انقلاب اسلامی، موفق ترین تجربه انقلاب دینی

انقلاب اسلامی، موفق ترین تجربه انقلاب دینی

راه حل های مقابله با نفوذ غرب از دیدگاه امام(ره) 

 آقای مشاعی

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین

                                                           ‏نیستی را برگزین ای دوست اندر راه عشق

‏                                                               رنگ هستی هر که بر رخ دارد آدم زاده نیست

امام خمینی(ره) 

‏انقلاب اسلامی ایران یکی از اصیل ترین و موفق ترین تجارب انقلابهای دینی در تاریخ معاصر ایران و جهان است. ‏

‏این انقلاب، حقیقتی را متجلی ساخت که مظاهر و سمبل های اجتماعی و اقتصادی دنیای جدید می خواست آن را از انظار نهان سازد ولی حرکت عظیم این نهضت، جوهر پنهان آن را در نهاد انسانها آشکار ساخت و آن، خلوص عقیده و تقابل با آسودگی های غرب در ابعاد مختلف بود. ‏

‏انقلاب اسلامی، موجب تحول و دگرگونی بزرگی در انسان عصر ما گشت و چهره و قیافه زندگانی مردم را تحت تأثیر جدی و همه جانبه خود قرار داد. ‏

‏آن شخصیت ممتاز و ملکوتی که این انقلاب را بنیان نهاد و با دم مسیحایی خود زنگار غبار را از قلب و ذهن ملت و جامعه ما زدود و وجود امت اسلامی را به تسخیر خویش درآورد امام خمینی(س) است. ‏


کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 100
امام، مرد کامل دین و سیاست

‏عاشقان و دلباختگان امام خمینی(س)، او را عصاره فضایل چندین قرن و مرد کامل دین و سیاست می دانند. فروغ و درخشش، کمال و فضایل آن عزیز آن چنان آشکار است که دشمنان با همه عناد و کینه ای که از او در دل دارند، قدرت انکار آن شخصیت استثنایی را نداشته و آنان را ناچار به اعتراف ساخته است که بازگو کرده اند: امام خمینی(س) یک شخصیت بی نظیر و ستودنی است که آرزوی چندین قرن مسلمانان را تحقق بخشید و در عصر فریبنده کنونی، جامعه ای براساس دین بنیان نهاد. ‏

‏موفقیت امام خمینی(س) در شرایطی است که همه تلاشهای غرب و سردمداران آن در تاریخ معاصر در کشورهای اسلامی، درگیر با کلیت اسلامی و تجزیه وحدت آن، مانند تشویق به ایجاد اختلاف میان صفویه و عثمانیها و فرقه سازی در دوران قاجاریه و مقابله با روحانیت شیعی در جریان مشروطیت و پس از آن بوده است. غرب، نه تنها کلیت اسلامی را تجزیه نمود، بلکه سعی نمود که وحدت تجزیه شده جهان اسلام را از هم بدرد. ‏

‏لذا، رمز توفیق امام خمینی(س) در برابر غرب و ایجاد غرب ستیزی در ملت ما و اُمت اسلامی، یکی از مهمترین مسائل امروز و نسلهای آینده ماست. ‏

‏آنچه در این نوشتار گردآوری و تنظیم شده است مطالعه و بررسی شناخت و نگرش امام خمینی(س) نسبت به غرب و شیوه های نفوذ آنان و راه حلهای مقابله با آنان است. ‏

‏ ‏

1 ـ غرب و توجه به غرب در نگاه امام خمینی(س) 

‏به اعتقاد امام، غرب، تیرگی و ظلمت است. مادی و شیطانی است و توجه به آن نیز موجب خروج از نور به ظلمات و مادی شدن معنویات و خروج از ملیت و استقلال و اسلامیت است. ‏

‏چنانچه می فرماید: ‏

«اینهایی که توجهشان به غرب است اینها در ظلمت فرو رفته اند و اولیاءشان 

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 101
طاغوت است. واقعیات پیش آنها در سطح و تیرگی هستند که اینها اولیاءشان طاغوت است. از نور مطلق، از هدایت، از استقلال، از ملیت، از اسلامیت اینها را بیرون می کند و وارد می کند در ظلمت ها». ر.ک: صحیفه امام - جلد 9 - صفحه 459- 466

