نقش خانواده و رسانه های گروهی در مقابله با تهاجم فرهنگی

نقش خانواده و رسانه های گروهی در مقابله با تهاجم فرهنگی 

 خانم مهربان

مقدمه:

‏انقلاب و قیام و حرکت موفق یک امت، بهترین و ارزنده ترین مربّی و آموزگار دلهای آماده تربیت است. نهضت و قیام رهایی بخش، نقش اساسی در تربیت اجتماعی دارد، ترس و زبونی ها را از دل میلیونها انسان می شوید و شجاعت و دلاوری و شهادت طلبی را به همه می آموزد. کدام عامل تربیتی این همه قدرت جذب و سازندگی دارد؟ و در کدام کلاس به وسعت همه کشور آزادمان می توان به تبلیغ و ارشاد مغزها پرداخت؟ ‏

‏آری به راستی نعمت انقلاب، از بزرگترین نعمت های الهی و حرکت انقلاب از بزرگترین عوامل تربیتی به شمار می آید که درود خدا بر فرزند راستین علی(ع) امام فقید امت اسلامی و رهروان پاکشان و امام حاضر در صحنۀ زمان ما رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای که به حق از شاگردان راستین بنیانگذار جمهوری اسلامی و رهرو راهشان می باشند و از آنجایی که ایشان نیز برای هوشیاری هر چه بیشتر مردم فرمودند تهاجم فرهنگی، بی رحمانه تر و ظالمانه تر از تهاجم نظامی است، هر آینه مردم را به بیداری و انسجام بیشتری دعوت می نمایند. چرا که اساس و بنیاد غرب مبنی بر استحالۀ فرهنگی و بیگانه ساختن ملتها با باورها و ارزشهای دینی و ملی خویش، از طریق بمبارانهای مدام تبلیغی و خبری می باشد و حال که غرب جهت ایجاد خدشه در روابط ملل اسلامی و ممانعت از اتحاد کشورهای مسلمان و تحمیل الگوهای رفتاری خویش بر ‏

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 205
‏جهان سوم، نشر منکرات و گسترش اعتیاد در جهان سوم، کنترل و ایجاد محدودیت در رشد توان علمی و تکنولوژیکی کشورها و تحقیر ملتها و دامن زدن به اختلافات قومی و تهی نمودن بنیه عملی کشورهای جهان سوم و رو به توسعه و تبلیغ گسترده صهیونیزم به عنوان یک واقعیت انکار ناپذیر و دعوت به تساهل و تسامح دینی و جدایی دین از سیاست و تلاش گسترده آمریکا و متحدان اروپاییش برای خسته و درمانده نشان دادن جمهوری اسلامی ایران در رویارویی با غرب، بسیج شده است طبق فرمایشات حضرت امام، مسلمانان باید خوب بیندیشند و با بیداری کامل نقشه ها و حیله های استعمارگران و صهیونیست های خائن را درک کنند و بفهمند که استعمار و صهیونیسم برای مبارزه با اسلام و نبرد با مسلمانان در سراسر دنیا، با هم متحد شده و همکاری می نمایند. ‏

‏تردیدی نیست که امروزه نیز مسلمانان بیش از هر چیز به آگاهی و اتحاد نیاز دارند. زیرا اگر همه با آگاهی مسایل را درک نموده و به تعبیر قرآن کریم چون بنیان مرصوص و دیوار پولادین با دشمنان مقابله کنند این چنین برادران مسلمان ما در سراسر دنیا مظلومانه مورد قتل و غارت قرار نمی گیرند و حال که دشمنان ما برای حمله و یورش به آداب و سنن، اندیشه ها و باورهای ملتمان گام برمی دارند بر ما لازم است از راه آگاهی و فرهنگ عمومی ملت و بالا بردن سطح دانش و روشنگری و روشن بینی امت وارد شده و از هر طریق ممکن توطئه دشمنان را خنثی نماییم. ما نیز بر آن شدیم طرق مختلف و نقش مراکز آموزشی و رسانه ها و مطبوعات و در درجه اول نقش نهاد خانواده را در این امر مهم مورد بررسی قرار دهیم. ‏

‏ ‏

اهمیت نهاد خانواده 

‏نقش خانواده در تربیت افراد جامعه نیاز به توضیح زیادی ندارد. چرا که سالم ترین جوامع بشری، امروزه سلامت و سعادت خود را رهین منت زنان و مردانی می دانند که خود تربیت یافتگان مادران و پدران زحمت کش و شایسته دیروزند. همچنین جوامعی که ‏

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 206
‏در منجلاب مفاسد فرو رفته اند نیک واقفند که جمیع بدبختی های آنان از تسامح در انجام وظیفه یا تربیت نادرست پدران و مادران نشأت گرفته است. ‏

‏هنگامی که انسانی قدم به عرصۀ حیات می نهد اصولاً عاری از هر گونه صفات محموده و مذمومه است. آفریدگار جهان خوی و خلق و خصایص گوناگونی را بالقوه در او قرار داده است و بالفعل نه نیک است و نه بد، بلکه همچو قطعه آهنی است که می توان آن را به هر شکلی درآورد، بلکه در حقیقت کودکان همچون نهالهایی هستند که اگر خوب پرورش یابند میوه های شیرینی خواهند داد و اگر بد پرورش یابند آینده بدی را ایجاد می نمایند. ‏

‏به طور کلی می توان خانواده را مسئول تمامی مفاسد و رذایل اخلاقی جامعه دانست. اگر جامعه بخواهد خود را اصلاح کند بدواً باید از خانواده شروع کند چرا که کودک آنچه را که آموخته به جامعه منتقل می نماید. ‏

‏در اعلامیۀ جهانی کودک آمده است: ‏

‏هدف تعلیم و تربیت باید رشد فکری کودک، پرورش استعدادهای او، پرورش حس مسئولیت اخلاقی و اجتماعی او بار آوردن او به عنوان یک عضو مفید جامعه تحت شرایط مساوی با دیگران باشد. منابع و مصالح عالیه کودک باید سرلوحه رفتار کسانی باشد که مسئولیت تربیت و هدایت کودک را به عهده دارند، این مسئولیت در مرحلۀ اول متوجه پدر و مادر کودک می باشد. ‏

‏و اسلام بهترین دینی است که در این مسیر تعالی، بهترین دستورات را راهنمای زندگی بشر قرار داده است. همچنانکه امام عزیزمان فرمودند: ‏

«اسلام برای تربیت انسان از قبل از ازدواج پدر و مادر شروع کرده است، زمین را یک زمین سالم و مطهر می خواهد باشد، زوج را یک زوج سالم و صحیح، انسان صفت انتخاب بکند، بعد هم آداب دیگر تا وقتی که متولد می شود و آداب رضاع و آداب حمل و رضاع و تربیت در دامان مادر و تربیت در پیش پدر و تربیتهای بعدی که 

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 207
دنبال این می آید هیچ یک از قوانین بشر تکفل این امر را ندارد و این امر مختص به قوانین انبیاست. اسلام همه چیز دارد. از قبل از این که ازدواج صورت بگیرد تا آن وقتی که توی قبر می رود، احکام دارد و همه دستورهای مترقی و دستورهایی که برای سعادت انسان است چه در این دنیا و چه در آن دنیا مفید است.» آری به راستی طبق فرمایشات حضرت امام قوانین ما، غنی تر از همه قوانین عالم است که از بزرگترین امتیازات محسوب می شود. اولین مدرسه ای که کودک در آن پرورش می یابد محیط خانواده است همان جایی که کودک در آنجا متولد شده در دامان پر مهر و محبت مادر و مراقبت پدر به تدریج به یادگیری های خود می پردازد. در اهمیت خانه همین بس، که پایه های اولیه یادگیری در آنجا انجام می گیرد و زیربنای شخصیت کودک ریخته می شود. 

‏بدیهی است کودکانی که در چنین محیطی تربیت می شوند به طور غیر مستقیم کمالات پدر و مادر را اقتباس کرده و به نیکی و صلاح گرایش پیدا خواهند کرد. ‏

‏ ‏

وظیفه پدران و مادران در تربیت: 

‏عقل و دین حکم می کند که پدران و مادران مسئول تربیت کودکان خود باشند و باید با نقشه و برنامۀ صحیحی تلاش کنند تا فرزندانشان از گمراهی و فساد برکنار مانده و افرادی برومند و ارزنده گردند. برای وصول به این هدف وظایف دشواری بر عهدۀ آنان قرار گرفته است: در درجۀ اول سلامت و بهداشت و کودک و پس از آن اصول اخلاقی و ادب را به او بیاموزند و در خلال آموزش اخلاقی عملاً روح ایمان و خداپرستی را به او تزریق نمایند تا وی فردی معتقد و متکی به ایمان بار آید. ‏

‏وظیفه پدر و مادر در اینجا به پایان نمی رسد بلکه وظیفۀ تربیتی دیگری را به عهده دارند، که باید به تدریج فرزندان خود را به زندگی اجتماعی آشنا سازند تا آنها بتوانند در مراحل حساس و خطیر با دیگران جوشیده، با دشواریها و ناهمواریهای اجتماعی ‏

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 208
‏سازگار باشند. بنابراین پدران و مادران علاوه بر مسئولیت های اخلاقی و دینی، وظیفۀ سنگین دیگری دارند که عبارت است از آشنا ساختن فرزندان به راه و رسم صحیح زندگی اجتماعی. ‏

‏یکی دیگر از وظایف مهم والدین، تربیت دینی کودک است که از مهمترین وظایف محسوب می شود و اصولاً والدین از این امر و اهمیت آن غافل هستند. چرا که تنها مرحله ای که کودک جوان و نوجوان را در مقابل کلیّه تهاجمات فکری و فرهنگی و آسیب های روانی و انحرافات اخلاقی و اجتماعی حفظ می کند همین مرحله از تربیت است که به زبانی روان تر باید گفت پدر و مادر ثمرۀ زحمات و دسترنج خود را در کنار این مرحله از فرزند خود باز می یابند. ‏

‏مرحله تربیت دینی خود شامل مراحلی از جمله: 1 ـ انس دینی، که در سالهای اول زندگی با قرآن و نماز خواندن کنار پدر و مادر. 2 ـ عادت دینی، که در اثر تکرار این عمل در شخصیت کودک نفوذ می کند. 3 ـ معرفت دینی، که مرحله معرفت و تفکر است که کودک در سالهای پیش دبستانی و دبستانی با آداب دینی انس پیدا نموده و در سالهای راهنمایی به بحث و تعقل و استدلال می پردازد که در این هنگام بسیار صحیح باید راهنمای شود. 4 ـ شاکلۀ دینی، در این مرحله پس از شکل گرفتن شخصیت از یک نیروی خودجوش استفاده می نماید و به دنبال عشق الهی حرکت می کند. ‏

‏پس پدران و مادران ارجمند نباید فقط حاصل تلاششان معرفت دینی باشد بلکه باید شاکلۀ دینی باشد چرا که فرزندی که از زیر دست شما بیرون می آید و بعد به دبیرستان و دانشگاه و جامعه قدم می گذارد، نباید طعمۀ تهاجم فرهنگی بیگانگان قرار گیرد و خود را ببازد. بلکه اگر شاکلۀ دینی و خودجوشی دینی داشته باشد تسخیر ناپذیر خواهد بود. به خاطر همین است که امام راحلمان نسبت به وظایف اولیاء و معلمین می فرمایند: ‏

«برنامۀ طویل المدت ملت ما، برنامۀ  دراز مدت ملت ما اینست که بچه های خودشان اینهایی که تحت تربیت خودشان، اینهایی که تحت تربیت آنها است.  

