بخش سوم: درگذشت اسرارآمیز و پیامدهای آن

گفتار پنجم: اربعین سید مصطفی و تشدید بحران

گفتار پنجم: اربعین سید مصطفی و تشدید بحران 

‏مراسم بزرگداشت و ختم سید مصطفی به تناوب ادامه یافت و همچون امواجی متلاطم،‏‎ ‎‏ضربات سهمگینی را بر پیکره رژیم فرود آورد. این مراسم با افشاگریها و روشنگریهایی‏‎ ‎‏که به همراه خود داشت، موجب برانگیخته شدن مردم مسلمان ایران و مبارزین، علیه‏‎ ‎‏حکومت پهلوی شدند و جهشی چشمگیر در نهضت اسلامی نیز پدید آمد. در این میان،‏‎ ‎‏مراسم برنامه ریزی شده مبارزان برای روز اربعین حاج آقا مصطفی در تهران، قم و برخی‏‎ ‎‏شهرهای دیگر به لحاظ اغتنام فرصت، توسط نیروهای انقلابی برای ابراز وفاداری به‏‎ ‎‏امام و نهضت اسلامی، دارای اهمیت ویژه ای می باشد. ‏

‏     نیروهای مبارز و انقلابی از چندین روز مانده به چهلم حاج آقا مصطفی، طی یک‏‎ ‎‏اقدام هماهنگ به هواداران نهضت هشدار می دادند که از این فرصت تاریخی به نحو‏‎ ‎‏احسن استفاده کنند. در این زمینه تبلیغ و اعلامیه های زیادی نیز پخش گردید. نکته قابل‏‎ ‎‏توجه در این زمینه، این است که یک نوع اتحادی نیز بین نیروهای گوناگون انقلابی وجود‏‎ ‎‏داشت. در گزارشهای ساواک تهران و اداره کل سوم ساواک به طور مکرر به تصمیم‏‎ ‎‏روحانیون، اعضای نهضت آزادی ایران، جبهه ملی ایران و غیره برای برگزاری مراسم‏‎ ‎‏اربعین اشاره شده است.‏‎[1]‎

‏    در برخی از مناطق و شهرها، اجازه برگزاری مراسم داده نشد. به نمونه ای از این‏‎ ‎‏موارد که در گزارش ساواک شهر ری است اشاره می شود. ‏


کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله‏ سید مصطفی خمینیصفحه 159
‏به: 20 ‏‏هـ‏‏ 12 [ریاست ساواک تهران]‏

‏موضوع: چهلم مصطفی خمینی ‏

‏عطف به 24196 / 20 هـ 12 ـ 6 / 9 / 36 ‏

‏ضمن مراقبتهایی که با همکاری کلانتری شهرری معمول گردید مراسمی در روز‏‎ ‎‏8 / 9 / 36 [25] و روز عید غدیر 9 / 9 / 36 [25] به مناسبت چهلم فوت‏‎ ‎‏مصطفی خمینی برگزار نگردید. ضمناً چند نفری از کسبه و اهالی شهر ری جهت‏‎ ‎‏اجازه انجام مراسم به کلانتری شهر ری مراجعه، که رئیس کلانتری به آنان اجازه‏‎ ‎‏برگزاری مراسم را نداده است. ‏

‏رئیس سازمان اطلاعات و امنیت شهرری ‏

‏معصومی آل آقا.‏‎[2]‎‏                 ‏

‏    در روز چهلم سید مصطفی تمامی نیروهای انتظامی و امنیتی در حال آماده باش کامل‏‎ ‎‏بودند و اوضاع را به طور دقیقی زیر نظر داشتند؛ اما این سخت گیریها و هشدارها و‏‎ ‎‏اخطارها در شهرهایی مثل تهران و قم مؤثر واقع نشد و برگزارکنندگان با آگاهی از عواقب‏‎ ‎‏این کار، رو در روی مأموران قرار گرفتند. سعی شده بود که گویندگان این مراسم از میان‏‎ ‎‏کسانی انتخاب شوند که به تازگی از زندان آزاد شده بودند.‏‎[3]‎

‏    در شهر قم مراسم متعددی برگزار شد و برگزار کنندگان و شرکت کنندگان در مراسم‏‎ ‎‏اربعین سید مصطفی با مأموران انتظامی و امنیتی درگیر شدند و به چندین مکان دولتی‏‎ ‎‏حمله شد. در گزارشهای ساواک تعداد شرکت کنندگان بیست هزار نفر ذکر شده است.‏‎ ‎‏با توجه به اهمیت گزارش که نکات گوناگونی را بازگو می کند، آن را نقل می کنیم. ‏