‏از طرفی دیگر امام، تفاوت فرهنگ اسلامی و غربی را چنین می فرماید: ‏

«آنچه در اسلام مطرح است اموال نیست. مادیات نیست. معنویات است. اگر انسان ساخته شود همه چیز به صورت معنویت درمی آید. یعنی مادیات هم به صورت معنویت درمی آید. اگر چنانچه قشرها شیطانی باشند ... معنویات هم به صورت مادیات درمی آید. فانی در مادیات می شود».  ر.ک: صحیفه امام - جلد 8 - صفحه 61- 62

‏ ‏

2 - شیوه های نفوذ غرب در کشورهای شرقی: 

الف) مطالعه جهات مختلف ممالک شرق: 

‏توجه غربیها به ممالک شرقی پس از رنسانس و انقلاب صنعتی، بیشتر به دلیل جنبه های استعماری و داعیه سردمداری پیشرفت از جانب آنان و عقب افتادگی کشورهای شرقی بوده است. غربیها برای تحقق این امر، ابتدا به مطالعه کارشناسانه ای دست زده و براساس اطلاعات به دست آمده اقدام به نفوذ و استعمار پرداختند. ‏

‏به همین سبب امام خمینی(س) می فرمایند: ‏

«در طول بیش از سیصد سال که اجنبی ها راه پیدا کردند به شرق، مشغول شدند در همه جهات شرق، در جهات مادی، در جهات معنوی، در روحیات گروه های مختلفی که در شرق موجود است مطالعه دقیق کرده اند و بررسی ها و به اینجا رسیدند که اولاً در شرق یک ممالک غنی هست از حیث مخازن زیرزمینی و همینطور روی زمینی، از قبیل مراتع بزرگ و غنی و جنگل های بسیار زیاد و غنی و مخازن نفتی که مطلع هستید و سایر مخازن که بسیاری از آنها را شاید الان هم خود شرقی ها مطلع نیستید.»

ر.ک: صحیفه امام -  جلد 7 - صفحه 387- 388


کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 102
ب) ایجاد تفرقه در میان قشرهای مختلف: 

‏پس از اطلاع و آگاهی غربیها از امکانات و شرایط حاکم بر کشورهای شرقی و مطالعه روحیات مردم به این نتیجه رسیدند که انسجام و وحدت اجتماعی را از میان ببرند. لذا اقدام به جداسازی قشرها نمودند. به همین سبب امام خمینی(س) می فرمایند: ‏

«مطالعاتی هم در روحیات مردم داشتند و به اینجا رسیدند که اگر بخواهند این مخازن را تصاحب کنند باید چه فکر بکنند. فکر کردند که اگر چنانچه اینها با هم باشند، اگر همه ممالک شرقی با هم باشند و اجتماع داشته باشند امکان ندارد که به مخازن اینها دست بیابند. پس باید قشرها را از هم جدا کرد. 

ر.ک: صحیفه امام - ج 7- ص 387- 388

خارجی ها، کارشناسهای اجانب، آنهایی که می خواستند این مملکت ها را غارت کنند، عنایت زیادشان به دو جبهه بوده است: یکی جبهه روحانیون و یکی جبهه دانشگاهها.»

«چون این دو قوه می توانست در مقابل اینها بایستد. آن ترتیبی که با فشار بخواهند روحانیت را از بین ببرند، این ترتیب نشد. تغییر دادند وضع را و شروع کردند تبلیغات ضد روحانیت را، که جدا کنند روحانیت را از دانشگاه و مردم، بطوری که روحانیون بدبین بودند به دانشگاهی ها و دانشگاهی ها بدبین بودند به روحانیون و این نقشه ای بود برای اینکه قشرهای مؤثر را از هم جدا کنند و همه را از ملت جدا کنند تا بتوانند اینها کاری انجام بدهند و آنها بهره برداری خودشان را از این کشور بکنند.»

ر.ک: صحیفه امام - جلد 8- صفحه 25- 26

 

ج) سرکوب قدرتهای مؤثر: 

‏مطالعات استعمارگران غربی برای شناسایی منابع و مخازن و تصمیم آنها به دستیابی در آن با ایجاد تفرقه در میان اقشار، دارای موانعی بود که در برابر آنان قرار داشت. لذا ‏

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 103
‏از میان بردن این قوای مؤثر و سدهای محکم یکی از مسائلی بود که پیگیری نمودند. ‏

‏در همین زمینه امام خمینی(س) فرموده اند: ‏

«کارشناسهای اینها فهمیده بودند که این دو تا قوه اگر چنانچه در مملکت شرق باشد باید آنها دستشان را از شرق بشویند. یکی قوه اسلام قدرتش در شرق باشد و قدرت اسلام حکومت کند نمی گذارند که بیایند آنها هر چه ما داریم ببرند و هر چه از نیروی انسانی و غیر انسانی داریم از بین ببرند. یکی هم روحانیت که اگر این طایفه باشند مردم چون با اینها همراه هستند نمی گذارند که آنها به منافعشان برسند.»

