مجله خردسال 369 صفحه 6

تکه­ی دیگر از شب را کند، ستاره در آن ریخت و غذا پخت. کاسه بشقاب­ها خوردند و گفتند: «باز هم می­خواهیم! باز هم می­خواهیم.» دوباره تکه­ای دیگر و ... «باز هم می­خواهیم! باز هم می­خواهیم...» تا این که همه­ی شب را پختند و خوردند. شب تمام شد و صبح شد!

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 369صفحه 6