راز توفیق امام، برقراری ارتباط با فطرت پاک جوانان

بسم الله الرحمن الرحیم

 

راز توفیق امام؛ برقراری ارتباط با فطرت پاک جوانان

 آقای دکتر غلامعلی حداد عادل

‏ ‏

‏سلام و درود ما به پیشگاه خاتم پیامبران الهی محمد مصطفی(ص) و سلام بر اولیا و اوصیای گرامی او و درود ما نثار روح پرفتوح امام راحل و شهیدان گرانقدر ما. در آغاز، چهارمین سال ارتحال امام عزیز را خدمت همه خواهران و برادران تسلیت عرض می کنم و می گویم که به راستی هنوز باورمان نمی شود امام در بین ما نباشد. ‏

شب های هجر را گذراندیم و زنده ایم ما را به سخت جانی خود، این گمان نبود

‏رابطه امام با نسل جوان و تأثیری که آن رهبر بزرگ در میان جوانان ایران به جا گذاشته است یکی از پدیده های شگفت‏‏ ‏‏انگیز روزگار ماست و از نظر جامعه‏‏ ‏‏شناسی که در خصوص جامعه‏‏ ‏‏شناسی جوانان مطالعه می کنند پدیده ای برخلاف عرف و انتظار است. در دوران ما، معمولاً رهبرانی که در کشورهای مختلف دنیا مورد توجه جوانان قرار می گیرند و در میان جوانان نهضت و حرکتی ایجاد می کنند واجد خصوصیاتی هستند که به بعضی از آنان اشاره می کنم: ‏

‏1 ـ رهبرانی که مورد علاقه جوانان هستند معمولاً خود جوان هستند. ‏

‏2 ـ سنت‏‏ ‏‏ستیز هستند و عموماً با سنت ها، مخالفت و ستیزه می کنند. ‏

‏3 ـ در کشورهای جهان سوم، رهبرانی بیشتر مورد توجه جوانان بوده اند که به غرب توجه نشان داده و تجددگرا و مدرنیست بوده اند. ‏

‏4 ـ رهبرانی مورد توجه جوانان بوده اند که سخنان و وعده هایشان مطابق و مناسب با حال و هوای عاطفی و روانی و جسمانی و غرایز جوانها بوده است. ‏


کتابمجموعه مقالات چهارمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1373، تهرانصفحه 75

‏حال، اگر ما، در رفتار امام دقت کنیم می بینیم امام هیچ‏‏ ‏‏یک از این اوصاف و خصوصیات را نداشته است. اولاً، تفاوت سنی قابل توجهی (بیش از 50 تا 60 سال) میان امام و نسل جوان جامعه وجود داشته و این تفاوت سنی، امری است که قاعدتاً باید بین رهبر و نسل جوان فاصله بیندازد. در واقع، رهبر به یک تاریخ و دوران دیگری تعلق دارد و این تفاوت سنی، قاعدتاً می بایست مانع هم‏‏ ‏‏زبانی شود. ثانیاً، رهبر مورد نظر ما، یعنی امام، سنت‏‏ ‏‏گراست و چنان نیست که بنیاد حرکت خود را بر نفی سنت ها و حرکت های گذشته قرار داده باشد. ثالثاً، بر خلاف برخی از رهبران مورد پسند جوانان دنیا، که غرب‏‏ ‏‏گرا هستند امام فوق العاده غرب ستیز است و رابعاً، سخنان و افکار وی تناسبی با حال و هوای جسمانی و غرایز جوانان ندارد و مقتضای سن و سال جوانان از لحاظ جسمانی نیست. به این جهت است که محبوبیت امام در میان جوانان، پدیده ای است که جامعه‏‏ ‏‏شناسان به چشم اعجاب به آن می نگرند. فراموش نمی کنم در نخستین سال بعد از انقلاب، یکی از رجال سیاسی، نزدیکی از خبرنگاران گلایه کرده بود از این که جوانان به سخن او و امثال او توجه چندانی ندارند و در عوض، به سخن امام چنان گوش می کنند که باعث شگفتی همه است. آن مرد سیاسی اظهار ناراحتی و تعجب کرده و گفته بود من نمی فهمم چه سرّی میان جوانان و این مرد سالخورده است که این‏‏ ‏‏طور دنبال او کشیده می شوند و به یک اشاره او جان فدا می کنند. ‏