ر.ک: صحیفه امام - جلد 8- صفحه 294- 296

‏در ارتباط با مبارزه استعمار غرب با روحانیت نیز فرموده اند: ‏

«اینها با تجربه و با عینیت در جاهای مختلف دیدند که قدرت روحانیت می تواند جلوی آنها را بگیرد. قضیه تنباکو در زمان مرحوم میرزا به اینها فهماند که با یک فتوای یک آقایی که در یک ده در عراق زندگی می کند، یک امپراطوری را شکست داد.»

ر.ک: صحیفه امام - جلد 8- صفحه 450- 452

د - به استخدام درآوردن دانشگاه در جهت استعمار: 

‏پس از سیاست تفرقه و جدایی اقشار مختلف کشورهای شرقی و کوبیدن قوای مؤثر دانشگاه به عنوان مهمترین عاملی که در سازندگی این کشورها نقش اساسی را بر عهده دارد این نهاد به خدمت استعمار درآمد. امام خمینی(س) می فرمایند: ‏

«بالاترین چیزی که دشمن کشورهای مستضعف و کشورهای اسلامی از طرف مخالفین با بشریت انگشت رویش گذاشتند، دانشگاه است. برای اینکه آنها خوب می دانند که اگر دانشگاه در خدمت آنها باشد یعنی همه کشور در خدمت آنهاست.»

ر.ک: صحیفه امام - جلد 14- صفحه 426- 427

‏برای آنکه دانشگاه در استخدام آنان درآید ابتدا دانشگاه را در مقابل دین قرار دادند. ‏


کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 104
‏پس با تبلیغات بسیار، در دانشجویان گرایش غربی ایجاد کردند. به علاوه تعلیمات دانشگاهی در حدی معین و مانع از پیشرفت و خودکفائی قرار داده شده بود. ‏

‏امام خمینی(س) می فرمایند: ‏

«روی هم رفته برای رسیدن به آمال خودشان دانشگاه را در مقابل دین قرار دادند، دین را در مقابل دانشگاه، یعنی علما را در مقابل دانشگاهی قرار دادند و دانشگاهی را مقابل علما.»  ر.ک: صحیفه امام - جلد 6 - صفحه 187- 188

«این مراکز تعلیم و تربیتی که اینها درست کرده اند از دانشگاه گرفته تا پائین، اینها باز استعماری است. یعنی اولاً یک حد معین دارد که از این حد نمی گذارند بالاتر اینها بروند. ثانیاً وسایل درست می کنند، موانع متعدد درست می کنند برای این که اینها عقب بمانند.»

«دانشگاه را به صورتی درآوردند که اشخاصی که از آنجا خارج می شوند به درد همانها بخورند. آنقدر تبلیغات کردند از غرب، از جلو رفتن به طرف غرب آنقدر تبلیغات کردند که جوانهای ما را در دانشگاه، غربی بار آوردند.»

سخنرانی امام خمینی به تاریخ 21 / 3 / 58

‏امام خمینی(س) دلیل عقب افتادگی دانشگاه را سابقه رشد نیافته آن می دانند و می فرمایند: ‏

«ما 50 سال است دانشگاه داریم و قریب 30 و چند سال است دانشگاه داریم لکن چون خیانت شده است رشد نکرده، رشد انسانی ندارد.»

ر.ک: صحیفه امام - جلد 6 -  صفحه 14- 15

هـ - از میان بردن خودباوری و اعتماد به نفس مردم کشورهای شرقی

‏پس از تلاشهای استعماری فوق مهمترین مسأله، مردم بودند که در این زمینه تبلیغ کردند تا مردم نیروها و استعداد خود را تحقیر نمایند و بازار مصرف و خرید کالاهای ‏

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 105
‏آنان در میان کشورهای شرقی رونق یابد. امام خمینی(س) در این مورد فرموده اند: ‏

«لیکن مردم را جوری بارآورده اند که سلب اطمینان کردند از خودشان، استقلال فکری ما را گرفتند و ما در فکر و اندیشه و در روح وابسته شدیم. یک بچه را از آن کودکی که بوده است در دامن مادرش و تا رفته است به دبستان و تا رفته است در دانشگاه، هرجا رفته تبلیغات جوری بوده است که این را وابسته بار آورده، اعتقادش این شده که به غیر ارتباط با خارج نمی شود کاری کرد.»