‏روز 9 / 9 / 36 [25] به مناسبت چهلمین روز درگذشت مصطفی خمینی، فرزند‏‎ ‎‏روح الله خمینی، مجلس تذکری در مدرسه امیرالمؤمنین شهر قم برگزار گردید. در‏‎ ‎‏پایان این مجلس حدود 300 نفر از شرکت کنندگان در مجلس تذکر در خیابان ارم‏‎ ‎‏شهر قم به صورت اجتماع، شعارهایی به نفع خمینی دادند که با دخالت مأمورین‏‎ ‎‏انتظامی متفرق گردیدند. در مجلس تذکر بین شرکت کنندگان اعلامیه هایی مبنی بر‏‎ ‎


کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله‏ سید مصطفی خمینیصفحه 160
‏اینکه روز 11 / 9 / 36 [25] مجالس تذکر دیگری به مناسبت چهلمین روز‏‎ ‎‏درگذشت مصطفی خمینی، برگزار خواهد شد، توزیع گردید. (مراتب قبلاً به‏‎ ‎‏استحضار رسیده است). ‏

‏     متعاقباً در صبح و عصر روز 11 / 9 / 36 [25] مجالس دیگری به مناسبت‏‎ ‎‏چهلمین روز درگذشت نامبرده در شهر قم برگزار گردیده و منجر به انجام تظاهرات‏‎ ‎‏اخلالگرانه ای شده که چگونگی آن به شرح زیر است: ‏

‏     1. ساعت 30:8 روز 11 / 9 / 36 [25] مجلس تذکری از طرف مدرسین‏‎ ‎‏حوزه علمیه قم در مسجد اعظم شهر قم با شرکت قریب 10 هزار نفر از طبقات‏‎ ‎‏مختلف مردم از جمله روحانیون و طلاب علوم دینی برگزار گردیده است. در ابتدای‏‎ ‎‏مجلس مذکور آیاتی از کلام الله مجید قرائت شده و سپس دو تن از روحانیون افراطی‏‎ ‎‏طرفدار خمینی به اسامی محمدمهدی ربانی رانکوهی و محمدصادق صادقی خلخالی‏‎ ‎‏(این دو تن به علت ایراد مطالب خلاف و تحریک آمیز، ممنوع المنبر هستند) در‏‎ ‎‏نزدیک منبر ایستاده و مطالبی را ایراد کرده اند که جنبه تحریک آمیز داشته است. بعد‏‎ ‎‏از پایان سخنرانی نامبردگان، شیخ محمدجواد حجتی کرمانی بالای منبر رفته و پس از‏‎ ‎‏ذکر مقدماتی، قطعنامه ای را در سیزده ماده به شرح زیر قرائت کرده و جمعیت حاضر‏‎ ‎‏در مسجد در پایان قرائت هر ماده با گفتن «صحیح است، احسنت» آن را تأیید‏‎ ‎‏می کردند.‏

‏     الف) بازگشت سریع مرجع عالیقدر و مجاهد، حضرت آیت الله العظمی آقای‏‎ ‎‏خمینی (سه بار تکرار شده)؛ ‏

‏     ب) آزادی زندانیان سیاسی، خاصه حضرت آیت الله طالقانی و حضرت آیت الله ‏‎ ‎‏منتظری؛ ‏

‏     پ) استرداد مدرسه فیضیه، پایگاه حوزه علمیه قم؛ ‏

‏     ت) آزادی بناهای توقیف شده مدارس علمیه قم؛ ‏

‏     ث) آزادی اجتماعات، بیان و قلم و رفع منع از منابر وعاظ دانشمند، خاصه جناب‏‎ ‎‏آقای فلسفی و رفع سانسور از مطبوعات و سایر وسایل ارتباط جمعی؛‏

‏     ج) منع نمایش فیلمهای سینمایی، تئاترها و جشنهای به اصطلاح هنر و به طور کلی‏‎ ‎‏جلوگیری از بدآموزیهای شهروندی؛‏


کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله‏ سید مصطفی خمینیصفحه 161
‏     چ) بازگشایی مسجد و کتابخانه دانشجویان دانشگاه تهران؛ ‏

‏     ح) توبیخ و تعقیب عاملان دستگیری نسبت به حجاب دختران دانشجو و‏‎ ‎‏جلوگیری از تکرار اینگونه اعمال ضداسلامی؛ ‏

‏     خ) تقبیح و توبیخ و تعقیب چماق بدستان مهاجم به مردم بی دفاع و جلوگیری از‏‎ ‎‏تکرار اینگونه اعمال وحشیانه؛‏

