مقدمه

مقدمه 

بسم الله الرّحمن الرّحیم و ایّاه نستعین

‏1 - انسان همواره در امتحان است؛ گاهی در حال توانگری و گاهی در حال تهی دستی: «‏فأمّا الانسان اذا ماابتلیه ربّه  فأکرمه و نعّمه فیقول ربی أکرمن و أمّا الانسان اذا ماابتلیه فقدر علیه رزقه فیقول ربّی أهانن کلّا»‏، ‏‎[1]‎‏ گاهی با شرکت در جهاد: «‏لو یشاء الله لانتصر منهم و لکن لیبلوا بعضکم ببعض ٍ»‎[2]‎‏ و گاهی با ترس، گرسنگی و فقدان جان و مال: «‏...لتُبلونّ فی أموالکم و أنفسکم‏»‏‏،‏‎[3]‎‏ «‏...و لنبلونّکم بشیء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثّمرات و بشّر الصّابرین»‎[4]‎‏ و ... تا روشن شود که چه کسی شکر نعمت می کند و چه کسی کفر نعمت: «‏هذا من فضل 


کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 1) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 11
ربّی لیَبلونی ءأشکر أم أکفر‏»‏‎[5]‎‏ و معلوم گردد که از میان گروهی که داعیۀ ایمان راستین را در سر و شوق ورود به بهشت را در دل می پرورانند، چه کسانی اهل جهاد فی سبیل الله و صبر  (با اقسام سه گانۀ آن)  هستند: «‏و لنبلونّکم حتّی نعلمَ المجاهدین منکم و الصّابرین»،‎[6]‎‏ ‏«م حسبتم أن تدخلوا الجنّه و لمّا یعلم الله الّذین جاهدوا منکم و یلعم الصّابرین»‎[7]‎ ‏و صف کاذبین از صادقین مشخص شود: «‏و لقد فتنّا الّذین من قبلهم فلیعلمنّ الله الّذین صدقوا و لیعلمنّ الکاذبین»‎[8]‎‏ و مبتلایان به خبث سیرت از واجدان طهارت ضمیر ممتاز گردند: «‏لیمیز الله الخبیث من الطیب».‎[9]‎‏ ‏

‏2 - ابتلاء هر فرد انسان و جامعۀ انسانی در گرو معرفت اوست. لذا به همان معیار که معرفت افزون تر شود، آزمون الهی نیز دشوارتر خواهد بود؛ چنان که در روایات آمده است: «‏انّما یُبتلی المؤمن علی قدر أعماله الحسنة‏؛ ‏فمَن صحّ دینُه و حَسُنَ عملُه، اشتدّ بلاؤُه ... و من سَخُفَ دینُه و ضَعُفَ عقلُه قَلَّ بلاؤه و انّ البلاء أسرعُ الی المؤمن التّقی من المطر الی قرار الارض‏»‏‎[10]‎‏ چه این که از مولی الموحدین حضرت امیرالمؤمنین  (علیه افضل صلوات المصلین) رسیده است: «‏لو أحبّنی جبلٌ لتهافتَ‏» که مرحوم سید رضی (ره) در شرح آن می گوید: معنای این جمله آن است که اگر کوه بخواهد ظرف محبت علی (عَلیه السّلٰام)  (که مسبوق به معرفت آن حضرت است) باشد، چنان محنت ها بر او شدت و مصائب و ابتلائات بر او سرعت می یابد ‏


کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 1) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 12
‏که جز او حدیّ از متقیان توان تحمل آن را نخواهد داشت، قهراً متصدع و متفرق خواهد شد.‏‎[11]‎‏  (گر چه فرمایش مرحوم رضی(ره) معنای نازل بیان علوی (علیه السّلام) بوده و معنای برتر آن، بیان حکیم متألّه آیت الله جوادی آملی  (دام ظلّه العالی) است که ناظر به اتحاد قرآن و عترت در همۀ مواطن وجودی و وحدت تأثیر خارجی این دو وزنۀ وزین می باشد که این معنا با آیات پایانی سورۀ حشر نیز کاملاً هماهنگ است).‏‎[12]‎‏ ‏

