انگیزه های فارسی«مصاحبه با آقایان ژوکف (نویسنده) و لیاپین (شاعر) معروف روسیه»

انگیزه های فارسی 

«مصاحبه با آقایان ژوکف (نویسنده) و لیاپین (شاعر) معروف روسیه»

‏  ‏مترجم: دکتر سیدحسن زهرایی

‏  ‏گفتگو از: ابوالفضل مروی 

اشاره: 

‏در آذر ماه سالجاری آقایان ‏«دیمیتری آناتولی ژوکف»‏ نویسندۀ معروف روس و ‏«ایگورنوویچ لیاپین»‏ شاعر توانای روسیه به منظور نوشتن کتابی دربارۀ امام خمینی و ترجمه اشعار معظم له به روسی، از کشورمان بازدید کردند که در جریان  این سفر گفتگویی در قالب میزگرد با ایشان انجام دادیم که در ذیل به نظر خوانندگان گرامی می رسد. مترجم این میزگرد آقای دکتر «سید حسن زهرایی» بودند که از ایشان سپاسگزاری می کنیم. ‏

‏لازم به ذکر است که آقای «ژوکف» از نویسندگان قدیمی روسیه هستند که در زمینۀ ادبیات تاریخی کار می کنند و تاکنون حدود 40 کتاب نوشته اند و بیشتر از 100 کتاب را از زبانهای مختلف به روسی ترجمه کرده اند. ایشان 70 سال سن دارند و عضو نویسندگان مسن سندیکای نویسندگان روسیه هستند که بیش از پنج هزار عضو دارد. تیراژ آثار وی حدود 12 میلیون نسخه است. ‏

‏آقای «ایگورنوویچ لیاپین» دبیر اوّل سندیکای نویسندگان روسیه و از شعرای توانای این کشور هستند. ایشان تاکنون 20 جلد کتاب منتشر کرده اند. ‏


حضورج. 22صفحه 216
حضور: بهتر است آقای ژوکف که تجارب زیادی در نویسندگی دارند سخن را آغاز کنند. دربارۀ سبک ادبی خودتان، انگیزۀ علاقه به نوشتن کتاب دربارۀ حضرت امام و چگونگی کار توضیح بفرمائید. 

دیمیتری آناتولی ژوکف: ‏همیشه دوست دارم بنویسیم. بیشتر شرح حال می نویسم. همۀ روسها به این سبک علاقه دارند. امّا آنچه می نویسم صرفاً شرح حال نیست. در واقع یک تحلیل روانشناختی است به زبان ادبی. نوشته های من در حال و هوا و فضای ادبی بیان می شود. وقتی به من پیشنهاد کردند تا دربارۀ زندگی و فعالیتهای حضرت امام کتابی بنویسم برای من بسیار جالب بود چون اولاً دربارۀ انقلاب اسلامی ایران مطالعات زیادی داشتم و ثانیاً نوشتن چنین کتابی با روحیه من سازگاری دارد و از درون نسبت به آن احساس نیاز می کنم. این کتاب وجود مرا ارضا می کند و به احساس درونی من پاسخ می دهد زیرا که من از آمریکائیها و اسرائیلی ها متنفرم و نمی توانم آنان را تحمل کنم. الان در کشور ما همان چیزهایی روی می دهد که دقیقاً قبل از انقلاب اسلامی در زمان شاه در ایران روی داده بود. الان آمریکائیها وارد کشور ما شده اند و ثروت ما را به یغما می برند. [رویش را به طرف دوست و همکارش لیاپین می گرداند و می پرسد] آیا درست نمی گویم؟ ‏