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 209
معلم های ما، مادرهای بچه های ما، معلم های بچه های ما، استادهای بچه های ما، نویسندگان برای بچه های ما، گویندگان برای بچه های ما، اینها معنویات را این ملت بفهمانند، آنها را با معنویات آشنا کنند.»

‏چرا که به فرموده امام: ‏«شریف ترین شغل در عالم، بزرگ کردن یک بچه و تحویل دادن یک انسان است به جامعه، البته تربیت خانواده شاید مشکل ترین کار در دنیا باشد.» در واقع شبیه به درهم آمیختن در شرکت تجاری است که منابع خود را برای تولید محصول واحدی روی هم می گذارند. برای زن و مردی که مشترکاً پرورش فرزندی را از طفولیت تا نوجوانی متقبل می شوند نیز همه دردسرهای بالقوه چنین شرکتی وجود دارد. مثلاً در امر تحصیل فرزندان به طور مثال «کینارد» در یکی از تحقیقات خود در سال 1975 دریافت که هرگاه والدین مشارکت خود را افزایش می دادند، دانش آموزن هم موفقیت تحصیلی بیشتری را از خود نشان می دادند. دانش آموزانی که همکاری والدینشان به طور غیر مستقیم بود، نمراتی به خوبی گروه اول نداشتند. این تحقیق نشان داد که هم میزان همکاری والدین و هم تداوم و استمرار آن، دو عامل مهم در پیشرفت تحصیلی فرزندان هستند.»‏ ‏

‏و این موفقیت بدست نمی آید مگر در سایۀ کانون گرم و پر محبّت خانواده، که رابطۀ والدین نیز از صمیمیت خاصی برخوردار باشد و هر کدام حقوق اصلی خود را رعایت نموده و حریم حقوق قانونی خانواده را محترم بشمارندو علاوه بر اینکه تأکید زیادی به روابط حسنه داشته و با آیاتی از جمله ‏"عاشرو هنّ بالمعروف"‏ دعوت به سازگاری اخلاقی می نماید. تهدیدات و مجازاتهایی را نیز برای اصلاح خانواده مقرر داشته است از جمله اینکه فرمایش حضرت امام: ‏

«اسلام این حق را برای زن هم قرار داده است که در وقت ازدواج شرط کند که اگر با من چه کردی و چه کردی من وکیل باشم در طلاق و اگر این شرط را کرد مرد دیگر نمی تواند او را معزول کند. اگر مردی با زنی بدرفتاری کرد، در اسلام او را منع کند و 

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 210
اگر گوش نکرد او را حد می زند و اگر گوش نکرد، مجتهد زن را طلاق می دهد.»

‏البته آنها که به سلامت و سعادت و تندرستی جسم و روان فرزندانشان علاقمند باشند هر آینه مراقبند که آسمان شفاف زندگی شان غبار کوچکترین گرد و خاکی، آن را آلوده و کدر نکند چرا که در سایه آرامش زندگی است که فرزندان به سعادت خواهند رسید و امروز نیز همین والدین هستند که در درجۀ اول باید جوانه های عزت و آزادگی فطری این نسل تازه را در سایۀ حمایت دستهای کریم خویش از گزند طوفان تهاجم های بیگانگان از جمله تهاجم فرهنگی که چون موجی از سر انقلاب خواهد گذشت، حفظ کنند. بر مسئولان صالح و مصلح آموزش و پرورش کشور فرض است که این یاوران همیشۀ انقلاب را کمک کنند تا نسل آسیب پذیر جوان و نوجوان جامعه را در کشتی هدایت بنشانند و در صراط مستقیمی که خود به مقاومت در سنگرهای تلاش و تقوا بدان رسیده اند، راه برند. ‏

‏ ‏

اهمیت تعلیم و تربیت در مدارس

‏مقام معظم رهبری فرموده اند: ‏

مسأله فرهنگ و تعلیم، مسأله اول نظام است و برای بلند مدت هیچ چیز اهمیت فرهنگ و تعلیم و تربیت را ندارد و نقش مربی و معلم در طراز اول است و مبارزه با ظلم و قلدری شیاطین عالم، سنگر مدرسه و فرهنگ و تعلیم و تربیت است و دانش آموزان نونهالی که در اختیار دستگاههای فرهنگی هستند عظیم ترین و سرشارترین ذخیره هستند و باید قدر تعلیم و تربیت و معلم و سنگر فرهنگ را بدانید و قدر این خودسازی را بدانید. شما هستید که نقطه امید و روشن را در دل مستضعفان عالم روشن نگاه می دارید و این مطلبی اساسی است که همواره امام عزیزمان هم بر ضروریات آن تأکید داشته اند و از ضروریات انقلاب ما به شمار می رود. لذا سخنان و فرمایشات حضرت امام می بینیم که تأکید داشتند و باید توجه کنید که دوره مدارس مهمتر از 

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 211
دانشگاه است چرا که رشد عقلی بچه ها در این دوره شکل می گیرد باید سعی کنیم تا کسانی که فرزندان ما را فاسد بار می آورند به مدارس و دانشگاهها وارد نشوند و در این امر مسامحه نباید کرد. ممکن است که الان کاری نتوانند بکنند ولی تا ده سال دیگر کارشان را انجام می دهند.»

‏و در جایی دیگر به وظایف معلمان و مسئولان خصوصاً آموزش و پرورش تأکیدات زیادی داشته و از نظر مقام معظم رهبری از مهمترین وظایف وزارت آموزش و پرورش از بدو تأسیس آن، تأمین نیروی انسانی مورد نیاز و تربیت آن در مراکز تربیت معلم، دانش سراها و دانشگاهها، و به روز درآوردن سطح دانش و آگاهی های معلمان از طریق آموزش های ضمن خدمت بوده است. ‏

‏چرا که با داشتن معلمان آگاه و دلسوز و متعهد است که می توان فرزندان کشور را متعهد و مقاوم ر برابر دشمنان تربیت نمود. حضرت امام(س) در اولین روز بازگشایی مدارس بعد از پیروزی انقلاب، برداشت خود را از جهت گیری سیاسی دانش آموزان، با کلام ذیل روشن می فرمایند: ‏

«باید سراسر ایران با پاکسازی آموزش و پرورش از آثار فرهنگ استعماری، محیطی بوجود آورند که اطفال ما را شیر بچگانی که همیشه پشت جبهۀ مقاومت علیه آمریکا و صهیونیسم و سایر دول چپاولگر شرق و غرب نشسته اند تقویت کنید.»

‏و در جای دیگر تأکید داشتند: ‏

«بنده دلم می خواهد شما جوانهای ما، شما دانشجوها، چه دختر و چه پسر و حتی دانش آموزان مدارس روی ریزترین پدیده های سیاسی دنیا فکر کنید و تحلیل بدهید که خلاف واقع باشد، خوب باشد،اشکال ندارد. خدا لعنت کند دستهایی را که تلاش کردند و می کنند که قشر جوان ما و دانشگاه ما را غیر سیاسی کند.»

من به همه مسئولین و دست اندرکاران سفارش می کنم که به هر شکل ممکن وسایل ارتقاء اخلاقی و اعتقادی و علمی و هنری جوانان را فراهم سازید و آنان را تا مرز 

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 212
رسیدن به بهترین ارزشها و نوآوریها همراهی کنید و روح استقلال و خودکفایی را در آنان زنده نگه دارید.»

‏امام خمینی با شناخت عمیق از استعمار هر لحظه بر هوشیاری مردم سفارش می نمودند: ‏

«از جمله اینکه آنان (استعمارگران) می دانند اگر نوباوگان در مراکز آموزش تربیت صحیح شوند و حیله های استعمارگران را احساس و توطئه های همه جانبه آنان را لمس کنند در دانشگاه برای عمّال استعمار، توفیق کمتری حاصل می شود و لهذا در دبستانها و قبل از ورود به دانشگاهها در ساختن جهان استعماری، شرق و غرب برای ورود به دانشگاهها اهمیّت خاصی احساس می کنند ... اکنون بر معلمان متعهد و مسئول دبستانی و دبیرستانی است تا با کوشش خود جوانانی را تحویل دانشگاهها دهند که با آگاهی از انحرافات گذشتۀ دانشگاه بر فرهنگ غنی و مستقل اسلامی ایرانی تکیه کنند.»

‏با سخنان فوق به چند نکتۀ اساسی پی می بریم: ‏

‏1ـ ارجحیت و اهمیت کار در قشر نوجوانان و جوانان، نسبت به سایر قشرها. ‏

‏2ـ نوجوانان و جوانان خودشان را باید سرباز امام بدانند، سرباز امام، باید اصول سرباز امام بودن و اصول سربازی و نظام هدفدار امام را شناسایی نمایند. ‏

‏اما ما برای آنکه محیط مورد نظر امام را که مشخصه آن در کمین نشستن دانش آموزان، جهت مبارزه علیه استکبار و استعمار است را خوب شناسایی نماییم، لازم است ابتدا حساسیت های دشمن را که در این باب مطرح نموده است بررسی نماییم. تا اهمیت بیش از پیش محورهایی که پیرامون بحثمان نهفته است را می توان به صورت زیر عنوان کرد. ‏

‏1ـ استکبار جهانی برای رسیدن به هدف خود، چارچوب فکری قشر تحصیل کرده را از دوران ابتدایی و متوسطه شکل می دهد و چه بخواهیم و نخواهیم آنها برای این ‏

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 213
‏دوران برنامه ریزی داشته و دارند. ‏

‏2ـ  امام در کلام خود ساده اندیشی و کوتاهی در این امر را خیانت عنوان نموده اند.‏

‏حضرت امام، علم و عمل در زندگی را با جهت گیری مبارزاتی طرح می فرمایند: یعنی روح مبارزه باید در علم اندوزی دانش آموزان نهفته باشد و شرایط اعم از کلاس و درس و مدرسه به عنوان سنگر مبارزه طراحی و برنامه ریزی گردد. مخصوصاً با توجه به وجود رسوبات فرهنگی استعماری که بین بعضی معلمین و اساتید، که هوشیاری دانش آموزان را می طلبد. ‏

‏ـ برای رسیدن به ارتقاء اخلاقی و اعتقادی و علمی و هنری جوانان، باید وسیله ای فراهم شود هم از جنبه های مادی و هم از جنبه های معنوی، که چه بسا در کسب بهترین ارزشها و نوآوریها شرایط روحی و معنوی کارآمدتر باشد. امام به زنده کردن روح جستجو و کشف واقعیت ها و حقیقت ها، تأکید می فرمایند: ‏

«باید حس کنجکاوی و تحقیق در تمامی زمینه ها، برای دانش آموزان تقویت  فرصت ابراز وجود پیدا کنند تا خودشان را باور داشته باشند. آیا زنده نگه داشتن روح توانایی و راه و رسم استقلال، جز با اعتقاد و بها دادن به آن در تمام امور میسر خواهد شد؟ 

فکرشان در مدارس ابتدایی و متوسطه درست شده است. به فکر دین و کشورمان صدمه های بی شمار زده اند. اگر چه ما مسئول آنچه در آن روزگاران بر ملتمان رفته است نیستیم لکن امروز رئیس جمهور و دولت و مجلس شورای اسلامی و تمامی متصدیان امر تربیت در مقابل خداوند قادر و توده های ملل مستضعف مسئول هستیم. مسامحه و سهل انگاری در تعلیم و تربیت، خیانت به اسلام و جمهوری اسلامی و استقلال فرهنگی یک ملت و کشور می باشد و باید از آن احتراز کرد.»

