اتکای امام به خدا و مردم در سیاست خارجی

اتکای امام به خدا و مردم در سیاست خارجی

 حجت الاسلام و المسلمین‏ حاج سید احمد آقا خمینی

‏ ‏

‏فبل از شروع عرایضم، از همه حضار گرامی و برگزار کنندگان «سمینار بین المللی بررسی سیره علمی و نظری امام خمینی(س)» تشکر و قدردانی می کنم. ‏

‏تبیین دیدگاه های سیاست خارجی حضرت امام(س) در چارچوب تفکر ناب امام، کار آسانی نیست. ایشان از سال 41، دیدگاههای صریح خود را در قالب سخنرانی ها، اعلامیه ها، پیام ها و مصاحبه ها مطرح کرده اند. اینجانب به واسطه مسئولیتم در زمینه تدوین و انتشار آثار حضرت امام(س) لازم دیدم فرازهایی از دیدگاههای ایشان را خدمت شما حضار گرامی بیان کنم و با یک بررسی تطبیقی نشان دهم که دلیل وجود اختلاف در برداشت ها، شرایطی بوده است که امام(س) در آن شرایط، به صورت های مختلف موضع گیری کرده اند. ‏

 

احترام متقابل در روابط سیاسی

‏حضرت امام(س) در عرصه سیاست خارجی، ارتباط با سایر کشورها را، بر مبنای احترام متقابل و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر مجاز می دانستند، بدین معنا که ما سلطه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی را در عرصه روابط بین‏‏ ‏‏الملل مردود می‏‏ ‏‏دانیم و بر این اساس یعنی نفی سلطه گری و سلطه‏‏ ‏‏پذیری آماده برقراری روابط هستیم. اما از نظر حضرت امام، مسأله دفاع از حقوق مسلمانان در عرصه روابط بین الملل از اوجب واجبات است. این دیدگاه ممکن است با فرهنگ حاکم بر جهان سیاست سازگار نباشد، چرا که در ‏

کتابمجموعه مقالات چهارمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1373، تهرانصفحه 15
‏سیاست خارجی و روابط بین الملل، آنچه که امروز سازمانها و نهادهای بین الملل بر روی آن تأکید دارند چارچوب های ملی و محدوده های مرزی است. یعنی اگر کسانی بخواهند در جهت آزادی مسلمانان کشورشان اقدام کنند حرفی نیست. اما فرضاً گروهی از ایرانیها بخواهند در مسیر آزادی و احقاق حقوق مسلمانان کشمیر، فلسطین، لبنان، بوسنی هرزگوین، تاجیکستان، الجزایر، مصر و فیلیپین و ... حرکتی انجام دهند از سوی مجامع بین المللی و قدرت های بزرگ (عضو شورای امنیت) به هیچوجه مورد قبول نمی باشد. ‏

 

بدون مرز بودن ایدئولوژی اسلامی

‏حضرت امام(س) درباره مسلمانان و ملل اسلامی یک دیدگاه و درباره دولتها و حکومت ها، دیدگاه دیگری دارند. دولتها اگر بخواهند با ما ارتباط برقرار کنند. باید شرایط ما را بپذیرند. شرایط ما عبارت است از: نفی سلطه گری و سلطه‏‏ ‏‏پذیری؛ ما اجازه نمی دهیم دولتهای دیگر در امور داخلی ما دخالت کنند و یا این که منابع مادی ما را غارت کنند و سلطه فرهنگی شان را بر کشور ما اعمال کنند. متقابلاً، ما هم بر هیچ کشوری اعمال سلطه نمی کنیم. ما اعتقاد داریم که ایدئولوژی اسلامی مرز نمی شناسد و انتقال پیام اسلام به سایر کشورها به معنای دخالت در امور آنها نیست، ما قائل به انترناسیونالیسم اسلامی هستیم. صدرو انقلاب را به معنای دخالت در امور سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دیگران نمی دانیم. همانگونه که خود ملتهای اسلامی برای آشنایی با پیام انقلاب اسلامی پیش‏‏ ‏‏قدم هستند ما نیز اولویت را در ارتباط فرهنگی و انتقال پیام انقلاب می دانیم و معتقدیم که اسلام یک مکتب جهانی است و مرز نمی شناسد و بر همین اساس، خود را موظف می دانیم که در قبال سرنوشت ملت های اسلامی بی تفاوت نباشیم. احساس مسئولیت در قبال مقدرات ملل اسلامی یک امر گذرا نیست، بلکه از اصول استراتژیک نظام و انقلاب است. ‏