‏     د) انحلال گارد دانشگاه و رفع اختناق از دانشگاه و ایجاد محیطی آزاد برای‏‎ ‎‏تحصیل دانشجویان؛ ‏

‏     ذ) توجه کامل به وضع ناهنجار کارگران و کشاورزان و طبقه سوم و چهارم و‏‎ ‎‏سعی در احیای کشاورزی و استقرار نظم کامل اقتصادی و قطع ایادی بیگانگان و‏‎ ‎‏سرمایه داران بین المللی و عمّال داخلی آنان مخصوصاً یهود و فرقه ضالّه بهایی از امور‏‎ ‎‏اقتصادی کشور؛ ‏

‏     ر) قطع کامل همۀ روابط سیاسی، اقتصادی و نظامی با دولت ضداسلام اسرائیل؛ ‏

‏     ز) بازگشت تاریخ رسمی مملکت به دامن پرافتخار اسلام و مبدأ هجرت رسول‏‎ ‎‏اکرم(ص) (سه بار تکرار گردید).‏‎[4]‎

‏    پس از پایان مراسم، جمعیت حاضر، شعار «درود بر خمینی» سر داده، قصد اشغال‏‎ ‎‏مدرسه فیضیه را داشتند که مأمورین با شلیک گلوله های هوایی، تظاهرکنندگان را متفرق‏‎ ‎‏کردند و عده ای نیز در این درگیری مجروح گردیدند. در ادامه گزارش قبلی به برگزاری‏‎ ‎‏مجلس دیگری در ساعت 00:16 الی 00:18 بعد از ظهر از طرف محمدصادق صادقی‏‎ ‎‏خلخالی در مسجد اعظم اشاره شده است. ‏

‏در این مجلس که حدود 20 هزار نفر از طبقات مختلف مردم از جمله روحانیون و‏‎ ‎‏طلاب علوم دینی، دانشجویان مراکز عالی آموزشی تهران و اصفهان شرکت‏‎ ‎‏داشته اند، ابتدا آیاتی از کلام الله مجید قرائت شده و سپس عبدالمجید معادیخواه‏‎ ‎‏(روحانی افراطی و ممنوع از وعظ)، طی سخنانی با اشاره به تغییر مبدأ تقویم تاریخ‏‎ ‎‏ایران و اخلالگرانی که به ادعای وی از طرف افراد چماق بدست مجروح شده اند،‏‎ ‎‏مطالب تحریک آمیز و انتقادی ایراد کرده است. ‏


کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله‏ سید مصطفی خمینیصفحه 162
‏     در پایان مجلس مذکور، عده کثیری از جمعیت حاضر در مسجد در خیابانهای‏‎ ‎‏ارم، محمدرضا شاه، آذر و آستانه قم، مبادرت به انجام تظاهرات خیابانی نموده و‏‎ ‎‏شعارهایی به مضمون «درود بر خمینی، مرگ بر حکومت یزیدی، پیوند دانشجو و‏‎ ‎‏روحانی ناگسستنی است»، داده اند و در مسیر حرکت خود چند جام از شیشه های‏‎ ‎‏شعب بانکهای سپه، ملی، صادرات، بازرگانی و عمران را شکسته اند... ضمناً در‏‎ ‎‏تظاهرات اخلالگرانه مذکور و تظاهرات روز 9 / 9 / 36 [25] جمعاً 34 نفر از‏‎ ‎‏اخلالگران توسط مأمورین انتظامی دستگیر گردیده اند.‏‎[5]‎

‏    علاوه بر شهر قم، در شهرهای دیگر از جمله اراک، نجف آباد، اصفهان و تهران نیز،‏‎ ‎‏مراسم اربعین سید مصطفی به تظاهرات و درگیریهای خشونت بار کشیده شد و مردم به‏‎ ‎‏برخی مراکز دولتی حمله ور شده و خشم و کینه انقلابی خود را نشان دادند.‏‎[6]‎

‏    پس از پایان مراسم چهلمین روز حاج آقا مصطفی، کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی‏‎ ‎‏قم، تشکیل جلسه داد و پنج نفر از روحانیون را که نقش مؤثری در برگزاری مجالس و‏‎ ‎‏سخنرانیهای انتقادآمیز داشته اند به شهرهای مختلف تبعید کرد. گزارش ساواک در این‏‎ ‎‏مورد به شرح زیر است: ‏