‏آری، دشمنان اسلام دست در دست یکدیگر به هر وسیله ممکن برای رسیدن به اهداف شومشان تلاش می کنند که فرزندان ما، نه تنها فرهنگ اسلامی را نپذیرند بلکه ‏

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 214
‏آنها را با فرهنگ غرب تربیت نمایند. از این رو امام عزیز فرمودند: ‏«این شغل بزرگ را مبتذل کردند که از دامن مادر بچه صحیح بیرون نیاید. بعد که به دبستان می رود کمی تحت حمایت پدر می آید، پدر را هم یک کاری بکنند که توجهش به بچه نباشد تربیت نکند. بعد هم در دبستان و دبیرستان و بعد در همه جا و بالاتر از آن، اینها می خواهند که انسان در این کشورها نباشد. اگر انسان در این کشورها باشد دست آنها کوتاه خواهد شد.»

‏در رابطه با تربیت الهی می فرمایند: ‏

مؤمنین آنها هستند که بواسطه تربیت حق تعالی و بواسطه تربیت انبیایی که مربی هستند به تربیت الهی و از ظلمت ها از همه نقیصه ها و از همه چیزی که انسان را از راه باز می دارد اینها را خارج می کند و از همه ظلمت ها به نور می کشاند. مسأله تربیت بالاتر از تعلیم است که در آیات شریف قرآنی هم به آن اشاره شده است. آن کسی که عالم است اما تربیت الهی نشده است آن علمش برای بشر تباهی را به هدیه می آورد. همان طوری که انبیاء مردم را از ظلمات به نور می کشانند این معلم هم بچه را از ظلمات به نور وارد می کند و همین شغلی است که شغل انبیاء است و العلم نوراً. 

علم نوری است که خدا در قلوب مردم او را وارد می کند و تربیت معلم هم رأس امور است (چرا که) جمهوری اسلامی محتاج تربیت و تزکیه است. 

‏از آنجا بود که امام تأکید داشتند: ‏

«مبادا اساتید و معلمینی که بوسیله معاشرتها و مسافرتها به جهان به اصطلاح متمدن، جوانان ما را که تازه از اسارت و استثمار رهیده اند تحقیر و سرزنش نمایند و یا خدای نکرده از پیشرفت و استعداد خارجیها بت بتراشند و روحیه و تقلید و گدا صفتی را در ضمیر جوانان تزریق نمایند، به جای اینکه گفته شود که دیگران کجا رفتند و ما کجا رفتیم، که دیگران کجا رفتند و ما کجا هستیم به هویت انسانی توجه کنند و روح توانایی و راه و رسم استقلال را زنده نگهدارند. ما در شرایط جنگ و محاصره 

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 215
توانسته ایم آن همه هنرآفرینی و اختراعات و پیشرفت ها داشته باشیم. انشاءالله در شرایط بهتر زمینه کافی برای رشد استعداد و تحقیقات را در همه امور فراهم می سازیم. مبارزات علمی برای جوانان زنده کردن روح جستجو و کشف حقیقت ها و واقعیت هاست و اما مبارزه عملی آنان در بهترین صحنه های زندگی و جهاد شکل گرفته است.»

‏از آنجا که محیط مدرسه یک محیط اجتماعی است و دانش آموزان قسمت عظیمی از زندگی خود را در آموزشگاه ها و مدارس سپری می کنند، تأثیر آن بر شکل گیری و نگرش های افراد امری انکارناپذیر است و حداقل سه جنبه در رشد دانش آموزان دارد: 1ـ رشد ذهنی 2ـ تأثیر بر رشد اجتماعی کودکان 3ـ تأثیر بر رشد عاطفی‏

‏به طور کلی، مدرسه عامل اساسی در تعلیم و تربیت رسمی است و یکی از هدفهای نظام آموزشی، پیوند دانش آموزان با برنامه های اجتماعی و اقتصادی جامعه است و از نظر اجرای آموزش، مداخلات تربیتی و سهولت بخشیدن به روابط درون گروهی دانش آموزان عاملی تأثیرگذار است. ‏

‏در نهایت مدرسه می تواند در زمره عامل مولد و عامل متحدکننده و یا عوامل ظاهر سازنده در مسایل و مشکلات کودکان و نوجوانان و جوانان به شمار آید. ‏

‏در محیط خانه و مدرسه که ذهن و روح کودک رشد می کند باید دقت شود که شیوه های تربیتی به نحو صحیح انجام پذیرد، چرا که فضای مدرسه باید فضای تربیتی باشد. فقط خوبی افراد نیست، بلکه هماهنگی هم لازم است و اولین اجتماع شکل گیری کودک در این دو مکان است و تربیت مهمترین اصل آن می باشد. ‏

‏به فرموده حضرت امام: ‏جمهوری اسلامی محتاج به تربیت و تزکیه است، آن علمی میزان است و آن علمی برای بشر سعادت است که تربیت در او باشد، که از مربی القاء شده باشد، از کسی که تربیت الهی شده است القاء شود به بشر، یک تربیت به صراط مستقیم باشد والا تربیت مسکو را نمی توانیم بپذیریم و تربیت واشنگتن را هم 

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 216
نمی توانیم بپذیریم.»

‏فرمان امام به تربیت دانش آموزان و حتی معلمین اشاره دارد به خاطر همین آنها را که معلمان نیکو تربیت می کنند ستوده اند و همچنین متذکر شده اند همه معلمین در فکر این باشند که خودشان را مهذب کنند تا حرفشان در دیگران اثر کند. معلمین و همه کسانی که در شغل معلمی به سر می برند باید بدانند که شغلشان بسیار مهم است. باید توجه کنند که بچه ها را از ابتدا خوب بار بیاورند که دانشگاه دیر است. معلمین باید احساس کنند که پیش خدا مسئولند. اگر بچه ها بد تربیت شوند اینها هم مسئولند. اگر در این مورد من و شما هم سکوت کنیم مسئولیم. همچنین فرمودند: ‏همه می دانیم که سرنوشت یک کشور و یک ملت و یک نظام بعد از توده های مردم در دست طبقه تحصیل کرده است و هدف بزرگ استعمار، در بدست گرفتن مراکز این قشر است. کشور ما در دهه های اخیر هر چه صدمه دیده و رنج کشیده است از دست خائنین این قشر بوده است. وابستگی به شرق و غرب توسط غرب زدگان و شرق زدگان و به اصطلاح روشنفکران که از دانشگاهها برخاسته اند به هر حال بد نیست و یا بهتر است نظری گذرا بر آموزش و پرورش کشورهای دیگر بیفکنیم.‏ ‏

‏ ‏

آموزش و پرورش آمریکایی:

‏روزنامه الشعب: از هر پنج دانش آموز مدارس ابتدایی در آمریکا، لااقل در هفته یک نفر در اثر استعمال الکل دچار مستی شده و از هر چهار دانش آموز یکی شان از مواد مخدر استفاده می کند. طی یک همه پرسی که با کمک انجمن اولیای دانش آموزان انجام گرفت این نتیجه به دست آمده است که شیوع اعتیاد و الکل روز به روز دانش آموزان کم سن و سال را به محاصره خود درآورد، و به صورت ملموس سایه خود را بر سر آنها گستراند. ‏

‏بر این اساس، بیش از 3 میلیون دانش آموز دبیرستان مواد مخدر را در میان خود ‏

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 217
‏توزیع می کنند. همچنین بیش از 50 هزار دانش آموز مدارس ابتدایی مبتلا به اعتیاد می باشند. از این تعداد 500 هزار دانش آموز دوره دبیرستان اعتراف کرده اند که از کوکائین نیز استفاده می کنند. به علاوه متجاوز از 100 هزار دانش آموز اقرار کرده اند که آنها هفته ای یک بار الکل می نوشند. ‏

‏ ‏

برنامه آموزش و پرورش در زمینه اعتقادی در جهان

‏برنامه های درسی پنج روز در هفته و تمام وقت است. برنامه های عقیدتی مارکسیست و لنینیست در کتابهای درسی افزایش یافته است و به دانش آموزان تزریق می شود. ‏

‏ ‏

سر منشاء نظام آموزش و پرورش در سریلانکا

‏با ظهور استعمار، نظام آموزشی تغییر و هم اکنون بسیاری از ویژگیهای نظام فعلی مدارس، ریشه در فعالیتهای قدرتهای استعمارگر اروپایی دارد. تأسیس مدارس مذهبی حاصل تلاشهای حاکمان پرتغالی و هندی بود تا مردم سریلانکا را به کیش خود درآورند. ‏

‏شاعر سریلانکایی به نام "سوکوپاکارایا" در شعر "سینهای" خود، تعلیم و تعلم را چنین مورد ستایش قرار می دهد. ‏

«بزرگ ترین ثروتی که والدین می توانند به فرزندانشان واگذار نمایند، آموختن است که جایگاه ویژه ای را در بین فرزانگان دارا می باشد.»

‏آری، بدرستی بخش مهمی از مسائل مبتلا به معلمین به نوعی مربوط به والدین بچه هاست. چون هر یک از شاگردان محصول تربیت یک خانواده است. ‏

‏پس با این بازنگری مختصر، دست استعمار را می توان در دست فساد و تباهی و نابودی دید که قبل از بروز هر خطری هوشیاری والدین و معلمین را می طلبد. و مبادا مادران ما و والدین ما و معلمان ما در سنگلاخهای زندگی یومیه بمانند و با پرده ‏

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 218
‏مشکلات امروز منظره مصایب فردا را از چشم بپوشانند. اینان که سالهاست در چاهچاله های ناز و نیاز و نوازش همسر و فرزند از پای در نیامده اند روا نیست در چهار راه دودلی و تردید از دست بروند. پس بکوشیم تا این باغبانان صبور گلهای محمدی و نونهالان گلستان انقلاب را پاس بداریم تا مبادا آینده فرزندان باغ ولایت را به فراموشی سپاریم. ‏

‏ ‏

اهمیت جوانان و نسل جوان و دانشگاهها در ارتقاء فرهنگ عمومی

‏سرمایه گذاری تربیتی و سازندگی تنها درباره کودکان، نوجوانان و جوانان است که بازده ارزنده و طولانی دارند، با سرمایه گذاری چند ساله می توان حدود 40 تا 50 سال از نیروهای پرورش یافته استفاده کرد و شاید هم در موردی بیشتر از این امید باشد. پیشتر دیده ایم که جوانان بیش از دیگر طبقات در معرض شکستن و ویران شدن بودند و زیان این شکست ها غیرقابل جبران بود. طبعاً در بازسازی ثقل فعالیت ها باید متوجه نسل جوانان باشد، گو اینکه کودکان و پیران هم نادیده گرفته نمی شوند. کودکان ساخته می شوند برای پیشگیری و پیران برای اینکه وضع موجود قابل عمل و ادامه و کنترل باشد. ‏

‏نیروی جوانان برای همه جوامع، اهمیت فوق العاده دارند، از آن بابت که چرخهای عظیم جامعه را آنها به حرکت در می آورند و امید جامعه در حین گرفتاری ها، و برخوردها بدانان دوخته است. ‏

‏با جوانان می توان کنار آمد به شرطی که روابط بر اساس احترام به آنان، دادن مسئولیت ها بدانان و رفاقت و همدلی با آنان انجام گیرد. این دلگرمی برای سازندگان اجتماع وجود دارد که در جوانان (معرفت) وجود دارد و اگر الگوی راستین خود را بیابند برای او جان می بازند و از هستی و مقام خود چشم می پوشند و تجربه نشان داده است که به مراتب مسئولیت پذیرتر هستند. ‏


کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 219
‏آنچه نیروی آنها را در مسیر هدف قرار می دهد صداقت ها، همدلی ها و دخالت دادن آنها در نقشه کشی، برنامه ریزی و انجام مسئولیت است. ‏

‏متأسفانه طعمه های اصلی فرهنگ مهاجم نیز نوجوانان و جوانان هستند. علت این امر آن است که نوجوانان و جوانان در مرحله انتخاب هستند، کودکان هنوز به مرحله انتخاب نرسیده اند و بزرگترها انتخاب های خود را کرده اند. انتخاب دوست، رشته تحصیلی، شغل، سرگرمی، صنعت و هنر و از همه مهم تر، انتخاب یک ایده و روش فکری و فرهنگی. ‏

‏مهمترین هدف فرهنگ تهاجم ربودن فکر و ذهن روان جوانان است. یکی از اعضای کالج میسیونری لاهور به نام "ایونیگ" در این باره می نویسد: ‏«ما می کوشیم تا در دانشجویان نفوذ کنیم و آنان را بر اساس فرهنگ و تربیت غرب بار آوریم و آنان را با آداب و رسوم و طرز تفکر خودمان پرورش دهیم و هر کس که بر اساس فرهنگ و تربیت غرب ما پرورش یابد هرگز مسلمان واقعی نخواهد شد.»

