شخصیت و نقش امام خمینی در جهان معاصر

شخصیت و نقش امام خمینی در جهان معاصر

‏گفتگوی حضور با سید صدرالدین از الجزایر ‏

اشاره:

‏امام خمینی آغازگر عصر تازه ای در تاریخ اسلام و زندگی مسلمانان است. از ویژگی های این عصر هم می توان غور و تعمق مسلمانان به اسلام را برشمرد و هم جهانی شدن حیات ‏‏سیاسی اسلام را، در گذشته اگر چه اسلام به عنوان یک دین جامع ‏‏الهی در اذهان وجود داشت، امّا انقلاب اسلامی آن ذهنیت ‏‏تاریخی را عینیت بخشید. اکنون «تمام حرکاتی که در کشورهای ‏‏اسلامی خواه الجزایر، خواه مصر و یا در امریکا و اروپا انجام می شود به سبب نفوذ امام خمینی و انقلاب اسلامی است».‏

‏این سخن آشنا ولی نامکرر که اکنون بر زبان سید صدرالدین ‏‏می رود شرح دیگری است از حدیث انقلاب اسلامی در جهان امروز:‏

‏سید صدرالدین، اهل لبنان و در زمرۀ صاحبنظرانی است که پس از اتمام تحصیلات سنتی علوم دینی به تحصیلات جدید نیز روی آورده اند. وی تحصیلات حوزوی خود را در لبنان به اتمام رسانیده و بعد از آن در دانشگاه سوربن به تحصیل در رشتۀ حقوق  پرداخته است و هم اکنون نیز در همین دانشگاه در دورۀ دکترای رشتۀ فلسفه تحصیل می کنند. و «تشیع» محور اصلی مطالعات و فعالیت های وی را تشکیل می دهد.‏

‏آنچه در پی می آید ماحصل گفتگوی حضور با این اندیشمند مسلمانِ آشنا با مسایل و معضلات جهان کنونی است. صدرالدین در این گفتگو به تشریح اهداف و اندیشه های امام خمینی[س] پرداخته و دامنۀ نفوذ آن را در سطح جهانی مورد ‏‏بحث و بررسی قرار داده است. با سپاس و تشکّر از ایشان توجه ‏‏خوانندگان ارجمند را به متن این گفتگو جلب می نمایم:‏


حضورج. 12صفحه 88
حضور: از این که وقت خود را در اختیار ما قرار داده و در این مصاحبه شرکت کرده اید متشکریم. لطفاً قبل از هر سوالی، در مورد سوابق و فعالیتهای خود توضیح دهید.

سید صدرالدین: ‏السلام علیکم و رحمة الله. من از سال 1985 در فرانسه بسر برده ام. پیش از آن، تحصیلات دانشگاهی خود را در لبنان شروع کردم ولی به طور همزمان در حوزه نیز تحصیل می کردم. تمام مراحل تحصیلات حوزوی را تا پایان خارج، طی 10 سال در حوزه گذراندم و سپس این فرصت را پیدا کردم که تحصیلاتم را در اینجا ادامه دهم و همزمان با تحصیل، به همراه دیگر برادران مقیم فرانسه، فعالیتهای خود را در زمینه های مذهبی و به ویژه دربارۀ تشیع در فرانسه آغاز کردم. اگر چه ما مشکلات بسیاری داشته ایم، ولی شکر خدا موفق شدیم که فعالیتهای مذهبی و فرهنگی خود را ادامه دهیم. بنده علاوه بر فعالیتهای مذهبی، ‏

حضورج. 12صفحه 89
 ‏در بعضی مواقع فعالیتهای سیاسی هم داشته ام که در ارتباط با موضوعات مذهبی بوده است، از جملۀ این فعالیتها می توانم به مراسمی که در ارتباط با ارتحال امام(رض) برگزار شد اشاره کنم. ما در زمینۀ تشکیل کلاسهای دینی نیز فعالیت داریم. کلاسهایی که با حضور برادران و خواهران برگزار می شود. هر پنجشنبه شب، ما دور هم جمع می شویم و بدین ترتیب، یک جامعۀ کوچک شیعی را تشکیل می دهیم و خیلی جالب است که بگویم از همۀ کشورها در این جامعۀ کوچک حضور دارند. همان طور که می دانید، اسلام بسیار بزرگ و گسترده است و روشی برای زندگی ارائه می دهد که می تواند برای همه صرف نظر از ملیتشان مفید باشد و فکر می کنم فقط مسلمان بودن کافی نیست. وظیفۀ ما است که اسلام واقعی و اسلام سعادت بخش را به دیگر کسانی که در این کشور زندگی می کنند معرفی کنیم. در پایان، بد نیست اشاره ای به موضوع تحصیل خود در دانشگاه داشته باشم. من مشغول تحصیل در مقطع دکترای رشتۀ فلسفه در دانشگاه سوربن هستم و فوق لیسانس خود را نیز در رشتۀ حقوق به اتمام رسانده ام.‏

