مجله کودک 446 صفحه 35

میخواست جایی را پیدا کند و قایم بشود. امید برایش یک درخت بزرگ کشید. فیل پشت درخت قایم شد. موش صدا زد: «فیل نقاشی، تو پشت درخت قایم شدهای؟» فیل حرفی نزد. موش با خنده گفت: «من که دارم تو را میبینم. زود بیا بیرون!» فیل از جایش جنب نخورد. موش جلو دوید. دستش را به درخت زد و داد زد: «ساک ساک، ساک ساک فیل نقاشی، زود بیا بیرون!» فیل یواش یواش آمد بیرون. موش خندید و گفت: «حالا تو باید چشم بگذاری. من میروم قایم بشوم.» فیل با تعجب پرسید: «برای چی؟» موش گفت: «برای اینکه قایم باشک بازی کنیم.» فیل خجالت کشید و گفت: «نه، نه، نه. فیل به این بزرگی که بازی نمیکند.» موش جلوتر دوید و گفت: «ولی تو خودت پشت درخت قایم شدی. تو خودت بازی را شروع کردی.» موش رفت که قایم بشود... این قسمتی از یکی از داستانهای کوتاه کتاب بود که خواندید. کتاب به بهای 1000 تومان چاپ و منتشر شده و در دسترس شماست. ظاهر جلوی خودرو حالت اسپورتی داشت، اما درون آن از تزئینات تجملی برخوردار بود.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 446صفحه 35