‏در این رابطه یکی از طراحان سیستم آموزش استعماری بریتانیا در شبه قاره هند به نام "چارلز ترلیان" در سال 1875 چنین می گوید: ‏

«جوانان هندی که با ما آشنایی پیدا می کنند از فرهنگ ما تغذیه می شوند و ادبیات ما را می پسندند، دیگر ما را بیگانه نمی شناسند. از مردان بزرگ ما به نیکی یاد می کنند و درباره آنان مانند ما فکر می کنند. آنان روزانه با ما به زبان انگلیسی از طریق وسایل ارتباط جمعی در تماسند و معتقد به همان ملیت می شوند که ما می خواهیم.»

‏رهبر عظیم الشأن انقلاب در خصوص جوانان تأکید بسیاری نسبت به توجه به این قشر حساس در مقابل تهاجمات دشمنان داشته و فرموده اند: ‏

«انقلاب اسلامی به رهبری امام عظیم الشأن به عنوان یک قیام عظیم مردمی و حرکتی بی نظیر در جهان، با میدان داری جوانان به پیروزی رسید. در این پیروزی میدان مبارزه با استکبار و مهمتر از آن سرزمین دل جوانان میهن توسط اسلام و 

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 220
انقلاب و امام فتح شد و در جنگ تحمیلی هم باز هم جوانان بودند که جنگ را به زیان دشمن تمام کردند، لذا طراحان استکبار جهانی با مشاهده معجزات جوانان مؤمن و تربیت یافته اسلام انقلابی در صدد هستند تا با اجرای نقشه های ضد مردمی و ضد اسلامی خود، این موج عظیم انسانی را از مقابله و مقاومت در برابر آمریکا کنار بزنند.»

‏و همچنین افزودند: ‏

«طی دو قرن گذشته، استعمارگران برای ضایع کردن نسل جوان، برنامه همه جانبه ای را در کل جهان سوم و از جمله در کشورهای اسلامی به اجرا در آورده اند. زیرا، به این حقیقت دست یافته اند که جوانان با فرهنگ، با اراده و با رشد، سلب کننده آرامش بیگانگان و چپاولگران هستند. 

غرق کردن نسل جوان در فسادهای گوناگون و اعتیاد به مواد مخدر و سکر آور یک سیاست پیاده شده استعمار و استکبار است و (همچنین) با تربیت غربی و یا  معلم و استاد است که دبستانها و دبیرستانها محلهایی می شوند مجهز برای تربیت غربی یا شرقی جوان ها. 

‏و امام خمینی در رابطه با هدف استعمارگران بیان داشته اند: ‏

«اینها می خواهند یک مملکت غربی برای شما درست کنند. آزاد هم باشید و مستقل هم باشید اما نه خدایی در کار باشد و نه پیغمبری و نه امام زمانی و نه قرآنی و نه احکام خدا، نه نمازی.»

‏به خاطر همین امر، امام عزیزمان در این باره به جوانان سفارش نمودند: ‏«جوانان عزیز دانشگاهی هر چه بیشتر با کسب علوم و فنون، در اعتلای کشور عظیم خود کوشش نمایند و از نفوذ عناصر منحرف و وابسته به چپ و راست قاطعانه جلوگیری کنند و نگذارند محیط مقدس دانشگاه آلوده به اغراض منحرفان و وابستگان به اجانب گردد و اگر انحراف و گرایش به شرق و غرب خدای نخواسته از اساتید یا 

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 221
دانشجویان مشاهده کردند به ستاد فرهنگ اطلاع دهند و در دفع آن با ستاد همراهی لازم را بنمایید.»

‏و همچنین فرمودند: ‏

«دانشگاه که رأس امور هست و تقدیرات یک کشوری، مقدرات یک کشوری بسته به وجود آنهاست، باید جدیت کنند که روی خودشان را از غرب و شرق برگردانند و به صراط مستقیم، به سوی کعبه آمال، به سوی خدای تبارک و تعالی توجه کنند و جوانان را بسازند برای آتیه این کشور.»

‏و به قول شاگرد امام حضرت آیت الله خامنه ای: ‏

«سیاست ما، کسب علم، صنعت و فنون مختلف از بیگانگان و اداره و انتخاب آن به دست خودمان است. انسان باید علم را از هر کس که آن را در اختیار دارد فرا بگیرد، اما مزدور او نباشد. ما علم را می آموزیم و آن را در خدمت سازندگی کشور به کار می بندیم. ملت ما از استعدادهای فراوان، روح خلاقیت و توان علمی بالقوه برخوردار است، لذا نباید از کاروان علم و صنعت دنیا عقب بمانیم.»

‏آنچه امام عزیزمان در رابطه با سخنانشان اصرار می ورزید علاوه بر اهمیت نسل جوان و دانشگاه به موضوع اصلاح دانشگاه و فرهنگ مستقل آن بیش از امور دیگر تأکید داشتند. از آن جمله فرمودند: ‏

«آنچه که دانشگاه در یک کشوری نقش دارد از امور مهمه ای است و نقش بزرگی دارد که این نقش بزرگ را اگر ایفا کند به طور صحیح ایفا کند، کشور را به مقصد اعلاء خودش می رساند. 

‏همچنین فرمودند: ‏

«دانشگاههای ما باید در احتیاجاتی که ملت دارند در خدمت ملت باشند نه در خدمت اجانب. ما باید یک دانشگاه مستقل یک فرهنگ مستقل داشته باشیم، عزیزان من، از محاصره اقتصادی نمی ترسیم، ما از دخالت نظامی نمی ترسیم آنچیزی که ما را 

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 222
می ترساند وابستگی فرهنگی است.»

‏و رهبر معظم انقلاب هم به پیروی از فرامین حضرت امام فرمودند: ‏

«دانشجویان و دانش آموزان جوان باید همراه با تقویت بینش، سیاست، قدرت تحلیل خود را با تربیت دینی بسازند و حکم الهی را در محدودۀ شخصی خویش به اجراء درآورند. اهمیت دادن جوانان به نماز، دعا، توکل و توجه به خدا، آنان را پولادین خواهد کرد و این همان چیزی است که آمریکا از آن می ترسد.»

‏و امام عزیزمان بیان داشتند: ‏

«سلام بر دانش دانشگاه و دانشگاهیان که چراغ راه هدایت و راهنمایی ملت به سوی تعالی سعادت و فضل و فضیلت می باشد. سلام بر جوانان برومند که با سلاح علم در سرافرازی و اعتلای کشور عزیز اسلامی کوشا، و در رسیدن به هدفهای انسانی اسلامی از هیچ زحمت و کوشش دریغ ندارند. (چرا که) دانشگاهها بر اساس فرهنگ اسلامی و انتخاب و آماده سازی اساتید شایسته و متعهد و آگاه و دیگر امور مربوط به انقلاب آموزشی اسلام اقدام نمایند. 

‏ ‏

نقش دانشگاه و روحانیت و اتحاد ایشان در بیداری مردم و ارتقاء فرهنگ عمومی: 

‏سخن خود را باز، با کلام مهمی از سخنان گهربار امام مان آغاز می کنیم: ‏

«استعمارگران در ممالک اسلامی دو چیز را دیده اند که اگر باشد ممکن است سد راه آنها باشد. یکی - اصل اسلام، اگر چنانچه اسلام به آن طوری که هست و به طوری که خدای تبارک و تعالی اسلام را تأسیس کرده است، اگر به آن طریق اسلام پیاده شود، فاتحه مستعمرین خوانده می شود. این راجع به اسلام که فکر کرده اند برایش یکی هم روحانیت اسلام که اگر اینها قوه داشته باشند و اینها با تمام ملتها سر و کار دارند و در بین ملت، اگر کسی قدرت داشته باشد آری، به درستی این کسانی که در میان ملت قدرت دارند و نفوذ کلام و راهنمای ملت می باشند همین روحانیت هستند که دشمنان در هر لحظه از حضورشان هراس دارند و وظیفه ما مسلمانان هم پیروی از 

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 223
ایشان است چرا که علماء انسانهای پاک و دلسوزی هستند که در برابر کجی ها و زشتی ها نمی توانند بی تفاوت بمانند و چون پدری مهربان و دوستی خیرخواه لب به پند و اندرز می گشایند. آنها از عوامل مهم تربیت به شمار می آیند که باید به آنها احترام گذاشت و گوش دل به سخنان آنان سپرد. در غیر این صورت، تلخی ها و پشیمانی ها در انتظار ما خواهد بود. 

‏و در این خصوص، رهبر پیشوایان و شیعیان علی(ع) می فرماید: ‏«شما مردم را بر من حاکم اسلامی حقی است، اما حق شما بر من آن است که از خیرخواهی شما دریغ نورزم و شما را تعلیم دهم تا از جهل و نادانی نجات یابید و شما را تربیت کنم تا علم فراگیرید و تربیت شوید.»

‏به خاطر همین امر است که امام عزیزمان به تدریس علوم معنوی نیز در دانشگاه تأکید داشتند و فرمودند: ‏

«باید در دانشگاه همانطوری که علوم مادی تدریس می شود علوم معنوی تدریس بشود. باید آن امور انسانی، امور تربیتی به دست اشخاصی که بدانند تربیت اسلامی چه و بدانند اسلام چه است. متخصص لازم است و در این امر باید از حوزه های علمیه متخصص بیاورند دستشان را دراز کنند پیش حوزه های علمیه که در آنجا این نحو متخصص هست و دانشگاه را باز می کنند.»

‏از این جهت برخلاف میل بیگانگان امام مدام سفارش می نمودند: ‏

«من به شما و تمام نسلهایی که بعد از شما و ما خواهند آمد هشدار می دهم که ملت و روحانیت، دانشگاه و روحانیت از هم جدا نشوند که جدا شدن اینها از هم، هلاکت ملت و هلاکت اسلام و هلاکت کشور است. 

‏نکته هایی که امام مکرراً در باب استفاده از روحانیت دلسوز و عاشق تعلیم و تربیت فرموده اند این است که خط مشی کاریمان را بر مبنای نزدیکتر کردن این دو قشر قرار داده و اگر موانع و یا شرایطی باعث فاصله بین آنها به هر طریق ممکن شود از سر راه ‏

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 224
‏برداشته تا جوانان از سرچشمه اسلام ناب محمدی(ص)، از اهل آن بهره مند گردند. نکتۀ دیگری که از باب نهایت ارادت و علاقه ام به جوانان عرض می کنم این است که در مسیر ارزشها و معنویات از وجود روحانیت و علمای متعهد اسلام استفاده کنید و هیچگاه و تحت هیچ شرایطی خود را بی نیاز از هدایت و همکاری آنان ندانید. ‏

‏در فراز دیگری از سخنان حضرت امام که هدایتگر ماست به مطلب مهمی در شیوه برخورد با جوانان دانشگاهی و غیره برمی خوریم که فرمودند: ‏

«از باب تذکر و تأکید عرض می کنم امروز که بسیاری از جوانان و اندیشمندان در فضای آزاد کشور اسلامیمان احساس می کنند که می توانند اندیشه های خود را در موضوعات و مسایل مختلف اسلامی بیان دارند با روی گشاده و آغوش باز حرفهای آنان را بشنوند و اگر بیراهه می روند با بیانی آکنده از محبت و دوستی راه راست اسلامی را نشان آنها دهید و باید به این نکته توجه کنید که نمی شود عواطف و احساسات معنوی و عرفانی آنان را نادیده گرفت و فوراً انگ التقاط و انحراف بر نوشته هایشان زد. به جای پرخاش و کنار زدن آنها، با درایت و الفت با آنان برخورد کنید. اگر قبول هم نکردند مأیوس نشوید و در غیر این صورت خدای ناکرده به دام لیبرال ها و ملی گراها و یا چپ و منافقین می افتند و گناه این کمتر از التقاط نیست. وقتی ما می توانیم به آینده کشور و آینده سازان امیدوار شویم که به آنان در مسایل گوناگون بها دهیم و از اشتباهات و خطاهای کوچک آنان بگذریم و به همۀ شیوه ها و اصولی که منتهی به تعلیم و تربیت صحیح آنها می شود، معتقد باشیم.»