‏ ‏


حضورج. 22صفحه 217
ایگورنوویچ لیاپین: ‏دقیقاً همین طور است. ‏

‏ژوکف: فعالیت و عملکرد حضرت امام درسی است که باید فرابگیریم و بر اساس آن در جهت اهداف و علاقه مندیهای مملکت خودمان فعالیت کنیم و عمل کنیم. متأسفانه الان در روسیه ما هیچ رهبر روحانی نداریم. جامعه ما دچار تفرقه شده است. اتحادی وجود ندارد. اهداف ملی مشخصی نداریم، لذا مردم در حالت بدی قرار دارند. از لحاظ روحی و عملی هیچکس به آینده اش امیدوار نیست. فکر می کنم حالا شما درک می کنید که چرا من به امام خمینی علاقه مند هستم. می خواهم بدانم امام چه کسی بود. شخصیت امام و خصوصیات بارز ایشان ظرف چند سال تمامی افکار را تصاحب کرد، تمام افکار مردم ایران را جذب کرد. تمام مردم عادی کشور با اشتیاق وافر به سخنان ایشان گوش فرا می دادند. بین ایشان و مردم یک نوع تفاهم و ارتباط و یک نوع اتحاد ایجاد شده بود. در تاریخ جهان و در تاریخ ملل چنین حوادثی بسیار نادر است. بنابراین من فکر می کنم شرح حال خوبی از امام خمینی بنویسم برای مردم روسیه مفید خواهد بود و آنها شروع می کنند به اندیشیدن البته آنها خیلی سریع راه را پیدا نخواهند کرد چون وضع ما متفاوت است. ایمان و عقاید و اعتقادات ما متفاوت است. لاکن یک ارزشهای مشترکی وجود دارد. این ارزشها چطور توسعه خواهد یافت؟ این را مردم خودشان می توانند مقایسه کنند و برای خروج از این وضعیت سختی که فعلاً دارند راهی ‏

حضورج. 22صفحه 218
‏ پیدا کنند. ‏

‏ابتدائاً فکر می کنم کتابی نه چندان حجیم، مثلاً مجموعه مقالات دربارۀ امام خمینی تهیّه کنیم. امام در نوشته هایشان به دو جنبه نظر دارند: یکی مذهب شیعه و دیگری افکار عمومی مردم، افکار ملت ایران. برای همین یک قدری درک مطلب برای مردم روسیه مشکل خواهد بود. ما باید بررسی کنیم و این مطالب را به مردم روسیه توضیح بدهیم. البته این امر از مطلب خارج است و مربوط به خود شرح حال حضرت امام نمی شود. امّا کلاً فکر می کنم مردم ما به این مطالب علاقه مند بشوند. اینها آن چیزی است که من وظیفه خود قرار داده ام تا انجام دهم. ‏

حضور: تا آنجا که ما می دانیم هزاران کتاب و مقاله به زبانهای مختلف دربارۀ امام خمینی و انقلاب اسلامی نوشته شده است. قطعاً مطالعه همۀ آنها دشوار است. به نظر شما کتابی که شما خواهید نوشت در میان کتابهای دیگر از چه خصوصیاتی برخوردار خواهد بود؟ 

ژوکف: ‏اینکه شما می فرمائید هزاران کتاب و مقاله دربارۀ امام نوشته شده باید عرض کنم در روسیه نیز چنین مواردی هست و دربارۀ اشخاص برجسته هزاران مطلب و مقاله نوشته شده است. لاکن اغلب مطالب تئوری است. مقالات تئوریک تا آنجا که ‏

حضورج. 22صفحه 219
‏می دانیم مربوط به متخصصین است. محققین و متخصصین آنها را مطالعه می کنند. امّا آنچه من می خواهم انجام دهم کاملاً چیز دیگری است. یک شاعر معروف روسی بنام «یسین» اشعاری دارد به نام «انگیزه های فارسی». اشعار بسیار قشنگی است. همه مردم روسیه این اشعار را از حفظ می دانند. او گفته است: [با صوتی موزون شعری را به زبان روسی می خواند که مفهوم کلی آن این است]: هنگامی که شما صورت را به صورت بچسبانید صورتی دیده نمی شود. امّا تصویر بزرگ را از فاصله دورتر می توان دید. همچنان که وقتی آبهای دریا خروشانند، کشتی در وضع بدی قرار دارد... ‏