‏حال این سؤال مطرح می شود که شما می خواهید تنها با اتکای به کار فرهنگی، سایر ملل را در جهت دستیابی به آزادی یاری کنید یا این‏‏ ‏‏که می خواهید اقدام عملی انجام دهید؟ این سؤال، اساس اختلاف حضرت امام(س) با ملی‏‏ ‏‏گراها را تشکیل می دهد. امام (س) می فرمایند که ما، بین تهران و بغداد و بین آبادان و بصره، هیچ فرقی قائل نیستیم و در هر کجای عالم، که ندای یاری خواستن مسلمانان را شنیدیم باید به آنها کمک کنیم. ما اگر قدرت داشتیم برای آزادی ملت افغانستان و جمهوریهای مسلمان‏‏ ‏‏نشین آسیای مرکزی، به شوروی متجاوز حمله می کردیم. ولی ملی‏‏ ‏گراها می گویند که اولویت، حفظ منافع ایران و ‏

کتابمجموعه مقالات چهارمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1373، تهرانصفحه 16
‏منافع ملی است و دین هم، یکی از منافع ملی است و ما در چارچوب منافع ملی، از دین مان دفاع می کنیم. مذهبیون لیبرال مسلک می گویند ما از دینمان در ایران دفاع می کنیم؛ اما این که در یک کشور دیگری به خاطر دین مردم، خودمان را به فشار بیندازیم قابل قبول نیست. ولی امام این را نمی گویند دفاع از اسلام و مسلمین در هر کجا، بر ما واجب است البته اگر توان داشته باشیم. ‏

‏اما در مورد اختلاف نظر حضرت امام(س) با مجامع بین المللی، سازمان ملل و کشورهای دیگر، اعم از قدرتهای بزرگ عضو شورای امنیت، امریکایی، اروپایی مسلمان و غیر مسلمان، باید بگویم که امام(س) می‏‏ ‏‏فرمایند: اگر مسلمانی در فرانسه مورد ظلم واقع شد مثل این است که در بیخ گوشمان، در ایران به یک نفر مسلمان ظلم شده است. امام(س) عمیقاً به جنبه های عملی در رفتار سیاست خارجی پایبند بودند؛ به عنوان نمونه، زمانی که اسرائیل به شکلی گسترده به جنوب لبنان حمله کرد به دستور ایشان ما نیروهای انقلاب را به آنجا اعزام کردیم که این رفتار، با هیچ معیار و ملاک رایج در دنیای امروزی مطابقت ندارد. ‏

 

نبرد حزب الله با آمریکا

‏در جنوب لبنان، نیروهای انقلاب اسلامی به طور مستقیم با اسرائیل و امریکا وارد جنگ شدند. در شرایطی که دشمنان اسلام و مسلمین کمر همت به نابودی مظلومین بسته بودند لشکر حزب‏‏ ‏‏الله به تقلید از امام و مقتدای خود وارد عمل شدند و در یک عملیات انتحاری موفقیت آمیز، دویست و بیست نفر از نیروهای امریکایی را به هلاکت رساندند و خود به شهادت رسیدند و با عملیات ایذایی در مرزهای رژیم اشغالگر اسرائیل، خواب راحت را بر آنان حرام کردند و علاوه بر آنکه تلفات زیادی به اسرائیلی ها وارد کردند تعدادی هم شهید دادند. این یک مورد بود که بنده ذکر کردم. از اینگونه موارد زیاد است، چه آنهایی که به علل مسائل امنیتی و سیاسی نمی توانم بیان کنم و چه آنهایی که نیاز به فرصت دیگری برای بازگویی دارند؛ به عنوان مثال، صدور فتوای اعدام سلمان رشدی مرتد که یک تبعه انگلیسی است با هیچ یک از معیارهای حاکم بر جهان استکبار همخوانی ندارد. در اینجا، چند فرازی از دیدگاه های حضرت امام را برای شما خواهران و برادران عزیز عرض می کنم: ‏