سخنرانی امام خمینی(س) در تاریخ 8 / 3 / 58

‏ ‏

و - جلوگیری از پیدا شدن انسان و از میان بردن انسانهای مفید

‏امام خمینی(س) در این مورد می فرمایند: ‏

«این نیروهای انسانی که از دست ما رفته است این از همه چیزها بالاتر بود. جنایاتی که سلسله پهلوی در جامعه ما کرد، شاید هیچ جنایتی بالاتر از این نبود که نیروهای فعاله انسانی ما را یا از بین بردند یا فعالیّت آنها را خنثی کردند برای مدتهای زیاد. آنهایی که باید به این ملت خدمت کنند مثل علمای اعلام و اشخاص روشنفکر اینها را در زندان بردند، و 10 سال، 15 سال و 5 سال در زندان اینها را بردند. صرف نظر از آن زجرهایی که به اینها کردند، آن خلاف انسانیت هائی که با این اولیاء خدا کردند این نیرو را هدر دادند یعنی نیرویی که باید در جامعه فعال باشد. اگر مدرس است، عده ای را تربیت بکند. اگر محصل است خودش تربیت بشود. اگر فعالیت های سیاسی دارد، فعالیت سیاسی بکند. فعالیت های مذهبی دارد، فعالیت های مذهبی بکند. تمام اینها را اینها به هدر دادند.» ر.ک: صحیفه امام - جلد 6 - صفحه 24- 25

«اینها می بینند یک انسان وقتی در یک ملت پیدا بشود می تواند که مجرای امور را از آن طریقی که آنها می خواهند برگرداند، آن چیزی که آنها می خواهند بگذارد بشود، کوشش کردند نگذارند انسان پیدا بشود.» ر.ک: صحیفه امام - جلد 4- صفحه 328- 329


کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 106
«تا انسان استقلال فکری نداشته باشد، نمی تواند یک فرد مفید باشد و اینها می خواستند فرد مفید پیدا نشود، اصلاً اینها از انسان می ترسیدند.»

‏ ‏

ز - خارج ساختن زنان از شخصیت واقعی و سازنده: 

‏زن در پایه ریزی و ساخت و بقای جامعه انسانی در سه نقش همسری، مادری و زن بودن اساسی ترین و برترین جایگاه را دارا است. یکی از روشهایی که غربیها برای فلج نمودن جوامع شرقی به کار گرفتند، خارج ساختن زن از جایگاه طبیعی اش بود. ‏

«کشف حجاب قضیه ای نبود که اینها بخواهند برای خانمها خدمت بکنند. اینها می خواستند که برای این طبقه هم با زورآزمایی و با فشار، این قشر را هم نابود کنند. آن مآثری که اینها دارند آن خدمت هایی که این قشر می خواهند به ملت بکنند. آن خدمت های ارزنده ای که بانوان ما عهده دار آن هستند. آن از دستشان گرفته بشود و نگذارند اینها آن خدمت اصیلی که باید بکنند و آن تربیت بچه ها که بعدها مقدرات مملکت به دست آنهاست اینها نگذارند که این خدمت انجام گرفته بشود. بچه ها در دامن اینها تقوا پیدا کنند، در دامن اینها تربیت اسلامی بشوند، تربیت ملی بشوند و بعد در دبستانها که آمدند و بعد در دبیرستانها که رفتند نتوانند آنها با تبلیغاتی که آنجا می کنند ... نتوانند اینها را برگردانند. 

البته شغل برای زن، شغل صحیح برای زن هیچ مانعی ندارد. لکن نه آنطوری که آنها می خواستند. آنها  نظرشان به این نبود که زن یک اشتغالی پیدا بکند. نظرشان به این بود که زن را هم مثل مردها، زن ها را و مردها را از آن مقامی که دارند منحط کنند. نگذارند یک رشد طبیعی از برای قشر زن پیدا بشود یا یک رشد طبیعی از برای قشر مرد، نگذارند بچه های ما تربیت صحیح بشوند و لهذا از آن اول جلویش را گرفتند.»