‏این مقدمه را از آن جهت آوردم که به منحصر به فرد بودن و استثنایی بودن رابطه امام با نسل جوان را اشاره ای کرده باشم. اما اگر به تاریخ انقلاب اسلامی برگردیم، تاریخی که ین روزها سی‏‏ ‏‏امین سال تولد خود را پشت سر گذارده است‏‎[1]‎‏. در این سی سال و بلکه بیشتر از سی سال، اگر ما به سخنان امام توجه کنیم می بینیم مخاطب امام، همواره نسل جوان بوده است. آن‏‏ ‏‏قدر که امام خطاب به نسل جوان سخن گفته اند نسبت به هیچ قشر دیگری عنایت نداشته اند. مجموع آن‏‏ ‏‏چه خطاب به جوانان در دست است خود یک کتاب است. امام علت توجه به جوانان را، خودشان در ضمن سخنان خویش بیان می کنند. ایشان تعبیری دارند که جوانان به ملکوت نزدیک ترند و نظرشان این است که آن قید و بندها و زنجیرهایی که بر پای سالخوردگان بسته شده، به دست و پای جوانان بسته نشده است و این موافق است با آن‏‏ ‏‏چه از تعالیم ائمه معصومین به دست ما رسیده است. در روضه کافی آمده است که یکی از اصحاب امام صادق(ع) که در بصره مأمور به تبلیغ بود نزد ایشان شکایت کرد که در تبلیغ خود آن‏‏ ‏‏چنان که باید موفق نبوده است. امام صادق فرمودند: ‏علیک بالاحداث فانهم اسرع الی کل خیر‏ «یعنی به سراغ جوان ها برو، چون حق را زودتر می پذیرند.»‏


کتابمجموعه مقالات چهارمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1373، تهرانصفحه 76
‏ ‏

‏اصولاً، پیام معنوی و دینی در قلب جوان ها بهتر نفوذ می کند. امام راحل، به فطرت پاک جوانان فوق العاده توجه داشتند. راز توفیق امام در برقراری ارتباط با نسل جوان این بود که با عمیق ترین لایه روح جوان ها ـ یعنی همان فطرت پاک و الهی و خدایی و سالم آن‏‏ ‏‏ها ـ ارتباط برقرار می کردند و از آن‏‏ ‏‏جا، مانند آتشفشانی که از قلب فوران کند وجود جوان ها را ذوب می کردند و به حرکت در می آوردند و اصیل ترین حرکت ها را ایجاد می کردند. ‏

 

مبارزه با طاغوت، برای نجات جوانان

‏ما در سخنان امام، توجه فراوان به اخلاق جوان ها می بینیم. اگر بگوییم امام یکی از انگیزه های خود را در این انقلاب و مبارزه با حکومت طاغوت و برقراری حکومت اسلامی، نجات جوانان از فساد اخلاقی دوران طاغوت می دانستند سخن گزافی نگفته ایم و اگر در صحبت هایی که امام در سالهای 43 و 42 و 41 و بعداً 59 و 58 و 57 داشته اند دقت کنیم تأکید بر ضرورت اصلاح اخلاق و مخالفت و محکوم کردن فساد اخلاق دوران طاغوت را به فراوانی می بینیم. امام صریحاً، یکی از انگیزه های خود را همین امر می دانند و اصلاً احساس تکلیف خود را بیان می کنند و افسوس می خورند که سرمایه های ما در اثر فساد اخلاق از دست می رود و مرتباً به زبانها و بیان های گوناگون، به توطئه ها و برنامه های خائنانه ای که عاملاً و عامداً می خواهند جوانها را به فساد اخلاق بکشانند اشاره می کنند. امام به این برنامه ها، کاملاً با چشم سیاسی نگاه می کنند و اعتقادشان این است که دشمنان و بیگانگان، که نمی خواهند کشور ما استقلال داشته باشد و سرافراز باشد، جوانهای ما را از طریق فساد اخلاقی به خودشان مشغول کرده اند و آنها را گرفتار خودشان کرده اند. ‏