‏ببینید این برداشت شاعر بسیار اهمیت دارد. ما الان این فاصله را داریم. یعنی رفته ایم عقب و از دور داریم به این مطلب نگاه می کنیم. ما باید به این مسایل بها بدهیم. نه فقط باید به سیاست و ایدئولوژی امام دقت کرد بلکه باید به ویژگیهای انسانی ایشان توجه داشت. ما باید اینها را به هم وصل کنیم. باید بررسی کنیم چه خصوصیات شخصیتی در ایشان موجب شد که چنین کار عظیمی را انجام بدهند. ‏

حضور: آیا روش کار شما در این کتاب همان شیوه و باصطلاح سبک رمان است؟ 

ژوکف: ‏البته سبک درست است همان سبک رمان است. ولی ما چیزی از خودمان در نمی آوریم و از این جهت رمان نیست. مهم حقیقت است. سبک شرح حال نویسی ‏

حضورج. 22صفحه 220
‏سبک گسترده ای است. مدتها روی آن کار شده. در کشور ما بسیار هم رواج دارد. مثلاً دربارۀ ناپلئون شرح حال نویسان بسیاری نوشته اند. انواع شرح حالها وجود دارد. در قرن هفدهم که شکافی در کلیسا ایجاد شد، رئیس یکی از احزاب این شکاف «آواکوم» بود که اوّلین رمان نویس روسیه بود و اوّلین کسی است که در روسیه شرح حال خودش را در قالب رمان نوشته است. من دربارۀ او کتابی نوشته ام او رنجها و دردهای زیادی را تحمل کرده بود و نهایتاً او را سوزاندند. همۀ مردم کتاب مرا مطالعه کردند. این کتاب در واقع دربارۀ یک فعالیت مذهبی بود. همه آن را خواندند و او به عنوان یک الگو و نمونه مطرح شد که هیچگاه نظریه و عقیدۀ خودش را عوض نکرد. شعار او این بود: شجاعانه عمل کنید ولی نه برای منافع شخصی. این کتاب موقعی منتشر شد که دیگر آخرهای حکومت کمونیستی بود. حکومتی که بیشتر دنبال منافع خودش بود. مردم یک قیاسی کردند در ارتباط با قرن هفدهم ولی گویا این مسایل در زمان خودشان رخ می دهد. ‏

حضور: پس می توان گفت کتاب شما نکات مهم و تازه ای را برای خوانندگان آشکار خواهد ساخت. 

ژوکف: ‏بلی، البته اگر ما موفق بشویم آن را به چاپ برسانیم. بسیاری از نویسندگان کتاب نوشته اند ولی سرمایه گذاری برای چاپ ‏

 

حضورج. 22صفحه 221
‏کتاب مشکل اصلی است. بانکدارها چنین کتابهایی را چاپ نمی کنند. مشخص است که مخالف هستند. ‏

حضور: فکر می کنید محورهای اصلی این کتاب چه خواهد بود؟ منظورم این است که دربارۀ فلسفه و عرفان، روحانیت، مبارزات مذهبی، اگر مطالبی در نظر دارید بفرمائید. 

ژوکف: ‏آری، روحانیت، فلسفه و عرفان، حرکتهای آزادی بخش مردمی، همۀ اینها در کتاب خواهد بود. مبارزات انقلابی دیگر گونه ای هم وجود دارد که مارکسیستی نیست. البته از کتابهای ما دیگر حرکتهای آزادی بخش مردمی و مذهبی کلاً حذف شده است و هر کس مبارزه می کند تروریست نام می گیرد ولی ما می خواهیم اینها را  نشان بدهیم. ‏

 حضور: جمله ای را در باب هنر از کلام حضرت امام نقل می کنم و می خواهم نظر شما را بدانم. ایشان می فرمایند «هنر در عرفان اسلامی ترسیم روشن عدالت و شرافت و انصاف و تجسیم تلخکامی گرسنگان مغضوب قدرت و پول است»

