شهر اشباح حامد قاموس مقدم
سفر ، زیباترین تفریح آدمی است . هیجان سفر ، کشف ناشناخته ها ، حوادث پیش بینی نشده و حتی تغییر موقعیت جغرافیایی می تواند روح و جسم و فکر آدمی را تازه کند .
انسان در برخورد با مسائل و مشکلات پیش بینی نشدة سفر ، به توانایی های پنهان خود پی می برد و در نهایت به بلوغ فکری و ذهنی می رسد . شاید همین انگیزه های نهان و آشکار باشد که باعث می شود بعضی ها ، جهانگردی را به عنوان شغل خود و یا دل مشغولی دوران باز نشستگی انتخاب کنند .
مشکلات و خطرات سفر باعث می شود که انسان قدر همة دارایی هایش را بداند؛ از یک چوب کبریت گرفته تا آدم های دور و بر ، حتی خویشاوندان و پدر و مادر .
و در طول سفر است که انسان به حقیقت خود و همراهانش پی می برد و به جهان بینی جدیدی دست پیدا می کند .
داستان انیمیشن « شهر اشباح » نیز در همین رابطه است؛ چیهیرو آجینو ، دخترک ده ساله که قرار است با پدر و مادرش اسباب کشی کنند و به شهر دیگر بروند ، در طول راه به یک منطقة عجیب می رسند که به تونلی مرموز منتهی می شود . پدر و مادر چیهیرو از روی کنجکاوی و در پی یافتن جایی برای صرف چایی و رفع خستگی وارد تونل می شوند و چیهیرو نیز به دلیل احساس نا امنی به دنبال آنها وارد تونل می شود . آنها از محلی شبیه یک ایستگاه راه آهن عبور می کنند و به دشتی وسیع می رسند . بوی غذا ، پدر و مادر چیهیرو را به داخل شهری می کشاند که خالی از سکنه است ولی غذاهای خوشمزه ای در رستوران های آن آمادة خوردن است . پدر و مادر بی وقفه شروع به خوردن غذاها می کنند و نگرانی های دخترک نیز پاسخی نمی دهند .
بعد از مدتی دخترک متوجه می شود که اشباحی در شهر تردد دارند و با تاریک شدن هوا اشباح به وضوح دیده می شوند . وقتی چیهیرو به نزد پدر و مادرش باز می گردد ، متوجه می شود که آن دو به خوک هایی پرخور و پروار تبدیل شده اند . چیهیرو در می یابد که برای زنده ماندن و نجات از آن شهر عجیب راهی جز کار کردن و تلاش ندارد . او برخلاف میل باطنی و مسیر عادی زندگی اش ، مجبور می شود که در حمام و هتل « یوبابا » ، فرمانروای شهر ، کار کند .
چیهیرو در نهایت با تلاش و کوشش و درایت و مهربانی خود موفق می شود که همة مشکلات را پشت سر بگذارد و زندگی پدر و مادرش را که در آستانة خورده شدن در رستوران های شهر هستند ، نجات دهد و از آن محل عبور کند .
« شهر اشباح » چه به لحاظ مضمون و چه به لحاظ فرم اجرایی نسبت به انیمیشن های غربی بسیار متفاوت است .
این انیمیشن 125 دقیقه ای که نسخة دوبله شدة آن به 114 دقیقه تقلیل پیدا کرده است ، محصول سال 2003 میلادی است . کارگردان این اثر هایائومیازاکی انیمیشن ساز موفق ژاپنی است که انیمیشن « شاهزاده خانم مونونوکه » نیز از اوئ در ایران به نمایش در آمده است .
« شهر اشباح » تا به حال موفق به کسب 25 جایزه بین المللی شده است که مهمترین آنها اسکار بهترین انیمیشن سال 2003 بوده .
تکنیک ساخت و نرم افزار به کار رفته در « شهر اشباح » منحصر به فرد است . نرم افزار « تونز » این امکان را به سازندگان اثر داده است که بتوانند بر روی انیمیشن تخت ، حرکات سه بعدی دوربین را طراحی کنند .
رنگ های به کار رفته در اثر بسیار شاد است و طراحی کاراکترها از تنوع بسیاری برخوردار است که این تنوع باعث ایجاد فضایی فانتزی در اثر شده است .
« شهر اشباح » با روحی ژاپنی توانسته است مخاطب جهانی پیدا کند . مطمئناً ما در فرهنگ ایرانی اسلامی خود حرف های بسیاری برای مخاطب جهانی داریم ولی افسوس که تکنیک های ساخت انیمیشن در ایران در حد و اندازه های مخاطب جهانی نیست .
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 85صفحه 27