مبانی و اصول فرهنگ اصیل اسلامی

مبانی و اصول فرهنگ اصیل اسلامی 

 خانم سکینه بیک خورمیزی

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین و الصّلوة والسّلام علی خیر خلقه محمّد(ص) و اهل بیته الطاهرین.‏ حمد و سپاس بیکران بر یگانه معبود واجب الوجود عالم امکان و درود و سلام به روان پاک اشرف مخلوقات و دودمان طاهرین آن بزرگوار، و درود بر روح پر فتوح امام آزادی خواهان و مستضعفان و مسلمانان جهان. ‏

‏اکنون که به لطف خداوند پنجمین سمینار سیره نظری و عملی حضرت امام(ره) برگزار می گردد این موضوع بیش از پیش به وضوح آشکار گردیده است که امام، آن اسوۀ حسنه علم و تقوا، فضیلت و معنویت، زهد و عرفان و عشق و ادب است که هر چند سالیان سال، ما و نسل های آینده به تتبّع و ژرفکاوی در شخصیت و سیرۀ نظری و عملی آن حضرت بپردازیم و از طریق بیان و قلم در تشکیل سمینار و کنگره به تحقیق و بررسی پرداخته شود نمی توان به ژرفای اندیشه های تابناک و روح بخش آن روح خدا به طور کامل دسترسی پیدا کرد. ‏

‏ ‏

امام، عبد صالح خدا

‏او به حق مظهر بارز یک انسان کامل و آینۀ تمام نمای عبد صالح خداوند است، او که صبر و حلم را از نوح، بت شکنی را از ابراهیم، نجات مستضعفان و غرق ساختن و نابودی فرعونیان را از موسی، زنده کردن مردگان وادی جهل و نادانی را از عیسی، مبارزه با کفر و شرک و نفاق و همه کژی ها و برپایی انقلاب جهانی و دعوت سران و بزرگان کفر به ‏

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 38
‏اسلام، را از محمّد(ص)، به ارث برده است، نمی توان توصیفش کرد. ‏

‏تنها می شود گفت که او نیز همانند پیامبر خاتم(ص) مظهر و مصداق این آیۀ شریفه است: ‏«لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنه»‎[1]‎

‏آری، او حقیقتاً الگوی نیکوی این امت بود. پس حال که سخن و قلم را یارای آن نیست که در عظمت روح و اوج تعالی آن بزرگ بگوید و بنویسد و خامه را آن توان نیست که احساسات درونی و عواطف قلبی عاشقان آن فرزانه را بیان کند، در این باب سکوت اختیار نموده و تنها اشاراتی هر چند ناقص به سیرۀ نظری و عملی آن پیر و مرشد وادی عشق می نماید به مصداق: ‏

آب دریا را اگر نتوان کشید   هم به قدر تشنگی باید چشید

‏ ‏

تحولّات اخیر جهان و تهاجم فرهنگی

‏قبل از پرداختن به اصل موضوع مورد بحث و مبانی و اصول فرهنگ اصیل اسلامی از دیدگاه امام(ره)، لازم است اشاره ای به تحولات کنونی جهان بشود: ‏

‏تحولات سیاسی،اقتصادی، فرهنگی جهان، در این زمان بسیار حساس، بدون شک با تحولّات سیاسی و جابجایی قدرت و ایجاد انقلاب اسلامی در ایران بی رابطه نیست. تحولّات و دگرگونیها در قطب ها و قدرتهای بزرگ جهان و شکست مکتبهای الحادی و کمونیستی و بی رنگ شدن تزها و ایسم ها و ایست ها و از همه مهمتر پیدایش و ظهور جنبش های اسلامی، فرهنگی و آزادیخواهی بدون تردید با پیروزی انقلاب و شکست قدرت بزرگ طاغوت و بی ارزش جلوه کردن و یا نمایان شدن توخالی بودن طبل ابر قدرتی ارتباط تنگاتنگ دارد و این همه از چشم استعمارگران و دشمنان قسم خورده و خسران دیدۀ این مکتب دور نیست. ‏

‏امروز، استعمارگران اقتصادی و استثمارکنان ملّت ها و فریبکاران ظاهرنما نقشه های خویش را مبنی بر ضربه به مراکز علمی، اقتصادی، سیاسی کشورهای جهان سوم تا ‏