حضور: با تشکر از توضیحاتی که دادید، مایلم نظرتان را در رابطه با شخصیت امام خمینی بیان کنید و همچنین ایده های اساسی و جهانی 

حضورج. 12صفحه 90
امام را به عنوان شخصیتی سیاسی شرح دهید.

سید صدرالدین: ‏امام خمینی(ره) مردی استثنائی بود. این انسان، هدیۀ خداوند به مسلمین بود تا بتوانند مسیرشان را در اسلام تصحیح کنند. مناسب می دانم برای تبیین شخصیت امام و نقششان مقایسه ای داشته باشم بین مسلمانانی که قبل از دورۀ امام زندگی می کردند با مردمی که پس از ایشان زندگی می کنند. مردم قبل از امام خمینی، مسلمان بودند ولی بعد از ایشان بود که به اسلام واقعی عمل کردند. امام خمینی(ره) اسلام را از گوشۀ مساجد خارج کردند و مردم را به مسیری هدایت و تشویق نمودند که اسلام را بتوان به عنوان یک روش زندگی به اجرا درآورد. همچنین باید اضافه کنم که امام خمینی بود که این جرات را به مسلمانان بخشید تا بتوانند اسلام را به دیگران عرضه کنند. الان مسلمانان به مسلمان بودنشان افتخار می کنند، حال آن که پیش از امام خمینی، جرأت بیان مسلمان بودنشان را نیز نداشتند. آنها امروز به واسطۀ اسلام احساس قدرت می کنند، این فقط امام خمینی بود که به ما اسلام حقیقی را نشان داد و اکنون با شناختی که امام در اختیار مردم قرار داده، ایشان می توانند بین اسلام واقعی یا همان گونه که امام می گفتند: اسلام ناب محمدی(ص)، و اسلام آمریکایی فرق بگذارند. امام خمینی برای مسلمانان روشن کردند که قوی هستند و توانائیهای زیادی در اختیار دارند و باید این توانائیها را بشناسند و به خدمت بگیرند. اکنون اسلام به واسطۀ انقلاب اسلامی و به رهبری امام خمینی، جهانی شده است. این حضرت امام بود که ‏

حضورج. 12صفحه 91
‏چهرۀ حضرت رسول(ص) را به یاد مسلمانان آورد. در خانه ای ساده و محقر زندگی می کرد، ولی مقتدای مسلمانان بود. در مورد شخصیت امام چیز دیگری که باید گفت این است که امام از میان مردم برخاست و به خدا اتکا کرد و به ما نشان داد که خدا بسیار به ما نزدیک است. امام خمینی به ما جنبۀ دیگر حیات، یعنی حیات معنوی را نشان داد، چیزی که تا پیش از ایشان مطرح نبود. ارتحال امام عزیز به ما ثابت کرد که ایشان یک فرد عادی، مانند بقیۀ افراد نبود، بلکه قبلۀ آمال مسلمین بود. امام خمینی، راه را به ما نشان داد و حالا وظیفۀ ما است که این راه را ادامه دهیم. به همین دلایل است که اکنون مسلمانان در سوگندهایشان، به امام سوگند می خورند. اکنون همۀ مسلمانان؛ حتی آنان که اظهار علاقۀ چندانی به انقلاب نشان نمی دهند، امام خمینی را رهبر خود می دانند. اگر چه من معتقد نیستم که مسلمانی باشد که به امام علاقه نداشته باشد، چرا که هر مسلمانی وقتی تنها بنشیند و به یک انسان واقعی بیندیشد، چهره و پیامهای امام را به خاطر خواهد آورد. به همین علت است که فکر می کنم نفوذ امام در جهان اسلام، بیش از حد تصور است. وقتی همۀ مسلمانان از امام به عنوان یک الگو صحبت می کنند، به این معنی است که امام در خانه و قلب همۀ مسلمین حق جو حاضر است. اکنون اگر در میان یک جامعۀ مسلمان ‏