‏موضوع: رأی کمیسیون امنیت اجتماعی قم، دایر بر تبعید پنج نفر از روحانیون‏‎ ‎‏افراطی که در روزهای 9 و 11 / 9 / 36 [25] در شهر قم دخالت داشتند.‏‎ ‎‏روزهای 9 و 11 / 9 / 36 [25] به مناسبت چهلمین روز درگذشت مصطفی‏‎ ‎‏خمینی، پسر روح الله خمینی، مجالس تذکری در مدرسه امیرالمؤمنین و مسجد اعظم‏‎ ‎‏شهر قم برگزار گردید. چهار نفر از روحانیون افراطی و سابقه دار با ایراد سخنرانی‏‎ ‎‏تحریک آمیز، افراد حاضر در مسجد را به انجام فعالیتهای اخلالگرانه تهییج و ترغیب‏‎ ‎‏نمودند که در نتیجه عدّۀ کثیری از جمعیت شرکت کننده در پایان مجالس مذکور در‏‎ ‎‏خیابانهای شهر قم حرکت و مبادرت به اخلال در نظم عمومی و شکستن شیشه های‏‎ ‎‏بانکهای مسیر حرکت خود نمودند. ‏

‏     چون اقدامات روحانیون مورد بحث و یک نفر دیگر از روحانیون اخلالگر شهر‏‎ ‎‏قم که در این تحریکات دخالت داشت، منطبق با مواد قانونی قابل رسیدگی در‏‎ ‎


کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله‏ سید مصطفی خمینیصفحه 163
‏کمیسیون امنیت اجتماعی بود، سوابق و وضعیت آنها در تاریخ 15 / 9 / 36 [25]‏‎ ‎‏در کمیسیون مزبور در شهرستان قم مطرح و طبق رأی کمیسیون مذکور هر یک به‏‎ ‎‏سه سال اقامت اجباری در مناطق زیر محکوم گردیده اند: ‏

‏     1. محمدمهدی ربانی رانکوهی؛ محل تبعید: شهر بابک: استان یزد؛‏

‏     2. عبدالمجید معادیخواه؛ محل تبعید: شهر سیرجان: استان کرمان؛ ‏

‏     3. محمدصادق صادقی گیوی(خلخالی)؛ محل تبعید: شهر رفسنجان: استان کرمان؛‏

‏     4. عبدالرحیم ربانی شیرازی؛ محل تبعید: شهر کاشمر: استان خراسان؛ ‏

‏     5. محمدجواد حجتی کرمانی؛ محل تبعید: شهر ایرانشهر: استان سیستان و‏‎ ‎‏بلوچستان.‏‎[7]‎

‏    اما واکنش تندتر که در نوع خود اشتباه بزرگتری نیز بود، از طرف رژیم در هفدهم دی‏‎ ‎‏ماه 1356 با چاپ مقاله ای با عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» در روزنامه اطلاعات‏‎ ‎‏با امضای مستعار احمد رشیدی مطلق، به ظهور رسید که در منابع تاریخی در این مورد‏‎ ‎‏به حد کافی بحث و بررسی شده است.‏‎[8]‎‏ نکته شایان توجه در واکنشهای رژیم پهلوی،‏‎ ‎‏این است که به جای توجه به خواست مردم و مبارزین و همگامی با ملت ایران، دنبال‏‎ ‎‏راه حلهای سرکوبگرانه بود و توان تحلیل اوضاع سیاسی جامعه را نداشت، تا با روشهای‏‎ ‎‏منطقی با مسائل برخورد کند. در نتیجه راه حلهایی که می اندیشید، خود آن راه حلها‏‎ ‎‏بحران زا بودند و کار به مرحله ای رسید که کل حکومت را در نوردید و ناکارآمدی قطعی‏‎ ‎‏آن در 22 بهمن 1357 به ثبوت نهایی رسید. ‏

‎ ‎

کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله‏ سید مصطفی خمینیصفحه 164

  • )) همان؛ آرشیو، پرونده آیت الله سید مصطفی خمینی؛ شماره بازیابی 394، ص 82 90.
  • )) همان؛ ص 96.
  • )) «راز توفان (یادنامه آیت الله سید مصطفی خمینی)»، ویژه نامه فصلنامه یاد؛ مهر 1376، ص 17.
  • )) مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ آرشیو، پرونده آیت الله سید مصطفی خمینی؛ شماره بازیابی 394، ص 107ـ 108 ؛ اسناد ضمیمه؛ سند شماره 1 / 106.
  • )) همان؛ ص 109.
  • )) «شهید ثانی از تبار امام خمینی»، 15 خرداد؛ ش 4 (مهر و آبان 1370)، ص 27.
  • )) مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ آرشیو، پرونده آیت الله سید مصطفی خمینی؛ شماره بازیابی 394، ص 111 ؛ اسناد ضمیمه؛ سند شماره 107.
  • )) باقی، عمادالدین (به کوشش)؛ تحریر تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی ایران؛ ص 263ـ272.