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 39
‏حدودی بر باد رفته می بینند. این است که شتاب آلوده، ولی برنامه ریزی شده و بدون وقفه طرح و نقشه ارائه می دهند. گویا آزمایش های جدیدی با شیوه های مدرنتری را آغاز کرده اند تا چه افرادی و چه کشورهایی در این آزمایشها قربانی شوند و چه کسانی مقاومت کرده و سلامت عبور کنند! ‏

‏امروز توطئه تهاجم فرهنگی، خود بیانگر این است که تصمیم دشمنان به مرحلۀ عمل و اجراء در آمده و بهترین شیوۀ غارت را، به یغما بردن فرهنگ اسلامی دینی می دانند و با شتاب هر چه تمامتر و بسیار مرموزانه تر از پیش مشغول ایفای نقشۀ شوم جهانخواری خویش هستند. در این راستا آنچه می تواند نقشۀ دشمن را نقش بر آب سازد آگاهی هر چه بیشتر مسؤولین و دلسوزان نجات بشریت و خود افراد جوامع مورد هجوم می باشد. در این رهگذر است که فرهنگ صحیح اسلامی از دیدگاه امامی که لبۀ تیز هجوم فرهنگی متوّجه شکست دادن مکتب اوست، بایستی مورد بررسی و تحقیق و پژوهش قرار گیرد. ‏

‏ناگفته پیدا است تا تفکر امام و راه و خطّ امام زنده باشد همواره نقشه های دشمن نقش بر آب خواهد گردید و حفظ و استمرار خط و راه امام، رسالتی است که به دوش تک تک رهروان و شیفتگان آن امام می باشد. به ویژه، این رسالت خطیر را گویندگان و نویسندگان و فرهنگیان و مسؤولین کشوری و روحانیون بزرگوار به عهده دارند که نه فقط با گفتار، بلکه با عمل به سیرۀ امام می توانند این رسالت را نسبت به این نسل و آیندگان به انجام رسانند. ‏

‏اکنون باز می گردیم به تاریخ مبارزها و ارشادها امام و از لابلای آن اهمیت فرهنگ را از دیدگاه آن راهبر جویا می شویم: ‏

‏ ‏

اهمیت فرهنگ از نظری امام

‏حضرت امام در سخنان خود شدیداً بر اهمیت فرهنگ و مسائل فرهنگی تکیه دارند ‏

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 40
‏و فرهنگ هر جامعه را تشکیل دهندۀ هویت و موجودیت آن جامعه می دانند. ‏

‏آنجا که می فرمایند: ‏

«بی شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجودات هر جامعه دخالت اساسی دارد فرهنگ آن جامعه است. اساساً فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می دهد و با انحراف فرهنگ هر چند در بعد های اقتصادی، سیاسی، صنعتی و نظامی قدرتمند و قوی باشد ولی پوچ و پوک و میان تهی است. »‎[2]‎

‏در ابتدای این بخش از پیام علاوه بر اهمیت فرهنگ از دیدگاه امام، معنی فرهنگ که عبارت از مجموعۀ جهان بینی فکری، عملی و اعمال دینی و آداب اجتماعی و طرز تفکر و شیوۀ زندگی یک جامعه است به چشم می خورد. ‏

‏ ‏

امام و استقلال فرهنگی

‏یکی از شعارهای امام و امت، شعار استقلال بوده هست و از آنجا که زیربنا و والاترین عنصر هر جامعه را فرهنگ آن  جامعه تشکیل می دهد طبیعتاً استقلال فرهنگی مقدمه و زیربنای استقلال سیاسی، نظامی، اقتصادی و ... است. از این رهگذر است که امام راحل به منظور پیروزی انقلاب و تداوم آن و عدم انحراف از مسیر صحیح انقلاب بیش از همه بر استقلال فرهنگی اصرار و تأکید دارد. این تأکید را از ابتدای سالهای مبارزه تا واپسین لحظات زندگی سراسر خیر و برکت آن بزرگ، می توان دید. ‏

‏اینک از آن چشمۀ زلال و فیاض کفی برمی گیریم. در تاریخ 9 / 7 / 1357 امام می فرماید: ‏

«فرهنگ ما فرهنگ استعماری است. ما باید فرهنگ خودمان را داشته باشیم. این فرهنگ ها فرهنگ هایی است که نمی گذارند بچه های ما با فرهنگ بزرگ بشوند.»‎[3]‎

