تأثیر نهضت عاشورا بر انقلاب اسلامی ایران از دیدگاه امام خمینی(ره)
دکتر احد فرامرز قراملکی
اعوذ بالله السمیع العلیم من همزات الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرّحیم. صلّی الله علی حبیب الٰهنا و طبیب قلوبنا و انیس نفوسنا ابی القاسم محمد و علی آله الطّیبین الطاهرین و السلام علینا و علی عبادالله الصالحین.
یا ایّها النّبی انّا ارسلناک شاهداً و مبشّراً و نذیراً و داعیاً الی الله بأذنه و سراجاً منیراً.
با درود فراوان بر اولیای گرامی بویژه روح پرفتوح حضرت امام خمینی(ره) که پرتوی از مصباح هدایت امام حسین(ع) بود و امّت را از ظلمات ستم به نور عدالت رهنمون گشت و یاد حماسه انقلاب خونین کربلا را پس از چهارده قرن در سرزمین ظلم زده ما زنده کرد. و با تشکر از جمعیت زنان مسلمان بویژه سرکار خانم دکتر مصطفوی که امسال نیز با برگزاری سمینار تبیین سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(ره) فرصتی را فراهم آوردند تا یادی از آن خوش حالها رود و ذکری از ذاکرین باشد.
امسال نیز همچون آغاز انقلاب اسلامی در سال 42، ایام محرم و عاشورای حسینی با سالگرد پانزده خرداد مقارن گشته و سالگرد رحلت امام(ره) بر عمق اندوه و
کتابمجموعه مقالات ششمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375، تهرانصفحه 63
غم امت افزوده است. ثواب اخروی این گفتار را به ارواح پاک شهدای پاکباز عاشورای کربلا و عاشوراهای انقلاب اسلامی ایران از پانزده خرداد تا هفده شهریور و از هفده شهریور تا جنگ تحمیلی و فاجعه هفت تیر و روح حضرت امام(ره) و دو فرزند برومند ایشان حاج آقا مصطفی و حاج آقا احمد تقدیم می دارم.
محور مباحث تأثیر «عاشورا و انقلاب عظیم الهی آن» بر انقلاب اسلامی ایران است سخن از تأثیر یکی از مهمترین حوادث در تاریخ بشریت است. تأثیری که پس از گذشت حدود چهارده قرن به وقوع پیوسته است. از آنجا که نهضت عاشورا به معنای خاصی که در مباحث آتی روشن خواهد شد، یک حادثه تاریخی است، انقلاب اسلامی ایران را به منزله یکی از آثار تاریخی نهضت عاشورا مورد توجه قرار می دهیم.
تبیین تأثیر نهضت حسینی بر انقلاب خمینی، در درجه نخست، منوط به تحلیل ساختار معنایی «تأثیر» است.
ساختار معنایی تأثیر از چهار عنصر مؤلف است:
الف- فاعل اثرگذارنده یا مؤثر.
ب- عامل اثرپذیرنده یا متأثر (قابل).
ج- متعلق تأثیر یا زمینه های اثرگذاری.
د- فعل تأثیر.
در بحث حاضر، دو عنصر از عناصر چهارگانه تأثیر به منزله فرض مسأله است و دو عنصر دیگر در واقع مطلوب مسأله است که در مقام جستار آنها هستیم.
در بحث از تأثیر نهضت عاشورا (به عنوان عامل تأثیر) بر انقلاب اسلامی ایران (به عنوان قابل تأثیر) این سؤال مطرح است که نهضت عاشورا در چه زمینه هایی بر انقلاب اسلامی ایران مؤثر افتاده است و هویت این اثرگذاری چیست؟
بنابراین جستار ما در پاسخ به دو سؤال شکل می پذیرد:
مسأله اول: هویت تأثیرپذیری انقلاب اسلامی از نهضت کربلا چیست؟
مسأله دوم: آثاری که نهضت عاشورای حسینی بر انقلاب اسلامی خمینی نهاده
کتابمجموعه مقالات ششمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375، تهرانصفحه 64
است، چیست؟
در سؤال نخست هویت و چگونگی عمل تأثیر مورد تحلیل واقع می شود و در سؤال دوم، متعلقات تأثیر نهضت عاشورا و زمینه های اثرپذیری انقلاب اسلامی ایران مورد بحث قرار می گیرد. هر یک از این دو مسأله را در بخش مستقلی مورد تحقیق قرار می دهیم.
بخش اول: هویت اثرگذاری نهضت عاشورا بر انقلاب اسلامی ایران
در اینکه نهضت عاشورا در تاریخ سرزمین ایران اسلامی دارای نقش و تأثیر بوده است، هیچ تردیدی نیست.
به اصطلاح عالمان تاریخ، حادثه کربلا به معنای خاص کلمه حادثه تاریخی است. مراد از حادثه تاریخی به معنای خاص آن، حادثه ای است که در خصوصیات زمانی (جغرافیای تاریخی) خویش محبوس نگردد. بلکه در گستره تاریخی خویش، امتداد یابد و در سیر زمان خود را بشناساند.
حادثۀ تاریخی، حادثه ای است که هویت خویش را در بالندگی تاریخی نشان دهد به گونه ای که عالمان تاریخ بتوانند از روی اخلاف، اسلاف را بشناسند. حادثه کربلا بی هیچ تردید حادثه عظیم تاریخی است و هر چه زمان از آن می گذرد، ابعاد تازه ای از آن بروز می کند. انقلاب اسلامی ایران نیز یکی از ابعاد حادثه کربلاست که پس از گذشت نزدیک به چهارده قرن ظهور یافته است به گونه ای که شناخت انقلاب اسلامی ایران، موجب شناخت نهضت کربلا می گردد.
تبیین دقیق نحوه اثرگذاری نهضت کربلا در انقلاب ایران بویژه گزارش و تحلیل دیدگاه امام خمینی(ره) در این زمینه منوط به مقایسه دیدگاه ایشان با مواضع دیگران است.
