مجله کودک 445 صفحه 12

یک خرس باشد، یک رد پا و یا یک سرگین تازه. کمی بعد دوستم مرا صدا زد. به سمت آنها رفتم تا ببینم چه پیدا کردهاند. مقداری سرگین خرس پیدا کرده بودند. Õ کی خود جناب خرس را دیدید؟ وقتی دوباره به سمت سنگ بزرگی که در آنجا مستقر شده بودم برگشتم دوربین همراهم نبود پیش دوستم مانده بود. همان موقع دیدم که از پایین کوه چیزی در حال حرکت به سمت بالاست. Õ چیزی؟ در مورد جانوران خیلی مهم است که شما از قبل تصوری نسبت به آنها داشته باشید. مثلاً اگر شا یک یوزپلنگ را برای اولین بار در یک دشت ببینید چه حسی خواهید داشت؟ دفعه دوم او را راحتتر خواهید دید چرا که در ذهن خود تصوری از او در محیط طبیعی زندگیاش دارید. گفتم چیزی، چون واقعیت این است که بعد از دیدن آن خرس برای مدت کوتاهی منگ شده بودم. Õ یعنی نمی دانستید که او یک خرس است؟ چرا می دانستم، اما میخکوب شده بودم. Õ و در نهایت موفق نشدید از او فیلم بگیرید؟ چرا. وقتی ما به دهانه غار رسیده بودیم هنوز هوا روشن بود. خرسها شبها فعالند و روزها معمولاً می خوابند. به نظر میرسد که آن خرس نیز جایی در ته دره میان بوته های انبوه خوابیده بوده است. غار در سراشیبی تند کوه قرار داشت و وقتی می خواستیم به آنجا برسیم سنگ ها مدام از زیر پایمان در میرفتند و به ته دره حرکت می کردند. احتمالاً همین باعث بیدار شدن و راه مشاهده بشقاب پرنده در ایران آخرین و تازهترین مشاهده اشیاء پرنده در کشورمان، مربوط به فروردین ماه امسال است. خبرگزاری جمهوری اسلامی در 24 فروردین اعلام کرد که یک شی نورانی در آسمان «مشکین شهر» دیده شده است.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 445صفحه 12