آثار علامه شهید حاج سید مصطفی خمینی

آثار علامه شهید حاج سید مصطفی خمینی 

بسم الله الرحمن الرحیم

‏علامه شهید حاج آقا سید مصطفیٰ خمینی - رحمةالله علیه- از نوابغ و برجستگان حوزه های علمیه بود که در راه علم و عمل به مدارج عالی نائل شد. ‏

‏وی از طرف پدر وراث نبوغ ذاتی حضرت امام(س) و نورانیت و فرهیختگی نمونه ایشان بود٬ و از جانب مادر به خاندان علم و عمل «ثقفی» ارتباط داشت. ‏

‏جد مادری ایشان آیت الله «آقا میرزا محمد ثقفی» صاحب تفسیر «روان جاوید» و «حاشیه بر درر الفوائد» (نوشته آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری) بوده و جد اعلای ایشان آقای میرزا «ابوالفضل تهرانی» صاحب کتاب «شفاء الصدور در شرح زیارت عاشورا» فرزند آقای میرزا «ابوالقاسم کلانتر» صاحب تقریرات شیخ اعظم انصاری - رحمة الله علیه - «مطارح الانظار» می باشد. ‏

‏نبوغ ذاتی علامه شهید به ضمیمه پشتکار زیاد ایشان در تحصیل٬ موجب رشد ناگهانی وی در حوزه ها گردید؛ چنانچه در مدت کوتاهی همه فضلا و علمای حوزه علمیه قم٬ ایشان را فردی قابل و از امیدهای حوزه می دانستند. ‏

حضورج. 21صفحه 221
‏ علامه شهید با آنکه در سال 1343ـ که پس از تبعید حضرت امام(س) به ترکیه از سوی رژیم شاه دستگیر و سپس تبعید گردید ـ بیش از 34 سال نداشت ولی چنانچه از گزارشهای ایشان به دست می آید، در همین مدت کوتاه نیز به تألیف چندین کتاب موفق گشته است. ‏

‏کتب علامه شهید درقم: ‏

1. کتاب «الاجارة‏»: که به طور مبسوط در دو دفتر به رشته تحریر درآمده است. ‏

2. کتاب«القواعد الحکمیّة»‏: این کتاب درباره قواعد کلی فلسفی است که ظاهراً مفصل و بزرگ بوده٬ و بهمین دلیل در بسیاری از نوشته های شهید٬ نامی از این کتاب برده شده، مطالب گوناگون فلسفی به این کتاب ارجاع شده است. ‏

3. کتاب«القواعد الفقهیة‏»: ظاهراً علامه شهید تعدادی از قواعد فقهیه را  بطور جداگانه مورد بحث و دقت نظر قرار داده اند، و در نوشته های خود به وجود چنین یادداشتهایی اشاره می کنند که از آن جمله قاعدۀ «لاضرر» و «لاتعاد» را می توان شمرد. ‏

4. «حاشیه بر الاسفار الاربعة‏»: نویسنده این حواشی درسهای اسفار خویش را در نزد اساتید بزرگ فن زمان خود تحصیل کرده است. ‏

‏ایشان قسمتی از اسفار را در نزد آیت الله آقای «سید ابوالحسن رفیعی قزوینی» آموخته است٬ استادی که امام راحل(ره) در جوانی ‏

حضورج. 21صفحه 222
‏بین سالهای 1304 ـ 1308 هـ.ش در محضر ایشان٬ به تحصیل شرح منظومه اشتغال داشته اند و ایشان را در تبیین مطالب آن کتاب با توصیف «نهایت خوبی » ستوده اند. ‏

‏شهید قسمت دیگری از اسفار را نزد علامه اکبر٬ فیلسوف عصر٬ عارف واصل٬ حضرت امام راحل - حشره الله مع النبی  الاکرم ـ آموخته اند و در ضمن تحصیل٬ متن کتاب را تصحیح٬ و بر حواشی آن نکات تحقیقی و نظرات خویش را تحریر کرده اند. ‏

5. حاشیه بر «المبدأ والمعاد» نوشته صدرالمتألهین‏: این حواشی علاوه بر آنکه چندان زیاد نیست٬ متأسفانه در هنگام تجدید صحافی قسمت اعظم آن از بین رفته و غیر قابل استفاده شده است. ‏

6. رساله ای در بحث قضای صلوات 

7. رساله ای در بحث «الخلل فی الصلاة»‏: این رساله در قم نوشته شده و در دسترس نمی باشد٬ البته رساله دیگری نیز به همین نام در نجف اشرف نوشته شده است که در ادامه این مقاله درباره آن توضیحاتی داده خواهد شد. ‏

8. الفوائد الرجالیة‏: این کتاب در مورد بعضی بحثهای رجالی نوشته شده است که نویسنده در کتب خود به آن مباحث ارجاع می دهد. ‏

‏بدیهی است تعیین مباحث و فهارس احتمالی کتب مفقوده شهید٬ نیازمند فحصی کامل در دیگر آثار اوست که امید است چنین ‏

‏ ‏

حضورج. 21صفحه 223
‏کوششی از سوی طلاب علاقه  مند صورت پذیرد. ‏

‏ ‏

کتب علامه شهید پس از تبعید

‏در سال 1343، پس از دستگیری و تبعید حضرت امام(س) به ترکیه٬ هماهنگی و هدایت نهضت عظیم اسلامی بر عهده فرزند جوان آن حضرت قرار گرفت و حاج آقا مصطفی(ره) در این مهم آنچنان کفایتی از خود نشان داد که دستگاه حاکمه وجود ایشان و آزادی عمل وی را منافی اهداف خود تشخیص داده٬ پس از  زندانی کردن ایشان٬ وی را نزد حضرت امام(س) تبعید کرد. ‏

‏حاج آقا مصطفی(ره) در تبعیدگاه بیگانگان فرصت را مغتنم شمرده به کسب فیض از محضر مراد و استاد خویش پرداخت. چنانکه از آن شهید نقل شده است بحثهای علمی پدر و فرزند آنچنان گرم بوده است که گاهی مأموران امنیتی ترکیه به گمان آنکه میان ایشان جر و بحث رخ داده است به اتاقشان سرکشی می کرده اند. ‏

