شخصیت امام خمینی «دیدگاههای دکتر استعد علی دبیر کل اتحادیۀ جهانی نویسندگان عرب به زبان پیرامون»

□ دیدگاههای دکتر اسعد علی دبیر کل اتحادی‍ﮥ جهانی نویسندگان عرب زبان پیرامون شخصیت امام خمینی

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و‌ السلام علی طالبی قول الحق و متبعیه. (سلام بر دوستداران کلام حق و پیروان آن) 

یکشنبه 17 نیسان، روز خوشحالی جهت دور کردن متجاوز از خاک کشورمان وعید فرار استعمارگر خارجی از قلب جهان عرب است. زیرا این پیروزی، جشن عروسی فتح و ظفر است. یادآور بیست و هشتمین سالگرد پاکسازی کشور از ردپای دشمن غاصب است. بیست و هشتمین سالگرد، عدد مبارکی است که مطابق با عدد سورۀ فتح می‌ باشد که سوره‌ای است مفتخر به محمد 

حضورج. 8صفحه 237
رسول‌الله: «والذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم». اینها کسانی بودند که هم اشداء بودند و هم رحماء که در تورات و انجیل از آنان به خوشۀ گندمی تعبیر شده که کشاورزان موعود از سنبل‍ﮥ آن متعجب شده و از چنین شکوفا شدن به صراط مستقیم هدایت شده‌اند. این پیروزی که در ماه نیسان روی داده است موجب تعجب روح‌الله – الموسوی گردیده و قالبی شد برای تأثیرات ایشان در بشریت حاضر و به نظر من، تحلیل‌گران سیاسی اشکال مختلف این پدیده را ارزیابی کرده و جلوه‌های روشن و دلنشین آن را مورد توجه قرار دادند و خطرات آن را که متوجه کاخهای سفید و سرخ می‌شد به دقت بررسی کردند. افرادی که در این زمینه سخن گفته‌اند بسیارند و رهبران سیاسی و تبلیغی دنیا نمی‌توانند از درک این پدیده چشم بپوشند. کیست که نداند در دهسال گذشته در دنیای شوروی سابق یا دنیای غرب چه روی داده است؟ براستی پایه‌های جهان سیاست دچار دگرگونی شد و شوروی کمونیست از هم پاشید و اروپا و آمریکا با پشتیبانی یکدیگر در جهت نظم نوین جهانی قدم برداشتند. اما سؤال این است که جایگاه روح‌الله  در تحولات این دنیای متلاطم کجاست؟ اگر بارزترین فعالیتهای جهانی خاورمیانه حول محور صلح و سازش اعراب و اسرائیل دور می‌زند، بازگشت به آنچه که انقلاب 

حضورج. 8صفحه 238
اسلامی موجب شده است می‌تواند اولین پاسخ باشد. 

مردم به یاد دارند که چگونه پرچم شاهنشاهی به زیر کشیده شد و پرچم اسلامی بر جای آن افراشته گردید و چگونه در سفارت فلسطین در تهران، پرچم فلسطین که در هیچ جای دنیا سفارتی نداشته و از سال 1948 وطن مستقلی نداشته، جایگزین پرچم اسرائیل گردید. این حرکت جدید در پایتخت جمهوری اسلامی، یک پدیدۀ جدید جهانی است که روی داد و باقی خواهد ماند زیرا این حرکت، آغاز یک جریان آزادیبخش در مقابل جریان تجاوزگری است که هنوز به اشکال مختلف در حال تداوم است. آیت‌ الله خمینی، سردمداران سلطه و سودجوئی را در ایران نابود ساخت و در این راه، بجز آزادیخواهان و ابرار که جز عدالت را دوست ندارند با ایشان همراهی نکردند. سوریه از دید آنان بخاطر طرفداری از آیت‌الله، در زمرۀ کشورهای عربی جای نمی‌گرفت. سپس جنگ تحمیلی ایران و عراق جلوه‌ای از تجاوز معنوی بود، قبل از آن که تجاوز مادی بوده باشد. در لندن، پاریس و دمشق در طی سالهای 1981 تا 1988 مقالات و تحلیلاتی تحت عنوان «السیاسات المقارنه» و «جیش الکلمه الطیبه» به رشت‍ﮥ تحریر درآوردم که در هم‍ﮥ این مقالات، چهرۀ مؤثر آیت‌الله، بطور روشن و تابناک به تصویر 