گفته آمد که کسی منکر اصل تأثیر و نقش نهضت کربلا و مراسم عزاداری حسینی
کتابمجموعه مقالات ششمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375، تهرانصفحه 65
در جوامع نیست. اما قائلین به نقش این نهضت در تبیین چگونگی آن، اختلاف دارند. دیدگاههای مختلف در این زمینه را می توان به چهار موضع عمده تقسیم کرد:
1-1) تخدیر انگاری
غالب روشنفکران غربزده و مدعیان اصلاحگری بویژه مارکسیست ها بر این پندار بوده اند که نهضت کربلا و مراسم عزاداری حسینی، نقشی جز تخدیر و افسون جوامع اسلامی ندارد. به پندار آنها هویت تأثیر نهضت عاشورا به طور کلی، تخدیری است. کسروی در نظریه پاک دینی خویش بر این پندار بود و غالب تحلیلگران غربزده بر اساس همین گمان، نقش نهضت کربلا در جوامع اسلامی را نقش منفی و مخرب می انگاشتند و مراسم بزرگداشت عاشورا (از جمله مراسم سینه زنی) را از ابداعات استعمارگران می پنداشتند که آنها را برای تخدیر مردم رواج داده اند.
از نظر حضرت امام(ره) صاحبان چنین دیدگاهی دشمنان خطرناکی هستند، که به دلیل ترس از نقش سازنده عاشورا، توهماتی از این دست را نزد جوانان ما رواج می دهند تا آنها را از نهضت عاشورا دور سازند:
«بچه ها و جوانان ما خیال نکنند که مسأله، مسألۀ ملت گریه است، این را دیگران القا کردند به شماها که بگویید ملت گریه. آنها از همین گریه ها می ترسند. برای اینکه گریه ای است که گریه بر مظلوم است، فریاد مقابل ظالم است. دسته هایی که بیرون می آیند، مقابل ظالم هستند، قیام کرده اند. اینها را باید حفظ کنید، اینها شعایر مذهبی ماست که باید حفظ بشود. اینها یک شعایر سیاسی است که باید حفظ بشود. بازیتان ندهند این قلم فرساها، بازیتان ندهند این اشخاصی که با اسماء مختلفه و با مرامهای انحرافی می خواهند همه چیز را از دستتان بگیرند ... بازی این بزرگها را نخورید، اینها خیانتکارند، اینهایی که تزریق می کنند به شما ملّت گریه، ملّت گریه، اینها خیانت می کنند. بزرگهایشان و اربابهایشان از این گریه می ترسند.»
امام(ره) ریشه کج فهمی مراسم عزاداری حسینی و دلیل این توهم که این مراسم
کتابمجموعه مقالات ششمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375، تهرانصفحه 66
جز آنکه ما را به «ملت گریه» تبدیل کند، نقش سازنده دیگری ندارد و در نشناختن هویت گریه بر مظلومیت امام حسین(ع) می دانند. از طرفی جوانها ظاهر گریه را می بینند و به عمق نقش حماسه آفرینی آن توجه ندارند و از طرف دیگر ترس استکبار جهانی از این مراسم عزاداری موجب می شود با رواج دیدگاه تخدیرانگارانۀ خود در واقع، ملت را تخدیر و منفعل کند. علت ترس نیز آشکار است: آنها بخوبی به نقش سازنده و حماسه آفرین مراسم عزاداری حسینی آگاه هستند و بهترین حربه برای از بین بردن یاد نهضت عاشورا در بین نسل جوان را در همین القا یافته اند که تأکید بر ایام عاشورا، ملت را ملت گریه می کند. به همین دلیل حضرت امام(ره) تأکید می فرمایند:
«... اگر چنانچه واقعاً بفهمند و بفهمانند که مسأله چه هست و این عزاداری برای چه هست و این گریه برای چه اینقدر ارج پیدا کرده و اجر پیش خدا دارد، آن وقت ما را ملت گریه نمی گویند، ما را ملت حماسه می گویند ... اگر روشنفکران ما فهمیده باشند که این مجالس و این دعاها و این ذکرها و این مجالس مصیبت جنبۀ سیاسی و اجتماعی اش چیست، نمی گویند که برای چه این کار را بکنیم. تمام روشنفکرها و تمام غربزده ها و تمام قدرتمندها اگر جمع بشوند، نمی توانند یک پانزده خرداد را ایجاد کنند ... این مسأله را باید آقایان خطبا و ائمه جماعات و جمعه درست، بیشتر از آنقدری که من می دانم، برای مردم تشریح کنند، تا اینکه گمان نکنند که ما یک ملت گریه هستیم، ما یک ملتی هستیم که با همین گریه ها یک قدرت دو هزار و پانصد ساله را از بین بردیم.»
بررسی تاریخ سرزمینهای اسلامی این نکته را روشن می سازد که اغلب نهضتهای بیدارگرانه و قیامهای ظلم ستیزانه با شعار قیام امام حسین(ع) ظهور و رشد یافته اند. نظریۀ تخدیرانگاری از بینش مارکسیستی در باب شعائر مسیحیت ناشی شده است و در فرهنگ اسلامی زمینه ای برای طرح آن وجود ندارد. البته ناگفته نماند که برخی از خرافات و یا مراسم انحرافی در بزرگداشت عاشورای حسینی مانند قمه زنی از مواردی هستند که اساساً به نهضت امام حسین(ع) ارتباطی ندارد و ترویج این اعمال جز
کتابمجموعه مقالات ششمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375، تهرانصفحه 67
سوءاستفاده از امری مقدس نیست که به دلیل آثار روشنفکرانه مورد تقدیس جامعه است.
2-1) ابزار انگاری
برخی از روشنفکران - روشنفکران دینی - از چند جهت با نقش تخدیرانگاری مخالف هستند. اولاً از این جهت که به لحاظ تاریخی کمال بی انصافی و نهایت غرض ورزی در تحلیل حوادث تاریخی است. نهضت عاشورا و مراسم عزاداری که عاشورا را زنده نگه داشته است در مراحل مختلف در سرزمینهای شیعی، موجب و منشأ انقلابها و اصلاحگریهای فراوان شده است. چگونه می توان این انقلابهای شیعی که یاد حسین(ع) آنها را شکل بخشیده است، نادیده گرفت؟! ثانیاً تخدیر انگاری نه تنها با واقعیتهای تاریخی مطابق نیست بلکه با مصلحتهای اجتماعی نیز سازگاری ندارد.