‏در فرصت نه چندان بلند تبعید در ترکیه٬ حضرت امام(س) به نگارش کتاب کم نظیر «تحریرالوسیلة» اشتغال داشته اند در حالی که از میان کتب فقهی٬ فقط دو کتاب «وسیلة النجاة» و «العروة الوثقی» در اختیار ایشان بوده است٬ و از میان کتب روائی فقط یک دوره کتاب شریف «وسائل الشیعة» را بهمراه داشته اند. ‏

‏این نکته مهم تاریخی که نشان دهنده تبحر حضرت امام(س) بر مسائل فقهی است، از ابتدای رساله «الواجبات فی الصلوة» نوشته آیت الله شهید در ترکیه بدست می آید. ‏

‏کتاب «تحریرالوسیلة» مشتمل بر یک دوره کامل مسائل فقهی است که نه در عروة الوثقی و نه در وسیلة النجاه٬ اثری از بعضی ‏

حضورج. 21صفحه 224
‏ابواب آن نمی توان یافت. ‏

‏حضرت امام(س) در مقدمه کتاب «تحریر الوسیلة» اگر چه به یک نکته اشاره فرموده اند که تحریر الوسیلة همان حاشیه های ایشان بر وسیلة النجاة است٬ که در متن جداگانه ای درج گردیده است؛ ولی بر هر بیننده ای براحتی آشکار می شود که بسیاری از مباحث مهم فقهی که در «تحریرالوسیلة» ذکر شده است٬ در هیچکدام از دو کتاب فقهی در دسترس امام نبوده است٬ و با همه این احوال حضرت امام(س) کتاب خویش را با ذکر فروعات متعدد به رشته تحریر در آورده است. ‏

‏علامه شهید در دوران اقامت در ترکیه دو رساله از خود بر جای گذاشته است: ‏

9. الواجبات فی الصلاة‏: ایشان در این رساله٬ متعرض اقوال گوناگون  و احتمالات زیادی شده اند که اکثر آنها را از ذهن و حافظه خویش استفاده می کرده اند. ‏

‏ علامه شهید در ضمن نگارش این کتاب بعضی نکات تاریخی از جمله رسیدن نمایندگان دستگاه شاه به محضر امام و اعلام اخراج ایشان از ترکیه را متذکر شده اند.‏

10. الفوائد والعوائد‏: این رساله یادداشتهای پراکنده درباره مسائل مختلف اصول٬ فقه٬ کلام و عرفان است و در جملاتی مغلق و کوتاه نظریه ای در آن مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. ‏

‏برای مثال ایشان بحث استصحاب کلی و اقسام آن را در این کتاب طرح کرده و درباره عدم امکان جریان چنین استصحابی  به استدلال می پردازند. ‏

‏در فایده دیگری درباره معاد جسمانی بحث کرده است. در فائده ای درباره دعا و در دیگری درباره عقاب و ثواب سخن بمیان آمده است.  ‏

‏  یکی از این فوائد دارای موضوع جالبی ‏

حضورج. 21صفحه 225
‏ است که بطور معمول در کتب اصول متذکر آن نشده اند٬ و آن تأثیر زمان و مکان در تغییر حجت و ادله است. علامه شهید در این باره می فرماید: پس از  گذشت دوران طولانی در علوم مختلف آشکار شدن این نکته که چه بسیار خطاهایی در علوم و فنون رخ می دهد٬ دیگر نمی توان تحقیقات علوم را به تنهایی و بدون مشاوره دیگر متخصصین انجام داد و اگر کسی بدون مراجعه به نظرات دیگران و مشورت با ایشان نظری را ابراز کند٬ این نظریه در دیدگاه عقلا حجیت ندارد. ‏

‏در نتیجه این بیان تشتت آرا به حداقل رسیده٬ و وضع علمی و رشد حوزه ها به کمال می رسد. ‏

‏تاریخ نگارش این رساله در ذیل همین فائده «روز شنبه 22جمادی الاولیٰ» ذکر شده است. ‏

 کتب علامه شهید در نجف اشرف

‏پس از اخراج حضرت امام(س) و فرزند ایشان از ترکیه٬ و حرکت ایشان به سوی نجف اشرف٬ فعالیتهای سیاسی شهید عزیز در جنبه های گوناگون آغاز گردید. ‏

‏از یک سو٬ حضور امام(س) در عراق و مهد حوزه های علمیه هزار ساله شیعه٬ حساسیتهایی را برمی انگیخت که گروهی از ناآگاهان سعی داشتند تا امام را در میان علمای نجف منزوی کنند٬ و ایشان را به صورت فردی معرفی کنند که درصدد بدست آوردن مرجعیت است. ‏

‏از سوی دیگر٬ ارتباطات حضرت امام(س) در نجف با ایران و سایر کشورهای اسلامی و غیراسلامی بیشتر بود٬ و لازم بود تا هماهنگی های بسیاری میان افراد انقلابی  و طرفدار نهضت  اسلامی امام صورت گیرد که همه این هماهنگی ها به علامه شهید ‏

حضورج. 21صفحه 226
‏حاج آقا مصطفی ختم می شد، و ایشان در کنار امام در عراق رابط اصلی میان افراد و امام بودند. ‏

‏مرحوم حاج آقا مصطفی برای شکستن جوّ انزوا و معرفی امام به عنوان یک مجتهد زبردست و یک فقیه مسلط بر علوم مختلف اسلامی به فعالیت پرداخت. ‏

‏حضور ایشان در جلسات درس اساتید بزرگ نجف و نقد و ایرادهای ایشان و حضور ایشان در مجامع علمی و ابراز نظرهای شجاعانه و مستدل وی٬ توجه همگان را به ایشان و پدر و استاد و مراد وی «حضرت امام(س)» جلب کرد و درس حضرت امام(س) در نجف اشرف از دروس بسیار شلوغ گردید. ‏