ر.ک: صحیفه امام - جلد 7 ـ صفحه 331- 334


کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 107
راههای مقابله و درمان: 

‏امام خمینی(رض) به عنوان مصلحی دردآشنا، با توجه به شناخت دقیقی که از غرب و استعمار آن داشتند راه حلهای مقابله با آن را نیز تعیین فرموده اند و در این راه نیز گامهای عملی را در راه سازندگی و حرکت امت اسلامی برداشتند. چنانچه توسط همین رهنمودها بود که امت اسلامی ما به حرکت درآمد. در این قسمت از مقاله به ارائه رهنمودهای عملی ایشان پرداخته ایم: ‏

‏ ‏

1ـ به خود آمدن و شخصیت خودی یافتن (بازگشت به خویشتن) 

«ملتی که بخواهد سرپای خود بایستد ... لازم است که اول بیدار بشود. 

در طول تاریخ، در این سده های آخر کوشش شده است که ملتهای جهان سوم خواب باشند. غافل باشند و توجهشان به شخصیت خودشان نباشد و شخصیت خودشان را اصلاً وابسته به غیر بدانند. این قضیه از سالهای بسیار طولانی بوده است و هی دائماً رشد کرده است تا این اواخر به رشد تمام رسیده بود. من یک قصه شنیدم که مال شاید صدسال پیش از این باشد. از شیخ ما مرحوم آیت الله حائری رحمة الله نقل شد که من بچه بودم و یک جلسه ای درست کرده بودند، مردم جمع شده بودند آنجا و این لامپا را گذاشته بودند، یک پله هایی درست کرده بودند و آن لامپا را گذاشته بودند آنجا، آن بالا، مردم تازه می دیدند او را، چراغشان قبلاً چراغ های غیر از آن ترتیب بوده و یک نفر فرنگی هم آنجا بود این هر چند دقیقه یا چند وقت یک دفعه از این پله ها می‏ ‏رفت بالا و آن ماشه لامپا را حرکت می داد این یک قدری نورش می رفت بالا مردم صلوات می فرستادند. بعد می آمد پایین یک قدری می ماند و مردم مشغول تماشا بودند.» ر.ک: صحیفه امام - جلد 13- صفحه 531- 537

«آنهایی که این صنعت های بزرگ را درست کردند آنها هم انسانهای یک سر دو گوشی هستند که مثل سایر انسانها، منتها قبل از ما بیدار شدند و ما را خواب کردند. 

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 108
قبل از اینکه ما بیدار بشویم آنها بیدار شدند و همّ خودشان را صرف این کردند که ایادی خودشان مستقیماً یا به غیر مستقیم ما را غافل کنند ما را خواب کنند و به ما تزریق کنند به اینکه شما نمی توانید حکومت کنید، شما نمی توانید یک صنعتی داشته باشید.» ر.ک: صحیفه امام - جلد 13- صفحه 531- 537

‏ ‏

2- شعار همراه با عمل راهگشاست

«اگر ما از این خواب بیدار نشویم هر چه فریاد بزنیم فایده ندارد. شعارها فایده ندارد. آن شعاری فایده دارد که از روی علم باشد و توجه البته در یک انقلابی و در یک نهضتی اولش شعارهاست که این نهضت را به پیش می برد و اگر این شعارها نباشد انقلاب نمی تواند پیش ببرد. بعد از اینکه انقلاب پیروز شد باید عمل کرد. باید توجه کرد به اینکه ما نباید همیشه دستمان دراز باشد ... . 

ما که می خواهیم وابسته نباشیم باید اول بیدار بشویم به اینکه ما خودمان هم شخصیت داریم، ما می توانیم کار انجام دهیم. ر.ک: صحیفه امام - جلد 13- صفحه 531- 537

‏ ‏

3- خروج از غربزدگی و پیدا نمودن مفاخر خودی

«اگر بخواهید مستقل باشید ... از این تقلید غرب باید دست بردارید تا در این تقلید هستید آرزوی استقلال را نکنید، تا این نویسنده های ما همه حرف هایشان غربی است. این را دست از آن برندارند امید نداشته باشند که ملتشان مستقل بشود ... 

ماها الآن خودمان را گم کردیم، مفاخر خودمان را الآن گم کردیم، مآثر خودمان را گم کردیم، تا این گم شده پیدا نشود شما مستقل نمی شوید.»

