برکات دفاع مقدس

برکات دفاع مقدس

  به مناسبت هفتۀ دفاع مقدس در تاریخ اوّل مهرماه 76 مراسمی در دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد که در این مراسم آقای مهندس میرحسین موسوی سخنرانی مفصلی ایراد کردند که بخشهایی از آن در ذیل به نظر خوانندگان گرامی می رسد. ضمناً متن کامل سخنرانی ایشان در روزنامه جمهوری اسلامی مورخ 5 / 7 / 76 درج شده است. 

‏ بسم الله الرحمن الرحیم‏

‏با سلام و درود به روان پاک امام امت، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و رهبر بزرگترین نهضت معنوی، دینی و اسلامی در قرن حاضر که به طور قطع برکات رهبری، برکات عمر و تلاشهای ایشان مربوط به دوران ما نخواهد بود بلکه برکت تلاش و جهاد بزرگ ایشان دائم در جهان اسلام و بشریت ثمر خواهد داشت. ‏

‏با سلام و درود به ارواح پاک شهدای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و سلام و درود به رهبر معظم انقلاب اسلامی؛ این جنگ فقط به کشور ما مربوط  نمی شد بلکه مربوط به تمام جهان اسلام بود که اگر وقت کنم نمونه هایی از گفته های حضرت امام را خواهم آورد که نشان می دهد اثرات این جنگ تا چه اندازه در سرنوشت جهان اسلام هم مؤثر واقع شد. ‏

‏البته ما در فاصله کوتاهی از این جنگ هستیم و فقط می توانیم بخشی از این دستاوردها و تأثیرات را ببینیم ولی لازم است که نسبت به این دستاوردها تحلیلی داشته باشیم و اثرات خوب و بد این جنگ را ارزیابی کنیم و بتوانیم دستاوردهای عظیم و خوب آن را حفظ کنیم و آن را ملاک محکی برای سنجش اوضاع خود قرار دهیم و وسیله برای نقد ما در هر مقطعی باشد… ‏

‏حضرت امام خمینی – برای اینکه به عنوان یک ارزش ثبت باشد – ضمن اینکه تأکید ‏

حضورج. 22صفحه 256
‏می کردند که: «ما ایستاده ایم و می جنگیم و ما مرد جنگ هستیم»، در عین حال می گفتند که: «ما دنبال جنگ نبودیم، این جنگ یک دفاع مقدس است»  این نکته بسیار مهمی است که ما باید آن را به خاطر داشته باشیم... ‏

‏راجع به دلایل وقوع این جنگ جمله ای را از حضرت امام خمینی می خوانم، البته ایشان  مطالب زیادی در این رابطه داشته اند ولی آنچه که در دسترس من بود این جمله است که فکر کردم برای خواهران و برادران مفید باشد. متن صحبت این است که: «ما امروز مبتلا هستیم به دنیا و قدرتهای دنیا، در هیچ وقت ایران این قدر ابتلا نداشته است، برای اینکه ایران یک گاو شیرده بوده است و پستانهایش را هم رها کرده بود که از آن می دوشیدند، این آرامش بوده، آن آرامشی که در زمان سابق بود، این آرامش بود که  گاو شیرده ای پستانهایش را در دست دیگران قرار بدهد و هیچ حرفی نزند، وقتی ایران همه مخازنش را تحویل غیر می دهد، چرا او را آرام نگه ندارند؟  آرامش است اما چه آرامشی؟ آرامشی که حیوانی در برابر انسان دارد، امروز دیگر آن نیست، امروز برای این است که این انسان می خواهد ارزش انسانی خود را به دست بیاورد، همه با او مخالف هستند، شرق با او مخالف است، غرب هم با او مخالف است و منطقه هم مخالف، داخل هم آنهایی که توجه ندارند یا آنهایی که عناد دارند هم مخالف هستند – بعد در اینجا توصیه می کنند که – شما راه خود را پیش بگیرید، وحدت خود را حفظ کنید و خود را با جامعه و مردم تطبیق بدهید – در نهایت به این جمله بلند می رسد که - «امروز هیچ قید و بندی از هیچ کشوری در گردن شما نیست، هیچ ‏