‏دقت در این نکته باعث می شود جایگاهی که حضرت امام برای جوانان تعیین فرموده اند را حفظ کنیم. چرا که در وصیت نامه حضرت امام نیز به سفارشات مؤکد ایشان در این باره برمی خوریم. از آن جمله: ‏

«بر ملت و دولت جمهوری اسلامی است که در همه اعصار نگذارند عناصر فاسد دارای مکتب های انحرافی و یا گرایش به غرب و شرق در دانشسراها و دانشگاهها و 

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 225
سایر مراکز تعلیم و تربیت نفوذ کنند و از قدم اول جلوگیری نمایند تا مشکل پیش نیاید و اختیار از دست نرود. 

وصیّت اینجانب به جوانان عزیز دبیرستانها و دانشگاهها آن است که خودشان شجاعانه در مقابل انحرافات قیام نمایند تا استقلال و آزادی خود و کشور و ملت خودشان مصون باشد. 

شما الان یک نهال کوچکی هستید که ارتباطتان تازه است و الان شروع شده است، یک پرورش صحیح که از دانشگاه وقتی بیرون می آیند مستقل در فکر باشند، مستقل در عمل باشند، تحت تأثیر گرایشهای غربی و شرقی نباشند، خدمتگزار به کشورشان باشند نه خدمت به دیگران بکنند. 

ما آزادی که اسلام در آن نباشد نمی خواهیم. ما استقلالی که در پناه اسلام است می خواهیم. ما آزادی و استقلال بدون اسلام به چه دردمان می خورد. وقتی اسلام نباشد، وقتی پیغمبر اسلام مطرح نباشد، هزار آزادی باشد ممالک دیگر هم آزادی دارند. ما آن را نمی خواهیم. 

‏به همین علت امام عزیزمان فرمودند: ‏

امروز فضلا و روحانیون، دانشگاهی اگر واقعاً علاقه دارند به اینکه کشور محفوظ بماند خصوصاً دانشگاهی ها و اساتید دانشگاه، اگر واقعاً علاقمند که این کشور دوباره برنگردد به اوضاع سابق. باید مواظب باشند دانشگاهیها، اساتید مواظب خودشان باشند در تربیت بچه ها و جوانها باشند در کارهایی که می کنند باید نگهدارند دانشگاه را به یک صورتی که به یک واقعیتی که آن واقعیت همین تحولی است که در ایران پیدا شده است دانشگاه باید متحول باشد و البته شده است لکن بیشتر مواظبت می خواهد. 

«امروز فضلا و مدرسین علوم اسلامی طریقه سلف صالح را حفظ و افکار خود را برای هر چه پربارتر  کردن فقه و تفسیر و فلسفه و سایر علوم اسلامی به کاربرند و 

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 226
شاگردان خود را برای همین مقصد الهی هدایت کنند و اساتید و دانشمندان دانشگاهها هم خود را در مسایل علمی مختلفی که یک امت بدان ها احتیاج دارد صرف نموده و استقلال علمی و فرهنگی را پی ریزی نمایند تا پس از مدتی به خواست خداوند تعالی در سایه کوشش و به کار انداختن افکار عالیه خود و اعتماد به نفس، احتیاج علمی دانشجویان عزیز را آنگونه برآورند که از رفتن به خارج مستغنی شوند و این امری است شدنی.»

‏آری، به درستی این امری است شدنی. چرا که در قرون وسطی نیز در دانشگاههای اسلامی دین و علم به موازات هم پیش می رفت و مدرسه ها در کنار مسجد به تحقیقات علمی سرگرم بود، و دانشمندها و نوابغ بزرگ جامع، هر دو قسمت به جامعه انسانی تحویل می داد آیا شاهدی زنده تر از نوشته ها و آثار خواجه نصیرها و رازی ها و ابن سیناها و امثال این دانشمندان بر این مطالب لازم است؟ ‏

‏نویسندگان تاریخ علم، فصل مبسوط و مفصلّی درباره پیشرفت علوم به دست دانشمندان مسلمان نگاشته و در برابر عظمت علمی آنان خضوع نموده اند، آیا اینها نمی توانند گواه رابطه مستقیم دین و علم باشند. ‏

‏هم اکنون نیز در گوشه و کنار دنیا حرکتهایی به چشم می خورد. از جمله به همّت اداره امور روحانیون مسلمان قفقاز برای نخستین بار در آذربایجان شوروی تدریس الهیات و ادبیات فارسی و عربی با شرکت 50 نفر از دانشجویان مسلمان شوروی آغاز شد و دانشجویان شرکت کننده در مدارس اسلامی باکو مشغول تحصیل هستند. ‏

‏و مظهر و نمونه بارز آن در کشور جمهوری اسلامی ایران است که مصداق بارزی برای عبرت دیگران است و به فرمایش حضرت امام: ‏

«امیدوارم با زحمت شما آقایان و شورای عالی انقلاب فرهنگی، دانشگاهی پیدا کنیم که دانشگاه مردم باشد، نه دانشگاه خارج، ما باید طوری جوانانمان را تربیت کنیم که مسلمانان دیگر کشورها بفهمند که تربیت در این جا مفید است و این را بدانید 

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 227
که اگر دانشگاه درست کار کرد و خود را به دنیا عرضه نمود و مردم دنیا فهمیدند که دانشگاه ایران برای خودش کار می کند نه برای خارج، قهراً مسلمانان دیگر کشورها به این جا خواهند آمد.»

‏به امید همین پیروزی است که امام عزیزمان موکداً به جوانان سفارش وحدت بین دانشگاه و روحانیت می نمودند. چرا که به فرمایش امام: ‏

«اینها می خواهند نگذارند که قشر روحانی با قشر دانشگاهی یکی بشود و امروز دانش آموزان باید سعی کنند تاریخ انقلاب اسلامیمان را و نقش وحدت بین خودشان و دانشگاهیان را با روحانیت بیاموزند. زیرا اگر روحانیون شما را و شما روحانیون را بشناسید و با هم تفاهم کنید مطمئن باشید که جناحهای غربزده و شرق زده از منافقان و چپگرایان و دیگر خرابکاران و منحرفان بر شما و کشور اسلامیتان طمع نخواهند کرد و اگر هم طمع کنند با شکست قطعی مواجه خواهند شد.»

‏پس به فرمایش ایشان سپاه 20 میلیونی، که خود را مجهز نموده اند امروز برای فداکاری در راه اسلام باید مهیا باشند که در همه صحنه ها از کشور اسلامی خود دفاع کنند، وحدت صفوف را حفظ نمایند و هراسی نداشته باشند. چرا که حق با ما و خدا پشتیبان ملت مسلمان است و ما نیز از خداوند متعال عظمت اسلامی و مسلمین و قطع ید مفسدین را خواستاریم. ‏

‏ ‏

نقش تبلیغات

‏اگر به مسأله تبلیغ توجه کنیم درمی یابیم یکی از عوامل تربیت و معرفی ارزشها و نیروی بازدارنده از زشتیها، تبلیغات اسلامی است که گاهی به شکل وعظ و خطابه یا نصیحت و اندرز و زبانی با عنوان امربه معروف و نهی از منکر در جامعه اسلامی مطرح می شود. آنچه در این بحث، ما از تبلیغ منظور داریم تبلیغ اقتصادی و تخدیر و یا برافروختن احساسات و خاموش کردن عقل نیست بلکه غرض، ارشاد و هدایت مردم و ‏

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 228
‏تحریک آنها برای ارتقاء یافتن و بالا آمدن است. ‏

‏چنین امری در عین اینکه برای حیات اجتماعی ضروری است قابل تفکیک از وظیفه انسانی نیست. ‏

‏به حکم حیات جمعی در خوب و بد هم دیگر، در پیروزی و شکست هم شریکیم. پس طبعاً نمی توانیم در برابر زمینه های ناهنجار بی تفاوتی نشان دهیم. ‏

‏آنچه در این زمینه می تواند مورد نظر باشد عبارتست از: 1- آگاهی دادن 2- ایجاد وسعت نظر 3- تقویت روح وظیفه شناسی 4- تقویت ایمان‏

‏اگر همه افراد جامعه به این عامل حساس اجتماعی توجه کنند تربیت فرد و جامعه تحقق می پذیرد و کوتاهی در این امر مهم، ضررها و زیان های بسیاری را بر جامعه مسلمین وارد می سازد. از آنجا که امیر مؤمنان علی(ع) فرمودند: ‏

«لا تَتْرُکو الامَر بالمعروف و النَّهی عَن المنکَر فَیوُلّی عَلَیْکُمْ شِرارُکُمْ ثم تَدْعونَ فَلا یُستَجاب لَکُمْ. 

تبلیغات و امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید که اشرار و فاسدان بر شما مسلط می گردند، سپس هر چه دعا کنید مستجاب نمی گردد. 

‏به همین جهت بود که امام عزیزمان فرمودند: ‏

«مسأله تبلیغ به عهده وزارت ارشاد نیست. بلکه وظیفه همه دانشمندان و گویندگان و نویسندگان و هنرمندان است. باید وزارت خارجه کوشش کند تا سفارتخانه ها نشریات تبلیغی داشته باشند و چهره نورانی اسلام را برای جهانیان روشن نمایند. 

‏و رهبر انقلاب نیز فرمودند: ‏

«امروز ملتها به آفتاب درخشان مفاهیم و معارف قرآنی محتاجند و ما وظیفه داریم با فهم درست، حقایق اسلامی و عمل به آنها در جهت انعکاس صحیح معارف قرآنی و اسلامی تلاش کنیم. 

‏از اینرو امام عزیز به اقشار مملکت سفارش می نمودند: ‏


کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 229
«طلاب عزیز، ائمه جمعه، جماعات، روزنامه ها و رادیو و تلویزیون باید برای مردم این قضیه ساده را روشن کنند که در اسلام، مصلحت نظام از مسائلی است که مقدم بر همه چیز است و همه باید تابع آن باشیم. امیدوارم همه خصوصاً وزارت ارشاد بیشتر از دیگران زحمت بکشند تا همه را ارشاد نمایند و ان شاءالله موفق شوید تا به این کشوری که از حیث فرهنگی هم عقب افتاده بود و هیچ کس در سابق برای اصلاح و ارشاد کاری انجام نمی داد خدمت کنید.»