‏سبک امام در تدریس و تحقیق مطالب و استقصای ادله و اقوال٬ و تسلط ایشان بر قواعد٬ و تبحر ایشان بر علوم عقلی٬ و بررسی مطالب و کتب معاصرین و اساتید بهمراه سؤال و جوابهای طولانی در مجلس درس میان استاد و شاگردان٬ جذابیت خاصی به درس امام(س) می بخشید که در حوزه های عراق در آن زمان بی نظیر بود. ‏

‏  علامه شهید در کنار فعالیتهای سیاسی و بر عهده داشتن مسائل دفتر امام(س)، خود به تدریس و تدوین کتب بسیاری پرداخت. ‏

‏ایشان در دوران اقامت در نجف تقریباً یک دوره کامل «اصول» را تدریس کرد و همزمان با تدریس، نظرات خویش را تحریر کرد که ‏

‏ ‏

حضورج. 21صفحه 227
‏نتیجه آن کتاب شریف «تحریرات فی الاصول» است. ‏

‏  11. ‏تحریرات فی الاصول‏: ‏

‏این کتاب که یک بار در ایران توسط یکی از شاگردان ایشان جناب آقای حجت الاسلام والمسلمین «سید محمد سجادی» به چاپ رسیده است٬ محتوی مباحث علم اصول از ابتدا تا بحث استصحاب تعلیقی است. ‏

‏نویسنده در این کتاب ناظر بر اقوال اکثر کتب اصولی قبل از خود می باشد و به همین دلیل٬ هم به عنوان شرحی بر کتب اصولی و هم به عنوان نقدی بر آرای اصولیین معرفی می شود. ‏

‏این کتاب که نشان دهنده تبحر نویسنده در اصول و علوم عقلی است٬ بی شک از مهمترین کتب اصول در میان معاصرین است و به نظر می رسد اگر چاپ کتاب به نحو مطلوبی  صورت گرفته و نقائص و اغلاط و فهارس و تحقیقات آن جبران شود٬ اساتید اصول خود را از مراجعه به آن بی نیاز  ندانند. ‏

‏علامه شهید در عین آن که کتاب خود را بطور مفصل و با استقصای تقریباً بینظیر در مسائل اصولی نگاشته است؛ ولی در حد لزوم مباحث کم اهمیت و کم فایده اصولی را از کتاب خویش حذف کرده٬ بلکه در بعضی از مباحث به طرح عناوین جدیدی می پردازد٬ مثلاً طرح بحث مهم تمسک به عموم در شبهات مصداقیه و مفهومیه عام از این موارد است. ‏

‏وی در سراسر کتاب به شرح نظرات استاد ‏

حضورج. 21صفحه 228
‏ بزرگ٬ حضرت امام(س) پرداخته و در موارد متعددی در نقد و بررسی آن می کوشد.‏

‏ معرفی علمی و کامل این کتاب کبیر اصولی در شماره های آینده مجله حضور به علاقه مندان به عمل خواهد آمد. و در این مختصر به طور فشرده به تعدادی از کتب و علمائی که بطور مکرّر مورد توجه علامه شهید واقع شده اند٬ و مطالب اصولی ایشان مورد نقد و بررسی شهید قرار گرفته است٬ اشاره می شود. ‏

‏علما و آیات عظام از قبیل: ‏

‏1-رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره). ‏

‏2-آیت الله بروجردی که نگارنده کتاب٬ در فقه و شاید در اصول از محضر ایشان استفاده کرده است. ‏

‏3-آیت الله شیخ محمد حسین غروی اصفهانی (کمپانی). ‏

‏4-آیت الله آقا ضیاء الدین عراقی. ‏

‏5-آیت الله آقای نائینی. ‏

‏6-آیت الله آقای حاج شیخ عبد الکریم حائری. ‏

‏7-آیت الله حجّت کوه کمره ای که در بعضی موارد از ایشان به عنوان «جد اولادی» تعبیر می کند. ‏

‏8-آیت الله میرزا محمد ثقفی که در بعضی موارد نام ایشان با عنوان جدّی المحشّی بکار می برند. ‏

‏9-آیت الله آقای سید ابوالقاسم خوئی که ‏

حضورج. 21صفحه 229
‏  در بعضی موارد با عنوان بعض المعاصرین از ایشان یاد می کند. ‏

‏10. آیت الله آقای شیخ محمدرضا اصفهانی. ‏

‏11. آیت الله آقای میرزا حبیب الله رشتی که به نظر علّامه شهید از بزرگترین فقها در دوران تشیع است. ‏

‏12. آیت الله ایروانی. ‏

‏ و بسیاری دیگر از اساتید معاصر و متقدم بر ایشان که نکته ای از ایشان شنیده و یا خوانده یا در تقریرات دروس ایشان مطالعه نموده است٬ مورد نظر علامه قرار گرفته اند. ‏

‏ایشان علاوه بر توجّه بر کتب متأخرین٬ مطلب متقدمین را نیز اعم از  شیخ اعظم انصاری و آخوند صاحب کفایه و حواشی کتب ایشان و همچنین قوانین و هدایة المسترشدین و فصول را بطور جدی مورد دقت قرار داده اند. ‏

‏ علامه شهید در دوران اقامت در نجف اشرف به نگارش چندین کتاب فقهی پرداخت و در صدد بود تا مجموعه ای عظیم از مباحث فقهی را تحریر کند. ‏

‏ایشان از  مجموعه فقهی خود که در طول مدت مدیدی نگاشته است٬ به «الکتاب الکبیر» تعبیر می کند ولی متأسفانه شهادت ایشان توفیق اتمام این مجموعه را همچون مجموعه اصول و تفسیر از ایشان گرفت٬ و توفیق آغازگری و شعله وری انقلاب اسلامی ایران را نصیب ایشان کرد. کتبی  که از آن عزیز در دست است عبارتند از: ‏

‏12. ‏کتب الصوم‏: این کتاب نیز توسط دو تن از شاگردان ایشان آقایان حجج اسلام سیدمحمد سجادی و محمدعلی رازی زاده (علیپور) به چاپ رسیده است. ‏