 

بیگانه ستیزی جوانان

‏نکته دیگر در باب خصوصیات جوان ها، این است که استقلال‏‏ ‏‏طلبی و بیگانه‏‏ ‏‏ستیزی، فوق العاده مورد توجه آنهاست. اصولاً جوان بر حسب خلق و خو و عواطف و خصوصیات روانی خود به اندازه زیادی استقلال‏‏ ‏‏طلب است؛ اگر یک بیگانه ای به خانه حمله بکند غیرت جوان این تجاوز را تحمل نمی کند. نسبت به کشورش هم همینطور است. جوان ها نسبت به دخالت بیگانه در کشور بسیار حساسند. این استقلال‏‏ ‏‏طلبی جوانان فوق العاده در نهضت امام مهم و مؤثر بوده است. امام در میان جوان ها، روح بیگانه‏‏ ‏‏ستیزی ‏

کتابمجموعه مقالات چهارمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1373، تهرانصفحه 77
‏دمیدند و در آن‏‏ ‏‏ها روح حماسی ایجاد کردند. خودشان در یکی از سخنرانی ها می فرمایند: ‏

‏«ما می خواهیم جوانانمان را از میکده ها به میدان جنگ ببریم. ما می خواهیم جوان هایمان را از عشرتکده ها به میدان جنگ ببریم، ما انسان رزمنده می خواهیم، ما جوانهای حماسه‏‏ ‏‏جو می خواهیم.» ‏

‏یکی دیگر از نکاتی که جوانها را فوق العاده به این نهضت جذب کرد این بود که با پیروزی انقلاب اسلامی، جوانان در عرصه های مختلف کشور فرصت و مجال بروز و ظهور پیدا کردند. پیش از انقلاب جوانهای با استعداد ما، مجال این که استعداد خود را در خدمت به کشورشان نشان بدهند نداشتند. معروف بود که حکومت، حکومت «هزار فامیل» است و کسی غیر از افراد وابسته به آن هزار فامیل نمی تواند در اداره کشور دخالت کند و یک جوان مستعد، این امید را در خودش نمی دید که بتواند در اداره کشور خودش مؤثر باشد. اما انقلاب اسلامی کاری کرد که جوان ها، قبل از رسیدن به 30 سالگی به وزارت رسیدند و استان های کشور را اداره کردند. امروز هم در کشور می بینیم که جوان ها، وقتی می بینند که دیگر خارجی بر آن‏‏ ‏‏ها حکومت نمی کند و اختیار کارها به خود آن‏‏ ‏‏ها سپرده شده است دلگرم هستند و جذب انقلاب می‏‏ ‏‏شوند. مثلاً در ارتش، جوان‏‏ ‏‏ها اجازه نداشتند دستگاه های حساس را تعمیر کنند و خارجی ها متصدی امور حساس بودند. با پیروزی‏

‏انقلاب، این وضع عوض شد و کار به دست خود جوان ها سپرده شد. جوانان در همه عرصه ها، در ساختن کشور دخالت و حضور دارند. امروزه در طرح های بزرگ سازندگی کشور، جوان های ایرانی طراحی و اجرای کار را انجام می دهند و این هم از آن زمینه هایی است که با انقلاب ایجاد شده است. ‏

 

توصیه های امام به جوانان

‏امام به جوان ها توصیه هایی دارند. یکی خودسازی قبل از رسیدن به میان‏‏ ‏‏سالی و سال‏‏ ‏‏خوردگی است که در چند نوبت تأکید کرده اند جوان ها، خودشان را در همین عنفوان جوانی از لحاظ اخلاقی بسازند. دوم این که مراقب باشند دشمنان از احساسات پاک آنان سوء استفاده نکنند؛ زیرا به همان اندازه که جوان ظریف و حساس و پاک است به همان نسبت آسیب‏‏ ‏‏پذیر است و خطر او را تهدید می کند. توصیه سوم، لزوم حفظ رابطه با روحانیت است. امام، همواره از ایجاد اختلاف میان روحانیون و جوان ها نگران بودند و بر وحدت میان دانشگاه و حوزه تأکید می کردند. در خصوص رابطه با روحانیت ‏

