مجله کودک 134 صفحه 40

لطیفه حمید: علی، می آیی بازی کنیم؟ علی: نه کار دارم. حمید: چه کار داری؟ علی: باید به پدرم کمک کنم تا مشق هایم را بنویسد! روزی یک تکه آهن روی پای یک مرد خسیس افتاد، آن مرد خسیس گفت: آی کفشم! معلم: مریم بگو ببینم چه وقتی زمین لرزه رخ می دهد؟ مریم: در زمستان! معلم: برای چی؟ مریم: چون هوا سرد می شود و زمین هم می لرزد! مرضیه محمدیان و نسترن اعتماد/ 12 ساله / از زرند ساوه ایلقار اردبیلچی از ارومیه الهه صالحی پنجم ابتدایی از محلات خرسی به نام تپلی یکی بود یکی نبود، خرسی بود به اسم «تپلی». تپلی در غار زندگی می کرد. تپلی خرس استثنایی بود. او نه تنها می توانست حرف بزند بلکه حرف های انسان ها را نیز می فهمید. تپلی خرسی مهربان بود و بچه ها را بسیار دوست می داشت. تپلی روزی در حال گشت و گذار بود که ناگهان دختر بچه ای زیبا را دید، تپلی به طرف دخترک رفت. دخترک ابتدا کمی ترسید. ولی وقتی مهربانی خرس را دید دیگر نترسید. تپلی اسم دخترک را پرسید. او گفت: «نام من سارا است». تپلی با سارا بازی کرد و با هم به گردش رفتند. تپلی سپس سارا را به خانه اش رساند. آن دو هر روز با هم به گردش می رفتند. روزی سارا بادکنکی را آورد تا نشان تپلی بدهد. تپلی خواست به آن بادکنک دست بزند که ناگهان ناخن هایش به بادکنک خورد و بادکنک ترکید. سارا از دست تپلی ناراحت شد و گریه کنان به خانه بازگشت. سارا چند روزی پیش تپلی نیامد و تپلی ناراحت بود و می دانست که سارا با او قهر کرده است. پس تصمیم گرفت او را خوشحال کند. برای او تعداد زیادی بادکنک باد نکرده را به او داد. تپلی تمام بادکنک ها را باد کرده و آنها را درست گرفت. ناگهان باد تندی آمد و تپلی را با بادکنک ها برد، تپلی در لحظه ای که کم کم در حال دور شدن از دخترک بود با صدای بلند به او گفت: «امیدوارم دوباره تو را ببینم». و سارا با لبخندی با او خداحافظی کرد. تپلی آن قدر دور شد که دیگر به چشم نمی آمد. طیبه مطهری زاده/ کلاس اول راهنمایی از همدان دوستان دوست گلسار رشت: سونیا سمیع پور. رضوان شهر: یاسمن رحمت نیا 10 ساله. بهشهر مازندران: مصطفی احمدی. سمیرم: احسان امینی. اردبیل: امید تیراژه 12 ساله. همدان: سمیه ربانی. گرگان: میلاد شاهین 14 ساله، مژگان دره کی 10 ساله. قائم شهر: علی اکبر ادهمی جمنانی. تهران: اکبر صادقی 12 ساله، امیر حسین پارسا، کیمیا خاکزاد 7 ساله، علی رشیدیان 10 ساله، زینب دقیقی پور خامنه 12 ساله، محمد اسماعیل پور 10 ساله، مهدی آقا بابایی، 8 ساله، علیرضا محمدزاده 5 ساله، محمدرضا نورین 10 ساله، بهاره کنجکاو فرد، ایمان مجلد نوبری 8 ساله، پریا خواجه جهرمی 13 ساله، فواد فوادیان 5 ساله، سید روح ا... غفاری 13 ساله، امیر حسین بالازاده 9 ساله، امیر حسین کیقبادی (کرج)، دادبه پازوکی 11 ساله، شبنم موسوی، بهار به آذین، زینب شامانی، سارا قمبری، امیر مسعود یوسفی، حسین هاشمی 12 ساله، دلارام خرم زاد 12 ساله، مارال مطهری 12 ساله. قوچان: علیرضا قنبرپور، عادل عباسی، محبوبه مهماندوست، معصومه مهماندست، محمد جواد مهماندست، نگار اکبری، وحید حسن پور، فرحناز مهماندوست. کرمانشاه: امین حسینی. مشهد مقدس: دانیال اسحاقی. تبریز: میثم ارفعی، مینا شاهد بهروز 9 ساله. کاشان: محمدرضا فلاح قهرودی، عاطفه عرب، مسعود ایزدی فرد، حجه ا... جلودارپور، صادق ظهیریان، زهرا جمال پور، علیرضا و امیر رضا قنای. قزوین: صبا طلوع بهبود، آرمین علی محمدی، معصومه رفیعی. ساری: مبین و مینا بابایی، حسین دهنوی. اصفهان: رضا یوسف نوروزی، پیروز رضوانیان، محسن سری. قم: علی زارعی. گلستان جمشید اسماعیلی. گیلان: فاطمه جعفری صیادی. خراسان: سعید و نسیم برابادی. کرج: مریم محمد زاده. بدر ماهشهر: حنان حیدرپور. ساوه: سبحان ایمانی. شیراز: لیلا دوکوهگی. بیوک مدل ریویرا سال 1998 بیوک سال 1999

مجلات دوست کودکانمجله کودک 134صفحه 40