بخش اول: حیات فردی، اجتماعی و علمی

گفتار پنجم: ویژگیهای عبادی، عرفانی و مذهبی

‏ ‏

گفتار پنجم: ویژگیهای عبادی، عرفانی و مذهبی 

‏آیت الله سید مصطفی خمینی از نظر معنوی دارای جایگاه و مقام والایی بود. او از ابتدای‏‎ ‎‏زندگی در کنار فراگیری علم، همواره به تهذیب نفس و اخلاق خود توجه و عنایت‏‎ ‎‏ویژه ای داشته است. اگر طلاب علوم دینی و روحانیون از این خصیصه به دور باشند و‏‎ ‎‏نتوانند توأم با تحصیل علوم دینی و اسلامی به تهذیب اخلاق خود بپردازند و در جهاد با‏‎ ‎‏نفس جدّی نباشند، احتمال موفقیتشان در اصلاح اجتماع نیز به همان حد کاهش پیدا‏‎ ‎‏می کند. بنابراین حاج آقا مصطفی با بهره مندی از این ویژگی مهم، آمادگی کامل برای‏‎ ‎‏ورود به اجتماع و به عهده گرفتن نقشهای اساسی را دارا بود.‏‎[1]‎

‏    از صفات و ویژگیهای سید مصطفی می توان به دائم الذکر بودن وی اشاره کرد.‏‎ ‎‏حجت الاسلام علی ستاری که از نزدیک با سید مصطفی و با ابعاد معنوی او آشنا بود، در‏‎ ‎‏این مورد می گوید: ‏

‏در سفرهایی که با ایشان بودم و به کربلا می رفتیم یا شب جمعه ای بود یا شب قدر، که‏‎ ‎‏مناسبتی داشت، پس از اینکه سوار ماشین می شدیم، دو سه جمله که حرف می زدیم،‏‎ ‎

کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله‏ سید مصطفی خمینیصفحه 13
‏شروع به خواندن قرآن می کرد. من هم قهراً مجبور بودم در کنار ایشان قرآن‏‎ ‎‏بخوانم.... هیچ گاه در غیر مورد ذکر، تسبیح در دست نمی گرداند. بسیار ذکر‏‎ ‎‏می گفت. ذکرهای گوناگونی هم داشت. همۀ آنها را به یاد ندارم؛ اما ذکر «لاحول ولا‏‎ ‎‏قوّة الا بالله » را از او به خاطر دارم. جوری ذکر می گفت که حالت نمایش و ریا نداشته‏‎ ‎‏باشد. در هنگام ذکر با دعا هم اگر کسی صحبتی می کرد، بدون اینکه به او بفهماند در‏‎ ‎‏چه حالی است، جوابش را می داد؛ معمولاً هم با تبسم پاسخ می داد. گاهی که‏‎ ‎‏بین الطلوعین صبحهای پنج شنبه یا جمعه وقتی که خلوت باشد با هم به کوفه می رفتیم‏‎ ‎‏و یا وقتی منزل ما تشریف می آورد، می دیدم که همیشه در حال ذکر است. جز در‏‎ ‎‏هنگام بحث، دست از ذکر بر نمی داشت.‏‎[2]‎

‏    سید مصطفی برنامۀ منظمی برای ساعات روز و شب داشت. برنامۀ عبادت؛ مباحثه،‏‎ ‎‏مطالعه، ورزش و تفریح ایشان اکثراً برقرار بود. شب را به عبادت و مطالعه مشغول‏‎ ‎‏می شد و غالباً این برنامه تا اذان صبح ادامه داشت. پس از اذان، بین دو تا سه ساعت‏‎ ‎‏می خوابیدند. پس از آن به اعمال روزانه مشغول می شد. دو ساعت هم، بعد از ظهر‏‎ ‎‏می خوابیدند و بقیۀ روز بیدار بود. از برنامه های روزانه وی که ترک نمی شد قرائت قرآن‏‎ ‎‏بود. حتی در هوای گرم نجف، خود را مقید کرده بود که روزی یک یا نیم جزءاز قرآن را‏‎ ‎‏تلاوت کند. در شیوۀ قرائت قرآن نیز به سبک خاصی عمل می کرد و بسیار ساده و همراه‏‎ ‎‏با تکان دادن سر و عامیانه بود و معتقد بود که این سبک از خواندن قرآن و برخورد‏‎ ‎‏عامیانه با آن، نورانیتی در دل قاری قرآن ایجاد می کند.‏‎[3]‎‏ ‏

‏    انس دائمی با قرآن در تهذیب نفس و تقویت بُعد عبادی و عرفانی وی تأثیر به سزایی‏‎ ‎‏داشت. این انس به جایی رسیده بود که در سفرها نیز خواندن قرآن را ترک نمی کرد.‏‎[4]‎

‏    در نماز نیز پابرجا بود. علاوه بر نمازهای واجب، نمازهای مستحبی، نوافل و‏‎ ‎‏سجده های طولانی نیز به جا می آورد، به طوری که پیشانی او پینه بسته بود. بنا به توصیۀ‏‎ ‎

کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله‏ سید مصطفی خمینیصفحه 14
‏امام خمینی(س) که معتقد بودند، بایستی مستحبات در خفا و به دور از چشم مردم باشد‏‎ ‎‏تا ریا در آن راه نیابد، حاج آقا مصطفی نیز به همین دلیل مستحباتش را در اتاق دربسته‏‎ ‎‏انجام می داد. نماز شب را نیز همچون نمازهای واجب، به طور مرتب به جا می آورد و‏‎ ‎‏هیچ گاه آن را ترک نمی کرد. در ادوار مختلف زندگی اش در نمازهای جماعت امام‏‎ ‎‏خمینی(س) شرکت می کرد و به ایشان اقتدا می نمود.‏‎[5]‎

