حیم - اعصاب نورد
یک اعصابنوردی عمومی
ای دوستان اعصابنورد! ای اعضای کلوپ اعصابنوردی! ای دانشآموزان
عزیز !
هفتههایی را که پشت سر گذاشتیم، خیلی حال داد! قرار بود که معلمها روی
اعصاب ما دانشآموزان نوردی کنند ولی دست تقدیر بازیهایی کرد که ما همگی . با هم صفا کردیم و رفتیم روی اعصاب و روان معلمها سرسره بازی کردیم! آسمان . ما را دوست داشت و هِی از آن بالا، برف ریخت و بادها هِی فوت کردند و خیابانها
یخ زد.
هیچکس باور نمیکرد کسی بتواند مدارس را تعطیل کند. آنهم در ابتدای امتحانات سراسری! ولی ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به دست هم دادند تا مدارس که هیچ ادارهجات هم تعطیل شوند و همگی و دسته جمعی برای مراسم پایکوبی برویم روی اعصاب معلمها! معلمهایی که میخواستند انتقام چند ماهۀ گذشته را از بچّه های طفل معصوم بگیرند و با دادن نمرات پایین، خون دانشآموزان را در شیشه کنند و مثل غولهای مرحلۀ هفت و هشت بازیهای پی اس وان و و پی اس تو و مگا میکرو، اسباب باخت آنها را فراهم بیاورند، حالا باید در منزل بنشینید و با رد شدن هر زیرنویس خبر تلویزیون خون خودشان را بخورند. از همه بدتر اینکه حالا باید ونگ ونگ بچّۀ خودشان را هم تحمل کنند چون با وجود اینکه همه میدانند که مدرسها تعطیل است، دیگر
هیچ کس حاضر نیست بچّۀ آنها را نگه دارد.
آخ که چه کیفی دارد دیدن قیافۀ عصبانی معلّمان عزیز در حالی که با . چشمانی پر از خشم به بیرون از پنجره نگاه میکنند و دانههای برف، رقص . کنان از آسمان به روی زمین میبارند و برای آنها شکلک در میآورند.
اگر امسال قرار باشد به کسی مدال اعصابنوردی را اهدا کنیم حتماً آن شخص کسی .نیست جز جناب آقای «زمستان» که اسباب این همه خنده و شادمانی را برای ما فراهم آورده است.
با ما تماس بگیرید
حالا که همه جا تعطیل است و میخواهید
بروید برف بازی، اصلاً لازم نیست با ما تماس بگیرید. همین که ما بدانیم شما در حال اعصابنوردی هستید برای ما کافی
است.
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 155صفحه 24