در جوامع دینی، شعایر مذهبی مهمترین ابزار برای هر اقدامی است. مصلح اجتماعی که در سرزمینهای اسلامی قیام می کند، باید با ابزارهای دینی قیام کند. از دیدگاه روشنفکران دینی، نهضت عاشورا یکی از مهمترین و قاطع ترین ابزار برای خیزش و قیام مردم ایران است. با یاد و خاطره مظلومیت امام حسین(ع) می توان احساسات ملت را برانگیخت و آنها را به صحنه های مبارزاتی کشاند. بنابراین، نقش نهضت عاشورا نه تنها مخرّب و افیونی نیست بلکه در انقلابها و قیامهای ملّی سازنده و مؤثر نیز هست. بر این مبنا اهمیّت ابزاری نهضت عاشورا در انقلابها به گونه ای تأکید می گردد که ارزش ذاتی آن به دست فراموشی سپرده می شود. وجه اختلاف این دیدگاه با تصویر امام راحل(ره) از نقش نهضت عاشورا هم همین نکته است.
از نظر امام(ره) گرچه گریه بر مظلومیت سیّدالشهدا جنبه سیاسی دارد، امّا این به معنای نفی ارزش ذاتی آن نیست. نهضت عاشورا هویتی کاملاً دینی دارد که جنبه سیاسی آن، جدای از جنبه دینی اش نیست. اما از دیدگاه ابزارانگارانه، تأکید بر نهضت عاشورا تا جایی مجاز است که بتواند در قیام عمومی مردم مؤثر باشد. یعنی نهضت
کتابمجموعه مقالات ششمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375، تهرانصفحه 68
عاشورا فی نفسه مطرح نیست بلکه تنها ابزاری مفید برای اعتراض و انقلاب است. در واقع باید گفت:
- انقلاب ضرورت دارد. (صغری)
- یاد نهضت عاشورا در شرایط فعلی ملت را به انقلاب فرا می خواند. (کبری)
- پس یاد نهضت عاشورا در شرایط فعلی ضرورت دارد. (نتیجه)
درحالی که از نقطه نظر امام(ره) نهضت سیّدالشهدا هویتی کاملاً دینی دارد و در تمامی شئون زندگی فردی و اجتماعی به معنایی که ذکر خواهد شد، مؤثر است و تنها ارزش طریقیت ندارد.
3-1) الگو انگاری
دیدگاه سوم رایج نزد مصلحان اجتماعی مسلمان و کسانی که دید عمیق از فرهنگ تاریخی شیعه دارند، این است که نهضت عاشورا، در تمامی مراحل تاریخی امت مسلمان بویژه تشیّع الگوی عملی انقلاب است. امام حسین(ع) مانند جدّش رسول الله(ص) اسوه حسنه ای است که با نهضت خود، تکلیف امت را برای تمامی تاریخ معیّن کرده است. امام امت(ره) می فرماید:
«تکلیف ما در آستانه شهر محرم الحرام چیست؟ ... سیدالشهدا و اصحاب او و اهل بیت او آموختند تکلیف را، فداکاری در میدان، تبلیغ در خارج میدان.»
در این تعبیر، نهضت عاشورا به دو معنا الگو است: یکی اینکه امام حسین(ع) برای شیعه، یکی از دوازده امام معصوم است که پیروی از او شرعاً واجب است. عمل امام حجیت دارد. بنابراین، پیروان امام معصوم، چه باید کرد را از قول و فعل امام اخذ می کنند. امّا در معنای دوم، هر انسانی به شرط سلیم بودن عقل و بی غرض بودن دل، وقتی با حادثه کربلا مواجه می شود، در تجربه شخصی با این واقعه، نه به نحو استنتاج منطقی که به نحو شهود باطنی، این معنا را درک می کند که آزادگی چنین است و انسان آزاده چنان باید باشد، باید اینگونه حفظ عزت و کرامت انسانی نمود و ... شهود این
کتابمجموعه مقالات ششمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375، تهرانصفحه 69
بایدها به طور تکوینی نهضت عاشورا را الگوی رفتاری کند و استکبار جهانی دقیقاً به همین دلیل از مراسم عزاداری حسینی می هراسد.
در این مراسم به شرط اجتناب از خرافات و آلودگیها می توان برای لحظه ای با اصحاب و اهل بیت امام حسین(ع) همدلی کرده، آنها را به نحو شخصی تجربه نمود و در این تجربه، تکلیف انسان معنادار می شود. نهضت عاشورا در یک دید فلسفی، به نظر ما، انسانیت انسان و تکلیف او را تفسیر و معنا می کند که انسانیت به چه است؟ و انسان چگونه باید باشد؟ یکی از دلایل علایق عمیق شیعه و مردم ایران به امام حسین(ع) همین است که با وجود سیدالشهدا، انسانیت و ارزش و کرامت انسانی معنا می گردد و شیعه در این وجود، زندگی را معنادار می یابد و راستی چه درد بزرگی است کم شدن معنای هستی. بنابراین، نهضت عاشورا، الگوی زندگی، الگوی انقلاب و اسوه نهضتهاست و هویت اثرگذاری نهضت عاشورا، دقیقاً به معنای ارائه الگو برای قیام امت است.
اما آیا امام راحل(ره) که دیدگاه ایشان موضوع سخن ماست، در باب تأثیر نهضت عاشورا بر انقلاب اسلامی با این نگرش هم رأی و هم عقیده است؟ پاسخ از جهتی می تواند مثبت باشد و از جهتی منفی. مثبت از این جهت که امام(ره) بر نقش اسوه بودن امام حسین(ع) و یاران صدیقش بسیار تأکید داشته و در تمجید از شهدای جنگ تحمیلی بر این نکته اشاره کرده اند که شهدا، اصحاب امام حسین(ع) را سرمشق خود قرار داده اند. اما منفی از آن جهت که ایشان تفسیری بسیار لطیف از الگو بودن نهضت عاشورا دارند که افقی فراتر از الگو انگاری متداول را ترسیم می کند و آن پرتو انگاری قیام سرخپوشان عاشوراست.
4-1) پرتو انگاری
از نظر حضرت امام(ره) در هویت اثرپذیری انقلاب اسلامی ایران از نهضت عاشورا، چند مفهوم کلیدی وجود دارد که به لحاظ معناشناسی، در ارتباط با هم باید
کتابمجموعه مقالات ششمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375، تهرانصفحه 70
تحلیل شوند. این مفاهیم عبارت انداز: پرتوانگاری، انعکاس و رمز پیروزی. ایشان می فرمایند: «انقلاب اسلامی ایران پرتوی از عاشورا و انقلاب عظیم الهی آن است.»
«با این حس شهادت دوستی این معنا را ملت ما پیش برد و رمز همین معنایی بود که از کربلا منعکس شد به همه جهاتی که ما داشتیم، به همه ملت ما ...»