‏و در همین راستاست که شاگرد حضرت امام حضرت آیت الله خامنه ای نیز مردم را به بیداری دعوت می نمایند: ‏

«کسی تصور نکند که ابرقدرتها با اسلام آشتی کرده اند، لذا امت اسلامی به مقاومت و ایستادگی در برابر دشمنان خود نیازی ندارند. امروز دشمنان اسلام سرگرم طرح توطئه های بزرگی علیه امت اسلامی هستند و با تبلیغات دروغین و تزریق فساد و فحشاء به جامعه اسلامی ما تصمیم دارند که بنای شکوهمند و استوار انقلاب اسلامی را از بیخ و بن برکنند. ولی آنها غافلند که ملت ما بیدار و هوشیار و مقاوم همچون گذشته پاسدار اسلام و انقلاب است.»

‏خاورشناسان و مبشران و سایر دشمنان اسلام عیب و نقصی نمانده که نسبت آن را به اسلام ندهند. دشمنان توحید تیرهای تهمت را به سوی این قلعه محکم متوجه ساخته به خیال اینکه خواهند توانست به این قلعه و شکوه آن دست یابند و یا پایه های آن را متزلزل سازند، آنان با لباس گوناگون و با ادا اطوارهای متفاوت سعی کردند که احساس حقارت را در جامعه ریشه دار کنند. تفوق فکری غرب را بر شرق، در همه امور، نه تنها در زمینه صنعت و حتی در اندیشه های انسانی ثابت کنند. در این راه چه مناظره ها، چه بحث ها، و اظهار نظرها که بعمل آمد، چه پافشاری ها و سماجت ها از سوی آنها که دیده شد. ‏

‏همچنانکه امام عزیزمان فرمودند: ‏

«یک نیرنگ بزرگی که از غرب سرازیر شده است و دول اسلامی را تحت نفوذ قرار 

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 230
داده است یا اینکه تطمیع کرده است و یا تهدید کرده است، در مطبوعات شان می بینیم، در مجلات می بینیم، در تبلیغاتشان، از رادیوهاشان شنیده می شود و با آن چیزها دول اسلام را بیچاره کرده اند و از ظل قرآن کریم دور می کنند. دست استعمار در ممالک اسلامی یکی از فعالیت هایی که می کند این است که اسلام را به یک حقیقت عقب افتاده کهنه معرفی کند. 

‏برای مثال، با شعله ور شدن قیام 15 خرداد رسانه های غربی مانند روزنامه دیلی تلگراف، مجله نوویاکرینا، روزنامه دی ولت چاپ آلمان، واشنگتن پست، روزنامه فرانسوی زبان لوموند به تاریخ 8 ژوئن و رادیو مسکو شب 16 خرداد کوشیدند تا به افکار هویت عناصر انقلابی و مسلمان پیرو خط ولایت فقیه بپردازند. این رسانه ها کوشیدند تا با حرکت 15 خرداد، به شکلهای دیگری نیز مخالفت نمایند. ‏

‏لذا به حربه های کثیفی دست زدند از آن جمله حرکت اصیل اسلامی 15 خرداد را در پرده ای از "مادیت طلبی صرف" معرفی نمودند تا اساس این حرکت در محاقی از ابهام و تردید قرار گیرد. ‏

‏برای نمونه مثال دیگری را می توان از رابطه استعمار و مردم مظلوم آفریقا بیان نمود که مبشران و گروههای تبلیغی و تبلیغاتی مسیحی، طی دو قرن گذشته با پشتیبانی کامل استعمارگران در راه وحشی معرفی نمودن آنها به غارت سرمایه هاشان پرداخته و علاوه بر آن در راه مسیحی ساختن مردم آفریقا کوششها نمودند و از رهگذر تأسیس مدارس و آموزشگاهها تا حدودی به مقصود خود نایل شدند. ‏

‏و دیگر نمونه ها برای کامیابی این زالو صفتان در سراسر دنیا، خصوصاً در مواجهه با کشورهای اسلامی بسیار است. ولی خوشبختانه امروزه تمام آن تبلیغات در مورد نظام اسلامی در کشور ایران نقش بر آب شده و نظام اسلامی ایران از حاکمیت قدرتمندی برخوردار است. ولی طبق فرمایشات حضرت امام باید تبلیغات ما نیز در خارج قوی باشد تا بتوان با شبیخون فرهنگی تبلیغات غرب و بیگانگان مقابله نمود. از جمله اینکه: ‏

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 231
«تبلیغات باید با ما باشد، آقا ما مبلغیم نه شما، تبلیغ باید با ما باشد ما باید در رادیوها جا داشته باشیم برای تبلیغ، شما وقتی هم تبلیغ می کنید تبلیغ ضد اسلامی، اسلام را طوری معرفی می کنید که دانشجوها از آمریکا به من نوشته اند. 

و هر چه بدبختی هست از سران اسلام است و از دول اسلامی است. 

ما تبلیغاتمان در خارج بسیار ناقص است و اشخاصی که از خارج می آیند اینجا و با من ملاقات می کنند همه از این مطلب شکایت دارند که در خارج تبلیغات کم  است. البته وزارت خارجه و ارشاد اخیراً یک طرحهایی دارند و ان شاءالله موفق خواهند شد لکن باید ما تبلیغاتمان زیاد بشود که لااقل بتوانیم به ملتها حالی کنیم که این تبلیغاتی که اینها بر ضد اسلام و بر ضد مسلمین و بر ضد جمهوری اسلامی می کنند اینها تمام غلط است و ما امروز موظفیم که تبلیغات را هر چه بیشتر تقویت کنیم و دولت و وزارت ارشاد نیز موظف است که تبلیغات را در خارج تقویت کنند.»

‏و اگر وزارت فرهنگ مقداری از وقت دستگاههای فرستنده در دست ما باشد ما مردم دنیا را آشنا می کنیم به احکام اسلام و فرهنگ مستقل و یک فرهنگ مسلّم. ‏

‏طبق فرمایش حضرت امام بدیهی است با حساسیت تبلیغ در خارج، بر وزارت ارشاد است که شورای عالی تبلیغات در جذب و آموزش نیروهای صالح و افراد شایسته برای اعزام به خارج از کشور و برای مقصد نشر فرهنگ اسلامی به وزارت ارشاد کمک و همکاری نمایند و با هماهنگی کامل این وظیفه الهی را عمل نمایند. ‏

«در همچو محیطی که تمام رسانه های گروهی بر ضد اسلام واقعاً، به ضد جمهوری اسلامی تبلیغات می کنند بر همه لازم است که تبلیغات کنند. تبلیغات داخلی برای اینکه مبادا مردم تحت تأثیر تبلیغات سوء ابرقدرتها واقع بشوند.»

‏آری به حق، اگر بر اساس فرمودۀ امام این چهرۀ نورانی اسلام با آن جمال جمیل که قرآن و سنّت در همه ابعاد به آن دعوت کرده از زیر نقاب مخالفان اسلام و کج  فهمی های دوستان خودنمایی کند، اسلام جهانگیر خواهد شد و پرچم پرافتخار آن در همه جا به ‏

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 232
‏اهتزاز در خواهد آمد. ‏

‏حال در اینجا لازم است با گذری به رهنمودهای حضرت امام به نقش حساس و مؤثر رسانه هایی همچون صدا و سیما و مطبوعات و غیره اشاره ای داشته باشیم تا ان شاءالله این آگاهی عمومی در جهت حفظ ارزشهای اسلامی، گامی مؤثر در برابر تهاجم فرهنگی بیگانگان باشد. ‏

‏ ‏

اهمیت تبلیغ و نقش وسایل ارتباط جمعی

‏اهمیت محیط اجتماعی در رشد و تکامل انسان و هدایت استعدادهای فردی در جهات مشخص، در تمام ادیان و اغلب مکاتب روان شناسی و تعلیم و تربیت مورد تأکید قرار گرفته است. اصولاً یکی از جنبه های رشد اجتماعی درک ارزشهای حاکم بر جامعه و انطباق رفتارهای خود با این ارزشها می باشد. ‏

‏رشد اجتماعی به ویژه در دوره نوجوانی و جوانی در ارتباط با محیط اجتماعی شکل می گیرد، ارتباط متقابل با دوستان، تقلید از الگوهای اجتماعی، کیفیت قوانین و مقررّات اجتماعی و جمعی و رسانه های گروهی از جمله: رادیو و تلویزیون، سینما، مطبوعات و ... در تعیین ساختار فکری فرهنگی شخصیت فرد و رفتار او نقش حساس و تعیین کننده ای دارد. ‏

‏رادیو و تلویزیون را می توان در ردیف وسایل و ابزار نیرومندی دانست که اگر چنانچه به شکل صحیح و حساب شده ای از آنها استفاده شود، بخشی از مشکلات آموزشی را حل می کند. به قولی رادیو تلویزیون را باید مانند پل ها و جاده ها و برق جزو وسایل عمومی تلقی کرد و بایستی علاوه بر استفاده های آنی و مقطعی برای هدفهای دراز مدت و جهت گسترش و افزایش ابعاد فرهنگی و آموزشی آن سرمایه گذاری کرد. ‏

‏در میان تکنیک های جدید ارتباطی، رادیو وسیله مناسبی خصوصاً برای کشورهای جهان سوم محسوب می شود. به نظر می رسد این وسیله به قدر کافی در زمینه تعلیم و ‏

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 233
‏تربیت به کار نرفته است و ظاهراً مردم مجذوب وسایل دیگری شده اند که شهرت و کارآیی بیشتری دارند، از جمله ماشین های پیشرفته، کامپیوتر، ویدیو و تلویزیون. بسیاری از پژوهش هایی که درباره نقش تلویزیون در آموزش بعمل آمد، با این هدف بود که کارآیی تلویزیون در فراگیری بعضی مواد درسی و یا در سطوح مختلف تعلیم و تربیت، با روشهای آموزشی رایج، مورد مقایسه قرار گیرد. از این رو موفقیت شاگردانی که به وسیله تلویزیون آموزش دیده اند از طریق شرکت آنان در امتحانات از طریق شرکت آنان در امتحانات ملّی سراسری اندازه گیری می شود. ‏

‏وسیله جدیدی که در زمینه تعلیم و تربیت فردی وجود دارد، نوارهای ویدیو است که دستیابی به برنامه ها را سرعت بخشیده است. تلویزیون آموزشی کانادا یکی از پیشقراولان تهیه و فروش برنامه های آموزشی در دنیا می باشد. برنامه های شبکه تلویزیون آموزشی انتاریو ‏‎T. V. O‎‏ در گوشه و کنار دنیا از جمله ایالات متحده آمریکا، اسرائیل، استرالیا، کره جنوبی، آلمان، ژاپن، نیجریه، کنیا، زیمبابوه ... مشاهده می شود. در حال حاضر رادیو و تلویزیون آموزشی "سوئد" به تولید و پخش برنامه های آموزشی قبل از دبستان تا مدرسه و آموزش عالی و آموزش بزرگسالان، با برخورداری از تسهیلات آموزشی می پردازد. ‏

‏در کشور "انگلستان" رادیو و تلویزیون "بی بی سی" در زمینه های آموزشی برنامه هایی تهیه می کند و به عنوان همکار دانشگاه آزاد در آموزش، سهم مساوی دارد.‏

‏در کشور روسیه تلویزیون آموزشی در سراسر خاک این کشور فعالیت می کند. در کشور ژاپن نیز از وسایل و ابزار پیشرفته تکنیکی، در امر آموزش استفاده می شود. در کنار هر تخته سیاه بزرگ یک دستگاه ویدیو تعبیه شده است که در تدریس علوم مختلف و آموزشهای گوناگون مورد استفاده قرار می گیرد. ‏

‏در این رابطه نیز امام عزیز ما فرموده اند. ‏

«رادیو و تلویزیون یک دستگاه آموزشی است. باید دستگاهها به طور مسالمت، به 

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 234
 طور صحیح و به طور سلیم اداره کرد.»