کتابمجموعه مقالات چهارمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1373، تهرانصفحه 78
‏می فرمایند: ‏

‏«نکته دیگری که از باب نهایت علاقه ام به جوانان عرض می کنم این است که در مسیر ارزش ها و معنویات از وجود روحانیت استفاده کنید و هیچگاه و تحت هیچ شرایطی، خود را بی نیاز از راهنمایی و هدایت آنها ندانید.» این توصیه را امام همواره به جوان ها داشته اند. یکی از توطئه های دوران رضاخانی و محمد رضاخانی این بود که سعی می کردند جوان ها را نسبت به روحانیت بدبین کنند. از سوی دیگر، امام به روحانیون هم سفارش می‏‏ ‏‏کنند به جوان‏‏ ‏‏ها توجه داشته باشند و جوانها را بشناسند و با جوان‏‏ ‏‏ها موافق با خصوصیات آن‏‏ ‏‏ها رفتار کنند و توصیه می کنند که روحانیون بعضی از انتقادها و کج‏‏ ‏‏تابی های جوان ها را تحمل کنند. عبارتی را از امام نقل می کنم. می فرمایند: «وقتی ما می توانیم به آینده کشور و آینده‏‏ ‏‏سازان امیدوار باشیم که به آنان در مسائل گوناگون بها بدهیم و از اشتباهات و خطاهای کوچک آنان بگذاریم و به شیوه ها و اصولی که منتهی به تعلیم و تربیت صحیح آنان می شود احاطه داشته باشیم.»‏

‏ امام در مواضع متعدد، از جوانها سپاسگزاری کرده اند و شکر به درگاه پروردگار داشته اند به سبب نعمت وجود جوانهای فداکار و با ایمان. در جایی می فرمایند: ‏

‏«این جوانان بسیار عزیز در سطح کشورند که ناگهان با یک جهش برق آسای معنوی و روحی، با دست رحمت حق تعالی، از منجلابی که برای آنان از دست پلید استکبار جهانی که از آستین امثال رضاخان و محمدرضاخان و دیگر سرسپردگان غرب یا شرق تهیه دیده بودند نجات یافته و یک شبه، ره صدساله را پیمودند و آن‏‏ ‏‏چه عارفان و شاعران عارف‏‏ ‏‏پیشه در سالیان دراز آرزوی آن را می کردند اینان ناگهان به دست آوردند و عشق به لقاء الله را از حد شعار به عمل رسانده و آرزوی شهادت را با کردار در جبهه های دفاع از اسلام عزیز به ثبت رساندند و این تحول عظیم معنوی را جز به عنایت پروردگار مهربان و عاشق‏‏ ‏‏پرور نتوان توجیه کرد. این‏‏ ‏‏جانب هنگامی که این جوانان عزیز در عنفوان شباب با گریه از من‏

‏عقب مانده تقاضای دعا برای شهادت می کنند از خود مأیوس و از آنان شرمنده می شوم.» این ارتباط امام با جوانان بود، اما لازم است یک اشاره ای هم به رابطه نسل جوان با امام داشته باشیم. حقیقت این است که این مهربانی، از هر دو سو بود؛ یعنی نه تنها امام به نسل جوان عنایت داشتند بلکه نسل جوان هم پاسخگوی این عنایت بود. جوانان ما سربازان مخلص و فداکار و عاشق امام بودند و حقیقتاً رابطه آنها با امام، مصداق «از تو به یک اشارت، از ما به سر دویدن» بود. ‏

‏این را ما در آن روزها دیدیم که اگر امام برای حضور در جبهه ها و برای جان دادن اشاره می کردند، از سراسر کشور جوانها می شتافتند. جوانها پشتوانه این انقلاب و ‏

کتابمجموعه مقالات چهارمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1373، تهرانصفحه 79
‏پشتیبان این انقلاب بودند. در پیروزی انقلاب، جوانها عامل مؤثر بودند و در حفظ انقلاب نیز جوانها عامل اصلی بودند، در دفاع از کشور و در جنگ تحمیلی، جوانها عامل اصلی بودند و امروز هم در اداره کشور و سازندگی، بار سنگین و وظیفه اصلی حفظ میراث آن بزرگوار بر دوش جوان هاست. ‏