«حق پیروز است منتها ما رمز پیروزی را باید پیدا کنیم که رمز پیروزی ما چه بوده است ... یکی از رمزهایی که بزرگترین رمز است، قضیۀ سیدالشهداست.»
در این تعابیر قضیه سیدالشهدا برای ملت ما رمز تلقی شده است، آنهم بالاترین رمز و رمز پیروزی. بنابراین پیروزی ما مرهون رمزی در شیعه است و بالاترین آنها رمزی است که از کربلا انعکاس پیدا کرده است. مفهوم رمز با مفهوم ابزار و حتی با مفهوم الگو تفاوت دارد. مفهوم رمز به مفهوم هویتی اشاره دارد در حالی که مفاهیم ابزار و الگو به جنبه های عارضی و یا صوری امر مربوط می شوند. این سخن که «حق پیروز است منتها ما رمز پیروزی را باید پیدا کنیم»، عمق سخنان پیامبران را دارد. و این رمز هر چه باشد از طرفی ضامن پیروزی ما است و از طرف دیگر همان چیزی است که با یافتن آن هویتی می یابیم که مصداق حق است که پیروز است. و این آشکارا به معنای نفی هرگونه تعیّن و پیراسته شدن از هرگونه عوارض و آراسته شدن به آن رمز است، رمزی که از نهضت کربلا منعکس شده است. آیا این چیزی است جز جریان طولانی جهاد اکبر و رهایی از خودیها، ریا، نفاق و ... رسیدن به چنان مرتبه ای از خلوص که بتوانیم خود را پرتوی از سیدالشهدا و اصحاب و اهل بیت او بدانیم.
یافتن این رمز تنها از طریق میدان جهاد اکبر میسور است و آن رمزی است که از کربلا منعکس شده و به معنای بازآفرینی انسان شیعه است به گونه ای که پرتوی از اصحاب کربلا گردد. و بدین گونه هویت اثرگذاری نهضت عاشورا بر انقلاب اسلامی ایران از دیدگاه امام خمینی(ره) چنان عمق می یابد که واژه تأثیر را بین آنچه در پرتو انگاری قصد می کنیم با آنچه در عرف به کار می رود، مشترک لفظی می نماید. در کاربرد عرفی «تأثیر» دوگانگی کامل بین مؤثر و متأثر است. امّا تأثیر و تأثر در بینش
کتابمجموعه مقالات ششمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375، تهرانصفحه 71
پرتوانگاری به معنای پرتو و جلوه بودن انقلاب اسلامی از نهضت عاشوراست. همه هویّت انقلاب اسلامی جلوه گری نهضت عاشوراست. گویی تاریخ تکرار شده است، نهضت کربلا انعکاس یافته است، انسانهایی رمز پیروزی خون بر شمشیر را یافته و همه حسینی شده اند و در برابر یزیدیان قیام کرده و به پیروزی رسیده اند. گویی نهضت عاشورا به معنای خاص کلمه، اسطوره آسمانی است و رمز پیروزی اوست.
این نگرش با نظریه قرآنی نبوت و امامت نیز بسیار سازگار است. در قرآن مجید، مدل مفسّر نبوت، سراج است. البته در تفسیر نبوت به زبان تمثیلی، آراء گوناگون وجود دارد.1 عده ای نبی را همچون راعی دانسته اند که خلق را به منزله رمه از سرد و گرم حفظ می کند.
کلّکم راعٍ نبی چون راعی است خلق مانند رمه او ساعی است
از رمه چوپان نترسد در نبرد لیکشان حافظ بود از گرم و سرد
گر زند بانگی ز قهر او بر رمه دان ز مِهرست آن که دارد بر همه
و عده ای نبی را چون طبیب دانسته اند که به درمان امراض روحی انسانها می پردازند.
ما طبیبانیم شاگردان حق بحر قلزم دید ما را فانفلق
آن طبیبان طبیعت دیگرند که به دل از راه نبضی بنگرند
ما به دل بی واسطه خوش بنگریم کز فراست ما به عالی منظریم
آن طبیبان غذااند و ثمار جان حیوانی بدیشان استوار
کین چنین فعلی ترا نافع بود و آنچنان فعلی زره قاطع بود
این چنین قولی تو را پیش آورد و آنچنان قولی تو را نیش آورد
آن طبیبان را بود بولی دلیل وین دلیل ما بود وحی جلیل
دستمزدی می نخواهیم از کسی دستمزد ما رسد از مقدسی
هین صلا بیماری ناسور را داروی ما یک به یک رنجور را
غالب حکمای مشّاء این تصویر را تبیین می کردند که نبی مانند سلطان است که با
کتابمجموعه مقالات ششمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375، تهرانصفحه 72
وضع شریعت الهی به سیاست مدن می پردازد. عده ای نیز نبی را چون مادر مهربان تصور کرده اند که برای تغذیه و رشد کودکان آمده است. و عده ای دیگر مدل معلم را برای تفسیر نبوت برگزیده اند.
اما تفسیری که از قرآن مجید می توان استفاده کرد، دقیق تر و جامع تر از همه این موارد است. همانگونه که ذکر شد. به تصریح قرآن مدل مفسر نبوت سراج است و نبی چراغ روشنگر سراج منیر است و پرتوافکن. وحی نوری است که چشمهای باز را هدایت می کند:
یا ایها النبی انا ارسلناک شاهداً و مبشّراً و نذیراً و داعیاً الی الله باذنه و سراجاً منیرا.
و لذا نظریه پرتوانگاری حضرت امام(ره) بر این تفسیر از نبوت و ولایت مبتنی است و این لطیف ترین معنای اسوه بودن نبی است. او چراغی است تابان. نهضت عاشورا نیز سراجی است تابنده و نوری است روشنگر. انقلاب اسلامی ایران پرتوی از همان نور است. حداقل نتیجه نظریه پرتوانگاری این است که هویت انقلاب اسلامی ایران شناخته نمی شود و ابعاد این انقلاب فهمیدنی نمی گردد جز با نهضت عاشورا همان گونه که در مقام ثبوت نیز چنین بوده است.