‏علامه شهید این کتاب را در پی تدریس مباحث صوم در یکی از ماههای مبارک ‏

حضورج. 21صفحه 230
‏ رمضان نگاشته است٬ و شاید تنها کتاب فقهی است که آن مرحوم تدریس نموده٬ و باقی کتب فقهی ایشان بدون تدریس و فقط جهت انجام تحقیقات نوشته شده است. ‏

‏ایشان در این کتاب که شامل دو بحث نیّت و مفطرات است بطور مشروح به طرح نظرات و نقد آنها پرداخته و در ضمن مباحث خود فروع متعددی را مطرح نموده است. ‏

‏نویسنده در این کتاب مطابق کتاب «العروة الوثقیٰ» بحث کرده و فروع دیگری را از کتب مفصّل همچون «جواهرالکلام» و «تذکرة الفقهاء» ضمیمه نموده است. ‏

‏ایشان در بحثهای فقهی خویش بشدت با استدلالهای عقلی مخالفت می کند و چه بسا در یک مسأله هیچکدام از  استدلالهای عقلی را مطرح نکند و در مقابل٬ تکیه زیادی بر فهم عرفی زمان ائمه معصومین علیهم السلام داشته٬ سعی می کند تا ارتکازات عرف را به درستی تشخیص داده٬ در فهم روایات تأثیر دهد. ‏

‏13. ‏کتاب الطهارة‏: این کتاب به حجم 514 صفحه دست نوشته بوده٬ و از ابتدای بحث میاه تا آخر آن و از ابتدای بحث نجاسات و احکام نجاسات تا فروعات بحث میته (چهارمین نجسی که در این کتاب ذکر شده است) می باشد. ‏

‏ تاریخ نگارش کتاب به طور دقیق روشن نیست فقط در صفحه 420 که از اول تا آن قسمت صحافی جداگانه ای از بقیه کتاب ‏

‏ ‏

حضورج. 21صفحه 231
‏پیدا کرده است٬ چنین عبارتی به چشم می خورد: «الظاهر انّ الفراغ عن هذا التسوید کان فی النصف الثانی من العشر التاسع من القرن الحاضر1394…» که نشان می دهد این کتاب چرکنویسهای بحث طهارت بوده و در حدود سال 1394 هـ.ق نوشته است. ‏

‏علامه شهید بحثهای طهارت را خود در نزد حضرت امام(س) در شهر قم تحصیل کرده است و ممکن است٬ قبل از تبعید نیز٬ در هنگام تحصیل کتابی  در این زمینه نوشته باشد. به دلیل حضور ایشان در درسهای حضرت امام(س)، مطالب بسیاری از این کتاب ناظر بر نظریات فقهی امام راحل است. ‏

‏یکی از ویژگیهای بحثهای علامه شهید در کتب فقهی ایشان، عدم تکرار بحثهای رجالی و اصولی در مطایای فقه است٬ به این بیان که اگر بحثی اصولی یا رجالی مرتبط با مباحث کتاب باشد، رد و استدلالهای علوم دیگر را در ضمن علم دیگر نمی آورد، و بهمین دلیل کتب فقهی ایشان از زوائد خالی و اکثر نکات آن مفید٬ خلاصه و اختصاصاً فقهی است. ‏

‏علاوه بر روش مذکور٬ خلاصه نویسی و حذف توضیحات، مگر در موارد ضروری٬ کتب علمی ایشان را از دسترس فهم طلاب خارج کرده، و آنها را به اساتید فن  و آگاهان به مبانی و نظرات مختلف محدود نموده است؛ به تعبیر دیگر٬ علامه شهید برای طلّاب و فضلای سطح پایین دست به قلم نبرده بلکه مطالب خویش را برای حوزه ها و علمای حوزه و پیشرفت علم به رشته تحریر درآورده است. ‏

‏ایشان در کتاب الطهارة چنان که ذکر شد فقط درباره چهار نجس که عبارتند از:  بول٬ خرء٬ منی و میته بحث کرده است. ‏


حضورج. 21صفحه 232
‏ ‏14-‏ ‏کتاب البیع‏: این کتاب در چند مجلد تنظیم شده است که متأسفانه فقط جلد اول آن در 518  صفحه و تا بحث «تعاقب ایدی» در دسترس قرار دارد، و از جلد دوم آن فقط بحث «ولایت فقیه» موجود است و ظاهراً این کتاب که از عراق به ایران منتقل شده در نقل و انتقالات در ایران مفقود شده است، و در صورت پیدا شدن آن در اختیار علاقه مندان قرار خواهد گرفت. ‏

‏این کتاب که ناظر  بر کلمات استاد اعظم٬ فقیه محقق عصر٬ حضرت امام(س) و به ترتیب کتاب «البیع» ایشان و شیخ اعظم انصاری است٬ حاوی مطالب ارزشمندی در بحثهای معاملات می باشد٬ و یکی از کتب ارزشمند در بحث بیع است. ‏

‏  البته چنانچه از متن کتاب استفاده می شود علامه شهید در درج اقوال به کتب اصلی کمتر مراجعه کرده٬ و بیشتر به نقل اقوال متأخرین اکتفا نموده است و شاید به دلیل آن باشد که در مباحث معاملات کمتر از مباحث عبادات٬ اجماعات و شهرتهای فقها مورد توجه می باشد؛ چنانکه خود نویسنده در جایی از کتاب البیع متذکر شده است که اجماعات محکیه ای که علمای لاحق بدون غور در تحصیل آن از سابقین می گیرند، مورد اعتنا نمی باشد. چنانکه در چنین مسائلی (مثل لزوم صیغه در بیع) اجماع محصل نیز قابل اثبات نیست و اگر هم اجماعی باشد قابل اعتماد نیست٬ زیرا اگر مسأله  ای خیلی مهم و مورد ابتلا باشد و از سوی شارع ردعی صادر شده باشد٬ حتماً آن عبارت به ما منتقل می شود. ‏

