
شکوفه گفت: «باشد؛ میخرم.»
شکوفه توی مغازه رفت و پرسید: «آقا، این ماهی چند است؟»
ماهیفروش نگاهی به ماهی کرد و جواب داد: «20 تومان، خانم کوچولو!» ماهی دور خودش چرخید و چند تا حباب درست کرد. شکوفه پولهایش را شمرد: یک تومان... دو تومان... سه تومان... ده تومان... هجده تومان!
ـ آقا! پول من هجده تومان است. این ماهی را هجده تومان میدهید؟
ماهیفروش کمی فکر کرد و گفت: «خیلی دوستش داری؟»
شکوفه زیر چشمی نگاهی به ماهی کرد. سرش را تکان داد و گفت: «بله؛ خیلی دوستش دارم؛ ولی پولم هجده تومان است!»
نوع دیگری از این هواپیما به هواپیمای 47ـP معروف بود که دارای تجهیزات پرتاب بمب بود.
مجلات دوست کودکانمجله کودک 434صفحه 34