‏«ما با حفظ استقلال با تمام کشورها روابط دوستانه خواهیم داشت. ملاک ما هستیم، ملاک آنها نیستند. ما روابط دوستانه با همه ملت ها داریم. ما با هیچ ملتی دعوا نداریم. ‏

کتابمجموعه مقالات چهارمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1373، تهرانصفحه 17
‏دعوا اگر هست بر سر دولت ها است. دولت ها هم اگر با ما به طور احترام‏‏ ‏‏آمیز رفتار کنند، احترام متقابل را دارند. ما با تمام دولت ها در صورتی که دخالت در امور داخلی ما نکنند و برای ما احترام قائل باشند با احترام رفتار می کنیم.» در جای دیگر، «حکومت ما، حکومت مستقل است و در صورتی که کشورها دخالتی در امور داخلی ما نداشته باشند، ما با آنها روابط دوستانه داریم.» ‏

‏«ما در روابطمان با سایر کشورها (دولت ها) همچنان که ظلم را نمی پذیریم به کسی هم ظلم نمی کنیم. ما با هر کشوری که بخواهد ظلم کند، مخالفیم. حال این کشور چه در غرب باشد، چه در شرق، رابطه با کشورهای خارجی که نمی خواهند ما را ببلعند باید باشد. با آنها که می خواهند از طریق روابط ما را وابسته کنند، هیچ لزومی ندارد و باید با احتیاط با آنها برخورد شود. ما طرفدار مظلوم هستیم، هر کسی در هر قطبی (در هر کشوری) که مظلوم باشد ما طرفدار آنها هستیم. ما وظیفه داریم پشتیبان مظلومین و دشمن ظالمین باشیم.» ‏

 

حمایت از مظلومین جهان

‏این دیدگاه با اصول حاکم بر سیاست های استکباری در تعارض آشکار است. با مقیاس های ملی می توان پشتیبان مظلومین و دشمن ظالمین بود اما در فراسوی مرزها چنین کاری بسیار مشکل است. امام(س) صراحتاً می فرمایند که در مسیر دفاع از مظلومین، ما مرز را قبول نداریم. مسلمانان وظیفه دارند در هر جای دنیا، پشتیبان مظلومین و دشمن ظالمین باشند. در مقابل، دنیای استکباری می گوید شما پشتیبان مسلمانان باشید اما برای نجات آنها وارد عمل نشوید. امام می فرمایند ما به حرف و پشتیبانی معنوی بسنده نمی کنیم. ما نمی توانیم در خانه هایمان بنشینیم و در قبال ظلمی که به مسلمانان می شود، ساکت باشیم. لذا، امام حمایت از مسلمانان مظلوم را در اقصی نقاط عالم یک تکلیف اسلامی می دانند. هر مسلمانی موظف است ظلم را ریشه کن کند. اگر ما چنین کردیم در مقابلش تبعات آن را باید چگونه جواب دهیم؟ بالاخره نظام اقتصادی دنیا به هم وابسته است و آنها ما را تحریم خواهند کرد. ‏

‏امام می فرمایند: «ما با هر نوع معامله ای که به مصالح مسلمین آسیب رساند مخالفیم» یعنی فقر و گرسنگی با عزت بر رفاه با ذلت مقدم است. دفاع از اسلام و حزب‏‏ ‏‏الله، اصل خدشه‏‏ ‏‏ناپذیر سیاست جمهوری اسلامی است. حزب‏‏ ‏‏الله کسانی نیستند که فقط در میادین سیاسی حاضرند بلکه افرادی هستند که برای مبارزه عملی با ظلم و استکبار جهانی اسلحه ‏

کتابمجموعه مقالات چهارمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1373، تهرانصفحه 18
‏به دست می گیرند و تا رفع فتنه در عالم و تحقق حکومت عدل، لحظه ای دست از مبارزه نمی کشند، امام می فرمایند ما در کنار حزب‏‏ ‏‏الله عزیز در مقابل دنیای استکباری می جنگیم و هرگز حساب خودمان را از سایر مسلمانان جدا نمی دانیم؛ زیرا همه ما امت واحد اسلامی را تشکیل می دهیم. در این شرایط استراتژی مبارزاتی حضرت امام(س) پر رنگ تر و آشکارتر می شود: «اهتمام به امور مسلمین از اوجب واجبات است.» مبارزه واجب تر از نماز است یا لااقل به اندازه آن است» اهتمام به امور مسلمین از فرایض مهمه اسلام است». ‏