‏این کتاب نیز مثل دیگر کتب شهید بازبینی نشده است (مگر چند صفحه اول آن) و به همین دلیل عبارات مغلق و پیچیده آن بهمراه مطالب سخت و فشرده٬ دقت ویژه ای را از خواننده می طلبد. ‏

‏  ‏15.‏ ‏کتاب الخیارات‏: این کتاب نیز به سرنوشت مشابهی با کتاب البیع دچار شده است؛ زیرا از این کتاب  958 صفحه ای، از ابتدا تا صفحه 540 مفقود شده است و از وسط  بحث مستند خیار عیب تا آخر موجود است. ‏

‏خوشبختانه در انتهای این کتاب تاریخ 17 محرم 1396 ثبت شده است که چون تقریباً نزدیک زمان به پایان رسیدن درس خیارات توسط حضرت امام(س) در نجف اشرف است٬ نشان می دهد که علامه شهید همزمان با تحصیل این کتاب نزد پدر محقق خود٬ به ثبت کتاب اشتغال داشته است. ما درباره این کتاب توضیحی نخواهیم داد؛ بلکه فقط نکته ای را که ایشان در ذیل این کتاب نوشته اند درج می کنیم: ‏

‏«هذا تمام الکلام فیما یتعلق بهذه المسألة، و قد فرغنا عنه فی ایام العطلة لاجل تسخیر حکومة العراق ـ خذلها  الله تعالیٰ ـ طلّاب العلوم الدینیة و هدم اساس الحوزة العلمیة فی النجف الاشرف. و قد کانت من الایام ‏

حضورج. 21صفحه 233
‏ السالفة اعداء الدین مریدین امثال هذه الجنایات و الکوارث المهلکة؛ الّا ان  الله تعالیٰ من ورائهم محیط، فان الاسلام یبلغ حد الشعر و لا ینقطع. و کل ذلک مما یرجع الی فتور مراجع العراق و مستند الی عدم رشدهم. و لو کان مرجع العراق فی هذه الایام حسب ما یترائی من اشباه المسائل العصریة السید المحقق الخمینی الوالد – مدّظله- لما کان الامر کما وقع. و فی المسألة تفصیل یحتاج الی بسط البحث حول شرائط زعیم المذهب ـ تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. سحر لیلة الاثنین من شهر محرم الحرام من یوم السابع عشر من سنة 1396.»‏

‏16. ‏المکاسب المحرّمه‏: نام این کتاب در ضمن کتب شهید آمده است، ولی مشخص نیست که این کتاب آیا در شهر قم نوشته شده است یا در نجف اشرف و هیچ اثری از آن در دست نیست. البته قرائنی وجود دارد که حکایت می کند کتاب «المکاسب المحرّمه» در نجف اشرف نگاشته شده است. ‏

17. الخلل فی الصلاة‏: این کتاب در 182 صفحه نوشته شده است٬ و از آنجایی که مباحث خلل نماز آمیخته با بحثهای اصولی و قواعد «لاتعاد»٬ «الفراغ و التجاوز» و «حدیث رفع» است٬ بحثهای عمیق نویسنده نشان دهنده تبحر او در اصول و فقه می باشد. ‏

‏در قسمتهای قبل متذکر شدیم که علامه ‏

حضورج. 21صفحه 234
‏شهید درباره حدیث «لاتعاد» رساله ای نوشته اند که در این کتاب به بحثهای آن ارجاع داده اند. ‏

‏آیت ا لله شهید در نگارش مطالب کتاب٬ آنچنان مستقلانه به تنظیم ابواب و فروعات پرداخته است که بدرستی روشن نمی شود آیا این مباحث را ـ که تا بحث «خلل واقع شده در قیام» رسیده است ـ مطابق دروس فقه حضرت امام(س) در نجف اشرف نوشته است یا خیر؟ اگر نگارش این کتاب بهمراه شرکت در درس حضرت امام(س) باشد٬ بنابراین می توان ادعا کرد که این یادداشتها آخرین نوشته های آن شهید بزرگوار است٬ مخصوصاً با توجه به آنکه مطلب آن نیمه کاره و بدون ذکر هیچ تاریخی رها شده است. ‏

18. الحاشیة علی العروة الوثقیٰ‏: این کتاب مشتمل بر مباحث اجتهاد و تقلید و مقداری از مباحث کتاب الطهارة (میاه، نجاسات) و بحث صوم (تا ارتماس) و در حدود 90 صفحه می باشد. این حاشیه به صورت فتوا و اکثراً بدون ذکر استدلال نوشته شده است، و در بعضی از موارد به کتب دیگری که در مباحث مشابه تدوین شده است ارجاع داده می شود. ‏

‏  ظاهراً کتابت این حواشی در ضمن مباحث فقهی و پس از تدوین کتب کبیر است٬ زیرا از آن شهید کتاب الطهارة و کتاب الصوم مفصّلی باقی است که در همین مجموعه ذکر شده است و مباحث این تعلیقات نزدیک به مباحث آن کتب است. ‏

‏ و اگر تدوین حواشی این کتاب در ضمن نگارش کتب مفصّلی در مباحث مشابه انجام شده باشد، ممکن است شهید علامه در بحث اجتهاد و تقلید نیز  دارای رساله ای باشند که از آن اثری در دست نیست. ‏

‏  ‏19. تحریر العروة الوثقیٰ: ‏این کتاب در ‏

حضورج. 21صفحه 235
‏69 صفحه از ابتدای بحث تقلید و احتیاط تا بحث کیفیت تنجس اجسام طاهر نوشته شده است٬ و احتمالاً همزمان با نگارش حواشی عروه می باشد. انگیزه نگارش این کتاب را شهید در ابتدای کلام خویش آورده است که چون فراغتی از حوادث مختلفه یافته است و کتاب شریف «العروة الوثقیٰ» نوشته «سید محمّد کاظم یزدی» دارای فروعات و امثلۀ زیادی است که نیازی به آن نیست و در مسائل زیادی نیز تکرار مُمِلّ صورت گرفته است٬ آن شهید تصمیم به تهذیب کتاب گرفته و کتابی  فتوایی مطابق فتاوای خویش نوشته است. ‏

