آثار و بازتابهای شهادت آیت الله حاج آقا سید مصطفی خمینی

آثار و بازتابهای شهادت آیت الله حاج آقا سیدمصطفی خمینی 

□ حمید قزوینی

‏ ‏

‏انقلاب اسلامی ایران به رهبری یگانۀ دوران حضرت امام ـ سلام الله علیه ـ همواره مورد بحث و بررسی افراد، محافل و مجامع فکری و سیاسی دنیا بوده است. شاید جای تعجب باشد که تا سال 73 نزدیک به 2100 عنوان کتاب در تحلیل انقلاب اسلامی ایران در اروپا و آمریکا منتشرشده است‏‎[1]‎‏. این تعداد کتاب که تنها بخشی از تلاش صورت گرفته در پشت مرزهای جغرافیایی این مرزوبوم است در مقایسه با آنچه که در مهد انقلاب اسلامی یعنی ایران صورت پذیرفته است قابل مقایسه نیست. بویژه آنکه امکان تحقیق و تألیف پیرامون انقلاب اسلامی بواسطه دسترسی به منابع و افراد مؤثر در شکل گیری انقلاب به مراتب در مقایسی بیشتر فراهم بوده است. اما متأسفانه به رغم دسترسی به منابع اسنادی و نیروهای فکری آنچه که تا حدودی مورد توجه قرار گرفته ‏

حضورج. 21صفحه 146
‏ است انجام اقداماتی در راستای تدوین تاریخ انقلاب و جمع آوری خاطرات نیروهای مبارز انقلابیست. این تلاشها اگر چه به رغم نارساییهای متعدّد قابل تقدیر و ستایش می باشد. لکن همه آنچه که باید تحقّق یابد نیست. بویژه آنکه با فرض تدوین درست تاریخ انقلاب بلافاصله این سؤال مطرح می شود که آیا تدوین درست، تحلیل درست را نیز در پی خواهد داشت و آیا قرآن کریم که از تحریف مصون ماند از تحلیلهای نادرست و تفسیرهای غلط به دور ماند. (البته قصد مقایسۀ قرآن و انقلاب در این میان مطرح نیست و صرفاً به منظور روشن شدن موضوع به این نکته اشاره شد). لذا ضروری است پیش از آنکه کار تفسیر و تحلیل ریشه های انقلاب بدست نامحرمان و نااهلان بیفتد انقلاب اسلامی را همانگونه که بوقوع پیوسته تعریف و تحلیل کنند. در این میان کنگره شهید آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی را می توان از جمله همان اقدامات شایسته ای دانست که در بازشناسی و معرّفی بیشتر چهره های اصلی نهضت امام خمینی ـ سلام الله علیه ـ مؤثر خواهد بود. یقیناً بررسی ابعاد شخصیّتی این سیّد مظلوم علاوه بر معرفی ویژگیهای علمی، اخلاقی و معنوی او به بازنگری در تاریخ انقلاب اسلامی از ابتدا تا آستانه پیروزی نیز منتهی می شود که فصل مربوط به شهادت ایشان خود از اهمیت خاصی برخوردار است. شهادت آیت الله حاج سیدمصطفی خمینی در اوّل آبان سال یک  هزار و سیصد و پنجاه و شش را می توان فرازی مهم و استثنایی در تاریخ انقلاب اسلامی  دانست. مبارزین و مجاهدینی که سالهای سال مرارتهای مبارزه و درد هجران پیشوای خود را تحمل نموده بودند به نیکی در یاد و خاطرۀ خود دارند که برکات شهادت آن سیّد عزیز چگونه و تا چه اندازه در گسترش روند رو به رشد انقلاب مؤثر واقع شد. حضرت امام قبلاً آثار و نتایج این شهادتها را به دشمنان ملک و دین یادآور شده بود امّا به همان دلیلی که هشدارهای قبلی آن سید جلیل القدر را به فراموشی سپرده بودند این بار نیز بدون پند آموزی از تجربیات گذشته دست به جنایتی جدید زدند و همانگونه که حضرت امام بعدها فرمودند: «بکشید ما را ملّت ما بیدارتر می شود» شهادت فرزند برومندش چراغ هدایتی شد برای بیداری ملّت مسلمان ایران! ‏

‏و اینک با گذشت بیست سال از روشنایی این چراغ ظلمت افروز بحث و بررسی پیرامون آثار و نتایج آن که با فرصت بیشتر و مطالعۀ عمیق تر در اطراف آن صورت می گیرد امری ضروری و اساسی تلقی می شود. به همین منظور برخی از آثار و نتایج شهادت آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی در این مقاله مورد بازنگری قرار خواهد گرفت. در این مقاله سعی شده است تا آثار و نتایج شهادت فرزند گرامی حضرت امام با استفاده از اظهارات ‏

حضورج. 21صفحه 147
‏ مفسر رادیو بی بی سی و مصاحبه  شوندگان برنامۀ رادیویی داستان انقلاب و مطالب دیگر رسانه های داخلی و خارجی و همچنین با رجوع به برخی از اسناد ساواک مورد تحلیل قرار گیرد. ‏

‏ذکر این نکته ضروری است که توجه و استناد به مطالب منابع مذکور هیچگاه به معنی تـأیید آنها نمی باشد بلکه هدف از آن بررسی آثار و پیامدهای شهادت آیت الله حاج آقا مصطفی از زاویه ای متفاوت با سایر زوایا یعنی رجوع به مطالب رسانه ها و اظهارات افراد می باشد. ضروری است پیش از شروع بحث توضیحاتی پیرامون برنامه رادیویی داستان انقلاب ارائه گردد. ‏