 کشیده شده بود. در همین ارتباط، سخنرانیهائی در دمشق و تهران و گیلان و بندر انزلی و آستارا ایراد کردم و آیت‌الله خمینی را به عنوان فقیهی مؤثر در سیاستهای داخلی و غیره و وقایع دیگر قاره‌ ها قلمداد نمودم که هم‍ﮥ این مسائل مهم هستند. اما از نظر من چندان مهم نیستند. چرا؟ سال 1984 به عنوان نماینده اتحادی‍ﮥ جهانی نویسندگان عرب خدمت امام رسیدم و کتاب «الاتحاد المسمی فراضواء القرآن» را تقدیم ایشان نمودم و به ایشان عرض کردم سقوط شاهنشاهی مهم بود اما مهمترین چیزی که تو را به خاطر آن دوست می ‌داریم، همانا چیزی است که ما را توسط آن به سوی بهشت جاویدان از طریق دعای سحر یا سرالصلاه – مصباح الهدایه – فصوص الحکم و غیره سوق داده‌اید. (این اولین کتاب امام است) 

تبسم‌ها و سخنان ایشان در این وقت و حرکت ابروان ایشان (که سلام بر آن بدر منور و مقدس باد)، بیانگر عکس‌العمل امام در قبال سخنان حقیر بود. اینک بعد از سالها و در سال 1994 چگونه این مدت سپری شد و کیست که جهان را از انوار تابناک روحی خود آکنده ساخته است. این تأثیر عمیق روحی ایشان که در نامه به رهبر شوروی سابق به صراحت بیان شده، مهمترین چیز است و آن گونه که ایشان مردم عادی را به سوی خداوند دعوت می‌کند، 


حضورج. 8صفحه 239
همان برخورد را هم با رهبر ابرقدرت شرق در این نامه انجام می‌دهد. آنچه را که ایشان در این نامه خواستار آن است، به وضوح بیان شده است. ایشان در نامه آنچه را که می‌ خواهد به جهانیان اعلام کند به رشت‍ﮥ تحریر در می‌آورد و خطاب به رهبر شوروی می‌ گوید که مرضی که دامنگیر شوروی شده است، دوری مردم از دین و خدا است و هیچ درمانی برای مشکلات شوروی جز روی آوردن به خدا و ارتباط با او نیست و بدین گونه، فرمایشات ایشان تحقق یافت و شوروی از پای درآمد. پس امام در نامه به گورباچف، منظور خود از تأثیر را بیان می‌دارد و خواست‍ﮥ خود را عنوان می‌کند و مرض شوروی را دور کردن مردم از خدا و دین می‌داند و درمان را در ارتباط معنوی با خداوند که واجب الوجود و مبداء آفرینش است، ذکر می‌کند. 

دو نامه اخیراً از آمریکا از دوستانم به دستم رسیده است که در آنها بر روح پرفتوح امام درود فرستاده‌اند. یکی از این نامه‌ها که در تاریخ پنجم نیسان بدستم رسیده، به امضاء و مهر «هلمینسکی» است که به زبان انگلیسی بوده و ترجم‍ﮥ آن به زبان عربی نیز وجود دارد. «هلمینسکی» در نام‍ﮥ خود می‌ گوید:

«موج تحول روحی، در حال در نوردیدن آمریکاست و نیروی عظیم این توجه و تحول روحی، موجب دهشت بنده شده است که 

 برای آن از شما می‌خواهم دعا کنید. ایشان در مقدم‍ﮥ این نامه که ما آن را نام‍ﮥ زیبایی قلمداد می‌کنیم، عنوان کرده‌اند که اخیراً نامه‌ای از دمشق به دستم رسیده که در آن تصویر زنده‌ای از امام علی(ع) بیان گردیده و افکار متعددی در این خصوص مندرج شده بود و باعث شد تا من در ماههای اخیر به خواندن نهج‌البلاغه بپردازم و به یک دید بالاتر از آنچه که در نامه قید شده بود، دربارۀ امام علی(ع) دست یافتم.»