‏در این بیان حضرت امام (قدس سرّه)، فرهنگ استعماری حاکم بر کشور (در آن ‏

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 41
‏زمان) را ضد فرهنگ اصیل اسلامی و مانع رشد و ترّقی می دانند و از طرفی بر ادعای پیشرفت و تمدّن و همپایی با کشورهای پیشرفته خط بطلان می کشند و آن را تظاهر غلط و یک ریا، بیشتر نمی دانند. در بینش آگاهانۀ امام تواضع و کرنش در برابر قدرت های بزرگ و اطاعت از ابر قدرتها از مظاهر بارز خودباختگی فرهنگی به شمار می آید. امام در جمع سفرای ایران تأثر شدید خویش را از نحوه برخورد و ارتباط شاه و جانسون- در زمان حکومت شاه- ابراز می دارند و می فرمایند: ‏

«من همچو متأثر شدم که ما در چه حالی هستیم که این شخص اول مملکت ما به اصطلاح هست در مقابل او این طوری ایستاده و آن هم این طور بی اعتنا، چشمهایش را آن‏ ‏ور گذاشته و در روزنامه انداخته بود این عکس را و تحمیل هم گمان می کنم کرده بودند که در روزنامه های ایران منعکس بشود. اینجور نباشد. ما الان مملکتی هستیم که مستقلیم کسی در امور ما دخالت نمی تواند بکند.»‎[4]‎

‏بدیهی است که ثمرۀ وابستگی فرهنگی، وابستگی کامل است و متقابلاً استقلال فرهنگی، نتیجه اش استقلال در همۀ ابعاد و زمینه ها است. حقیقتاً استقلال فکری و خود باوری است که به یک ملّت مجال دستیابی به هویت های کمالی را می دهد و به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه اشخاص را میسر می سازد. و امام پیوسته این مهم را تذکر می دهند. ‏

‏در 11 / 8 / 1357فرموده اند: ‏

«در ایران بنابراین بوده است که یک فرهنگ وابسته، به معنای اینکه یک فرهنگ داشته باشیم نگویند دانشگاه نداریم ... اینها از اوّل نقشه را جوری کشیدند که این فرهنگ، یک فرهنگ که قابل این باشد این جوان های ما را ترقی بدهد و یک جوان فرهنگی صحیح بار بیاورد از این مانع شوند ...‎[5]‎»


کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 42
‏در جایی دیگر امام فرمودند: ‏

«انشاءالله بعد از اینکه حکومت اسلامی استقرار پیدا کرد نقیصه ها را همه با هم باید رفع کنیم که در رأس آنها فرهنگ است، فرهنگ اساس ملت است، اساس ملیت یک ملت، اساس استقلال یک ملت و لهذا آنها کوشش کرده اند که فرهنگ ما را استعماری بکنند.»‎[6]‎

‏ ‏

تمدّن در فرهنگ اصیل اسلامی امام

‏در دیدگاه امام، تمدّن و پیشرفت و توسعه در تمام زمینه های علمی و تخصص ها و مهارتها لازمۀ فرهنگ صحیح و جزء لاینفک یک فرهنگ صحیح است. و اگر در یک بینش فرهنگی صرفاً به امور معنوی و عبادی پرداخته شود و توجهی به امور دنیوی، اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی علمی نشود از نظر فرهنگ اسلامی امام مطرود است. ‏

‏سیرۀ عملی حضرت امام بهترین شاهد بر این مدّعا است در حالی که امام بهترین اسوۀ زهد و عرفان اصیل اسلامی هستند بارها فرمودند: ‏

«اسلام با تمدّن مخالف نیست، با این توحش ها مخالف است.»‎[7]‎

«ما با رادیو مخالف نیستیم ما با فحشاء مخالفیم.»‎[8]‎

‏حالا که نوبت به شما رسیده است و شما سرپرستی می خواهید بکنید از فرهنگ، باید حالا توجهتان در این باشد آنی که آنها می خواهند تحویل بدهند تحویل نگیرند، خودتان کاری انجام بدهید و نمی گویم من تمدّن آنها را تحویل نگیرید، آنی که آنها می خواهند به ما بدهند تمدّن نیست. آن، آنی است که تباه می کند ما را، آن همان تمدنی است که دروازۀ تمدّن به ما داد، آن همان است. ‏