لیاپین: ‏من بصورت عمیق می گویم، آنچه امام دربارۀ هنر می فرمایند نظر من همین است. هنر بایستی یک احساس بشر دوستانه ای را در انسان ایجاد کند. احساس خوبی را ایجاد کند. در انسان احساس رنج انسانها را بیدار کند. هنر بایستی انسان را در مقابل یک انتخاب قرار دهد؛ وضعی که باید نیکی را انتخاب کند یا اینکه بگوید اصلاً انسان نیست که بتواند نیکی را برگزیند. در هر انسان رنج و عذاب وجود دارد. این کتابی ‏

حضورج. 22صفحه 222
‏که آقای ژوکف خواهد نوشت انسانها را به نیکی دعوت می کند. ‏

حضور: از توضیح شما می توان این طور نتیجه گرفت که به نظر شما تأثیر ادبیات واقعی و عمیق است. این طور نیست؟ 

ژوکف: ‏من می توانم سریعاً پاسخ بدهم. من معتقد به تأثیر فوری ادبیات نیستم. امّا شاعر بزرگ روسی «تودچف» می گوید: «ما نمی توانیم حدس بزنیم که مردم نسبت به سخنان ما چه برخوردی دارند»؛ یعنی چه تأثیری در مردم می گذارد. نمی توانیم پیش بینی کنیم. من جوانانی را ملاقات کرده ام که بر اثر مطالعۀ آن کتاب من واقعاً تحولی در افکار و جهان بینی آنها ایجاد شد. امّا همۀ مردم اینطور نیستند. ما نمی دانیم آن جوان در آینده چه خواهد کرد. شاید او در آینده کار بزرگی انجام دهد. اهمّیت ادبیات در این است. ‏

لیاپین: ‏من مجدداً به مطلب باز خواهم گشت لاکن می خواستم بدانم نویسندگان ایران در چه وضعیتی بسر می برند. آیا آنها متحد هستند؟ اتحادیه ای دارند؟ مانند نویسندگان روس. اگر سازمانی وجود دارد اتحادیۀ نویسندگان روسیه و اتحادیۀ نویسندگان ایران می توانند با هم قراردادی برای همکاری به امضا برسانند و به حل مشکلات یکدیگر کمک کنند. شما می توانید ‏

‏ ‏

حضورج. 22صفحه 223
‏دربارۀ مطالب عرفانی، تبلیغی و... مطالبی را به روسیه منتقل کنید و درد و رنجهای ما و مسایل ما را منتقل بکنید به خوانندگان ایران. ‏

‏ما در روسیه شعرای ایرانی مانند سعدی، عمر خیام، رودکی و... را می شناسیم. آنها برای ما خیلی عزیز و گرانقیمت هستند. اتحادیۀ نویسندگان روس در سطح روسیه 86 مرکز و هزاران نفر عضو دارد. ‏

حضور: شنیده ایم که غیر از اتحادیۀ شما اتحادیۀ دیگری هم هست که محل تجمع نویسندگان وابسته به محافل صهیونیستی است. 

ژوکف: ‏بله، چنین جمعی هم هست که چندان اهمیّت ندارد. طرفداران اسرائیل در ترکیب دولت هم بکار رفته اند. اتحادیۀ نویسندگان روسی علیه آنهاست و در برابر آنها ایستادگی کرده است. ‏

حضور: در پاسخ آقای لیاپین عرض می کنم در ایران اتحادیۀ متشکلی از نویسندگان که مانند سندیکای شما نظام یافته و تثبیت شده باشد وجود ندارد لاکن مؤسسات فرهنگی مهمی هستند که توانایی همکاری در سطح عالی را دارند و برای برنامه فعلی شما مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی با امکانات فراوان و نظم و تشکیلات مهم و معتبر 

 

حضورج. 22صفحه 224
می تواند همکاری بسیار خوبی داشته باشد که انشاء الله با مسئولین ذیربط صحبت خواهید کرد. ضمناً بد نیست جنابعالی قدری دربارۀ محتوای آخرین کتاب خودتان که به قرار اطلاع دربارۀ وضعیت فعلی روسیه است صحبت بفرمایید و در مقایسه با ایران اسلامی و نظریات حضرت امام آن را مختصراً تحلیل نمایید. 