‏در طلیعۀ دهمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی بنگاه سخن پراکنی بی بی سی که از مهمترین و بزرگترین رسانه های اردوگاه امپریالیست خبری صهیونیستها می باشد اقدام به پخش سلسله برنامه هایی تحت عنوان «داستان انقلاب» نمود. این مجموعه برنامه که از 22 بهمن ماه سال 1367تا 31 اردیبهشت ماه سال 1368 ادامه داشت طی 28 قسمت در روزهای جمعه از ساعت 30 / 19 پخش گردید. هنوز چند ماه از پایان این برنامه نگذشته بود که بی بی سی آن را از تاریخ 7 مهرماه سال 1368 و اینبار با تفصیل بیشتری مجدداً آغاز نمود. پخش مجدّد بیانگر میزان اهمیّت این برنامه برای مدیران بی بی سی و تاحدودی حاکی از تلاش این بنگاه سخن پراکنی برای جذب شنوندگان بیشتر بود. ‏

‏در این برنامه سعی شده بود، تاریخ انقلاب اسلامی ابتدا از نهضت ملی شدن صنعت نفت و در بخش دوّم از نهضت مشروطیت مورد بحث و بررسی قرار گیرد. گفته می شود تهیۀ چنین برنامۀ مفصّلی از ‏

حضورج. 21صفحه 148
‏ سوی یک شبکۀ خبری خارجی که در نوع خود بی سابقه می باشد در راستای طرحیست که دانشگاه هاروارد امریکا در سال 1365 تحت عنوان تاریخ شفاهی انقلاب ایران در دست اجرا دارد و در این رابطه به گردآوری و ضبط خاطرات افراد مختلفی بالغ بر 50 نفر از ایرانیان مقیم خارج که در تاریخ معاصر ایران بنوعی در متن و یا حاشیۀ آن بوده اند پرداخته است. ‏

‏در این مجموعه برنامه از اظهارات شخصیتهای مختلف انقلاب و نظام که نوار سخنرانی آنان به دست بی بی سی رسیده و همچنین اظهارات و دیدگاههای افراد مطلع و مرتبط با مسائل ایران نظیر پارسونز‏‎[2]‎‏، ونس‏‎[3]‎‏، برژینسکی‏‎[4]‎‏، سولیوان‏‎[5]‎‏، گری سیک‏‎[6]‎‏، دنیس رایت‏‎[7]‎‏، کارتر‏‎[8]‎‏و غیره نیز استفاده شده است. ‏

‏صرف نظر از برخی قضاوتهای مغرضانه و غیرصادقانه تعدادی از مصاحبه شوندگان که ناشی از مخالفت و کینۀ آنان از انقلاب و رهبری آن می باشد لکن به لحاظ برخی ویژگیها توجه به مطالب این مجموعه برنامه خالی از فایده نخواهد بود. ‏

‏برخی از این ویژگیها عبارتند از: ‏

‏1ـ تعداد زیاد مصاحبه شوندگان ایرانی و خارجی. 2ـ استفاده از سخنان و اظهارات شخصیتهای درون نظام. 3 ـ تسلط تهیه کنندگان برنامه و توجه آنان به زوایای مختلف تاریخ انقلاب اسلامی. 4 ـ بررسی ریشه های انقلاب از سالها پیش از آغاز نهضت. 5ـ ساخت آن توسط یک رسانۀ امپریالیستی خارجی که در نوع خود بی سابقه است. 6 ـ بیان کنندۀ برخی از دیدگاهها پیرامون زوایای مختلف تاریخ انقلاب، موجود در خارج از کشور. 7ـ ارائه دهندۀ تحلیلهای این شبکۀ خبری پیرامون انقلاب. 8ـ روشن کنندۀ برخی از اظهارات پنهانی که در سخنان مصاحبه شوندگان بیان می گردد. ‏

‏لذا با توجه به نکات ذکر شده به نظر می رسد نگاهی هر چند کوتاه به مباحث مطرح شده پیرامون شهادت آیت الله حاج آقا سیِدمصطفی خمینی در این مجموعه برنامه نکات مفیدی را به همراه داشته باشد‏‎[9]‎‏. و امّا آثار و نتایج شهادت آیت الله حاج سید مصطفی خمینی: ‏

‏ ‏

1.ترویج نام و یاد حضرت امام سلام الله علیه: 

‏بی تردید یکی از مهمترین آثار شهادت حاج آقا مصطفی، ترویج نام و یاد حضرت امام(س) و تحکیم موقعیت رهبری نهضت در یکی از مقاطع حساس تاریخ انقلاب است. در مبارزات سیاسی، همواره برای زنده نگه  داشتن نام و یاد رهبری مبارزه از لوازم و ابزارهای مختلفی استفاده می شود که برخی از آنها بصورت اتفاقی و دفعتاً بوقوع می پیوندد. شهادت فرزند گرامی حضرت امام(س) یکی از این عوامل است که در گسترش نام رهبری ‏

حضورج. 21صفحه 149
‏ نهضت نقش تعیین کننده ای داشت. در آن برهۀ تاریخ ساز که گفته می شود در پی فشار رژیم ذکر نام حضرت امام در محافل و مجامع مختلف حداقل با شش ماه زندان همراه بود‏‎[10]‎‏ و انواع شیوه های سیاسی و فرهنگی به خدمت گرفته شده بود تا نام و یاد رهبری انقلاب در اذهان فراموش گردد به یکباره همۀ آن تلاشهای مذبوحانه نقش بر آب شد. ساواک طی گزارشی از مجالس بزرگداشت حاج آقا مصطفی و ذکر نام حضرت امام در این مجالس می نویسد: «در تعدادی از این مجالس شعارهایی به طرفداری از روح الله خمینی داده شده است‏‎[11]‎‏». ‏