‏البته علی رغم نقاط قوت و مثبتی که در این رابطه در این دستگاهها و رسانه ها نهفته است متأسفانه استعمارگران با نیروی هر چه تمامتری کوشیدند که از همه تجهیزات، اعم از وسایل تبلیغاتی، رسانه های گروهی، رادیو و تلویزیون، مطبوعات و غیره برای تحقق بخشیدن به هدفهای استعماریشان استفاده نموده تا سطح فساد را در اجتماعات بزرگ اسلامی بالا برند و ایمان را در روح مسلمانان نابود سازند، لذا اول به بذرافشانی و بعد به تبلیغات گسترده از هر راه ممکن پرداختند. ‏

‏از این رو با دقت نظر در نظرات حضرت امام درمی یابیم که به تذکرات روشنگرانه مهم و مفیدی اشاره داشته اند. از آن جمله اینکه: ‏

«رادیو  تلویزیون یک دستگاهی است که هم در طرف تبلیغات فاسد اهمیت زیادی دارد و هم در طرف تبلیغات صحیح، این با آن طوری که از اول شاید آنهایی که درست کردند اینها نظر آموزشی داشتند، این دستگاهها، تمام مطبوعات اینطور هست منتها اهمیت تلویزیون بیشتر از همه است، اهمیت رادیو  تلویزیون بیشتر از همه است، این دستگاهها، دستگاههای تربیتی است، باید تمام اقشار ملت با این دستگاهها تربیت بشوند. یک دانشگاه عمومی است. دانشگاهها، دانشگاههای موضعی است، این یک دانشگاه عمومی است. دانشگاهی است که در تمام سطح کشور گسترده است. باید این دستگاه دستگاهی باشد که بعد از چند سال تمام قشر ملت را روشن کند. تمام را مبارز بار بیاورد، تمام اینها را مستقل بار بیاورد، تمام اینها را مستقل بار بیاورد، آزادمنش بار بیاورد، از غربزدگی بیرون کند، استقلال به مردم بدهد.»

‏آنچه در نظرات حضرت امام حائز اهمیت است اشاره ایشان به رادیو تلویزیون به عنوان "دانشگاه عمومی" است که در سخنان دیگری در این رابطه نقش رسانه ها و مردم را به حکم معلم و شاگرد معرفی نموده و اشاره داشتند که: ‏

«نقش مطبوعات در کشورها، منعکس کردن آرمانهای ملت است. مطبوعات باید 

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 235
مثل معلمینی باشند که مملکت را و جوانان را تربیت می کنند. در هر صورت تمام رسانه ها مربی یک کشور هستند باید تربیت کنند کشور را، افراد یک کشور را و باید خدمت کنند به ملت.»

‏به گفته ایشان باید مطبوعات در خدمت کشور باشند نه بر ضد انقلاب کشور. مطبوعاتی که بر ضد انقلاب کشور هستند اینها خائن هستند. این تبلیغاتی که اینها بر ضد اسلام و بر ضد مسلمین و بر ضد جمهوری اسلامی می کنند اینها تمام غلط است. در یک همچو محیطی که تمام رسانه های گروهی به ضد اسلام و واقعاً به ضد جمهوری اسلامی تبلیغات می کنند امروز بر همه لازم است که تبلیغات کنند. ‏

‏بر اساس فرمایشات حضرت امام، از نمونه های این تبلیغات فاسد که بر ضد سلامت جامعه بوده می توان از تبلیغات رادیو تلویزیون عصر پهلوی نام برد که امام در اهداف شوم این سالوس صفتان چنین بیان داشتند: ‏

«مدتی که محمدرضا شاه مخلوع تلویزیون را تحت سیطره خودشان داشتند کوشش می کردند که جوانهای ما را منحرف کنند یعنی نگذارند که قوّه ایکه باید برای کشور خدمت بکند، راهشان را کج می کردند که در خدمت دیگران باشند. باید رادیو و تلویزیون، مربی جوانهای ما، مربی مردم کشور باشد. جوانهای ما را طوری بار می آورند که برای خودشان نباشند برای دیگران باشند.»

‏از آنجایی که در سخنان حضرت امام نیز مشهود است چه قبل از انقلاب و چه بعد از قیام شکوهمند ملت تمام توجه استعمارگران متوجه قشر جوان و نسل فعّال کشور می باشد. در این باره امام فرموده اند: ‏

«غربیها می خواهند جوانهای ما را شستشوی مغزی دهند، آنها می خواهند جوانهای ما را تربیت فاسد کنند. ما از دانشگاه استعماری می ترسیم که جوانهای ما را آنطور تربیت کنند که در خدمت به غرب بکنند.»

‏لذا بر این اساس است که رهبر معظم انقلاب در رابطه با اهمیت این موضوع  ‏

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 236
‏فرموده اند: ‏

«(مطبوعات) روزنامه‏ ‏نگاران رادیو تلویزیون، دستگاههای تبلیغاتی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی و آموزش و پرورش باید با این توطئه مقابله کنند و همزمان با آن به انجام کار صحیح فرهنگی بپردازند.»

‏اگر به تهاجم فرهنگی دقیق نگریسته بشود و به اهمیت وسایل و دستگاههای ارتباطی به دقت بنگریم می بینیم فیلمها و برنامه های زیادی را در راه ابتذال جامعه، رواج و رونق داده اند و از دید دیگر فاجعه آفرین شده اند فیلم هم می توانست در آن بحران در خدمت علم و وسیله انتقال صنعت و فکر صنعتی باشد ولی متأسفانه آگاهانه، ویرانگری کرد. آنها صحنه هایی را به نمایش گذاردند که نه تنها افراد را به سوی تحول صنعتی جهت نداد، بلکه مردم را از مسیر اصلی و حتی از واقعیات موجود دور ساخت. تخیل ها، رؤیاها، بلندپروازیها، در سایه آن به وجود آمد و مردم به تقلید و ادای مشتی افراد فاسد، بدکار، خائن و همه به نام قهرمان، آرتیست، هنرپیشه پرداختند و بر این اساس می بینیم هنر که باید سازنده و بیدار کننده باشد تخدیر کننده شده و برای صاحبان فیلم ثروت، ولی برای نسل ها فقر و استثمار فکری را به ارمغان آورد. ‏

‏مسائلی که این قبیل فیلم ها در برداشتند علاوه بر رواج مد غربی، سرگرم کننده بود و هرگز سازندگی و یا بازسازی نداشتند. ‏

‏اگر نظر حضرت امام را در این زمینه، مورد بررسی قرار دهیم در فرمایشاتشان به این نکته برمی خوریم که فرمودند: ‏

«باید فیلمهاییکه در تلویزیون هست فیلمهای آمزنده باشد، فیلمهایی باشد ولو از خود ایران درست کنند، آموزنده باشد، یا فیلمهایی که از خارج می آید، درست تفتیش بشود که ممکن است آنها با شیطنت فیلمهایی را بفرستند که بخواهند فاسد کنند جوانهای ما را، اینها باید همه شان درست شود و اداره شود و اسلامی شود.»

‏بدین جهت است که امام عزیز تأکید فرموده بودند: ‏


کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 237
«اگر بخواهید مملکتتان یک مملکت آزاد باشد. یک مملکت مستقل باشد. مسائل را از این به بعد جدی بگیرید رادیو و تلویزیونش را تبدیل کنید به یک رادیو و تلویزیون آموزنده، موسیقی را حذف کنید. نترسید از اینکه به شما بگویند کهنه پرست شدید. باشد ما کهنه پرستیم از این نترسید، همین کلمات نقشه است برای اینکه شما را از کار جدی عقب بزنند. این که می گویند که اگر چنانچه موسیقی در رادیو نباشد آنها می روند از جای دیگر موسیقی را می گیرند، بگذارید بگیرند از جاهای دیگر. شما عجالتاً آلوده نباشید آنها کم کم بر می گردند به اینجا. حالا اگر از جای دیگر می گیرند ما باید به آنها موسیقی بدهیم؟ ما باید خیانت کنیم؟ عوض آن باید یک چیزی بگذارید که آموزنده باشد.»

‏بر اساس گفتار امام: ‏

«رادیو تلویزیون، دانشگاه اخلاقی و رفتاری مردم جامعه می باشد که با ارشادهای بجا و راهنمایی های خوب می تواند جامعه را به سوی تکامل سوق دهد.»

«باید تبلیغات فرهنگی ما خصوصاً در رادیو تلویزیون بیشتر باشد چرا که الان وضع طوری شده است که آن روستایی که در صحرا مشغول امر کشاورزی می باشد هم به رادیو گوش می کند و در بعض نقاط تلویزیون هم هست آنقدری که رادیو و تلویزیون می تواند به مردم خدمت کند، روزنامه و دستگاههای دیگر نمی توانند خدمت کنند.»

‏و همچنین فرمودند: ‏

«سینما، در رژیم شاه در خدمت فساد بودند در حالی که در جمهوری اسلامی باید در خدمت اصلاح ملّت باشد. از آنجا بود که امام در رابطه سنت و تجدد فرمودند ما با هیچ یک از مظاهر تجدد مخالف نیستم ما با آنچه که مفاسد اخلاقی در برداشته باشد مخالفیم.»

‏پس به فرموده امام اشخاص نویسنده، اشخاص گوینده، اشخاص فهیم، اشخاص ‏

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 238
‏مطّلع در اینجا صحبت بکنند، فرصت به آنها بدهند و آنها صحبت بکنند. به جای آن چیزهایی که بدرد ملّت نمی خورد یا مضرّ به حال ملت است یک چیزهایی مفید را به مردم بدهند و یک غذای مفیدی به مردم بدهند، مردم را تغذیه کنند به غذاهای صحیح، سالم. ‏

‏ ‏

نقش مطبوعات و رسالت اهل قلم نویسندگان و هنرمندان: 

‏عادت استعمار بر این است در هر جا که نفوذ پیدا کرد حملات خود را از داخل مرزها آغاز کند و در داخل کشور با ملت ها بجنگد. ‏

‏استعمار با کوششهای پی گیر، به تربیت خائنانه عده ای از مزدوران و فارغ التحصیلان پرداخته و به هر وسیله ممکن قلب و عقیده شان را خریداری نموده و آنان را در راه مصالح و منافع خویش به کار گرفته است تا آنان به ثناگویی و ستایش استعمار بپردازند و اربابان خود را تقدیس نمایند. ‏

‏بعضی از روزنامه نویسان و ادیبان که ضمیر و باطن خود را به استعمار فروخته باشند در راه خیانت و ویران کردن مبانی اخلاقی و معنوی ما گام برمی دارند و با فتنه انگیزیها، جوانان کشورهای اسلامی را به سوی فساد و بدبینی می کشانند. خصوصاً با انتشار مطالب بی پایان و نوشتن رمانها و داستانهای دیوانه کننده ای، افکار و روان آنان را آلوده می سازند و این یکی از مصادیق مفهوم تهاجم فرهنگی است. ‏

‏جنایاتی را که این عده برای نابودی ما انجام داده اند هیچیک از لشگرکشیها و حملات نظامی دشمن انجام نداده است. من با یک تأسف عمیق باطنی، اکثر روزنامه های ممالک اسلامی از جمله ممالک غربی را می بینم که در مسیر اجرای نقشه های استعمار گام برمی دارند و دانسته یا ندانسته جوانان ما را از کمالات روحی و اخلاقی محروم می نمایند و روح اسلام را در باطن آنان نابود می سازند. ‏

‏در نظرات حضرت امام می بینیم که ایشان تأکید داشتند: ‏

«مطبوعات باید این توجه را داشته باشند که چیزهایی که برای ملت مفید نیست 

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 239
در روزنامه ها ننویسند، کاغذ صرف این نکنند، وقت صرف نکنند، باید رادیو تلویزیون توجه به این معنا داشته باشند که این از بیت المال مسلمین است. باید دقتش صرف چیزهایی که مربوط به مصالح مسلمین است بشود.»