لیاپین: ‏آخرین کتابی که نوشته ام به نام «روسیه» است. در این کتاب سعی کردم حالت انسان، وضعیت انسان را در جامعۀ فعلی روسیه نشان دهم. جامعۀ مخروبۀ روسیه که تحت تأثیر آمریکائیها، آلمانیها، کانادائیها و دیگر کشورهای کاپیتالیستی قرار دارد. الان انسان در روسیه بدبخت ترین انسان است؛ نه بخاطر فقر، بلکه بخاطر از دست دادن آن اتکاء روحی و آن معنویاتی که در او کشته اند. الان یک ایدۀ ناسیونالیستی و ملی در روسیه وجود ندارد که بتواند مردم را متحد کند. ‏

‏وقتی که من یک سری مطالب را دربارۀ کشور شما مطالعه می کردم که در این مملکت چه رخ می دهد، دعا می کردم و از خدا می خواستم یک نفر مثل امام خمینی را برای مردم روسیه بفرستد تا ایمان را به مردم القاء کند، ارزشها را احیاء کند و بتواند مردم را متحد نماید. و خلاصه به زبان ساده اگر بخواهم بگویم آمریکائیها را از کشور پرت کند بیرون و آنها گورشان را گم کنند و بروند. ‏

‏وقتی من نامۀ امام را به گورباچف خواندم، این نامه مرا متحیر کرد و لرزاند. چرا که امام در همان ابتدا پیش بینی کرد که اگر درها را بر روی آمریکا باز کنید چه رخ خواهد داد. در روسیه ضرب المثلی هست که اگر انگشتت را بدهی دشمن گاز بگیرد او تمام دست تو را گاز می گیرد. بدبختی به کشور ما رو کرده و اوضاع خراب است. به هر حال ما با عشق و علاقه و احترام و از روی سرافرازی به کشور شما نگاه می کنیم. ‏

حضور: با این همه فکر می کنم مردم قدرتمند و با فرهنگ روسیه نهایتاً راه حق را پیدا خواهند کرد. 

لیاپین: ‏قطعاً چنین است. از شما متشکرم. ما هم به این امر ایمان داریم. ‏

حضور: دربارۀ پیام حضرت امام به آقای گورباچف صحبت کردید خوب است نظر آقای ژوکف را هم بدانیم. 

ژوکف: ‏من پیام امام به گورباچف را دقیقاً مطالعه کرده ام. فکر کنم ایشان واقعاً یک پیش بینی جالب و خارق العاده کرده اند. ایشان از قبل پیش بینی کردند که چه بلایی سر روسیه خواهد آمد اگر ما از الگوی غربی کپی برداری کنیم. در سال 1989 که امام نامه را فرستادند هنوز هیچ چیز مشخص نبود، ‏

حضورج. 22صفحه 225
‏ مفهوم نبود. اما حالا که هفت یا هشت سال گذشته ما می بینیم حق با امام خمینی بوده و ایشان درست فرموده بودند. ایشان چه انسان حکیمی بود و می دانست که چنین مسایلی رخ خواهد داد. البته ما این نامه را منتشر کردیم. باید این مسایل را تعریف کرد. ‏

حضور: نحوۀ انتشار پیام حضرت امام چگونه بود؟ 

ژوکف: ‏آن نامه در آن زمان در سطح بسیار محدودی منتشر شد. ‏

حضور: در حال حاضر چطور؟ رسانه های روسیه چه برخوردی با اندیشه های حضرت امام و انقلاب اسلامی ایران دارند؟ 

ژوکف: ‏الان اطلاعات و اخبار تلویزیون جنبه های منفی را دربارۀ امام تبلیغ می کنند. با همکاری آمریکا تلویزیون روسیه ایران را تروریست معرفی می کند و اینطور نشان می دهند که انگار در ایران هیچ چیزی رخ نمی دهد. هیچ خبر و اطلاعی در بارۀ ایران نیست. در واقع یک محاصره اطلاعاتی نسبت به ایران وجود دارد. آن چیزی که ما می نویسیم در واقع شکستن این محاصره خواهد بود. هر چند کوچک باشد ولی در هر صورت شکست این محاصره خواهد بود. ‏