‏  ایشان در این کتاب و هم در کتاب حاشیه عروه شرط «با ورع بودن مرجع تقلید» را بواسطه اجتماع مرجعیت و زعامت در عصر کنونی مورد تأکید قرار می دهد و می فرماید: در بعضی مواقع که شرائط زعامت و مرجعیت با هم تهافت کند باید شرائط زعامت را بر مرجعیت مقدم دانست. و این سخن را در مورد تقلید بیان کرده و ضمیمه می کنند که شرائط زعامت حتی مقدم بر اعلمیت است. ‏

20.‏ ‏الحاشیة علی تحریر الوسیلة‏: کتاب شریف تحریر الوسیلة از کتب پر فرع و دقیق در فقه امامیه است٬ که چنانکه قبلاً توضیح داده شد حضرت امام(س) این کتاب را در شهر «بورسا» در ترکیه هنگام تبعید نوشته اند. ‏

‏ پس از نگارش این کتاب شریف٬ توجه بسیاری به حسن ترتیب و فتاوای آن و مخصوصاً بحثهای مهم و کم رنگ شده در حوزه هاـ که بسیاری از کتب مفصل و نیمه مفصل در عصر اخیر فاقد آنها بودند ـ جلب شده و مورد تعلیقه و حواشی متعددی قرار گرفته است. ‏

‏تعدادی از اساتید بزرگ حوزه های علمیه به شرح یا تعلیقه بر این کتاب اشتغال داشته و به عنوان متن بعضی دروس خارج قرار گرفته است. ‏

‏  یکی از حواشی و تعالیق مهم بر این کتاب توسط علامه شهید نوشته شده است٬ و متأسفانه مانند بسیاری از نوشته های ایشان این مجموعه نیز متفرق و ناقص است. «حاشیه بر تحریرالوسیلة» شامل 61 صفحه درباره بحث میاه (تقریباً کامل)، و چند صفحه درباره خلل صلاة٬ و 56 صفحه در بحث صوم (النیة و القول فی ما یجب الامساک عنه تا ثامن بجز خامس)، و 41 صفحه درباره نکاح (از مسأله 11تا 23)، و 119 صفحه مکاسب محرمه (کامل)، و 49 صفحه در بیع تا بحث بلوغ٬ و 129 صفحه درباره خیارات (تا مسأله دوم احکام الخیار)، می باشد. ‏

‏  این تعلیقات حالت شرح و اشکال داشته و استدلالی است٬ و در پایان بحث خیارات تاریخ 1396، و در اواسط صوم تاریخ آن چنین ضبط شده است. ‏

‏  «قدتم الفراغ یوم الثلثاء من الاسبوع الاخیر ‏

حضورج. 21صفحه 236
‏من شهر رمضان العام  1394، فی النجف الاشرف علی مهاجرها آلاف الثناء و التحیّة٬ و نسأل الله ان یوفقنا لاتمامه فی سایر شهور الصیام ان شاء الله تعالی.» ‏

‏نویسنده در این کتاب از نوشته های خویش در مباحث گوناگون فقهی با عنوان «کتابنا الکبیر» یاد می کند که مؤید همان نکته ای است ـ که پیش از این متذکر شدیم ـ که علامه شهید در صدد بوده است تا با پیوند میان کتب خویش کتاب کبیری در فقه بنویسد. ‏

‏ ‏

21. تفسیر القرآن الکریم‏: این تفسیر که از ابتدای قرآن کریم شروع می شود و تا آیه 46 سورۀ بقره رسیده است٬ در چهار مجلد توسط حجت الاسلام والمسلمین آقای سیدمحمد سجادی به چاپ رسیده است. نگارش این کتاب همزمان با تدریس درس قرآن در نجف اشرف در مسجد شیخ انصاری(ره) صورت گرفته است. ‏

‏این کتاب که از نظر سبک تفسیری بی نظیر است٬ یکی از مفصل ترین تفاسیری است که از صدر اسلام تاکنون نوشته شده است. ‏

‏نویسنده در این مجموعه درباره  هر آیه به چند نکته و چند جنبه توجه کرده است: ‏

1. رسم  الخط: ‏در این قسمت به چگونگی نوشتن کلمه قرآنی می پردازد٬ مثلاً درباره رسم الخط در لفظ «بسم الله»٬ «الرحمن»٬ «الذین» و «استویٰ» بحث کرده اند. ‏

2. صرف‏: درباره بحثهای صرفی که مربوط به هر آیه می شود بحث شده است که صرف آیه شاهد و مطابق با کدام قول از نظرات صرفی است. ‏

3. نحو و اعراب‏: استفاده ای که نحویین از ترکیب آیات و اعراب می توانند داشته ‏

حضورج. 21صفحه 237
‏ باشند مورد توجه در این قسمت است‏

4. لغت‏: بحث درباره معنای هر کدام از کلمات بطور جدی در این قسمت دنبال شده است. ‏

5. معانی و بیان:‏ نکات و ظرافتهای ادبی  و آنچه در کتب معانی و بیان مطرح می شود ـ که در آیات قرآن کریم به کار گرفته شده ـ به دقت مورد بررسی قرار گرفته است. ‏

6. تجوید و قرائت‏: علم قرائت که اختصاصاً برای استفاده از قرآن ساخته شده است٬ آنچنان در این تفسیر مورد نظر است که نشان دهنده تسلط نویسنده بر علوم نه چندان متداول در حوزه هاست. ‏

7. تاریخ و شأن نزول آیات. 