‏علاوه بر گزارش نویس ساواک، مفسر بی بی سی دربارۀ گسترش نام امام، در پی شهادت حاج آقا مصطفی می گوید: «آیت الله خمینی که از تبعیدگاهش در نجف نه تنها اکثر تشکیلات مذهبی  بلکه نبض سیاسی کشور را در دست داشت ناگهان... نام ممنوع الذکرش بار دیگر پس از سالها و در پی فوت ناگهانی فرزند ارشدش مصطفی بر سر زبانها افتاد‏‎[12]‎‏». ‏

‏وی در جای دیگری می گوید: «از عصر روز 13 آبان ماه 1343که اطلاعیه چند سطری سازمان امنیت خبر تبعید آیت الله خمینی را منتشر کرد تا 13سال بعد که اطلاعیه مجالس ترحیم فرزندش سیدمصطفی در مطبوعات ایران منتشر شد ‏

‏  ‏

حضورج. 21صفحه 150
‏ ذکر نام آیت الله خمینی رسماً ممنوع بود‏‎[13]‎‏». ‏

‏در این اظهارات گوینده ضمن اعتراف به رهبری و هدایت انقلاب توسط حضرت امام از تبعیدگاه خود، خبر درگذشت حاج آقا مصطفی را عامل مهمی در ترویج نام حضرت امام و در حقیقت استحکام موقعیت رهبری نهضت در میان توده های مختلف مردم دانسته است. این در حالیست که امام از سال 1343 به بعد در میان مردمی که رهبری او را پذیرفته بودند حضور نداشت و مستقیماً با آنان در ارتباط نبود که همین نکته بصورت جداگانه محل تأمّل است. ‏

‏در ادامۀ همین روند و در شرایطی که همراه داشتن رسالۀ علمیۀ حضرت امام جرم محسوب می شد و رژیم در صدد تبلیغ برخی دیگر از مراجع بود تعدادی از سخنرانان مجالس ختم حاج آقا مصطفی، حضرت امام را به عنوان مرجع مسلم شیعیان به مردم معرفی می نمودند. ‏

‏ساواک طی گزارشی در همین زمینه می نویسد: «در این مجالس... سخنرانان مذهبی  از روح الله خمینی به عنوان مرجع مسلم عالم تشیع نام می برده اند‏‎[14]‎‏». ‏

‏همچنین در خارج از ایران خبرگزاری فرانسه نیز در گزارشی که در 24 اکتبر همان سال مخابره نمود به نقل از بیانیۀ یک گروه ایرانی مخالف رژیم شاه می نویسد: «آیت الله مصطفی خمینی فرزند ارشد بزرگترین مرجع شیعیان روز 23 اکتبر به طور اسرارآمیزی در کربلا درگذشته است‏‎[15]‎‏». ‏

‏روزنامۀ «المجاهد» چاپ الجزایر نیز در 8 دسامبر سال 1977 از شهید آیت الله مصطفی خمینی بعنوان فرزند امام روح الله خمینی مقام مذهبی  مسلمانان شیعه در ایران یاد می کند‏‎[16]‎‏ و روزنامه «ارشاد» چاپ پاکستان نیز در 29 اکتبر سال 1977 از حضرت امام با تعابیری نظیر مجاهد اعظم، مرجع دینی، اعلم دوران آیت الله العظمی آقای روح الله موسوی خمینی ـ مدظله العالی ـ نام می برد‏‎[17]‎‏. ‏

‏به این ترتیب می توان ترویج نام و یاد رهبر فرزانه و حکیم انقلاب اسلامی در ایران و اقصی نقاط بلاد اسلامی و تبلیغ مرجعیت آن حضرت را یکی از آثار مهم شهادت فرزند فاضل ایشان دانست. ‏

‏ ‏

2.ایجاد وحدت و یکپارچگی در میان نیروهای مخالف رژیم: 

‏مبارزات اقشار مختلف مردم ایران در طول سالیان حاکمیت رژیم ستم شاهی شامل گروههای مختلف سیاسی می شد، لذا ایجاد وحدت و یکپارچگی در میان نیروهای مبارز به لحاظ تعدّد گرایشهای سیاسی و مذهبی  کار سخت و دشواری می نمود، امّا به اعتراف بسیاری از آگاهان سیاسی در قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شهادت آیت الله حاج آقا مصطفی نقش تعیین کننده ای را در این راستا به همراه داشت. ‏

حضورج. 21صفحه 151
‏مهندس مهدی بازرگان در تحلیلی از مجلس ختم آن فقید سعید در کتاب انقلاب ایران در دو حرکت می گوید: «مجلس ختمی در مسجد ارک برقرار شد. تا آن زمان نه مسجد ارک چنین هجوم جمعیت را در شبستانها، حیاط، ایوانها و پشت بامها و خیابانهای خارج بخود دیده و پلیس را تسلیم ساخته بود و نه چنان اعلامیۀ دعوتی با امضاهای مختلط از طریق ملیّون، روشنفکران، روحانیون و بازاریها بصورت یک جا منتشر شده بود. توفیق در این امر کار آسانی نبود... دعوت نامه جامع که با اسامی بدون القاب و عناوین و به ترتیب الفبا صادر گردید بسیار پر معنی بود و آن مجلس باشکوه، با چنان صاحب مجلسها مظهری از تجمّع کلیه قشرها در نارضایتی و مخالفت با دستگاه و تمایل به وحدت در عمل به رهبری آیت الله خمینی مرد مبارز روحانی شد‏‎[18]‎‏». ‏

‏با دقت در اظهارات آقای بازرگان و تأمل در فضای سیاسی آن روز ایران بیش از پیش به حساسیت موضوع می توان پی برد و یقیناً اگر فرصت بدست آمده پس از شهادت حاج آقا مصطفی نبود چنین اتحاد و اتفاقی نیز در آن مقطع زمانی به راحتی حاصل نمی شد بویژه آنکه طبق اظهارات آقای بازرگان این مجلس یادبود اعلام تبعیت و پذیرش رهبری نهضت نیز به شمار می آمد. ‏