بخش دوم: ابعاد تأثیرگذاری نهضت عاشورا بر انقلاب اسلامی ایران
استقصا و طبقه بندی ابعاد مختلف تأثیر قیام خونین امام حسین(ع) بر انقلاب اسلامی ایران علاوه بر اینکه نیازمند به تبیین هویت تأثیرپذیری انقلاب اسلامی ایران از نهضت عاشوراست، مرهون شناخت هویت مؤثر و متأثر نیز هست. فاعل و قابل در این تأثیر، هر دو هویت انقلابی دارند و نهضت نامیده می شوند. بنابراین ابتدا لازم است نظری کالبد شکافانه بر ساختار هر دو نهضت داشته باشیم.
هر انقلابی را می توان حداقل به چهار رکن اساسی تحلیل کرد: رهبریت نیروهای انقلابی، شیوه ها و روشهای انقلابی، اهداف و آرمانها، امت و ملت یا نیروهای
کتابمجموعه مقالات ششمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375، تهرانصفحه 73
انقلابی. بدون تردید نهضت عاشورا هر یک از این ارکان چهارگانه را در انقلاب اسلامی ایران تحت تأثیر عمیق خویش به معنایی که در بخش اول ذکر شد، قرار داده است. در باب تأثیرپذیری انقلاب خمینی(ره) از نهضت عاشورا در سه زمینه اخیر غالباً سخن رفته است. به همین جهت، پس از ذکر اجمالی تأثیرگذاری نهضت عاشورا در این موارد از دیدگاه امام خمینی(ره)، به بیان تفصیلی در زمینه نخست می پردازیم.
1-2) اهداف و آرمانها
اهداف و آرمانهای انقلابی امت مسلمان ایران، نه تنها از اهداف عاشورا متأثر است، بلکه به زبان دقّی باید گفت: انقلاب اسلامی ایران دقیقاً در راستای همان اهداف امام حسین(ع) شکل گرفت. نهال انقلاب در مراسم عزاداری حسینی آبیاری می شد و با شعارهای حسینی بالنده می گردید. امت مسلمان، خود را رهرو طریق امام حسین(ع) می دانستند که در جهت وصول به اهداف آن امام معصوم قیام کرده اند. اهداف نهضت خونین امام حسین(ع) از دیدگاه امام راحل(ره) عبارت اند از: «اصلاح جامعه»، «اقامه عدل الهی»، «برقراری حکومت عدل»، «اقامه معروف و از بین بردن منکر از جمله از بین بردن حکومت جور». حضرت امام در یک عبارت رسا، هدف نهضت عاشورا را چنین ترسیم کرده اند:
«سیدالشهدا(سلام الله علیه) که همه عمرش را همه زندگیش را برای رفع منکر و جلوگیری از حکومت ظلم و جلوگیری از مفاسدی که حکومتها در دنیا ایجاد کردند، تمام عمرش را صرف این کرد و تمام زندگیش را صرف این کرد که این حکومت، حکومت جور، بسته شود و از بین برود، معروف در کار باشد، منکرات از بین بروند.»
البته نباید توهم کرد که نهضت حسینی تنها جنبه سلبی داشته است به این معنا که هدف آن صرفاً براندازی منکر و حکومت جور بوده است بلکه هدف قیام امام حسین(ع) از نظر رهبر کبیر انقلاب اسلامی، تأسیس حکومت اسلامی بوده است و این نکته مهمی است که بسیاری از تحلیلگران نهضت عاشورا از توجه به آن غافل بوده اند.
کتابمجموعه مقالات ششمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375، تهرانصفحه 74
حضرت امام(ره) دقیقاً همین نکته را تصریح کرده اند:
«کسی که فرمایشات ایشان را از وقتی که از مدینه بیرون آمدند و به مکه آمدند و از مکه آمدند بیرون، حرفهای ایشان را می شنود، همه را، می بیند که ایشان متوجه بوده است که چه دارد می کند. آمده بود حکومت هم می خواست بگیرد، اصلاً برای این معنا آمده بود و این یک فخری است. و آنهایی که خیال می کنند که حضرت سیدالشهدا برای حکومت نیامده، خیر اینها برای حکومت آمدند.»
جستار اهداف و آرمانهای انقلابی امت مسلمان ایران در پیامها و خطابه های امام(ره) و شعارهای ملت می نمایاند که چیزی جز براندازی منکر که در حکومت ستمشاهی متجلّی است و برقراری حکومت عدل الهی آرمان این انقلاب نیست. و این نکته ای است مستغنی از استدلال و توضیح چرا که مهمترین دلیل بر شیء، وجود آن شیء است. برخلاف تحلیل خصمانه برخی از مغرضین، رهبر انقلاب اسلامی ایران، از حیث اهداف انقلاب هیچ نکته ای را به نحو اجمال و مبهم بیان نکرده بود بلکه از آغاز انقلاب به طور صریح، - همان گونه که اخلاق سیاست اقتضا می کند- هدف انقلاب را ترسیم کرده بودند: «براندازی حکومت ستمشاهی و برقراری حکومت اسلامی.» و این دقیقاً در راستای هدف قیام امام حسین(ع) بوده است: براندازی نظام موروثی اموی و برقراری حکومت ناب محمدی(ص).
2-2) شیوه ها و روشهای انقلابی
انقلاب اسلامی ایران از جهت شیوه و روش انقلابی نیز از نهضت عاشورا بشدت متأثر است. قیام خونین و مبارزه بی امان، ندای یا پیروزی یا شهادت، عدم تساهل با ظالمین و فداکاری امت در راه آرمانهای انقلاب، همه جلوه های نهضت عاشورا است. اساساً برای امت مسلمان، عاشورا ترسیم شیوه مبارزاتی است و شعار کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا الفبای این درس مبارزه است. به تعبیر حضرت امام(ره) «ماه محرم برای مذهب تشیع ماهی است که پیروزی در متن فداکاری و خون به دست آمده
کتابمجموعه مقالات ششمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375، تهرانصفحه 75
است.»
حضرت امام(ره) نحوه تأثیرپذیری انقلاب اسلامی از نهضت عاشورا را از جهت شیوه های مبارزاتی چنین تبیین کرده اند: «حضرت سیدالشهدا از کار خودش به ما تعلیم کرد که در میدان وضع چه جور باید باشد و در خارج میدان وضع چه جور باشد و باید آنهایی که اهل مبارزه مسلحانه هستند چه جور مبارزه کنند و باید آنهایی که در پشت جبهه هستند چطور تبلیغ بکنند کیفیت مبارزه را، کیفیت اینکه مبارزه بین یک جمعیت کم با جمعیت زیاد چطور باشد، کیفیت اینکه قیام درمقابل یک حکومت قلدری که همه جا را در دست دارد با یک عده معدود باید چطور باشد. اینها چیزهایی است که حضرت سیدالشهدا به ملت آموخته است و اهل بیت بزرگوار او و فرزند عالیمقدار او هم فهماند که بعد از اینکه آن مصیبت واقع شد چه باید کرد؟ باید تسلیم شد؟ باید تخفیف در مجاهده قائل شد؟ ...»