‏«ما امید واثق داریم که ملل اسلامی در آتیه نزدیکی بر استعمار چیره شوند، ما در موقع خود از هیچ‏‏ ‏‏گونه فداکاری دریغ نمی کنیم.» به امام(س) هشدار می دهند که استکبار جهانی شما را از حکومت ساقط می کنند و شما را تحت فشار حصر اقتصادی قرار می دهند، کارخانه ها تعطیل می شوند، کارهای عمرانی و زیر بنایی متوقف خواهد شد چون شما فاقد ابزار، تکنولوژی تخصصی و دانش لازم هستید. اگر بخواهید یک قطعه از قطعات هواپیما تهیه کنید باید از قدرت های خارجی وارد کنید. امام(س) جواب این استدلال را اینگونه می دهند: «وقتی ما خدمتگزار ملت باشیم، ملت هم پشتیبان ما خواهد شد و در این صورت است که طمع خارجی ها قطع خواهد شد.» ‏

 

اتکای امام به خدا و مردم

‏اتکای به خدای بزرگ و نیروی شکست‏‏ ‏‏ناپذیر ملت همان قدرت معجزه آسایی است که چهار سال پس از رحلت حضرت امام(س)، هنوز قدرت های بزرگ را درمانده کرده است، استیصال آنها ناشی از تفکر غنی، نو و مترقی امام و وفاداری امت امام به راه ایشان است.امام(س) همواره متکی به قادر متعال و نیروهای مردمی بودند و رمز اصلی پیروزیهای امام ـ که تاکنون برای جهان غرب و شرق ناشناخته مانده ـ در همین نکته است. ما با ملت ها مخالفتی نداریم ما با دولت هایی که ظالم هستند ـ چه به ما ظلم کرده باشند و چه به برادران دینی ما ظلم کرده باشند ـ با آنها دشمن هستیم. ما زیر بار نمی رویم که دولتی بخواهد قدرت اقتصادی خود را دستاویزی برای اعمال سلطه سیاسی و تحمیل اغراض استعماری قرار دهد. ‏

‏در همین رابطه، امام(س) تصریح می فرمایند: «ما رابطه با امریکا را می خواهیم چکار کنیم. رابطه امریکا با ما، مثل رابطه گرگ و میش است. کشورهای اروپایی (و بازار مشترک اروپا) که بخواهند به ما ظلم کنند، رابطه با آنها را می خواهیم چکار.»‏


کتابمجموعه مقالات چهارمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1373، تهرانصفحه 19
‏اساساً رابطه بین یک ملت به پاخاسته برای رهایی از چنگال چپاول‏‏ ‏‏گران بین المللی همیشه به ضرر ملت به پاخاسته و به نفع چپاول‏‏ ‏‏گران است. باید در هر شرایطی دست های آشکار و پنهان استعمارگران را قطع کرد. اگر کسی در نظام اسلامی که خون‏‏ ‏‏بهای صدها هزار شهید است به گونه ای، حرکت نامناسبی در جهت منافع استمارگران انجام دهد باید به مردم معرفی شود، انقلاب و اسلام با هیچ‏‏ ‏‏کس شوخی ندارد، امام می فرمایند: ‏

‏«هر کس، در هر مقامی که خیال سازش با شرق و غرب را داشت بی محابا و بدون هیچ ملاحظه ای او را از صفحه روزگار براندازید». اصلاً شوخی در کار نیست، امام(س) می گفتند یکی از مراجع تا بالاترین مدارج علمی آمده بود اما بعد معلوم شد عامل استعمار است. خلاصه کلام این که اگر فرد یا افرادی خواستند منافع مسلمین را به استعمارگران در قبال منافع کوتاه‏‏ ‏‏مدت (مثل به راه انداختن کارخانه ها و مسایلی از این قبیل) بفروشند این گونه افراد در میان مردم و انقلاب جایگاهی ندارد. ‏