‏داریوش همایون وزیر اطلاعات در کابینۀ جمشید آموزگار در قسمتی از اظهارات خود ‏

‏ ‏

حضورج. 21صفحه 152
‏در مصاحبه با رادیو بی بی سی می گوید: «پس از مرگ پسر [آیت الله] خمینی آن مجلس یادبودی که برایش در مسجد ارک برگزار کردند نقطۀ تجمعی شد برای همۀ قشرهای پیشرو و لیبرال و آزادیخواه و جبهۀ ملی و چپ، هرچه که بود، غیر از نظام حکومتی چهره های برجسته اش آنجا ظاهر شدند، پیدا بود که رهبری مذهبی  توانسته است که همۀ اینها را جمع بکند و بسیج بکند‏‎[19]‎‏». ‏

‏اظهارات داریوش همایون اعتراف به این نکتۀ مهم است که همۀ نیروها اعم از گروههای مذهبی  و غیرمذهبی  در پی شهادت آیت الله حاج آقا مصطفی، مجلس یادبود او را بهترین مکان برای تجمع یافته و این تجمع از یک طرف حاکی از میزان سعۀ صدر نیروهای فعال کشور و از سوی دیگر بیانگر جایگاه رهبری مذهبی  نهضت بود. صرف نظر از اظهارات داریوش همایون، مفسر برنامه داستان انقلاب نیز در قسمتی از سخنان خود با اشاره به آگهی تسلیت این مراسم می گوید: «آگهی تسلیتی که به این مناسبت در مطبوعات تهران چاپ شد به امضای بسیاری از روشنفکران، روحانیان، بازاریان و دانشگاهیان رسیده بود‏‎[20]‎‏». ‏

‏تأکید گوینده بر امضاهای موجود در آگهی تسلیت اعتراف تلویحی به همان نکتۀ مهم یعنی برقراری اتحاد و وفاق عمومی در میان اقشار مختلف جامعه در پی شهادت آن شهید سعید می باشد. و به واقع می توان گفت در نتیجه چنین اتحاد و یکپارچگی عمومی بود که روند مبارزات از رشد چشمگیری برخوردار شد و پس از چند ماه اقتدار رژیم خودکامۀ پهلوی را درهم پیچید.  ‏

‏ ‏

3.تجلیل از حضرت امام: 

‏ پس از تبعید حضرت امام در سال 42 تا سالهای آخر عمر حاکمیت طاغوت مردم مسلمان ایران ذره ای از مجاهدت باز نایستاد. توده های مختلف مردم که تعهد و مظلومیت رهبری نهضت را درک کرده بودند اندوه دوری او را با صبر و مصیبت تحمل می نمودند. در چنین شرایطی وقتی خبر شهادت فرزند برومند حضرت امام را شنیدند بیش از پیش به صداقت، تعهد، اخلاص، مظلومیت و نقش محوری امام پی بردند و پس از گسترش نام و یاد آن حضرت از تجلیل نسبت به آن پیر مجاهد لحظه ای روی گردان نشدند. ‏

‏در همین رابطه مفسر برنامۀ داستان انقلاب در قسمتی از اظهارات خود می گوید: «ادامۀ مجالس ترحیم برای سیدمصطفی خمینی تبدیل به مجالس تجلیل از آیت الله خمینی شد‏‎[21]‎‏». ‏

‏تجلیل از حضرت امام در حقیقت تجلیل از مجاهدت، صداقت، تعهد، شجاعت و مظلومیت اوست که به شایسته ترین شیوۀ ممکن که همان حضور جدی در مراسم بزرگداشت فرزند گرامیش بود خود را نشان داد. ‏


حضورج. 21صفحه 153
4.تشدید روحیه مبارزه و دادخواهی ملی اسلامی: 

‏بدون شک یکی از مهمترین آثار شهادت حاج آقا مصطفی ایجاد تحرک و شور انقلابی  روزافزون در میان مردم بود. بر اساس برخی اطلاعات موجود حداقل در شهرهای: قم، تهران، مشهد، اصفهان، شیراز، یزد، همدان، خرم آباد، تبریز، مراغه، ارومیه، اراک، کاشان، سمنان، گرمسار، قزوین، کرج، خمین، زاهدان، بهشهر، بهبهان، اهواز، آبادان و خرم شهر مجالس سوگواری با همان ویژگیهای خاص و انقلابی  خود برگزار شده است‏‎[22]‎‏. حتی بر اساس برخی اسناد ساواک در پایان اکثر مجالس ختم حاج آقا مصطفی جمعیت شرکت کننده در مراسم به راهپیماییهای پر شور در حمایت از حضرت امام و محکومیت جنایت بوقوع پیوسته توسط رژیم می پرداختند‏‎[23]‎‏. در حقیقت می توان این واقعه را مستمسکی جدید برای خشم انقلابی  مردم بر علیه رژیم دانست. ‏

‏محمّد شانه چی یکی از عناصر وابسته به جبهۀ ملی طی تحلیلی از شهادت حاج آقا مصطفی و نتایج آن در مصاحبۀ خود با رادیو بی بی سی ضمن اشاره به این واقعه می گوید: «یک جریان سیاسی بود، نه اینکه درگذشت پسر آقای خمینی اینقدر جنجال به ظاهر بپا کند چون مردم به دنبال یک مستمسکی، یک علتی می گشتند که یک تظاهراتی کنند، یک جریانی راه بیندازند فوت پسر آقای خمینی یک موضوعی بود که بسیار عالی بود برای جنجال بپا کردن و کار راه انداختن، حرکت ایجاد کردن‏‎[24]‎‏». ‏

‏وی با اشاره به چگونگی برپایی جلسات ختم و سوگواری و وقایع مربوط به دستگیری مردم شرکت کننده در مراسم چهلم مرحوم آقا مصطفی تأکید می کند که: «ذات فوت پسر ‏