8. اصول فقه و فقه‏: در این تفسیر بطور مفصل درباره بحثهای فقهی و اصولی مربوط به آیه طرح سؤال شده است. برای نمونه٬ ایشان در ذیل آیه 23و24 سوره بقره «و ان کنتم فی ریب مما نزّلنا علی عبدنا فاتوا بسورة من مثله و ادعوا شهدائکم من دون الله ان کنتم صادقین فان لم تفعلوا و لن تفعلوا فاتقوا النار التی وقودها الناس و الحجارة اعدّت للکافرین». بحث کرده اند درباره اینکه آیا جایز است از غیر خداوند استعانت کرد و کمک خواست و همچنین بحث کرده اند که آیا بر سنگهای معدنی می توان سجده کرد و آیا لفظ  «ارض» بر سنگهای معدنی نیز صدق می کند یا خیر و ارتباط مسأله فقهی با این آیه به دلیل آن است که «حجارة» ارض است و در آیه کریمه بنابر نقل ابن مسعود مقصود از حجاره یک نوع سنگ معدنی است. ‏

‎ ‎

‏و در مسأله اصولی بحث کرده اند که آیا آیات مذکور دلیل بر نفی مفهوم شرط می باشد یا خیر زیرا در آیه اول نمی توان مفهوم شرط را معتبر دانست و گفت: «اگر شکی ندارید در نزول آیه٬ پس سوره ای مثل قرآن نیاورید!» و در آیه دوم نمی توان گفت: «اگر توانستید مثل قرآن بیاورید٬ پس از آتش جهنم نپرهیزید!» ‏

‏ایشان درباره «الاسماء کلَّها» می فرماید که چون تأکید خلاف اصل است پس ذکر کلّها دلیل است برای کسانی که می گویند کلمات جمع همراه با الف و لام معنای عموم را نمی فهماند. ‏

‏  و همچنین لفظ «الاسماء» هم بمعنی علائم و هم مسمای آنهاست٬ پس لفظ واحد در چند معنی به کار رفته است٬ و ممکن است کسی آن را دلیل این نظریه بداند که یک لفظ می تواند در یک جمله چند معنی داشته باشد. ‏

‏و همچنین چون خداوند ملائکه را به کاری که قدرت نداشتند تکلیف کرده است٬ پس شاید کسی از این آیه استفاده کند که تکلیف به عاجز صحیح است و مسائل دیگری که از حوصله این مختصر خارج است. ‏

9. کلام‏: بسیاری از مباحث کلامی به تناسب علم کلام و معارف قرآنی مرتبط با ‏

حضورج. 21صفحه 238
‏ آیات الهی است. به همین دلیل اکثر کتب تفسیری آمیخته به بحثهای اعتقادی می باشد. علامه شهید در تفسیر خویش به مباحثی از علم کلام که مربوط به آیات می شود اشاره و درباره آنها بحث می کند؛ مثلاً در ذیل آیه شریفه «مالک یوم الدین» درباره دلیل ثبوت این صفت برای باری تعالی٬ و درباره ثبوت معاد برای رسیدگی به حساب و جزای اعمال؛ بلکه درباره اختصاص معاد به عقلا و مستحقین جزا٬ و درباره این که آیا «یوم الدین» اکنون فعلیت دارد تا چنین صفتی برای خداوند بالفعل باشد یا خیر بحث می کند. ‏

10. فلسفه: ‏علامه شهید با تبحری که در علم فلسفه الهی داشته٬ میان آیات قرآن کریم و بسیاری از مسائل فلسفی ارتباط برقرار کرده٬ و در ضمن این تفسیر به بررسی این ارتباط پرداخته است. به چند نمونه اشاره می کنیم:‏

‏در ذیل آیۀ «ایاک نعبد و ایاک نستعین» درباره حصر عبادت تکوینی در خداوند، و این که استعانت فقط از خداوند ممکن است٬ و بطلان جبر اشعری٬ و اثبات نظریه اشاعره که قدرت همراه فعل است نه مقدم بر فعل٬ بحث می کند. ‏

‏ و در ذیل آیه 28 و 29 سوره بقره درباره حدوث نفس و نظرات مختلف در آن بحث می کند؛ زیرا در آیه مذکور آمده است «و کنتم امواتاً فاحیاکم» و خطاب به یک نفر است٬ پس ممکن است صورت قبلی به حیات ‏

‏ ‏

حضورج. 21صفحه 239
‏ تبدیل شود٬ و روح در آن دمیده شده باشد. ‏

‏ و از این آیه دخالت واجب و تأثیر او در حیات و ممات نیز استفاده می شود٬ و همین آیه مرتبط با بحث اعاده معدوم است. ‏

‏ همچنین از آیه شریفه «هو الذی خلق لکم ما فی الارض» استفاده می شود که واجب تعالی برای سافل کار انجام می دهد؛ زیرا خدا برای انسان خلق کرده است و این نکته مخالف قواعد فلسفی است. ‏

‏  ذکر آیه «ثم استویٰ الی السماء» مربوط به تعدد اراده فعلی الهی می شود که مورد اختلاف میان حکما و اصحاب ظاهر است. بعلاوه علامه شهید از همین آیه و اینکه عالم میان دو مرتبه علیا و سفلی است بحث تناهی ابعاد عالم را مطرح می کند٬ و مسائل دیگری که به همین دو آیه مرتبط می شود. ‏

11. عرفان‏: همانگونه که در قسمتهای قبل ذکر شد٬ مباحثی از عرفان با آیات کریمه قرآن مرتبط است که علامه عارف این ارتباطها را به دقت بررسی کرده است. ‏

‏ برای مثال، در ذیل آیه «نسبّح بحمدک» پس از نقل کلام صاحب فصوص و حاشیه حضرت امام(س) درباره تنزیه موجودات به تحقیق مسأله می پردازد. ‏

‏و در ذیل آیات مربوط به خلق حضرت آدم(ع) مباحث عرفانی زیادی را درباره آن حضرت و حضرت حواء و هبوط و غیره مطرح کرده اند. ‏

‏ از علامه شهید کتاب عرفانی خاصی بر جای نمانده است، و ایشان نیز نامی از چنین کتابی  نمی برند، و تنها یادداشتهای عرفانی آن شهید٬ مباحث عرفانی کتاب تفسیر و مباحث کوتاه در ضمن «العوائد و الفوائد» است. ‏