‏و چون انبیاء و اوصیاء  (علیه السّلام)، عالی ترین مراحل معرفت را قطع کرده اند، به صعب ترین ابتلائات الهی نیز مبتلا بوده اند: «‏إنّ أشدّ الناس بلاءً النّبیّون، ثمّ الوصیّون، ثمّ الامثل فالامثل...‏»‏‎[13]‎‏ و حضرت نبیّ اکرم (صََلَّی اللهُ عَلَیْْهِ و اله) که خاتم انبیاء و افضل آنان است، بیش از دیگران مورد آزمونِ آزار قرار گرفت: «‏ما أوذی نبیٌ ما أوذیتُ‏»‏‎[14]‎‏و معرفت هر مرحله، ابتلای خاص همان مرحله را به همراه داشته و خروج پیروزمندانه از آن امتحان نیز صبر مخصوص خود را نیاز خواهد داشت و ظفرمندی در این مرتبه مایۀ ترفیع درجه و پایۀ اِعلای معرفت است و معرفت برتر  اعث آزمون قوی تر... آن ذوات مقدسه که از عبادت سوداگرانه  رهیده و به عبادت عارفانۀ احرار رسیده اند  (که این مقام متوسط آنان است)، در سایۀ حرّیّت و در پرتو آزادگی خویش به مقام «صبر» که نیل به آن همانا عصارۀ امتحان الهی است بار ‏


کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 1) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 13
‏می یابند و شاگردان خود را نیز بدان مقام رهنمون می سازند چه این که روایات مأثوره در فضیلت صبر نیز به این معنا اشاره دارد.‏‎[15]‎‏ ‏

‏و چون «صبر» نسبت به سایر اجزای ایمان به منزلۀ رأس نسبت به جسد است: «‏الصّبر من الایمان بمنزلة الرّأس من الجسد‏»‏‎[16]‎‏ و مهم ترین اجزای بدن نیز سر است لذا ایمان به نصاب خود نمی رسد مگر با پیروزی در امتحان الهی، و ابتلای حق ظفرمندانه ختم نخواهد شد مگر با صبر:«‏أحسب الناس أن یترکوا أن یقولوا امنّا و هم لا یُفتنون‏»‏‎[17]‎‏ و آنان که خدای سبحان را سوداگرانه می پرستند و از حرّیّت کم نصیب یا بی نصیب اند از صبر نیز‏‏ بهره ای نخواهند داشت، قهراً در ابتلائات الهی کامیاب نخواهند بود؛ لذا در مصیبت، به جزع و فزع و در معصیت، به ذلّتِ زَلّت و در طاعت، به نُعاس و سکرت تن در می دهند.‏

‏3 - تنها عامل کامیابی در آزمون الهی، همانا برخورداری از یقین و صبر است؛ «یقین» عبارت از کمال عقل نظری و «صبر» عبارت از کمال عقل عملی است؛ چنان که وقتی کسی در دو جناح عقل نظری و عملی به کمال لایق نایل شود، از نظر بینش، در کوی یقین و از حیث کوشش، در مکانت صبر سالک، ضیف و مقیم خواهد بود (با حفظ تفاوتی که بین مراتب سه گانۀ یاد شده است).‏‎[18]‎‏ ‏


کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 1) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 14
‏و چون پیشگامان طی مراحل کمال انسانی که همانا انسانهای کامل اند، حقایق هستی و اسرار آفرینش و رموز حوادث را بی پرده می بینند: «‏لو کُشف الغطاء مازددت یقیناً‏»‏‎[19]‎‏ و همواره آینۀ جان و صحیفۀ دل آنان، در شعاع ارائۀ ملکوت نظام کیهانی است: «‏و کذلک نری ابراهیم ملکوت السّموات و الارض و لیکون من الموقنین»‎[20]‎‏ لذا آنچه را که محفوف به کراهت ظاهری است و دیگران از آن روی گردان اند: «‏کُتب علیکم القتال و هو کرهٌ لکم و عسی أن تکرهوا شیئاً و هو خیرلکم‏»‏‎[21]‎‏، «‏فعسی أن تکرهوا شیئاً و یجعل الله فیه خیراً کثیراً»،‎[22]‎‏ «‏اذا مسّه الشّرّ جزوعاً و اذا مسّه الخیر منوعاً»‎[23]‎‏ خیر دانسته به سمت آن گرایش دارند و آن را چونان محبوب خویش به آغوش می کشند: «‏ما رأیتُ الا جمیلاً‏»‏‎[24]‎‏ و آنچه را که پیچیده به حبّ مُلکی است و دیگران به آن روی آورند: «‏و عسی أن تحبّوا شیئاً و هو شرٌّ لکم»‎[25]‎‏ با دید ملکوتی رها کرده و از آن گریزان اند: «‏انّما مثل الدّنیا کمثل الحیّة لیّنٌ مَسّها و قاتلٌ سمّها‏»‏‎[26]‎‏ ‏‏و در سایۀ این فضیلت، دوزخ را طرد و بهشت را جذب می کنند: «‏حفّت الجنّة بالمکاره و حفّت النّار بالشّهوات‏».‏‎[27]‎‏ ‏

‏چنین گروهی در سایۀ یقین نظری و صبر عملی با خرق حجاب جلال، در چهرۀ قهر جلی، لطف خفی و با خلع کسوت جمال، در سیمای مهر دنی، قهر خفی را مشاهده می کنند و در اثر این ملکوت بینی، در مدارک علمی از شک و ریب منزه و ‏


کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 1) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 15
‏در معارک عملی از گزند اندوه و هراس درون و آسیب بیرون منزّه اند؛ زیرا به بارگاه سلامت و پایگاه أمن عروج کرده اند: «‏ألا انّ أولیاء الله لا خوفٌ علیهم و لا هم یحزنون».‎[28]‎‏   ‏

‏و چون بر بینّه الهی استوارند: «‏قل انّی علی بینّة من ربّی‏»‏‎[29]‎‏، نه از رنج تحصیل مهر در جامۀ قهر رنجور می شوند و نه از جذبه جمال در کسوت جلال مغرور می گردند؛ لذا هضم مصایب تلخ و رخدادهای ناگوار دنیا که از دیگران ساخته نیست و مایۀ قالب تهی کردن آنان می شود، برای اولیای الهی سبک و سهل است: «‏من کان علی بیّنة من ربّه هانتْْ علیه مصائب الدّنیا‏»‏‎[30]‎‏ و باغ و راغ که دیگران در راه تحصیل آن، آه حسرت می کشند، در نظر اولیای حق، زینت زمین است نه انسان؛ لذا آن را رها نموده و با تجافی از آن عبور می کنند: «‏انّا جعلنا ما علی الارض زینةً لها لنبلوهم أیّهم أحسن عملاً».

‏4 - قرآن کریم زیربنای امامت بسیاری از انبیاء  (علیه السّلام) را مسأله صبر قرار می دهد:  «‏و جعلنا منهم أئمّة  یهدون بأمرنا لمّا صبروا و کانوا بایآتنا یوقنون»،‎[31]‎‏ «‏انّا وجدناه صابراً نِعْْمَ العَبد إنّه أوّاب‏»‏‎[32]‎‏ و چون شئون عقل عملی انسان کامل، تحت اشراف و اشراب شئون عقل نظری اوست، وجود مبارک ابراهیم خلیل (علیه السّلام) نخست در سایۀ رؤیت ملکوت آسمان و زمین بنا به ارائۀ الهی به مقام یقین  (کمال عقل نظری) ‏


کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 1) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 16
‏رسید: «‏و کلذک نُری ابراهیم ملکوت السّموات و الارض و لیکون من الموقنین»،‎[33]‎‏ سپس در پرتو یقین، از آزمونهای دشوار الهی فاتحانه بیرون آمد و به مقام صبر  (کمال عقل عملی) نایل شد، آنگاه به مقام شامخ «امامت» باریافت:  «‏و اذ ابتلی ابراهیم ربّه بکلمات فاتمّهنّ قال انّی جاعلک للنّاس اماماً».‎[34]‎‏ ‏

‏بنابراین همان طوری که بین پیروزی در امتحان الهی و نیل به مقام امامت، تلازم وجودی است، بین شکست در آزمون خداوندی و محرومیت از فیض خاص امامت نیز تلازم عدمی خواهد بود.‏‎[35]‎‏ ‏

‏5 - گر چه ابراهیم خلیل (علیه السّلام) مانند دیگر پیام آوران الهی  (علیه السّلام) امتحانات زیادی را پشت سر گذاشت، لیکن برخی از آن موارد نظیر بت شکنی آن حضرت  (علیه السّلام)، برائت ممدوح، طرد زیبا و هجر جمیل نسبت به مشرکان و الهۀ دروغین آنان: «‏انّی برِیءٌ ممّا تشرکون»،‎[36]‎‏  «‏أفٍّ لکم و لما تعبدون من دون الله»،‎[37]‎‏ استقامت حضور در مراسم ابراهیم سوزی: «‏حرّقوه و انصروا الهتکم»‎[38]‎‏ و بالاخره مأمور شدن به قربانی فرزندی که بنا به تبشیر الهی در دوران پیری نصیب او شد، به دستور وحی: «‏یا بُنیّ انی أری فی المنام أنّی أذبحک‏»،‏‎[39]‎‏ «‏یا أبت افعل ما تُؤمر ستجدنی ان شاء الله من الصّابرین»‎[40]‎‏ از اهمّیّت خاص برخوردار و مایۀ تتمیم پیروزی آن حضرت در آزمون های مکرر خداوند بنا به توفیق حق و نیل به ‏


کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 1) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 17
‏مقام منیع «امامت» بوده است. ‏

‏6 - همان طوری که رسول اکرم  (صلَّی الله عَلیه و ٰالِه) قدوۀ اهل سلوک است: «‏لقد کان لکم فی رسول الله أسوةٌ حسنةٌ»،‎[41]‎‏ ابراهیم خلیل (علیه السّلام) نیز به عنوان «موحد ناب» اسوۀ سالکان معرفی شد: «‏قد کانت لکم أسوةٌ حسنةٌ فی ابراهیم‏»،‏‎[42]‎‏ لذا امت اسلامی مأمور شدند تا هم از مکانت وی پیروی نمایند: «‏فاتّبعوا ملّة ابراهیم حنیفاً»‎[43]‎‏ و هم مکان او را جایگاه نماز طواف و مانند آن قرار دهند: «‏و اتّخذوا من مقام ابراهیم مصلّی‏».‏‎[44]‎‏  و چنان که گذشت عصارۀ سنّت و سیرت آن حضرت، همانا رؤیت ملکوت نظام هستی، شکستن هرگونه بت غلیظ و لطیف و طرد شرک مشرکان و الهۀ کاذبۀ آنان و استقامت در این راه تا مرز به آتش روی و ذبح فرزند در کبر سن و دوران شیخوخیّت و در نهایت برخورداری از مقام امامت است.‏

‏7 - حضرت امام خمینی(س) به عنوان وارث راستین ابراهیم خلیل (علیه السّلام) به تعبیر اهل معرفت، «ابراهیمی» بود، آن حضرت که در پایگاه رفیع معارف قرآن و عترت مستقر بود، در همۀ احوال و شئون، خود را در معرکۀ امتحان الهی می دید و چون به اوج عروج عقل نظری و عملی بار یافته و به ژرفای معارف الهی راه یافته و عنقای گنبد مینای معرفت را شکار کرده بود، در طول سالیان متمادی با آزمونهای فراوانی روبرو و همۀ آنها را با موفقیت پشت سر گذاشت، امّا از آن جا که تابع مکانت ‏


کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 1) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 18
‏خلیل الرحمن بود، با نور یقین، مخرج و مولج حوادث سنگین و رخدادهای تلخ را می دید لذا صابرانه تحمّل، بلکه از آنها استقبال می کرد. ‏

‏گر چه دوران طولانی مبارزۀ مستمر و نستوهانه آن ولی خدا مشحون از ابتلائات الهی است، لیکن مقابله مستقیم آن حضرت با اساس تباهی و ریشۀ تبهکاری و اصل سیه روزی اسلام عزیز و ملت مسلمان ایران یعنی نظام شاهنشاهی و وجود شخص شاه و استقامت در این راه دشوار و تحمل شدایدِ زجر، حبس، تبعید و استقبال از هجرت و جهاد و شهادت و در نهایت تقدیم قربانی به پیشگاه خدای سبحان و رضا و تسلیم محض در برابر تقدیر و قضای الهی از اهمّ آنها به شمار می رود. ‏

‏و چون آن حضرت چونان ابراهیم خلیل  (علیه السّلام) ابتلائات فراوان را پشت سر گذاشت و آنها را با اهداء اسماعیل خویش مجاهد مجتهد شهید آیت الله حاج سید مصطفی خمینی(ره) تتمیم نمود، خدای سبحان نیز فیض ابراهیمی را باز مدد فرمود و با قبول این قربانی برگزیده در آستان جانان: «‏انما یتقبّل الله من المتّقین»،‎[45]‎‏ و ترفیع مکانت آن حضرت به مقام رفیع «امامت»، روح متقی امام مجاهد(س) به معراج رفت: «‏لن ینال الله لحومها و لا دمائها و لکن یناله التّقوی منکم‏»‏‎[46]‎‏  و در نیل به حق، ثمره اهدای این قربانی را که همانا انهدام بنای فرسودۀ نظام ننگین 2500 سالۀ شاهنشاهی و ابتنای کاخ رفیع و بنیان مرصوص جمهوری اسلامی بود، مشاهدتاً دریافت؛ لذا هیچ حزن و خوفی در قیام علیه طاغوت به خود و خللی در ‏


کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 1) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 19
‏سدّ آهنین ملت راه نداد و از آن به «لطف خفیّ الهی» تعبیر نمود.‏‎[47]‎‏ و از رنج فقدان «اسماعیل انقلاب اسلامی» و اندوه از دست رفتن «امید آیندۀ اسلام» استقبال نمود، گر چه در آن زمان، غائبان بی بهره از شهود غیب از درک عمق این سخن عاجز ماندند و سرانجام یک سال پس از شهادت آن اضحیّۀ الهی، شجرۀ طیّبۀ جمهوری اسلامی در زمین ایران و زمینۀ دل های مؤمنان و موحدان ریشه دوانید و طومار منحوس جاهلیت ستمشاهی برای همیشه برچیده و نظام قسط و عدل پایه ریزی شد و این تحقّق سنت مستمر و اِنجاز وعدۀ تخلّف ناپذیر الهی است که: «‏بل نقذف بالحق علی الباطل فیدمغه فاذا هو زاهق».‎[48]‎‏ ‏

‏8 - کتاب حاضر که در ساحت شما صاحب نظر محترم قرار دارد، مجموعۀ مصاحبه ها و سخنرانی های اکابر سیاست اسلامی و دیانت سیاسی پیرامون ابعاد شخصیت ممتاز اسماعیل انقلاب اسلامی ایران مهاجر شهید آیت الله حاج سید مصطفی خمینی(ره) است که بخشی از آن تا کنون در مطبوعات کشور به چاپ رسیده و اکنون در آستانه بیستمین سالگرد رجعت ملکوتی آن بزرگوار و برگزاری کنگرۀ حضرتش در مجموعه ای منسجم تدوین و از سوی کمیته علمی این کنگره چاپ و منتشر می شود. ‏