حضورج. 21صفحه 154
‏آقای خمینی، این محرک نبود. خود مردم دنبال یک دلیل مستمسکی می گشتند، یک کاری بکنند، این فوت پسر آقای خمینی از همه بهتر بود، خیلی خوب بود، خوب اینها ازش استفاده کردند و بهره برداری کردند‏‎[25]‎‏». ‏

‏با این اظهارات مصاحبه شونده سعی نموده است تا با کاستن از ابعاد سیاسی اجتماعی این واقعۀ اسف بار، حساسیت مردم برای استفاده و بهره برداری از وقایع سیاسی اجتماعی بر علیه رژیم را یادآور شود. در حقیقت وی معترف است که مبارزین و تودۀ مردم دست به دست هم دادند و با استفاده از نتایج این شهادت موج جدیدی را بر علیه حاکمیت به راه انداختند. ‏

‏در همین زمینه دو سند گویا از پرونده های ساواک جلب نظر می کند. در یکی از این اسناد آمده است: «در فاصله برگزاری مجالس مذکور (مجالس ختم حاج آقا مصطفی) و مجالسی که به مناسبت چهلمین روز درگذشت مصطفی خمینی برگزار گردید، فعالیت های وسیعتری نیز از طرف عناصر متعصب مذهبی  طرفدار روحانیون افراطی و وابسته به گروههای برانداز انجام گرفت و عده ای در شهرهای تهران، شیراز و مشهد در دستجات 30 تا 50 نفری به تظاهرات خیابانی، حمل شعارهای پارچه ای مضره و شکستن شیشه های چند شعبه بانک، سینما، مشروب فروشی و هم چنین شرکت هواپیمایی ملی ایران در شهر شیراز مبادرت نمودند‏‎[26]‎‏». ساواک هم چنین در جای دیگری آورده است: ‏

‏«بعد از مراسم چهلمین روز درگذشت مصطفی خمینی، افراطیون مذهبی  در دنبالۀ فعالیتهای اخلالگرانه خود در ماه محرم، بار دیگر فرصتی پیدا کردند که تلاشهای مضره را در مقیاس وسیعتر تعقیب نمایند و در چند مورد گروههای 15 الیٰ 20 نفری در شهرهای مشهد و اهواز به تظاهرات خیابانی و شکستن چند جام از شیشه های دو شعبۀ بانک صادرات مبادرت نموده اند‏‎[27]‎‏». ‏

‏با دقت در متن این دو سند باید اذعان نمود که جریان بوجود آمده در پی شهادت حاج آقا مصطفی تنها به روزهای اوّل شهادت وی محدود نگشت بلکه در فاصله زمان شهادت تا چهلم و حتی پس از چهلم آن فقید سعید ادامه داشت. ضمن آنکه حرکت مردم بصورت گروههای متشکل و با حمل انواع لوازم تبلیغی و حتی حمله به مراکز اقتصادی و فرهنگی رژیم که کار چندان ساده ای نیست همراه بوده است. ‏

‏ ‏

5. عوامل و مسببین اصلی این واقعه: 

‏بدیهیست که پس از هر واقعه دلخراش، اذهان بیدار مردم به دنبال عوامل بروز آن حادثه خواهد بود و طبیعتاً مردم مسلمان ایران نیز پس از شهادت فرزند رشید امام به سراغ عناصر اصلی، طراحان و مجریان این جنایت بودند. پزشکی که در بیمارستان کوفه پیکر پاک آیت الله شهید حاج آقا مصطفی ‏

حضورج. 21صفحه 155
‏ خمینی را معاینه می کند بلافاصله اظهار می دارد که وی مسموم شده است و اگر به او اجازه کالبدشکافی دهند این حقیقت را ثابت می کند... نکته شایان توجه این است که پزشک مذکور پس از این اظهار نظر بی  درنگ از طرف سازمان امنیت عراق بازداشت شد و بعد از 24 ساعت آزاد گردید که پس از آن از هرگونه اظهارنظری پیرامون این موضوع خودداری ورزید‏‎[28]‎‏! بهرحال با توجه به جنایات متعددی که رژیم مرتکب شده بود مردم دست رژیم را مستقیماً در این جریان مشاهده می نمودند. ‏

‏مفسر برنامۀ داستان انقلاب طی تحلیلی در همین خصوص می گوید: «آنچنانکه در جوّ پر از بدگمانی آن روز ایران معمول بود بسیاری، سازمان امنیت را در مرگ سید مصطفی خمینی دخیل می دیدند‏‎[29]‎‏». ‏

‏مفسر بی بی سی به این نکته اشاره نمی کند که آیا وی نیز همین عقیده را دارد یا نه؟ بویژه آن که هیچیک از مصاحبه شوندگان برنامه داستان انقلاب حاضر نشده اند تا پیرامون قاتل و یا طراحان قتل آن سید شهید سخنی گفته و یا از قول سایرین مطالبی  را بیان کنند و نکته درخور توجه این است که به رغم اهمیت مسئله و توجه سازندگان برنامه به زوایای مختلف تاریخ انقلاب و حتی همین واقعۀ تأسف بار لکن از پرداختن به چگونگی وقوع و یا احتمالات مطرح شده پیرامون آن پرهیز نموده اند. برخی دیگر از رسانه های ‏

حضورج. 21صفحه 156
‏گروهی خارجی در همین زمینه به بیان مطالبی  پرداخته اند: ‏

‏روزنامه المجاهد چاپ الجزایر می نویسد: «مصطفی خمینی فرزند روح الله خمینی مقام مذهبی  مسلمانان شیعه در ایران به دست ساواک به قتل رسیده است‏‎[30]‎‏». ‏

‏خبرگزاری فرانسه نیز در تاریخ 24 اکتبر 1977 اینچنین گزارش می دهد: «این خبر موجب تأثر شدید ایرانیان شده و مردم این فرضیه را که ممکن است رژیم ایران مسئول مرگ مصطفی خمینی باشد بعید نمی دانند‏‎[31]‎‏». ‏