12. علم حروف‏: علامه شهید در ضمن برخی از آیات به مباحث علم اعداد و حروف و نظر آن علوم درباره آیات کریمه اشاره می کند٬ و گاهی از علوم غریبه نیز نام می برد. ‏

‏ ما در این قسمت به ترجمه عبارتی از علامه شهید درباره این علوم اکتفا می کنیم: ‏

‏«بدان که علم حروف و اعداد از علوم شریفه است که متکفل علوم غریبه می باشد٬ و دارای مبادی علمی و محاسبات دقیق است. گروهی نیز به آموزش این علوم مشغولند و سالهای طولانی این آموزشها تداوم داشته است. ‏

‏درباره این علوم کتب بسیاری تدوین شده که تعدادی از آنها نیز به چاپ رسیده است. علم جفر و رمل نیز از مشتقات این علم می باشد، و شکی نیست که علم جفر از علوم شریفه ای است که درباره آن آثار و اخباری نیز وارد شده است.» ‏

13. اخلاق: ‏در ضمن این تفسیر در موارد متعددی به مباحث اخلاقی و نصایح خواندنی اشاره شده٬ و در ضمن این مباحث به فلسفه اخلاق٬ مباحث اخلاقی علمی، روایات و امثال آن پرداخته است. ‏

‏علاوه بر آنچه بطور مکرر در این تفسیر ‏

حضورج. 21صفحه 240
‏ آمده است بعضی مباحث نیز بطور پراکنده مورد توجه قرار گرفته٬ از جمله مباحث علم عروض و موسیقی درباره آیه «بسم الله  الرحمن  الرحیم». ‏

‏این تفسیر مشتمل بر بسیاری از مسائل علوم قرآن می باشد٬ و علامه شهید در این مباحث و طرح مسائل آن نشان داده است که در این زمینه نیز دارای ابتکارات و اجتهادات بسیاری است. ‏

‏ پس از بررسیهایی که متذکر شدیم٬ نویسنده روش دیگری را نیز در تفسیر دنبال کرده است و آن اظهار تفسیر آیات بنابر مسالک گوناگون است. یعنی، یک فقیه با توجه به ذهنیتهای فقهی آیه را چگونه تفسیر می کند، و یک متکلم چه تفسیری می کند، و یک فیلسوف با توجه به مباحث فلسفی چه تفسیری ارائه می دهد، و همچنین عرفا چگونه مقصود آیه را بیان می کنند. حتی در بعضی موارد مشرب ادبی  یا اخباری را نیز در نظر می گیرد. ‏

‏مدت کتابت این تفسیر طولانی است؛ زیرا در اواخر مباحث «بسم الله  الرحمن  الرحیم» تاریخ شب سه شنبه 14صفر 1390ثبت شده٬ و ظاهراً پس از آن مباحث دیگری نیز اضافه شده است. و در پایان جلد چهارم تاریخ «سحر روز جمعه ماه جمادی الاولی 1397» ذکر شده است. ‏

‏  ‏14‏. ‏دروس الاعلام و نقدها‏: این عنوان بر صفحات جزوه ای 70 صفحه ای مشتمل بر نقل درس بزرگان نجف و نقد آن به چشم می خورد. ‏

‏ در ابتدای این جزوه می فرماید٬ پس از تبعید از ترکیه به عراق٬ ایشان به جهات مختلفی در درس اعلام نجف شرکت کرده است٬ و بعضی از آنها را به رشته تحریر در آورده و نکاتی را که در نقد آن مطالب به نظر ‏

حضورج. 21صفحه 241
‏ شریفش می رسیده در دنباله دروس نوشته است. ‏

‏ اعلام نجف که ایشان از درسهای آنها در این جزوه کوتاه نقل قول کرده است پنج نفرند که نام آنها را به ترتیب در جزوه می آوریم.‏

‏1. آیت الله العظمی سیدمحمود شاهرودی قدس سره٬ درسهای مربوط به علم اجمالی ایشان در 6 قسمت از جزوه آمده است. ‏

‏2. حضرت امام(س)، درسهای بیع ایشان٬ بحث معاطات٬ در 11 بخش ذکر شده است. ‏

‏3. آیت الله العظمی خوئی قدس سره٬ درسهای اصول٬ بحث اجتماع امر و نهی ایشان٬ در 5 قسمت آمده است. ‏

‏4. آیت الله شیخ محمدباقر زنجانی قدس سره، درسهای استصحاب ایشان در دو بخش ذکر شده است. ‏

‏5. آیت الله العظمی سیدمحسن حکیم، درسهای فقه ایشان در بحث عقد شرکت و عقد مزارعه در  5 گزارش در این جزوه به چشم می خورد. ‏

‏ متأسفانه تاریخ دقیق این جزوه در دست نیست ولی از روی نقل دروسی که در آن شرکت کرده اند حدود سال نگارش جزوه را می توان حدس زد. ‏

خاتمه

‏برای حسن ختام این مقاله کوتاه درباره حیات علمی شهید حاج آقا مصطفی (ره)، مناسب است به چند عبارت کوتاه از آن شهید درباره استاد و مراد وی حضرت امام (س) اشاره کنیم٬ تا نظر علامه شهید ـ با آن مقامات علمی ـ درباره پدر بزرگوار خویش بر خوانندگان روشن شود. ‏

‏ شهید در اکثر کتب خود از حضرت امام (س) به «الوالد، المحقق، مدّ ظلّه» یا «الوالد العلاّمة» تعبیر می کند، و در جایی می نویسد: «النحریر الاکبر و العالم الاعظم و المبتکر المُفَخّم»، در مسأله طلب و اراده می نویسد: «المحقق الفحل النحریر فی الفن الوالد المعظم الجلیل مدّظلّه العالی»٬ و در تفسیر چنین می نویسد: «الاستاذ الملاذ الوالد الممتاز فی کلیة العلوم التدوینیة»؛ چنانچه در مقدمه تفسیر حضرت امام(س) را اینگونه معرفی می کند: ‏

‏«الوالد المحقق العارف برموز الکتاب و بعض اسراره». ‏

‏ ‏

‏ ‏

حضورج. 21صفحه 242