‏    سید مصطفی با ادعیۀ مختلف نیز مألوف و مأنوس بود. دعای کمیل؛ دعای توسل،‏‎ ‎‏دعای ماه رجب، زیارت عاشورا، زیارت جامعه و سایر ادعیۀ فردی و جمعی را به جا‏‎ ‎‏می آورد. وی از شیفتگان خاندان عصمت و طهارت ـ علیهم السلام ـ بود و نسبت به ائمۀ‏‎ ‎‏اطهار عشق می ورزید و هنگام حضور در مشاهد متبرکۀ آنان، حال خاصی داشت؛‏‎ ‎‏بنابراین زیارت نیز یکی دیگر از برنامه های او بود که همیشه تکرار می شد. ایشان علاقۀ‏‎ ‎‏خاصی نسبت به امام حسین(ع) داشتند و با شیفتگی و اخلاص تمام به زیارت مرقد‏‎ ‎‏مطهر حضرت اباعبدالله (ع) می رفتند و بدین سبب همه روزه نیز زیارت عاشورا را‏‎ ‎‏می خواندند.‏‎[6]‎‏ سید مصطفی برای زیارت مرقد مطهر امام حسین(ع) فاصلۀ بین نجف تا‏‎ ‎‏کربلا را پیاده طی می کرد؛ البته گاهی نیز با ماشین این کار را انجام می داد. در مورد یکی‏‎ ‎‏از این سفرهای زیارتی وی، حجت الاسلام محمدرضا رحمت، خاطرۀ جالبی دارد. ‏

‏در یکی از مسافرتها به علت گرمی هوا، روزها استراحت می کردیم و شبها راه‏‎ ‎‏می رفتیم. به علت وزن سنگینی که ایشان داشت پاهایش تاول زده بود؛ لذا من و آقای‏‎ ‎‏بنکدار، داماد مرحوم مدنی، چوبدستی گرفته بودیم پشت کمر حاج آقا مصطفی تا با‏‎ ‎‏تکیه بر آن راه برود، بعداً مطرح شد که اگر بدین شکل ادامه مسیر بدهیم موفق به‏‎ ‎‏زیارت اربعین نمی شویم، ناگهان ایشان بر سرعت خود افزود. به طوری که اصلاً‏‎ ‎‏نتوانستیم به ایشان برسیم.‏‎[7]‎

‏    حاج آقا مصطفی به همراهان خود که عازم زیارت کربلا بودند، توصیه می کرد که در‏‎ ‎

کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله‏ سید مصطفی خمینیصفحه 15
‏این سفرها سعی کنند زیارت عاشورا بخوانند. خودش نیز چنین می کرد. ایشان در کربلا‏‎ ‎‏به مرقد حضرت ابوالفضل(ع) و سایر شهدای کربلا نیز مشرف می شد. ‏

‏     او در نجف نیز علاوه بر زیارت مرقد امیرالمؤمنین(ع)، به زیارت مسجد سهله نیز‏‎ ‎‏می رفت. در نجف رسم بود که بیشتر طلاب و فضلا، شبهای چهارشنبه به مسجد مذکور‏‎ ‎‏می رفتند. در این مسجد، افراد بسیاری خدمت امام زمان(عج) رسیده اند. حاج آقا‏‎ ‎‏مصطفی نیز هر هفته به آنجا می رفت و در آن بیتوته می کرد.‏‎[8]‎

‏    وی سفرهای زیارتی به سامرا، کوفه، کاظمین و سایر شهرهای عراق نیز انجام‏‎ ‎‏می داد. چندین بار نیز برای انجام حج و زیارت عازم مکه و مدینه گردید و در مجموع این‏‎ ‎‏سفرهای زیارتی و انجام زیارت به تکامل روحیه و بُعد معنوی و عرفانی خود پرداخت.‏

‏     از سایر فعالیتهای مذهبی سید مصطفی در نجف و قبل از آن در ایران، شرکت در‏‎ ‎‏مراسم اعتکاف و عزاداریهایی بود که در مساجد و بیوت مراجع و روحانیون برگزار‏‎ ‎‏می شد. او در مراسم عزاداری و روضه خوانیها به شدت منقلب می شد و بر مظلومیت‏‎ ‎‏اهل بیت عصمت و طهارت اشک می ریخت. ‏

‎ ‎

کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله‏ سید مصطفی خمینیصفحه 16

  • )) پیام انقلاب؛ ش 18 (30 مهر 1359)، ص 42 (مصاحبه با حمید روحانی).
  • )) کمیته علمی کنگره شهید آیت الله مصطفی خمینی؛ یادها و یادمانها از آیت الله سید مصطفی خمینی؛ ج 1، ص 382.
  • )) امامی، جواد (به کوشش)؛ خاطرات آیت الله مسعودی خمینی؛ ص 207ـ208.
  • )) کمیته علمی کنگره شهید آیت الله مصطفی خمینی؛ یادها و یادمانها از آیت الله سید مصطفی خمینی؛ ج 1، ص 382.
  • )) همان؛ ج 2، ص 392ـ394.
  • )) پیام انقلاب؛ ش 18 (30 مهر 1359)، ص 69 (مصاحبه با محمود دعایی).
  • )) کمیته علمی کنگره شهید آیت الله مصطفی خمینی؛ یادها و یادمانها از آیت الله سید مصطفی خمینی؛ ج 2، ص 282.
  • )) همان؛ ص 204.