حضور: فرمودید تلویزیون جنبه های منفی را تبلیغ می کند، نشریات روسیه چطور؟ 

ژوکف: ‏در واقع بانکداران تمام ایستگاههای تلویزیون و روزنامه ها و مجلات حتی روزنامۀ ایزوستیا را هم خریده اند. از آنجا که اکثر این بانکداران عموماً دارای دو ملیّت اسرائیلی و روسی هستند می توانید حدس بزنید چه خواهد شد. دربارۀ ایران هیچ مطلب نبوده است. ‏

حضور: با توجه به اینکه می فرمایید رسانه های شوروی سابق چندان خوب پیام حضرت امام را منتشر نکردند و در حال حاضر نیز تلویزیون و روزنامه ها تحت تأثیر عوامل آمریکا و غرب هستند این توجه و گرایش شما به حضرت امام و انقلاب اسلامی چگونه پدیدار شد؟ 

لیاپین: ‏چرا ما به مذهب گرایش داریم؟ به خاطر اینکه در روسیه تعداد زیادی مسلمان هست. دو سال پیش من کتابی منتشر کردم به نام «گرمونیکا» یا آکاردئون که از وسایل موسیقی است و در بین مسلمانان روسیه رایج است. این کتاب تماماً و دقیقاً در ارتباط با مسلمانهاست. برای همین این چیزهایی که شما دارید برای ما خیلی آشنا و گرانقیمت است. ولی آنچه ما را نگران می کند اینکه ما، دربارۀ شما خیلی کم می دانیم. البته افراد با سواد و مطلعی مانند ‏

حضورج. 22صفحه 226
‏آقای ژوکف مسلماً ایشان خیلی بیشتر از افراد عادی می دانند امّا عموم مردم روسیه خیر. یک موضوع روانشناسی هست که اگر تو با چشم خودت دیدی باورکن و حالا این سفر برای ما خیلی مفید است. ما حالا می توانیم بگوییم با چشمان خودمان دیدیم و با چنین مردمی صحبت کردیم. آن وقت سخن ما را باور می کنند. ‏

حضور: به نظر شما وضعیت فعلی کشور روسیه عمدتاً ناشی از چیست؟ آیا سقوط حکومت کمونیستی اسباب چنین وضعی شده؟ که باید پرسید چگونه و چرا سقوط کرد. آیا رو آوردن به غرب مشکل اصلی است یا علل و عوامل دیگری نیز در کار است؟ 

لیاپین: ‏چند سال قبل یک نمایشگاه بین المللی کتاب در روسیه برپا شد. در آنجا نمایندگان ایران هم بودند. من نزد ایشان رفتم و کتابهایی به من هدیه دادند. وقتی آنها را خواندم در قلبم احساس آرامش کردم که مطالبی گفته شده در رابطه با دولت، در رابطۀ با عرفان، در رابطۀ با اخلاقیات، دربارۀ زن. وقتی در اینجا، در خیابانها زنان کشور شما را می بینیم که چقدر با حیاء و با ارزشند به فکر دختران خودمان در روسیه می افتم که در کنار هتلها می ایستند و فساد می کنند. در روسیه ایمان و اعتماد به آینده وجود ندارد. اینها نیمی از پاسخ آن پرسشی است که چرا این طور می شود. جمعیت روسیه مدام کم می شود. هر سال نیم تا یک میلیون نفر از مردم کم می شوند و می میرند. رشد جمعیت به این صورت منفی است چون امیدی به آینده وجود ندارد. در حالی که جمعیت کشور شما در مدتی کوتاه دو برابر شده است. من این امر را در ارتباط با امید به آینده می بینم. مطلب دیگری که برای من جالب است و دیروز به آقای ژوکف گفتم اینکه همۀ انقلابیون در جهان جوان بودند و هر کدامشان در زمان جوانی کار انقلابی کرده اند و در یک جایی بالاخره به موفقیت رسیده اند ولی انقلاب اسلامی شما را کسی به ثمر رسانید که در سنین بالا بود. یک حکیم بود. من بسیار متحیر بودم و این امر مرا تکان داد که چگونه یک فرد با این سن و سال و با چنین ظاهری آرام تمام ایران را متحول کرد و مردم بخصوص قشر جوان از او تبعیت کردند. انقلاب شما متکی بر احساسات بی پایه نیست بلکه متکی بر عقل و حکمت است و این دقیقاً همان راهی است که باور دارم انسان بایستی بپیماید. ‏