‏ ‏

4- اتکاء به خدا موجب فروریختن خوف و ترس ماست

«اگر بخواهید کشور شما یک کشور مستقلی باشد که دیگران نتوانند در آن دخالت 

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 109
بکنند از خودتان باید شروع کنید. تمام خوف و ترسهایی که انسان دارد از دشمن برای این است که خودش را می بیند. اگر چنانچه دید که خدا هست در کار، برای خدا دارد کار می کند نمی ترسد برای اینکه مقدرات دست اوست. این استقلالی که خدا داده به ما، اگر عنایت خدا نبود کی می توانستیم اینکار را بکنیم ... 

اگر عنایت خدا نبود شما چطور می توانستید دست امریکایی که دنیا را دارد می بلعد از کشورتان بیرونش کنید ... از قراری که شنیدم رئیس جمهور امریکا گفته است که ایران ما را تحقیر کرد. این اول کار است ایران تا آخر شما را تحقیر خواهد کرد.» ر.ک: صحیفه امام - جلد 18- صفحه 311- 312

‏ ‏

5- بازگشت به اسلام و قرآن

«ما خودمان فرهنگ غنی داریم، فرهنگ ما طوری است که فرهنگ ما صادر شده است به خارج که آنها گرفتند از ما ... فرهنگ مسلمین غنی ترین فرهنگها بوده و هست. مع الأسف مسلمین نتوانستند از آن استفاده کننند. 

اسلام همه چیز را برای مسلمین آورده است، همه چیز، قرآن در آن همه چیز است لکن مع الأسف ما استفاده از آن نکرده ایم و مسلمین مهجورش کردند، یعنی استفاده ای که باید از آن بکنند نکردند. باید مردم را توجه داد، گرایش داد به اسلام و قرآن ...» ر.ک: صحیفه امام - جلد  12-  صفحه 318- 322

«مسلمانها باید خودشان را پیدا بکنند یعنی بفهمند که خودشان یک فرهنگی دارند، خودشان یک کشوری دارند، خودشان یک شخصیت دارند. اینک در ذهن جوان های ما کرده اند که باید مثلاً فلان مکتب در اینجا پیاده بشود. مکاتب شما چیزی نیست. اینها همین تعلیماتی است که ابرقدرتها در ایران پیاده کرده اند. آنها یک همچو فرهنگی را برای ما درست کردند که ما از خودمان بیخود بشویم و آنها تمام چیزی که ما داریم و حیثیتی که ما داریم ببرند. باید ما برگردیم به حال اول اسلام، 

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 110
باید مسلمین برگردند به همان حال که با جمعیت کم غلبه کردند بر همه قدرتها، مسلمین با داشتن اینهمه ذخائر و با داشتن اینهمه مکنت ها و با داشتن اینهمه جمعیت، مع الأسف اینها را چون تکه تکه کردند بعد از جنگ عمومی، عثمانی را تکه‏ ‏تکه کردند و هر جا را دادند دست یک نوکری از نوکرهای خودشان که حالا این گرفتاریها پیدا شده است. مسلمین باید یکپارچه بشوند و با ابرقدرتها مقابله کنند و هیچ ابرقدرتی هم نمی تواند با آنها مقابله کند. ما الآن با جمعیت کمی که داریم، ما سی و پنج میلیون جمعیت داریم در صورتی که حریف های ما میلیارد جمعیت دارند، ما با جمعیت کم عازم این شدیم که مقابله کنیم  و هیچ بنا نداریم به اینکه پیروز شویم. ما بنا داریم به تکلیف عمل کنیم. ما مکلفیم که با ظلم مقابله کنیم.»

ر.ک: صحیفه امام - جلد 7 -  صفحه 387- 388

هیچ ملتی نمی تواند استقلال پیدا کند الا اینکه خودش، خودش را بفهمد، مادامیکه خودشان را گم کردند و دیگران را به جای خودشان نشاندند استقلال نمی توانند پیدا کنند. 

کمال تأسف است که  کشور ما که حقوق اسلامی و قضای اسلامی و فرهنگ اسلامی دارد، این فرهنگ را، این حقوق را نادیده گرفته است و دنبال غرب رفته است، غرب در نظر یک قشری از این ملت جلوه کرده است که گمان می کنند غیر از غرب هیچ جای‏ ‏دیگر هیچ خبری نیست و این وابستگی فکری، وابستگی مغزی به خارج منشاء اکثر بدبختی های ملتهاست و نیز ملت ماست. 

در هر امری که پیش می آید، از باب اینکه مغزهای آنهایی که در رأس بودند به طوری بار آمده بوده است که از خودشان بکلی منحرف و قبله شان غرب شده بود. 