‏همین خبرگزاری در گزارش دیگری به نقل از خبرگزاری فلسطینی وفا در تاریخ 6 دسامبر 1977 گزارش می کند: «سیدمصطفی خمینی پسر امام روح الله خمینی مقام مذهبی  مسلمانان شیعۀ ایران چهل روز پیش در نتیجۀ بد رفتاریهای ساواک (پلیس مخفی ایران) جان خود را از دست داده است‏‎[32]‎‏». ‏

‏روزنامۀ ارشاد چاپ پاکستان نیز در مقاله ای که در 29 اکتبر1977 منتشر شد به مرموز بودن شهادت آقا مصطفی اشاره می کند‏‎[33]‎‏. ‏

‏روزنامۀ السفیر چاپ لبنان نیز طی گزارشی به انتشار بیانیۀ رهبران مذهبی  ایران که در آن ساواک را مسئول شهادت حاج آقا مصطفی دانسته اند مبادرت می ورزد‏‎[34]‎‏. ‏

 6.مواضع امام(س): 

‏حضرت امام به عنوان پیشوای نهضت که هدایت و رهبری انقلاب را به عهده داشت به عنوان فقیهی آگاه به زمان و مکان همواره سعی می نمود تا با شناخت کامل از وضعیت جامعۀ ایران در اجرای مسئولیت محوری و حساس خود تلاش کند. ‏

‏بدیهیست در پی شهادت آیت الله حاج آقا مصطفی و حضور جدی مردم در صحنه، حضرت امام علی رغم اینکه از شهادت فرزند گرامی خود که او را امید آیندۀ اسلام می دانست ناراحت و اندوهگین شده بود، ذره ای در حرکت انقلابی  خویش عقب ننشست و حتی در چنین شرایطی که دشمن در آرزوی مشاهدۀ ضعف، ناامیدی و ضربه پذیری امام بود آن حضرت حتی حاضر به تغییر برنامه های معمول خود در درس و بحث نیز نگردید و از موقعیت بوجود آمده برای ایجاد تحرک و همبستگی بیشتر سود جست. ‏

‏بنی صدر در مصاحبۀ خود با رادیو بی بی سی طی تحلیلی از این واقعه با اشاره به اقدامات حضرت امام می گوید: «وقتی که دید آن فاتحه ها شد و آن ترتیب اقبال عمومی، دوباره دلگرم شد، بعد که مردم راه افتادند و به حرکت افتادند... اوّلین اعلامیه اش درآمد‏‎[35]‎‏». ‏

‏ملاحظه می شود که وی حضور مردم در صحنه را یکی از عوامل دلگرمی حضرت امام ‏

حضورج. 21صفحه 157
‏دانسته و تلویحاً به استفادۀ حضرت امام از موقعیت بوجود آمده برای صدور اعلامیه های انقلابی  اذعان می کند و دقیقاً از همین مقطع به بعد می باشد که امام به رغم دوری چندین ساله از ایران به واسطه شناخت دقیق و ارتباط عمیق عاطفی با مردم پی در پی اعلامیه های پرمحتوا و روحیه بخش خود را خطاب به مبارزین و اقشار مختلف مردم در داخل و خارج از کشور صادر می کند. مؤلفین کتاب سلسلۀ پهلوی و نیروهای مذهبی  به روایت تاریخ کمبریج در اینباره می نویسند: «در طول این دوران اعلامیه های آیت الله خمینی که ایستادگی در مقابل این رژیم سفاک را توصیه می کرد، بیش از پیش به ایران می رسید‏‎[36]‎‏». مفسر بی بی سی نیز طی تحلیلی در همین زمینه مدعیست: «استقبال مردم بر تندی لحن آیت الله خمینی افزود و در اینجا بود که آیت الله خواستار سرنگونی دودمان پهلوی شد‏‎[37]‎‏». ‏

‏پرواضح است که حضرت امام همواره با عنایت و توجه به محور مردم بود که کشتی انقلاب را در امواج و طوفانهای سهمگین سیاسی و فرهنگی هدایت نمود و به ساحل پیروزی رهنمون شد. ‏

‏گفتنی است مواضع حضرت امام در همین جا ختم نمی شد. بلکه آن حضرت به واسطۀ اهمیتی که برای نهضت جهانی اسلام قائل بود از همین فراز تاریخی برای پرداختن به مسائل و مشکلات جهانی اسلام نیز بهره ‏

‏ ‏

حضورج. 21صفحه 158
‏برد. ‏

‏خبرگزاری فرانسه به نقل از خبرگزاری وفا در 6 دسامبر 1977 پیرامون پاسخ حضرت امام به تلگرام تسلیت عرفات گزارش داد: «امام اذعان می دارد که بین رژیم شاه، صهیونیسم و امپریالیسم آمریکا رابطه ای وجود دارد‏‎[38]‎‏». خبرگزاری فرانسه ادامه می دهد: «روح الله خمینی هم چنین در پیام خود بار دیگر پشتیبانی خود را از مبارزه و جنبش مقاومت فلسطین برای آزادی میهنش اعلام داشته است‏‎[39]‎‏». ملاحظه می شود که آن مجاهد خستگی ناپذیر چگونه هر فرصتی را برای پرداختن به موضوعات مختلف سیاسی در ایران و سایر کشورهای اسلامی مغتنم می شمرد. ‏

‏ ‏

7.تأثیر در جنبش مقاومت اسلامی: 