‏در اهمیت استقلال فرهنگی، امام در بخشی در پیام خویش به مناسبت آغاز سال ‏

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 43
‏تحصیلی 60 فرمودند: ‏

«اگر فرهنگ جامعه ای مرتزق از فرهنگ مختلف باشد ناچار دیگر ابعاد آن جامعه به جانب مخالف گرایش پیدا می کند و بالاخره در آن مستهلک می شود و موجودیت خود را در تمام ابعاد از دست می دهد و استقلال و موجودیت هر جامعه از استقلال فرهنگ آن نشأت می گیرد و ساده اندیشی است که گمان شود با وابستگی فرهنگی، استقلال در ابعاد دیگر یا یکی از آنها امکان پذیر است.‎[9]‎»

‏حضرت امام در راستای شناساندن فرهنگ اصیل اسلامی و رساندن جامعه به یک فرهنگ کاملاً مستقل تمام تلاششان این بود که در مسلمین یک خودباوری ایجاد نمایند. و مدد از نیروی لایزال الهی را ضامن چنین موفقیتی می دانستند. امام اتکّای به جز خداوند و به جز فرهنگ خودباوری را مایۀ شکست و زوال ملتهای اسلامی به حساب می آورند. ‏

‏در فرازی از سخنان گهربارشان می فرمایند: ‏

«آنچه که به نظر من مهم است این است در زمان این پدر و پسر نالایق بیشتر در ایران واقع شده است که با تبلیغات دامنه دار هر طرفی اینها کاری کردند که مهم این است که محتوای ما را از ما گرفتند و ما را همچون مؤمن به غرب کردند که حاضر نیستیم غیر از مطالب غرب چیزی را قبول کنیم.»‎[10]‎

‏آری، چیزی که امام طالب آن بود رها ساختن جوامع اسلامی از بند شرق و غرب و رساندن آنها به اوج عزّت اسلامی است که زیبندۀ یک امت واحدۀ اسلامی می باشد. ‏

«الاسلام یعلوا و لا یعلی علیه».‎[11]‎ 

«و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین».‎[12]‎ 


کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 44
‏باشد که رهروان راه آن دلسوختۀ مهربان راهش را ادامه دهند و در رساندن جامعۀ اسلامی به اوج اعتلای ذاتی اش از هیچ کوششی دریغ نورزند. ‏

‏ ‏

بحث و بررسی پیرامون مسائل فرهنگی سهل و ممتنع است. 

‏اساساً بحث پیرامون فرهنگ و مبانی فرهنگی بحثی سهل و ممتنع است، آنچنانکه خود فرهنگ سهل البلوغ نیست. به قول دانشمند لبنانی: ‏

«و من ظّن ان الثقافة قریبة المنال و انّ هدفها سهل البلوغ فقد أخطأ». 

ترجمه: هر کس پندارد که فرهنگ از خواسته هایی است که دسترسی به آن نزدیک و هدف به آن فرهنگ چیزی است که به سادگی در دسترس است به تحقیق خطا کرده است.»‎[13]‎

‏آری شناخت و دستیابی به فرهنگ صحیح کاری ساده نیست گرچه ظاهراً و در بدو امر ساده به نظری می رسد. بلکه از پیچیده ترین مسائل و موضوعات است که سعی جدّی، همت والا، دانش وسیع و آگاهیهای همه جانبه می طلبد و طالبین فرهنگ اصیل و صحیح باید آمادۀ پرداخت بهای سنگین آن باشند. ‏

و أن علی طالب الثفاقه أن یکون مستعدّ الدفع ثمنها الغالی.‎[14]‎

‏و هدف ما در این مقاله این است که با بکارگیری تلاش و کوشش، فرهنگ اصیل و غنی اسلام و اصول و مبناهای آن فرهنگ را از امام جویا شویم. ‏

‏ ‏

امام و ترسیم خطوط فرهنگ اصیل با اقتباس از پیامبر(ص): 

‏با سیری در اندیشه ها و افکار متعالی امام و اعمال و رفتار و گفتار آن حضرت در می یابیم که امام، اسوۀ حسنۀ مثقّف به فرهنگ اسلام، اصول و ریشه های فرهنگ صحیح اسلام را رشد و تعالی، تعلیم و تربیت و تزکیۀ سیر الی الله می دانند، که سرچشمه و منبع ‏