‏ ‏

حضورج. 12صفحه 92
‏فرانسوی و یا مراکشی در فرانسه زندگی کنید، اگر چه به عنوان یک واقعیت با نفوذ ایده های مخالف ایران و امام خمینی روبرو می شود، ولی من مطمئنم تمام این مردم امام را به عنوان شخصیتی که افقهای اسلام را به مردم نشان داد می شناسند. به همین علت است که می گویم نفوذ امام در مسلمین بسیار گسترده و بسیار قوی است.‏

حضور: از نفوذ امام در مسلمانان جهان و در بین جامعۀ مسلمان فرانسه صحبت کردید. آیا فکر می کنید نفوذ امام به سبب حرکتهایی است که ایشان ایجاد کرده اند؟ به خصوص انقلاب اسلامی در ایران.

سید صدرالدین:‏ به اعتقاد من، با ظهور امام خمینی، عصری برای مسلمانان آغاز شد که بسیار جدی تر از دوران قبل از امام بود. منظورم را این گونه بیان کنم که تا پیش از امام، مسلمانان اغلب گرایشات حزبی و ملی داشتند، حال آنکه امام این ایده را بیان کردند که اسلام بزرگتر از آن است که به حزب یا ملیتی خاص محدود شود. با این ایده است که اکنون حرکتهای اسلامی از طرح حزب یا ملیتی خاص به شکلی جهانی تغییر فرم داده است. حرکتهایی که در بسیاری از موارد از شعارها و روشهای مشابهی برخوردارند. می توانم بگویم تمام حرکاتی که در کشورهای اسلامی خواه الجزایر، خواه مصر و یا در آمریکا و اروپا و یا حتی همین جا نزد ما انجام می شود، به سبب نفوذ امام خمینی و انقلاب اسلامی است، چرا که امام این راه را آغاز کرد و به ما راه را نشان داد. تمام این حرکات و وقایع که در کشورهای اسلامی از قبیل الجزایر، مصر و سودان به وقوع می پیوندد و یا حتی در آمریکا و ‏

حضورج. 12صفحه 93
 ‏کشورهای اروپایی (به عنوان مثال راهپیمایی مسلمانان سوئد برای روز قدس)، و یا در هر جای دیگر، همۀ اینها از اصولی یکسان تبعیت می کنند که امام خمینی ایجاد کرده اند، بدون اینکه این حرکت ارتباط سیاسی با ایران داشته باشد. امام خمینی در میان مجاهدین و تمام حرکتهای اسلامی نفوذ دارند.‏

حضور: همۀ این حرکتها، علی رغم تبلیغات ضد اسلامی و ضد امام موجود در جهان است. نظرتان در مورد این تبلیغات چیست؟

سید صدرالدین: ‏بی‏ ‏شک تبلیغات زیادی علیه اسلام، امام خمینی و انقلاب اسلامی وجود دارد. تبلیغاتی بسیار قوی، تا حدی که می بینیم در زمان حج از عزیمت حجاج ایرانی به تعداد مورد نظر ایران جلوگیری می شود. آری – تبلیغات زیادی علیه اسلام، امام خمینی و انقلاب اسلامی ایران وجود دارد. این تبلیغات پس از انقلاب و خصوصاً در دوران جنگ ایران و عراق به شدت وجود داشت ولی پس از جنگ ایران و عراق و به سبب برخی اتفاقاتی که افتاد، مانند رفتار عراق با شیعیان، مشارکت عربستان سعودی (که برای برخی، الگو به حساب می آید) با آمریکایی ها در جنگ خلیج فارس و مواردی از این قبیل، اکنون وضعیت این تبلیغات را تغییر داده است. برخی معتقد بودند که ‏

حضورج. 12صفحه 94
‏می توان از افغانستان به عنوان نمونه و الگویی جایگزین ایران استفاده کرد، ولی از آن طرف وضعیت افغانستان نیز چیز دیگری می گوید. به سبب تمام این وقایع، اکنون مسلمانان آگاهانه با مسائل برخورد می کنند. اکنون آن عده از مسلمانان که هوادار انقلاب اسلامی و امام نیستند نیز همان راهی را در پیش گرفته اند که امام خمینی می پیمود. من در میان مسلمانان زندگی می کنم و اگر بخواهیم واقع گرایانه با مسائل برخورد کنیم، باید بگویم پس از پایان دهۀ 80، اکنون دیدگاههای مسلمانان بسیار به هم نزدیک تر شده است، چرا که اکنون مسلمانان واقعیتها را بسیار روشنتر می بینند. بی شک این وضعیت نوین، به یاری خداوند سبحان ایجاد شده است.‏

