مصاحبه با صغری خانم خادمۀ منزل شهید آیت الله مصطفی خمینی(ره)

 

مصاحبه با صغری خانم خادمۀ منزل شهید آیت الله مصطفی خمینی(ره)

‏آقا خیلی مهربان و بسیار بامحبت بودند، من نمک‏‎ ‎‏پرورده ایشانم. آقا هر وقت که به گردش می رفت، می گفت صغرا را هم باید ببریم. هر موقع که وارد خانه می شد‏‎ ‎‏می گفت؛ صغرا سلام، و هر وقت که می رفت، در اتاق را باز می کرد و می گفت: صغرا خداحافظ، و من می گفتم «خدا به همراهت ننه» و بعد فکر می کردم، شاید از این جمله من خوشش می آید که همیشه از من خداحافظی می کند. ‏

‏هر چه ایشان می خورد، من هم باید می خوردم و افطارها اگر من نمی نشستم، افطار نمی کرد. ‏


کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 2) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 407
‏یک روز دعا می کردم که من هم به مکه بروم، آقا شنید، و همان روز عصر برایم تذکره گرفت و مرا با شاگردانش روانه مکه کرد. دیگر هر چه از مهربانی آقا بگویم کم گفته ام. شبها که بچه ها می خوابیدند، من اکثراً بیدار بودم و صدای آقا را می شنیدم که نماز می خواند و گریه می کرد. ‏

‏شب آخر قرار بود برای آقا مهمان بیاید. چون دیر وقت بود، ایشان آمدند‏‎ ‎‏و به من گفتند صغرا برو بخواب، من خودم در را باز می کنم. من هم اول به حرم رفتم، نماز خواندم، زیارت کردم، بعد به خانه آمدم و خوابیدم. ‏

‏صبح که طبق معمول صبحانه آقا را بالا بردم، دیدم آقا روی کتاب دعایشان خم شده اند، فکر کردم که خوابشان برده است، صدایشان کردم و گفتم، آقا... آقا خوابتان برده... که دیدم جواب نمی دهند و زیر چشمشان هم به رنگ خرما شده است. ‏

‏پایین رفتم و خانم ایشان را که مریض بود، صدا کردم و خودم هم به کوچه رفتم و فریاد زدم که آقا مصطفی(ره) مریض شده است که در این هنگام آقای دعایی مرا دید و با یکی دو نفر دیگر به بالا آمد و آقا را به بیمارستان بردند و دیگر من نمی دانم چه شد. من هم به حرم رفتم و وقتی از حرم برگشتم، شنیدم که آقا را شهید کرده اند. ‏

‏آقا خیلی خوب و مهربان بود... یک روز به ایشان گفتم: آقا خانه‏‎ ‎‏ات اجاره ای است، چرا خانه نمی‏‎ ‎‏خری؟ ‏

‏گفت: «ننه، دنیا خانه اجاره ای است، آن وقت تو می خواهی که من توی این دنیا ‏


کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 2) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 408
‏خانه بخرم؟ » خلاصه من هر چه که از آقا بگویم کم گفته‏‎ ‎‏ام. ‏

 

نشریه: جمهوری اسلامی – تاریخ: 1 / 8 / 1362

‏ ‏

‏*  *  *‏


کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 2) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 409

‎ ‎

کتابیادها و یادمانها از شهید آیت الله‏ سید مصطفی خمینی (س) (ج. 2) : مجموعه مصاحبه ها در حاشیۀ کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (س): (مهر و آبان 1376)صفحه 410