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 45
‏اصلی این اصول همان ثقلین یادگار به جای مانده از رسول اکرم(ص) (حدیث شریفه نبوی) است: ‏

«أنّی تارک فیکم ثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی فأنّهما لن یفترقا حتّی یردا علی الحوض»

‏و هر چه از این پس به عنوان اصول فرهنگ اسلامی ذکر شود خارج از این اصل نیست، اینجاست که ما به عظمت ذکر این حدیث شریف نبوی در آغاز صحیفۀ انقلاب پی می بریم. ‏

‏آری این کتاب الله است که: ‏

«و لا رطب و لا یابس الّا فی کتاب مبین».‎[15]‎

‏و همان کتاب خداوند است که منبع عظیم و غنی فرهنگ اسلامی است که ابواب علوم و معرفت و دانش و سیاست و اقتصاد و همه افقهای پژوهشی و تحقیق را از فرا رفتن و صعود، نه فقط بر اخترها و ستاره ها و کهکشانهایی که عقول و علوم تجربی قادر به شناخت و دیدن و اندازه گیری آنها است! بلکه تا کرسی و عرش و سدرة المنتهی و جنّة المأوی گشوده است!‏‎[16]‎

‏همان کتابی که سرچشمه و مبنای اصولی فرهنگ اصیل است که جای جای آن علم و دانش را ستوده و جهل و جهالت را نکوهش کرده است: ‏

«أنما یخشی الله من عباده العلماء».‎[17]‎

«هل یستوی الذین یعملون و الذین لا یعلمون».‎[18]‎

«قل هل یستوی الاعمی و البصیرأم هل تستوی الظّلمات و النّور».‎[19]‎


کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 46
‏و همان کتاب کریمی که سراسر، درس خودسازی و تزکیه است و تعلیم بدون تزکیه را ارج نمی نهد چرا که بر بشریّت به فرستادن پیامبر برای تعلیم و تزکیۀ انسان منّت گذارده است. ‏

«لقد منّ الله المؤمنین اذ بعث فیهم رسولاً من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین».‎[20]‎

‏در بینش فرهنگی امام که مقتبس از بینش الهی قرآن است بیش از همه، صفا و خلوص و خودسازی متبلور است و در اوج این تبلور توحید قرار دارد. در این نگرش، الهی شدن انسان و همۀ علوم او و یا به عبارتی جهت داشتن تمام اعمال و افکار و اندیشه های انسانی و همۀ اشیاء و عوالم طبیعت و موجودات به مقام الوهیّت است.‏

‏امام راحل در بیانات بسیار ارزشمندی در جمع اساتید دانشگاه فرمودند: ‏

«... اسلام برای برگرداندن تمام محسوسات و تمام عالم به مرتبۀ توحید است، تعلیمات اسلام، تعلیمات طبیعی نیست، تعلیمات ریاضی نیست، همه را دارد، تعلیمات طب نیست، همۀ این را دارد لکن اینها مهار شده به توحید. برگرداندن همۀ طبیعت و همۀ ظل های ظلمانی به آن مقام نورانی که آخر مقام الوهیت است.»‎[21]‎

‏ ‏

همه چیز برای انسان و انسان برای عبودیّت: 

‏در بینش الهی قرآنی فرهنگ اصیل اسلام همۀ جهان با وجود عظمت و گستردگی اش از اوج افلاک و کهکشانها تا عمق اقیانوسها برای انسان و به خاطر انسان است: ‏

«و سخرّ لکم اللّیل و النّهار و الشّمس و القمر و النّجوم مسخّرات بأمره ...»‎[22]‎


کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 47
«و هو الذی سخّر البحر لتأکلوا منه لحما طریّا و تستخرجوا منه حلیة تلبسونها ...»‎[23]‎

«ألم تر انّ الله سخّر لکم ما فی الارض ...»‎[24]‎

«سخّر لکم ما فی السموات و ما فی الارض ...»‎[25]‎

«و سخّر لکم ما فی السموات و ما فی الارض جمیعا ...»‎[26]‎

‏و با این همه که خداوند برای انسان و به تسخیر انسان آورده است آفرینش انسان را برای عبودیّت و وصال و فناء فی الله آفریده است. ‏

«و ما خلقت الجنّ و الانس الّا لیعبدون.‎[27]‎ »

