سوگ ستاره

‏  قطعه شعری در سوگ یادگار امام(س) از خانم سیمین حسن زاده لیسانس حقوق و علوم قضایی از

دانشگاه کابل ــ افغانستان به دستمان رسیده است که ضمن تشکر از ایشان قسمت هایی از آن را ذیلاً درج می کنیم.‏

سوگ ستاره

‏ ‏

‏باز از آسمان خستۀ شهر ‏

‏بوی سوگ ستاره می آید‏

‏شبح مرگ، قاصد ماتم‏

‏ناگهان دوباره می آید‏

‏ شهر ناباورانه می لرزد‏

‏باز خورشید سرد و خاموش است‏

‏ابرها غم گرفته نمناکند‏

‏آسمان و زمین عزاپوش است‏


حضورج. 12صفحه 320
‏از دعا از دو رکعت حاجت‏

‏قبله ها خالصانه لبریزند‏

‏دستها تا حوالی ملکوت ‏

‏از دعای شبانه لبریزند‏

‏ناگهان دست از دعا خشکید‏

‏و غروب سپیده باور شد‏

‏باز صد کربلا محرم ریخت‏

‏صد خزان عشق باز پرپر شد ‏

‏ و کنون در سکوت غمگینش‏

‏رویش زندگی طنین دارد‏

‏در جماران طلیعه ای پیداست ‏

‏نقش خورشید بر جبین دارد‏

 

حضورج. 12صفحه 321