‏ خداوند سبحان در قرآن می فرماید: «‏جاء الحق و زهق الباطل‏» می توان گفت باطل آن چیزی است که مقابل حق می ایستد. باطل سعی می کند که حقیقت را پنهان کند و بپوشاند، ولی اکنون به یاری خداوند تعالی پرده هایی که حقیقت را پوشانده بود به کنار رفته اند. اکنون مسلمانان واقعی بسیار به یکدیگر نزدیک شده و واقعیتها را روشنتر می بینند و این تغییر به یاری خداوند و به واسطۀ اتفاقاتی بود که در جهان رخ داد. (مانند آن چه که در عراق و افغانستان گذشت. نقش عربستان سعودی در جنگ خلیج فارس و مواردی از این قبیل) هواداران عربستان سعودی اکنون بسیار بسیار ناامید شده اند. این ناامیدی ناشی از سیاستهای عربستان سعودی است، چرا که مسلمانان ‏

حضورج. 12صفحه 95
‏آمریکا را از هر کشور دیگری نسبت به اسلام دورتر می دانند. نمی خواهم از اصطلاح شیطان بزرگ استفاده کنم، ولی همان طور که گفتم، آمریکا دورترین کشور نسبت به عقاید اسلام است. آمریکا دستیار اسرائیل است، اسرائیلی که دشمن مسلمانان است. ‏

‏این آمریکاست که از اسرائیل حمایت می کند. حال ما عربستان سعودی را نیز در کنار آمریکا می بینیم به هر حال به سبب تمام این وقایع، اکنون مسلمانان بسیار روشنتر از گذشته مسائل را می بینند. به همین علت است که اکنون دیده می شود که مسلمانان تفرقه های درونی را کنار می گذارند، چرا که اکنون دوست و دشمن خود را بهتر می شناسند. اکنون روحیۀ پیروی از راه واقعی اسلام به وضوح در مسلمانان دیده می شود و می دانند که رهروان واقعی این راه فقط دوستان صادق اسلام هستند و امام خمینی و انقلاب اسلامی در ایران اکنون به عنوان رهروان صادق این راه شناخته می شوند.‏

حضور: نظرتان در مورد نفوذ امام و انقلاب اسلامی ایران در جوامع غیرمسلمان چیست؟ البته نه همۀ آنها، بلکه بین آنهایی که در پی یافتن حقیقت هستند. آیا فکر می کنید آنها نیز می توانند حقایق را دریابند؟

سید صدرالدین: ‏شاید بد نباشد آنچه که در فرانسه دیده ام، بیان کنم. من دوستان بسیاری ‏

‏ ‏

حضورج. 12صفحه 96
‏دارم، برادران و خواهرانی که در سالهای 1979 و 1980 به سبب انقلاب اسلامی در ایران به اسلام گرویده اند و این افراد اکنون در اسلام بسیار استوارند. این اثر انقلاب اسلامی عجیب نیست. انقلابی که موفق شده چنین تحولاتی را در جهان دامن بزند، بی شک می تواند بر روی بسیاری از انسانها به شکلی مثبت نفوذ داشته باشد. به هر حال این افراد بسیار در اسلام استوار و باتقوی هستند و این رویه به سبب زندگی در یک کشور اسلامی نیست، این افراد اینجا و در فرانسه زندگی می کنند. در اسلام بسیار قوی هستند و راه اسلام را به خوبی می شناسند. بنابراین برای افرادی که مسلمان نیستند، خواه مسیحی باشند یا دارای هر دین دیگری و حتی آنان که اساساً به خدا معتقد نیستند، بعد از انقلاب اسلامی و امام، فرصت پذیرش اسلام وجود دارد، یعنی همان چیزی که امام از خود بجای گذاشت. اکنون آنها دریافته اند که اسلام بسیار بزرگ و گسترده است. فهمیده اند که اسلام راه نجات مستضعفین است. اکنون آنها مسلمانان را می بینند که نسبت به سرنوشت دیگر مسلمانان حساسند، نسبت به فقر و فقرا حساسند و با دیدن مسلمانانی که راه واقعی اسلام را می پیمایند، می توانند ایده ای از اسلام داشته باشند. این ایده دیگر صرفاً از طریق مطالعۀ کتب تحقیقاتی که اسلام را توصیف کرده اند، ایجاد نشده است. این ایده از احساسات و عملکرد واقعی مسلمانان نشأت گرفته و این احساسات و رفتار کنونی مسلمین از آنچه امام خمینی(ره) به آنها عرضه کرد سرچشمه گرفته است.‏