‏ ‏

6- ایستادگی در برابر تهدیدات غرب

و تا این وابستگی مغزی و فکری از بین نرود، رشد حقیقی پیدا نمی شود و شما 

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 111
نمی توانید مستقل بشوید، شما اگر بخواهید از همه وابستگی ها خارج شوید، اول این وابستگی مغزی را، قلبی را کنار بگذارید. گمان نکنید که هر چه آنها دارند خوب هست، اگر یکی فرض کنید که یک پیشرفتی داشته باشد در صنعت، به دلیل این نیست که پیشرفت دارد در فرهنگ، گاهی اشتباهات مال همین جاهاست که آنکه مثلاً فرض کنید فلان طیاره را درست می کند به خورد ما اینطور می دهند که همه چیزش اینطوری است و حال آنکه نیست اینطور، فرهنگشان مثل فرهنگ ما نیست، علم حقوقشان مثل ما نیست، علومشان مثل ما نیست، علم فلسفه‏ ‏شان مثل ما نیست، طب هم از شرق اخذ کرده اند. کتب شرقی در دانشگاه های آنجا تا آن اواخر، شاید حالا هم باشد تدریس می شده است. ما اگر بخواهیم از این بیچارگی بیرون برویم باید این وابستگی مغزی را کنار بگذاریم، باید دانشگاه های ما یک دانشگاه هایی باشد که تا مدتها زحمت بکشند این جوانها را از آن حال سابق رژیم شاهنشاهی برگرداند به یک حال سالم رژیم اسلامی. 

باید زحمت بکشند، جوانهای ما هم باید جدیت کنند در این معنا که خودشان را گم کردند، پیدا بکنند، تا اسم غرب می آید، خودشان را نبازند، شما دیدید که در مقابل غرب ایستادید، آنهم در آن چیزی که غرب جلو افتاده است، در نظامی، در تجهیزات عرض می کنیم که با سلاح و امثال ذلک، شما در مقابل اینها که زورمند بودند ایستادید و با دست خالی هم ایستادید و پیش بردید که قبلاً به ما می گفتند که ما می خواهیم یک حرفی بزنیم که امریکا خوشش نیاید، می ترسیدیم. سابق هم‏ ‏اینطور بود که اگر یک مسأله ای می شد تا سفیری که اینجا داشتند، لکن شما دیدید که قیام کردید و در مقابل قدرتهای بزرگ ایستادید و حریف خودتان را در عین حالیکه همه جدیت داشتند که باشد، عقب زدید، معلوم شد می شود مقابل غرب ایستاد. 

ر.ک: صحیفه امام – جلد 2- صفحه 412- 413

شما دانشجوهای عزیز خودتان درصدد این باشید که از غربزدگی بیرون بیائید. 

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 112
این گمشده خودتان را پیدا کنید. گمشده شما خودتان هستید، شرق خودش را گم کرده، شرق باید خودش را پیدا کند. آنها درصددند که با هر ترتیب شده است خودشان را به ما تحمیل کنند و شما باید مقاومت کنید. شمائی که می خواهید مستقل باشید، می خواهید آزاد باشید همچو خودتان سرپای خودتان ایستاده باشید. باید همه قشرها در این مملکت، همه قشرها بنای بر این بگذارند که خودشان باشند. باید کشاورزها بنای بر این بگذارند که خودشان از زمین روزی خودشان را بیرون بیاورند و مملکت را خودکفا بکنند و باید کارخانه های ما خودکفا بشوند و باید صنایع را خود این مردم، خود این توده های مردم صنایع را رشد بدهند و باید دانشگاه ها خودکفا بشوند که احتیاج به دانش غرب نداشته باشند. 

وظیفه شرعی و الهی است که کاری کنید که وابسته به غیر نباشید. 

ر.ک: صحیفه امام - جلد 12- صفحه 7- 8

سخنرانی 6 / 10 / 58

کشوری که تمام جهات و حیثیت خودش را از دست داده است. ملت آن کشور برای جبران آنچه که از دست داده باید همه با هم اقدام بکنند. دولت یا قشر واحدی نمی تواند کاری صورت بدهد. این مرحله ای است که همه باید متحد شوند و مسائل زیادی هم است و بسیاری از آن اساسی است. مسأله فرهنگ یکی از آن مسائل مهمی است که ایران به آن مبتلا است. چرا که فرهنگ ایران را یک فرهنگ استعماری کردند و مغزهای جوان ما را به طرف غرب سوق داده بودند. 