امام(ره) در یک جمله کوتاه اما پرمضمون می فرمایند: «سیدالشهدا و اصحاب او و اهل بیت او آموختند تکلیف را، فداکاری در میدان و تبلیغ در خارج میدان.»
3-2) امت حسینی
تأثیرپذیری پیروان خط امام(ره) و رهروان پاکباز امام امت از یاران صدیق و اصحاب با وفای سیدالشهدا، نکته ای است در غایت روشنایی که غالباً در بیان تأثیر نهضت امام حسین(ع) بر انقلاب اسلامی ایران مورد بحث و گفتگو واقع می شود. حضرت امام(ره) با تصویری زیبا از خلوص و فداکاری یاران بسیجی خویش که یادآور اصحاب عاشورا هستند، سخن گفته است و حسینی بودن ایثارگران سنگرهای جهاد و شهادت را به زیبایی ترسیم کرده است: «وقتی مردم دیدند که سیدالشهدا و جوانهایش را آنطور قطعه قطعه کردند و آنطور جوانهای خودش را داد، برای مردم آسان می شود که جوان بدهند و با این حس شهادت دوستی این معنی را ملت ما پیش برد و رمز همین معنایی بود که از کربلا منعکس شد به همه جهاتی که ما داشتیم، به همه ملت ما و همه آرزوی
کتابمجموعه مقالات ششمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375، تهرانصفحه 76
شهادت می کردند، همان شهادتی که سیدش سیدالشهدا بود.»
«این خون سیدالشهدا است که خونهای همه ملتهای اسلامی رابه جوش می آورد و این دستجات عزیز عاشورا است که مردم را به هیجان می آورد برای اسلام و برای حفظ مقاصد اسلامی مهیا می کند ...»
امام خمینی(ره) در عبارتی کوتاه، اقتدای ملت مسلمان ایران از نهضت عاشورا را به خوبی بیان کرده اند: «ملت ما از طفل ششماهه تا پیرمرد هشتاد ساله را در راه خدا فدا کرد و این اقتدا به بزرگمرد تاریخ، حضرت سیدالشهدا(سلام الله علیه) است.» پارچه سبز یا سیدالشهدا بر پیشانی رزمندگان مسلمان، نماد گویایی است از این حقیقت که نیروهای انقلاب اسلامی ایران خود را راهرو اصحاب امام حسین(ع) می دانند.
4-2) رهبریت نهضت، پرتوی از امام حسین(ع)
آنچه در این موضع، تفصیل آن شایسته و بایسته است و متأسفانه کمتر مورد بحث قرار می گیرد، محور نخست تأثیرپذیری است، یعنی تأثیرپذیری رهبریت انقلاب اسلامی ایران از حضرت سیدالشهدا رهبر کاروان شهادت و سرور آزادگان. مهمترین بعد اثرگذاری نهضت عاشورا در انقلاب اسلامی ایران، شخصیت رهبر کبیر انقلاب اسلامی است که در مکتب عاشورا تربیت یافته است. اثرپذیری امام راحل(ره) از مقتدای خود، حضرت سیدالشهدا(ع) که دربارۀ عمق و معنای این اثرپذیری در بخش اول به تفصیل سخن گفتیم، هم در سیره نظری حضرت امام انعکاس یافته است و هم در سیره عملی آن حضرت. جهت نخست را در مقام بحث از هویت اثرگذاری عاشورا بر انقلاب ایران مورد بحث قرار دادیم و اینک به توضیح نوری که از حضرت اباعبدالله الحسین(ع) بر وجود خمینی کبیر برتافته است، می پردازیم.
امام خمینی(ره) در رهبری انقلاب اسلامی ایران، به معنای دقیق کلمه پیرو و راهرو طریق امام خویش سیدالشهدا(ع) بوده است. گذشته از شیوه های مبارزاتی و مواضع عملی آن حضرت در کارزار مبارزه با استبداد داخلی و استکبار جهانی، ویژگیهای
کتابمجموعه مقالات ششمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375، تهرانصفحه 77
شخصیتی امام(ره) در اساس، پرتوی از ویژگیهای شخصیتی امام معصوم بوده است و این سطح آثار تربیتی مکتب عاشورا بر شخصیت و روان امام راحل(ره) را نشان می دهد. برای پرهیز از دراز دامنی سخن، اهم موارد تأثیرگذاری پرتو شخصیتی امام حسین(ع) بر رهبریت انقلاب اسلامی را به اختصار گزارش می کنیم:
یک - صلابت
ویژگی شخصیتی صلابت از اوصاف بسیار مهمی است که در متون دینی از درجات انسانهای کامل محسوب و در روانشناسی شخصیت از اوصاف انسانهای خود شکوفا شمرده شده است.
در خطبه همام که حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) اوصاف متقین را برشمرده اند در باب صلابت شخصیتی متقین چنین اشاره شده است که: و فی الزلازل وقور و فی المکاره صبور و فی الرخاء شکور متقین کسانی هستند که در زلزله ها و توفان ها، سنگین و پابرجا و در ناگواریها صبور و در رفاه، شکور هستند. حضرت امام یکی از بارزترین نمونه های صلابت و استقامت بوده اند و این صفت را از مقتدای خود امام حسین(ع) به ارث برده اند. همان گونه که حضرت اباعبدالله الحسین(ع) نیز صلابت را از جد خویش حضرت رسول الله(ص) به ارث برده بودند. سرّ توفیق در جهاد عظیم الهی و پیروزی بر حکومت جابری که مورد حمایت استکبار جهانی بود، همین صلابت و استقامت است. صلابت حاصل نمی شود جز به وسیله پشت گرمی داشتن از خورشید حقیقت و جز از طریق مستظهر بودن به حضرت حق تعالی.