حضورج. 22صفحه 257
‏تعهد ندارید به دیگران، امروز کشوری که غیر متعهد است ایران است، یک کشور دیگر پیدا نمی کنید که غیر متعهد به معنای واقعیش باشد.»‏

‏اگر کشور ما بخواهد که پیش برود و دولت ما بخواهد قوام پیدا کند، اگر بخواهیم در جهان اسلام صاحب رسالت باشیم و اگر بخواهیم پایه های استقلال این کشور را استوار نگه داریم، هر دولت، حکومت و سیاستی [باید] معطوف به منافع این قشر و توده های عظیم میلیونی مستضعف باشد و این به عنوان یک اصل است و هیچ بهانه دیگری نمی تواند نظر دولتهای جمهوری اسلامی را از این مسأله منحرف کند که اگر منحرف شود [آن دولت] منحرف است و به طور قطع این طور است. اگر ما می خواهیم مستقل باشیم و در جهان دشوار امروزی درست حرکت کنیم، اگر می خواهیم عزت و توسعه اقتصادی داشته باشیم و پیشرفت کنیم، اگر می خواهیم در مصاف اندیشه ها در جهان قدرتی داشته باشیم و برای خودمان تمدنی در خور آینده ایجاد کنیم که بر جهان اثر بگذاریم، طبیعی است که اصلی ترین توجه ما در سیاستها باید همین قشر باشد. ‏

‏برای اینکه مجدد صحبت خود را به کلام مبارک حضرت امام مستند کنم، راجع به این قضیه دو، سه جمله ای را می خوانم و به دلیل اینکه مسأله روشن است به سرعت از آن می گذرم. ایشان می فرمایند: ‏

‏ «این به برکت زاغه نشینان، این قشر محروم توده بوده است، آنکه این همه جوانان را داد این قشر محروم است، بیایند و بشمارند، چند نفر از آن مرفه ها، چند نفر از آنهایی که الان نشسته اند و بدگویی می کنند برای جمهوری اسلامی، چند نفر از آنها به جبهه رفته اند؟ آنها چند شهید داده اند؟ مگر یکی که از آنها منفصل شده باشد، ممکن است که یک نفر از خانه مرفه منفصل شده باشد و حزب الله شده باشد، او برود، اما این کم است، هر چه شهید است می بینید که مال این قشر مظلوم  است...»‏

‏اصولاً این جنگ این مسأله را مطرح و این درس را هم ثابت کرد و نتیجه ای هم گرفت که آیا می تواند الگوی جهانی برای توسعه وجود داشته باشد؟ ‏

‏وقتی ما به تجربیات جهان در ارتباط با الگوهای موفق [می نگریم]، خواهیم دید که در تمام آنها رگه هایی از حرکتهای بومی و ملی و استفاده کردن از تجربیات محلی و خودی و تاریخی خودشان وجود دارد. ‏

‏بنده می خواهم خدمت دوستان عرض کنم که هیچ نوع الگوی جهانی برای توسعه وجود ندارد و هر کس این حرف را می زند، به یقین نه آشنایی با تاریخ ملت خود و نه با تاریخ ملتهایی دارد که آنها را در حال توسعه قلمداد می کنیم. ‏

‏حال این مسأله که اصولاً توسعه چیست و ما چه چیزی را توسعه تلقی می کنیم، یا چه ‏

حضورج. 22صفحه 258
‏اهدافی را اهداف توسعه خود قلمداد کنیم، مسأله ای دیگر است. ‏

‏در اینجا باز هم جمله ای را از حضرت امام نقل می کنم: «بدانید مادامی که در احتیاجات صنایع پیشرفته، دست خود را پیش دیگران دراز کنید و به دریوزگی عمر را بگذرانید، قدرت ابتکار و پیشرفت در اختراعات در شما شکوفا نخواهد شد و به خوبی و به عینیّت دیدید که در این مدت کوتاه، پس از تحریم اقتصادی همانها که خود را از ساختن هر چیز عاجز می دیدند و پس از راه انداختن کارخانه ها آنان را مأیوس می نمودند، افکار خود را به کار بستند و بسیاری از احتیاجات ارتش و کارخانه ها را خودشان رفع نمودند و این جنگ، تحریم اقتصادی و اخراج کارشناسان خارجی تحفه الهی بود که ما از آن غافل بودیم. اکنون اگر دولت و ارتش کالاهای جهانخواران را خود تحریم کند و به کوشش و سعی خود در راه ابتکار بیفزاید، امید است که کشور خودکفا شود و از دریوزگی از دشمن نجات یابد.»‏

