ما طلبه ها رفیق دوست بود و به علت حسن سلوک و اخلاق او نسبت به دیگران رفقای بسیار صمیمی داشت. نسبت به مسایل مادی واقعاً بی نظیر بود، هیچ وقت حطام دنیا و زرق و برق آن‏  


کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 1) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 71
‏چشم آقا سید مصطفی را نگرفت و دلیل این مطالب وصیت نامه ایشان است که در چند خط خلاصه می شود و با دقت در آن می بینیم به امور مادی نظری نداشت. صفای باطن،محبت، گشاده روی، لطیفه گویی، قریحه سرشار و مجلس آرایی از صفات بارز او بوده است و به رفقایش بسیار علاقمند بود.‏

‏در مورد برخورد امیرالمؤمنین علی (عیه السّلام) و پیامبر اکرم (صلَّی الله علیه و اله) این مطلب را گفته اند که همه اصحاب ایشان خیال می کردند که نزدیکترین فرد به پیامبر هستند و علت آن امر این بود که پیامبر (صلَّی الله علیه و اله) نسبت به همه رفقایش کمال محبت را داشت و حتی در تقسیم رفاقت هم مساوات و عدالت را رعایت می کردند. مرحوم حاج آقا مصطفی(ره) تابع «و لکم فی رسول الله أسوةٌ حسنةٌ» بود. رفقای ایشان هم فکر می کردند که نزدیکترین رفیق حاج آقا مصطفی(ره) هستند، چون نسبت به همه آنها کمال محبت را داشت  و در محبت هم مساوات را رعایت می کرد، این نکته بسیار مهمی است، که انسان بین رفقا و مردم طوری رفتار کند که همه کس از او راضی باشند و این رضایت عمومی دلیل بر کمال اخلاقی شخص است. چه این که علاقه عاشقانه ملت ایران نسبت به امام خود دلیلی بر کمال صفای باطن امام(س) است که در مورد همه مردم اجرای عدالت کرده اند. مرحوم آقا سید مصطفی(ره) با اینکه از مال دنیا هیچ چیز نداشت، بسیار سخاوتمند بود، خلاصه من برای مرحوم آقا سید مصطفی(ره) در تمام کمالات انسانی مقام ارزشمندی قایل هستم.‏

 با توجه به اینکه شما یکی از نزدیکان آن شهید عزیز بوده اید، اگر خاطره 


کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 1) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 72
جالبی در مورد ایشان به نظرتان می رسد، تعریف کنید. 

‏ من جریانی را که خود ایشان نقل کرده اند تعریف می کنم: مرحوم آیت الله سید مصطفی(ره) می گفتند: «پس از دو ماه که امام(س) در ترکیه در شهر بورسا تبعید بودند، به ایشان ملحق شدند. امام(س) در خانه رییس سازمان امنیت بورسا محبوس بودند و حاج آقا مصطفی(ره) می گفتند وقتی که خدمت ایشان رسیدم، امام پرده های اتاق را در این دو ماه کنار نزده اند و بیرون را در این مدت تماشا نکرده اند، گفتم چرا این کار را نکردید؟ امام در جواب فرمودند: برای چه این کار را بکنم؟ تماشای بیرون برای ایشان مهم نبود. آنچه برای امام(س) تماشا دارد، سیر در آفاق و انفس است. من از ایشان خواستم که پرده ها را کنار بزنند و امام به خاطر من موافقت کردند و بعد از دو ماه امام منظره بیرون را که بسیار وسیع و گل کاری بود، دیدند»‏

‏این نشان دهنده حالت روحی امام(س) بود. زندان و تبعید برای ایشان مفهومی ندارد. زندان هم برای ایشان فضایی برای سیر در عالم معناست. کاش ما هم چنین منازلی را طی کنیم و لذت زندان و شهادت برای خدا را درک کنیم.‏


کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 1) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 73

کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 1) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 74