حضرت امام پشتگرمی از امام معصومی داشت که به دلیل مستظهر بودن به حضرت حق، با صلابت قاطع خویش عاشورا را آفرید. در نظریۀ امامت تشیع، مستظهر بودن امام از طریق نبی به خداوند نقش اساسی در مبارزات قاطع ائمه علیه حکام جور را دارد. مولوی در مقام تبیین سرّ صلابت و استقامت انبیا در مبارزاتی که داشته اند، به همین مستظهر بودن اشاره کرده است:
کتابمجموعه مقالات ششمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375، تهرانصفحه 78
هر که از خورشید باشد پشتگرم سخت رو باشد نه بیم او را نه شرم
همچو روی آفتاب بی حذر گشت رویش خصم سود و پرده در
هر پیمبر سخت رو بد در جهان یکسواره کوفت بر جیش شهان
رو نگردانید از ترس و غمی یکتنه تنها بزد بر عالمی
تاریخ مبارزات امت مسلمان، در همه لحظه ها و صحنه ها تصویر اعجاب انگیز از صلابت رهبر کبیر انقلاب را ثبت کرده است. فاجعه 15 خرداد، دستگیریهای مکرر، تبعید، فاجعه 17 شهریور، از دست دادن فرزند برومندی که امید ملّت بود، فتنه های پس از پیروزی انقلاب، فتنۀ کردستان، آذربایجان، غایلۀ خوانین، محاصره اقتصادی، جنگ تحمیلی، فاجعه 7 تیر و ... صلابت و استقامت حضرت امام در هر یک از این صحنه ها، آیتی بزرگ در حسینی بودن شخصیت ایشان است. بدون صلابت قاطع پیامبرانه چگونه می توان به عنوان رهبر یک حکومت تازه تأسیس، آمریکای ابرقدرت جهانی را شیطان بزرگ نامید و غرور کاذب آن را به خاک مذلت «آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند» نشاند؟ بدون صلابت ناشی از مستظهر به حق بودن چگونه می توان شاهد شهادت جمعی یاران صدیقی چون شهید بهشتی بود و در ادامه مبارزه کمترین تردیدی به خود راه نداد؟
از دیدگاه امام امت(ره) مهمترین بیماری جهان اسلام در عصر حاضر نداشتن همین صلابت است و لذا ایشان با صلابت پیامبرانه خویش، امت را از خوف و ترس برحذر می کردند: «علما و دانشمندان سراسر جهان، بویژه علما و متفکران اسلام بزرگ یکدل و یکجهت در راه نجات بشریت از تحت سلطۀ ظالمانه این اقلیت حیله باز و توطئه گر که با وسیله ها و جنجالها سلطه ظالمانه خود را به جهانیان گسترده اند، بپاخیزند و با بیان و قلم و عمل خود، خوف و هراس کاذبی را که بر مظلومان سایه افکنده است، بزدایند.»
حضرت امام(ره) این صلابت و مقاومت حسینی یاران صدیق خویش را که سرّ پیروزی انقلاب است، از مواردی دانسته اند که باید در تاریخ انقلاب اسلامی بدقت
کتابمجموعه مقالات ششمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375، تهرانصفحه 79
تمام ثبت گردد: «شما باید بروشنی ترسیم کنید که در سال 1341، سال شروع انقلاب اسلامی و مبارزۀ روحانیت اصیل در مرگ آباد تحجّر و مقدس مآبی چه ظلمها بر عده ای روحانی پاکباخته رفت، چه ناله های دردمندانه کردند، چه خون دلها خوردند، متهم به جاسوسی و بیدینی شدند، ولی با توکل بر خدای بزرگ کمر همّت را بستند و از تهمت و ناسزا نهراسیدند و خود را به توفان بلا زدند و در جنگ نابرابر ایمان و کفر، علم و خرافه، روشنگری و تحجّرگرایی، سرافراز ولی غرقه به خون یاران و رفیقان خویش پیروز شدند.»
دو - تکلیف گرایی
یکی از بارزترین موارد تأثیرپذیری امام خمینی(ره) از نهضت عاشورا، موضع تکلیف گرایانه ایشان است. از نظر امام خمینی(ره) حضرت سیدالشهدا تنها و تنها به تکلیف خویش عمل کردند و از این طریق به ما تعلیم دادند که تکلیف ما چیست؟ برخی از معاصرین حضرت، مصلحتهای عدیده ای را مطرح می کردند که حضرت قیام نکنند ولی ایشان درمقابل مصلحت گرایی و تکلیف گرایی، دوّمی را انتخاب نمودند. البته بین مصلحت نفس الامری و واقعی با تکلیف دوگانگی و تنافری نیست بلکه مراد ما در اینجا از مصلحت گرایی چیزی است که افراد فاقد صلابت شخصیتی برای فرار از تکلیف آن را ذکر می کنند. امام(ره) در مواضع متعددی تصریح دارند که سیدالشهدا(ع) تنها و تنها در مقام عمل به تکلیف بوده است: «... تکلیف الهی خودش را تشخیص داد که باید نهضت کند و راه بیفتد، مخالفت بکند و اظهار مخالفت و استنکار کند، هر چه خواهد شد. در عین حالی که برحسب قواعد معلوم بود که یک عدد اینقدری نمی تواند با آن عده ای که آنها دارند مقابله کند، لکن تکلیف بود.»
این تحلیل از قیام عاشورا بسیار مهم است. حسب قواعد عرفی معلوم بود که اقلیت نمی تواند با اکثریت مبارزه کند. یعنی براساس مصلحتهای ظاهری مبارزه توجیهی ندارد. امام حسین(ع) در قیام خویش، به معنای ظاهری کلمه مصلحت گرا نبوده، بلکه
کتابمجموعه مقالات ششمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375، تهرانصفحه 80
آنچه موجب قیام او شده است، تکلیف گرایی است: «امام حسین(ع) نیروی چندانی نداشت و قیام کرد. او هم اگر نعوذ بالله تنبل می بود، می توانست بنشیند و بگوید تکلیف شرعی من نیست که قیام کنم. دربار اموی خیلی خوشحال می شد که سیدالشهدا بنشیند و حرف نزند و آنها بر خر مراد سوار باشند. اما او مسلم بن عقیل را فرستاد تا مردم را دعوت کند به بیعت تا حکومت اسلامی تشکیل دهد و این حکومت فاسد را از بین ببرد.»