حضور: شما دیدی بسیار خوش بینانه نسبت به آنچه در جهان می گذرد نشان می دهید. اگر چه در برخی موارد مانند به قدرت رسیدن سیاهان در آفریقای جنوبی جای امیدواری وجود دارد، ولی از دیگر سو، در جهان اتفاقات بسیار ناگوار و ناخوشایندی نیز در جریان است. شما چگونه می توانید از چنین امیدی برخوردار باشید؟

سید صدرالدین:‏ یک مسلمان، همواره امیدوار است و امیدش از اتکاء به خداوند سبحان سرچشمه می گیرد. این درست است که اکنون اتفاقاتی ناگوار مانند قتل عام جاری در بوسنی، حمله به اسلام و مسلمانان در کشورهایی چون الجزایر و مصر و اتفاقاتی غم انگیز و غیرعادلانه از این قبیل در جریان است، با این وجود بوسنی پرده از چهرۀ زشت دولتهای قدرتمند موجود در جهان برداشت. بوسنی نشان داد که مبارزه ای بین اسلام و دشمنان اسلام در جریان است. از یک طرف دولتهای غربی را می بینید که از سلمان رشدی حمایت می کنند و از سوی دیگر نسبت به آن چه که در بوسنی، الجزایر ‏

حضورج. 12صفحه 97
‏و یا هر جای دیگر رخ می دهد، ساکت هستند، ولی اسلام راه خود را ادامه می دهد، چرا که اسلام مکتب اخلاق و تجمع اصول انسانی است و اکنون دنیا به اخلاق و اصول انسانی نیازمند است. حضرت رسول(ص) می فرماید:‏

«انما بُعِثْتُ لاتمم مکارم الاخلاق».

من آمده ام تا مکارم اخلاقی انسانها را کامل کنم.

‏من بدین جهت خوشبین هستم که اکنون می توان دید که چهره راستین اسلام بیش از هر زمان دیگر برای مردم روشن شده است. هدف مسلمانان این نیست که یک کشور تأسیس کنند، بلکه می خواهند اسلام را معرفی کنند، اسلام خودش راهش را پیدا می کند. به هر حال به همان دلیل که گفتم، یعنی اینکه اسلام عرضه کنندۀ اخلاق و اصول انسانی است، دنیا نیاز به یک سیستم اقتصادی و مسائلی از این قبیل دارد، ولی آنچه مهم است پایه های انسانی این سیستمها است که اکنون اثری از آن دیده نمی شود.‏

حضور: سؤال دیگری که از شما داریم در مورد حج است. به نظر شما وظایف مسلمانان در کنگرۀ بزرگ حج چیست؟ آیا صرفاً یک گردهمایی است یا مسلمانان وظیفۀ خاصی را باید پیگیری کنند؟

سید صدرالدین:‏ همان طور که می دانید، حج بر هر مسلمانی واجب استطاعی است. خداوند متعال می فرماید:‏

«لله علی الناس حج البیت من استطاع الیه سبیلاً» 

‏و نیز می فرماید:‏

«و من کفر فان الله غنی عن العالمین»

‏بنابراین حج بر هر مسلمانی واجب است. ولی خداوند تعالی برای حج نقشی متفاوت با دیگر اعمال اسلامی قرار داده است. خداوند نماز را واجب کرده است که می توان آن را در منزل نیز به جای آورد. نماز جمعه را می توان در کشورها یا شهرها و مناطق مختلف به جای آورد، ولی حج اگر چه برای هر مسلمان یک واجب فردی است، ولی به واسطۀ آن خداوند متعال این فرصت را برای مسلمانان ایجاد کرده است که هر یک بتوانند دیگر مسلمانان را ملاقات کنند.‏

‏برای حج یک معنای سمبولیک وجود دارد. مسلمانان گرد کعبه طواف می کنند که در واقع سمبل تجمع و حرکت حول اسلام است. حرکتی که حضرت ابراهیم و حضرت رسول(ص) آغاز کردند. به طرف شیطان سنگ پرتاب می کنند، حرکتی سمبولیک که حضرت ابراهیم آغاز کرد و هم اینک توسط مسلمانان دنبال می شود خداوند تعالی حج را قرار داده است تا مردم راهی را که حضرت ابراهیم آغاز کرده است، دنبال کنند. وقتی یک مسلمان به حج می رود، گونه ای از بازگشت به خویشتن را در اعمال آن ‏