‏در این جا کمیتۀ علمی این کنگره بر خود فرض می داند از زحمات بی شائبه برادران گرامی جناب آقای محمد رجایی نژاد و جناب آقای مسعود جعفرزاده که در ‏


کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 1) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 20
‏مراحل جمع آوری و تهیه این مجموعه سهم مؤثری داشته و برادران ارجمند جناب آقای مهندس علیرضا باقری کندری و جناب آقای سید محمد تقی مرتضوی زاده که در مرحلۀ تدوین و ویرایش محتوایی و عالمانۀ این مجموعه صادقانه همکاری داشته اند و همچنین سرکار خانم قاسمی و صفّاری که در مرحله حروفچینی، صفحه آرایی و اصلاح نهایی این کتاب خالصانه تلاش و کوشش کرده اند تشکر و تقدیر و برای این بزرگواران از درگاه مالک خزائن غیب و شهادت برکات روزافزون مسألت نماید. ‏

‏امید است خداوند سبحان ریشۀ شجرۀ طوبای خاندان خمینی کبیر را تا ظهور حضرت بقیّةالله  (ارواح من سواه فداه) همچنان ثابت و شاخه های ثمربخش آن را واصل زمین شهادت و آسمان غیب و «توحید ناب» را در این خاندان معظم کلمۀ باقیه قرار دهد. و الحمدلله ربّ العالمین.‏

 محمدامین شاهجویی

شهریور 1376 هـ.ش


کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 1) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 21

کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 1) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 22

  • - فجر / 15 و 16.
  • - محمد (صَلَّی الله عَلَیْهِ و ٰٰالِه) / 4.
  • - آل عمران / 186.
  • - بقره / 155.
  • - نمل / 40
  •  -  آل عمران / 142
  • ـ محمد  (صلی الله علیه و آله) / 31.
  • - عنکبوت / 3.
  • - انفال / 37.
  • - اصول کافی، ج 2، ص 259، کتاب ایمان و کفر، باب شدة ابتلاء المؤمن، ح 29.
  • - شرح نهج البلاغه لابن میثم، ج 2، ص 532.
  • - تفسیر موضوعی قرآن کریم، آیت الله جوادی آملی، ج 7  (سیره انبیاء  (علیهِم السَّلامُ)، ص 292.
  • - اصول کافی، ج 2، ص 259، کتاب ایمان و کفر، باب شدة ابتلاء المؤمن، ج 29.
  • - الجامع الصغیر، ج 2، ص 144.
  • - شرح چهل حدیث  (اربعین حدیث)، حضرت امام خمینی(س)، حدیث شانزدهم، ص 253.
  • - اصول کافی، ج 2، ص 89 - 87، ح 2 تا 5.
  • - عنکبوت / 2
  • - تفسیر موضوعی قرآن کریم، آیت الله جوادی آملی، ج 6  (سیرۀ انبیاء «عیه السّلام»، ص 462 و 474.
  • - بحارالانوار، ج 40، ص 153، ح 54.
  • - انعام / 75.
  • - بقره / 216.
  • - نساء / 19.
  • - معارج / 21- 20.
  • - بحارالانوار، ج 45، ص 116، ح 1.
  • - بقره / 216.
  • - اصول کافی، ج 2، ص 136، ح 22.
  • - بحارالانوار، ج 70  (طبع ایران)، ص 78، ح12.
  • - یونس / 62.
  • - انعام / 57 .
  • - تحف العقول، ص 511.
  • - سجده / 24.
  • - ص / 45-44.
  • - انعام / 75.
  • - بقره / 124.
  • - تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج 6، ص 456 و 464- 463.
  • - انعام / 78.
  • - انبیاء / 67.
  • - انبیاء / 68.
  • - صافّات / 102.
  • - صافّات / 102.
  • - احزاب / 21.
  • - ممتحنه / 4.
  • - آل عمران / 95.
  • - بقره / 125.
  • - مائده / 27.
  • - حج / 37.
  • - ر. ک: صحیفه امام، ج 3، ص 234ـ 235.
  • - انبیاء / 18.