
قصههای مثنوی معنوی مولوی
قسمت آخر
طوطی کچل و شیشه روغن
محمدعلی دهقانی
روزی چند نفر از دوستان قدیمی مرد بقال برای دیدن او به دکان آمدند. در بین آنها، یک مرد چاق هم بود که موهای سرش ریخته و تاس شده بود. طوطی، با دیدن این مرد خیلی کنجکاو شد و با اشتیاق رفت نزدیک او نشست و به سرِ تاسِ او خیره شد. در این وقت مرد بقال رو به دوست کچلش کرد و با لبخند گفت: «رمضان! تو که موهای خوبی داشتی! چه طور شد که یکدفعه همهی موهای سرت ریخت و تاس شدی؟»
Õ نام کشتی: بوریا 2
Õ کشور سازنده: ایتالیا
Õ نوع: ناوشکن
Õ تعداد خدمه: 105 نفر
Õ طول و عرض: 93 در 9 متر
Õ سلاح اصلی: 4 اسلحه 120 میلیمتری
مجلات دوست کودکانمجله کودک 453صفحه 8