حضورج. 12صفحه 98
‏می باید. حج فرصتی برای تمام مسلمانان است تا خود را به حالتی خالص برای خدا تبدیل کنند. اما آن چه که در حج بسیار مهم است و امروزه مورد تهدید قرار گرفته است، آیۀ سوم سورۀ توبه است که:‏

«و اذان من الله و رسوله الی الناس یوم الحج الاکبر، ان الله بری من المشرکین و رسوله»

‏خداوند تعالی می خواهد بدین وسیله بگوید که اسلام بزرگتر از آن است که به نژاد یا ملتی مثلاً نژاد عرب محدود شود. اسلام برای همۀ نژادها و ملیتها و برای همۀ مردم است. به همین علت است که مسلمانان جمع می شوند تا بگویند:‏

‏«اللهم لبیک لبیک» و همه با هم بگویند: «الله اکبر».‏

‏بدین ترتیب هر یک از مسلمانان با انجام اعمالشان موجودیت خود را به عنوان عضوی از جامعۀ مسلمانان بیان می کنند. در مورد حج باید بر این نکته تاکید داشت که هیچ روشنفکر مسلمانی نیست که بگوید در اسلام بین سیاست و مذهب جدایی وجود دارد و این درست نقطۀ تمایز اسلام با دیگر ادیان است. در اسلام بین مذهب و سیاست، ارتباطی تنگاتنگ وجود دارد. حال آن که از سال 1987، عربستان سعودی در تلاش است که اعمال حج را محدود کند و نفوذ و اثر آن را بر روی مسلمین حذف کند، با همین هدف عربستان از ورود کتاب، حتی کتابها و مجلات اسلامی جلوگیری می کند و این ممنوعیت را نه فقط در مورد کتاب که در مورد هر چیزی که برای مسلمین جالب توجه است، گسترش داده. دلیلی که عربستان برای این اقدام خود می آورد، حفظ امنیت است. به نظر من این اقدمات، همه با هدف محدود ساختن حج در محدودۀ مذهبی است و بدین ترتیب جنبۀ سیاسی حج از آن گرفته می شود، مسلمانان اعمال حج را انجام می دهند بی آنکه احساس کنند مجموعه ای یکپارچه و امتی واحد هستند. پیش از این، امکان داشت مسلمانان در ایام حج دست به راهپیمایی بزنند و شعارهایی مانند «الله اکبر» و «لا اله الا الله» سر دهند، ولی اکنون سعودیها این راهپیمایی را ممنوع کرده اند. من فکر نمی کنم که دلیل این ممنوعیت مسئلۀ امنیت باشد، بلکه به دلیل حضور آمریکاییها در عربستان است. بدیهی است این ممنوعیت در چنین وضعیتی امکان سر دادن شعار «الموت لامریکا» وجود ندارد. به همین ترتیب اگر عربستان سعودی و اسرائیل با هم ارتباطاتی داشته باشند، دیگر امکان شعار «الموت لاسرائیل» نیز وجود نخواهد داشت. این طبیعی است که دلیل این اقدام مشکل سیاسی عربستان در رابطه با آمریکا و اسرائیل است. ‏

‏به هر حال در حج این حق مسلمانان است که اعمال حج را انجام دهند، چرا که خداوند تعالی می فرماید:‏


حضورج. 12صفحه 99
«و الله علی الناس حج البیت»

‏اما علاوه بر این مسلمانان با توجه به بیان دیگر خداوند تعالی:‏

«اذان من الله و رسوله الی الناس یوم الحج»،

‏این حق را دارند که شعار الله اکبر سردهند. چرا خداوند گفته است یوم الحج؟ باید این اجازه ای که خداوند بر آن تصریح فرموده است، در اختیار مسلمین قرار گیرد تا بتوانند راجع به وقایع و زندگی و مشکلات مسلمین و آنچه به منافع عموم مسلمین مربوط است صحبت کنند. بدین ترتیب باید مسلمین حق داشته باشند که مسلمان بودن خود و مخالف بودنشان با هر چیزی را که خلاف حقیقت است، بیان کنند. به هر حال امیدوارم روزی فرا رسد که مسلمین بتوانند حج را آن گونه که باید، به جای آورند.‏

 

حضورج. 12صفحه 100