‏اصولاً امروزه صاحبان جرائد، خصوصاً در کشورهای اسلامی برای اسلام فکر نمی کنند، گویا آنان در میان مسلمانان بسر نمی برند و یا اساساً سرزمین ایشان سرزمین اسلامی نیست، همین روزنامه ها هستند که با زورگویان و ستمگران همکاری می کنند و زبان گویای آنان به شمار می روند به یاد هر دعوت باطنی می شتابند و علناً با دعوت حق می جنگند و به نام آزادی، آزادی مطبوعات، آزادی عقیده، آزادی فرد و نظایر آن که چنین نامهای فریبنده و طرز فکر غلطی دست پرورده انقلاب فرانسه بود، به پیش می روند و در پناه استعمار، نقشه های شومش را می پرورانند. ‏

‏البته اسلام هم با آزادی موافق است، اما چه نوع آزادی بهتر است؟ این سخن را از کلام امام بشنویم که فرمودند: ‏

«مسأله دیگر مطبوعات است و مطبوعات هر کشوری، نقش اساسی را در ایجاد جَوی سالم و یا ناسالم دارند من بارها گفته ام که مطبوعات باید مستقل و آزاد باشند و آزادانه مطالب را بنویسید ولی توطئه نکنید. روزنامه ها آزادند مطالب را بنویسند، مسایل بنویسند، اما آزاد هستند که اهانت به مثلاً مقدسات مردم بکنند؟ آزادند که فحش به مردم بدهند؟ که تهمت به مردم بزنند همچو آزادی نمی تواند باشد. آزادی توطئه نمی تواند باشد اگر یک روزنامه ای توطئه بر ضد مسیر ملت می خواهد بکند،  نوشتن چیزهایی که برخلاف مسیر ملت است و با ننوشتن چیزهایی که بر مسیر ملت است اگر بخواهد توطئه بکند و راهی برود که دشمنهای یک ملت آن راه را می روند ترویج بکند، از کارهای دشمنهای یک ملتی بنویسد، چیزهایی که مربوط به دشمنهای یک ملت است اگر اینطور باشد، این طور آزادیها را ملت ما نمی تواند بپذیرند. 

من بار دیگر از مطبوعات سراسر ایران می خواهم که بیاید دست در دست 

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 240
یکدیگر نهید و آزادانه بنویسید ولی توطئه نکنید. امید است که در خدمت خدا و مردم درآیید. 

‏به همین خاطر بود که امام عزیزمان مرتباً تأکید داشتند: ‏

«طلّاب عزیز و ائمه محترم جمعه و جماعات، روزنامه ها و رادیو  تلویزیون باید مردم را روشن کنند که در اسلام مصلحت نظام از مسائلی است که مقدم بر همه چیز است و همه باید تابع آن باشیم.»

‏البته بدیهی است که صاحبان دل های زنده ای نیز در میان روزنامه نگاران پیدا می شود که باید آنها را استثناء کرد ولی مایه تأسف است که روزنامه ها همواره اندیشه های باطل را ترویج می کنند که هم اکنون در ممالک اسلامی به چشم می خورد. ‏

‏بسیاری از کتب و مجلات و روزنامه ها که از وسایل عمده در نشر فرهنگ بودند در خدمت گسترش فساد و زیانبخشی در آمدند. این وسایل به گونه مرئی و نامرئی به حریم مغزها پای نهادند و افکار و اندیشه ها را ربودند. ‏

‏نه تنها، بی تعهد و نامسئول بودند و نه تنها آموزندگی و سازندگی نداشتند بلکه محتوای بی ارزش شان مخدّر و درصدد ارضای کاذب هوسها بود. مجلات، تصویری از فضیحت ها بود و رسوایی ها و نه فضیلت ها و از هنر به گونه ای دیگر یاد کردند. و از شایسته ها تعبیر دیگری داشتند. ‏

‏آری به راستی، به هنگامی که کتب و مطبوعات یعنی رنگ دهنده اندیشه ها برای سوداگری و در خدمت استعمار باشد پیدا است که در آن صورت، بنای عقل و منطق را ویران خواهد نمود و از هر گونه ترقیّات روحی و معنوی خصوصاً پیروان اسلام جلوگیری می نماید. ‏

‏در این خصوص بود که امام راحلمان تأکید داشتند: ‏

«من به شما عرض می کنم که قلمها و قدمها و نطق ها و شیطنت ها دنبال این است که نگذارند شما ادامه بدهید به این چیزی که مشغول شدید. اینها می خواهند نگذارند 

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 241
شما ادامه بدهید به این چیزی که مشغول شدید.»

‏آری، به راستی، این وسیله بهتر می تواند راه اندیشه های جوانان را گمراه کند و در افکار تازه جوانان موجی از شک و تردید به وجود آورد. از جمله می توان از روزنامه "صاحبه الجلاله" یهودیان نام برد که با پیرایه های مقدس مآبانه و عوام فریبی که بر آن بستند، می خواستند هر حیله ای را به اجرا در آورند تا بهتر بتوانند برای چنگال سیطره خود جا باز کنند و توجه مسیحیان را به اقلیت یهود جلب نموده و به نام دانش و فرهنگ و آزادی و تمدن، راه به مغز افراد ضعیف باز کنند. مادامی که یهود با سرمایه خود یا دیگران روزنامه نگاری در دنیا را دست داشته باشد و در دست سالوس صفتان و زورگویان دوّل استعماری باشد بزرگترین و بهترین وسیله برای دعوت آنان و سیطره آنها به شمار خواهد رفت و حرکت مزدوران و دست نشانده های آنان خصوصاً در کشورهای اسلامی درست در خط و مسیر آنان بود و از همین حیث بود که امام می فرمودند: ‏

«روزنامه هایی که از شاه چیز می گیرند و اجیر او هستند و تبلیغات می کردند به اینکه این مردم هرج و مرج طلب هستند.»

‏در صورتی که مطبوعات به فرموده امام باید منعکس کننده آمال و آرزوی ملت باشد، مسایلی را که ملت می خواهند منعکس کند و یا مطبوعات در خدمت کشور باشد و آرمان ملت را منعکس کند. ‏

‏متأسفانه امروزه، آن اندازه که جوانان ما در زمینه سنت های منقرض شده اطلاعات دارند درباره تمدن اصیل و بزرگ خودشان اطلاع ندارند و این سنت، جز ثمره کوششهای ریاکارانه و نقشه های جهنمی استعمار که هنوز غالب مردان و جوانان از آن غافلند، خصوصاً تحصیلکرده ها و پرورده های دیار غرب که سم افعی ها و سم پاشیها و تفرقه افکنی های غرب را برای جوامع مسلمین به ارمغان می آورند، نیست. ‏

‏ای کاش همه ادیبان امروز ما در همه کشورهای اسلامی در راهی قدم برمی داشتند که ادیب بزرگ و دانشمند ‏"سیّد قطب"‏ و سایر مشعل داران ادبیات اسلامی مانند "استاد ‏

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 242
‏مصطفی صادق رافعی" در آن راه گام برداشته اند. ‏

‏البته به لطف انقلاب اسلامی، امروز ما نویسندگان و ادبا و شعرایی داریم که برای شکوه و عظمت اسلام تلاش می کنند و گام برمی دارند و ادبیات خود را با مطالب اسلامی زینت می بخشند و از لحاظ دینی و ادبی و اخلاقی، مقررات و حدود اسلامی را مراعات نموده و اسلوب ادبیات سازنده و بهتری را از نظر نثر و یا شعر به اسلام عرضه داشته اند. با قلم های ارجدار، روحیه های پاکی در راه پیشرفتهای دینی و اسلامی می کوشند، اگر همه ادبای ما مانند اینها بودند، اجتماع اسلامی و وضعیت کشورهای مسلمان غیر از این بود که اکنون مشاهده می کنیم و از این همه انحطاط اخلاقی و فرهنگی و نگرانیهای فکر و تشویش های روانی و بالاخره از بهت زدگیها و جاه طلبی ها خبری نبود. و این چنین قتل عام فکری، فرهنگی و سرمایه ای نمی شدند. ‏

‏به خاطر این امر مهم است که رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای فرمودند: ‏

«مطبوعات، گویندگان و وعاظ باید در مورد برکت ها، قدرت و ارزش های انقلاب و لزوم پای بندی به این ارزش ها بنویسند و سخن بگویند و مردم را از خطرات تهاجم دشمن حفظ کنند.»

‏امام عزیز و بزرگوارمان، تقاضای خود را از اهل قلم چنین ابراز داشتند: ‏

«من آن چیزی را که از نویسندگان می خواهم این است که همانطور که ما طلبه ها مکلف هستیم، شما آقایان نویسندگان مکلف هستید، الان ملتمان استفاده کنید و برای خبر این جامعه قلمفرسایی کنید. کسانی که اهل قلم و بیان هستند باید این مسائل را برای مردم توضیح دهند. اسلام را به مردم معرفی و بگویند که اسلام برای ملیت خاصی نیست و ترک و فارس، عرب و عجم ندارد. اسلام متعلق به همه است و نژاد و رنگ و قبیله و زبان در این نظام ارزش ندارد. قرآن کتاب همه است و این تبلیغات که این عرب است. آن ترک است و یا فارس یا کرد، تبلیغاتی است که اجانب برای چپاول مخازنی که در این ممالک است آن را رواج می دهند که مسلمانان را از هم جدا کنند. 

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 243
مسلمین باید هوشیار باشند که تحت تأثیر این تبلیغات واقع نشوند. 

‏و همچنین: ‏

«نویسندگان ما، گویندگان ما همه شان دنبال این باشند که به این ملت امید بدهند، مأیوس نکنند ملت را، بگویند توانا هستیم، بگویند خودمان می توانیم، واقع هم همین طور است، می توانیم، اراده باید بکنیم. نویسنده های ما بهترین خدمتشان امروز این است که این ملتی که ایستاده در مقابل شرق و غرب، نمی خواهد تحت نظام شرق یا نظام غرب باشد امید به آنها بدهند که می توانید تا آخر وابسته به شرق و غرب نباشید.»

‏و از لحاظ اهمیت این امر مهم فرمودند: ‏

«اهمیت انتشارات مثل اهمیت خون هایی است که در جبهه ها ریخته می شود و "مداد العلماء افضل من دماء الشهداء" دماء شهدا اگر چه بسیار ارزشمند و سازنده است. لکن قلمها بیشتر می توانند سازنده باشند و اصولاً شهدا را قلم ها می سازند و قلم ها هستند که شهید پرورند، از این روست که شما باید به ارزش کار خود توجه داشته باشید و بدانید هر عملی که ارزشش بیشتر باشد، مسئولیتش سنگین تر است.»

‏رهبر معظم انقلاب نیز در سخنان اخیرشان، استفاده مطبوعات را در بهره گیری سطح دانش و ارتقاء فرهنگ عمومی و آگاهی مردم و بینش و روشنفکری و روشن بینی بسیار مهم و مؤثر بر شمردند و با اشاره به آزادی مطبوعات، وظایف مطبوعات را نیز به تمامی جامعه مطبوعاتی متذکر شدند تا مبادا خدای ناخواسته مرتکب فسق مطبوعاتی گردند و همچنین بهره گیری از به کار گرفتن تمامی استعاره ها و امکانات مادی و معنوی در راه این بسیج عمومی را بسیار لازم شمردند. ‏

‏امیدواریم در پناه امام زمان همه قلم بدستان و هنرمندان در راه احیا و ارتقا و آگاهی ملّت ایران و تمامی مسلمانان دنیا مجّدانه بکوشند و مظلومین زمین را از یوغ استعمارگران جهان آگاهانه برهانند. ‏

 

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 244