گفتار دوم: برکناری هویدا و انتصاب جمشید آموزگار به نخست وزیری
محمدرضا پهلوی با وضعیت پیش آمده که در نوع خود یک بحران سیاسی بود، تسلیم آمیز برخورد کرد. او سعی کرد با در پیش گرفتن سیاستها و ایجاد تغییراتی در بدنۀ سیاسی، خود را همگام با سیاست دولت کارتر نشان دهد تا شاید سطح روابط خوب دوره جرالد فورد حفظ شود و ادامه پیدا کند؛ بنابراین در جریان دیدارش با وزیر خارجه امریکا (سایروس ونس) در کنفرانس سالانه شورای وزیران سنتو در فروردین 1356 در
کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله سید مصطفی خمینیصفحه 130
تهران، توصیه های ونس را مبنی بر تعدیل رژیم دیکتاتوری و رعایت حقوق بشر به جای انبار کردن اسلحه و تجهیزات نظامی پذیرفت. ونس به شاه توصیه کرد که در محکومیت عده ای از زندانیان سیاسی تخفیف بدهد و او نیز پذیرفت، کاری که تا آن تاریخ نکرده بود.
دومین گام در همگامی با سیاست دولت کارتر، برکناری امیرعباس هویدا و انتصاب جمشید آموزگار، طرفدار سیاست امریکایی ها در ایران، به جای او بود. از این لحاظ، شرایطی شبیه روی کار آمدن کندی و انتصاب علی امینی در سال 1340 به مقام نخست وزیری بود، گرچه بین اوضاع سیاسی سال 1340 با سال 1356 و شخصیت علی امینی با آموزگار تفاوتهای زیادی وجود داشت. آموزگار در شانزدهم مرداد 1356 به طور رسمی منصوب شد.
آموزگار تحصیل کرده دانشگاه «کرنل» امریکا و دارای مدرک دکتری در رشته مهندسی هیدرولیک بود. از سال 1330 به بعد در اداره اصل 4 ترومن در ایران کار کرده بود. در دولتهای بین سالهای 1334 تا 1355 در چندین مورد به عنوان وزیر انتخاب شد و در سال 1355 به دستور شاه، دبیرکل حزب رستاخیز ملت ایران شد. بیشتر وزیران کابینه آموزگار، تکنوکراتهای متمایل به غرب، بویژه امریکا بودند. آموزگار، کار دولتش را با اعلام برنامه ریاضت اقتصادی و تبلیغات لگام زدن به بلندپروازیها آغاز کرد. دولت تکنوکراتها که طرفدار مهار هزینه ها و معتقد به سیاست انقباض اقتصادی بودند در شرایطی کار خود را شروع کردند که حکومت دیکتاتوری برای جلب نظر مردم فقیر و طبقات متوسط شهری، نیاز مبرمی به دادن امتیازهای مالی و رفاهی داشت. با این حال فساد و تبعیضهای آشکار در همه جا قابل مشاهده بود؛ اما شاه و طرفداران امریکایی اش معتقد بودند که رژیم دارای آن چنان قدرت و انسجامی است که از این رهگذر آسیبی به برنامه های دولت وارد نشود. این نظریه که بعدها در امریکا طرفدارانی جدی یافت، مانع
کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله سید مصطفی خمینیصفحه 131
از آن شد که دلنگرانیهای محمدرضا پهلوی در آنجا جدی تلقی شود.
جمشید آموزگار همزمان با اعلام برنامه دولت خود، آغاز دوران «فضای باز سیاسی» را در کشور نوید داد. این نوید، در حقیقت تأیید نظر مخالفان داخلی بود که می گفتند و پنهانی می نوشتند که حکومت پهلوی، زیر فشار سیاست حقوق بشر کارتر ناگزیر باید به عقب نشینیهایی در برابر مردم دست بزند. هدف برنامه های دولت آموزگار، ایجاد فضایی برای بیرون آمدن شاه از بن بست ایجاد شده بود.
در ادامه سیاست «آزادسازی»، در مرداد 1356 دو برنامه اصلاحی دیگر که شامل کنترل قیمتها و رسیدگی به دارایی مقامات دولتی بود، اعلام شد. اقدامات دیگر، کاستن از شدت سانسور مطبوعات، تشکیل کمیسیونهایی برای رسیدگی به شکایات مردم و دعوت از سازمانهای ناظر بر اجرای حقوق بشر برای بازدید از ایران، از جمله سازمان صلیب سرخ بین المللی، سازمان عفو بین الملل و کمیسیون حقوق دانان بین المللی بود، که در بهبود یافتن فضای سیاسی مؤثر بوده اند؛ اما این بهبودی به نفع حکومت نبود، بلکه به سود مخالفان سیاسی بود. برخی از دولتمردان وقت امریکا مثل برژینسکی، مشاور امنیت ملی کارتر، فشار بر روی شاه را به دلیل اجرای آن برنامه ها، اشتباهی سیاسی و اقداماتی دیرهنگام می دانستند و عواقب ناگوار آن را یادآور می شدند. برژینسکی در این مورد می گوید:
در رابطه با نقش محوری شاه در سیستم قدرتی که صرفاً، شخصی بود، من معتقد بودم که تضعیف عمدی پادشاهی که از همه جانب تحت فشار امریکا برای دادن امتیاز بیشتر به مخالفان خود قرار گرفته بود، تنها به افزایش بی ثباتی و نهایتاً ایجاد هرج و مرج کامل منجر خواهد شد... مخالفان من گمان می کردند که راه مقابله با اوضاع ایران، کاهش اقتدار شاه، حرکت سریع به جانب «حکومت متکی بر قانون اساسی» و برقراری سازش میان جناحهای متخاصم از طریق یک دولت ائتلافی است؛ اما من هرگز نفهمیدم که تبدیل شاه به یک پادشاه متکی به قانون اساسی از نوع سوئیس یا انگلستان، چگونه می تواند توده های به پا خاسته را آرام کند؟... .
به نظر من، سیاست برقراری سازش و اعطای امتیازات به مخالفین به شرطی
کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله سید مصطفی خمینیصفحه 132
می توانست مؤثر واقع شود که این سیاست دو یا سه سال قبل از آن؛ یعنی قبل از این که بحران از نظر سیاسی به یک مرحله حاد برسد، اتخاذ می گردید.
کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله سید مصطفی خمینیصفحه 133