امام(ره) با چنین تصویری از قیام امام حسین(ع) معتقد بودند که: «دستور عمل امام حسین(سلام الله علیه)، دستور است برای همه کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا دستور است به اینکه هر روز و در هر جا باید همان نهضت را ادامه بدهید.» و امام خود بهترین عمل کننده به این دستور بوده است. در آغاز قیام امت مسلمان، در همه صحنه های مبارزاتی، در اوج خطر که قاعدین مصلحت گرا، هزاران توجیه برای تنبلی و مبارزه گریزی خویش می بافتند، امام مسأله عمل به تکلیف را مطرح می کرد و با همین موضع تکلیف گرایانه بود که توانست بر جهان استکبار پیروز گردد.
امروز نزاع تکلیف گرایی و مصلحت گرایی مشکلۀ نظری و عملی شده است. به نظر ما مسأله اسلام و مدرنیزم به منزله یکی از مسائل جدید کلامی، بر مسأله تکلیف گرایی و مصلحت گرایی مبتنی است که جا دارد مورد پژوهش و بحث توسط اندیشمندان مسلمان قرار گیرد. مبارزه و حکومت علی(ع)، حکومتی تکلیف گرا بود و نه مصلحت گرا. ائمه(ع) همه بر تکلیف الهی تأکید می کردند و مصلحت واقعی را عمل به تکلیف می دانستند و مصلحتهای ظاهری را فدای تکلیف می کردند.
سه - ظلم ستیزی
ظلم ستیزی امام نیز از موارد مهم تأثیری است که ایشان از مقتدای خود امام حسین(ع) داشته اند. حضرت امام(ره) به تصریح فرموده اند: «حضرت سیدالشهدا (سلام الله علیه) به همه آموخت که درمقابل حکومت جور نباید زنها بترسند
کتابمجموعه مقالات ششمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375، تهرانصفحه 81
و نباید مردها بترسند.» و سیرۀ عملی ایشان نیز همین نکته را به بخوبی نشان داد که درمقابل ظلم ستمشاهی و حکومت جور استبدادی و ستم استکبار جهانی تنها راه، مبارزه بی امان است تا پیروزی یا شهادت.
خاطره ای را یکی از یاران دیرین امام، جناب مستطاب آیت الله محمدی گیلانی نقل می کنند که از جهت روحیه ظلم ستیزی حضرت امام، قابل توجه است: وقتی که دکتر علی امینی نخست وزیر وقت از قم و آیات عظام دیدار می کرد، قرار بر این بود که خدمت حضرت امام نیز برسند. پس از بحثهای طولانی یاران و اصحاب خاص با ایشان، با اکراه موافقت می کنند که امینی نخست وزیر (پرقدرت) زمان را به حضور بپذیرند. آقای گیلانی نقل می کنند که خدمت امام بودیم (حدود پانزده نفر) که گفته شد امینی رسید. امام سریع اتاق را ترک کردند و به اندرونی رفتند. همه ما نگرانی پیدا کردیم که اگر امام، امینی را به حضور نپذیرند و از دیدار وی خودداری کنند، فتنه ای درست خواهد شد و جلّادان خواهند ریخت و ... بالاخره امینی با اطرافیان لشکری و کشوری رسید و نشست. امام(ره) پس از مدتی کوتاه از طرف آبدارخانه تشریف آوردند. همه به احترام ایشان بلند شدند و پس از لحظه ای که نشستیم و حال و احوالپرسی به عمل آمد، آن روز برخلاف همیشه، حضرت امام صحبت را آغاز کردند و در باب اینکه مسئولیت فرد و بازخواستی که روز قیامت از فرد می شود، دقیقاً متناسب با قدرت و مقام وی است، امینی را مورد نصیحت صریح و نقادی قرار دادند به گونه ای که امکان طرح بحثهای دیگر از طرف امینی نشد.
اگر به همین برخورد امام دقت کنیم، خواهیم یافت که دقت، صلابت و ظلم ستیزی ایشان تا چه اندازه ای از اوج و کمال بوده است. دقت در اینکه اگر در بدو ورود نخست وزیر حاضر بوده باشد از طرفی نمی تواند احترام نگذارد که حمل بر بی ادبی و عدم رعایت شئون معاشرتی می گردد و از طرفی نمی تواند احترام بگذارد که تأیید نظام ستمشاهی می گردد. با غایب بودن در لحظه ورود وی مشکل حل شده و با تشریف فرمایی پس از ورود وی، عزت اسلام را نشان دادند و با نصیحت کردن و نقادی
کتابمجموعه مقالات ششمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375، تهرانصفحه 82
وی نشان دادند که در هر لحظه ای باید نسبت به ظلم و ستم اعتراض کرد. بنابراین از نظر امام، یکی از درسهای عاشورا، ظلم ستیزی است: «سیدالشهدا(سلام الله علیه) وقتی می بیند که یک حاکم ظالمی، جائری در بین مردم دارد حکومت می کند، تصریح می کند که اگر کسی ببیند که حاکم جائری در بین مردم حکومت می کند، ظلم به مردم می کند، باید مقابلش بایستد و جلوگیری کند. هرقدر که می تواند با چند نفر، با چندین نفر که درمقابل آن لشکر هیچ بود.»
چهار - احیاگری
نهضت عاشورا از نظر حضرت امام خمینی(ره) احیای دین اسلام است. و وظیفۀ ما احیای دین است. امام راحل در تعبیری موجز، به جنبۀ احیاگری نهضت عاشورا و تأثّر خویش از همین جنبه تصریح دارند:
«حضرت سیدالشهدا (سلام الله علیه) دیدند که معاویه و پسرش- خداوند لعنتشان کند- اینها دارند مکتب را از بین می برند، دارند وارونه اسلام را جلوه می دهند، اسلامی که آمده است برای اینکه انسان درست کند، نیامده است قدرت را برای خویش درست کند، آمده است انسان درست کند. اینها، این پدر و پسر، مثل این پدر و پسر، اسلام را وارونه داشتند نشان می دادند.»
تعبیر آخر ایشان «مثل این پدر و پسر» که به رضاخان پهلوی و پسرش محمدرضا اشاره دارد، به وضوح نشان می دهد که امام خمینی(ره) قیام خویش را مانند نهضت جدّ خود امام حسین(ع) به عنوان احیاگری دین اسلام و نجات آیین محمدی از انحراف طاغوتیان آغاز کرد.
کتابمجموعه مقالات ششمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375، تهرانصفحه 83
مآخذ و پاورقیها:
کتابمجموعه مقالات ششمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375، تهرانصفحه 84