حضور: آقای لیاپین شما که یک شاعر هستید آیا با اشعار امام هم آشنایی دارید یا خیر؟ 

لیاپین‏: اینجا و آنجا به من گفته اند که اشعار امام را به ما خواهند داد. من ‏

حضورج. 22صفحه 227
‏می خواهم آنها را به روسی ترجمه کنم. قول می دهم. این برای من یک افتخار است و با تمام میل و جانم این کار خیر را انجام خواهم داد. من دوست دارم اینجا را ببینم. از هوایی که امام تنفس کرده تنفس کنم و آن فضا را در خود بوجود بیاورم و شعر بگویم. ‏

حضور: بد نیست چند بیتی از اشعار ایشان را بشنویم. 

لیاپین‏: شعری دربارۀ تاریخ می خوانم. چون ما تاریخ کشورمان را گم کرده ایم. چرا ما به این وضع رسیدیم که دستمان را جلوی هر کسی دراز کنیم و آنها به ما جواب «نه» بدهند. چه شد که چنین وضعی پیش آمد؟ این شعر دربارۀ مسایل انقلابی و درد و رنج مردم است. ‏

ژوکف: ‏آقای لیاپین شعر را تفسیر نکن. خود شعر را بخوان. من احساس می کنم ایشان که با ادبیات و شعر آشنایی دارند می خواهند موزیک شعر تو را بشنوند. ‏

‏[لیاپین در حالی که با دستهایش حرکاتی آرام را نشان می دهد با لحنی اندوهگین و گاه پر شور شعری را به زبان روسی می خواند که آهنگی زیبا و موزون دارد]‏

حضور: روسیه موطن نویسندگان و شعرای بزرگی است که شهرت جهانی دارند. حزب کمونیست شوروی سابق تلاش داشت تمامی نویسندگان را حتّی آنان را که قبل از انقلاب اکتبر بودند به نحوی به خود منسوب کند. ولی علی رغم تشویق حزب به نظر می رسد نویسندگان حزبی حتّی در خود شوروی سابق چندان خواننده ای نداشت. 

ژوکف: ‏درست است. نویسندگان حزبی، وابسته به حزب، کمتر خواننده داشتند. ‏

لیاپین: ‏البته باید توجه داشت که به هر حال حزب کمونیست در سطح بالا بود و همۀ مردم به نحوی با حزب مرتبط بودند. ‏

ژوکف: ‏من هم با حزب مرتبط بودم و مردم آثار مرا می خواندند ولی حزبی نبودم. ‏

حضور: ظاهراً حزب کومونیست برای نویسندگانی که صد در صد در اختیار حزب نبودند به نسبت محدودیتهایی قایل می شد و نویسندگان صاحب نامی مانند گورکی و شولوخف به خاطر حزب نبود که نویسندگان بزرگی شدند. آنان بیشتر نویسندگان مردمی بودند تا حزبی. 

ژوکف: ‏گورکی کتابهایی داشت که اصلاً در زمان حکومت کمونیستی چاپ نشد مانند کتاب «پرستوی انقلاب». بعضی مطالب را در زمان تسلط کمونیزم محدود می کردند. ‏

حضورج. 22صفحه 228
‏ مثلاً «بولگاکف» که نویسندۀ معروفی است در آن زمان محدود شده بود. البته گورکی را نیز بیشتر بخاطر پاره ای سخنرانیها و مسایل دیگر محکوم می کردند نه در رابطۀ با ادبیات. ‏

حضور: حالا که داریم دربارۀ شعر و هنر سخن می گوئیم خوب است آقای ژوکف نظر خود را دربارۀ روند هنر در جهان معاصر بیان بفرمایند. خصوصاً که عرصۀ هنر نیز بخاطر ارزش ارتباطی و فرهنگی آن همواره مورد تاخت و تاز فرهنگی استکبار جهانی بوده است. 