‏بعد از جنگ تحمیلی عده ای آمدند و مطرح کردند که به مناسبت گرایش های اسلامی و یا برخورد با دشمنان اسلام، ما در قبال قدرت های بزرگ تندی نکنیم و از طریق مسالمت‏‏ ‏‏آمیز اهدافمان را تأمین کنیم. خواست خدا بود که بعد از مدتی مسأله سلمان رشدی به وجود آمد؛ همه مسلمانان دنیا از حکم امام پشتیبانی کردند و استعمارگران وادار به تعدیل مواضع کفرآمیزشان شدند. امام فرمودند، که آیا در قضیه سلمان رشدی این ما بودیم که با آنها بدرفتاری کردیم و مواضع پرخاشگرانه داشتیم؟! این قضیه نشان داد که دنیای ظلم و استکبار، با اسلام دعوا دارد. چرا آنها ترجیح می دهند که از سلمان رشدی هتاک و مرتد در برابر احساسات مذهبی بیش از یک میلیارد مسلمان دفاع کنند و اعتقادات یک میلیارد مسلمان دنیا را نادیده انگارند؟ ‏

 

ایران؛ ام القرای جهان اسلام

‏اساساً دعوای استکبار با اسلام پایان‏‏ ‏‏ناپذیر است. همانگونه که سازش بین حق و باطل غیر ممکن است تا پیروزی نهایی اسلام بر جبهه باطل نیز مبارزه مسلمانان ادامه خواهد داشت. امروز ایران اسلامی، ام‏‏ ‏‏القرای جهان اسلام است. ایران، مصداق آرمان های والای اسلامی است. به همین دلیل، استکبار در بوسنی و هرزگوین، ارزش های اسلامی را مورد تهاجم بی رحمانه خود قرار داده است و به همین دلیل، استکبار لحظه ای نمی تواند شعاع نورانی حقیقت اسلام را در هیچ جای عالم تحمل کند. ‏

‏عرایضم را با کلامی دیگر از پیر و مرشدمان امام عظیم‏‏ ‏‏الشأن به عنوان حسن ختام ادامه ‏

کتابمجموعه مقالات چهارمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1373، تهرانصفحه 20
‏می دهم: «آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل می کنند که باید در سیاست و اصول دیپلماسی خود تجدید نظر کنیم و ما خامی کرده ایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم، معتقدند که شعارهای تند یا جنگ سبب بدبینی غرب و شرق نسبت به ما و نهایتاً انزوای کشور شده است و اگر ما واقع گرایانه عمل کنیم آنان با ما برخورد متقابل انسانی می کنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین می گذارند این (قضیه سلمان رشدی) یک نمونه است که خدا می خواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز آیات شیطانی در این زمان اتفاق بیفتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت، چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینه اش با اسلام بر ملا سازد تا ما از ساده‏‏ ‏‏اندیشی به در آییم و همه چیز را به حساب اشتباه و سوء مدیریت و بی تجربگی نگذاریم و با تمام وجود درک کنیم که مسأله، اشتباه ما نیست بلکه تعهد جهان‏‏ ‏‏خواران به نابودی اسلام و مسلمین است و الا مسأله فرد سلمان رشدی آن قدر بر ایشان مهم نیست که همه صهیونیست ها و استکبار پشت سر او قرار بگیرند. روحانیون و مردم عزیز حزب‏‏ ‏‏الله و خانواده های محترم شهدا، حواسشان را جمع کنند با این تحلیل ها و افکار نادرست، خون عزیزانشان پایمال نشود. ترس من این است که تحلیل گران امروز، ده سال دیگر بر کرسی قضاوت بنشینند و بگویند که باید دید فتوای اسلامی و حکم خدا آثار و تبعاتی داشته است و بازار مشترک و کشورهای غربی علیه ما موضع گرفته اند. پس باید خامی نکنیم و از کنار اهانت‏‏ ‏‏کنندگان به مقام مقدس پیامبر اسلام و مکتب بگذریم و خلاصه کلام این که، ما باید بدون توجه به غرب حیله گر و شرق متجاوز و فارغ از دیپلماسی حاکم در جهان، در صدد تحقق فقه عملی اسلام بر آییم. والا، مادامی که فقه در کتابها و سینه علما مسدود بماند ضرری متوجه جهانخواران نیست.» ‏

‏والسلام علیکم و رحمةالله برکاتة‏

کتابمجموعه مقالات چهارمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1373، تهرانصفحه 21