‏آری این قرآن کریم اصل و اساس فرهنگ اصیل اسلامی مورد نظر امام است و امام کشور را تحت رهبری قرآن می خواهد که می فرماید: ‏

«مقصد این است که کشور ما یک کشور اسلامی باشد، کشور ما تحت رهبری قرآن، تحت رهبری پیغمبر‏ ‏اکرم و سایر اولیاء عظام ایشان اداره شوند ... قرآن انسان را به تمام ابعاد تربیت می کند مادیات را قبول دارد در پناه معنویات، مادیات را تبع معنویات قرار می دهد ... معنویات اگر تحققّ پیدا کرد مادّیات معنوی می شود و به دنبالش هست. ‎[28]‎

‏ ‏

نقص فرهنگ غربی در مقایسه با فرهنگ غنی اسلام: 

‏فرهنگ و تمدّن غربی انسان را تنها از بعد مادّی مورد بررسی قرار داده اند و تمام همّ محافل و مجامع فرهنگ غرب این است که به امور مادی و رفاه ظاهری انسان بیندیشند. ‏

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 48
‏اساساً دانشمندان و متفکرین غربی در حلّ معضلات اجتماعی و روحی و معنوی انسان قرن بیستم راه حلّ قابل توجّهی که جامع و در برگیرندۀ حلّ مشکلات روحی و خلأهای موجود کنونی باشد ارائه نداده اند. امروز کشورهای به اصطلاح پیشرفته ای که علم و صنعت و تکنولوژی و انواع و اقسام اختراعات و اکتشافات، آنان را بر بسیاری از مشکلات غالب ساخته و به طور مثال، با اختراع کامپیوتر بشر قادر گردیده است، اقیانوسهای بیکران دانش بشری را درون دستگاهی به تسخیر خویش درآورد با این حال هر روز مشاهده می شود فریاد دانشمندان و مسؤولان اجرای امور برای دستیابی به یک راه حلّ قابل اجراء در سطح وسیع آن جوامع بلند است. همین چند روز پیش رسانه های جمعی و خبر گزاریها مخابره کردند که رئیس جمهور وقت امریکا کلینتون ابراز داشت: ‏

«خشونت سراسر امریکا را فراگرفته است.»

‏آری این است فرهنگ و تمدّن و پیشرفت علمی و تکنولوژی آنان، که باعث بروز خشونت ها و آدم کشی ها و سلب آرامش و امنیّت عمومی گردیده است. امّا این فرهنگ غنی اسلام است که برای همه دردهای بشریّت راه چاره دارد و بشر را توصیه می کند به خود سازی و خلوص نیّت و صفای باطن و جلب رضایت الهی و از این رهگذر، بهترین امنیّت و آرامش در کشور جان و تن و برون و درون و به تبع آن آرامش و امنیّت در جامعه را ایجاد کرده است.‏

‏فرهنگی که بر افراد تحت پوشش خودش تفهیم کرده است: ‏

«هو معکم اینما کنتم.»‎[29]‎

‏و امام نیز فرمود: ‏

«عالم محضر خداست.»‎[30]‎

‏دیگر بسیاری از مسائل نظم و انتظام جامعه خود به خود حلّ است. اینجاست که امام ‏


کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 49
‏(ره) سنجیدن احکام اسلام با غرب را غلط می دانند و می فرمایند: ‏

«هی دم از غرب چقدر می زیند! چقدر میان تهی شدید! باید احکام اسلام را با غرب بسنجیم! چه غلطی است.‎[31]‎

این وابستگی فکری، عقلی و مغزی غرب، منشأ اکثر بدبختی های ملتها و ملت ما نیز هست و تا این غربزدگی از ملتها و مغزهای ملت زدوده شود وقت طولانی لازم است و اگر شما دیدید که غربی ها در صنعت پیشرفتی دارند، اشتباه نشود، خیال نکنید که در فرهنگ هم پیشرفت دارند.»‎[32]‎

‏حضرت امام در فرازی دیگر از رهنمودهای پیامبر گونۀ خویش دارند: ‏

«شرق یک فرهنگ اسلامی دارد که بلندترین و مترقّی ترین فرهنگ است، با این فرهنگ اسلامی باید تمام احتیاجاتش را اصلاح کند و دستش را پیش غرب دراز نکند.»‎[33]‎

‏با بهره گیری از این خطوط فکری اسلامی ناب حضرت امام، به این نتیجه می رسیم که از مبانی و اصول فرهنگ اسلامی بریدن از طاغوت و کافر شدن به شیطان بزرگ و  ایمان آوردن به اسلام و فرهنگ قرآن است. امام در جمعی از دانشجویان فرمودند: ‏

«انبیاء آمدند که مردم را از ظلمات به نور دعوت کنند. 

الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظّلمات الی النّور و الذین کفروا اولیاء هم الطّاغوت یخرجونهم من النّور الی الظّلمات»‏ ‏یا اخراج از ظلمتها به نور است، این کار انبیاء است، این کاری است که خدای تبارک و تعالی به وسیلۀ انبیاء انجام می دهد و یا از نور به ظلمت است، فطرت انسان که یک فطرت نورانی است به حسب خلقت، اینها این فطرت را می کشند به طرف ظلمت، از نور به ظلمت می آید، این کار طاغوت 

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 50
است.»‎[34]‎

‏حقیقتاً هر جمله از سخنان امام چراغی فروزنده در مسیر هدایت و رستگاری است تا هر کس به فراخور حال خود پرتوی از انوار آن مصابیح برگیرد و به دار الفلاح دنیا و عقبی راه یابد. ‏

‏آری سفارش اکید امام عمل کردن به قرآن است و آن ثقل دیگر، یعنی اطاعت از اهل بیت پیامبر(ص) است و آن دردی که بر اعماق جان و روان آن پیر پنجه افکنده و تاب و توان را از این ناخدای پیر کشتی نجات امّت از گردابهای هلاکت بار ظلم و جهالت در ربودن مهجور ماندن این دو ثقل در میان مسلمین است، و او همۀ آنچه تا کنون بر مسلمین رفته در اثر این مهجوریّت می داند و آنچه که قادر است امّت اسلام را از این پس زنده کند و دوباره می تواند به اعتلای سابقش برگرداند شناختن و شناساندن و بهره گیری صحیح از قرآن کریم و سنّت نبوی اهل بیت پیامبر(ع) است. اینها اصلی ترین و زیر بنایی ترین اصول فرهنگ اصیل اسلامی از نظر امام است. ‏

‏و اکنون در این تحولات و تهاجمات و شبیخون فرهنگی، آنچه به نظری می رسد می تواند ملّت و جوانان مسلمان را واکسینه کرد و مقاوم سازد، بهره گیری از قرآن و سنّت و به کارگیری فرمایشات امام در تمام سطوح از طریق یک بسیج عمومی تبلیغی فرهنگی و سرمایه گذاری های درست و برنامه های صحیح مطلوب که مسؤولیت اجرای آن، به ویژه بر دوش رسانه های تبلیغاتی خصوصاً صدا و سیما است و مسؤولین اجرایی که در این رابطه نقش های حسّاس تری را ایفاء می کنند عبارتند از: ‏

‏وزارت آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و آموزش عالی، وزارت ارشاد اسلامی، و تمام طلّاب و مدرسیّن حوزه های دینی و دست اندرکاران امور فرهنگی هنری. ‏

‏بدون تردید با وجود غنای فرهنگی ما. اگر به طور کارشناسانه با مسألۀ هجوم فرهنگهای مبتذل غربی برخورد و فطرت پاک جوانان ما بیدار شود نتیجۀ مطلوب حاصل ‏

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 51
‏می گردد و این ترفندهای جدید دشمنان اسلام هم راه به جایی نمی برد. مشروط بر اینکه قوای سه گانۀ کشور ما مسؤولیت های محوّله به ایشان را آن طور که شایسته و بایسته است به انجام رسانند و خدای نکرده اگر به هر دلیلی اندکی رخوت نشان دهند ناخواسته به رواج و ترویج فرهنگ منحط غربی و تضعیف فرهنگ اصیل اسلامی و خط امام کمک کرده اند. ‏

‏بارالها، ملّت مسلمان ایران و امّت اسلامی را در سراسر جهان نصرت عنایت فرما. روح بلند امام مستضعفان جهان را از همۀ ما خشنود فرما و توفیق ادامۀ راهش را به ما عنایت فرما. وجود گرانقدر رهبر معظّم انقلاب و ادامه دهندۀ راه امام را برای اسلام تا ظهور حضرت بقیّة الله(عج) محفوظ و سلامت بدار. ‏