ژوکف: ‏فعلاً یک جریان مدرنیزم و پست مدرنیزم تشویق می شود. جریانی که خیلی مُد شده و بیشتر به صورت ذهنی و بازی با لغات و نظایر آن است و آمریکائیها و غربیها جوایز ده، بیست هزار دلاری برای آن می دهند. آنها به ادبیات رئالیستی و اخلاقی جایزه ای نمی پردازند ولی برای آن گونه هنر پول خرج می کنند و تشویق می کنند. مثلاً یک میلیونر آمریکایی یهودی الاصل به نام «سُرُس» هست که گاه حتی باعث سقوط پوند انگلیس شده و از این راه سود فراوان برده است. او می آید مثلاً در روسیه می گوید این ده هزار دلار را بگیر و این طور بنویس. او همه چیز را تحت تأثیر خودش قرار می دهد حتی علم و تکنیک را در رابطه با تاریخ روسیه کتاب چاپ می کند. با پول تاریخ را تحریف می کند. ‏

 

حضورج. 22صفحه 229
‏شرکتی به نام ارتباطات در روسیه دارد که از طریق آن افراد را تحت پوشش قرار داده است. ‏

حضور: البته به نظرمی رسد اینکه شما می فرمائید، در نقاط  مختلف جهان موارد و مصادیق بسیار داشته باشد. نه فقط افراد ثروتمند به ظاهر هنر دوست بلکه همچنین مؤسسات متعدد فرهنگی وابسته به استکبار طالب و خواستار و مشوّق آن نوع هنری هستند که برای اهداف خودشان و برای اغنیاء و هواپرستان مفید است و الا این همه سرمایه گذاری مثلاً برای کتاب سلمان رشدی چه علتی دارد؟ 

ژوکف: ‏من کتاب سلمان رشدی را نخوانده ام ولی دلیل سرمایه گذاری غرب روی آن معلوم است. ‏

حضور: ولی قطع نظر از این بحث شما فکر می کنید از ارزشهای والای ادبی چگونه می شود در جهت مبارزه با زشتی ها و حمایت از محرومین و تعالی و ترقی مردم استفاده کرد؟ 

ژوکف: ‏این موضوع در کشور های مختلف متفاوت است و برمی گردد به اینکه چه رژیمی در چه کشوری بر سر کار باشد. در کشور ما در حال حاضر وقتی همه برده هستند و خریده شده اند ارزش و اهمیت ادبیات سقوط می کند. مثالی برای شما بزنم: مجلۀ «جهان جدید» که مجله ای ادبیاتی بود و صرفاً مخصوص رمان و ادبیات داستانی و شعر بود حدود ده – پانزده سال پیش بیش از دو میلیون تیراژ داشت. حالا می دانید تیراژ آن چقدر است؟ حدود شانزده هزار. می دانید حالا چه نوع مجلاتی دارد توسعه پیدا می کند؟ مجلات مربوط به ستاره ها و مجلات فاسد و مبتذل. ‏

حضور: فکر می کنم ما صحبتهای زیادی داریم که با هم مطرح کنیم ولی با توجه به خستگی آقایان و زمان طولانی که صرف ترجمه گفتار طرفین شد و اینکه وقت این جلسه به پایان رسیده است ضمن تشکر از آقایان امید دارم باز هم جلساتی با هم داشته باشیم. 

لیاپین: ‏ما هم از شما تشکر می کنیم. ‏

ژوکف: ‏به فارسی برای سپاسگزاری چه می گویند. ‏

حضور: متشکرم

‏[ژوکف چند بار به فارسی می گوید متشکرم]‏

‎ ‎

حضورج. 22صفحه 230