‏[امام در فرازی دیگر می فرمایند]: «دیدیم که بسیاری از کارخانه ها و وسایل پیشرفته مثل هواپیماها و دیگر چیزها که گمان نمی رفت متخصصین ایران قادر به راه انداختن کارخانه ها و امثال آن باشند و همه دستها را به سوی غرب یا شرق دراز کرده بودیم که متخصصین آنان، اینها را راه ‏

 

حضورج. 22صفحه 259
‏بیندازند، در اثر محاصره اقتصادی و جنگ تحمیلی، خودِ جوانان عزیز ما قطعات محل احتیاج را ساخته و با قیمتهای ارزانتر عرضه کرده و رفع احتیاج نموده و ثابت کردند که اگر بخواهیم، می توانیم و این بزرگترین درس است.»‏

‏البته این به آن معنا نیست که ما رابطه خود را با غرب یا جهان خارج قطع کنیم و از تجربیات بشری که در سراسر جهان در حال شکوفایی است، استفاده نکنیم، این به معنای بستن در و دروازه های کشور به سمت اندیشه ها و علوم نیست، بلکه معنای آن این است که آن گشودگی را که در 200 سال اخیر در کشور ما توصیه شده تا همه دروازه ها را باز کنیم تا ترقی کنیم، این ایده را کنار بگذاریم و به سمت یک روابط حساب شده و منطبق با ارزشها و اعتقادات، مصالح ملی خودمان و با تکیه بر ابتکارات ملت خود و ایمان به قوت، ابتکارات و ایده های آنها پیش برویم... ‏

‏مسأله دیگری که در طول جنگ اهمیت پیدا کرد و لازم است که به آن توجه کنیم، مسأله زنان کشور ماست. ‏

‏امروزه زنان در کشور ما در مسایل سیاسی - انتخابات و در تمام صحنه ها و نقاط حساس کشور اهمیت قطعی دارند. در تولید – اقتصاد و سیاست کشور و یا در دانشگاههای ما،  بخش عمده ای از نیروها نیروی خانمهاست. ‏

‏ اگر ما به قبل از انقلاب توجه کنیم، [تنها] تظاهری به آزادی زنان در قشری مرفه وجود داشت و بقیه قشرهای موجود زنان در اعتراض به فرهنگ زمانه و بیگانگی که ملت ما از حکومت داشت کاملاً غیر فعال بودند. اگر دقت بکنیم حضور زنان ما در راهپیماییهای انقلاب و بعد حضور در جنگ و پشت جبهه ها موقعیت آنها را در عمل در صحنه های سیاسی و اجتماعی تثبیت کرد. بدون این جنگ و بدون شرکت فعالانه زنان، مادران شیردل و کسانی که در بیمارستانها و صحنه های گوناگون فعالیت کردند، کسانی که توانایی [تحمل] فشارهای جنگ را از خود بروز دادند و روحیه ملت ما را حفظ کردند، امکان نداشت که امروز با حضور قدرتمندانه خانمها در صحنه های گوناگون مواجه باشیم. ‏

‏البته این مسأله بسیار گسترده است. من در این ارتباط جمله ای از حضرت امام می خوانم: «ما مکرر دیدیم که زنان بزرگواری زینب گونه (علیها السلام) فریاد می زنند که فرزندان خود را ازدست داده اند و در راه خدای تعالی و اسلام عزیز از همه چیز خود گذشته و به این امر مفتخرند و می دانند آنچه به دست آورده اند، بالاتر از جنّات نعیم است، چه رسد به متاع ناچیز دنیا. ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و کلان در صحنه های فرهنگی و اقتصادی و...»‏


حضورج. 22صفحه 260
‏نکته آخر را با کلامی از حضرت امام در ارتباط با جنگ به پایان می برم، چون این جنگ با خاطره و کلمات ایشان عجین است، چرا که نتیجه و دستاوردهای این جنگ بهتر از هر جایی در کلمات و گفته های ایشان خلاصه می شد، همان طور که هدایت این دفاع مقدس و بسیج این ملت بزرگ به دست و ذهن توانای ایشان بود. ‏