‏از آنجا که حضرت امام از نخستین روزهای نهضت همواره مسائل جهان اسلام را در کنار مسائل و مشکلات ایران مطرح نمود و سرمنشاء همۀ مشکلات جهان اسلام را از آمریکا و صهیونیسم می دانست. بیشتر گروهها و محافل سیاسی و نیروهای مبارز کشورهای اسلامی حرکت جهادی حضرت امام را الگو قرار داده و دیدگاهها و بیانات آن حضرت را راهنمای عمل خویش قرار دادند. در این میان نقش حاج آقا مصطفی در برقراری تماس مستقیم با مبارزین مسلمان کشورهای اسلامی بویژه نهضت مقاومت اسلامی فلسطین و همچنین آموزش، سازماندهی و اعزام نیروهای مبارز به جنوب لبنان بسیار تعیین کننده بود. در چنین شرایطی خبر شهادت حاج آقا مصطفی بلافاصله در کشورهای اسلامی منعکس شد و غم و اندوه فراوان را بر دل نیروهای مسلمان برجای نهاد. امّا خبر این شهادت مظلومانه همانگونه که در داخل ایران موجی از خشم انقلابی  را به همراه داشت در میان مجاهدین کشورهای اسلامی نیز به تقویت روحیۀ جهاد و مبارزه انجامید. ‏

‏سفارت ایران در لبنان متن گزارش روزنامۀ امل ارگان «حرکت المحرومین» را دربارۀ مراسم بزرگداشت آیت الله حاج سیدمصطفی خمینی که از طرف امام موسی صدر و گروهی از روحانیون و شیعیان لبنان برگزار شده بود را چنین ترجمه می کند: «در این یادبود دردناک که رنج فقدان علامه سیدمصطفی فرزند امام مجاهد آیت الله خمینی غم و اندوه می آفریند هدفهایمان بهم می پیوندند و حالتی به وجود می آورد که سرشار از رایحۀ شهادت است و منعکس کننده اراده عملی در زندگی است که در پرتو ایمان به کنه وجود، چشم حقیقت به تغییر و تحول دوخته تا از اصالت خود عنصر مبارزه اش را بسازد و از ایمانش عنصر پایداری و از آگاهیش نسبت به ارزشهایش عنصر جهاد و فداکاری... بدین ترتیب دامنه  جنبش وسعت می یابد و تبدیل به یک هجرت دائمی ‏

حضورج. 21صفحه 159
‏می گردد که مرزهای جغرافیایی را پشت سر می گذارد تا چهرۀ جاویدان اسلام را رسم نماید. ‏

‏ ای برادر شهید روز یادبود تو در لبنان با رحلتی حسینی در جنوب به هم می آمیزد، هجرتی در راه خدا و دو هجرت به هم می پیوندند تا جنبش، نور انقلاب خود را از آن الهام گیرد و معادلۀ مبارزه را به زبان خون تجسّم نماید، خونی که همانا با ندای آسمانی لا اله الا الله و  الله اکبر و ایمانی صادقانه ریخته شد و در روز یادبودت دوباره جان می گیرد تا جهشی به جنبشی بخشد و به سوی پدر مجاهد مؤمنت آیت الله خمینی سوق دهد و با خداوند خویش تجدیدپیمان کند که راه همۀ ما را آماده سازد تا مرگ را بصورت شهادت پذیرا باشیم‏‎[40]‎‏». ‏

‏ ‏

8.اقدام عاجزانۀ رژیم: 

‏پس از شکست طرح مذبوحانۀ رژیم و مشاهدۀ روند رو به رشد حرکت انقلاب که در پی ترویج نام و یاد حضرت امام، ایجاد وحدت و یکپارچگی نیروهای مخالف رژیم، تجلیلهای باشکوه از حضرت امام، تشدید روحیۀ مبارزه و دادخواهی ملی اسلامی، تشدید جوّ بدنامی رژیم و بالاخره مواضع صریح و تند حضرت امام بر علیه حکومت، شاه که خود را شکست خورده می دید ناچار بود تا طرح شوم دیگری را به اجرا بگذارد و اینبار نیز رهبری مقتدر نهضت اسلامی را هدف حملۀ خود قرار داد و به انتشار مقالۀ توهین آمیزی نسبت به ساحت حضرت امام در روزنامه اطلاعات مبادرت ورزید. این ترفند غیراخلاقی که ناشی از افزایش حرکت انقلاب و رشد محبوبیت حضرت امام در پی شهادت حاج آقا مصطفی بوجود آمده بود نیز با شکست مواجه شد. ‏

‏مفسر بی بی سی در همین زمینه می گوید: «سال 1356 سال آغاز رویارویی شاه و مخالفان بود... در پاییز همان سال درگذشت سیدمصطفی خمینی فرصتی تازه ‏

حضورج. 21صفحه 160
‏پیش آورد. در بحبوحۀ این جریانات شاه دستور داد مقاله ای توهین آمیز علیه آیت الله خمینی بنویسند که در اطلاعات چاپ شد‏‎[41]‎‏». ‏