‏دولت اسلامی ما را در رسیدن به اهداف عالیه اش یاری بفرما. ‏

‏و السّلام علیکم و رحمة الله و برکاته‏

کتابمجموعه مقالات پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 52

  • ـ حقیقتاً پیامبر(ص) برای شما الگوی نمونه ای بود. سورۀ احزاب، آیۀ 21.
  • ـ ر.ک: صحیفه امام ، جلد 15، ص 243.
  • ـ ر.ک: صحیفه امام ، جلد 3، ص 506.
  • ـ ر.ک: صحیفه امام ، جلد 8، ص 101.
  • ـ ر.ک: صحیفه امام ، جلد 4، ص 270.
  • ـ ر.ک: صحیفه امام ، جلد 7، ص 57.
  • ـ ر.ک: صحیفه امام ، جلد 4، ص 427.
  • ـ ر.ک: صحیفه امام ، جلد 6، ص 15.
  • ـ فرهنگ تعلیم و تربیت، دفتر بیست و دوّم، ص 157.
  • ـ ر.ک: صحیفه امام ، جلد 8، ص 99.
  • ـ پیامبر خدا(ص) فرمودند: اسلام برتر از همه چیز است و هیچ چیز بر او برتری ندارد.
  • ـ شما برتران هستید اگر مؤمن باشید. سورۀ آل عمران، آیۀ 132.
  • - از مقالۀ (الوعی القومی) قسطنطنین زریق، انتشارات دانشگاه تهران، درس اللغه و الادب.
  • - از مقالۀ (الوعی القومی) قسطنطنین زریق، انتشارات دانشگاه تهران، درس اللغه و الادب.
  • ـ سورۀ انعام، آیۀ 60، هیچ تر و خشکی نیست مگر اینکه در کتاب روشن (قرآن) هست.
  • - اشاره به سورۀ النجم.
  • ـ سورۀ فاطر، آیۀ 26، تنها از میان بندگانش علماء از خداوند می ترسند.
  • ـ بگو آیا آنها که می دانند و آنان که نمی دانند برابرند
  • ـ سورۀ رعد، آیۀ 17، بگو آیا کور و بینا برابرند یا آیا تاریکی و روشنایی برابرند.
  • - سورۀ آل عمران، آیۀ 159، ترجمه: «به تحقیق خدا بر مؤمنین منّت گذارده چون مبعوث کرد در میان ایشان، فرستاده شده ای از خودشان که آیاتش را بر ایشان تلاوت کند و پاکشان سازد و کتاب و حکمت تعلیم آنها دهد اگرچه قبلاً در گمراهی آشکاری بودند. به همین مضمون سورۀ جمعه آیۀ 2.»
  • ـ ر.ک: صحیفه امام ، جلد 8، ص 434.
  • ـ سورۀ نحل، آیۀ 11، و تسخیر کرد برای شما شب  و روز و خورشید و ماه و ستاره ها و تماماً طبق فرمان او تسخیر شده اند.
  • - سورۀ نحل، آیۀ 14، او آن خدائی است که دریا را تسخیر کرد تا از آن گوشت تازه بخورید و از آن زیورهایی که آن را بپوشید استخراج نمایید.
  • - سورۀ حج، آیۀ 65، آیا ندیدی که خداوند برای شما آنچه در زمین است تسخیر کرد.
  • - سورۀ لقمان، آیۀ 19، تسخیر کرد برای شما آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است.
  • - سورۀ جائیه، آیۀ 12، تسخیر برای شما دریا را تا کشتی به فرمان او در آن به حرکت درآید.
  • - سورۀ الذاریات، آیۀ 57، جنّ و انسان را نیافریدم مگر برای اینکه عبادت و پرستش کنند.
  • - ر.ک: صحیفه امام، جلد 7، ص 531- 533.
  • - او (خدا) با شماست هر کجا که باشید.
  • - از سخنان مشهور امام(ره).
  • - ر.ک: صحیفه امام ، جلد 8، ص 58.
  • - ر.ک: صحیفه امام ، جلد 12، ص 4- 5.
  • - ر.ک: صحیفه امام ، جلد 10، ص 385.
  • - ر.ک: صحیفه امام ، جلد 8، ص 62.