‏ایشان می فرمایند: «هر روز ما در جنگ برکتی داشتیم». این سخنان مربوط به اواخر سال 67 و از آخرین پیامهای حضرت امام است. «که در همه صحنه ها از آن بهره جسته ایم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر کردیم. امروز اگر در جهان اسلام تحولی هست، به برکت این جنگ است.» البته نه اینکه ما جنگ خواسته باشیم، بلکه همین دفاع مقدس و جنگی که به ما تحمیل شد و ایستادگی ملّت ما بزرگترین عامل برای صدور انقلاب به جهان بود. ‏

‏اگر در الجزایر، مصر، لبنان یا در جای جای دنیا حرکتی هست به برکت این [جنگ] است. ‏

‏«ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نمودیم. ما در جنگ پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم.» همان چیزی که بعضی ها آن را می پوشانند و سعی می کنند که بگویند: جهانخواری دیگر رسم متروکی شده است. در صورتی که این مسأله به خصلتها و ویژگیهای جهانی جهانخواران باز می گردد. ‏

‏«ما در جنگ پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم. ما در جنگ دوستان و دشمنان خود را شناختیم، چه داخلی و چه خارجی. ما در جنگ به این نتیجه رسیده ایم ‏

حضورج. 22صفحه 261
‏که باید روی پای خودمان بایستیم. ما در جنگ اُبهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم. ما در جنگ ریشه های انقلاب پُربار اسلامی خود را محکم کردیم.» به یقین امروزه با بررسی انقلاب و بحثهایی که هست می توانیم به گذشته بازگردیم و ببینیم اگر این دفاع مقدس را که ما ناخواسته و تنها به خاطر وظیفه وارد آن شدیم، نداشتیم ریشه های انقلاب نمی توانست در این کشور استوار شود. ‏

‏«ما در جنگ حس برادری و وطن دوستی را در نهاد یکایک مردمان بارور کردیم.» همان سرمایه عظیمی که اشاره کردیم. «ما در جنگ به مردم جهان و بخصوص مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرتها و ابرقدرتها، می توان سالیان سال مبارزه کرد. جنگ ما کمک به فتح افغانستان را به دنبال داشت.» شوروی قدم به افغانستان گذاشته بود و قدم بعدی او دریای عمان و اقیانوس هند بود. «جنگ ما فتح  فلسطین را به دنبال خواهد داشت. جنگ ما موجب شد که تمامی سردمداران نظامهای فاسد در مقابل اسلام، احساس ذلّت کنند.» ما این را به عنوان خدمتگزارانی که با خارجیها برخورد داریم، کوچکی و حقارت آنها را لحظه به لحظه لمس کرده ایم و این به خاطر عظمت انقلاب است. ‏

‏«جنگ ما بیداری پاکستان و هندوستان را به دنبال داشت. تنها در جنگ بود که صنایع نظامی ما از رشد آنچنانی برخوردار شد و از همه اینها مهمتر، استمرار روح اسلام انقلابی بود که در پرتو جنگ تحقق یافت.» خوب، اینها چیزهایی است که ما در جنگ داشتیم و بخشی از دستاوردهای آن است و هر چقدر فکر کنیم و بیندیشیم بیشتر از این دستاوردها خواهیم دید. همان طور که بنده در ابتدای صحبت خود به تاریخ جنگها و اهمیتی که این جنگها در تاریخ ملتها و در سرنوشت فرهنگی، اقتصادی و سیاسی آنها دارند، اشاره کردم، می توانیم تصور کنیم که این جنگ یکی از سرنوشت سازترین جنگهای تاریخ ملت ما در مقایسه با جنگهایی که در گذشته داشتیم، بوده و شاید بتوان آن را تنها با جنگهایی که در اوایل اسلام داشتیم و مردم ما به اسلام روی آوردند، مقایسه نمود، یعنی این جنگ این قدر عظمت دارد. ان‏‏ ‏‏شاء الله خداوند به همه ملت ما توفیق بدهد که در هر عصری از این دستاوردها بزرگترین ثمرها را ببرند و بزرگترین استفاده ها را بکنند. ‏

«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته». 

‎ ‎

حضورج. 22صفحه 262