‏گوینده با این اظهارات به نکات مهمی اشاره می کند. وی شهادت حاج آقا مصطفی را فرصتی تازه و مقالۀ منتشره در روزنامۀ اطلاعات را نتیجۀ وقایع پس از این جنایت دانسته است ضمن آنکه دخالت مستقیم شاه در تهیه و انتشار مقاله را نیز عنوان می نماید. با این مقدمه می توان نتیجه گرفت که اقدام مذبوحانه شاه در هتک حرمت به ساحت حضرت امام تلاشی برای خارج شدن از گردبادی بود که طوفان خشم انقلابی  مردم بر علیه رژیم شاه و در پی شهادت آیت الله سیدمصطفی خمینی براه انداخته بود که اینبار نیز ترفند پلید حکومت بر علیه او به نفع نهضت اسلامی حضرت امام تمام شد. احسان نراقی چگونگی انتشار این مقاله را از قول یکی از مسئولین ساواک که در زندان پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای وی نقل کرده است در مصاحبه با رادیو بی بی سی چنین تعریف می کند: [آن مسئول ساواک] گفت: «پس از اینکه آقا سیدمصطفی خمینی در نجف فوت شد و این جریان وسیله ای شد که در ایران مجامع ترحیم مرتباً تشکیل بشود و خلاصه عدم رضایت سیاسی به این قسم خودش را بیان می کرد که شاه را از این بابت خیلی عصبانی کرده بود. این جلسات و مجالس ترحیم، در این بین یاسر عرفات یک تلگراف تسلیتی به آقای خمینی در نجف مخابره می کند. آقای خمینی در جواب به یاسر عرفات می گوید که درد و محنت من روزی پایان می گیرد که ملت ایران از شرّ این آدم جابر مثلاً فارغ بشود، راحت بشود... این مسئول ساواک به من می گفت نصیری این متن را برده برای شاه، به شاه نشان می دهد و شاه می گوید حالا دیگه باید جنگ علنی کرد با روحانیون، بخصوص با آقای خمینی، بروید یک مقاله تهیه کنید. می روند، دستگاه ساواک مقاله ای تهیه می کند مقاله را برای شاه می برد نصیری، شاه می گوید نه، این را تندترش کنید که بعد هم وقتی مقاله حاضر می شود می گوید از طریق دربار بگویید که همان دربار هویدا می فرستد برای وزیر اطلاعات که خودش هم گفته، او هم می دهد به روزنامۀ اطلاعات و اطلاعات نمی خواهد چاپ کند و خلاصه چاپ می کنند، و آن جریان که در قم و رفتند تظاهرات کردند در برابر روزنامۀ اطلاعات و طلاب و آن درگیری و خونریزی و اینها که بعد هم دیگه همینطور چهلم ها ادامه داشت‏‎[42]‎‏». ‏

‏اگر اظهارات احسان نراقی را حتی با چند درصد صحت نیز مورد مداقّه قرار دهیم این  گونه استنباط می شود که شاه پس از شهادت حاج آقا مصطفی و برپایی پی در پی مراسم ختم آن شهید عزیز با آن ویژگیها و شرایط ذکر شده در چنان گردابی  غرق شد که ‏

حضورج. 21صفحه 161
‏نه تنها از انجام حرکتی برای پاک کردن دامن خود از این اقدام ناتوان بود بلکه در اقدامی مانند تهیه یک مقالۀ توهین آمیز نیز شخصاً وارد عمل شد و این عملیات سخیف را فرماندهی کرد تا شاید ذره ای از عظمت و محبوبیت حضرت امام را در انظار مردم بکاهد که اینبار نیز همچون موارد قبلی نه تنها نفعی برای او نداشت بلکه به روند رو به رشد انقلاب اسلامی شتاب بیشتری بخشید و تحقق آیۀ و مَکَرو وَ مَکَرُ الله وَ  الله خَیْرَ الْمٰاکِرینْ را به مردم نشان داد. ‏

‏والسلام‏

‏پاورقی:‏

حضورج. 21صفحه 162

  • . برگرفته از مصاحبۀ دکتر محمّد صدر معاون عربی و افریقایی وزارت خارجه با مجّلۀ صبح ویژۀ دهۀ فجر 75.
  • . پارسونز، آنتونی: سفیر بریتانیا در ایران از 1974 تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی.
  • . ونس، سایروس: وزیر خارجۀ امریکا در زمان ریاست جمهوری کارتر.
  • . برژینسکی، زبیگنف: مشاور امنیت ملی امریکا در زمان ریاست جمهوری کارتر.
  • . سولیوان، ویلیام: سفیر امریکا درایران از 1977 تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی.
  • . سیک، گری: عضو شورای امنیت ملی امریکا در زمان ریاست جمهوری کارتر.
  • . رایت، دنیس: سفیر بریتانیا در ایران از سال 1963 تا 1971، وی بعد از کودتای 28 مرداد از طرف دولت انگلستان به ایران آمد تا روابط ایران و انگلستان را مجدّداً برقرار کند.
  • . کارتر، جیمی: رئیس جمهور امریکا از 1977  تا 1918.
  • . متن کامل این مجموعه بصورت مستقل در قالب یک کتاب به همین نام به همت آقای عمادالدین باقی از طرف نشر تفکر منتشر شده است که مطالب ذکر شده در این مقاله از همین کتاب تهیه گردیده است.
  • . فصلنامۀ 15خرداد، شمارۀ 4، ص27.
  • . ساواک و روحانیت، ص202.
  • . داستان انقلاب، ص230.
  • . همان، ص 253.
  • . ساواک و روحانیت، ص 201.
  • . فصلنامه 15خرداد، شمارۀ 16 ـ 15، ص 124.
  • . همان، ص 125.
  • . همان
  • . انقلاب ایران در دو حرکت، ص24.
  • . داستان انقلاب، ص 261.
  • . همان
  • . همان
  • . فصلنامۀ 15خرداد، شمارۀ 16 ـ15، ص 132.
  • . ساواک و روحانیت، ص 198.
  • . داستان انقلاب، ص 262.
  • . همان
  • . ساواک و روحانیت، ص 199.
  • . همان، ص 202.
  • . فصلنامۀ 15خرداد، شمارۀ 4، ص 25.
  • . داستان انقلاب، ص 261.
  • . فصلنامۀ 15خرداد، شمارۀ 16 ـ15، ص 125.
  • . همان، ص 124.
  • . همان
  • . همان، ص 125.
  • . همان، ص 129.
  • . داستان انقلاب، ص 262.
  • . سلسلۀ  پهلوی و نیروهای مذهبی، ص 318.
  • . داستان انقلاب، ص 262.
  • . فصلنامۀ 15خرداد، شماره 16ـ 15، ص 124.
  • . همان.
  • . همان، ص 128.
  • . داستان انقلاب، ص 263.
  • . همان، ص 264.