امام خمینی در وصیت‌نام‍ﮥ خویش می‌فرماید: آیا نهج‌البلاغه بهترین روش آزادی انسان بعد از قرآن کریم نیست؟ سپس اضافه می‌کند که بهترین روش برای رهبری و آزادی انسان بعد از قرآن، نهج‌البلاغه است و امروز که در آمریکا به فهم نهج‌البلاغه روی آورده‌اند، تلاشی است جهت درک مفاهیم نهج‌البلاغه  و مفاهیم امام علی(ع). 

قصد امام از نگارش به گورباچف چه بود؟ ایشان گذشته از روحانیون مسلمان و مردم ایران، همان تحول معنوی را مد نظر داشت که اینک در سرتاسر آمریکا در جریان است. 

در دومین نامه‌ای که از آمریکا به دستم رسیده و به عربی نیز ترجمه گردیده، صحبت از اهتمام به ترجم‍ﮥ «اخلاص الدین»، کتاب بیست و دوم از اضواء القرآن می‌باشد. این کتاب به ترجم‍ﮥ صوری از قرآن پرداخته و از ابواب مختلف قرآن کریم بهره گرفته است و 


حضورج. 8صفحه 240
در آن صحبت از ابن عربی به میان آمده و دربارۀ کتاب قانون و کتاب «محیط بلاشاطی» یا «دریای بیکران» میشل ات شوتی گودز صحبت شده است. الان مسئل‍ﮥ قرآن در رابطه با رعایت حریم الهی بسیار مهم است. قرآن دستورالعمل نخستین و نهج البلاغه در جایگاه دوم قرار دارند. اگر امروز آمریکاییان این چنین مورد تأثیر واقع شده‌اند، آیا چیزی جز تأثیر‌پذیری از این دو کتاب است؟

اسلوب هر دو نام‍ﮥ مذکور، خوشحال کنندۀ روان امام خمینی است. گویا ایشان رنگ روح پاک خود را در این دو نامه می‌ بیند. آیا قرآن در نزد امام رتب‍ﮥ اول و نهج ‌البلاغه رتب‍ﮥ دوم در هدایت انسانی را ندارند؟ آیا افکار ابن عربی که ایشان در نامه به گورباچف از وی یاد کرده، امروزه مورد توجه قرار نگرفته است؟ تلاشهای امام راه کوششها و جهاد اصغر در سیاست را روشن ساخت و نیز راه جهاد اکبر را منور نمود. ایشان در کتاب «چهل حدیث» خود از جهاد اکبر سخن به میان آورده و می‌گوید که پیامبر فرمودند که از جهاد اصغر برگشتیم و اکنون نوبت جهاد اکبر فرا رسیده است که همانا تزکی‍ﮥ نفس و تربیت آن در راستای خواست الهی است. این همان چیزی است که آیت‌الله روح‌الله موسوی خمینی درصدد انجام و تأثیر‌گذاری بر آن بودند و الحمدلله امروز شرق و غرب در مقابله با تحولات 

 معنوی که به تعبیر نام‍ﮥ مذکور، موجب وحشت آنان شده است، دچار شکست شده‌اند. 

در پانزدهم شوال، امواج آرامش مرا فراگرفت. در این روز که مصادف با سالگرد امام صادق(ع) بود، آقای فهری به من اطلاع داد که ما پنجمین سالگرد رحلت امام خمینی را در زینبیه برگزار خواهیم کرد. این خبر موجب آن شد تا اشک در چشمان من حلقه بزند و روح امام را حاضر ببینم و یک شعر بلند هفتاد و دو بیتی را بسرایم، تحت عنوان «علامه عصر بالخمینی عطر». چند بیت از این شعر را عنوان می‌کنم و یادآوری می‌نمایم که صحبت از ایشان در قالب یک گفتگوی کوتاه یا بلند نمی‌گنجد. زیرا ایشان نیاز بشریت در پیوند با خداوند است. همان گونه که ایشان به رهبر ابرقدرت شرق متذکر شدند. با درود به روان پاک ایشان و دوستداران می‌گویم:

فاطمئن لن تموت سکن النور بزیت

لیس لی فی الارض بیت انت یا شاف بیوتی

مطمئن باش که هیچ گاه برای تو مرگی نیست

و نور در روغن چراغ جاودان است

من منزلی در روی کرۀ زمین ندارم

و تو زلال کننده دلها، منزلهایی.

 

حضورج. 8صفحه 241