‏ ‏

7- سعی و تلاش برای خودکفایی و بی نیازی

ما امروز اگر بخواهیم با این قدرت بزرگ مواجه باشیم و در این میدان شکست نخوریم احتیاج به چند امر داریم: یکی اینکه اقتصاد خودمان را طوری کنیم که خودکفا باشیم که اولش قضیه زراعت است. مزرعه ها، کشتزارها با فعالیت همه جانبه 

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 113
قشرهای مختلف کشت می شوند. شما می دانید که اگر یک مملکتی در اقتصاد مخصوصاً این رشته اقتصاد که نان مردم است، در این احتیاج به خارج پیدا کند و یک احتیاج مبرمی که نتواند خودش اداره کند خودش را و باید او را اداره کند، این وابستگی آن هم در این رشته موجب این می شد که ملت ایران، مملکت ایران تسلیم بشود به دیگران. اگر امریکا موفق بشود در این مطلبی که الان پیش آورده است که همه قدرتها را دور خودش جمع کند و حصر اقتصادی بکند نسبت به ایران، انشاءالله موفق نمی شود. لکن ما باید طرف احتیاط را بگیریم، اگر خدای نکرده موفق بشود و ایران را در حصر اقتصادی از جهات مختلف قرار بدهد که یک جهتش هم همین قضیه خواربارهایی است که ما احتیاج به او داریم. خوب ما قاعدتاً نمی توانیم دیگر مقاومت کنیم و این یک ضربه ای است که به نهضت ما می خورد که ضربه به اسلام است. پس تکلیف همه ماها است که هر کس به حد مقداری که قدرت دارد در این امر کوشش کند. در امر زراعت، در امر دامداری هم دولت باید کمک کند و هم مردم باید به هم کمک کنند و هم کار بکنند. مردم باید مشغول کار بشوند. یک مملکتی است احتیاج به نیروی کار دارد اگر این نیرو به خدمت دیگری کشیده شود این موجب این می شود که نتوانند این حاجتی که ملت دارد، برآورده کنند. پس در رأس همه چیزها این است که یک کشوری راجع به ارزاقش محتاج نباشد به خارج، راجع به گوشتش و راجع به نانش و راجع به اینطور چیزهایش محتاج نباشند. 

سخنرانی 4 / 10 / 58

8- تربیت نوباوگان بصورت صحیح

اگر نوباوگان در مراکز آموزش تربیت صحیح شوند و حیله های استعمارگران و احساس و توطئه های همه جانبه آنان را لمس کنند در دانشگاه برای عمال استعمار توفیق کمتری حاصل می شود و لهذا در دبستانها و دبیرستانها و قبل از هر دو به 

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 114
دانشگاهها در ساختن جهاز استعماری شرق و غرب برای حدود به دانشگاه اهمیت خاصی احساس می کنند. از این رو است که باید دستگاه های آموزشی متعهد و دلسوز برای نجات کشور اهمیت ویژه ای در حفظ نوپایان و جوانان عزیزی که استقلال و آرزوی کشور در آینده منوط به تربیت صحیح آنان است قائل باشند و نیز این مرد است که نقش معلمان و اساتید در تربیت و تهذیب دانش آموزان و دانشجویان به عنوان اساسی ترین و مؤثرترین نقش مطرح می گردد و همه دیدید که گرایش آنان به شرق و غرب برای کشورمان، چه فاجعه ها آفرید و دانشگاه را به صورت دژ محکمی برای خدمت به شرق و غرب درآورد و اکثریت قاطع غرب و شرق زدگان این مملکت را به عنوان فارغ‏ ‏التحصیلان تحویل جامعه داد. اکنون به معلمان متعهد و مسئول دبستانی و دبیرستانی است تا با کوشش خود جوانانی را تحویل دانشگاهها دهند که با آگاهی از انحرافات گذشته دانشگاه بر فرهنگ غنی و مستقل اسلامی ایران تکیه کنند و بر اساتید متعهد است تا به باز شدن دانشگاه ها در صورت مشاهده انحراف و گرایش جوانان به یکی از دو قطب قدرت و مکر، آنان را به توطئه ها و شیطنت ها آگاه کنند و جوانانی متعهد نسبت به مصالح کشور و آگاه به اهداف اسلام تحویل جامعه دهند و مطمئن باشند که با این خدمت، استقلال و آزادی کامل میهن عزیزشان تضمین خواهند شد. 

‏ ‏

‏ ‏

‏ر.ک: صحیفه امام - جلد 15- صفحه 244- 245‏

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 115