 

توطئه های دشمن برای انحراف جوانان

‏البته دشمن هم از تأثیر و اهمیت جوانها در انقلاب ما غافل نیست. درسی که دشمن از این 15 سال گرفت این است که مادام که جوانهای ایران با ایمانند و در صحنه های دفاع از انقلاب و اسلام حضور دارند و رو در روی بیگانه می ایستند نمی توان امیدی به بازگشت مجدد به این کشور داشت. البته امید آنها انشاءالله برای همیشه ناکام خواهد ماند. اما توجه به این نکته لازم است که دشمن درست مثل سالهای قبل از انقلاب، برای ترویج فساد اخلاق میان جوانهای ما برنامه‏‏ ‏‏ریزی کرده است. ‏

‏استراتژی و خط مشی اساسی دشمن برای فاسد کردن جوانهای ما، با سالهای قبل از انقلاب تفاوتی نکرده است، منتها در سالهای قبل از انقلاب، این برنامه را به وسیله حکومت اجرا می کرد و امروز که بحمدالله، حکومت در مقابل این توطئه ایستاده است دشمن از راههای دیگر اقدام می کند. اگر در به روی دشمن بسته شده و حتی پنجره هم بسته شده است، از طریق هوا می آید، از طریق ماهواره می آید و از طریق فیلم های ویدئویی و بالاخره از راههای گوناگون می آید. یکی از ابعاد موضوع مورد تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی که امروز آن را تهاجم فرهنگی نامیده اند و ما را به حضور در این جبهه مبارزه دعوت نموده اند همین توطئه ای است که دشمن برای ایجاد فساد اخلاق و رخوت و سستی و به خود مشغول بودن و گرفتار خود بودن و اعتیاد و مسائل دیگر برای جوانان ما طراحی کرده است. ‏

‏ما باید امروز هم مانند گذشته، به رهنمودهای امام توجه داشته باشیم و بدانیم که مسأله اصلی، پاکی جوانها و اخلاق جوانهاست. متأسفانه، شاهد بعضی فعالیت ها و سخنرانی ها و نوشته ها از سوی بعضی نویسندگان غیر روحانی هستیم که نتیجه آن، بدبینی جوان ها نسبت به روحانیت است و این برخلاف اهداف امام است. کسانی که از دوستی امام دم می زنند و برای این انقلاب دلسوزی می کنند باید با هر عمل و هر سخن و نوشته ای که فاصله میان جوانان و روحانیون را بیشتر می کند مبارزه کنند. ما نباید اجازه دهیم که این دستاورد لطیف و ارزشمندی که امام برای ما به جا گذاشته اند، یعنی آن خوش‏‏ ‏‏بینی قشر ‏

کتابمجموعه مقالات چهارمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1373، تهرانصفحه 80
‏دانشجو و قشر جوان و دانشگاهی نسبت به قشر روحانی، در معرض خطر قرار گیرد. ‏

‏امیدوارم خداوند به ما توفیق دهد تا میراث ارزشمندی را که امام برای ما به یادگار گذاشته اندحفظ کنیم و مخصوصاً بتوانیم جوانهایمان را، آن‏‏ ‏‏چنانکه امام آرزو داشتند تربیت کنیم. امام خطاب به جوانان می فرمودند شما امید و نوید من هستید و ان‏‏ ‏‏شاءالله ما هم بتوانیم نسلی تربیت کنیم که امید امام باشد و امیدهای امام را ـ نه تنها در کشور ما بلکه در سراسر عالم اسلام ـ برآورده سازند. سخن را با درود و سلام مجدد به روح پاک آن بزرگوار به پایان می برم. ‏

‏«والسلام»‏

کتابمجموعه مقالات چهارمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1373، تهرانصفحه 81

  • ـ گذشت بیش از سی سال از قیام 15 خرداد، نشانه ریشه دار بودن این انقلاب در دوران زندگی ماست.