مجله خردسال 417 صفحه 3

با من بیا دوست من سلام. من قناری هستم. یک پرندهی زرد کوچولوی خوشآواز. من بال و پر دارم تا پرواز کنم، اما بعضی از آدمها، قنارها را در قفس نگه میدارند. اما هیچ پرندهای قفس را دوست ندارد. من و پدر و مادرم، در یک دشت سبز و زیبا زندگی میکنیم. فصل گرم تابستان، پرهای ما شروع به ریختن میکنند، تا به جای آنها، پرهای تازه در بیاوریم. وقتی پرهای ما میریزد، پرواز برایمان خیلی سخت میشود، آن وقت ما روی علفهای خیس، غلت میزنیم، آواز میخوانیم و بازی میکنیم. اینطوری هم خنک میشویم، هم زودتر پرهای تازه در میآوریم! امروز پیش تو آمدهام تا با هم دوست شویم، بازی کنیم و مجله بخوانیم! پس با من بیا ....

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 417صفحه 3